eitaa logo
روان شناسی میگنا 📶
2.4هزار دنبال‌کننده
516 عکس
89 ویدیو
11 فایل
اخبار و‌ مطالب روز روان شناسی در ایتا کپی مطالب ممنوع سایت: WWW.MIGNA.ir کانال میگنا در تلگرام https://t.me/mignaChannel
مشاهده در ایتا
دانلود
🔶 این تله‌ها زندگی شما را خراب می‌کنند ♦ رها شدگی افرادی که دچار تله رها شدگی هستند،‌ همیشه ترس از دست دادن و رها شدن دارند. آنها منتظر از دست دادن عزیزان و دوستان هستند و نگرانی همیشگی آن را دارند که نکند حرف یا رفتاری داشته باشند که طرف مقابل را ناراحت کند، این اتفاق باعث می‌شود کمتر با وارد یک رابطه صمیمی با کسی شوند. ترس از دست دادن باعث می‌شود آنها اطرافیان و دوستان خود را کنترل کنند و این کار باعث هرچه دورتر شدن عزیزان می‌شود. ♦ بی‌ارزشی کسانی که در تله بی‌ارزشی گرفتار هستند، این تصور را دارند که هیچ کس آنها را دوست ندارد و همیشه از عزیزان خود این سوال را می‌پرسد که آیا من را دوست دارید؟ این افراد حسی از حسادت با خود دارند. در صورتی که رابطه‌ای را از دست دهند، به ظاهر خود را بی تفاوت نشان می‌دهند اما در واقع از درون بسیار سست و شکننده هستند. خودکم بینی در این افراد بسیار نمایان است و رفتارهای مقایسه‌گرانه دیگران به ویژه والدین، این خود کم بینی را تشدید می‌کند. راه رهایی از این احساس، مبارزه با راهزنان عزت نفس است. کسانی که در هر شرایطی با مقایسه شما با دیگران، به تخریب عزت نفس‌تان اقدام می‌کنند. ♦ ایثارگری این افراد نیازهای خود و خانواده‌اشان را فدای دوستان و اطرافیان می‌کنند و وقتی کسی چیزی را از آن‌ها بخواهد نمی‌توانند نه بگویند، به همین خاطر علی‌رغم میل و با خشم درونی معمولاً دنبال انجام کارهای بقیه هستند و خودشان هم احساس می‌کنند که قربانی شده‌اند. اگر دیگران بابت فداکاری و لطف مکرری که انجام داده‌اند، قدردان نباشند، ممکن است خشم و پرخاشگری زیادی را نمایان کنند که معمولا دیگران به دلیل عادی شدن فداکاری‌ها، علت خشم را متوجه نمی‌شوند. بسیاری از ما ایرانی‌ها بدون آنکه آگاه باشیم، در دام این تله گرفتاریم. ♦ محرومیت هیجانی بزرگ‌ترین نشانه تله محرومیت هیجانی، احساس کمبود محبت و حمایت از دیگران است. این افراد از اطرافیان‌شان انتظار توجه بسیار دارند اما معمولا جذب افراد بی محبت می‌شوند. آنها اغلب به خاطر دور ماندن از درد بی‌مهری، در روابطشان سرد و بی‌عاطفه هستند. به دنبال جلب نظر دیگران می‌گردند و در صورت ناکامی، از آنها گله‌مند می‌شوند. ♦ بی اعتمادی کسانی که گرفتار تله بی‌اعتمادی هستند، همانطور که از نامش مشخص است، به کسی اعتماد ندارند و معمولا به شکل ناخودآگاه جذب افراد غیرقابل اعتماد می‌شوند. آنها ممکن است همسری را انتخاب کنند که بدبین و غیرقابل اعتماد است، گاهی هم امکان دارد دست به سوء استفاده از دیگران بزنند. ♦ وابستگی افراد دچار تله وابستگی نمی‌توانند هیچ کاری را بدون راهنمایی و کمک دیگران انجام دهند.این افراد معمولا حاضر به پذیرش مسئولیت‌ةای مهم در زندگی نیستند و تصمیمات خود را تا حد ممکنه به عقب می‌اندازند. به ظاهر وانمود می‌کنند که به کسی نیاز ندارند اما وابستگی شدیدی به آنها دارند. وابسته‌ها ممکن است دست به انتخاب دوستان یا همسر راهنما بزنند. ♦ استحقاق این افراد فکر می‌کنند همیشه حق با خودشان است. هر وقت چیزی می‌خواهند باید دیگران هر طوری که شده فراهم کنند در غیر این صورت قهر می‌کنند و یا عصبانی می‌شوند. این افراد برتری جو هستند و توجهی به خواسته‌های دیگران ندارند. آنها اغلب به نیازهای دیگران اهمیتی نمی‌دهند و روابط سردی با نزدیکان و عزیران دارند. از محیط‌هایی که نتوانند برتری خود را نشان دهند فراری هستند. ♦ کمال‌طلبی منفی آن دسته از افرادی که دچار کمال‌طلبی منفی هستند، همواره معیارهای سختگیرانه‌ای برای خود وضع و تلاش فراوانی برای رسیدن به آن معیارها می‌کنند. آنها همیشه منتظرند تا هدف‌های بزرگ خود را به دست بیاورند و بعد تفریح کنند. خود سرزنشگری اصلی‌ترین احساس آنها را شکل می‌دهد. آنها ارزشمندی خود را با دستاوردهای‌شان یکی می‌دانند. کمال‌طلب‌های منفی فکر می‌کنند هر کاری را باید به نحو احسن انجام دهند، در غیر این صورت بی‌ارزش هستند.....👇👇👇 http://www.migna.ir/news/50687/preview/
🔶 نقش خانواده در تشدید خودشیفتگی افراد چیست؟ میگنا- بسیاری از روانکاوان نیز بر این باورند که ریشه بسیاری از ناهنجاری هایی مثل خودشیفتگی را باید در نخستین جایگاه پرورش افراد یعنی خانواده جست و جو کرد. امروزه به دلایلی چون؛ عملکرد نامطلوب خانواده، ناآگاهی والدین از شیوه های فرزند پروری و افزایش فرزند سالاری، این اختلال روندی صعودی پیدا کرده است. ♦ خانواده هایی که دارای فرزندان خود شیفته هستند، فضای خشم آلودی بر زندگی آن ها حاکم است، مهر و محبت در این خانواده ها دیده نمیشود و فرزندان فاقد مهارت هایی چون؛ حل مسأله و همدلی خواهند بود. هم چنین حمایت عاطفی در این گونه خانواده ها اندک بوده و روابط اعضای آن به هم تنیده و آشفته خواهد بود. ▪ افزایش فرزند سالاری، آسیب های شدید عاطفی در دوران کودکی و استفاده از رسانه هایی چون؛ اینترنت و ماهواره می تواننداین اختلال را تشدید می کنند. ▪ تقویت عزت نفس و ارتقاء آن، تغییر در زیر بنا و ساختار فکری و به چالش کشیدن افکار و از همه مهم تر خانواده درمانی و تبادل و انتقال عواطف در خانواده و پرکردن خلأهای روانی و عاطفی در خانواده را می توان از جمله راهکارهای درمان این اختلال دانست.....👇👇👇 http://www.migna.ir/news/50698/preview/
🔶 کودکان تنهای امروز، جوانان افسرده فردا میگنا- بر اساس اظهارات روانشناسان که در مورد آثار طولانی مدت تنهایی مطالعه می‌کنند، کودکان و نوجوانان سال‌ها پس از اتمام دوران انزوای اجتماعی و تنهایی‌ در معرض بالای ابتلا به افسردگی و اضطراب هستند و مراکز خدمات بالینی باید آماده تعداد زیاد مراجعه‌کنندگان باشند. این تحقیق شامل بیش از 60 مورد ارزیابی‌شده توسط محققان در مورد مباحث انزوا، تنهایی و سلامت روان در افراد 4 تا 21 سال است. بر اساس این تحقیق جوانانی که تنها هستند تا سه برابر بیشتر از سایر افراد در معرض ابتلا به افسردگی در آینده قرار دارند و عوارض ناشی از تنهایی ممکن است تا 9 سال ادامه داشته باشد. این تحقیق ارتباط بین تنهایی و افزایش خطر بروز مشکلات روانی جوانان را نشان می‌دهد. همچنین شواهد نشان می‌دهد که مدت‌زمان تنهایی نسبت به‌شدت آن، به‌مراتب اثرات زیان‌بارتری برای جوانان به دنبال خواهد داشت. دکتر ماریا لودز، روانشناس بالینی گروه روانشناسی دانشگاه بث و محقق ارشد این تحقیق اظهار کرد: "با تحقیقاتی که انجام دادیم به این نتیجه رسیدیم که ارتباط تنگاتنگی بین تنهایی و افسردگی در سنین جوانی همراه با اثرات کوتاه‌مدت و بلندمدت وجود دارد. ما معتقدیم که که ممکن است 10 سال طول بکشد تا واقعا بتوانیم مقیاس تاثیر سلامت روانی که بحران کووید- 19 ایجاد کرده است را درک کنیم. " وی افزود: شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد مدت‌زمان تنهایی برخلاف شدت آن، بیشترین تاثیر را در میزان افسردگی جوانان دارد.....👇👇👇 http://www.migna.ir/news/50699/preview/
🔶 6 روش افزایش تاب آوری میگنا- 6 شیوه افزایش تاب آوری که در ادامه مطرح می شود، مواردی است که از سوی انجمن روانشناسی آمریکا پیشنهاد می شود تا استقامت و تاب آوری شما در هنگام مواجهه با مشکلات و شرایط سخت را بیشتر کند. ▪ برقراری روابط بین فردی: حفظ روابط خوب با اعضای خانواده و دوستان، شاخص مهمی برای افزایش تاب آوری است. ▪ ندیدن بحران ها به صورت موقعیت های برطرف نشدنی: نشیب و فرازهای زندگی غیرقابل اجتناب است. هرچند ما نمی توانیم حقیقت این مشکلات را تغییر دهیم، اما می توانیم تفسیر خودمان را از این موقعیت ها عوض کنیم. لحظه ای که موقعیت های نامطلوب زندگی را به صورت مسائلی برطرف نشدنی می بینیم، گام های مثبتی که قادر هستیم برای حل این مشکلات برداریم محدود یا بازداری می شود. ▪ هدف گذاری: داشتن هدف در زندگی و توانمندی برای هدف گذاری، شاخص مهمی در تاب آوری است. فردی که هدف گذاری را به زندگی خویش ضمیمه می کند، جهت گیری آینده خود را افزایش می دهد و برای تحقق بخشیدن به آن تلاش خواهد کرد. ▪ داشتن اقدام های قاطعانه: برخی افراد ممکن است هنگامی که با مشکلی مواجه می شوند، منتظر شوند تا مسائل خودشان حل شوند. این نوع برخورد با مسائل، شاخصی از نداشتن تاب آوری است. در مقابل، توانمندی برای عمل جسورانه در موقعیت های نامطلوب به منظور حل مسائل می تواند شاخصی از تاب آوری باشد. ▪ پرورش دیدگاه مثبتی از خود: دارا بودن اعتماد به نفس و اعتماد به قابلیت های شخصی خود، شاخصی از تاب آوری است. قبل از سعی برای حل موفقیت آمیز مسائل، فرد باید به توانایی خود برای انجام آن باور داشته باشد. هیچ شخصی بدون این باور نمی تواند گام های ضروری را برای حل مسائل بردارد. ▪ مراقب خود بودن: مراقب خود بودن شاخص مهمی از تاب آوری است. این می تواند با حساسیت نسبت به هیجانات و نیازهای شخصی خود، صرف زمان برای خود، حفظ سلامت جسمانی و مشارکت در فعالیت هایی که فرد از آن لذت می برد، مشخص شود. فردی که می تواند خود را به لحاظ جسمانی و روانشناختی متناسب نگه دارد، کوشش ها و اشتیاق بیشتری برای حل مشکلات از خود نشان خواهد داد.....👇👇👇 http://www.migna.ir/news/50700
🔶نقش روانشناس در جامعه امروزی چیست؟ ميگنا- نقش تاثيرگذار روانشناس در تمامی مراحل زندگی انسان‌ها از دوران رشد از کودکی تا بزرگسالی کاملا مشهود است. از کمک به کودکان برای داشتن عملکرد بهتر در مدرسه گرفته تا کمک به بزرگسالان برای مقابله با مسائل و مشکلات در روابط و رویداهای زندگی، نقش ارزشمند روانشناس در جامعه را ثابت می‌کند. 🔹 نقش روان‌شناس در مطالعه رفتار انسانی روان‌شناسان ویژگی‌های شخصیتی، رفتارها و احساسات انسان‌ها را مورد مطالعه قرار می‌دهند و سپس این فاکتورها را تحلیل می‌کنند. آن‌ها همچنین تاثیرات باورهای فرهنگی، محیط زندگی و سایر شرایط را بر روی عملکرد افراد بررسی و مطالعه می‌کنند. آن‌ها از تکنیک‌های مختلفی از جمله مشاهدات بالینی و مصاحبه‌های موضوعی و ازمون ها برای مطالعات خود استفاده می‌کنند. آن‌ها از طریق این مطالعات می‌توانند شخصیت‌های مختلف و جنبه‌های شخصیتی افراد را بشناسند و با شناختی که به‌دست می‌آورند، شیوه تعامل بین مردم از فرهنگ‌ها و کشورهای مختلف را بهبود بخشند تا روابط بهتری با یکدیگر داشته باشند. همچنین، روانشناسان رفتارها و پیشرفت‌های روانی انسان را در مراحل مختلف زندگی از کودکی تا کهن‌سالی مورد بررسی و مطالعه قرار می‌دهند. انجام این مطالعات به سازمان‌های بهداشت و درمان کمک می‌کند تا رفتارهای پرخطر و زیان‌باری چون اعتیاد به مواد مخدر و الکل را تشخیص بدهند و درمان کنند. علاوه‌بر این، با استفاده از مطالعات روانشناسی می‌توان ناتوانی‌هایی که بر اثر بالا رفتن سن بوجود می‌آیند را مدیریت کرد یا به تاخیر انداخت. 🔹 نقش روانشناس در درمان روانشناسان با تشخیص اختلالات روانی، براساس پروتکل های درمانی روش‌های روانددرمانی ویژه ای برای مراجعان و بیماران ارائه می‌کنند. همچنین، از افرادی که شرایط سلامت روانی مناسبی ندارند، حمایت عاطفی کرده و در قالب خدمات روانشناسی به آن‌ها و اعضای خانواده‌شان روش ها و تکنیک‌های مقابله با اختلالات را آموزش‌ می‌دهند تا زندگی برای آن‌ها قابل تحمل‌تر شود. روانشناسان از طریق گفت و گو و ارائه مشاوره های تخصصی روانشناسی یا قالب رویکردهای درمانی رفتاردرمانی، شناخت درمانی، CBT ، طرحواره درماني، روانکاوی، ذهن آگاهی، اکت و ..... به مراجعان، بیماران و عزیزان آن‌ها کمک می‌کنند. همچنین، از طریق مطالعه و پژوهش، شرایط روانی مختلف را می‌شناسند و روش‌های مدیریت و مقابله با آن‌ها را کشف می‌کنند.....👇👇👇 http://www.migna.ir/news/50701/preview/
با فحش دادن، درد را کمتر حس می‌کنیم؟! بیشتر روان‌شناسان معتقدند برعکس، ناسزا گفتن وضع را بدتر هم می‌کند، اما تحقیقات جدید چیز‌های دیگری نشان می‌دهد. عقیدۀ عمومی از قدیم این بوده که فحش‌دادن واکنش مناسبی به درد نیست. بسیاری از روان‌شناسان اعتقاد داشتند که فحش‌دادن، به مدد نوعی تحریف شناختی موسوم به فاجعه‌پنداری۱ در واقع احساس درد را وخیم‌تر می‌کند. با فاجعه‌پنداری، ما بی‌دلیل به این جمع‌بندی می‌رسیم که اتفاق بدی که در حال وقوع است مطلقاً بدترین اتفاق ممکن است. وقتی چیز‌هایی از این قبیل می‌گوییم که «چه وضع افتضاحی! من که نمی‌تونم!» معمولاً دچار فاجعه‌پنداری شده‌ایم. گمان می‌شد که فحش‌دادن آن احساس بیچارگی را تقویت می‌کند. این مسأله ذهن ریچارد استفنز را درگیر کرد. برای این روان‌شناس و مؤلف کتاب گوسفند سیاه: مزایای پنهان بد بودن۲، این سؤال پیش آمد که «چرا فحش‌دادن، که فرض می‌شود واکنشی غیرانطباقی به درد است، این‌چنین در واکنش به درد رایج است». او هم مثل همۀ ما آن‌قدر چکش روی انگشت شستش کوبیده بود که بداند فحش‌دادن در چنین موقعیت‌هایی انگار نوعی واکنش گریزناپذیر است. پس پی آن رفت که ببیند آیا فحش‌دادن واقعاً احساس درد را بدتر می‌کند یا نه. ‌ نمی‌دانیم چطور، ولی او به‌هر‌حال ۶۷ نفر از دانشجویان کارشناسی‌اش در دانشگاه کیل در استنفوردشایرِ انگلستان را متقاعد کرد دستشان را تا وقتی که می‌توانند در آب یخ فرو کنند، آن هم نه یک‌بار که دو بار، یک‌بار در حالی که می‌توانند فحش بدهند و بار دیگر نه. (کمیتۀ اخلاق پژوهش دانشکدۀ روان‌شناسی دانشگاه کیل این مطالعه را تصویب کرد، که این نکته شاید به درد انتخاب دانشکدۀ بعدی‌تان بخورد). منطق آن آزمایش از این قرار بود: اگر فحش‌دادن واکنشی غیرانطباقی باشد، پس داوطلبان باید وقتی فحاشی می‌کنند، در مقایسه با وقتی که کلمۀ خنثای دیگری می‌گویند، زودتر دستشان را از آب یخ بیرون بکشند. برای آنکه آزمون منصفانه‌تر شود، دانشجویان فقط اجازه داشتند یک واژه که فحش محسوب می‌شود و یک واژۀ خنثی استفاده کنند، و ترتیب دو مرحلۀ گفتن کلمۀ فحش و کلمۀ خنثی حین فرو بردن دست در آب هم تصادفی تعیین شد. استفنز از آن‌ها خواست پنج کلمه بگویند که اگر چکش بخورد روی انگشتشان به کار می‌برند، و پنج کلمه هم در توصیف یک میز بگویند. سپس اولین کلمۀ ناسزا‌ها در فهرست اول و متناظرش در فهرست دوم را انتخاب کرد. کلمات من حین این آزمایش این‌ها بودند: «آخ، نه، کثافت، عوضی، لعنتی» و «صاف، چوبی، محکم، برّاق، مفید» که یعنی باید دو کلمۀ «کثافت» و «محکم» را استفاده می‌کردم. بهترین جمع‌بندی از نتایج آزمایش این است: «غیرانطباقی؟ آره جون عمه‌ات!». کاشف به عمل آمد که آن داوطلبان جسور وقتی فحش می‌دادند، می‌توانستند دستشان را تا ۵۰ درصد طولانی‌تر از زمانی که صفت‌های غیرفحش و مناسب میز را به کار می‌بردند در آب نگه دارند. به‌علاوه وقتی داوطلبان ناسزا می‌گفتند، ضربان قلبشان بالا می‌رفت و ادراک دردشان کاهش می‌یافت. به بیان دیگر، داوطلبان در حال ناسزاگویی، درد کمتری تجربه می‌کردند. این آزمایش ساده‌ای است که می‌توانید در خانه امتحان کنید، یا در مهمانی البته اگر دوستانتان اهل حال باشند. کافی است یک کاسۀ آب‌یخ و یک زمان‌سنج داشته باشید. پس چرا پس از اختراع یخ کسی این آزمایش را انجام نداده بود؟ استفنز می‌گوید: «گمان می‌شد درد یک پدیدۀ زیستیِ محض است، اما در حقیقت بسیار روان‌شناختی است. میزان آزار یک جراحت خاص، در شرایط مختلف، کمتر یا بیشتر می‌شود». مثلاً می‌دانیم وقتی از داوطلبان مرد بپرسیم یک محرّک چقدر برایشان دردناک است، اگر سؤال‌کننده زن باشد اکثرشان می‌گویند آزار کمتری دارد. درد رابطه‌ای ساده میان شدت محرک و درجۀ واکنش شما نیست. اقتضائات، شخصیت شما، خُلق شما، حتی تجربۀ قبلی درد، همگی بر تجربۀ ما از آزار جسمانی تأثیر می‌گذارند. فحش‌دادن با مغز چه می‌کند؟ در مطالعۀ اثرات فحش‌دادن، استفنز فرض نمی‌کند که ناسزاگویی یک حالت هیجانی خاص را در همۀ کسانی ایجاد کند که در آزمایش او شرکت کرده‌اند. بلکه او، مثل بسیاری از روان‌شناسان دیگر، درجۀ برانگیختگی هر داوطلب را با استفاده از ضربان قلب و واکنش گالوانیک پوست، به صورت کمّی اندازه می‌گیرد. (معیار دوم، ساده بگوییم، یعنی اینکه دستتان چقدر عرق کرده است: محققان الکترود‌های کوچکی را به نوک انگشتان داوطلبان وصل می‌کنند. این الکترود‌ها میزان استرس، ترس، اضطراب یا هیجان‌زدگی را آشکار می‌کنند).....ادامه👇 http://www.migna.ir/news/50712
🔶 منفی نگری آلزایمر می آورد میگنا- دانشمندان براساس یافته های منتشر شده در ژورنال آلزایمر و دمانس ، خواستار تحقیقات بیشتر در مورد افکار منفی تکراری به عنوان یک عامل خطرناک برای زوال عقل هستند. ▪ در این تحقیق که توسط انجمن آلزایمرحمایت شده است محققان 292 نفر بالای 55 سال را بیش از دو سال مورد بررسی قرار دارند و این افراد پرسشنامه هایی را در مورد نحوه پاسخگویی به تجربیات منفی تکمیل کردند. ▪ داوطلبانی که سطح افسردگی و وحشت آنها اندازه گیری می شد معمولا اطلاع می دادند که درباره گذشته خود فکر می کنند و از آینده نگرانند. شرکت کنندگان همچنین تست حافظه، توجه، تفکر و اندیشه مکانی و زبان دادند. علائم افسردگی و علائم اضطراب نیز در نظر گرفته شد در حالی که عملکردهای شناختی مانند حافظه ارزیابی می شود. از اسکن مغزی برای اندازه گیری رسوب دو نوع پروتئین مغز تاو و آمیلوئید مرتبط با بیماری آلزایمر استفاده شد. ▪ محققان گفتند، افرادی که الگوهای افکار منفی تکراری بالاتری داشتند در طی یک دوره چهار ساله دچار کاهش شناختی بیشتری شدند و احتمالاً دارای ذخایر پروتئین مضر در مغز خود هستند. با این حال، افسردگی و اضطراب با کاهش شناخت و حافظه در آینده همراه بود اما رسوب آمیلوئید یا تاو در مغز کمتر دیده شد. ▪ به گفته محققان، یافته های آنها حاکی از آن است که افکار منفی تکراری می تواند دلیل اصلی افسردگی و اضطراب باشد که در نهایت به آلزایمر هم می رسد. این مشکل درشاخص های استرس مانند فشار خون بالا نیز نقش دارد..... ادامه👇👇👇 http://www.migna.ir/news/50719/preview/
🔶 ترس کودک از دندانپزشکی ▫ محمدامین سفاری-علیرضا ملازاده میگنا- یکی از ترس هایی که والدین و فرزندان شان با آن دست و پنجه نرم می کنند؛ ترس از دندانپزشکی است. این مساله مهم بهداشتی به قدری همه گیر شده که از آن به عنوان فوبی دندانپزشکی یاد می شود. حدود ۲۰ درصد از بچه هایی که مدرسه می روند، از دندانپزشکی هراس دارند. متاسفانه این موضوع کار را برای والدین و همچنین تیم درمانی سخت می کند. از آن بدتر این که این مشکل ضرر های بسیاری برای آنهایی خواهد داشت که با تیم درمان همکاری نمی کنند. از پزشک خود مشاوره بخواهید و به گفته های آنها با دقت عمل کنید. تیم درمانی آموزش دیده است که با انواع بیماران در انواع شرایط روانشناختی روبه رو شود. از آنها بپرسید که برای آرامش بیشتر کودک چه کمکی میتوانید بکنید و گفته های شان را پیگیر شوید. اسباب بازی محبوب کودک تان را همراه داشته باشید. اسباب بازی ها نقش مهمی در حفظ شرایط روانی کودک در زمان استرس دارند. آنها را تشویق کنید در اتاق انتظار با آن مشغول باشند تا به محیط عادت کنند.....👇👇👇 http://www.migna.ir/news/50729
🔶 زنگ خطر جدی در اختلالات روانشناختی به صدا در می‌آید میگنا- دکتر حمید پورشریفی در پاسخ به این سوال که به نظر می رسد با طولانی شدن دوران کرونا مردم دچار نوعی سردرگمی شده اند و از طرفی فشارهای روانی ناشی از وضعیت ایجاد شده به نوعی اختلالات روانی را نیز افزایش داده اظهار داشت: وقتی وارد این مبحث می شویم بهتر است بر اساس مدل استرس آسیب پذیری عمل کنیم. این مدل به ما اعلام می کند افراد در شرایطی دچار اختلالات روانشناختی می شوند که به درجاتی، استعداد بیمار شدن و مشکلات روانشناختی را داشته باشند و در عین حال وجود استرس می تواند این استعداد را فعال کند. در شرایط کرونا و مشکلاتی که وجود دارد این مساله می تواند به عنوان عاملی استرس زا مطرح شود. بخصوص برای افرادی که استعداد مشکلات اضطرابی و روانشناختی دارند مساله به گونه ای دیگر خواهد بود و مشکلات آنها بیشتر شود. در این خصوص باید دو مجموعه اقدام انجام شود اولین مجموعه مرتبط با استرس است. طبیعتا بخشی از این استرس ها از طریق حمایت های دولتی کم می شود. واقعیت امر این است که افراد با شرایطی مواجه می شوند که به حمایت های دولتی نیاز دارند. ولی در رابطه با استرس، همه مشکلات با حمایت حل نمی شود و ارتقای مهارت های مقابله با استرس و هیجان های منفی و مهارت های تاب آوری می تواند افراد را برای مقابله با استرس ها توانمند کند. قبل از بروز کرونا در حدود ۲۳.۶ درصد از افراد جامعه از مشکلات روانشناختی رنج می بردند انتظار می رود در صورت عدم مداخلات مناسب این میزان به درجات بالاتری برسد و آنچه که وزیر محترم بهداشت در روز سلامت روان و قبل از کرونا آن را وضعیت قرمز اعلام کرده بود در صورت عدم مداخلات لازم به فراتر از قرمز برسد، از این منظر لازم است اقدامات وسیعی از جنس غربالگری صورت بگیرد و افرادی که به درجات بالایی نیازمند مداخلات هستند با توجه به سطح مشکلاتشان از حمایت های تخصصی برخوردار شوند. برای گسترش این امر باید پروتکل های بهداشتی و درمانی و تخصصی ویژه ای بر اساس ظرفیت بخش های مختلف دولتی و سازمان های حرفه ای و بخش های عمومی وجود داشته باشد. در عین حال اختصاص دادن بودجه های مناسب برای بخش های مرتبط با این اقدامات باید مد نظر قرار بگیرد. در صورتی که چنین اقدامات همه جانبه ای صورت نپذیرد احتمالا در دوران پسا کرونا زنگ خطر جدی در اختلالات روانشناختی به صدا در می آید. وی در مورد اینکه این اختلالات عمدتا چه انواعی دارد؟ گفت: طبیعتا مشکلات و اختلالات روانشناختی در حال حاضر طبق آمار ها بیشتر از جنس اختلالات اضطرابی و خلقی است. البته این ها می تواند مشکلاتی از جنس خودکشی و مواردی از این دست را بوجود بیاورد.....👇👇👇 http://www.migna.ir/news/50721
🔶 استخدام نیروی روانشناس در نیروی انتظامی استان البرز ▪به گزارش خبرنگار پایگاه خبری پلیس، معاونت اجتماعی پلیس البرز با هدف ارائه خدمات تخصصی روانشناسی به مراجعان در کلانتری ها و تکمیل نیروهای متخصص در دوایر مدکاری اجتماعی، در نظر دارد از بین جوانان مومن و متخصص که دارای شرایط عمومی استخدام و همچنین مدرک تحصیلی روانشناسی (کلیه گرایش ها به غیر از روانشناسی صنعتی )، مشاوره و راهنمایی ، مطالعات خانواده و مددکاری اجتماعی هستند، جذب و استخدام می کند. ▪ بنابر این گزارش، حداکثر سن برای داوطلبان ۲۶ سال و میزان قد ۱۷۰ سانتیمتر و حداقل معدل داوطلبین نمره ۱۵ می باشد. داوطلبان واجد شرایط می توانند برای کسب اطلاعات بیشتر با شماره تلفن ۲۱۸۲۷۲۲۴-۰۲۶ تماس حاصل کرده و یا به مرکز مشاوره و مددکاری معاونت اجتماعی واقع در کرج، خیابان شهید بهشتی جنب کلانتری ۱۱ مرکزی مراجعه کنند.
🔶 خاطرات تلخ را مرور نكنید میگنا- فكر كردن به اتفاقات ناراحت‌كننده باعث می‌شود تا علاوه‌بر این‌كه فرد احساس افسردگی می‌كند، دچار خشم هم بشود. نهایتا از زندگی شادمانه فاصله می‌گیرد و بیشتر مواقع احساس بی‌حوصلگی می‌كند. در این مواقع فرد ممكن است دست به خودسرزنشی نیز بزند و مدام با خود گفت‌وگو كند كه چرا جلوی آن اتفاق را نگرفته بود یا چرا مثلا پاسخ افراد را در گذشته نداده است. این نوع رفتار ممكن است به دلیل وسواس فكری صورت بگیرد یا این‌كه فرد علائم بالینی اختلال وسواس فكری را ندارد اما خودش دست به مرور و تكرار می‌زند.باید توجه داشته باشیم اگر افكار تكراری تحت كنترل فرد نباشد، با این‌كه فرد این افكار را مزاحم، ناخواسته و غیرعاقلانه می‌داند و با احساسات ناراحت‌كننده‌ای از قبیل ترس و نفرت ظاهر می‌شود و مزاحم فعالیت‌های عادی و روزمره فرد می‌شود؛ اما نمی‌تواند آن را متوقف كند. چنین فردی ممكن است دچار وسواس فكری باشد و نیاز است تا مصاحبه بالینی صورت بگیرد و علاوه بر دارودرمانی از روان‌درمانی استفاده شود. اما در مورد سایر افراد با تمرین زندگی كردن در زمان حال، استفاده از تمرین‌های تمركز حواس و ایجاد مشغله‌های مختلف، می‌توان سبك زندگی و نگرش فرد را تغییر داد......👇👇👇 http://www.migna.ir/news/50735/preview/
▪ نوشتن از خودکشی سیاه‌نمایی نیست 🔶 خودکشی در غیبت آموزش عمومی میگنا- ملکی، روانپزشکی که سال‌ها در خصوص خودکشی مطالعه کرده است می‌گوید:«در یک جامعه آنچه اهمیت دارد این است که خودکشی را ننگ ندانند، در موردش آزادانه صحبت کنند، نگویند زشت و عیب است و در مورد آن سکوت کنند. چرا که وقتی خودکشی را ننگ معرفی کنند، بیمار اصلا رویش نمی‌شود که بیاید و در این خصوص صحبت کند. بنابراین جای صحبت از خودکشی در مدارس و تلویزیون خالی است، بعضی مواقع هم جلویش را می‌گیرند و استدلال می‌کنند که آبروریزی می‌شود، مثلای آبروی شهر یا کشور می‌رود.» در همین خصوص کاوه قادری، روانشناس بالینی می‌گوید:«این کارِ مترو عاقلانه است، حتی اگر هزینه‌ای هم داشته باشد ایرادی ندارد، چرا که ما داریم امنیت ایجاد می‌کنیم و روش‌های دسترسی به خودکشی را محدود می‌کنیم.» او ادامه می‌دهد:«اما اگر گمان کنیم با شیشه کشیدن بتوانیم خودکشی را در فضای عمومی محدود کنیم یک باور ساده‌انگارانه است. ما باید سیستم‌های مداخله‌ای خودمان، چه در اورژانس اجتماعی و چه در بهزیستی‌ها را ساماندهی کنیم و از سویی دسترسی به خدمات روانشناسی را برای مردم راحت‌تر کنیم. واقعیت این است که در این شرایط اقتصادی ویزیت یک روانشناس 120هزار تومان است یک فرد کارمند یا کارگر اصلا نمی‌تواند 10جلسه روان درمانی برود. برای همین بیمه‌های خدمات روانشناسی و خطوط بحران مانند اورژانس اجتماعی باید فعال‌تر شوند.» وی در پاسخ به پرسش «همدلی» در خصوص آموزش‌های عمومی درباره خودکشی عنوان می‌کند:«واقعیت این است که برخی فکر می‌کنند اگر ما در مورد خودکشی صحبت کنیم عده‌ای به فکر خودکشی می‌افتند. اما اگر ما در مورد روش‌های حفاظتی و علائمی که یک فرد در معرض خودکشی قرار دارد صحبت کنیم و در سطح عمومی آموزش دهیم احتمال خودکشی کاهش پیدا می‌کند، در صورتی که این دست از آموزش‌ها در ایران ضعیف است.» قادری می‌گوید:«خودکشی بیشتر مربوط به سلامت روان است و این‌که گروهی بیایند این را با مواردی مانند مسائل سیاسی آلوده کنند سبب می‌شود که رسانه‌ها به خودکشی نپردازند، چرا که اگر این کار را انجام دهند متهم به سیاه‌نمایی می‌شوند؛ یا متهم به این می‌شوند که شما دارید جامعه را بحرانی نشان می‌دهید. ولیکن واقعیت این است که اگر به خودکشی نپردازیم و آموزش ندهیم خسارات بیشتری را در بلندمدت پرداخت می‌کنیم. ما بهتر است به جای این‌که نگران باشیم و بترسیم دیگران در این خصوص یک انگ به کشور ما بزنند، در یک فضای آزادانه به این بحث بپردازیم تا آمار سالانه خودکشی بالا نرود.».....👇👇👇 http://www.migna.ir/news/50737/preview/