#ولادت_امام_هادی
🌸بی تو بهار قسمتِ مردم نمی شود
🌸هادی اگر تویی که کسی گُم نمی شود
🌸هادی شدی که بر همگان سر شویم ما
🌸هادی شدی که از همه برتر شویم ما
🌸گمراه شد هر آنکه از این طایفه جداست
🌸هادی شدی که پیرو حیدر شویم ما...
🌸هادی شدی که فاتح دل ها شوی و بعد
🌸از عاشقان فاتح خیبر شویم ما...
🌱میلاد دهمین واسطه فیض خداوند، آیت روشن رستگاری، حضرت امام علی النّقی الهادی علیه السلام را به محضر مولایمان حضرت بقیه الله الاعظم و شیعیان جهان تبریک میگوییم.
#امام_زمان #امام_هادی
@ranggarang
هدایت شده از خبرگزاری فارس
هدایت شده از کانال کشوری جبهه فرهنگی انصار الشهدا
#فقطحیدرامیرالمؤمنیناست💚
🔸ای مردم، قرآن را تدبر نمائید و آیات آن را بفهمید و در محکمات آن نظر کنید و بدنبال متشابه آن نروید.
🔸 بخدا قسم، باطن آن را برای شما بیان نمی کند و تفسیرش را برایتان روشن نمی کند مگر این شخصی که من دست او را می گیرم و او را بسوی خود بالا می برم و بازوی او را می گیرم و با دو دستم او را بلند می کنم و به شما می فهمانم که «هر کس من صاحب اختیار اویم این علی صاحب اختیار او است». و او علی بن ابی طالب برادر و جانشین من است، ولایت او از جانب خداوند عز و جل است که بر من نازل کرده است.
📚فرازی از خطبه غدیر
هدایت شده از کانال کشوری جبهه فرهنگی انصار الشهدا
✍امام هادی(ع):
شکرگزاری از نعمت، از خود نعمت بهتر است چون نعمت متاع دنیای فانی است و لکن شکر، نعمت جاودانه آخرت است.
📚 تحف العقول، صفحه ۴۸۳
هدایت شده از کانال کشوری جبهه فرهنگی انصار الشهدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
راهکار بیراهه بردن مردم غرب بسوی ضلالت با پای خودشان
مواظب باشیم سر ما نیاد
هدایت شده از کانال کشوری جبهه فرهنگی انصار الشهدا
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
#فضائل امام هادی (علیه السلام)
علم و کرم امام هادی (علیه السلام)
🍃روایتی بسیار جالب از کرامات
امام هادی علیه السلام
راوندی از جماعتی از اهل اصفهان از جمله ابوعباس احمد بن نصر، و ابوجعفر محمد بن علویه نقل میکند که گفتند:
🍁در اصفهان مردی بود به نام عبدالرحمن، او شیعه بود،
🍁از او پرسیدند: چه چیز موجب شد که به امامت علی النقی (علیهالسلام) عقیده پیدا کنی؟
🍁گفت: معجزهای دیدم که این عقیده را پیدا کردم؛
و آن اینکه من مردی فقیر،
و با این حال،
زباندار و با جرات بودم؛
در یکی از سالها اهل اصفهان مرا با گروهی دیگر برای دادخواهی،
نزد متوکل فرستادند.
🍁روزی بر در قصر متوکل بودیم که فرمان صادر شد تا علی بن محمد بن الرضا (علیهماالسلام) را بیاورند؛
🍁من از یکی از حاضران پرسیدم:
این مرد که احضار شده کیست؟
🍁گفت:
مردی علوی است که رافضه به امامت او اعتقاد دارند؛
و محتمل است که متوکل او را احضار کرده تا به قتل برساند.
🍁من با خود گفتم:
از اینجا تکان نمیخورم تا ببینم این مرد چگونه مردی است؛
🍁پس ناگهان شخصی سوار بر اسب پیدا شد؛
و مردم در طرف راست، و چپ او به صف ایستاده بودند؛
و به او مینگریستند؛
من💎👈چون او را دیدم محبتش در دلم افتاد،🌷
و شروع کردم در دلم برای او دعا کنم ؛
که خدا شر متوکل را از او بردارد؛
او از میان مردم میگذشت و نگاهش به یال اسب خود بود؛
و به جای دیگر نگاه نمیکرد؛
و من نیز پیوسته به او دعا میکردم.
🍁تا چون در برابرم واقع شد؛
رو به من کرد و فرمود:
🍁خدا دعایت را مستجاب کند؛
و عمرت را دراز،
و مال و فرزندت را فراوان گرداند.
💎👈من از هیبت او لرزیدم؛
و در میان یاران خود افتادم.
🍁آنان میپرسیدند:
تو را چه شده است؟
🍁و من میگفتم:
خیر است؛
و چیزی نگفتم.
و چون به اصفهان برگشتیم؛
خداوند از برکت دعای حضرت (علیهالسلام)، درهای خیر را بر روی من گشود؛
و مال فراوانی به من داد؛
تا آنجا که امروز،
در خانه در بسته خود اموالی دارم؛
که یک میلیون درهم ارزش دارد؛
و این غیر از ثروتهای بیرون خانه من است.
و نیز ده فرزند دارم؛
و عمرم از هفتاد متجاوز است.
🍁آری من به امامت این آقایی معتقدم که از اسرار دل من آگاه بود؛
و خدا دعای او را در حق من مستجاب کرد.🌷
هدایت شده از کانال کشوری جبهه فرهنگی انصار الشهدا
💐🍀🎋🌿🌷☘🌺💚❤️💚🌺☘🌷🌿🎋🍀💐
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
#امام_هادی
امشب بشیـر از جانب حی تعالی آمده،
گوید که یاسینی دگر از صلب طاها آمده،
یــا کوثــری از دامــن امابیهــا آمده،
چـارم علـی در مجمع اولاد زهرا آمده،
از نسل مصباح الهدی هادی به دنیا آمده،
نور هدایت تافته هم در عرب هم در عجم،
کهف التقی، بـدرالشرف، نورالهدا، ابنالرضا،
رخ رحمه للعالمین هیبت علی مرتضی،
قرآن از پـا تـا بـه سر توحید از سر تا به پا،
هر دیده بر او یک حرم هر دل بر او یک سامرا،
هم وجـه ذات کبریـا هـم نجل ختمالانبیا،
آیینـۀ حسن قـدم بگـذاشت در عالـم قدم،
از آیـۀ «اللهُ نور» افکنده گل سیمای او،
نام دلآرایش علی، قلب محمّد جای او،
در چشم عرش کبریـا پیداست جای پای او،
دل، حج بجـا آرد ولـی در طوف سامرای او،
جود و کرم، بذل و عطا، یک قطره از دریای او،
عالم اگر سائل شود در پیش بذل اوست کم،
چشم عطا بر درگه و چشم کرم بر دامنش،
یعقوبهـا بینـا شوند از نفخـۀ پیراهنش،
نور الهـی در دلش روح محمّـد در تنش،
قرآن، کتـاب منقبت مداح ذات ذوالمنش،
شیرین دعای جامعه از منطق شور افکنش،
بیـن زیـارات دگـر این جامعـه گشته علم،
باغ بهشت من بود صحن و سرای سامره،
مرغ دلـم دائـم زنـد پـر در هـوای سامره،
تا چهره بگذارم شبی بـر جایجای سامره،
سعی و صفا و مـروهام باشد صفای سامره
ای کاش یارب میشدم عمری گدای سامره،
هرچند دائم خویش را بینم کنار آن حرم،
ای آفتاب شهر دل روی جهـانآرای تو،
ای گشته زیبایی خجل از طلعت زیبای تو،
روی خدا را اهل دل دیدند در سیمای تو،
نور خـدا میتابـد از سرداب سامرای تو،
دُر کرامت ریختـه از لعل گوهـرزای تو،
در زیر بـارِ منتت پشت فلک گردیـده خم،
تو وجـه حـی داوری یابنالجواد ابنالرضا،
تو احمدی تو حیدری یابنالجواد ابنالرضا،
تو جسم ایمان را سری یابنالجواد ابنالرضا،
تو روح را بال و پـری یابنالجواد ابنالرضا،
از هرچه گویم برتری یابنالجواد ابنالرضا،
چون مینگارم وصف تو در دست میلرزد قلم،
من عبـد بیپا و سـرم اما سر و سرور تویی،
ساحل تویی دریا تویی کشتی تویی لنگر تویی،
گمگشتگان را تا ابد هادی تویی رهبر تویی،
علم و کمال و فضل را گردون تویی محور تویی
لبتشنگان نـور را ساقی تویی ساغر تویی،
باشد که از لطف و عطا جامی کنی بر ما کرم،
تو هادی و بـا نور خود ما را هدایت میکنی،
تو دوستـان خویش را مست ولایت میکنی،
در گیرودار حشـر، هم از مـا حمایت میکنی،
بر خصم خود هم بس که آقایی عنایت میکند.
برما عنایت نـه! که لطف بینهایت میکنی
ای وصف تو خیرالکلام ای لطف تو خیرالنعم،
ای داده ذات حق تو را بر خلق عالم برتر،
جـد امـام منتظـر! بـاب امـام عسکری!
جوشد ز تیغ مهدیات نور عدالتگستری،
از ما سراسر تیرگی از تو همه روشنگری،
«میثم» کند با مدح تو پیوسته گوهرپروری،
باشد که جوشد مدح تو از خامۀ او دمبهدم،
استاد حاج غلامرضا سازگار