روز سی و دوم ⬅️ به نیابت از شهید محمد شهاب #چله_زیارت_عاشورا ✌️کارگروه شهدایی میثاق✌️ 💢 @misagh_official

🔶 آخرین دیدار با مادر 🔷 خبر شهادت 🔰 قسمت سوم مصاحبه با مادر شهید سید علی احمد جعفری ✌️کارگروه شهدایی میثاق✌️ 💢 @misagh_official

از ابتدا که وارد جنگ شدم دو ابزار مهم درکوله‌پشتی‌ام بود: ۱- خلوص، ۲- توکل. همیشه با این دو، خودم را آماده‌ی خدمت کرده‌ام. #شهید_سلیمانی ✌️کارگروه شهدایی میثاق✌️ 💢 @misagh_official

روز سی و سوم ⬅️ به نیابت از شهید محمد رضا ابراهیمی #چله_زیارت_عاشورا ✌️کارگروه شهدایی میثاق✌️ 💢 @misagh_official

_حال هوای جاموندگان از شهادت 🥲💔 #خداحافظ_رفیق #شهید_سجاد_قدمی ✌️کارگروه شهدایی میثاق✌️ 💢 @misagh_official

♦️ او مال خدا بوده و اکنون پیش خداست. ♥️ تمام زندگی‌ام فدای ... ♦️ سید احمد من کم است ... 🔰 قسمت چهارم مصاحبه با مادر شهید سید علی احمد جعفری ✌️کارگروه شهدایی میثاق✌️ 💢 @misagh_official

روز سی و چهارم ⬅️ به نیابت از شهید سجاد طاهر نیا #چله_زیارت_عاشورا ✌️کارگروه شهدایی میثاق✌️ 💢 @misagh_official

📃 وصف العشق افتتاح شد 😍 ایستگاهی که قراره ما رو بیشتر به شهدا نزدیک کنه و باعث بشه بیشتر از شهدا بدونیم تا شبیه تر به اونا زندگی کنیم. هر هفته 6 کتاب در این این ایستگاه به معرض نمایش گذاشته میشه و یکی از اون کتاب ها لقب کتاب شاخص هفته رو از آن خود می کنه. دوستان محترم می تونن در هر ساعتی از شبانه روز که فرصت داشتند به این ایستگاه مراجعه کنن و چند دقیقه ای با شهدا باشند؛ البته باید توجه کنید که نمی تونید کتاب ها رو بدون هماهنگی با آقای کرانی از محل خارج کنید. ✌️کارگروه شهدایی میثاق✌️ 💢 @misagh_official

💠 مهمان های این هفته‌ وصف العشق: 1️⃣ شاهرخ؛ داستان حر انقلاب اسلامی 2️⃣ ابوعلی کجاست؟؛ زندگینامه خودگفته‌ی شهید عطایی 3️⃣ عارفانه؛ خاطرات عارف شهید احمدعلی نیری 4️⃣ شنود؛ خاطرات یک مسئول امنیتی از مرگ بازگشته 5️⃣ نای سوخته؛ خاطرات مربی مجاهد شهید علی خلیلی ✌️کارگروه شهدایی میثاق✌️ 💢 @misagh_official

اما ... 💠 لقب کتاب شاخص هفته میرسه به ... خاک های نرم کوشک من چیزی از اوستا عبدالحسین و کتابش نمیگم، فقط دعوت می کنم بخش کوتاهی از صحبت های حضرت آقا درباره این شهید رو بشنوید. ✌️کارگروه شهدایی میثاق✌️ 💢 @misagh_official

💠 خدمت به مادر رختها رو گذاشتم تا وقتی از بیرون اومدم بشورم. وقتی برگشتم دیدم علی از جبهه برگشته و گوشه حیات نشسته و رختها هم روی طناب پهن شده. رفتم پیشش و بهش گفتم: الهی بمیرم مادر، تو با یک دست چطوری این همه لباس رو شستی؟ گفت: مادر جون اگه دو دست هم نداشتم باز وجدانم قبول نمی کرد من خونه باشم و تو زحمت بکشی. #شهید_علی_ماهانی ✌️کارگروه شهدایی میثاق✌️ 💢 @misagh_official

روز سی و پنجم ⬅️ به نیابت از شهید محمودرضا بیضایی #چله_زیارت_عاشورا ✌️کارگروه شهدایی میثاق✌️ 💢 @misagh_official