eitaa logo
در محضر آیت‌الله میرباقری
33.1هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
434 ویدیو
143 فایل
💠 پایگاه اطلاع‌رسانی و نشر دیدگاه‌های آیت‌الله میرباقری ☑️ @mirbaqeri_ir 💠 کانال نشر آثار چندرسانه‌ای (صوت، فیلم، پادکست، سخن‌نگاشت) ☑️ @mirbaqeri_resane
مشاهده در ایتا
دانلود
⚡️ حکایت همسرِ بداخلاقِ یک مرجع تقلید ⚡️ نحوۀ سلوک الی الله با همسر ◀️ نقل شده که مرحوم آیت‌اللّه سید احمد خوانساری، قرینی داشت که خیلی بداخلاق بوده است؛ نقل کرده‌اند که روزی سَرِ درس آمده بود و هرچه حرف زده بود، آقا اعتنا نکرده بودند؛ او جلوی شاگردان، کتاب را برداشته و به‌سمت آقا پرت کرده بود و رفته بود! بعد ایشان کتاب را برداشته و درس را شروع می‌کنند. این رفتار، کظم غیظ و شرح‌صدر است. بعد هم وقتی همسر ایشان از دنیا رفته بود، ناراحت بودند و گفته بودند نمی‌دانید من چه‌قدر با این همسر رشد می‌کردم. ◀️ اگر کسی به ما یک حرف بدی گفت، دارد ما را رشد می‌دهد. «ما أَصابَ مِنْ مُصيبَةٍ فِي الْأَرْضِ وَ لا في‏ أَنْفُسِكُمْ إِلاَّ في‏ كِتابٍ». هرچه به ما می‌رسد، دست خدا در پشت صحنۀ آن است. بنابراین، خدای متعال دارد ما را رشد می‌دهد. در روایات آمده که مؤمن حتماً به یک‌کسی مبتلاست، یک همسایه یا یک رفیق یا کسی که مؤمن را آزار می‌دهد؛ اینها زمینۀ رشد مؤمن است؛ اگر او را رها کند، غافل می‌شود؛ باید کسی کنار انسان باشد که او را رشد دهد؛ خدای متعال یک مأمور گذاشته است تا انسان را تنظیم کند؛ مثل این ماشین‌ها که تنظیمِ باد می‌کنند، اگر کمی اضافه باشد در سرعتِ زیاد، خطر‌آفرین است؛ اگر ذرّه‌ای به خودش بالید و خیال کرد که خبری است، در سرعتِ زیاد، به‌سرعت زمین می‌خورد؛ به‌خصوص اگر کسی اهل راه و در حال حرکت باشد، اگر سرعت داشته باشد و یک ذرّه عُجب پیدا کند، کارش تمام است. گاهی‌اوقات کسی می‌گوید این چه حرفی بود بالای منبر گفتید؟ این اعتراض، انسان را تنظیم می‌کند، چون انسان گاهی احتیاج به این حرف دارد؛ چون خیال می‌کند چیز مهمّی گفته و واقعاً خبری است! این‌که یک جملۀ انتقادی به او می‌گویند، کمی تنظیم و متعادل می‌شود. اگر کسی یک جمله‌ای علیه ما گفت، او مأمور خداست که ما را متنبّه می‌کند. آقای خوانساری هم از این باب فرموده بودند که نمی‌دانید داد و فریاد او چه‌قدر برای من مفید بود و چه‌قدر من با این آدم رشد می‌کردم. ◀️ البته انسان نباید کاری کند که دیگران پل او به‎سوی بهشت باشند. باید طوری به او احسان کند که او هم در آخرت گرفتار نشود، و اِلّا اگر همیشه کنار کسی بود که او را متنبّه می‌کند و او هم بگوید «الحمدلله» و اعتنا نکند، این کار، خوب نیست! احسان این است که دست او را بگیرد که او هم نجات پیدا کند. این احسان، راه‌های مختلفی دارد؛ بعضی مواقع باید در مقابلِ بدی‌ها خوبی کنید و یک‌موقع هم خوبی، خوبیِ ظاهری نیست، باید برایش زحمت بکشید تا اصلاح شود؛ مثل همان کاری که وجود مقدّس رسول اللّه(ص) انجام می‌دادند؛ آنها اذیت می‌کردند، حضرت دعا می‌کردند؛ یا مثل کاری که امام مجتبی(ع) انجام دادند؛ شخصی که از شام آمده بود به حضرت دشنام گفت، حضرت به دیگران فرمودند: سکوت کنید. سپس به آن شخص فرمودند: اگر در این شهر خانه نداری، ما به تو مسکن می‌دهیم، اگر گرسنه هستی، طعام می‌دهیم. احسان یعنی کاری کنید که او متوجّهِ بدی خودش بشود و خودش را اصلاح کند. معنی احسان این نیست که اگر کسی واقعاً ظلم و تعدّی می‌کند و خود را جهنّمی می‌کند، بی‌اعتنا باشیم. احسان این است که طوری برخورد کنید که هم او را از جهنّم نجات دهید و هم خودمان به بهشت برویم؛ یک‌جایی هم ممکن است در تأدیب شخص، تلخ‌کامی هم بکنیم. ☑️ @mirbaqeri_ir
💥 «مؤمنِ آل فرعون» قطعه‌قطعه شد، اما رُشد کرد. ◀️ امام صادق(ع) فرمودند: تعجب می‌کنم از کسی که مکری با او شده یا در صددِ مکر با او و حیله با او هستند، چرا این ذکر را نمی‌گوید: «أُفَوِّضُ أَمْرِی إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِیرٌ بِالْعِبادِ». زیرا به‌دنبال این آیه، خدای متعال می‌فرماید: «فَوَقاهُ اللَّهُ سَیئاتِ ما مَکرُوا»؛ خدای متعال ایشان را از بدی‌های مکر دشمن حفظ کرد. ◀️ این آیه در مورد «مؤمن آل فرعون» است که داستانش در سوره غافر آمده است. در یکی از مراحل، وقتی اظهار ایمان کرد، کُفّار بنا گذاشتند بر این‌که بساط ایشان را جمع کنند. ایشان هم به خدا پناه برد و خدای متعال او را از بدی‌های مکر آنها ایمنی داد. در نقل دارد او را با مقراض (قیچی) قطعه‌قطعه کردند، ولی مکرشان به او نرسید و ایمانش محفوظ بود و گوهر وجودش مورد تعرض قرار نگرفت. قطعه‌قطعه‌اش کردند اما او رشد کرد. ◀️ درواقع، دشمنان علیه مؤمنین مکر می‌کنند اما این مکر به‌جای این‌که به مؤمنین ضرر بزند، خدای متعال ضرر را تبدیل به نفع می‌کند و سیّئات مکر آنها را از بین می‌برد. این یعنی اگر کسی زیر تیغ دشمن هم رفت، آنجایی که خدا هست، ضرر نیست، خیر است. ◀️ شیطان کارش همین است؛ شیطان می‌خواهد گوهر ایمان ما را بگیرد و اِلّا ‌با بقیه امور که کاری ندارد؛ وقتی گوهر ایمان ما را گرفت، زیر دست‌وپایش لگدمال می‌شویم و ارزشی هم نداریم. مهم این است که با همۀ توانایی و مکری که شیطان و دستگاهش دارند، نتوانند آن گوهر وجودی انسان را بگیرند. اگر کسی تفویض بکند و حقیقتاً اهل تفویض بشود و کار خودش را واگذار بکند، می‌تواند بندگی بکند و خدای متعال حفظش می‌کند؛ اگر انسان تفویض نکند، بندگی هم نمی‌تواند بکند. آدمی که کار را تفویض نمی‌کند، قاعدتاً مشغولِ به خودش می‌شود؛ یعنی مشغولِ باللّه نیست. ☑️ @mirbaqeri_ir
⚡️ اگر یک قصّه‌نویس بخواهد داستان حضرت یوسف را روایت کند، همۀ ماجرا را براساس یک‌سری امور اتفاقی و تصادفی تحلیل می‌کند! در حالی که خداوند متعال می‌فرماید: «وَکَذَلِک مَکّنَّا لِیُوسُفَ فِی الْأَرْض» (و ما اين‌گونه به يوسف در آن سرزمين، مُكنت و قُدرت داديم). ⚡️ حوادث زندگیِ ما اتّفاقی و تصادفی نیست، بلکه براساس مقدّرات است. 💠 آیت‌الله میرباقری: ◀️ قرار گرفتنِ مسئولیتِ «خدمتِ به آستان اهل‌بیت(ع) و سربازی امام زمان(عج)» بر دوش اشخاص، با دستِ تقدیرِ خداوند متعال رقم می‌خورد و ناشی از تصادف نیست. ◀️ خداوند متعال در قرآن کریم وقتی ماجرای یوسف صدیق(ع) را بیان می‌کند، می‌فرماید برادران یوسف او را در چاه انداختند و ماجراهایی پیش آمد، تا آنجا که به خانۀ یکی از بزرگان مصر راه پیدا کرد. این بزرگ مصر، وقتی یوسف را از بازار خرید، عظمت و بزرگی را در چهره او دید و به همسرش که فرزندی نداشت، گفت: «أَكْرِمي‏ مَثْواهُ عَسى‏ أَنْ يَنْفَعَنا أَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَدا»، برده‌وار با او برخورد نکن، او شخصیت بزرگی است و روزی به کارمان می‌آید و اصولاً او را به‌عنوان فرزند خودش انتخاب کرد و از آنجا بود که حضرت یوسف به‌عنوان فرزندخواندۀ یکی از بزرگان مصر شد، در حالی که در چند روز قبل، او یک کودک افتاده در چاه در یک بیابان بود. ◀️ اگر یک قصّه‌نویس بخواهد این داستان را روایت کند، همۀ ماجرا را براساس تصادفات تحلیل می‌کند؛ تصادفاً برادرانِ یوسف او را در چاه انداختند، تصادفاً کاروان تشنه‌ای که مسیرش هیچ‌گاه از اینجا عبور نمی‌کرد، گذرش به اینجا افتاد، تصادفاً در اینجا تشنه شدند، تصادفاً رفتند آب بیاورند و آب نبود و به‌خاطر تشنگی، مجبور شدند که از آبِ تلخِ چاهی که حضرت یوسف در آن بود استفاده کنند، تصادفاً از این چاه آب برداشتند و تصادفاً یوسف صدیق بالا آمد، تصادفاً ماجرا چنین پیش رفت که او را ببرند و بفروشند، تصادفاً در مصر فروختند، تصادفاً یکی از بزرگان مصر مشتریِ یوسف شد، تصادفاً عظمت را از چهرۀ او فهمید و دانست که آیندۀ روشنی دارد، تصادفاً خدا به آنها بچه نداده بود و تصادفاً حضرت یوسف را به‌عنوان فرزندخوانده انتخاب کردند و تصادف‌های دیگر! ما مقدّرات الهی را این‌گونه تحلیل می‌کنیم! ولی خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید: «وَکَذَلِک مَکّنَّا لِیوسُفَ فِی الْأَرْض»، ما به یوسف مکنت دادیم؛ این تازه، اوّلِ تقدیری است که ما با این بندۀ خوب انجام دادیم، «وَ لِنُعَلِّمَهُ مِنْ تَأْوِیلِ الْأَحَادِیثِ وَ اللَّهُ غَالِبٌ عَلَى أَمْرِهِ». این درس بزرگی است: «وَ اللَّهُ غَالِبٌ عَلَى أَمْرِهِ»، خداوند بر کار خود غالب است و هر کاری را که بخواهد، انجام می‌دهد. خداوند یک گِله‌ای هم از ما می‌کند: «وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُون‏»، اگر مردم این را می‌دانستند، به درِ هیچ خانۀ دیگری نمی‌رفتند. ◀️ این نکته را عرض کردم که ما تلقی نکنیم که تصادف شده و تصادفات دست به دست هم داده و ما آمده‌ایم و اینجا نشسته‌ایم! خیر! بلکه تقدیری پشت‌سرِ این امر است. یک دستی ما را به اینجا آورده است و فقط یک طرفِ ماجرا ما هستیم، طرفِ اصلیِ ماجرا خداوند متعال و ولیّ او وجود مقدّس امام زمان(عج) است. بنابراین فرصت‌ها را باید یک نعمت الهی تلقی کرد.‌ نعمت‌های الهی وقتی به‌سراغ انسان می‌آید، با «شکر» و «کُفرِ» انسان است که این نعمت، یا افزون می‌شود یا از دست می‌رود. ☑️ @mirbaqeri_ir
📢 «ارتباط بین انسان با خدا، ارتباط انسان با جهان، ارتباط انسان با انسان و ارتباط انسان با خودش»، بر محور «ولایت» اتّفاق می‌افتد. 💠 آیت‌الله میرباقری: ◀️ معنای تبعیت از امام این است که اگر می‌خواهی نگاه کنی، در سُفره دست ببری، بخری، بپوشی، کشاورزی کنی و هر کجا می‌‏خواهی تصرفی کنی، باید تابع امیرالمؤمنین(ع) باشی؛ این است که آدم را بهشتی می‏کند. ◀️ در نگاه دینی، «ارتباط بین انسان با خدا، ارتباط انسان با جهان، ارتباط انسان با انسان و ارتباط انسان با خودش»، بر محور «ولایت» اتّفاق می‌افتد. ولایتْ جریانی فراگیر است که همۀ روابط انسان را در همۀ سطوح می‌پوشاند و همۀ آنها را به بستر عبادت تبدیل می‌کند. ☑️ @mirbaqeri_ir
📢 خداوند می‌فرماید نگاهتان را به اتفاقات زندگی اصلاح کنید! 💠 آیت‌الله میرباقری: 📜 "ما گاهی خیال می‌کنیم این دنیا برای ماندن ماست! آمدیم اینجا خوش باشیم! آمدیم اینجا لذّت ببریم! اگر به ما عطا کنند خوشحال می‌شویم و می‌گوییم خدا ما را عزیز داشته است. اما اگر از ما بگیرند غُصّه می‌خوریم و می‌گوییم خدا ما را ذلیل کرده است؛ می‌گوییم چرا در فقر، چرا در بلاء، چرا در سختی هستیم؟ چرا من بیمار می‌شوم؟ خداوند می‌فرماید نگاهتان را اصلاح کنید! هم زمانی که به شما عطا می‌کنیم، موقع امتحان الهی است و هم وقتی می‌گیریم موقع ابتلاء رَبّ است؛ نه وقتی به شما عطا می‌کنیم نشانه این است که شما را عزیز داشته‌ایم و نه وقتی نعمتی را می‌گیریم، به‌خاطر این است که برای شما سخت گرفته باشیم. نمرۀ شما بعد از امتحان است. اگر نعمتی دادند و رفوزه شدید، نمرۀ شما منفی است. اگر از شما چیزی را گرفتیم و بیماری، فقر، رنج و غُصّه به‌سراغ شما آمد و سرفراز بیرون آمدید نمرۀ شما مثبت است. نگاهتان را به عالَم اصلاح کنید تا وقتی نعمت می‌دهیم مغرور نشوید و دست و پایتان را گم نکنید و از امتحان موفق بیرون بیایید. وقتی هم سخت می‌گیریم و نعمتی را می‌گیریم و فشاری وارد می‌کنیم، دوباره دلتنگ و مأیوس نشوید." 📜 "خداوند به انسان عطا می‌کند که بنده شود و از او می‌گیرد که بنده شود. پس، خداوند می‌فرماید نگاهتان را اصلاح کنید؛ چون از قبل نوشته شده که به چه کسی باید چه چیزی بدهم. من می‌دانم که چه کسی با ثروت می‌تواند به خدا برسد و چه کسی با فقر. چه کسی با بیماری و چه کسی با صحت. چه کسی با آبرو و چه کسی با ریخته شدن آبرو. من برای شما حساب و کتاب می‌کنم. دقیق هم هست. بنابراین، وقتی به شما عطا می‌کنند مغرور نشوید. چه موضوعیتی دارد ثروت و آبرو، اگر نتوانی با آن خدا را به دست بیاوری؟ اگر آبروی شما ریخته شد و در بی‌آبرویی خدا را پیدا کردید، چه اشکالی دارد؟ چه اشکالی دارد آدم بیست سال یا سی سال فقیر باشد ولی خدا که نعمت اصلی است را پیدا کند؟" 📜 "آن موقع که خدا انسان را در فشار قرار می‌دهد، نشانه اهانت به انسان نیست؛ می‌خواهد انسان رشد کند. منتها فقط خداست که می‌داند چه کسی با ثروت رشد می‌کند و چه کسی با فقر. آنچه که خداوند می‌دهد زمینۀ رشد است، نه آن چیزی که ما دنبال آن هستیم! اگر ما فکر می‌کنیم چیز دیگری زمینۀ رشد ماست اشتباه می‌کنیم. اگر خداوند کسی را به فقر مبتلا کرد، اصرار کند که ثروت به دست بیاورد، زمین می‌خورد. برای همین، خداوند می‌گوید: نگاهتان را به عالَم اصلاح کنید. اگر نگاهتان را به عالَم اصلاح نکنید نمی‌توانید در مسیر بندگی استقامت کنید. مردم دنبالتان بیایند خوشحال می‌شوید و اگر پراکنده شوند و تنها بشوید غُصّه می‌خورید و زمین‌گیر‌ می‌شوید. اما اگر نگاهتان را عوض کردید، همه‌چیز عوض می‌شود. نگاهتان را وسیع کنید و آینده عالَم را هم ببینید. امام زمان(عج) را ببینید. رجعت را ببینید. خدا را ببینید. چرا فقط دنیا را می‌بینید؟ روزی بساطِ زمین جمع خواهد شد. کوه‌ها مثل پنبه خواهند شد و ارادۀ پروردگارت ظهور پیدا خواهد کرد. آن روز، انسانی که خدا را در پشت این نعمت‌ها فراموش کرده بود خواهد فهمید که همه‌چیز را باخته است. اگر نگاه انسان به عالَم و نعمت‌هایش اصلاح شود، آیا از دینش دست برمی‌دارد؟ آیا در برابر فراعنه می‌ترسد؟ انسان وقتی فهمید دنیا دار امتحان است، نه خوشی‌اش موضوعیت دارد و نه سختی‌اش، و در هر دو صورت باید رشد کرد، می‌فهمد که اگر مثل حضرت سلیمان حکومت دادند باید رشد کنی؛ مثل امام حسین(ع) هم باید در گودی قتلگاه به خدا برسی." منبع: کتاب ☑️ @mirbaqeri_ir
خدای متعال برای تطهیر ما بلا می‌فرستد. انسان نباید عیب را روی دوش خدا بگذارد! اگر انسان در کار خدا عیب دید و با بلا درگیر شد، دیگر پاک نمی‌شود. ولی اگر در حین بلا، خدا را تنزیه کرد و اگر نقطه‌ضعفی هست، خودش به عهده گرفت، این کار، مقدّمۀ تطهیر اوست. اولیاء خدا این‎‌گونه بودند. حضرت یونس این‌گونه بود. ☑️ @mirbaqeri_ir
اخلاق سه لایه دارد: ۱. صفاتی مثل توکّل، رضا و... (ظاهر اخلاق). ۲. تولّی و تبرّی (باطن اخلاق). ۳. سجده بر خدای متعال (سرّ اخلاق). در یک طرف، سجده بر خدا و حُبّ به اهل‌بیت(ع) و بغض از اعداء ایشان، به صفات حمیده تبدیل می‌شود و در طرف دیگر، استکبار بر خدا و تولّی به طواغیت، به صفات رذیله تبدیل می‌شود. ☑️ @mirbaqeri_ir
اگر می‌خواهیم نظام اخلاقی اسلام را تنظیم کنیم، در صدر باید «عبودیت و مسکنت» را بنویسیم و در ذیل آن، «تولّی و تبرّی» را قرار دهیم. طریقِ قُرب، تولّی و تبرّی است. تخلّقِ کامل یعنی تبرّی کامل و تولّی کامل. انسانی که نسبت‌به سرنوشت پرچم اسلام حسّاسیت ندارد، چطور می‌تواند بگوید من یک انسان اخلاقی هستم؟! ☑️ @mirbaqeri_ir
هیچ‌کس حسود نمی‌شود الّا این‌که به محیط ولایت طاغوت رفته باشد. هیچ‌کس رغبت به دنیا پیدا نمی‌کند الّا این‌که به محیط ولایت ائمّۀ جور وارد شده باشد. چون آنها هستند که دعوت به دنیا می‌کنند و حرص و حسد را ایجاد می‌کنند و لذا هیچ‌کس از حرص و حسد نجات پیدا نمی‌کند مگر این‌که ولایتش را عوض کند. ☑️ @mirbaqeri_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا