هدایت شده از گنجینه دفاع
12.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏍 خاطرات موتور سیکلت
‼️چطور شد راهی #جبهه شدیم ؟
⁉️شما می تونید کارهایی که اینجا ، انجام می دید تو #جبهه هم انجام بدید ؟
🇮🇷#مامتحدیم
🌐 @Ganjineh_Defa 🌐
❇️ به گنجینه دفاع بپیوندید
هدایت شده از کانال کشوری جبهه فرهنگی انصار الشهدا
#منبرهای_دلنشین
سخنرانی #حجت_الاسلام_حدائق
تشییع جنازه خودم!
امام صادق علیهالسلام فرمود وقتی تشییعجنازه میتی میروید؛
این را خوب بشنوید بکنید دستور کارتان
بنا را بر این بگذارید که جنازه خود شماست. بگویید این جسد ماست، دارند غسلش میدهند. این جسد ماست کفنش کردند. جسد ما را تشییع کردند نماز گزاردند. جسد من الان دفن شد. بعد که مؤمن! حاجآقا! حاجخانم! از دارالرحمه داری برمیگردی، بگو خدا یک فرصت دوباره به من داده زندگی را از سر بگیرم.
تشییع باید اینگونه باشد!
هدایت شده از هیات رزمندگان دارالشهداءتهران
حاج علینقی، کاسب مومن و خیری بود که همه اونو به برگزاری جلسات #قرآن میشناختن، آخه پدرش هم به همین معروف بود، درحدی که رضاخان هم نتونسته بود جلسات قرآنشو تعطیل کنه، حالا علینقی هم راه پدر رو ادامه داده بود.
اما بچهای نداشت که راهشو ادامه بده. همسر دوم هم گرفته بود ولی خدا بهش بچه نمیداد.
یه روز همسایشون که یه عالمه بچه داشته، گربههای خونشونو میریزه تو یه گونی و میاره درخونه علینقی و میگه تو که بچه نداری، حداقل این گربهها رو نگه دار! علینقی در رو میبنده و شروع میکنه زار زار گریه کردن، که خدایا ببین چطور مضحکه عام وخاص شدم؟!
فرداش میره و قالیهای دستبافشو میفروشه و راهی حج میشه، کنار کعبه رو میکنه به آسمون و میگه: خدایا خودت گفتی «ادعونی استجب لکم»، ابراهیم صدسالش بود بهش بچه دادی، من فقط ۴۵ سالمه! اگه بهم بچه بدی نذر میکنم مبلغ دین و قرآنت باشه!
برمیگرده و خدا ۱۳ تا بچه بهش عنایت میکنه که یکی از اونها «محسن قرائتی» میشه.
استاد قرائتی به گردن هممون حق دارن، شاید ترجمه و تفسیر قرآن رو اولین بار با لهجه زیبای ایشون شنیده باشیم، این روزها برای سلامتیشون دعا کنیم🤲🏻✨
🍃الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🍃
. ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
💠به کانال هیات رزمندگان بپیوندید⇩⇩⇩
#هیات_رزمندگان_دارالشهداءتهران_منطقه۱۷
https://eitaa.com/hiatrazmandegan17
. ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
هدایت شده از گروه اینده بهتر با رهروان ولایت
سلام اِبی جون
نشستشون توی پاریس رو که کنسل کردم
مقر اشرف رو هم فرستادم جمع کردن
کار دیگهای داشتی فقط کافیه بهم اس بدی😘
#دیپلماسی_میدان 🇮🇷💪
┄┅┅٭❅💠❅٭┅┅┄
در گروه #آینده_بهتر،با"رهروان ولایت" به آدرس ذیل با ما همراه شوید!👇👇👇👇
🆔https://eitaa.com/joinchat/2522677450C1d0a475e9b
هدایت شده از کانال کشوری جبهه فرهنگی انصار الشهدا
🌸 در دیدار جمعی از خانواده شهدای مدافع حرم با رهبر انقلاب و در روز ازدواج صورت گرفت 👇
❤️ قرائت خطبه عقد خواهر شهید مدافع حرم مجید قربانخانی توسط رهبر انقلاب
👈 خطبه عقد خواهر شهید مجید قربانخانی از شهدای مدافع حرم که سال ۱۳۹۴ در منطقه خانطومان سوریه به شهادت رسیده بود توسط رهبر انقلاب قرائت شد.
🔸 خانواده شهید مجید قربانخانی به همراه تعدادی دیگر از خانواده شهدای مدافع حرم در فهرست میهمانان ویژهای قرار داشتند که صبح روز سهشنبه ۳۰ خرداد مصادف با اول ذیحجه سالروز ازدواج حضرت علی(ع) و حضرت زهرا(س) در حسینیه امام خمینی(ره) میهمان رهبر انقلاب اسلامی، حضرت آیتالله خامنهای بودند.
🎉 در این دیدار خانواده شهید درخواست کردند تا خطبه عقد دخترشان زینب قربانخانی توسط رهبر انقلاب جاری شود. به این ترتیب حسینیه امام خمینی(ره) و توصیههای حضرت آیتالله خامنهای نقطه شروع زندگی مشترک زینب قربانخانی و احسان عطایی شد و مهریه نیز به رسم مالوف همیشگی ۱۴ سکه بهار آزادی مقرر شده بود.
🔸 رهبر انقلاب بعد از جاری شدن خطبه عقد دعا کردند این زوج زندگی شیرینی داشته باشند: «باهم بسازید، صفا و صداقت داشته باشید تا زندگیتان شیرین باشد.» این اما همه ماجرا نبود.
🔆 پس از قرائت خطبه عقد، پدر شهید قربانخانی از حضرت آیتالله خامنهای درخواست کرد تا از مادر شهید بخواهند تا لباس مشکی خود را عوض کند؛ درخواستی که با پاسخ مثبت ایشان روبرو شد: «لباس مشکی را عوض کنید. ما چشم حقیقتبین نداریم و نزدیکبین هستیم. اگر چشم حقیقتبین داشتیم و جایگاه شهدا را در آن دنیا میدیدیم قطعاً برای آنها خوشحالی و شادی میکردیم و عزا نمیگرفتیم.»
🌷 رزمنده مدافع حرم مجید قربانخانی، سال ۱۳۹۴ در ۲۵ سالگی در خانطومان سوریه شهید شد و پیکر مطهرش سه سال بعد از شهادت به کشور بازگشت. جوانی از منطقه یافتآباد در جنوب تهران که به برکت ارادت به اهلبیت (ع) و سفر کربلا تحول روحی و شخصیتی یافت و در نهایت به درجه رفیع شهادت رسید.
📌 ۱۴۰۲/۳/۳۰
🌱 @Khamenei_Reyhaneh
هدایت شده از کانال کشوری جبهه فرهنگی انصار الشهدا
به یکیگفتند:چرا ماشینتو از پلاک شروع میکنی به شستن؟
گفت: آخه یه بار از سقف شروع کردم به شستن وقتی رسیدم به پلاک دیدم ماشین خودم نیست!😂😂😂😂
هدایت شده از کانال کشوری جبهه فرهنگی انصار الشهدا
بسیجی شهید مجید قربانخانی متولد ۲۹ مرداد ماه ۱۳۶۹ ه.ش. می باشد. «شهید مدافع حرم مرتضی کریمی با مجید دوست بود. گویا در بسیج با هم آشنا شده بودند. یک بار مرتضی از مجید می خواهد به هیئت آنها برود. اسباب تحولات مجید از همین جا آغاز شد. البتّه ناگفته پیداست که منشأ اثر این تحولات ریشه در باورهایی داشت که سرشت شهید قربانخانی با آنها آمیخته شده بود. نفس سلیم مجید مثل آتش زیر خاکستری بود که در انتظار یک تلنگر نشسته بود تا صفای وجودش را بروز دهد.
تحول شهید مجید قربانخانی
شهید قربانخانی از اعضای اصلی هیئت جوانان سیدالشهدا(علیه السلام) یافتآباد بودو ازکودکی ارادت خاصّی به اهلبیت و حضرت زینب(سلام الله علیها) داشت، امّا دعوت شهید کریمی به هیئت و شنیدن درباره ی مدافعان حرم و مظلومیت اهل بیت در سوریه ، اسباب دگرگونی او را فراهم می سازد .
دوستان شهید اذعان داشتند: آن شب مجید، در هیأت آن قدر گریه می کند که از هوش می رود، وقتی به هوش می آید می گوید: من باشم و کسی نگاه چپ به حرم بی بی زینب(سلام الله علیها) بیندازد. از آن لحظه به بعد اخلاق مجید تغییر می کند. ساکت و آرام می شود. تمام تلاش خود را برای رفتن به سوریه می کند.
همراهی یک دوست خوب، به او در نشان دادن مسیر کمک کرد. شهید مرتضی کریمی در تمام این مراحل با شهید مجید قربانخانی بود. اتفاقاً با هم در یک منطقه و عملیات در تاریخ ۲۰ دی ۱۳۹۴ ه.ش. شهید شدند
هدایت شده از کانال کشوری جبهه فرهنگی انصار الشهدا
تغییر خصوصیات اخلاقی شهید قربانخانی پس از سفر به کربلا
خواهر شهید می گوید: وقتی از سفر کربلا برگشت، مادر پرسیده بود چه چیزی از امام حسین علیه السلام خواستی؟ مجید گفته بود: از امام حسین علیه السلام خواستم آدمم کنه ...
سه چهار ماه قبل از رفتن به سوریه به کلّی متحول شد، همیشه در حال دعا و گریه بود، نمازهایش را سر وقت می خواند و حتّی نماز صبحش را نیز اول وقت می خواند.
خودش همیشه می گفت نمی دانم چه اتّفاقی برایم افتاده که این طور عوض شده ام و دوست دارم همیشه دعا بخوانم و گریه کنم و همیشه در حال عبادت باشم.
اهتمام شهید مجید قربانخانی برای کمک به نیازمندان
پدر شهید میگوید:«مجید بچه زبر و زرنگی بود و درآمد خوبی داشت. غیر از ماشین نیسان، یک زانتیا هم برای سواری خودش داشت. اما عجیب دست و دلباز بود و اگر مستمندی را میدید، هرچه داشت به او میبخشید. فکر هم نمییکرد که شاید یک ساعت بعد خودش به آن پول نیاز پیدا کند. گاهی طی یک روز کلی با نیسانش کار میکرد، اما روز بعد پول بنزینش را از من میگرفت! ته توی کارش را که درمی آوردی میفهمیدی کل درآمد روز قبلش را بخشیده است. واقعاً دل بزرگی داشت، تکه کلامش این بود که «خدا بزرگ است میرساند.».
مهربانی شهید مجید قربانخانی
مادر شهید میگوید: «مجید خیلی شوخ طبع بود و شیطنت داشت، از بیرون نگاه می کردی به نظرت میرسید این جوان جز خودش و جمع دوستانهای که با بچه محلها دارد به چیز دیگری فکر نمیکند اما من که مادرش هستم می دانم چه ذات خوبی داشت و چه قلب مهربانی در سینهاش میتپید. می دیدی کله سحر زنگ می زد و می گفت مریم خانم سفره را بینداز که کلهپاچه را بیاورم. گیج خواب میگفتم یعنی چه کلهپاچه بیاورم؟ میگفت با بچهها رفتیم طباخی دلم نیامد تنهایی بخورم. یا یک بار سه روز با ما قهر کرده بود، زنگ میزد برایتان غذا فرستادهام. میگفتم آقا مجید شما با در و دیوار خانه قهر کردهاید یا با ما؟ میگفت با این چیزها کاری نداشته باشید، بیرون غذا خوردم دلم نمیآید شما از این غذا نخورید. آن قدر دل مهربانییداشت که نظیرش را ندیده بودم.»
هدایت شده از کانال کشوری جبهه فرهنگی انصار الشهدا
آقای علی سلطانمحمدی عکاس روابط عمومی مرکز بنیاد شهید میگفت :
برای ثبت تصویری تشیع جنازه مجید با موتور رفته بودم ؛در بلوار۴۵متری یافت آباد اینقدر جمعیت برای تشیع جنازه شهید اومده بود محلی برای گذر با موتور نبود؛
مجبور شدم یه جا پارک کنم
و حدودا ۱۵دقیقه میون جمعیت رفتم تا به تابوت که رو شونه های مردم حمل میشد برسم
من بیش از صد تشیع جنازه شهدا رفته بودم و سند دارم ولی این بزرگترین تشیع جنازه یک شهید شاید در ایران بود
هدایت شده از اداره کل بنیادشهیدتهران بزرگ
لطفا اطلاع رسانی فرمایید
لینک کانال 👇
https://eitaa.com/isaaretehran
هدایت شده از کانال کشوری جبهه فرهنگی انصار الشهدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر پیامبری یک نشانه و معجزه ای داره ؛ معجزه و نشانه پیامبر ما چیست؟
هدایت شده از صبحانه ای با شهدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🩸«شهید مدافعحرمی که بعد از شهادتش، لباسهایش بوی عطر خاصی گرفته است.»
◇ روایت تکاندهندهای درباره اتفاق نادری است که پس از شهادت مجید رخ داد. همرزمان او لباسهایش را پس از گذشت ۴ ماه تحویل خانوادهاش دادند و مادرشهید از عطر و بوی خاص لباس فرزندش چنین میگوید ...
#شهید_مجید_قربانخانی
🔹️ صبحانه ای با شهدا
@sobhaneh_ba_shohada