🌙 بزرگترين رغبت، رغبتِ به تحقق ولايت امام
#استاد_میرباقری
🌐 https://b2n.ir/t71590
💥 در لیلةُالرغائب باید رغبتهای بزرگ، یعنی رغبتِ در خدا و رغبتِ در ولیّ خدا، در وجود ما شکل بگیرد و از رغبتهای کوچک که مزاحم انسان است و فهم و اقدام انسان را محدود میکند، فاصله بگیریم.
💠 استاد سیّد محمّدمهدی میرباقری:
«اگر امشب، شب رغائب باشد، معنایش این است در این شب عزیز انسان باید سعی کند رغبتهای الهی و رغبتهای بزرگ در وجودش شکل بگیرد و از رغبتهای کوچک که مزاحم انسان است و فهم و اقدام انسان را محدود میکند، انشاءالله فاصله بگیرد و از خدای متعال طلب کند که آن رغبتهای بزرگ در وجودش شکل بگیرد.
مهمترین رغبتی که انسان باید به آن برسد، رغبتِ در خدا و رغبتِ در امام است که رغبت در امام، همان رغبت در خداست. این رغبتِ در امام است که به ما امکانِ همراهی با امام علیهالسلام را میدهد، و الا انسان نمیتواند با امام راه برود. اگر رغبت در خودمان کردیم، حتی اگر رغبت در ثواب خودمان کردیم، این، در یک جایی، ما را زمین میگذارد. ما باید تمام رغبات و خواستههایمان را در میل امام علیه السلام خلاصه کنیم.»
🌐 https://b2n.ir/t71590
☑️ @mirbaqeri_ir
💥 یکی از جاهایی که انبیاء آمدند تا اصلاح کنند، همین رغبتهای ماست. اینطور نیست که انسان، هر رغبتی که داشته باشد خوب و مطلوب باشد! خیلی از گرفتاریهای ما بابت رغبتها و خواستههایی است که افق و سقف آنها پایین است.
💠 استاد سیّد محمّدمهدی میرباقری:
ما دو جور رغبت داریم: رغبتهایی که مطلوب هستند و رغبتهایی که مطلوب نیستند.
اینطور نیست که آدم هر مطلبی را که بخواهد، خوب باشد. خیلی از گرفتاریها برای رغبتها و خواستههای ماست. تمام همت ما و تمام امکانات و تمام فرصتهای ما خرج رغباتمان میشود. یکی از جاهایی که انبیاء آمدند و اصلاح کنند، همین رغبتهای ماست. آنها آمدند در ما رغبت بزرگ درست کنند تا راغب فی الله باشیم (إِلَى اللَّهِ راغِبُون) و راغب در دنیا نباشیم. اصولاً رغبتهای ما را اولیائمان درست میکنند. اگر اولیاء ما اهل دنیا بودند، تمام رغبتهای ما آرزوهای دنیایی میشود و ما راغب فیالدنیا میشویم. اولیاء طاغوت کارشان همین است که ما را تحریک و تحریص و ترغیب به دنیا میکنند و کاری غیر از این، از آنها ساخته نیست. امت خودشان را ترغیب به دنیا میکنند و آلهه و بتهایی درست میکنند و به مردمشان میگویند شما رو به اینها بیاورید و رو از اینها برندارید!
انسانی که در وادی ولایت ائمۀ جور است، تمام رغباتش رغبات دنیایی است. در آنجا افق رغبات پایین است و سقف رغبات بیش از دنیا و هوسهای دنیایی و حرص به دنیا و میل به دنیا نیست. این رغبتها برای انسان اسارت ایجاد می کند و آدم را کوچک میکند. درواقع اینها رغبت نیست، اینها اسارت است.
ولی انبیاء الهی سعی میکنند سقف رغبت انسان را بالا ببرند. انسان اگر در وادی ولایت امام قرار گرفت، رغبت انسان رفعت پیدا میکند و میل و خواستههایش رفعت پیدا میکند و خواستههایش در حد دنیا نیست. زاهد فی الدنیا و فارغ از دنیا میشود. همه دنیا را هم به او بدهی خوشحال نمیشود و اگر همه دنیا را هم از او بگیری غصه نمیخورد، چون یک رغبت بالاتری دارد. این [تربیت] را انبیاء درست میکنند.
محیط ولایت انبیاء و محیط ولایت معصوم، محیطی است که در آن رغبات انسان رفعت پیدا میکند و انسان میتواند خدا را بخواهد و میتواند رغبتِ در عالم آخرت پیدا کند و رغبت های بزرگ در وجودش شکل بگیرد. پس، اولیاء ما هستند که سطح رغبت ما را معین میکنند.
🌐 https://b2n.ir/t71590
☑️ @mirbaqeri_ir
💥 رغبتِ انسان باید رغبتِ در رسول باشد نه رغبتِ در خود. اگر رو به خودت آوردی و از او غافل شدی نمیتوانی با او راه بروی.
اگر رغبتِ به رشد خودمان و حتی رغبتِ به منافعِ معنوی خودمان، در ما شکل گرفت، این رغبت ممکن است در جایی موجب جدا شدنِ ما از امام بشود.
💠 استاد سیّد محمّدمهدی میرباقری:
«رغبت بزرگ یعنی آدم فقط دنبال رشد خودش نباشد که خودش به ثواب برسد؛ رغبت بزرگ یعنی در انسان این رغبت پیدا شود که ظهور امام واقع بشود و عالم به توحید و امامت برسد و حجاب از عالَم برداشته شود.
اگر این رغبت در آدم پیدا شد، اقدامات انسان هم به اندازه رغبتش بزرگ میشود. انسانی که رغبت میکند، خودش را به امام میرساند و حلول در آستان امام پیدا میکند («حلت بفنائک»).
بزرگترین رغبتی که ما باید به آن برسیم و رغبت بالله است، این است که در مسیر رغبت در قرب به خدای متعال، رغبت در تحقق ولایت امام در عالم پیدا کنیم. این غیر از رغبت در این است که من خودم آدم خوبی بشوم که البته آنهم در جای خودش رغبت خوبی است.
وقتی رغبت به خدا و رغبت به ولیّ خدا در انسان پیدا شد، انسان کنار حضرت قرار میگیرد و در طرح حضرت عمل میکند. ما اگر رغبتمان رفعت پیدا نکند نمیتوانیم در طرح امام قرار بگیریم و کنار امام عمل بکنیم. اگر رغبت ما با رغبت امام گره خورد و یکی شد و آن رغبتهای بزرگ در ما شکل گرفت، این رغبتها ما را به امام میرساند و کنار امام قرار میگیریم و سختیهای راه را کنار امام تحمل میکنیم و با امام راه را طی میکنیم. ولی اگر رغبت دیگری در ما شکل گرفت و توجه به خودمان، حتی توجه به منافع معنوی خودمان، داشتیم، این، ممکن است موجب جدا شدن ما از حضرت بشود.
در عالم با امام راه رفتن و در طرح امام عمل کردن، وقتی ممکن میشود که انسان رغبتش، رغبت در رسول باشد نه رغبت در خود. اگر رو به خودت آوردی و از او غافل شدی نمیتوانی با او راه بروی. «وَ لا يَرْغَبُوا بِأَنْفُسِهِمْ عَنْ نَفْسِه» یعنی شما حق ندارید میل به خودتان پیدا کنید و رویتان را از رسول برگردانید. «اتَّقُوا اللَّهَ وَ كُونُوا مَعَ الصَّادِقين»؛ در عالم با حضرت راه بروید. اگر میخواهید با حضرت راه بروید، باید رغبت در حضرت داشته باشید نه رغبت در خودتان. اگر انسان راغب در حضرت شد، چنین رغبتی انسان را در همه سختیها همراه با حضرت میکند.»
🌐 https://b2n.ir/t71590
☑️ @mirbaqeri_ir
استاد میرباقریتقوای در خیال .mp3
زمان:
حجم:
14.54M
🎧 استاد میرباقری | تقوایِ در خیال
(توصیههایی به شاعران)
💥 «تقوایِ در خیال» غیر از «تقوایِ در عمل» است. ممكن است یك آدمی در عمل متقی باشد، نماز شبش هم ترك نشود، اما تقوای در خیال نداشته باشد.
این یك موضوع جدی است. من ندیدهام كه مناسكِ تخیل در جایی بیان شده باشد. شما برای چشم مناسك میگویید؛ میگویید این نگاه حلال است؛ این نگاه مكروه است؛ این نگاه حرام است. بعد برای نگاه حرام، مصادیق میآورید؛ میگویید نگاه غضبآلود به پدر و مادر حرام است؛ نگاه تحقیرآمیز به مؤمن حرام است؛ مصداقها را هم میگویید. ولی آیا برای خیال هم شما دیدهاید یك جایی این كار را كرده باشند؟ تخیل هم یك قوه است و معلوم نیست كارش كمتر از كار چشم باشد. اثرگذاری آن هم در وجودِ خود آدم، همانطور كه «النظر سهم من سهام ابلیس»، خیال هم «سهم من سهام ابلیس». اینطوری نیست كه انسان وقتی تخیل میكند آزاد باشد.
💥 البته باید توجه کرد که معمولاً «زیاد به كار گرفتنِ خیال»، برای وقتی است كه انسان به عوالم بالاتر راه پیدا نكرده است. انسان اگر به عوالم بالاتر راه پیدا كرد، تلاش میكند كه حتیالمقدور خیال را محدود كند و نگذارد خیال دخالت كند تا بتوان یك تصویری از آن عالم بالا ارائه داد.
فرض كنید شما میخواهید بهشت را تصویر كنید، اگر پای خیال را باز كنید بهشتی مثل قمصر كاشان برای شما درست میشود. یا از آن بهشتهای مصنوعی درست میشود. یا مثلاً جهنم به تخیل نیازی ندارد؛ آنقدر واقعیتِ آنجا سنگین است كه شما باید تنزل بدهید تا فهم روی آن واقع بشود؛ نیازی به تخیل ندارد.
☑️ @mirbaqeri_ir
💥 در تاریخ تشیع، معرفت شیعه نسبت به امامت، بهتدریج بسط یافته و موانعش بهتدریج برداشته شده است؛ بهخصوص در دوران امام رضا(ع)، درک شیعیان از مقامات امامان رشد کرد و شکوفا شد و آماده شدند که به امام خردسال (امام جواد علیهالسلام) امتحان شوند.
💥 امام جواد(ع) در همان سن نُهسالگی مثل امیرالمؤمنین(ع) و مثل پدرشان امام رضا(ع) امامت کردند و در سرپرستی جامعۀ شیعه هیچ کم نگذاشتند و به دوست و دشمن اثبات کردند که امامت، سلطنت و پادشاهی نیست، بلکه یک مقام حقیقیِ الهی است (إِنَّ الْإِمَامَةَ خِلَافَةُ اللَّهِ وَ خِلَافَةُ الرَّسُولِ...).
🔵 استاد سیّد محمّدمهدی میرباقری:
🔶 معارف شیعه نسبت به امامت بهتدریج رشد کرده است. یک موقعی خیلی از اصحاب، امام صادق(ع) را هم در مقام امامت بهخوبی نمیشناختند و شاید آن حضرت را در حد یک امامزاده میشناختند. ما الان امامزادههای خودمان را از درکی که بعضی از اصحاب نسبت به ائمه(ع) داشتند بهتر میشناسیم و برایشان بیشتر مقام قائل هستیم. یعنی مقامی که الان دوستان اهلبیت(ع) برای حضرت معصومه (سلام الله علیها) قائل هستند، خیلی از محبین در آن دوران، برای حضرت زهرا (سلام الله علیها) قائل نبودند!
معارف امامت بهتدریج رشد کرده و بهتدریج موانع برداشته شده و این باب معرفت باز شده است. بهخصوص در دوران امام رضا علیه السلام، یکی از کارهای مهمی که آن حضرت کردند این است که معارف امامت را بسط دادند و گسترش پیدا کرد. در همین چند سالی که در خراسان و مرو بودند، مباحث امامت خیلی رشد کرده و شکوفا شده و درک شیعیان نسبت به مقامات امام رشد کرده است و آماده شدند که به امام خردسال امتحان بشوند
🔶 خدای متعال امام جواد(ع) را در سنین بالا به امام رضا(ع) عطا کردند. وقتی امام رضا(ع) به شهادت رسیدند، تقریباً پنجاهوپنج سال داشتند و امام جواد(ع) نُه سالشان بود.
در آن زمان، اولاً شیعیان در اطراف و اکناف دنیای اسلام بسیار گسترده بودند و ثانیاً علما و محدثین بسیار بزرگی از دوره امام صادق(ع) حضور داشتند.
در چنین شرایطی، امام جواد(ع) در خردسالی به امامت رسیدند و دو اتفاق افتاد: یکی اینکه امام جواد(ع) در همان سن نُهسالگی مثل امیرالمؤمنین علیهالسلام و مثل پدرشان امام رضا ارواحنافداه امامت کردند و در سرپرستی جامعه شیعه هیچ کم نگذاشتند و به دوست و دشمن اثبات کردند که امامت، سلطنت و پادشاهی نیست و یک مقام حقیقی است («إِنَّ الْإِمَامَةَ خِلَافَةُ اللَّهِ وَ خِلَافَةُ الرَّسُولِ...»).
از طرف دیگر، جامعه شیعه در دوران امام رضا(ع) آنقدر رشد کرده که از عهده این امتحان بزرگ الهی برآمدند. برای مثال، جناب علیبنجعفر عموی امام رضا(ع) بود و کسی بود که محضر امام صادق(ع) تا امام جواد(ع) را درک کرد؛ نقل شده است که در مسجدالنبی در حلقۀ شاگردانشان نشسته بودند و تدریس می کردند. امام جواد(ع) که بهحسبِ ظاهر خردسال هستند، وارد مسجد شدند و ایشان از جا برخاستند و به استقبال امام جواد(ع) رفتند و با تحتالحَنَکِ عمامۀ خودشان، نعلین حضرت را پاک کردند و خم شدند و دست حضرت را بوسیدند. شاگردان اعتراض کردند که آقا زشت است، شما عمویِ پدر ایشان هستید و عالم و محدث هستید! علیبنجعفر فرمودند: چه کنم که خدای متعال محاسن سپید من را لایق امامت ندانسته و این طفل را لایق دانسته و به او امامت داده و او امام من است.
این امتحان را بزرگان شیعه پس دادند. در دوران ائمه اطهار(ع) انشعاباتی وجود داشته است و یک گروههایی مسیرشان را جدا میکردند، ولی از بعد از امام رضا(ع)، در دوران امام جواد(ع) که در طفولیت به امامت رسیدند و امام هادی(ع) و امام زمان(عج) هم همینطور، تقریباً انشعاب جدیای در جامعه شیعه نداریم. یعنی شیعه رشد کرده و بالغ شده بود.
شاید معنی روایت امام رضا(ع) که فرمودند «خدا فرزندی بابرکتتر از فرزند من برای شیعه قرار نداده است» همین است که با وجود مقدس امام جواد(ع)، شیعه در معرفت به امام و در گام گذاشتن در وادی ولایت امام، یک قدمِ مهم جلو رفته و به بلوغ خودش رسیده است.
🔗 صوت و متن کامل:
▶️ https://b2n.ir/p27874
☑️ @mirbaqeri_ir