eitaa logo
در محضر آیت‌الله میرباقری
32.6هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
397 ویدیو
136 فایل
💠 پایگاه اطلاع‌رسانی و نشر دیدگاه‌های آیت‌الله میرباقری ☑️ @mirbaqeri_ir 💠 کانال نشر آثار چندرسانه‌ای (صوت، فیلم، پادکست، سخن‌نگاشت) ☑️ @mirbaqeri_resane
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹در ایام وفات حضرت معصومه(س)/ رسیدن به مقام رؤیتِ حقایقِ ایمانی با شفاعت http://urly.ir/9q37 👈 www.mirbaqeri.ir
🔺سیزده جلسه درس خارج "مبانی فقه حکومتی" آیت‌الله میرباقری، در سال ۱۳۹۱🔻 mirbaqeri.ir/حوزوی/فقه-حکومتی.html
نمودارهای فقه حکومتی .pdf
7.92M
↖️ سیزده جلسه‌ درس خارج «مبانی فقه حکومتی» استاد میرباقری، در قالب نمودار ☑️ @mirbaqeri
sobhe-no.ir/newspaper/417/12
sobhe-no.ir/newspaper/279/13/10704
💥 سه رویکرد در فقه حکومتی وجود دارد: فقه موضوعات، فقه نظامات، فقه سرپرستی ✔️ استاد سید محمدمهدی میرباقری: «سه رویکرد در فقه حکومتی وجود دارد: 1⃣ رويکرد اول، فقه حکومتي را به استنباطِ «احکام موضوعات اجتماعي» تفسير مي‌کند که مُجري آنها حکومت است. طبق اين رويکرد، همچنین فقه حکومتي موظف است به تزاحمات اين احکام در مقام اجرا و همچنين به مسائل مستحدثه‌اي که پيش مي‌آيد پاسخ دهد. 2⃣ رويکرد دوم ـ که نسبت به رويکرد اول جامع‌تر است ـ فراتر از احکام موضوعات کلي، به «نظام» توجه مي‌کند و معتقد است که ما نظام احکام داريم که ناظر به جامعه است. همچنين مي‌توان گفت مکلف آن هم جامعه است و نه فرد. در اين رويکرد، مسئله مستحدثه‌اي که مورد توجه قرار گرفته و مي‌بايست به آن پاسخ داد، «نظامات اجتماعي» است، مانند نظام سياسي، نظام اقتصادي و ديگر نظامات اجتماعي. اين نظريه را بيش از همه مي‌توان نزدیک به دیدگاه مرحوم شهيد بزرگوار صدر دانست که با نظام‌هاي ـ به اصطلاح ـ وارداتي مواجه بودند؛ ايشان در عصر خود و در جغرافياي عراق با نظام‌هاي مارکسيستي که نفوذ بسياري داشتند، مواجه بودند. از اين رو سعي داشتند تئوري اقتصاد اسلامي را در مقابل اقتصاد سرمايه‌داري و اقتصادهاي سوسياليستي و کمونيستي ارائه دهند. بنابراين ايشان به اين نکته عنايت کردند که ما غير از فقه احکام موضوعات، داراي فقه نظامات نيز هستيم که در قدم بعد در تفسير اين نظام، دامنه عملکرد آن و حتي طريق دستيابي به اين نظام نيز نظريه‌پردازي کردند. 3⃣ در رويکرد سوم ـ که مبتني بر انديشه‌هاي حضرت امام (ره) است - غير از اين که ما داراي نظامات اجتماعي هستيم يک امر اساسي‌تري وجود دارد و آن مسئله حکومت هست و اينکه دين داراي حکومت است و بلکه حكومت با کل دين برابر است؛ يعني اصل اسلام حکومت است و اين حکومت مأمور تحقق توحيد است. اين جامعه و رسالت اصلي آن (اقامه توحيد) در موازنه با حاکميت مادي واقع مي‌شود، اين طور نيست که ما در يک خلأ زندگي کنيم بلکه در جامعه‌اي زندگي مي‌کنيم که نقطه مقابل آن نظام‌هاي مادي هستند.» ۹۱/۱۲/۱۶ ☑️ @mirbaqeri
در محضر آیت‌الله میرباقری
💥 شهيد صدر(ره) با مسئلهٔ مستحدثه‌ای به نام «نظام‌ها» و «سیستم‌هاي اقتصادی» مواجه بودند. ايشان توجه کردند که مسلمين بايد در اين مقياس پاسخ‌گو باشند و فکري ارائه دهند که نظامات اجتماعی اسلام را تبيين کند. ✔️ استاد سید محمدمهدی میرباقری: «از نگاه شهيد صدر، اسلام علاوه بر احکام اجتماعي، داراي مذهب و مکتب اجتماعي است که گاهي از آن به نظام اجتماعي تعبير می‌شود. ايشان در عراق با مکتب اقتصادي کمونيسم (و نيز با مکتب سرمايه‌داري) مواجه بودند و عمدتاً به‌خاطر مواجهه با اين مسئله مستحدثه، مسئله «مکتب» را مطرح کردند. آن چيزي که در مکتب اقتصادي کمونيسم محقق است مجموعه قواعدي است که اقتصاد را مبتني بر منطق ديالکتيک و ماترياليسم فلسفي و تاريخي تحليل می‌کند. آنها روابط توليدي را زيربناي جامعه مي‌دانند و معتقدند که وقتي روابط توليدي تغيير کند همه مناسبات اجتماعي دستخوش تغيير می‌شود. تحول در روابط توليدي را هم براساس منطق ديالکتيک توضيح می‌دهند؛ يعني رابطه بين انسان و طبيعت رابطه تز و آنتي‌تز است که منتهي به سنتزي می‌شود و [تحولي] در روابط توليدي پيدا مي‌شود. به عبارت ديگر، آنها مبتني بر منطق ديالکتيک، روابط اقتصادي و روابط توليدي را تنظيم مي‌کنند و مبتني بر آن، نظام اقتصادي خود را تعريف مي‌کنند. شهيد صدر در آن دوره، با پديده‌اي نو مواجه شدند که عبارت بود از «نظام‌ها» و «سیستم‌هاي اقتصادي». اين نظام‌ها، مجموعه‌اي به هم متصل و داراي «مباني» و «غايات» مخصوص خود هستند. ايشان توجه کردند که مسلمين بايد در اين مقياس پاسخ‌گو باشند و فکري ارائه دهند که نظامات اجتماعي اسلام را تبيين کند. از اين نگاه، دو مرتبهٔ ناقص و کامل از شريعت وجود دارد؛ مرتبه ناقص شريعت، وظايف «فرد» را در شرايط مختلف معين مي‌کند اما مرتبه كامل شريعت، شرايط را طراحي و ايجاد مي‌کند. ايشان مي‌گويند اگر حکمي مبتني بر قاعده و تفكر اسلامي باشد ولو حاکم هم اسلامي نباشد شايد خطر آن کمتر از اين است که در جايي احکامي که تحقق پيدا مي‌کند مبتني بر قواعد اسلامي نباشد و مبتني بر تفکراتي باشد که در تحليل رابطهٔ انسان با انسان، انسان با طبيعت و انسان با خداي متعال، مستند به اسلام نيستند. به تعبير ديگر، ايشان توجه دارند که احکام اقتصادي در نظام‌هاي ليبراليستي و سوسياليستي و کمونيستي مستند به يک سري قواعد بنيادي و ريشه‌هاي فکري است و خطري که امروز با آن مواجه هستيم همين است که اين بنيادهاي فکري، مبناي شکل‌گيري زندگي اجتماعي مسلمان‌ها مي‌شود. در چنين شرايطي، احکام شريعت نيز قابليت اجرا نخواهند داشت و حداکثر بتوان وظايف فرد را در بستر يک جامعه و حكومت غيرديني تعريف کرد. شهيد صدر توجه کردند که اسلام هم در وراي اين احکام، داراي يک نظام بنيادي است كه «مکتب» اجتماعي اسلام است؛ مثل مکتب اقتصادي. احکام اقتصادي يک سلسله احکامي است که مبتني بر آن بنيادهاي مکتب شکل مي‌گيرد. عدالت اجتماعي، نفي طبقات اقتصادي، اصل احترام به مالکيت، اصل بودن کار در ايجاد مالکيت و ... ازجمله مواردي هستند که تحت عنوان مکتب اقتصادي مطرح هستند و از منابع اسلامي استنباط مي‌شود. البته نظري که ايشان در باب مذهب يا مکتب اقتصادي يا به نحو عام در باب مکتب اجتماعي دارند به طور کامل منقح نيست لذا در تحليل نظريه ايشان نکات ابهامي هم به چشم مي‌خورد.» (جلسه ۴ درس خارج مبانی فقه حکومتی، ۱۳۹۱) ☑️ @mirbaqeri
■ رحلت فقیه انقلابی و ولایت‌مدار، آیت‌الله سید محمود هاشمی شاهرودی، را تسلیت عرض می‌کنیم.
آیت‌الله شاهرودی - مصاحبه درباره دیدگاه شهید صدر .pdf
191.7K
💠 گذر از «گزاره‌ها» به «مکتب‌سازی و نظام‌سازی» 🎙مصاحبه با آيت‌الله‌ سید محمود هاشمی شاهرودی(ره) درباره اندیشه شهید صدر (مجلهٔ گفتمان الگو، شماره ۱، دی‌ماه ۱۳۹۲) ☑️ @mirbaqeri
💥 گذر از «گزاره‌ها» به «مکتب‌سازی و نظام‌سازی» (چند نکته از مصاحبه با آيت‌الله‌ سید محمود هاشمی شاهرودی درباره اندیشه شهید صدر) 🔹شهید صدر در کتاب «اقتصادنا»‌‌، معتقد است که علم با مکتب تفاوت دارد و اسلام در اقتصاد، علاوه بر اينکه برخي مسائل علمي را مطرح کرده، به مطالب مکتبي که «مکتب اقتصادي اسلام» نام مي‌گيرد نيز مي‌پردازد. ... مثلاً اينکه من مي‌توانم مالک ابزار توليد باشم، اين يک امر مکتبي است و به‌طور کلي، صحت و بطلان، از امور مکتبي است يا اين که قرض ربوي باطل است، يک امر مکتبي است. 🔹اسلام دارای نظام اقتصادی است و تنها یک سری بایدها و نبایدها را در حوزه اقتصاد مطرح نکرده است. اين حرف که اسلام داراي نظام اقتصادي نيست، حرف غلطي است. اين‌گونه نيست که اسلام همه را به حال خود‌‌ رها کرده و بگويد هر کس براي خودش هر کاري که مي‌خواهد بکند. اين حرف‌ها را هر کسي که مي‌زند، در حقيقت مي‌خواهد به شکل خيلي مرموزانه‌اي، نظام‌هاي بشري را به جاي نظام اسلامي بنشاند. 🔹اين مطلبِ شهید صدر که اسلام داراي يک‌سري قواعد مکتبي است و هر نظامي اقتصادي که براي اسلام تعريف مي‌شود، مي‌بايست بر اساس آن مدل باشد، امري ضروري است و حتماً بايد پياده شود؛ چرا که نظام اقتصادي اسلامي بدون توجه به قوانين مکتبي آن، نمي‌تواند به اسلامي بودن متّصف شود. منبع‌: مجلهٔ گفتمان الگو، شماره ۱، دی‌ماه ۱۳۹۲ ☑️ @mirbaqeri
در محضر آیت‌الله میرباقری
💥 شهيد صدر(ره) با مسئلهٔ مستحدثه‌ای به نام «نظام‌ها» و «سیستم‌هاي اقتصادی» مواجه بودند. ايشان توجه ک
💥 احکام نظام اقتصادی از نگاه شهید صدر ✔️ استاد سید محمدمهدی میرباقری: «از نگاه شهید صدر، مکتب اجتماعی عمدتاً بايدها و نبايدها، شايسته‌ها و ناشايسته‌ها و ينبغی و لاينبغی‌ها را بيان مي‌کند. [یعنی] لايه‌هایی از نظريات و قواعد عمومیِ قابل استناد به شريعت وجود دارد كه داراي نظم و نسق و انتظام خاصي بوده و قطعات يک پازل و جورچين به شمار مي‌روند، به‌طوری که يک «کُل» و يک بسته پيشنهادي را در عرصه سياست، فرهنگ يا... را شکل مي‌دهند و با ساير نظامات اجتماعي اسلام هم ارتباط برقرار مي‌کنند؛ مثل نظام اقتصادي که در درون خود، داراي عناصر به هم پيوسته است و اين عناصر به هم پيوسته، داراي ارتباط خاص با نظام سياسي و فرهنگي يا نظام تربيتي و امثال اينهاست و درمجموع، يک سلسله نظامات مستند به اسلام هستند که نظام کلان اسلامي را تشکيل مي‌دهند. شهيد صدر در مقام مقايسه بين علم و مکتب مي‌گويند كه مکتب اقتصادي، اسلامي و غيراسلامي دارد؛ چرا که مکتب بايدها و نبايدها را بيان مي‌کند اما علم، اسلامی‌ و غیراسلامی ندارد. علم هست‌ها را بيان مي‌کند و درواقع، از اين علم، روش دستيابي به آن غايات و اهداف را به دست مي‌آوريم. همچنين ايشان بين «مکتب اقتصادي» اسلام با «اخلاق اقتصادي» تفکيک مي‌کنند و معتقدند كه اخلاق اقتصادي، يک سلسله اندرزهايي در موضوع اقتصاد است؛ مثل اينکه در اخلاق اقتصادي، به عدالت يا به پرهيز از ظلم و تجاوز به حقوق ديگران توصيه مي‌شود. اين توصيه‌ها، مکتب اقتصادي نيست، بلكه اخلاق اقتصادي است. مکتب اقتصادي داراي يک نظامي است که نقطه مختصات «عدالت» و تعادل در اقتصاد را تعيين مي‌کند؛ يعني نسبت ميان عناصري که «عدالت اقتصادي» را محقق مي‌سازند را تعريف مي‌کند. در اين صورت، اين تعريف، يک تعريف «کلي» نيست بلکه تعريف به «مقومات» و «عناصري» است که عدالت اقتصادي را نتيجه مي‌دهد، همچنين «نسبتي» که بايد بين اين عناصر برقرار شود تا عدالت اقتصادي برقرار گردد، در اين صورت عدالت، محصول و برايند يک مجموعه و «کل» مي‌باشد. فرضاً به اين پرسش پرداخته مي‌شود که نقش دولت در عدالت اقتصادي چيست؟ دخالت دولت در مناسبات اقتصادي، عادلانه است يا خير؟ آيا افراد، آزادي در فعاليت اقتصادي دارند و مي‌توانند به مالکيت برسند و دايره مالکيت خصوصي چيست؟ اينها عناصري است که با آنها، عدالت اقتصادي را تفسير مي‌کنند.» (جلسه ۴ درس خارج مبانی فقه حکومتی، ۱۳۹۱) ☑️ @mirbaqeri
💥 انطباق مکتب به موضوع خارجي، غير از انطباقِ احکام ِمنفصل به موضوع است. ✔️ استاد سید محمدمهدی میرباقری: «نظام اقتصادي مورد نظر شهيد صدر مجموعه قواعد زيربنايي است که به صورت يک پازل به هم پيوسته مورد مطالعه و دقت قرار مي‌گيرد و آنچه در مقام برنامه‌ريزي و قانون‌گذاري اتفاق مي‌افتد، تطبيق احکام کلي و از هم گسيخته، به موضوعات نيست، بلکه تطبيق نظام و مکتب اقتصادي، به عنوان ارزش‌ها و بايد و نبايدهاي کلان و قواعد اساسي اقتصادي (نظام ارزش‌هاي اقتصادي مورد نظر شارع)، به يک کل متغير عيني است. بر اين اساس، در مقام تحقق مکتب ممکن است لازم باشد ده‌ها قانون جعل کنيم تا عدالت اقتصادي محقق شود؛ يعني ممکن است تحقق اين چند قاعده زيربنايي در مکتب، به تصويب ده‌ها قانون از سوي نظام حاکميت نياز داشته باشد. به بيان ديگر، وقتي گفته مي‌شود که «عدالت بايد محقق شود»، عدالت يک حکم کلي نيست که موضوع خاصي داشته باشد؛ عدالت يک وصف مُنتجه‌اي است؛ يعني اگر کل روابط يک منظومه به گونه‌اي خاص تنظيم شود، عدالت بر آن منطبق خواهد گشت. همان‌گونه که عدالت از نظر مکتب سرمايه‌داري با چينش و ترکيب خاصي از بانک، شرکت سهامي، بيمه و تأمين اجتماعي و... بدست مي‌آيد، در اسلام هم عدالت اقتصادي به مجموعه‌اي از روابط اطلاق مي‌شود؛ يعني توليد، توزيع و مصرف اقتصادي اگر در چارچوب‌ها و نسبت‌هاي خاصي قرار گيرند، عدالت اسلامي محقق خواهد شد. به تعبير ديگر، «منطبق عليه» عدالت، يک «کل متغير عيني» است و بايد منتجه نظام تصميمات عيني، تحقق آن «مکتب» باشد. در اين صورت، برايند و منتجه مجموعه تصميمات عيني، وصول به آن غايات و اهداف و ينبغي و لاينبغي‌هاي شرعي است. البته اين نکته در بيانات شهيد صدر به صورت واضح مطرح نشده، ولي گمان ما اين است که ايشان توجه داشتند که انطباق مکتب به موضوع خارجي، غير از انطباق احکام منفصل به موضوع است.» (جلسه ۴ درس خارج مبانی فقه حکومتی، ۱۳۹۱) ☑️ @mirbaqeri
💥 تفاوت مکتب اقتصاد و فلسفه اقتصاد ✔️ استاد سید محمدمهدی میرباقری: «شهيد صدر معتقدند مکتب، اکتشافی [و استنباطی] است. گروهی مکتب اقتصادي را مبتني بر فلسفه خود توليد مي‌کنند اما از نگاه شهید صدر، بايد مکتب را از طريق اجتهاد اکتشاف کنيم؛ هرچند قواعد انتساب مکتب به شريعت، کمي پيچيده‌تر از قواعد انتساب احکام کلي هستند و اجتهاد کنوني براي استنباط مکتب، کافي نيست و لذا سعي مي‌کنند قواعد ديگري را براي دستيابي به مکتب اجتماعي اسلام ارائه کنند. گرچه ايشان در اين زمينه گره‌گشايي‌ها و افق‌گشايي‌هايي کردند ولي به نتايج روشن و ضوابط متقن، که مورد پذيرش فقها و اصوليين بعد از ايشان قرار بگيرد، نرسيده‌اند.» (جلسه ۴ درس خارج مبانی فقه حکومتی، ۱۳۹۱) ☑️ @mirbaqeri
تجددشناسی شهید صدر .pdf
238.4K
💠 گفتاری از استاد میرباقری با عنوان «تجددشناسی شهید صدر» 🔹منتشر شده در دوماهنامه گفتمان الگو، اسفند ۱۳۹۴ ☑️ @mirbaqeri
راه پختگی سیاسی .MP3
1.29M
↖️ چگونه می‌توانید به یک «تحلیل‌گرِ پُختهٔ سیاسی» تبدیل شوید؟ راهکار استاد میرباقری را بشنوید. (۵۳ ثانیه) ☑️ @mirbaqeri
💠 کانالِ «سید منیرالدین حسینیِ هاشمی»، حاوی نکات عمیق و استراتژیک @moniroddin ⬅️
🔆 زنان ۵ دسته هستند. 🔅زنان می‌توانند یک لباس ساده را با ۵ انگیزهٔ متفاوت بدوزند! 🔅زنان می‌توانند در موازنه ارزی نقش مثبت ایفا کنند. ✔️ سید منیرالدین حسینیِ هاشمی: 1⃣ گاهي مادری براي فرزندش لباسي می‌دوزد و هدفش اين است كه لباس فرزندش را به‌گونه‌اي زيبا بدوزد كه وسيلهٔ تفاخرش به مردم باشد. اين يك نوع حساسيت و يك گونه انگيزه است كه منشأ چنين عملي مي‌شود. 2⃣ دوم این‌که زن لباس را براي تفاخر فرزندش نمي‌دوزد، بلكه اين كار را براي خشنود شدن شوهرش انجام مي‌دهد. طبيعتاً اين نمونه، يك سطح بالاتر از قبلي است. 3⃣ سطح بالاتر از اين هم فرضاً به اين صورت است كه زن آن لباس را تنها به‌خاطر خشنودي شوهرش نمي‌دوزد، بلكه به‌خاطر خدا صرفه‌جويي در زندگي را لازم مي‌داند. او خشنودي خدا را می‌طلبد، گرچه از شوهرش هم قدرداني مي‌كند. ته قلب و محور و بنيان قلب او بر محبت نسبت به خدا استوار است، لذا احترامي هم كه به شوهرش مي‌گذارد احترام الهي است، مادي نيست و براي جلب يك نفر به خود و فريفته‌گري نيست. طبيعي است كه اين رتبه نسبت به مراتب قبل والاتر است. 4⃣ يك رتبه از اين والاتر هم متصور است و آن اين‌كه زن بگويد من در اين كار طالب رضاي خدا هستم، اما نه‌تنها در شكل خشنود نمودن شوهر؛ چون در عين اينكه به شوهر احترام مي‌گذارم، ولي انجام اين كار تنها در شكل خشنودي شوهر ـ كه طبيعتاً رضاي خدا هم در اين است ـ براي من كوچك است و من به اين حد قانع نيستم و به دنبال امري بالاتر و والاتر از اين هستم، فرضاً مي‌گويد نظام اسلامي ايران در مقابله با استكبار، از نظر ارزي (ارز خارجي) دچار مضيقه است و لذا من در اين فكرم كه در حد توانم و به هر اندازه كه مي‌توانم لباس بچه يا شوهرم را خودم بدوزم و راضي نباشم كه لباس از ساير كشورها به ايران وارد شود تا منجر به هزينه ارزي گردد؛ چون ما دچار محدوديت ارزي هستيم. يا فرضاً بگويد موازنه ارزي متأثر از الگوي مصرف است كه من هم يكي از مصرف‌كنندگانم، لذا من تاب تحمل پايين آمدن ارزش ارز را ندارم و لذا سعي مي‌كنم به مقدار قدرت خودم، سهيم در مشكلات ارزي نباشم. 👉 اگر در اين مثال دقت كنيد درمي‌يابيد كه اين زن به «نظام ولايت» توجه دارد و مي‌گويد: «من مي‌خواهم به اين نظام كمك كنم». اين، بالاتر از مرتبه قبل است. این رتبه را «رتبه كلان» مي‌نامم. 5⃣ حال از اين رتبه هم پا فراتر می‌گذاریم و ارتباط امور زنان با تكامل اجتماعي را، در قالب رابطه دوخت يك لباس با تكامل اجتماعي، اجمالاً مطرح می‌کنیم. آن زني كه فرضاً مي‌گويد: كل نظام به منزلت يك دستگاه پخش (دستگاه بلندگو) است و يك «پرچمدار» و رهبري است كه از طرف «نبي اكرم صلي الله عليه و آله و سلم» مي‌خواهد به وسيله اين دستگاه، صداي اسلام را به جهان برساند، لذا من نبايد بلندگوي اسلام را ضعيف كنم، من بايد بگذارم اين صداي «تاريخي» به گوش مردم جهان برسد، من نبايد با «مصرف» خود در راه تكامل بشر سنگ‌اندازي كنم.» (۱۳۷۷) ☑️ @moniroddin
استاد سید محمدمهدی میرباقری: «حادثه عظيم ۹دی‌ماه جلوه‌ای از فروغ بی‌منتهای عاشورا بود که بر اعماق جان عاشورائيان تجلی کرد و در چهرهٔ بصيرت، موضع‌گيری و صف‌آرايیِ مجدد درمقابلِ فتنهٔ پيچيدهٔ جبهه استکبار جهانی _ که با همکاری سکولاريست‌های تماميت‌خواه انجام می‌گرفت _ ظاهر گرديد». (کتاب مشق بصیرت، ۱۳۹۰) ☑️ @mirbaqeri
💥 ریشهٔ فتنه، تدریسِ عریان و بدون نقدِ «مفاهیم و نظریات سکولار» است. ✔️ استاد سید محمدمهدی میرباقری: «اگر ما مفاهیم و نظریات سکولار را، عریان و بدون نقد، تدریس می‌کنیم، طبیعی است که زمینه فتنه پیش می‌آید. ما نیازمند یک نهضت علمی هستیم. نهضت علمی یعنی درگیر شدن با عقلانیت مدرن، که شروع آن از نقد علوم انسانی غربی است. نهضت علمی به‌معنای منزوی شدنِ اساتید و دانشجویان نیست، بلکه به‌معنای رسیدن به قله‌های علم مدرن، و نقد آن، و عبور از آن است و همین دانشگاهیان، فرماندهان و افسران انقلاب اسلامی در این نبرد هستند.» (۱۳۹۰) ☑️ @mirbaqeri
💥 چرا عده‌ای ریزش می‌کنند و از قطارِ انقلاب اسلامی پیاده می‌شوند؟ ✔️ استاد سید محمدمهدی میرباقری: «انقلاب اسلامی حرکتی دربرابر تمدن غرب است که می‌بایست چند مرحله را پشت سر بگذارد: ۱) مرحله سیاسی، که در آن، تمایلات عمومی متناسب با ایده‌‌های انقلاب اسلامی بسط و شرح می‌یابد. ۲) مرحله فرهنگی، که در آن عقلانیت اجتماعی به تولید می‌رسد و سازوکارهایی برای رسیدن به آرمان‌ها و ارزش‌ها پی‌ریزی می‌شود. ۳) مرحله انقلاب در صنعت و محصولات است که درمجموع، تمدن نوینی شکل می‌گیرد. انقلاب ما اکنون در مرحله دوم است؛ مرحله کنونی، مرحله عبور از عقلانیت غربی و ورود به عقلانیت دینی است. اگر انقلاب اسلامی بخواهد آرمان های خود را در مقیاس ملی، منطقه‌ای و جهانی بسط دهد و به یک راه جدید در مقابل راه برآمده از رنسانس تبدیل شود، باید عقلانیت جدید اسلامی تولید و از عقلانیت سکولار که سدی در مقابل سیر تکاملی انقلاب اسلامی است، گذر کند.  به‌طور طبیعی، انقلاب اسلامی در این مرحله و در مراحل قبل و بعد، با ریزش‌هایی روبه‌روست؛ زیرا در هر دوره، کسانی که نمیتوانند با آرمان‌ها و برنامه‌های انقلاب اسلامی هم‌گام شوند، به‌تدریج ریزش می‌کنند. به عنوان نمونه، آن‌ها که نمی‌خواهند از عقلانیت مدرن عبور کنند، با تکیه بر این عقلانیت به نفی اصل انقلاب می‌پردازند؛ آن‌ها راه وصول به سعادت و عدالت اجتماعی را همین عقلانیت مدرن می‌دانند و می‌پندارند که انقلاب اسلامی به بی‌راهه می‌رود! در‌واقع، آن‌ها آرمان‌‌های انقلاب و مقولاتی چون عدالت، امنیت و رفاه بشر را بر‌اساس همین عقلانیت مدرن، درک و تحلیل میکنند و عبور از آن را به‌معنای عبور از آرمان‌‌های انقلاب و ناکارآمد و متحجرانه میپندارند؛ از این رو، در‌مقابل این مرحله از حرکت متعالی انقلاب اسلامی مقاومت می‌کنند و درنهایت، صف خود را از صف انقلابیون جدا می‌سازند. بر این اساس ریزش‌ها، به عدم همراهی عده‌ای با مرحله‌ای از مراحل تکاملی انقلاب اسلامی تحلیل می‌شود. از سوی دیگر، در هر مرحله، رویشی هم پدیدار می‌شود؛ زیرا هنگامی که عقلانیت دینیِ کاربردی و سازوکار حرکت اجتماعی الهی در دنیای جدید، طراحی می‌شود، قشر وسیعی از نخبگان و روشن‌فکران و یا مستضعفان و مظلومان در دنیای اسلام و در مقیاس جامعه جهانی، مجذوب انقلاب اسلامی می‌شوند و به این سو می‌آیند. این ریزش و رویش، در همه مراحل تاریخی انقلاب اسلامی وجود داشته و خواهد داشت. انقلاب اسلامی از آغاز درپیِ بسط خلافت الهیه بود. در قدم اول، به مبارزه با زیادهخواهی قدرت‌ها پرداخت و به مبارزه با نظام سلطنتی به‌عنوان یک ساختار عدالت گریز و دین‌ستیز مبدل شد و درنهایت، به یک ایده اثباتی به نام «حکومت اسلامی» رسید. در هریک از این مراحل، با دقیق‌تر شدن و تبیین بیشتر آرمان‌های اسلامی، عده‌ای که برخی از ایده‌‌های نظری و عملی خود را حذف شده می‌دیدند، از انقلاب جدا شدند! به‌عنوان مثال، هنگامی که مبارزه به مرحله درگیری با اصل نظام سلطنت منتهی شد، گروه‌هایی که سلطنت مشروطه یا مشروعه و یا دموکراتیزه شده را میخواستند، از قطار انقلاب پیاده شدند؛ چون گمان کردند که این انقلاب از آرمان‌های صحیح خود فاصله گرفته است! یا در آن‌جا که امام انقلاب بر «جمهوری اسلامی» تأکید کرد؛ برخی که به‌دنبال تحقق جمهوری سوسیالیستی و یا جمهوری با قیدهای دیگر بودند، این جهتگیری را متناسب با آرمان‌ها خود ندیدند و ریزش کردند. مبارزات مارکسیستی بر علیه انقلاب اسلامی عمدتاً از همین مرحله شروع شد. هنگامی که قانون اساسی تدوین شد نیز ریزش بر همین منوال بود. هواداران حکومت دموکراتیک و دین حداقلی وقتی مشاهده کردند که اسلام و ولایت فقیه به یک نظام حقوقی کلان در جامعه تبدیل میشود از انقلاب فاصله گرفتند.  از مرحله‌ای که انقلاب اسلامی وارد مبارزه جهانی شد نیز طیفی که به یک رفرم یا انقلاب در مقیاس ملی می‌اندیشیدند، فریاد برآوردند که ضرورتی ندارد ما هزینه یک انقلاب جهانی را بپردازیم؛ باید در حد حل‌وفصل مسائل ملی و عمران و آبادانی کشور خود تلاش کنیم. بنابراین، حاضر نشدند در بسط فرهنگی اسلام و انقلاب اسلامی در مقیاس جهانی و مبارزه با نظام استکباری حاکم بر جهان همکاری کنند. به عبارت دیگر، وقتی انقلاب اسلامی برای دفاع از اسلامیت نظام، تا مرز درگیری نظامی با استکبار ایستاد، حتی عدهای از طرفداران انقلاب اسلامی، به دلیل هزینه این حرکت، راه خود را جدا کردند؛ بدون آن‌که به دستاوردهای این حرکت توجه داشته باشند. در کنار همه ریزش‌هایی که در مراحل تکاملی انقلاب اسلامی روی می‌دهد، رویش‌هایی بسیار گسترده‌ای نیز به وقوع پیوسته است که از آن جمله می‌توان به هویت‌یابی افتخارآمیز شیعیان در جهان و رشد تشیع در جهان اسلام و سایر کشورها، توجه و گرایش به اسلام انقلابی و حتی تمایل بسیاری از کشورهای انقلابی به اسلام، و... اشاره کرد.» (۱۳۹۰) ☑️ @mirbaqeri
در محضر آیت‌الله میرباقری
🔹فیلم سخنرانی استاد میرباقری در مراسم سالگرد ارتحال آیت‌الله حائری شیرازی: https://www.aparat.com/v/e3dpP