eitaa logo
در محضر آیت‌الله میرباقری
32.5هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
384 ویدیو
136 فایل
💠 پایگاه اطلاع‌رسانی و نشر دیدگاه‌های آیت‌الله میرباقری ☑️ @mirbaqeri_ir 💠 کانال نشر آثار چندرسانه‌ای (صوت، فیلم، پادکست، سخن‌نگاشت) ☑️ @mirbaqeri_resane
مشاهده در ایتا
دانلود
💥 انسان تا خودش نشود، نمی‌شود. 💥 شهید مطهری بود. "««وَ مَنْ يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْراً كَثيراً»». حکمت را به چه کسی می‌دهند؟ «مَا أَخْلَصَ‏ عَبْدٌ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَرْبَعِينَ‏ صَبَاحاً إِلَّا جَرَتْ‏ يَنَابِيعُ الْحِكْمَةِ مِنْ قَلْبِهِ عَلَى لِسَانِهِ». اول حکيم می‌شود و در می‌جوشد؛ بعد بر جاری می‌شود. انسان تا خودش حکيم نشود، نمی‌شود. حکيم شدن به اين است که انسان برای خدا کار کند و خالص بشود. تلقی‌ام این است که اولين خصوصیت مرحوم همین بود و همين اندازه هم آثار ايشان جاودانه و اثربخش و نافذ شده است، آدم وقتي مي‌خواند، مي‌فهمد يک نوري و حکمتي در اين کلام هست. آهنگ ادبيات ايشان را ديده‌ايد؛ يک مطلبی را که ايشان گفته‌اند و همان را ديگران هم گفته‌اند، انسان در آهنگ ايشان و در ادبيات ايشان، نور و حکمت می‌بيند." @mirbaqeri_ir
🔵 بخش 1⃣ پروندۀ نکته‌ها از آیت‌الله میرباقری دربارۀ (در حالِ ) 🌀 فلسفۀ شدن، پشتیبان و پشتوانه‌ای است برای جریان یافتن مبانی دینی در علوم و دانش‌ها https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3382 🌀 هماهنگیِ بین «معرفت‌های دینی و معرفت‌های علمی»، نيازمند هماهنگیِ روش‌ها و متدلوژی‌های آنهاست، و هماهنگیِ روش‌ها نیازمند فلسفۀ روش (فلسفۀ شدن). https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3384 🌀 فلسفۀ شدن اسلامی (به‌مثابۀ فلسفۀ روش)، نظام روش تحقیق را به‌گونه‌ای بازطراحی می‌کند که حضور و نقش‌آفرینیِ دین را در ساحت علم بپذیرد. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3387 🌀 بیشترین جایی که برای ، ارزش قائل هستیم، در فلسفه روش تحقیق است. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3393 🌀 تأسيس ، مسئلۀ کوچکی نیست./ «فلسفۀ روش تحقیق» یک سلاح استراتژيکِ فرهنگی است که می‌تواند موازنۀ قدرت را تغییر دهد. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3402 🌀 قبل از تولید فلسفه‌های مضاف، ابتدا باید فلسفۀ روش تحقیق درست کنید. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3403 🌀 «فلسفهٔ روش» زمینه‌سازِ دستيابی به «اخلاقِ حکومتی، و فقهِ حكومتی» است. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3407 🌀 «فلسفۀ روش» سه مسئله را تحلیل می‌کند: ۱. «نسبت وحدت و كثرت»؛ ۲. «نسبت زمان و مکان»؛ ۳. «نسبت اختیار و آگاهی»/ پديده‌اي است كه هم معطوف به است و هم معطوف به انسان https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3413 🌀 هم را قبول داریم و هم در شکل‌گیری معرفت./ اختیار در ، کمترین نقش را دارد؛ این سطوح، به‌راحتی تحت اختیار ما واقع نمی‌شوند. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3414 🌀 «حضور اختیار در معرفت»، منافاتی با «معطوف بودنِ معرفت به واقع» ندارد./ انسان جهان را می‌فهمد و فهم او از جهان، ممکن است به برود یا به برود، و باید هر دو را تصحیح کند. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3417 🌀 سهم تأثیر اختیار بر ، کم است. اما در سامان دادن به نظام معرفتی و مدل‌سازی، ارادۀ ما نقش فعال‌تری دارد. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3419 🌀 فرضيه‌هاي مي‌توانند از آزمون و عبور کنند و اثبات شوند. لذا «تجربه‌پذیری» نمي‌تواند تنهاشاخصۀ باشد. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3420 🌀 «واقع‌گرا» بودنِ معرفت، به‌معنای دینی‌بودنِ آن نیست. واقع‌گرایی باید از بستر «تعبد به وحی» عبور کند. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3421 🌀 در عالَم، واقعيتي هست كه هرچند خداي متعال امدادش مي‌كند، اما رضای الهي پشت آن نيست و تقدّس دينی ندارد. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3422 🌀 فلسفۀ روش را به سه گونه می‌توان تعریف کرد: ۱. تعریف به ؛ ۲. تعریف به ؛ ۳. تعریف به . https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3425 🌀 هماهنگی علوم از پایگاه روش و فلسفه دلالت https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3426 🌀 جایگاه عقل، در ابزارسازی و متدسازی برای بندگی خودش است، نه در توصیف نظام عالَم https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3427 🌀 به يک معنا فلسفه [حکمت] بايد زيرمجموعه وحی قرار بگيرد. نبايد يک دستگاه موازی با دستگاه انبيا به نام فلسفه در عالم داشته باشيم. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3428 🌀 دين دعوت به حيات جديد مي‌كند و آن را در جان‌ها مي‌پرورد و با حيات جديد، حس و عقل و قلب را شکوفا مي‌كند. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3429 🌀 فلسفه (حکمت) در طول وحی است، نه در عرض وحی. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3430 🌀 «فلسفۀ روش» را پیش از استنباط، تولید می‌کنید و «حکمت» را پس از استنباط https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3431 🌀 باید دامنۀ گسترش پیدا کند تا بتواند را هم پوشش دهد. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3446 🌀 انديشۀ استوارِ علامه سید منیرالدین حسینی اين بود که ما در حوزه‌هاي علمیه نیازمند سه رکنِ «حکمت حکومتی، فقه حکومتی و اخلاق حکومتی» هستیم. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3450 🌀 تفقه دینی باید باشد. تفقه دینی باید تکامل پیدا کند و حکمت حکومتی و حکمت‌های مضاف به علوم را پوشش دهد و استنباط کند. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3476 🌀 تفقه جامع دینی شامل اخلاق، حکمت و فقه می‌شود (، و ). https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3477 📣 ضمیمه: بخش 2⃣ پرونده در اینجا: ↙️ https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3399
🔴 بخش 2⃣ پروندۀ نکته‌ها از آیت‌الله میرباقری دربارۀ 🌀 یادآوری سیر پروندۀ فلسفه https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3482 🌀 نقش در جریان دادنِ فقاهت در علم و برنامه https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3483 🌀 تفاوت کارآمدیِ و کارآمدیِ و حکمت https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3486 🌀 جهت‌داری معرفت و عقلانیت، حتماً در اثر می‌گذارد و یک رکن از منطق به قید می‌خورد. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3493 🌀 به ما می‌دهد و روش تَفَلسُف به ما می‌دهد. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3494 🌀 در حوزه‌ها نیازمند تکامل فقاهت هستیم تا و و را پوشش دهد. (تفقه جامع) https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3496 🌀 ، پرسش‌های فلسفی را با روش پاسخ می‌دهد. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3497 🌀 ما نمی‌توانیم حکومت را فقط با فقه احکام، دینی کنیم. دینی شدن حکومت، قبل از اینکه با فقه‌ احکام باشد، با «عرفان و حکمتِ مستنبط از دین» است. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3498 🌀 «قرآن و عرفان و برهان» يکی هستند؛ به این معنا که عرفان و برهان باید برگرفته از قرآن باشد. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3499 🌀 به این است که هم شود و هم ./ تولی به نبی اکرم(ص)، بايد محور تکامل فلسفه و عرفان باشد. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3504 🌀 تفقه باید از سطح «تکلیف» فراتر رود و وارد حوزۀ حکمت نیز بشود؛ یعنی یا یا شکل بگیرد؛ در این صورت، فقیه همان حکیم است و حکیمان همان فقیهان هستند. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3505 🌀 ، ذیل قرار دارد. «مکتب» شاملِ «عرفان، حکمت و فقه» است. / علم دینی و برنامه‌ریزی اسلامی، مبتنی بر شکل می‌گیرد. / روش تحقیق، بین «مکتب» و «علم» و «برنامه» هماهنگی ایجاد می‌کند. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3509 🌀 اسلام برای تبدیل شدنش به یک عینی و جاری شدنش در عینیت، باید از بستر هم عبور بکند. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3513 🌀 مقصود از عبارت است از «فقه اقتصاد و و اخلاق اقتصاد» https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3515 🌀 مجموعه آموزه‌های اخلاقی، حکمی و فقهی است که شما مي‌توانيد از منابع دینی در موضوع هنر استنباط کنید./ پایۀ تولید هستند. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3516 🌀 «مکتب» پیش‌فرض‌های «علوم» را تحویل می‌دهد. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3529 🌀 بدون تولید ، تولید ممکن نیست. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3530 🌀 تحلیل فلسفه اسلامی از منظرِ فرایند پیدایش فلسفه (PDF) https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3671 🌀 نسبت به فلسفه اسلامی، افراط‌گرا یا تفریط‌گرا نباشیم. فلسفه اسلامی با فلسفه یونان تفاوت دارد. فلسفه اسلامی از فرهنگ قرآن و فرهنگ اهل بیت(ع) تأثیر پذیرفته است. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3672 🌀 در دورۀ صدرالمتألهين و حتی در دورۀ شيخ اشراق، حدّ اوليۀ فلسفه _ که مفهوم مرکزی فلسفه است و همه مفاهيمِ ديگر، بر حول او چينش و تعريف و بازتوليد می‌شوند_ تحت‌تأثير معرفت‌های توحيدی قرار گرفته است. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3676 🌀 بعد از آشنایی با معارف اهل‌بیت(ع)، زود با پشت‌ِ دست، اَسفار و شِفا را رد نکنیم. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3897 🌀 صدرالمتألهین تلاش کرده است که مفهوم مرکزی فلسفه را بر پایه توحید بنا بگذارد. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3903 🌀 تحلیل «توحید» و «شرک» از منظرِ نگاه وحدت‌گرایانۀ «اصالت وجودی» و نگاه کثرت‌گرایانۀ «اصالت ماهیتی» https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3904 🌀 فيلسوفان مسلمان معمولاً در انتخاب مواد و صورت‌مسئله‌ها متعهد به اسلام و معارف توحيدی و معارف نقلی بوده‌اند، اما این سطح، کافی نیست و باید این کار با «منطقِ تبعیت از وحی» انجام شود. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3906 🌀 بررسی ایمانی بودنِ فلسفه (به‌لحاظ «محتوا» و «روش») (گفتاری از استاد میرباقری) https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3907 🌀 استحاله منطقی جريان فلسفه اسلامي در علوم، به علت تباين حيثيت موجود بماهو موجود با حيثيت‌هاي موضوع علوم / در چه صورت، داد و ستدِ واقعی بين فلسفه و دانش برقرار می‌شود؟ (گفتاری از استاد میرباقری) https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3908 🌀 اصالت با الوهیّت است. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3909 📣 ضمیمه: بخش 1⃣پروندۀ فلسفه در اینجا: https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398
: نکته‌هایی درباره تقدیم شد. گفته شد که هماهنگیِ بین «معرفت‌های دینی و معرفت‌های علمی و معرفت‌های تجربی»، نيازمند هماهنگیِ روش‌ها و متدلوژی‌های آنهاست، و هماهنگیِ روش‌ها نیازمند فلسفۀ روش است. به‌ تعبیر دیگر، یکی از کارکردهای فلسفۀ روش این است که نظام روش تحقیق را به‌گونه‌ای بازطراحی می‌کند که حضور و نقش‌آفرینیِ دین را در ساحت علم و تجربه بپذیرد. برای اینکه فلسفۀ روش چنین کارکردی را ایفا کند، باید به پرسش‌های مختلفی درباره چیستی معرفت، چیستی تجربه و جهت‌داری یا عدم جهت‌داری آنها و پرسش‌های دیگر پاسخ دهد. برای نمونه، نکته‌های کوتاهی دربارۀ جهت‌داری علم و تجربه مطرح شد. 🔗 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398 در ادامه، دربارۀ روش‌های سه‌گانه و بروندادِ این روش‌ها، به‌ویژه ، گزیده‌هایی عرضه خواهد شد.
⚡️ «فلسفۀ روش» را پیش از استنباط، تولید می‌کنید و «حکمت» را پس از استنباط 💠 استاد سید محمدمهدی میرباقری: 🔸 «کار عقل بندگي در روش تعقل است. عقل، تنها در اين حوزه که «خودش را چگونه تسليم کند» مي‌تواند تلاش کند. تشيّع در روش به توليد عقل متعبّد ختم مي‌شود تا با آن بتوانيم به دنبال وحي برويم و در آن‌جا، به ، عرفان حکومتي و فقه حکومتی می‌رسیم.» 🔸 «فلسفۀ روش، ناظر به توليد روش تحقيق است. کاري که شما مي‌توانيد انجام دهيد اين است که روش تحقيق را توليد کنيد؛ پس از آن مي‌توانيد در حوزه تفقه ديني گام بگذاريد و «عرفان حکومتي، حکمت حکومتي و فقه حکومتي» (مکتب) را استنباط کنید. بدون تفقه ديني نمی‌توانید بسازيد. حکمت چيزي نيست که عقل بتواند آن را بسازد. اين‌که من «تعبد خودم در فهم» را قاعده‌مند کنم مقبول است، اما اين‌که مستقلاً همۀ نظام جهان را بفهمم مقبول نيست. به بيان ديگر، اينکه تأمل کنيم که خرد جمعي در مقام تحقيق را چگونه مي‌توان در خدمت اسلام قرار داد غير از اين است که مستقل از وحي به توليد حکمت بپردازیم.» 🔸 «فلسفه روش یا فلسفه چگونگی اسلامی، ريشه و پايه‌ای است که بر اساس آن مي‏‌توان «منطق تولی» را مطرح کرد و سه منطق «حجيت، معادله، اداره» را هماهنگ کرد و به تکامل رساند، اما «حکمت»، ذيل تفقه دينی قرار دارد.» 🔸 «به طور کلی، سه شاخصۀ «تعبد، عقلانیت، کارآمدی» روي همديگر، در هر دانشي، متناسب با خود آن دانش، هستند. در هر دانشي، هم «تعبد» به وحي ضروري است، هم «انسجام عقلاني» و هم «کارآمدي». منتها کارآمدي هر دانشي، متناسب با خودش است؛ مثلاً کارآمدي فلسفه فقه، در فقه است و کارآمدی فقه در حوزه عمل است و لازم نيست فلسفه فقه، کارآمدي مستقيم در حوزه عمل داشته باشد، يا کارآمدي روش تحقيق در تحقيق است نه در عمل؛ يعني از طريق علوم، ارتباط با عمل پيدا می‌کند. قيد تعبد به وحي هم در علوم مختلف، سطوح مختلفی پيدا می‌کند.» (منبع: از جلسات مختلف علمی) 🔗 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398 ☑️ @mirbaqeri_ir
در محضر آیت‌الله میرباقری
⚡️ «فلسفۀ روش» را پیش از استنباط، تولید می‌کنید و «حکمت» را پس از استنباط 💠 استاد سید محمدمهدی میر
🔰 رابطۀ فقاهت و حکمت 💥 باید دامنۀ گسترش پیدا کند تا بتواند را هم پوشش دهد. 💠 استاد سید محمدمهدی میرباقری: «چه در ، چه در عرفان و چه در فقه، باید دامنه تفقه دینی گسترش پیدا کند و این گسترش، منوط به است و این روش، نباید جدای از روش تحقیق در سایر حوزه‌های عقلانیت باشد. باید یک منظومه روش تحقیقی پیدا شود که مقیاس مطالعه آن، «فرد، جامعه و تاریخ» و روشش هم روش تعبد باشد و هماهنگی بین حوزه‌های مطالعاتی را هم ببیند. کمااینکه الان در ایجاد وحدت رویه در دانش‌های مدرن، طبقه‌بندی‌ها و روش تحقیق‌ها و بلکه شبکه تحقیقاتی ایجاد کرده‌اند تا منظومه کهکشانی تحقیقات را به وحدت برساند؛ یعنی مثلاً حرفی که در حوزه شیمی کاربردی زده می‌شود، با فیزیک نظری هماهنگ باشد. معنای ، همین است. ما می‌خواهیم در شبکه تحقیقات، یک امر جدید دیگری را هم داخل کنیم و آن، تفقه عام دینی است. باید تفقه دینی را درون این منظومه تعریف کرد و در روش تحقق و سپس در شبکه تحقیقات برد و در همه این مراحل باید تفقه دینی را قرار داد. اگر نتوان تفقه دینی را متغیر اصلی قرار داد و تعبد به وحی را در همه عرصه‌ها جاری کرد، معرفت‌های دینی به‌نفع عقلانیت‌های دیگری منحل خواهند شد. بنابراین، هم مجموعه عقلانیت، باید عقلانیت متعبد شود و به‌صورت یک منظومه در بیاید و هم اینکه باید محور این منظومه کیهانی، معرفت‌های دینی باشد. معرفت‌های دینی باید از احکام موضوعی، گسترش پیدا کنند و هم وارد عرصه احکام نسبت‌ها و احکام جهت شده و هم وارد احکام کلان و توسعه شوند.» 🔗 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398 ☑️ @mirbaqeri_ir
💥 انديشۀ استوارِ علامه سید منیرالدین حسینی اين بود که ما در حوزه‌هاي علمیه نیازمند سه رکنِ «حکمت حکومتی، فقه حکومتی و اخلاق حکومتی» هستیم. 💠 استاد سید محمدمهدی میرباقری: «انديشۀ استوارِ استاد سید منیرالدین حسینی اين بود که ما در حوزه‌هاي علمیه نیازمند سه رکن «حکمت حکومتي، فقه حکومتي و اخلاق حکومتي» هستیم. گرچه معارف ما در حوزه فردي و نظري که عهده‌دار بازسازي اعتقادات و نگاه فردي انسان به جهان است، موفق است، ولی ازآنجاکه تاريخ به اين منزلت از قرب به ظهور نرسيده بود، سؤال بزرگان گذشته ما ضرورت و چگونگی تولید نرم‌افزارهای حکومتی نبوده است. پي‌ريزي اين سه رکن و ارتقاء نظام فکري شیعی، محتاج به تکامل روشي است که به‌وسيله آن تجزيه‌وتحليل مي‌کنيم؛ البته روشي که بر پايه و و باشد؛ نه بر پايۀ تأويلات حسي و روش‌هايي مثل ديناميسم قرآن، هرمنوتيک و... که عينيت را اصل قرار دهند و دين را بر آن پايه، تفسير و تحریف کنند. به‌عبارت‌دیگر، توسعه و تکامل و فرهنگ اسلامی محتاج به تکامل روش بر پايه «تعبد، قاعده‌مندي و تفاهم اجتماعي» است که مبناي در حوزه‌ها، همين است. سپس بايد اين روشِ تکامل‌يافته در اختيار محققان قرار گيرد تا به‌وسيله آن، در حوزة اخلاق حکومتی، و فقه حکومتي (فقه کلان و فقه توسعه نه صرفاً فقه خُرد) به تحقيق بپردازند. همچنین باید جديدي را سامان داد که به‌گونه ديگري مناسبات عالم را تفسير کند؛ هم کارآمدي داشته باشد و هم پيشفرض‌ها و نتايج آن هماهنگ با دين باشد. در محدودۀ اجرا نيز روش نبايد برخاسته از فلسفه‌هاي حسي باشد. گاهی ما در دفاع از دين، کوتاهی کرده‌ایم و گفته‌ایم که دين در حوزۀ «هست‌»ها و دانش‌ها دخالت نمي‌کند و دانش، اسلامي و غيراسلامي ندارد؛ از حضور دين در حوزه دانش عقب‌نشيني کرديم؛ نگفتيم که دين، عقل و حس را هدايت مي‌کند. ولی آنها (غربی‌ها) گفتند اگر شما به دانش‌هاي ما معتقد باشيد، دانش ما ارزش‌هاي خاص خود را مي‌آورد! ارزش‌هاي دینی شما سنتي، غیرقابل‌تحقّق و کهنه است! جسارت نباشد؛ ابوموسي اشعري از روی نفاق، اميرالمؤمنين(عليه‌السلام) را عزل و معاويه را نصب کرد؛ ما از روي غفلت و کم‌توجهی، دين را از حوزه دانش‌ها حذف کرديم و طرفداران علوم سکولار غربي و شرقي از کرسي دانش خودشان ارزش‌هاي سکولاريته را نصب کرده و گفتند اين دانش سکولار، ارزش‌هاي سکولار را مي‌طلبد!» 🔗 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398 ☑️ @mirbaqeri_ir
🔵 یادآوریِ سیر پرونده فلسفه: 1⃣ معرفی آثار فلسفۀ روش 2⃣ معرفی اجمالیِ روش تحقیق هماهنگ‌ساز 3⃣ توضیح نحوۀ هماهنگیِ روش‌های سه‌گانه 4⃣ تبیین چیستی (به‌عنوان خروجیِ روش استنباط) و تفاوتش با 👈 در ادامۀ پرونده، مطالب دیگری درباره هماهنگی روش‌ها و نیز درباره هم‌رسانی می‌شود و سپس مطالبی درباره (که حکمت، جزئی از مکتب است)، هم‌رسانی می‌شود (5⃣) و در پایان، مطالبی درباره محاسن و خلأهای (6⃣) تقدیم خواهد شد. 🔵 بعضی از عناوین پرونده، تا کنون: ➖ فلسفۀ شدن یا پشتیبان و پشتوانه‌ای است برای جریان یافتن مبانی دینی در علوم و دانش‌ها. ➖ هماهنگیِ بین «معرفت‌های دینی و معرفت‌های علمی»، نيازمند هماهنگیِ روش‌ها و متدلوژی‌های آنهاست، و هماهنگیِ روش‌ها نیازمند فلسفۀ روش. ➖ ، نظام روش تحقیق را به‌گونه‌ای بازطراحی می‌کند که حضور و نقش‌آفرینیِ دین را در ساحت علم بپذیرد. ➖ قبل از تولید ، ابتدا باید فلسفۀ روشِ تحقیق درست کنید. ➖ حکمت بايد زيرمجموعه وحی قرار بگيرد. نبايد يک دستگاه موازی با دستگاه انبيا به نام فلسفه در عالم داشته باشيم. ➖ زمینه‌سازِ دستيابی به «اخلاقِ حکومتی، و فقهِ حكومتی» است. ➖ فلسفه (حکمت) در طول وحی است، نه در عرض وحی. ➖ را پیش از استنباط، تولید می‌کنید و را پس از استنباط. ➖ باید دامنۀ گسترش پیدا کند تا بتواند را هم پوشش دهد. ➖ تفقه دینی باید باشد. تفقه دینی باید تکامل پیدا کند و حکمت حکومتی و حکمت‌های مضاف به علوم را پوشش دهد و استنباط کند. 🔗 متن کامل پرونده (در حال ): 🌐 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398
صحتِ سه‌شاخصه‌‌ای .mp3
5.25M
🎧 استاد میرباقری | نقش در جریان دادنِ فقاهت در علم و برنامه ⚡️ ما چگونه باید مفاهیم فرانگرانه و متافیزیکی اسلام را به معادلۀ علمی و مدل اجرایی تبدیل کنیم؟ ⚡️ گاهی‌اوقات ما اهل تقوا و اهل نماز شب و تهجد و قرآن و نهج‌البلاغه هستیم، اما وقتی مثلاً به حوزه مدیریت اقتصاد ورود می‌کنیم به‌دنبال نظریه فریدمن و نظریه کینز می‌رویم؛ آن کتاب‌ها را می‌بوسیم می‌گذاریم زیر میز و این کتاب‌ها را می‌گذاریم روی میز! این نوع مدیریت و برنامه‌ریزی، اسلامی نیست. ⚡️ توصیه‌های اخلاقیِ منضم به این دانش‌ها هم، کار را حل نمی‌کند؛ ما باید خود محتوای دانش را دگرگون کنیم، به‌گونه‌ای که در محتوای دانش، آن سه ورودی [معرفت‌های دینی، نظری و تجربی] هماهنگ عمل کنند و به یک شبکه معرفتی تبدیل شوند. ⚡️ ما نیاز به یک داریم که بتواند تحقیق در حوزه معرفت دینی (یعنی و عرفان و فقه) را هماهنگ با مطالعات نظری و تجربی کند و هم مطالعات نظری و تجربی هماهنگ با حوزه معرفت دینی شوند. ⚡️ ما معتقدیم حتماً باید یک با سه متغیر و سه شاخصه داشته باشیم که هم معطوف به استناد به وحی باشد، هم معطوف به هماهنگی نظری باشد و هم معطوف به کاربرد عینی؛ یعنی معیار صحت باید هم در حوزه مطالعات معرفت دینی، هم معرفت‌های نظری و هم معرفت‌های تجربی، شود تا بتواند اینها را هماهنگ کند. 🔗 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398 ☑️ @mirbaqeri_ir
💥 «فلسفۀ_روش» غیر از «حکمت» است. 💥 به ما می‌دهد و روش تَفَلسُف به ما می‌دهد. 💥 روش تولید حکمت، روش استناد است. 💠 استاد سید محمدمهدی میرباقری: "بايد از شروع كرد. درواقع، نقطه شروع فلسفه، فلسفۀ روش است. بعد از فلسفه روش است كه شما می‌توانید فلسفه داشته باشد؛ یعنی اول بايد معلوم شود که روش صحیح تفلسف چيست؟ بعد از آن مي‌گوييد ما داريم تفلسف مي‌كنيم. بر این اساس می‌گوییم باید مبتني بر استناد به وحي درست شود. وقتی وارد روش استناد مي‌شويد، مي‌گوييد مبتني بر روش استناد بايد توليد شود (حكمت مستند به وحی). اين «فلسفه‌اي كه مستند توليد مي‌شود» غير از آن «فلسفه روش» است". 🔗 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398 ☑️ @mirbaqeri_ir
💥 در حوزه‌ها نیازمند تکامل فقاهت هستیم تا و و را پوشش دهد. (تفقه جامع) 💥 وقتی فقه جامع یا نظام استنباط شکل گرفت، به‌تبع آن، نظام کارشناسی و نظام برنامه‌ریزی هم متحول می‌شود. 💠 استاد سید محمدمهدی میرباقری: «در حوزه، ما نيازمند به سه چيز هستيم؛ «حكمت حكومتي»، «فقه حكومتي» و «اخلاق حكومتي». سخن اين نيست كه معارف ديني‌اي كه ما داريم اصلا به عرصه احكام اجتماعي پا نگذاشته است؛ در فقه اسلامی پاره‌اي از احكام اجتماعي را مي‌بينيد ولي اين غير از فقهي است كه بتواند كنترل عينيت را به عهده بگيرد و برنامه‌ريزي كلان و توسعه داشته باشد. يعني فقه ناظر به كلان اجتماعي و بالاتر، برنامه‌ريزي تكامل و توسعه اجتماعي، فقه کامل‌تری است. نمي‌خواهم بگويم «فقهي است مباين با اين فقه»! بايد هماهنگيِ بين عرصه‌‌هاي مختلف فقه و معارف ديني وجود داشته باشد، در دين‌ مي‌خواهيم ولي آنی كه ما الآن داريم اين است. در حوزه اخلاق هم همين‌طور است. اخلاقی كه ما تعريف كرديم، اخلاق فردی است. و همچنين حكمت‌مان. اين به معناي اين نيست كه دين، جامع نيست و ناظر به حكمت حكومتي و فقه حكومتي و اخلاق حكومتي نيست. جامعيت دين، غير از جامعيت معارف ديني است. هيچ عالم ديني‌ای ادعاي برابري بين فهم خودش و دين را‌‌ نکرده است، بلکه حجيت فهم خودش را به اثبات‌ می‌رساند،‌ می‌گويد «اين فهمی كه من دارم از دين، بين من و خدا، در عرصه‌اي كه من‌ مي‌خواهم عمل كنم است». ، غير از برابري است. ادعاي برابري، هيچ عالم ديني‌ای‌‌ نمي‌كند. حتي در فقه و احكام حقوقي كه مستندترين عرصه معارف ديني هستند، هيچ فقيه جامع‌الشرايطي ادعاي برابري‌‌ نمي‌كند، بلکه ادعاي حجيت در فهم‌ مي‌كند. بنابراين، ما مدعي هستيم و به همين دليل‌ مي‌گوييم كه بايد تفقه در دين، به شكل جامع‌تری انجام بگيرد و البته بر پايه يك روشی كه آن روش به حجيت رسيده باشد، نه بر پايه تكيه به عينيت. يعني از منظر تكامل ابزارْ به دين نگاه نكنيد، از منظر تكامل حجيتْ به فهم ديني نگاه بكنيد. و فرق بين تئوری‌های هرمنوتیکی يا ديناميزم قرآن و امثال اينها با اين نظريه، همين است كه در اينجا از منظر تكامل حجيت، به تكامل معرفت ديني نگاه‌ مي‌شود و بر محور ، و شكل‌ مي‌گيرد. اما در آن نظریه‌ها به عكس است، از منظر تكامل ابزار هست كه توسعه معرفت ديني اتفاق‌ مي‌افتد؛ يعني تكامل نياز، با يك مكانيزم جبري پيش‌ مي‌رود (با يك مكانيزمي كه تحت كنترل دين نيست)، اين تكامل نياز، تكامل ابزار و تكامل اطلاعات را‌ مي‌آورد. اين تكامل ارتباطات، در يك ديالوگ و تعامل، به تكامل معرفت ديني ختم‌ مي‌شود! لکن اين، تكامل معرفت نيست و معرفت را هم به حجيت‌‌ نمي‌رساند. بر پايه حجيت، بايد تكامل پيدا كند تا اين سه عرصه را پوشش دهد؛ كما اينكه وقتي فهم ديني به اين سه عرصه راه پيدا كرد و نظام استنباط شکل گرفت، بايد و اجرايي هم بر محور اين شكل بگيرند. آنگاه هماهنگيِ بين اين حوزه‌‌ها موجب‌ مي‌شود كه شما يك تخصصي داشته باشید كه كاملاً همديگر را تاييد‌ می‌كنند.» 🔗 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398 ☑️ @mirbaqeri_ir
💥 ، پرسش‌های فلسفی را با روش پاسخ می‌دهد. 💠 استاد سید محمدمهدی میرباقری: «دانش‌ بالادستیِ فقه، «حكمت دینی» است كه همان حل‌وفصل مسائل كلانی است كه فیلسوفان ما به آن می‏‌پردازند، منتها با نگاه قاعده‌مند و مستند به وحی (روش فقاهت)». 🔗 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398 ☑️ @mirbaqeri_ir
💥 «قرآن و عرفان و برهان» يکی هستند؛ به این معنا که عرفان و برهان باید برگرفته از قرآن باشد. 💠 استاد سید محمدمهدی میرباقری: «در فرهنگ اسلام، "قرآن و عرفان و برهان" يکی هستند؛ نه به معناي اينکه آنچه در خارج _ از عرفان و برهان _ محقق شده است کاملاً عرفان و برهانِ قرآنی است، بلکه به معنای اينکه قرآن می‌تواند سرچشمهٔ عرفان و سرچشمهٔ برهان باشد. برهان قرآنی همان است و عرفان قرآنی همان شهود حق است.» 🔗 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398 ☑️ @mirbaqeri
⚡️ به این است که هم شود و هم . ⚡️ همان‌طور که به خطا می‌رود، هم به خطا می‌رود. ما بايد شهود و استدلال را در زیر چتر وحی قرار دهیم. ⚡️ تولی به نبی اکرم(ص)، بايد محور تکامل فلسفه و عرفان باشد. 💠 استاد سید محمدمهدی میرباقری: «ما به‌شدت بايد فلسفه و عرفان را، در عين اينکه بسط مي‌دهيم، آن را متأثر از اکرم(ص) و اکرم(ص) قرار بدهيم. يعني تولي به نبي اکرم(ص)، بايد محور تکامل فلسفه و عرفان باشد. يعني خشوع و عبوديت و تسليم که حقيقت ايمان است، در قوه فاهمه ما و مکاشفات روحي ما هم جاري بشود. و الا دستگاه شيطان هم مکاشفه دارد، مکاشفات قوي‌اي هم دارند منتها مکاشفات ظلماني است. چه خوب بود سهروردي به جاي اينکه آيه نور را مبناي تفسير هستي قرار بدهد، يک نظريه معرفت‌شناسانه از آن استخراج مي‌کرد که رسيدن به مقام ذکر و رسيدن به مقام معرفت، جز از اين بيوت ممکن نيست؛ در مقابل، مي‌شود در وادي ديگر سير کرد؛ آنجا وادي‌اي است که «ظُلُماتٌ بَعْضُها فَوْقَ بَعْضٍ». آنجا هم دستگاه معرفتي و دستگاه شهود هست. بنابراين، اگر ما يک منبع اضافه کنيم به منابع معرفتي خودمان به نام شهود، باب گسترش فلسفه را گشوده‌ايم ولي اين براي حقانيت فلسفه کافي نيست. چون همين‌طوري که استدلال به خطا مي‌رود، شهود هم به خطا مي‌رود. ما بايد شهود و استدلال را تسليم به وحي کنيم. از طرف دیگر، معطوف به باشد. ما باید بتوانيم حکمت را معطوف به بکنيم ـ يعني فلسفه و عرفان بشود ... . و بعد هم بشود، يعني بتوانيد حکمت و فلسفه را به عمل اجتماعي تبديل کنيد. کاري که غرب کرده اين است که فلسفه‌هاي سکولار را تبديل کرده به ، از دلش در آورده. يعني نظام دانشي غرب، مبتني بر فلسفه غرب است. اگر ما بتوانيم اين را کنيم و به تسري بدهيم و آن را هم مبتني بر قرآن و فرهنگ اهل بيت(ع) بنا بگذاريم، آن‌گاه مي‌توانيم دانشي داشته باشيم که دانشمندش هرچه بيشتر مي‌خواند، بيشتر متأله بشود. ولي اگر روش تحقيق، روش پوزيتيويستي شد و مبتني بر فلسفه‌هاي حسي، خب، طبيعي است اين دانش، هرچه بيشتر با او آشنا مي‌شوي، انسان را به استغناء عالم مي‌رساند. طبيعي است از نظريه تکاملِ داروين، استغناء عالم پيدا مي‌شود. پيداست شما نمي‌توانيد با تکيه به نظريه داروين، اثبات توحيد بر اساس حيات بکنيد! او حيات را به ماده و تکامل ذاتي ماده برمي‌گرداند و در يک فرايند علمي هم به اثبات مي‌رساند. حالا اثباتش در محل ديگری باید انجام شود.» 📚 پروندۀ کاملِ را ببینید (در حال به‌روزرسانی): 🔗 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398 ☑️ @mirbaqeri_ir
💥 ، ذیل قرار دارد. «مکتب» شاملِ «عرفان، حکمت و فقه» است. / علم دینی و برنامه‌ریزی اسلامی، مبتنی بر شکل می‌گیرد. / روش تحقیق، بین «مکتب» و «علم» و «برنامه» هماهنگی ایجاد می‌کند. 💠 استاد سید محمدمهدی میرباقری: "ما اگر بخواهیم «تمدن دینی» داشته باشیم، قاعدتاً باید معارف پیشینی‌ای که در و بعد در به کار بسته می‌شوند، معارف مستنبَط از دین باشند. این معارف پیشینی، اعم از حکمت هستند که می‌شود از آنها تعبیر به شود و بگوییم ما «مکتب، علم و اجرا» داریم (نه صرفاً «حکمت، علم، اجرا»). مکتب یعنی همۀ معارف فرادستیِ دینی که در علم و اجرا دخالت می‌کنند و جاری می‌شوند. مقصود از مکتب، صرفاً احکام تکلیفیِ یا توصیفیِ ناظر به موضوعات علم نیست، بلکه اعم از احکامِ «ارزشی و توصیفی و تکلیفی» است؛ یعنی مکتب مضاف به علم (نه صرفاً حکمت مضاف به علم)، مثل مکتب اقتصادی اسلام، جایگزین فلسفۀ علم می‌شود و این مکتب، اعم از احکامِ «ارزشی و توصیفی و تکلیفی»‌ای است که فرادست علم اقتصاد قرار می‌گیرند و علم اقتصاد باید به‌نحوی در تأثیر و تأثر با این مکتب، تولید شود. وقتی این مکتب می‌خواهد در حوزه علوم و در حوزه اجرا جاری شود، اگر به‌لحاظ روش، جایگاه این معارف و نحوۀ حضور این معارف را در فرایند تولید دانش و تولید مدل‌های اجرایی و برنامه‌ریزی ملاحظه نکنید، امکان حضور این معارف در علوم و در برنامه‌ریزی‌ها فراهم نمی‌شود؛ بلکه حداکثر یک معارفی خواهند بود که به دانش‌ها ضمیمه می‌شوند؛ درست مثل اینکه شما یک کتاب علم اقتصاد با گرایش‌های مختلف داشته باشید و یک کتاب هم به نام «مکتب اقتصادی اسلام» بنویسید و این دو را در کنار هم چاپ کنید! بنابراین ما باید بتوانیم مسیری را تعریف کنیم که از طریق آن، استنباط‌هایی که تحت عنوان مکتب یا علم اقتصاد تولید می‌کنیم، در دانش راه پیدا کنند؛ این حضورِ مکتب در ، حضور در فرایند_تولید_دانش است، نه یک حضور تهذیبی که در آن بخواهیم معارف دینی را در خروجیِ علم دخالت دهیم؛ الآن، کار ما در کشور، به یک معنا این است که فقه را صرفاً در خروجی برنامه‌ریزی، دخالت می‌دهیم. 📚 پروندۀ کاملِ را ببینید (در حال به‌روزرسانی): 🔗 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398 ☑️ @mirbaqeri_ir
در محضر آیت‌الله میرباقری
💥 #مکتب_هنری مجموعه آموزه‌های اخلاقی، حکمی و فقهی است که شما مي‌توانيد از منابع دینی در موضوع هنر اس
💥 «مکتب» پیش‌فرض‌های «علوم» را تحویل می‌دهد. ◀️ علامه سید منیرالدین حسینی الهاشمی: ➖ «هرگاه اصول استنباط احکام حکومتی بتواند نسبت بين احکام را ببيند، يعني نظام احکام را ببيند، ولي نظام مستند به وحي، نه نظام برخاسته از قياس و استحسان _ يعنی نظامي که استنادش را قاعده‌مند کند و بتواند تعبد قاعده‌مند را به تفاهم اجتماعي بکشاند _ در این صورت، طبيعي است كه مي‌توانيم انسانيِ متناسب با اداره نظام را به دانشگاه بدهيم» (۱۳۷۴/۶/۳). ➖ «اگر در توليد علوم همان راهي را برود كه ، پايه‏‌هاي تعريفي آن را در احكام توصيفي، تكليفي و ارزشي استنباط مي‌‏كند، در اين صورت، رابطه بين حوزه و دانشگاه ديگر يك رابطه صوری نخواهد بود» (۱۳‌۷۹/۱۰/۶). ➖ « انساني حتماً مي‌‏بايست از وحي اخذ شود و از احكام توصيفي و ارزشي و تكليفي گرفته شود» (۱۳۷۴/۴/۲۰). ➖ « عبارت است از كلیه احكام توصیفی، دستوری، ارزشی». (۱۳‌۷۸/۳/۱۱) ➖ «در ، یک دور کلام جدید دارید و یک دور هم فقه جدید دارید [و یک دور هم اخلاق جدید]؛ یعنی حکومتی و حکومتی [و حکومتی] در مکتب هست». (۱۳۷۸/۳/۱۸) ➖ «منطق استنباط» است پيش‌فرض‌هاي بخش دوم را ارائه مي‏‌دهد كه همان «منطق معادلات يا متدولوژي علوم» است و بخش سوم كه همان «مدل اداره» است محصول دو بخش ديگر است كه در قالب يك مدل اجرايی به دستگاه اجرايی ارائه می‌شود» (۱۳۷۹/۱۰/۶). 📚 پروندۀ کاملِ را ببینید (در حال به‌روزرسانی): 🔗 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398 ☑️ @mirbaqeri_ir
💥 بدون تولید ، تولید ممکن نیست. 💠 استاد سید محمدمهدی میرباقری: «علم دینی وقتی محقق می‌شود که اولاً شما ـ به‌عنوان منظومه معارفِ «توصیفی، ارزشی، تکلیفی» ـ و و عینی را در یک راستا و در یک مسیرِ منسجم قرار دهید و ثانیاً، مدیریت تحقیقات را به عهده بگیرید و رشد تحقیقات را بر مدار ولایت حقه سرپرستی کنید و طبیعتاً یک شبکه تحقیقات ایجاد کنید. چگونه می‌شود نسبت بین مکتب و معادله و برنامه‌ریزی عینی را برقرار کرد به‌گونه‌ای که مکتب، حاکم بر معادله و برنامه‌ریزی شود و متغیر اصلیِ منظومه معرفتی قرار بگیرد؟ اینجا احتیاج به روش داریم. روش ما در اینجا صرفاً روش تهذیبی نیست که بگوییم گزاره‌های علمی را به گزاره‌های دینی عرضه کنید. روش ما روش مبناگرایی هم نیست که صرفاً بخواهد مبانی فلسفی را بر علم حاکم کند و فلسفه‌های مضاف را ذیل فلسفه اولیٰ ایجاد کند. روشمان، روش فلسفی_اجتهادی هم نیست که بخشی را از اجتهاد بگیریم و بخشی را از فلسفه بگیریم. روش ما اجمالاً این است که باید ابتدا نظام معرفت دینی یا نظام معارف استنباطی، اعم از «معارف تکلیفی و معارف توصیفی و معارف ارزشی» و در مقیاس «فرد، جامعه و سرپرستی جامعه»، را استنباط کنیم و بعد باید اینها را در تولید معادله و مدل‌های اجرایی فرآوری کنیم. این فرآوری به‌معنای انضمام نیست که ما یک جلد کتاب به نام معارف بنویسیم و آن را کنار کتاب علوم بگذاریم به‌گونه‌ای که علم راه خود را برود و معارف دینی هم راه خود را برود! این چیزی را حل نمی‌کند. فرآوری به‌معنای تکرار کلیات هم نیست. مکتب‌های مضاف یعنی فرآوری‌شدنِ معارف دینی در عرصه موضوعات مختلف و نه تکرار آن کلیاتِ حاکم بر همه آن شرایط. مثل اینکه ما الان یک مبانی کلی داریم که آن را، هم در تولید نظام تربیتی و هم در اقتصاد و جامعه‌شناسی به کار می‌بریم. پیداست که اینها به یک معنا نه مبانی خاص جامعه‌شناسی هستند و نه مبانی خاص علوم تربیتی یا مبانی خاص اقتصاد؛ بلکه مبانی کلی عام هستند. ما نیازمند به مکتب‌های مضاف هستیم که در آن، مبانی عام در حوزه‌های خاص فرآوری شوند [و به علم نزدیک شوند] و بعد از فرآوری شدن، باید نحوه تعامل بین این معارف با فرایند تولید معادله و نحوه تعامل این معارف با فرایند تحقق عینی و اجرا تعریف شود. این، همان مسیری است که باید طی شود و الا ما به علم دینی نخواهیم رسید. باید منظومه معارف، استنباطی باشد و حتی هم باید تبدیل به شود؛ یعنی حکمت باید در تبعیت عقل از وحی تولید شود، نه مستقل از وحی. فلسفه باید از [هرگونه] سکولاریسمِ منطقی نجات پیدا کند. لذا همین‌گونه که فلسفه، استنادش به دین، ناکافی است، فلسفه مضاف هم به طریق اولی، اماواگرهایی دارد. ما باید حکمت مضاف را تولید کنیم که ذیل مکتب قرار دارد. خود فلسفه هم باید بیش از آنچه که الان هست، متعبد به دین شود. تنها از این طریق است که امکانِ فی‌الجمله دستیابی به فراهم می‌آید.» 📚 پروندۀ کاملِ را ببینید (در حال به‌روزرسانی): 🔗 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398 ☑️ @mirbaqeri_ir
طرح حکمت.mp3
2.08M
📢 ما اگر در وادی دین خدا حرکت کنیم، دائماً در وادیِ حکمت حرکت می‌کنیم و براساس حکمتِ الهی شکوفا می‌شویم. در این صورت، خودمان هم آرام‌آرام حکیم می‌شویم و طرح خودمان هم در عالَم، می‌شود. 🔵 استاد سیّد محمّدمهدی میرباقری: ◀️ دو طرح در عالم وجود دارد: یکی «طرح شیطان و اولیای طاغوت» و دیگری «طرح و برنامه وجود مقدس نبی اکرم (صلی الله علیه و آله)» که همان برنامه الهی است. ◀️ ما اگر از مدار پرستش خدای متعال و وادی ولایت‌الله خارج شویم و خودمان شروع به طراحی کردن برای زندگانی خودمان و بقای خودمان کنیم، این طرح مستقل نمی‌ماند، بلکه به ذیل طرح بزرگ اولیای طاغوت و شیاطین می‌رود و منحل می‌شود (وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِيَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ). ◀️ طرح نبی اکرم (صلی الله علیه و آله) براساس است؛ یعنی همان حکمت الهی را در حیات ما جاری می‌کند. دامنه وجودی ایشان دامنه حکمت است و بیت ایشان هم است (أَنَا بَيْتُ اَلْحِكْمَةِ). ◀️ اگر ما ذیل دین حضرت و ولایت حضرت حرکت کردیم، همه ما را می‌کند و زندگی‌مان را بر مدار شکل می‌دهد (يُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ). ما اگر در وادی دین خدا حرکت کنیم دائماً در حرکت می‌کنیم و براساس حکمت الهی شکوفا می‌شویم؛ در این صورت، خودمان هم آرام‌آرام حکیم می‌شویم و طرح خودمان هم در عالَم، می‌شود. 🖇منبع: جلسۀ ۱۹ شرح اصول کافی ☑️ @mirbaqeri_ir
💥 شهید مطهری بود. "««وَ مَنْ يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْراً كَثيراً»». حکمت را به چه کسی می‌دهند؟ «مَا أَخْلَصَ‏ عَبْدٌ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَرْبَعِينَ‏ صَبَاحاً إِلَّا جَرَتْ‏ يَنَابِيعُ الْحِكْمَةِ مِنْ قَلْبِهِ عَلَى لِسَانِهِ». اول حکيم می‌شود و در قلبش می‌جوشد؛ بعد بر جاری می‌شود. انسان تا خودش حکيم نشود، معلم حکمت نمی‌شود. حکيم شدن به اين است که انسان برای خدا کار کند و خالص بشود. تلقی‌ام این است که اولين خصوصیت مرحوم شهيد مطهری همین بود و همين اندازه هم آثار ايشان جاودانه و اثربخش و نافذ شده است، آدم وقتی می‌خواند، می‌فهمد يک نوری و حکمتی در اين کلام هست. آهنگ ادبيات ايشان را ديده‌ايد؛ يک مطلبی را که ايشان گفته‌اند و همان را ديگران هم گفته‌اند، انسان در آهنگ ايشان و در ادبيات ايشان، نور و حکمت می‌بيند." @mirbaqeri_ir
در محضر آیت‌الله میرباقری
🔰 آیت‌الله میرباقری: ⚡️ کاری که تمدّن غرب انجام داده، اين است که فلسفه‌های سکولار را به فلسفۀ زندگی
🔻 تفقّه جامع، «حکمت» و «عرفان» را نیز تحت پوشش قرار می‌دهد. 🔰 آیت‌الله میرباقری: ⚡️ تفقّه در احکام، به‌تنهایی کافی نیست. مگر دین فقط در احکام خلاصه می‌شود؟ آن هم احکام عمدتاً فردی که واحد مطالعه‌ و موضوع آن تنها فرد است و جامعه را در برنمی‌گیرد. ⚡️ ما نیاز به تفقّهِ در دین داریم، نه صرفاً تفقّه در احکام. اگر تفقّه فقیه فراتر رود و وارد فضای تفقّه در حوزۀ ارزش‌ها و بینش‌ها نیز بشود، تفقّه او تبدیل به خواهد شد. ⚡️ تفقّه باید از یک جهت، وارد عرصۀ و شود و از جهت دیگر وارد عرصۀ جامعه بشود و واحد مطالعۀ آن از فرد به جامعه ارتقا پیدا کند. این سطح از تفقّه است که می‌تواند مبنای اداره جامعه باشد و محور گسترش عقلانیت گردد و رهبری را نیز بر عهده بگیرد. (۱۳‌۸۹) ☑️ @mirbaqeri_ir
در محضر آیت‌الله میرباقری
🔻 هیچ شکی نیست که فلسفۀ ما و عرفان ما، در مسیر پیشرفت و استضائۀ از نور وحی بوده است. ولی اینکه فرهنگ
🔻حکمت، دانش بالادستیِ فقه است. 🔰 آیت‌الله میرباقری: ⚡️ دانش‌ بالادستیِ فقه، حكمت است. همان حل‌وفصل مسائل كلانی است كه فیلسوفان به آن می‏‌پردازند، منتها با نگاه قاعده‌مندتر و مستند به وحی. ☑️ @mirbaqeri_ir