eitaa logo
مسجدصاحب الزمان عج 🇵🇸🇮🇷
202 دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.1هزار ویدیو
18 فایل
🤳این کانال صرفاً برای گزارش و اعلام فعالیت های فرهنگی ومذهبی مسجد صاحب الزمان عج روستای میرزاپانگ شهرستان گالیکش ایجاد شده است . ✍️نام هیئت مسجد، اباعبدالله الحسین ع و نام گروه جهادی مسجد، رهروان شهدا می باشد . سیدمحمدصالح هاشمی 09159548243 @sydhashemi
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مسجدصاحب الزمان عج 🇵🇸🇮🇷
گزارش تصویری #دعای_ندبه
👆 ساعت ٧صبح در فاطمیه روستای میرزا پانگ شهرستان گالیکش برگزار می‌شود منتظر حضور همه شماهستیم
مسجدصاحب الزمان عج 🇵🇸🇮🇷
. مراسم شهادت حضرت #معصومه سلام الله علیها 🔹قرائت قرآن 🔸قرائت زیارت آل یاسین 🔹ذکر توسل وبیان اوصاف
👆 امشب جمعه ١٢ آبان ماه جلسه هیئت هفتگی بعداز نماز مغرب و عشاء فاطمیه روستای میرزا پانگ شهرستان گالیکش منتظر تشریف فرمایی شما هستیم 💠منتظر حضور همه شماهستیم .
9.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. 🎞۲دقیقه طوفانی درباره آمریکا ✅ وقت آن رسیده که با واقعیت آشنا شوید... 🔻 ناامن ترین کشور دنیا برای زن‌ها! 🔻 رتبه اول جهان در تولید و استفاده از فیلم‌های مستهجن است 🔻 و افراد دنیا 🔻 بدهکارترین کشور دنیا!! 🔻 کشوری که رتبه‌دار ... 🔻 رتبه پنجم سرطان در دنیا... 🆔 @mirzapang_sahebzaman
سردی عاطفی همسران.mp3
7.28M
√ مردهای رژلب زده ! √ زنهای سبیل کلفت ! 👈 در سردی‌های عاطفی، اول این کلیدواژه‌ها را بررسی کنید. | 🆔 @mirzapang_sahebzaman
مسجدصاحب الزمان عج 🇵🇸🇮🇷
#پادکست_روز √ مردهای رژلب زده ! √ زنهای سبیل کلفت ! 👈 در سردی‌های عاطفی، اول این کلیدواژه‌ها را بر
👆 سردی‌ها و فاصله‌های عاطفی میان همسران ✍️ چادرهای کهنه را به هم گره زده بودند و هر گوشه‌اش را به میخی روی دیوار گیر داده بودند. مثلاً برای خودشان خانه ساخته بودند، و نقشی را پذیرفته بودند که بازی کنند. کمی دورتر ایستادم، ولی دقیقتر شدم در بازی‌شان! یک قل از دخترهای دوقلوی من نقش مرا داشت و مادر خانه بود، و دختر دیگرم بابا شده بود. پسر دو ساله‌ام هم که مثلاً فرزند خانه بود. • داشتم رفتارهایشان را با رفتارهای من و بابایی‌‌شان مقایسه می‌کردم! چقدر به آن یکی که بابا بود، نمی‌آمد بابا باشد! ظرافتش، ناز و اداهای دخترانه‌اش، و .... پسرم هم انگار نمی‌توانست این نقش را باور کند یا با او ارتباط بگیرد و خودش را در این بازی تطبیق دهد. √ بلند شدم و روبروی پنجره ایستادم و با خودم گفتم چقدر روزها که من در همین خانه از نقش خودم خارج شدم و شخصیتم از حالت تعادل خارج شد! از خستگی زیاد، با اولین اشتباهی که همسرم بدان مبتلا شد، داد و بیداد راه انداختم و دیگر ظرافت زنانه و لطافت مادرانه‌ای از من باقی نماند! • یادم آمد مشکلاتی را که همسرم را در خود شکست و روزها افسرده‌حال در خود فرورفته بود و از اقتدار و استحکام مردانه‌اش چیزی جز یک اسکلت خاکسترشده نمانده بود. ✘ و این درست همان وقت بود که ما از نقش‌مان بیرون می‌آمدیم. و چقدر دیگر نقش‌مان به ما نمی‌آمد، برای همین بود که مشکلاتمان بجای اینکه به هم نزدیکترمان کند، از هم بیشتر دورمان می‌کرد. • همه‌ی فاصله‌ها از همانجا شروع می‌شود که نقش‌ها فراموش می‌شوند!