eitaa logo
- مبتلا -
188 دنبال‌کننده
61 عکس
15 ویدیو
0 فایل
. وَ قَسم به ؛ - نوایِ قلبِ رَئوفَش. - بُغضِ خُفته در گَلویَش. - آرامشِ چَشم هایِ نمناکَش. - مظلومیتِ نہُفته در وُجودَش. من؟ من همان گمشده‌ام ؛ راه‌بلدها! من را ، به درِ خانه‌یِ جانان برسانید فقط .. :) .
مشاهده در ایتا
دانلود
- مبتلا -
بابایِ‌بچه‌انقلابیا روزِت‌مبارک‌آقا :)!
توجایَت‌درکنارِقلبِ‌من تاحشرمی‌ماند . . خداهم‌مَردُمانِ‌باوفارا دوست‌می‌دارد !
- دختران ، زنان‌ و مادرانِ قهرمانِ انقلابی -
- مبتلا -
حال ، ما چه‌ کردیم ؟ مایی که ادعایِ زندگی زینب‌وار داریم ، آیا زینب‌گونه زیسته‌ایم ؟! آیا ماه
اسلام به ما شناساند که زن بودن ، محدودیت نیست! اسلام حفظِ حُرمت ، کرامت و مرتبتِ زن را برایمان تفسیر کرد! . اسلام به ما نشان‌داد که زنان ، نقشِ بسیار موثری در بالندگی و توسعه‌یِ جامعه دارند . زنان نقش‌آفرینِ مسلمانِ بسیاری از جمله بانو‌رباب‌ها و اُمِ‌وَهَب‌ها و ... ایثار ، شجاعت و از خودگذشتگـے را برایمان معنا کردند . ‌ این زنانِ مُسلم و معتقد به ما فھماندند که زن ، مقاوم است همچو کوه و لطیف است همچو گل اما شکننده نیست . . نازک نارنجی نیست ! این سخنان ، مشتی یاوه‌گویی‌ست در اذهانِ خیال پردازِ بشر . ‌ خزعبلاتی که صرفا در افسانه‌ها و کتاب‌ها وجود دارند . زن ، قھرمانِ خودش است ! . . . حال ما گردِ هم آمدیم تا با تمامِ قُوا فریاد بزنیم که نسلِ این زنانِ قھرمان به اِختتام نرسیده و ان‌شاءالله ما ادامه‌دهنده‌یِ مسیرِ توفنده‌شان هستیم ! وَ در آخر شکرِخدای عزوجل را به جا آوریم که زن آفریده شدیم . والسلام‌ُعلیکم‌و‌رَحمةالله
4_6012670299881868542.mp3
5.72M
- شرحِ‌دلتنگی‌ِما‌وبارانِ‌بیچاره . .
عزیزِجان آقایِ‌مھربان دراین‌غیبتِ‌‌جان‌فرسایت ، جھان‌نفسش‌تنگ‌است وحالِ‌دلش‌بیمار . . جھان‌برایِ‌دیدنت‌ بی‌طاقت‌شده‌وبی‌قرار! درغروبِ‌جمعه‌ها‌،بی‌تابی‌می‌کند و برایِ‌حالِ‌نَزارش‌بھانه‌می‌تراشد برگرد . . برگرد‌که‌هوا،زود‌به‌زود‌سرد‌می‌شود !
[ما از تبار بغضیم، آسودگی روا نیست....!]
- به اِذنِ حضرتِ باقی - اَلو؟ آسیدروح‌الله آقا ؟ خودتان هستید؟ سلام علیکم . عذرخواهم که پاسخگویۍمان به تاخیر افتاد . هنگامۍ که زنگِ تلفن به صدا درآمد و شماره‌ۍ بھشت بر رویِ صفحه نمایان شد ؛ بچه‌ها دست و پایشان را گم کردند و تلفن را بین هم رد و بدل مۍکردند که سرانجام من تلفن را از دستانِ لرزانشان گرفتم و پاسخ دادم . . شرمنده آقاۍ بزرگوار ! من لیاقتِ هم‌صحبتۍ با شما را ندارم ، خود می‌دانم . راستۍ شما خوبید؟ حالتان خوب است؟ حال و هواۍ بھشت چطور است؟ در آغوشِ خدا ، به شما خوش می‌گذرد؟! شکرِخدا که خوبید . . ما هم خوبیم به برکتِ علی و غرقِ در نعمتِ ولایتیم بحمدالله . جانم ؟! صدایتان کمۍ ناواضح است راه دور است دیگر ، شما در آسمان و ما در زمین . . فرسنگ‌ها فاصله است! آهان ! از احوالِ انقلاب برایتان بگویم ؟ به رویِ جفت چشمانم . . جانم برایتان بگوید که ؛ حالِ انقلاب خوب است وَ روز به روز بھتر از پیش مۍشود و به عنایتِ یزدانِ‌بۍهمتا و لطفِ آسدعلۍآقایمان ، ما هم لحظه‌اۍ مایوس و متاسف نشده‌ایم که در این طریقِ‌ مقدّس گام نھاده‌ایم ! ادامه دارد ..
آره داره نگام میکنه . . . نباید از چشماش بیوفتم !