eitaa logo
فقط میخوونم
53 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
2.9هزار ویدیو
19 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔵دعای بعد از نماز برای امام زمان(عج) بعد از هر نماز حتما برای امام زمان (علیه‌ السلام) دعا کنید و بـدون دعـا کـردن بـرای آن حضرت از سجاده کنار نروید. ✍آیت‌الله سید علی قاضی(ره) ➥ @ansuiemarg_ir
📣👈 همه اعمال خیر و مستحبّی خود را به نیابت از امام زمان علیه السلام انجام دهید 🙏مرحوم آیت الله   تولایی خراسانی در سخنرانی خود در مسجد جامع زاهدان، در ماه رمضان سال1390قمری می فرمود: مطلق اعمال خیر خود، صله ارحام، زیارت قبور مومنین، عیادت مریض‌ها، کلیه این کارهای مستحب را به نیابت امام زمان علیه السلام انجام دهید، هم قیمتش زیادتر می‌ شود، هم خودتان را پاک می ‌کند، هم شما را مقرّب به حضرت می‌ کند، هم محبّت شما را به حضرت زیاد می ‌کند. تا نیایی مزه‌ اش را نمی‌ چشی. یک سال بیا در میدان. چهار تا از این کارها را بکن. به نیابت امام زمان علیه السلام برو سر قبرستان و برای مسلمان‌ ها حمد و سوره بخوان. کلیه مستحبّات را به نیت حضرت بجا بیاورید، به نیابت حضرت. (سخنرانی های مسجد جامع زاهدان، شب عید فطر1390قمری) 👈مستحب در اسلام است که شب‌ های جمعه به زیارت اهل قبور بروی. در قبرستان که رفتی 11 تا قل هو الله و 7 تا انا انزلناه بخوان، «السلام علی اهل لااله الا الله من اهل لااله الا الله ....» بخوان. به زیارت اهل قبور می ‌خواهی بروی، به نیابت امام زمان برو. گویا امام زمان علیه السلام پولی به تو داده است و فرموده: کربلایی محمدتقی! این را از من بگیر و به نیابت من برو سر قبرستان مسلمان‌ها و 11 تا قل هو الله و 7 تا انا انزلناه بخوان. خودت را نائب حضرت بگیر و برو. در این صورت ملائکه موکلین از تو احترام می‌ کنند، این 11 تا قل هو الله و 7 تا انا انزلناه تو، پاک و پاکیزه و قشنگ، در ظرف ‌های سلطنتیِ امام زمان علیه السلام گذاشته می‌ شود، برده می‌ شود و به ارواح ایشان داده می‌ شود. می ‌خواهی بروی صله رحم کنی، خواهرزاده ‌ات ناخوش است، احوال او را بپرسی، برادرزاده ‌ات فقیر است، کمکش کنی، یا لااقل احوالش را بپرسی، به نیابت امام زمان علیه السلام برو، به عیادت مومن می ‌خواهی بروی، به نیابت امام زمان علیه السلام برو. هر عمل خیر مستحبی که دارید، به نیابت امام زمان علیه السلام انجام دهید، این‌ها خیلی اسرار دارد که من فاش نمی‌ کنم. همان‌طور که مکرر گفتم: حلوای تن تنانی است   تا نخوری ندانی است باید بخوری و بچشی تا خودت بعد بفهمی که چه خبر است. اگر مزه ‌اش را چشیدی، بعد دیگر رها نمی‌ کنی، داد و قال هم راه می‌ اندازی. در راه بیایید تا ببینید که چه خبر است. کلّیه اعمال خیر مستحبی خود را به نیابت امام زمان علیه السلام انجام دهید. 📕(سخنرانی های مسجد جامع زاهدان، روز 30 ماه رمضان1390قمری) 🤲«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
❤️فقط چند قطره اشکه....ببینید دخترکوچولومعصوم چیکار میکنه.... تازه نه فرقی شکافته‌ و نه سری به نیزه😭 (سلام الله علیها) 🏴 ‌🇮🇷کانال دختران انقلاب
🌹🌸🥀❤️🥀🌸🌹 بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم ❣ بخوانید ودرصورت امکان نشر دهید ❣ 🔸در زمان حضرت عیسی بن مریم (علیه السلام) زنی بود پرهیزکار و با خدا ، وقت نماز کارش را رها می کرد؛ و مشغول نماز می شد. 🔸روزی مشغول پختن نان بود که موذن با بانگ اذان مردم را به نماز فرا خواند. این زن دست از نان پختن کشید؛ و مشغول نماز شد. زمانی که به نماز ایستاد؛ شیطان در وی وسوسه کرد؛ و گفت: ای زن تا تو از نماز فارغ شوی همه نان های تو می سوزد. 🔸زن در دل خود جواب داد: اگر همه نان ها بسوزد؛ بهتر است تا این که روز قیامت تنم به آتش دوزخ بسوزد؛ و به عذاب گرفتار شوم. 🔸شیطان بار دیگر وسوسه کرد: ای زن! پسرت در تنور افتاد؛ و بدنش سوخت؛ زن در دل جواب داد: اگر خداوند مقدر کرده است که من در حال اقامه نماز باشم؛ و پسرم در آتش تنور بسوزد؛ من به قضای خدا راضیم؛ و نماز خود را رها نمی کنم؛ اگر خدا مصلحت بداند؛ او را از سوختن نجات می دهد. 🔸در این هنگام شوهر زن از راه رسید؛ زن را مشاهده کرد که مشغول نماز است؛ و تنور هم روشن می باشد. درون تنور نان ها را دید که پخته شده ولی نسوخته، و فرزندش در میان آتش مشغول بازی است؛ و به قدرت خدا آتش در او اثر نکرده است. 🔸وقتی زن از نماز فارغ شد؛ مرد دست او را گرفت؛ نزدیک تنور آورد؛ و گفت: داخل تنور را نگاه کن، وقتی زن به درون تنور آتش نظر کرد؛ دید فرزندش سالم، و نان ها کاملاً پخته شده ، بدون آنکه سوخته باشد. زن فوراً سجده شکر و سپاس خداوند بزرگ را به جای آورد. شوهر، فرزند خود را برداشت؛ و پیش حضرت عیسی (علیه السلام) برد؛ و داستانش را برای حضرت تعریف کرد. 🔸او فرمود: برو از همسرت بپرس چه کرده ، و با خدای خود چه رابطه ای داشته؟ شوهر آمد و از او سوال نمود. 🔸زن پرهیزکار پاسخ داد: من با خدای خود عهد کرده ام چند عمل نیک را انجام دهم؛ آنها از این قرار است: 🔸اول اعمال آخرت را بر کار دنیا مقدم بدارم. 🔸 دوم از آن روزی که خود را شناختم بدون وضو نبوده ام. 🔸سوم همیشه نماز خود را در اول وقت می خوانم. 🔸چهارم اگر کسی بر من ستم کرد؛ و مرا دشنام داد؛ کینه او را در دل نمی گیرم؛ و او را به خدا واگذارم. 🔸پنجم در کارهای خود به قضای الهی راضی هستم. 🔸ششم سائل را از در خانه ام مایوس نکنم. 🔸هفتم نماز شب را ترک ننمایم. حضرت عیسی (علیه السلام) فرمودند: اگر این زن مرد بود؛ پیغمبر می شد؛ برای اینکه اعمال پیغمبران را انجام می دهد؛ و شیطان نمی تواند او را فریب دهد 1 . 1. شیطان در کمین گاه، ص233. علامه طباطبایی ( ره ) : ما با کارهای شبانه روزی خود ، ابدیت خود را می سازیم.
🍃شما خودکار رو مـی‌گیری ده تومن؛ ولـی لاک غلط‌گیر رو دو برابر مــی‌گیری! تو این دنیا،حتــی رویِ کاغذ هم اشتباه کنی برات گرون تموم میشه، چه برسه به زندگــی! شـهیده زینب کمایـی🌱 🍃 @menhajoir
🌷 ✨آیٺ الله بهجٺ (ره) ؛ هرقدر ڪہ نمازهایٺ منظم و اول وقٺ باشد ؛! امور زندگیٺ هم تنظیم خواهد شد مگر نمےدانے ڪہ رستگارے و سعادٺ با نماز قرین شده است ═✧❁🌸❁✧═ @besamt_khoda ═✧❁🌸❁✧═
آیت اللّه شیخ على‌پناه اشتهاردى در درس ‍ اخلاقشان در مدرسه فیضیه: امام خمینی می فرمود : با اتوبوس از مشهد عازم تهران بودم. راننده به صندلى ما که در وسطهاى ماشین بود، آمد، به من( امام خمینی) چون سید بودم حرفى نزد. ولى رو کرد به حاج شیخ عباس قمى(ره ) و گفت : اگر مى‌دانستم، تو را اصلاً سوار نمى‌کردم... ناگاه ماشین ما که از مشهد عازم تهران بود از حرکت ایستاد، راننده که مردى بلند و سیاه‌چرده بود با عجله پایین آمد و بعد از آنکه ماشین را براندازى کرد خیلى زود عصبانى و ناراحت به داخل ماشین برگشت و گفت: بله پنچر شد. و آنگاه به صندلى ما که در وسطهاى ماشین بود، آمد، به من چون سید بودم حرفى نزد. ولى رو کرد به حاج شیخ عباس قمى(ره ) و گفت: اگر مى‌دانستم، تو را اصلاً سوار نمى‌کردم، از نحسى قدم تو بود که ماشین، ما را در این وسط بیابان خشک و برهوت معطل گذاشت، یااللّه برو پایین و دیگر هم حق ندارى سوار این ماشین بشوى. مرحوم شیخ عباس بدون اینکه کوچکترین اعتراضى کند و حرفى بزند، بلند شد و وسایلش را برداشت و از ماشین پیاده شد. من هم بلند شدم که با شیخ عباس پیاده شوم اما او مانع شد، ولى من با اصرار پیاده شدم که او را تنها نگذارم اما او قبول نمى‌کرد که با او باشم، هرچه من پافشارى مى‌کردم، او نهى مى‌کرد، دست آخر گفت: فلانى، راضى نیستم تو ، هم مثل من اینجا بمانى. وقتى این حرف را از او شنیدم دیدم که اگر بمانم بیشتر او را ناراحت مى‌کنم تا خوشحال کرده باشم، برخلاف میلم از او خداحافظى کرده سوار ماشین شدم ... بعد از مدتى که او را دیدم جریان آن روز را از او پرسیدم، گفت: وقتى شما رفتید خیلى براى ماشین معطل شدم، براى هر ماشینى دست بلند مى‌کردم نگه نمى‌داشت، تا اینکه یک ماشین کامیونى که بارش آجر بود برایم نگه داشت. وقتى سوار شدم، راننده آدم خوب و خونگرمى بود، و به‌گرمى پذیرایم شد و تحویلم گرفت، خیلى زود با هم گرم شدیم قدرى که با هم صحبت کردیم متوجه شدم که او ارمنی است و مسیرش همدان است، از دست قضا من هم مى‌خواستم به همدان بروم، چون مدتها بود که دنبال یک سرى مطالب مى‌گشتم و در جایى نیافته بودم فقط مى‌دانستم که در کتابخانه مرحوم آخوند همدانى در همدان مى‌توانم آنها را به‌دست آورم، به این خاطر مى‌خواستم به همدان بروم. راننده با آنکه ارمنى بود آدم خوب و اهل حالى بود، من هم از فرصت استفاده کردم و احادیثى که از حفظ داشتم درباره احکام نورانى اسلام، حقانیت دین مبین اسلام و مذهب تشیع و... برایش گفتم. وقتى او را مشتاق و علاقه‌مند دیدم، بیشتر برایش خواندم، سعى مى‌کردم مطالب و احادیثى بگویم که ضمیر و وجدان زنده و بیدار او را بیشتر زنده و شاداب کنم. تا این که به نزدیکهاى همدان رسیدیم، نگاهم که به صورت راننده افتاد دیدم قطرات اشک از چشمانش سرازیر است و گریه مى‌کند، حال او را که دیدم دیگر حرفى نزدم، سکوتى عمیق مدتى بر ما حکمفرما شد هنوز چند لحظه‌اى نگذشته بود که او آن سکوت سنگین را شکست و با همان چشم اشک‌آلود گفت: فلانى، این‌طور که تو مى‌گویى و من از حرفهایت برداشت کردم، پس اسلام دین حق و جاودانى است و من تا به حال در اشتباه بودم. شاهد باش، من همین الآن پیش تو مسلمان مى‌شوم و به خانه که رفتم تمام خانواده و فامیل‌هایى را که از من حرف‌شنوى دارند مسلمان مى‌کنم. بعد هم شهدتین را گفت از آن زمان به بعد از نسل و ذرّیّه آن مرد هرکس به دنیا بیاید مسلمان است و ثواب و حسنه‌اش براى مرحوم حاج شیخ عباس قمى(ره ) مى‌باشد.
چند تا عکس پدر و دختری 🫂 📷ایلیا مدیا 📽️ ایلیا مدیا را دنبال کنید👇 https://eitaa.com/joinchat/3236757791Ccbc9713f79