✅نکات کلیدی برای مدیریت کلاس
مفهوم مدیریت کلاس چیست و چگونه می توان کلاس درس را مدیریت کرد؟
❗️مدیریت کلاس و اداره و بهبود کیفیت آموزشی آن همواره جزو وقت گیرترین فعالیت های اساتید می باشد.
بیشتر وقت استادان به ایجاد انضباط ونظم کلاس می گذرد. به همین دلیل یکی از موضوعاتی که امروزه استادان به آن توجه می کنند، موضوع مدیریت کلاس می باشد.
مفهوم مدیریت کلاس در یک تعریف ساده یعنی تحقق بخشیدن به اهداف یادگیری با بهره گیری از دانش تخصصی خود
مدیریت کلاس یعنی رهبری کردن کلاس – ایجاد شرایط لازم برای تحقق یادگیری – استفاده از روش های مدیریتی برای کنترل و حفظ نظم در کلاس.
اهمیت و ضرورت مدیریت کلاس
برای رسیدن به نتایج مطلوب آموزشی و مشارکت دانشجویان در کلاس درس اولین قدم وجود نظم حاکم بر کلاس است.
اگر اولین قدم در این امر که همان حفظ نظم است رعایت نشود گام های دیگر یادگیری نیز میسر نمی شود.
عوامل تاثیرگذار در مفهوم مدیریت کلاس
1-ویژگی های شخصیتی استاد
2-روش های تدریس
3-فنون تدریس
ادامه دارد ...
❗️میزمعارف
@mizemaaref
🔰گزیده_بیانات_مقام_معظم_رهبری🔰
#هویت_اسلامی
✅ فمَن یَکفُر بِالطّاغوتِ وَ یُؤمِن بِاللهِ فَقَدِ استَمسَکَ بِالعُروَةِ الوُثقی لَاانفِصامَ لَها؛ این یک معرفتی است، این یک اصل است؛ کفر به طاغوت و ایمان به خدا. یعنی ما همهی عالم وجود را تقسیم میکنیم به دو قسمت: یک قسمت منطقهی نفوذ طاغوت است، باید به آن کفر ورزید؛ یک قسمت منطقهی نفوذ الله است، باید به او ایمان آورد، باید او را باور کرد؛ هویّت ایمانی در مقابل هویّت کفر. این به معنای این نیست که ما دائم بایستی با هر کسی که در هویّت کفر است بجنگیم؛ این معنایش مقاتله نیست؛ این معنایش عدم ارتباط هم نیست؛ این معنایش [عدم] تبادل معلومات هم نیست؛ این معنایش استقلال هویّت ایمانی و مرزبندی هویّت ایمانی است تا [انسان] بتواند در مقابل هویّت طاغوت و هویّت کفر، خودش را حفظ کند، نگه دارد، تکمیل کند، رو به پیشرفت حرکت کند. (96/7/2 بیانات در دیدار شرکتکنندگان در مسابقات بینالمللی قرآن)
✅شما موشک ماهوارهبر به فضا پرتاب میکنید، ناگهان میبینید که در دنیا جنجال درست کردهاند. یک کار علمی، یک کار فنّی، یک کاری که برای یک کشور لازم و بسیار عادی و معمولی است، وقتی شما انجام میدهید، میبینید جنجال راه میاندازند؛ اینها نشانههای این است که بایستی بیشتر مراقب باشید.
پاسخ این برخوردها هم کار قوی و جهادی و حسابشده است؛ پاسخ به این دشمنیها قویتر شدن است. مراد من از قویتر شدن، فقط در زمینهی نظامی و امنیّتی نیست، البتّه در آنجاها باید قوی شد، امّا در زمینهی اقتصادی باید قوی بشوید، در زمینهی فرهنگی باید قوی بشوید، در زمینهی حفظ هویّت اسلامی و انقلابی باید روزبهروز قویتر و عمیقتر بشوید؛ این پاسخِ دشمنیهای دشمن است.(96/5/12 بیانات در مراسم تنفیذ حکم دوازدهمین دوره ریاست جمهوری اسلامی ایران)
#پژوهشگاه_فرهنگ_و_معارف_اسلامی_قم
#شرح_احادیث_اخلاقی_در_بیان_مقام_معظم_رهبری
موضوع : 🔅تقوی و مراقبت در گفتار🔅
بسماللهالرحمنالرحیم
الحمدلله رب العالمین
❇️متن و شرح :
عن سُلیمان بن جعفرِ الجَعفری قالْ سَمِعتُ موسی بن جعفرٍ علیهالسلام یَقولْ مَرَّ أمیرالمؤمنین علیُّ بنُ ابیطالبٍ علیهالسلام بِالرَّجُلٍ یَتَکَلَّمُ بِفُضولِ الکلام (۱)
[سلیمان بن جعفر میگوید شنیدم از حضرت موسی بن جعفر علیهالسلام که میفرمود حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام بر مردی عبور کرد که او به فضول کلام سخن میگفت.] سخنان زیادی، سخنان بیهوده، سخنانی که برای گوینده و شنونده هیچ سودی به همراه ندارد، داشت اینجور حرفهایی میزد.
فَوَقَفَ عَلیه
امیرالمؤمنین دارد در راه عبور میکند، میبیند که یک نفری ایستاده، دارد همینطور حرف بیخود میزند؛ حرفهایی که هیچ فایدهای بر آن مترتب نیست؛ نه برای گوینده و نه برای شنونده. حضرت ایستاد.
ثُمَّ قالْ إنَّکَ تُملی عَلی حافِظَیکَ کتاباً إلی رَبِّک
[و به آن مرد فرمود: تو داری [حرفهایت را] املاء میکنی بر این دو فرشتهای که محافظ و مراقب تو هستند. داری نوشتهای را بر اینها املاء میکنی؛ تو میگویی و اینها هم مینویسند.
کلمه به کلمهی آنچه که از زبان من و شما خارج میشود نوشته میشود. این نوشته بعداً ممکن است به ضرر ما تمام بشود. بدانیم چه داریم میگوییم.
فتَکَلَّم بِما یَعنیک
به آن چیزی که برای تو مهم است سخن بگو و زبان باز کن.
وَ دَعْ ما لا یَعنیک
آنچه که برای تو مهم نیست، گفتنش فایدهای ندارد یا ضرر دارد، آن را رها کن.
بدان چه داری میگویی.
۱ ) الامالی شیخ صدوق، صفحهی ۸5
📌نشانی اینترنتی: http://farsi.khamenei.ir/video-content?id=30429
#پژوهشگاه_فرهنگ_و_معارف_اسلامی_قم
#گزیده_کتاب
📗 خاطرات سفیر
کتاب «خاطرات سفیر» نوشته خانم نیلوفر شادمهری، بیان چالشهایی است که یک بانوی مسلمان به عنوان دانشجوی ممتاز ایرانی در فرانسه با آن مواجه شده است. بانویی محجبه و شاید کمی متفاوت از همسالان و همکلاسیهای خود که برای تکمیل تحصیلاتش در رشته طراحی صنعتی، چندسالی ایران را به مقصد فرانسه ترک میکند و اینگونه خاطرات سفیر آغاز میشود. ایشان در این کتاب، حدود 30 خاطره را که بخش اندکی از خاطرات ایشان است به رشته تحریر درآورده است. از این رو برآن شدیم که به صورت سلسله وار خلاصه ای از هر یک خاطره را ارائه دهیم:
️(خاطره شماره 6):
🔰خداوند شُکلات و بحث را دوست داره🔰
با امبروژا توی آشپزخونه نشسته بودیم و داشتیم شکلات می خوردیم و درباره این حرف می زدیم که خدا چه لطفی کرده من و اون توی یه خوابگاه هستیم که ریاض، یکی از آقایون الجزایری، اومد اون طرف ما پشت میز نشست و از من پرسید: «شما اون روز با ویدد درباره اسلام حرف می زدید؟»
-بله
-چی می گید هی از اسلام؟! من هیچ کدوم از اون حرفا رو قبول ندارم. از مسلمونا هم بدم می¬آد. برای همین خودم مسیحی شدم.
گفتم: «خب، حالا مشکل اسلام چیه؟» گفت: «مگه نه اینکه ادعا می کنید اسلام تکامل آورده و به پیشرفت بشر کمک می کنه؟ کدوم پیشرفتی رو شما مسلمونا باعثش شدید؟ شما فقط مصرف کننده های علمید. ما تولید کننده¬ایم. (تولید کننده علم؟ الجزایر؟) درمان بیماری ایدز رو کی کشف کرد؟ مسلمونا یا ما؟» گفتم: «شما چی رو به زندگی اضافه کردید که زندگی بهتر بشه؟ کشف درمان بیماریای شرم آوری که کشورای غیر اسلامی تولید کرده¬ان افتخار نداره؛ شرمندگی داره. مگه این مشکلات از کشورای مسلمون ظهور کرده؟ تازه نکنه شما خیال می¬کنید اونایی که دنبال راه حل این مسئله¬ان به عشق مسلمونا دارن در به در دنبال راه حل می گردن! نخیر، اونا دنبال راه-حل¬ان چون مشکل اصلی کشورای خودشونه و به راه حلش احتیاج دارن. اگه خودشون میلیون میلیون مریض روحی و جسمی نداشتن، هیچ وقت ککشون هم نمی گزید؛ والا مگه کم مشکل توی کشورای افریقایی هست که راه حلش برای اونا فقط یه اشاره انگشته و دریغ می کنن؟ چقدر از این بدبختیا رو خودشون باعث و بانی شده ان؟ همین کشور خود شما... سال ها مستعمره چه کشوری بودید؟ یه کشور مسلمون؟ ... ببینید فرانسه چه بلایی سر الجزایر آورده که هنوز نمی تونه سرپا وایسه ... که هنوز دوستای الجزایری من حتی به آسفالت فرانسه غبطه می خورن ... اگه فرانسه باعث این همه پیشرفت و ترقی و آرامش برای بشریته، چطور قطره¬ای از این آرامش و پیشرفت، به الجزایر که بیخ گوششه نرسیده؟ بعد هم این که خیلی دوست دارم بدونم کدوم بخش از آرامش بشر رو شما تأمین می کنید؟ یه نگاهی به این مملکت بندازید. تلویزیون، سینما، پارک، در، دیوار، ... چه چیزی داره الگوی انسان معرفی می شه؟ اگه کمال انسان توی این رفتار است که ما توی کشورمون باغ وحشای بزرگی داریم و من نهایت این ترقی رو قبلا دیده¬م. چی از آرامش توی خانواده باقی مونده؟ میزان ثبات خانواده چقدره؟»
ریاض گفت: «خب، خیلی از مسلمونا هم کارای اشتباه می کنن»
-که چی؟
-خب. فلان جا مسلمونا بد رفتار می کنن ... این طوری می گن ...اون طوری می پوشن ... این اسلامه که شما دارید؟
-نه، وقتی این قدر اشتباه رفتار می کنن واضحه اونی که اونا دارن اسلام نیست. اما اینا خطای مسلموناست؛ به اسلام چه؟
-خب، ما هم ممکنه اشتباه کنیم. پس یکسانیم.
(دقت فرمودید؟ تا چند دقیقه قبل از اون اینا بالاتر از ما بودن! بعد رسیدیم به این که ثابت کنه اونا هم سطح ما هستن).
-نخیر، این دو مورد که شما گفتید یکسان نیست. ایدئولوژی اسلام نقص نداره. خطای مسلمونا اشکال مسلموناست. اگه کسی بخواد آدم خوب و متعهدی باشه و به اسلام عمل کنه، از فرش به عرش می رسه. اما در مورد شما اشکال اتفاقا از ایدئولوژیه. حالا اگه کسی هم بخواد همه تلاشش رو بکنه تا به این ایدئولوژی متعهدتر باشه، بیشتر تو قعر فرو می ره. اما اگه منظور شما این که بالاخره یه جوری یه مقایسه بین مسلمونا و سایرین راه بندازید، اشکالی نداره. منتها چون به قول شما هم مسلمونا خطا دارن هم غیر مسلمونا، بهتره به جای مقایسه مسلمونا و غیر مسلمونا، اسلام رو با بقیه ایدئولوژیا مقایسه کنیم. خب، شما چند تاش رو می شناسید؟
-من؟ مسیحیت رو.
-باشه. برای مقایسه اسلام و مسیحیت بهترین کار این که قرآن رو با انجیل مقایسه کنیم. چطوره؟
بعد از یه کم مکث گفت: «خوبه»
-باشه ما یه کتاب داریم به اسم قرآن. همه قرآن ها هم توی همه دنیا یه جوره. حالا شما بگید این قرآن رو با کدوم انجیل باید مقایسه کرد؟
-مگه چند تا انجیل داریم؟!
-شما بگید. مگه شما مسیحی نیستید؟
(ادامه در پست بعد...)
(....ادامه)
هی مِن مِن کرد. بعد از امبروژا پرسید: «چند تا انجیل داریم؟» امبروژا گفت: «خب، یه چند تایی هست. اما من چیز زیادی در این باره نمی دونم». رو به اون آقا گفتم: «خب، ظاهرا شما از اولین مستندات دینتون چیزی نمی دونید. عیبی نداره. حالا بگید نظر همون انجیلی که شما می شناسید درباره تقسیم بندی خوب و بد چیه؟» این رو خودم هم نمی دونستم. اما مطمئن بودم اونا هم انجیل رو نخوانده¬ان. اصلا اونجا از این خبرا نیست که کسی انجیل بخونه. فقط گهگاه پدر روحانی انجیل رو توی دستش می گیره که باهاش عکس بندازه. اما اگه می گفت: «حالا تو بگو» من می گفتم که باید از قرآن خبر داشته باشم که دارم. تازه، پنج تا انجیل متفاوت رو چطور و با کدوم معیار باید مقایسه کرد؟
خلاصه، همین جوری نگاهم کرد و هیچی نگفت. من هم گفتم: «به نظر می رسه شما نمی دونید. من فکر می کنم بد نیست اول با دین خودتون آشنا بشید، بعد قصد کنید اسلام رو با مسیحیت مقایسه کنید!»
بحث تموم شد. وقتی از آشپزخونه بر می گشتم توی اتاقم، درِ اتاق شماره 14، اتاق همسایه قرآن گوش کُنم، باز بود و من برای اولین بار همسایه¬م رو تو اتاقش دیدم. همون آقا بود؛ ریاض! خیلی جون کندم تا جلوی تعجبم رو بگیرم. سرش رو انداخت پایین و ... لبخندی و ...گفت: «ببخشید. یه روزی جلوی همین خانم مسیحی یه نفر از من همون سؤالا رو پرسید و من نتونستم جواب بدم. فقط خواستم یه نفر جوابش رو داده باشه».
نمی دونم چرا خدا می خواست توی همه اون بحثا امبروژا هم حضور داشته باشه. خدا عاقبتش رو به خیر کنه!
(پایان)
#پژوهشگاه_فرهنگ_و_معارف_اسلامی_قم
هدایت شده از میثم حبیبی کیان
جلسه 64 ـ عبدالله محمدی ـ سبک زندگی اسلامی و غربی.pdf
375.9K
🔴 جلسه 64 گفتگوی نوین پژوهشی 🔷 «مبانی نظری سبک زندگی اسلامی و غربی» 🔷 حجت الاسلام دکتر عبدالله محمدی
✅ تحلیل پیرامون آزار و اذیت دانش آموزان غرب تهران و ارتباط آن با اجرای سند 2030 :
📌آزار و اذیت دانش آموزان دبیرستان معین در غرب تهران، از سوی ناظم مدرسه ، احساسات جامعه را جریحه دارکرد و بحق برخورد سریع و قاطع با مجرم یا مجرمین به خواست عمومی تبدیل شد .در این بین، برخی سیاسیون، حمله گسترده و هماهنگی را علیه کسانی که مخالف اجرای سند 2030 بویژه بخش آموزش های جنسی آن در ایران هستند، آغاز کردند. بطوری که یکی از نمایندگان زن مجلس، مصاحبه ای با این مضمون انجام می دهد که: حاکمیت وظیفه دارد آموزش جنسی به فرزندان را نهادینه کند.
👈همچنین جریان فرهنگی غربگرا که موافق آزادی های جنسی هستند، تبلیغات هماهنگی را با این مضمون آغاز کرده اند:
‼دیدید ما می گفتیم باید سند 2030 اجرا شود و آموزش جنسی به کودکان داده شود تا جلو چنین حوادثی گرفته شود؟ حالا آن هایی که دستور توقف اجرای سند 2030 را می دادند، بیایند و جواب مردم بدهند.!از این میان، ذکر چند نکته حائز اهمیت است:
🌐این حادثه نتیجه طبیعی زندگی به سبک غرب است نه حاصل عدم اجرای سند 2030 ،عملکرد و رفتار برخی از مسئولین این دبیرستان، از طرفداری آنها از آزادی روابط به سبک غربی و ولنگاری و بی بندوباری و عادت دادن دانشآموزان به این سبک رفتار حکایت می کند.
🌐نکته بعد در زمینه آموزش مسایل جنسی به کودکان، آن است که این پسران کودک نبودهاند که بخاطر عدم اطلاع از مسائل جنسی، گول بخورند بلکه محصلین دبیرستانی بوده اند که همه چیز را در این خصوص می دانستند و همه صحنه ها را در همین مدرسه! بارها و بارها دیده و حتی تجربه کرده بودند!.
🌐 در عین حال آمار وحشتناک و روبه رشد تجاوز به پسران و دختران در غرب، ناشی از ندانستن مسائل جنسی نیست بلکه نتیجه اضمحلال خانواده و تحریک مستمر جنسی می باشد!
لذا آگاهی استادان معارف دانشگاهها، از دلیل اصلی بوجود آمدن مسایل اینچنینی که همانا تبلیغ و ترویج و آموزش مسایل جنسی به کودکان است، لازم و ضروری می باشد ..
میز معارف
@mizemaaref
📌
✳️ در این ماه رمضان خودتان را اصلاح کنید..
🔆امام خمینی (ره):
🔴من عرض میکنم به آقایان که ماه مبارک رمضان است و درهای رحمت خدای تبارک و تعالی به روی همه گناهکاران باز است و شما تا دیر نشده است در این ماه رمضان خودتان را اصلاح کنید. ما همه باید خودمان را اصلاح کنیم؛ ما هیچ کداممان یک آدم حسابی نیستیم. پناه به خدا باید ببریم و خودمان را اصلاح کنیم و با این جریانی که خروشان و دریای مواج آدمهای متعهد است ما با آنها خودمان را در همان جریان بگذاریم.
(11 تیر 1360)
🔆رهبر معظم انقلاب:
🔴در میان خصوصیاتی که [در مورد ماه مبارک رمضان] آنچه که نظر بنده را جلب میکند و حالا بین من و شما که مسئولین کشور هستیم، در میان گذاشته میشود، این «شهر التّوبة و الانابه» است؛ ماه توبه است، ماه انابه است. توبه یعنی بازگشت از یک راه غلط، از یک کار غلط، از یک فکر غلط. انابه یعنی رجوع الی اللَّه، بازگشت به سمت خدا.
🔴ما همین طور که داریم حرکت میکنیم، غالباً اینجور هستیم که از کار خودمان، از خطای خودمان، از تقصیری که میکنیم، غفلت میکنیم؛ توجه نمیکنیم به اشکالی که در کار خودمان وجود دارد. این خود، هم خود شخصی است، هم خود جماعی؛ ملت خودمان، حزب خودمان، جریان خودمان، جناح خودمان. هرچه که به خود انسان ارتباط پیدا میکند، عیوب آن غالباً مورد غفلت قرار میگیرد؛ لذا دیگران عیب ما را باید به ما بگویند. اگر خودمان میفهمیدیم و اصلاح میکردیم، نوبت نمیرسید به دیگران؛ احتیاج نبود که دیگران به ما بگویند.
(27 مرداد 1389)
✅ @mizemaaref
💠وصیتنامه و آخرین سفارشهای امیرالمومنین(ع) به شیعیان
✅ اى حسن! من تو را و تمام فرزندان و خاندانم و هر كسیكه اين وصيتنامه به او برسد به تقوا و ترس از خداوندى كه پروردگار شماست سفارش مى كنم و بايد نميريد جز اينكه مسلمان باشيد و همگى به ريسمان خدا چنگ زنيد و پراكنده نشويد زيرا به راستى من از رسول خدا صلی الله علیه و آله شنيدم كه مى فرمود:
🔹اصلاح دادن ميان مردمان از همه نماز و روزه بهتر است
🔹و آنچه دين را تباه ساخته و از بين مىبرد، افساد ميان مردمان است
ولا قوه الا بالله العلى العظيم [نيرويى جز به وسيله خداى بزرگ نيست].
✅ به خويشان و ارحام خويش توجه داشته باشيد و به آنان پيوند كنيد، صله رحم كنيد تا خداوند در روز قيامت حساب را بر شما آسان گرداند.
✅ الله الله فى الايتام، فلا تغبوا افواههم، ولا تضيعوا بحضرتكم
🔹از خدا بترسيد، از خدا بترسيد، درباره يتيمان، پس براى دهنهاشان به سبب سنگدلىتان نوبت قرار ندهيد (كه گاهى سير و گاهى گرسنه نگاهشان داريد)
✅الله الله فى جيرانكم، فانهم وصيه نبيكم...
🔹از خدا بترسيد، از خدا بترسيد درباره همسايگانتان كه رسول خدا(ص) درباره آنان سفارش كرده و پيوسته درباره آنان توصيه مى فرمود به اندازه اى كه ما گمان كرديم براى همسايگان از همسايه خود ارث قرار میدهد و حرمت آنان به اندازهاى است كه سهمى در مالشان براى همسايه تعيين كرده!
✅ الله الله فى القرآن، فلايسبقكم الى العمل به احد غيركم
🔹از خدا بترسيد، از خدا بترسيد درباره قرآن مبادا كسى به عملكردن بدان بر شما سبقت جويد.
✅ الله الله فى الصلاه فانه خير العمل وانها عمود دينكم
🔹از خدا بترسيد، از خدا بترسيد درباره نماز، زيرا كه نماز ستون دين شماست.
✅ الله الله فى بيت ربكم لاتخلوه ما بقيتم...
🔹از خدا بترسيد، از خدا بترسيد درباره خانه پروردگارتان (خانه كعبه)، مبادا تا زنده هستيد آن خانه از شما خالی بماند كه اگر رها شد مهلت داده نمىشويد و به عذاب دچار میشويد و اگر از شما خالى ماند كيفر خداوند فرصت زندگى به شما نمی دهد.
✅الله الله فى الزكاه فانها تطفى غضب ربكم
🔹از خدا بترسيد، از خدا بترسيد در دادن زكات اموال خود كه زكات خشم پروردگار را فرو نشاند.
✅ الله الله فى شهر رمضان فان صيامه جُنه من النار
🔹از خدا بترسيد، از خدا بترسيد درباره روزه ماه رمضان، زيرا كه آن براى شما چون سپرى است از آتش دوزخ.
✅ الله الله فى الفقراء والمساكين فشاركوهم فى معاشكم...
🔹از خدا بترسيد، از خدا بترسيد درباره بينوايان و مسكينان و آنها را در زندگى خود شريك سازيد و از خوراك و لباس خود به آنها نيز بدهيد.
✅ الله الله فى الجهاد باموالكم وانفسكم والسنتكم
🔹از خدا بترسيد، از خدا بترسيد درباره پيكار كردن در راه خدا به مالها و جانها و زبانهاى خويش.
✅ الله الله فى ذريه نبيكم...
🔹از خدا بترسيد، از خدا بترسيد درباره امت پيغمبرتان، مبادا در ميان شما ظلم و ستمى واقع شود.
✅ الله الله فى اصحاب نبيكم...
🔹از خدا بترسيد، از خدا بترسيد درباره اصحاب پيغمبرتان؛ زيرا كه رسول خدا(ص) درباره آنان سفارش فرموده
✅ الله الله فى النساء و فيما ملكت ايمانكم...
🔹از خدا بترسيد، از خدا بترسيد درباره زيردستانتان، غلامان و كنيزان، زيرا كه آخرين سفارش و وصيت رسول خدا(ص) اين بود كه فرمود: «من شما را درباره دو دسته ناتوان كه زيردست شما هستند، سفارش می كنم»
✅ الصلاه الصلاه، لا تخافوا فى الله لومه لائم...
🔹نماز! نماز! درباره خداوند از سرزنش مردمان نهراسيد؛ چه، هر كس به شما ستم كند يا انديشه بد داشته باشد، خداوند شر او را كفايت فرمايد
✅ با مردم به نيكى سخن بگوييد همان گونه كه خدا فرمود. امر به معروف و نهى از منكر را ترك مكنيد كه رشته كار از دست شما بيرون شود، آنگاه هر چه دعا كنيد و از خداوند دفع شر خواهيد، پذيرفته نشود و به اجابت نرسد
✅ بر شما باد هنگام معاشرت، به فروتنى و بخشش و نيكويى درباره يكديگر و زنهار از جدايى و تفرقه و پراكندگى و روى گردانيدن از هم و در نيكوكارى، يار و مددكار يكديگر باشيد و بر گناه و ستمكارى كمك مباشيد كه شكنجه و عذاب خدا بسيار سخت است.
📚 نهج البلاغه؛ نامه 47
میزمعارف
@mizemaaref
#در_محضر_امام_خمینی_(ره)
✅سلسله پرسشها و پاسخهای قرآنی
🔰 شیطان چگونه موجودی است و محدوده تسلطش بر آدمی تا به کجاست ؟
می توان گفت هر چه انسان را به غیر خدا دعوت کند، شیطان است؛ اگر کسی گفت: بلند شو نماز بخوان تا از جهنم برهی، شیطان است و اگر گفت: نماز بخوان تا به بهشت و گلابی برسی، شیطان است. ولیکن هدایت رحمانی آن است که بگوید نماز بخوان تا به خدا برسی.
شیطان یک استاد ماهری است که هر کس را با مذاق خود او از مقصد بازمی دارد، حکیم را با برهان بافی، و فقیه را با مسأله درست کردن و اصل جاری نمودن. و لذا سر راه هر کسی نشسته و با سلیقه خود او با او سر و کار دارد و خیلی هم به سلیقه ها اعرف است؛ چون از باطن ذات هر کسی او را با سلیقه خودش انس می دهد، و لذا قسم خورده که «فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ، إِلَّا عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ» - مخلصین به فتح لام – که این هم تعداد کمی از کمّلین مثل حضرت ختمی مرتبت صلى الله علیه و آله و حضرت امیر علیه السلام و موسی بن عمران و عیسی علیهما السلام و همه پیغمبران می باشند.
تو گمان می کنی که شیطان ما همان است که حضرت آدم را از بهشت بیرون کرد، ما قابل توجه آن شیطان نیستیم. آن شیطان به بهشت راه داشت که آدم را از آن بیرون کرد، شیطان ما از شیطانهای بسیار انزل است، مگر شیطان بزرگ به ما اعتنا می¬کند؟ بلکه اصلاً ما شیطان لازم نداریم چون خود ما شیطان هستیم و یا بدون اغوا دنبال او هستیم.
مگر آن حکایت را نشنیده ای که کسی در خواب دید که شیطان مشغول بافتن ریسمان است ولی برای او ریسمانی درست نکرده و او در بین آن ریسمانها، ریسمانی ندارد. پرسید: چطور برای من ریسمانی نیست؟ گفت: تو احتیاج به ریسمان نداری، خودت می آیی.
بلکه می توان گفت: شیطان آن است که انسان را از حق و خدا نگه دارد. همۀ شاغلین از خدا شیطان هستند، دنیا شیطان است، بهشت هم اگر انسان را از خدا غافل کند شیطان است. شیطان کاری جز اعراض دادن از ذکر الله و لقاء الله ندارد و گفتیم که الفاظ برای معانی عامه وضع شده اند پس شاغلین از حق و معرضین از او شیطان می باشند.
ولی افسوس در اینجاست که ما طوری ضعیف النفس هستیم که همه چیز حتی تخیلات، موهومات، آمال و چیزهایی که فنا و زوال پذیرند و در آخرین مرتبۀ عالم و قشر عالم وجود هستند برای ما شیطان می باشند و ما را از ذکر الله اعراض داده اند.
بالجمله، آنچه تو را از حق باز دارد و از جمال جمیل محبوب جلّ جلاله محجوب کند شیطان تو است، چه در صورت انسان باشد یا جن. و آنچه که به آن وسیله تو را از این مقصد و مقصود باز دارند دامهای شیطانی است، چه از سنخ مقامات و مدارج باشد یا علوم و کمالات یا حِرَف و صنایع یا عیش و راحت یا رنج و ذّلت یا غیر اینها. و اینها عبارت از دنیای مذمومه است؛ و به عبارت دیگر، تعلّق قلب به غیر حقْ دنیای او است و آن مذموم است و دام شیطان است و استعاذه از آن باید کرد. و آنچه از رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله منقول است که می فرمود: اَعُوذُ بِوَجْهِ اللّه الْکَريمِ، وَ بِکَلِماتِ اللّه الَّتی لا يُجاوِزُهُنَّ بِرٌّ وَ لا فاجِرٌ، مِنْ شَرِّ ما يَنْزِلُ مِنَ السَّماءِ وَ ما يَعْرُجُ فيها، وَ شَرِّ ما يَنْزِلُ مِنَ الاَْرْضِ وَ ما يَخْرُجُ مِنها، وَ مِن شَرِّ فِتَنِ اللَّيْلِ وَالنَّهارِ، وَ ِمنْ شَرِّ طَوارِقِ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ، اِلاّ طٰارِقاً يَطْرُقُ بِخَيْرٍ شاید مقصود همین معنا باشد.⤵️
Kian Kiani:
#گزیده_کتاب
📗 خاطرات سفیر
کتاب «خاطرات سفیر» نوشته خانم نیلوفر شادمهری، بیان چالشهایی است که یک بانوی مسلمان به عنوان دانشجوی ممتاز ایرانی در فرانسه با آن مواجه شده است. بانویی محجبه و شاید کمی متفاوت از همسالان و همکلاسیهای خود که برای تکمیل تحصیلاتش در رشته طراحی صنعتی، چندسالی ایران را به مقصد فرانسه ترک میکند و اینگونه خاطرات سفیر آغاز میشود. ایشان در این کتاب، حدود 30 خاطره را که بخش اندکی از خاطرات ایشان است به رشته تحریر درآورده است. از این رو برآن شدیم که به صورت سلسله وار خلاصه ای از هر یک خاطره را ارائه دهیم:
️(خاطره شماره 7):
🔰عدو شود سبب خیر ...🔰
چرا اون روز عصر اون جوری شد؟ ... چرا اون دختر اون جوری رفتار می کرد؟ ... اصلا نمی فهمیدمش.
نائل رو می گم. گفته بودم که یه دختر الجزایری مسلمون بود. سنش از همه ما خیلی بیشتر بود. مسلمون بود. روزه می گرفت. نماز رو، اگه وقت داشت، می خوند. معتقد بود گوشت برای خوردنه، چه حلال چه حرام. به حجاب اعتقادی نداشت. معتقد بود پیامبر وقتی از خونه بیرون می رفته ان خیلی زیبا بوده ان. بنابراین برای پیروی از ایشون همیشه زیبا از اتاقش بیرون می اومد! معتقد بود زیبایی توی فرانسه همون چیزی معنی می شه که فرانسویا معتقدن؛ برای همین غالبا لباسایی می پوشید که برای جلوگیری از اسراف که اون هم از توصیه¬های دینیه، برای دوختش خیلی خیلی کم پارچه مصرف کرده بودن و به این ترتیب تونسته بود بین پیامبر و لاییسیته ارتباط برقرار کنه!
یه روز عصر، توی آشپزخونه داشتم فکر می کردم چه چیزی می شه برای شام درست کرد که سیب زمینی با مایونز هم نباشه؛ اما هیچ قصد آشپزی نداشتم. نائل داشت توی آشپزخونه برای خودش و مهموناش شام درست می کرد.
امبروژا هنوز نیومده بود و من منتظرش بودم. نائل از همون دور، پای گاز، بلند رو به من گفت: « نیاز نیست غذا درست کنی. امروز مهمون ما! بیا سر میز ما بشین».
-دستت درد نکنه! خیلی ممنون. خیلی لطف داری. مطمئنا دست پخت شما خیلی خوبه. اما من باید منتظر امبروژا باشم. شما بفرمایید شروع کنید.
امبروژا رسید؛ با سینی وسایل آشپزی ش. چقدر وقتی اون دختر رو می دیدم خوشحال می شدم؛ اون قدر که خوشحالی ما دو تا رو همه می فهمیدن!
نائل به سمت من اومد. امبروژا ساکت شد. نائل با لحنی کاملا عاقلانه به من گفت: «مگه تو مسلمون نیستی؟»
-چرا
-سبحان الله! تو مسلمونی؟ ... این همه مسلمون توی این خوابگاه هست و تو یه مسیحی رو برای دوستی ترجیح می دی؟ سبحان الله! من در عجم.
همون قدر بلند، که نائل حرفش رو زد، جواب دادم: «دین اسلام می گه بهترین دوست شما کسیه که وقتی با اون هستید به یاد خدا بیفتید. من امبروژا رو دوست دارم، چون من رو به یاد خدا می ندازه، چون خدا دوستش داره، چون خدا رو دوست داره، و کسی که خدا رو دوست داشته باشه دنبال بهانه نیست تا نافرمانی خدا رو بکنه». نائل جوابی نداد.
امبروژا سرش رو آورد جلو. یه لایه اشک توی چشماش بود. آروم ازم پرسید: «اینی رو که گفتی واقعا دین اسلام گفته؟»
-آره. من دروغ نگفتم.
-خب ... می دونی ... در واقع توی دین من چیزی در این باره گفته نشده؛ اما فکر می کنم درستش همینیه که اسلام گفته. برای همین هم دوست دارم که ما خیلی با هم دوست باشیم و زیاد با هم صحبت کنیم.
#پژوهشگاه_فرهنگ_و_معارف_اسلامی_قم