بیقرارتوامُ در دلِ تنگمگلههاست؛
آهبیتابشدن، عادتِکمحوصلههاست :)
فاضلِنظری .
اون شعرش که میگھ :
تفاوت من و تو هرچه بود ثابت کرد
کھ فصل مشترک عشق و عقل تنهاییست :)
- مرزهای قشنگے رو جابهجا کرده ^^
ولی سعدی چه قشنگ میگه :))))
دیدارِ یار غایب دانی چه ذوق دارد ؟
چون ابر که در بیابان بر تشنه ای ببارد ..
هدایت شده از زُحلخانم؛
یکی ام نیست از ما خوشش بیاد زمین و زمانو برامون به آتیش بکشه.
مشهدیا تو زیارت ما که زندگی میکردن هیچ ، الان دارن تو برفامونم زندگی میکنن . .
بیعدالتیِ نجومی .
حفرهای بود پر از خون وسطِ سینهیِ من
مِهرَت افتاد به قلبم، ضربان شکل گرفت..💜
محبوبِ من به تعداد تمام روزهایی که قرار
بود براندازان انقلاب کنند شما را دوست دارم :)
خنده یِ من از گریه من تلخ تر است.
و افسردگی بعد از پایان سریال وای 😭
[ شات از آخرین قسمت ]