فتنه سوم
«لازم نیست بین اصلاحطلبان و اعتدالگرایان تفکیکی قائل شویم.»، «اصلاحطلبان باید از تجارب خودشان استفاده و به تداوم دولت آقای روحانی کمک کنند. باید بکوشند روحانی دوام آورد و بماند.»، «اصلاحطلبان در انتخابات ۹۶ از آقای روحانی حمایت میکنند.» اینها جملاتی است که در چند سال گذشته از یکی از اصلیترین چهرههای استراتژیست جریان دوم خرداد –یعنی سعید حجاریان- شنیده و خوانده شده است. البته اگر شخصی اندک آشنایی با تحولات چندسال اخیر سیاسی داشته باشد، بدون دانستن این نقل قولها نیز از حمایت تمام عیار اصلاحطلبان از روحانی مطلع میشد.
البته بسیاری از صاحبنظران و تحلیلگران تیزبین از همان ابتدا پیشبینی میکردند که دوران همراهی اصلاحطلبان با اعتدالگرایان دراز نخواهد بود و نوزاد دوم خرداد به زودی تقلا خواهد کرد تا از این «رحم اجارهای» خلاصی یابد. اکنون و زمانی که یک سال و اندی بیشتر از انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم -که طی آن مدعیان اصلاحات با تمام توان به حمایت از روحانی برخاستند- گذشته، نشانههای بارزی از عبور دوم خردادیها از وی مشاهده میشود.
طبعاً نباید از عبور دوم خردادیها از روحانی چندان تعجب کرد، چراکه اینان در ابتدای دهه ۸۰ نیز از طرح عبور از رئیس جمهور وقت نیز رونمایی کردند. آنچه موجب تأمل است، عبور این جریان از سازوکارهای قانونی و رسمی کشور است که فعلاً در ادبیات تئوریک استراتژیستهایی، چون حجاریان تجلی یافته است. او اخیراً در مصاحبهای تصریح میکند: «تاکتیک اصلی اصلاحات، سازماندهی نیروها از پایین است. این روش در گسترش احزاب، سازمان آهنین، بسیج تودهای و انواع سازمانهای مردمنهاد متجلی میشود و حتی بعضی مواقع میتوان به نافرمانی مدنی فکر کرد.»
البته حجاریان ۲۰ سال پیش نیز تئوری «فشار از پایین، چانهزنی در بالا» را طرح کرده بود و البته همین تئوری در میدان عمل نیز در فتنه تیرماه ۱۳۷۸ و نیز فتنه ۸۸ از سوی پیاده نظام اصلاحات به محک میدانی گذارده شد. هرچند امثال حجاریان پس از فتنه مدعی پذیرش اشتباهات خود شدند، اما اینک پس از ۲۰ سال بار دیگر زمزمههای بازگشت به همان رویکردهای ساختارشکنانه شنیده میشود.
جالب اینجاست که حجاریان به همین هم اکتفا نکرده و فرمول دقیق بازآرایی نافرمانی مدنی را تجویز میکند.
اینکه اصلاحطلبان دچار طلاق عاطفی از اعتدالیون شدهاند یا با «پس دیدن هوا» مردم را نیز دچار آلزایمر تصور کردهاند، خود مسئلهای در خور بررسی است، اما مهمتر آن است که اعضای تاریکخانه بازیسازی اصلاحات برای سرنوشت کشور چه خوابی دیدهاند و چرا برای تحقق منافع خود به دنبال قربانی کردن امنیت مردم و پیشرفت کشور هستند؟
اگر دقیقتر بنگریم گویا جریانی که بارها عدم پایبندی خود به موازین امنیت ملی و منافع ملی را نشان داده و به روشنی به اثبات رسانده که به جز منافع گروهی و قبیلهای خود به مصلحتی نمیاندیشد، به دنبال ماهیگیری از آب گلآلودی است که نظام سلطه و ضدانقلاب پدید آوردهاند. اگر امریکاییها و صهیونیستها به دنبال تشدید فشارها در قالب جنگ اقتصادی و شناختی علیه جمهوری اسلامی هستند تا با یاری شبکه ضدانقلاب ثبات و امنیت کشور را برهم بزنند، غربگرایان داخلی و تجدیدنظرطلبان سکولار نیز به یاد گذشته دنبال بهرهبرداری از نارضایتیهای موجود هستند تا از این نمد برای خود کلاهی فراهم آورند.
البته اشتباه بزرگ محاسباتی حجاریان و رفقایش این است که نمیتوانند نقش خود را در رقم خوردن وضع موجود انکار کنند و باید مسئولیت عملکرد و کارنامه غربگرایان تکنوکرات را بپذیرند. اگر یک سال پیش پیروزی نامزد رقیب را مترادف با رسیدن قیمت دلار به ۵۰۰۰ تومان قلمداد میکردند باید اکنون در خصوص چند برابر کاهش یافتن ارزش پول ملی به مردم توضیح دهند. در تمام پنج سال گذشته نیروهای جریان دوم خرداد در پستهای کلیدی دولت از کابینه گرفته تا پایینترین سطوح مدیریتی حضور داشتهاند و اتفاقاً اکثریت تیم اقتصادی دولت از همین طیف بودهاند. بیتردید اصلاحطلبان نمیتوانند پای خود را از وضع موجود بیرون کشیده و خود را بیتقصیر جلوه دهند.
به نظر میرسد پس از اشتباهات بزرگی همچون افراطگرایی دوره دوم خرداد، آشوبگری در فتنه ۸۸، سومین اشتباه استراتژیک جریان موسوم به چپ در حال وقوع است. بازی کردن در پازل امریکا و ضدانقلاب همان خطای راهبردی است که در صورت وقوع میتواند هزینههای سنگینی برای دوم خردادیها به همراه داشته باشد. اگرچه نظام اسلامی در دو بار گذشته فرصت توبه و بازگشت اصلاحطلبان را داد، تجدیدنظرطلبان بهتر است چنین مسیری را تجربه نکنند.
@mjakhavan
دانشگاه و تحول راهبردی در علم و فناوری
از مهمترین مؤلفههای اقتدار ملی یک کشور، قدرت علمی است که از ظرفیتسازی در حوزه دانش و فناوری نشئت میگیرد. در کشور ما نیز به برکت انقلاب اسلامی و روحیه اعتمادبهنفس ملی ناشی از آن، گامهای بزرگی در این مسیر برداشتهشده و حوزه علم و فناوری یکی از حوزههای پیشتاز و البته پیشبرنده پیشرفت کشور است. در این میان، دانشگاهها کانون اصلی این حوزه به شمار رفته و انتظار میرود کهنقش فعالتری در این عرصه ایفا کنند.
اینک به مناسبت «روز پژوهش» به مهمترین انتظارات انقلاباسلامی از دانشگاه در این حوزه میپردازیم:
۱- دانشگاه مسئلهمحور: پیشنیاز این تحول دائمی، اصلاح نگاه به دانشگاه است، بهگونهای که در تعبیرات حضرت امام خامنهای (مدظلهالعالی) نیز مشاهده میگردد «درگیر شدن دانشگاه با مسائل کشور» و بهطورکلی «رویکرد مسئلهمحور و کارگشایانه» باید در دانشگاه ساری و جاریشده و نگاه جامعه به دانشگاه نیز بر همین اساس تنظیم گردد. نمونههایی که پیشتر نیز در بیان معظمله مورداشاره قرارگرفته است، همچون حوزههای اقتصاد، صنعت، آسیبهای اجتماعی و زنجیره چرخه تولید و مصرف بهخوبی نشان میدهد که چرخهای پیشرفت کشور تا چه حد منوط به تحول و نقشآفرینی هرچه بیشتر مراکز علمی و بهخصوص دانشگاههاست. اگر در بسیاری از حوزهها کاستیهایی مشاهده میگردد به این نقطهضعف در حوزه دانشگاهی بیارتباط نیست. البته این مهم نیازمند عزمی مدیریتی از سوی مسئولان اجرایی نیز هست که در جای خود شایسته بررسی و مداقه بیشتر است.
۲- تولیدکنندگی دانش: پس از اصلاح نگاه بنیادین، نقطه ابتدایی تحول دائمی در دانشگاهها تبدیل رویکرد «مصرفکنندگی علم» به «تولیدکنندگی علم» است و این مهم تحقق نمییابد مگر با تقویت روحیه خودباوری و اعتمادبهنفس ملی در اصحاب دانشگاه و پژوهش و جوشیدن چشمههای تلاش مجاهدانه و خستگیناپذیر در مسیر جهاد علمی.
۳- تحول در علوم انسانی: نگاه بومی و اسلامی انقلاباسلامی در حوزه دانش و پژوهش در ابعاد مختلفی قابلفهم و مداقه است، اما در حوزه علوم انسانی این نگاه، ویژه و دارای آرمانهای متعالیای است. اکنون نزدیک به چهار دهه است در محافل علمی و حاکمیتی از لزوم تحول در علوم انسانی و اسلامی سازی آن سخن به میان میآید و انصافاً تلاشهایی نیز در این زمینه انجامگرفته، اما معالأسف حاکم شدن نگاه سلیقهای بر برخی مقامهای ذیربط، فقدان برنامه بلندمدت و نیز تلاش بیوقفه جریان غربگرای قدرتمند در حوزه علوم انسانی دانشگاهها، سبب شده عملاً راه زیادی را همچنان در پیش داشته باشیم. اکنون یکی از محورهای تحول دانشگاهها فعال شدن در این مسیر و شتاب بخشی به آن است.
۴- عبور از رکود علمی: در عین تحول اسلامی و بومی در علوم، عبور از رکود و درجازدگی علمی نیز ضرورتهای حوزه علوم انسانی است. علوم انسانی برای آنکه بتواند به پرسشهای مهم و کاربردی جامعه و مطابق با مقتضیات زمانی و مکانی پاسخ دهد، باید از قالبهای کلیشهای عمدتاً ترجمهای موجود که متعلق به سالها پیش و بهدوراز مقتضیات کشور ما تعریف گردیده خارجشده و در این میان میتوان از برخی رهیافتهای روز دنیا که تنوع شرایط جوامع را به رسمیت میشناسند بهره جست.
۵- دانشگاه امیدآفرین: دانشگاه بهعنوان کانون تحرک علمی و مرکز حضور جوانان پرشور، نقش موتور محرک پیشرفت جامعه را هم ایفا میکند و یأس و ناامیدی و یا امیدواری و خودباوری جوانان دانشجو و پژوهشگر دانشگاهی در تغییر گرایشهای مثبت و منفی جامعه مؤثر است. ازاینرو تحول دانشگاه باید در مسیری تعریف گردد که مولد احساسات مثبت و انگیزشهای مفید اجتماعی باشد.
۶- هدفمندی: توجه به هدفمند کردن تحقیقات و پژوهشها» نکته ضروری دیگر برای تحول دانشگاهها است که دو هدف اساسی «تأمین نیازها و حل مسائل کشور» و «رسیدن به اوج و مرجعیت علمی و حضور در جمع سرآمدان جهانی علم» غایت این هدفمندی خواهد بود.
۷- آمایش آموزش عالی: مسئله آمایش آموزش عالی نیز از محورهایی است که در تحول دائمی دانشگاه باید بدان توجه داشت. توجه به این ضرورت، موجب تقسیمکار ملی میان دانشگاهها در بخشهای مختلف علمی و سهولت در همافزایی، برنامهریزی برای رشد علمی و ارزیابی وضع علمی کشور میگردد.
۸- حاکم شدن اسناد بالادستی: در حال حاضر اسناد بالادستی مفیدی وجود دارد که به دلیل اعمال سلایق شخصی مدیریتی و فقدان اندیشه راهبردی در برخی مسئولان، مورد غفلت واقع میشوند. اسنادی همچون «سند آمایش آموزش عالی» و «نقشه جامع علمی کشور» بخش مهمی از اهداف نظام در این حوزه را معین و قابلدسترسی نموده که متأسفانه به دلایلی کمتر موردتوجه قرارگرفته است. به نظر میرسد حاکم شدن سندی همچون «نقشه جامع علمی» نیازمند جهدی تمامعیار از بدنه دانشگاهی است، بهگونهای که به مطالبهای ملی و نخبگانی تبدیل شود.
@mjakhavan
۶- اگر در دوره پیش از انقلاب اسلامی، در برخی از حوزهها و مناطق محدود پیشرفتهایی رخ داده، عمدتاً با حضور و نظارت کارشناسان و مستشاران خارجی بوده و در بسیاری از کشورهای دیگری که هنوز هم جزو اقمار قدرتهای بینالمللی هستند، این روند ادامه دارد. اما آنچه پس از انقلاب اسلامی و در طول ۴۰ سال گذشته رخ داد، جهشهای بزرگی بود که عمدتاً بدون کمک خارجی و با ظرفیتهای درونی ملت ایران رخ داده است.
هزار نکته باریکترازمو همینجاست که اتفاقاً قدرتهای غربی در طول ۴۰ سال گذشته نهتنها هیچ کمکی به پیشرفت ایران نکردند، بلکه از هیچ تلاشی برای توقف، مانعتراشی و انحراف مسیر پیشرفت ملت ایران فروگذار نکردند. تمام پیشرفتهایی که در چهلمین بهار انقلاب از آنها یاد میشود، در حالی رخداده است که هشت سال جنگ تحمیلی و ۴۰ سال تحریمهای متعدد و روزافزون اقتصادی بر کشور ما تحمیل شد و اگر الطاف آشکار و پنهان الهی و ایمان و اراده ملت ایران نبود، این پیشرفتها محقق نمیشد. از این منظر باید گفت: مسیر ما در پیشرفت طی این ۴۰ بسیار متفاوت و دشوارتر از بسیاری از کشورهای مشابه بوده، در نتیجه پیشرفت ایران در ۴۰ سال اخیر از عیار بالاتری برخوردار است. در مجموع باید گفت: هرچند هنوز راه درازی را تا رسیدن ایران به قلل متعدد پیشرفت داریم، اما طی ۴۰ سال گذشته بهرغم فراز و نشیبها، دامنههای این قلل را پیمودهایم و در جهت مسیر همهجانبه رهاوردهای بسیاری داشتهایم.
آیا حقیقتاً پیشرفت کردهایم؟
اینک در چهلمین بهار انقلاب اسلامی، سخن از دستاوردهای انقلاب اسلامی و بهخصوص مقایسه میان وضعیت کنونی کشور و دوره پیش از انقلاب اسلامی، بسیار است. در این میان مغرضان و دشمنان انقلاب گاه تلاش میکنند، دستاوردها را ضعیف و ناچیز و حتی پسرفت معرفی کرده و آنگاهکه در مقابل بزرگی این دستاوردها، ناتوان قرار میگیرند، آنها را نتیجه گذر زمان و طبیعی معرفی و ادعا میکنند اگر انقلاب اسلامی رخ نمیداد نیز این پیشرفتها حاصل میشد و در همه جای دنیا اتفاق میافتاد. برای آنکه به این ادعا پاسخ دهیم، باید به چند نکته مهم توجه کنیم:
۱- بخشی از دستاوردهای انقلاب اسلامی، ناشی از ذات آن و در مسیر آرمانهایی بوده که به خاطر تحقق آنها انقلاب به وقوع پیوسته است. مهمترین نمونه اینگونه از دستاوردها را در «استقلال همهجانبه» خصوصاً در حوزه استقلال سیاسی و نیز «مردمسالاری دینی» دانست که سبب شده نه اراده بیگانگان که اراده ملت ایران بر این مرزوبوم حاکم باشد. بیتردید در صورت تداوم حکومت پهلوی، نمیتوانستیم انتظار تحقق استقلال و مردمسالاری را از حکومت مستند وابسته وقت داشته باشیم.
۲- پیشرفت زمانی در خور بالندگی است که «همهجانبه» و «چندبعدی» باشد. بدون شک ترقی تکبعدی و کاریکاتوری و یا قربانی کردن بخشی از عرصههای هویت و عزت ملی بهپای ترقی و توسعه جای تحسین ندارد. هنر انقلاب اسلامی این بوده است که در عین استقامت و پیشرفت در عرصه استقلال سیاسی به دستاوردهای اقتصادی و علمی بزرگی نائلآمده و مشابه برخی کشورها، استقلال، عزت ملی و ارزشهای فرهنگی خود را قربانی توسعه اقتصادی نکرده است.
۳ - بخشی از دستاوردهای انقلاب اسلامی، ناظر به بهبود جایگاههای ایران در عرصه بینالمللی و در مقایسه با دیگر کشورها است. نمونه بارز آن را میتوان در بهبود چشمگیر «شاخص توسعه انسانی» و نیز «رشد شتابناک علمی» مشاهده کرد. بیشک اگر روند پیشرفت ایران طبیعی و بر اثر گذر زمان بود، پشت سر گذاردن کشورهای مشابه و منطقه و دست یافتن به رتبههای برجسته در عرصههای راهبردی محقق نمیشد.
۴- مطالعه دقیق تحولات سیاسی اجتماعی اقتصادی ایران، خصوصاً در دهه ۵۰ شمسی نشان میدهد روندی که در سالهای حکومت پهلوی دنبال میشد، دقیقاً در خلاف مسیری بود که در این سالها پیمودیم و پیروزی انقلاب رویدادی بود که این روند را متوقف و روند جدیدی مبتنیبر اهداف و آرمانهای انقلاب ترسیم کرد. برخی از مصادیق مهم این تغییر روند عبارتاند از:
الف- در مدل توسعه پهلوی، با الگوی تمدننمایی ویترینی تلاش میشد در مرکز کشور و بهویژه شمال تهران نمادهایی از توسعه از قبیل: ساختمانها، بزرگراهها و... ساخته شود و این در حالی بود که بیشتر کشور در محرومیت مطلق قرار داشتند. هنگامیکه در سال ۱۳۵۷ شاه ایران را ترک کرد، نیمی از جمعیت کشور از بیسوادی و فقدان برخورداری از اولین تسهیلات زندگی مانند آب و برق رنج میبردند. وقوع انقلاب اسلامی، این رویکرد توسعه را متوقف و توجه ویژهای را به مناطق محروم کشور کرد و عدالت در توسعه را حاکم ساخت.
ب- در سالهای پایانی دوره شاه روند متکی ساختن کشور به صادرات نفت خام تا حدی پیش رفت که ایران به مسابقه صادرات نفت خام با عربستان سعودی روی آورد و بیشک اگر این روند منفی ادامه مییافت علاوه بر آلودگی هرچه بیشتر اقتصاد ایرانی به خامفروشی نفت، ثروتی که برای چندین نسل باید به مصرف برسد، در اثر جاهطلبی پهلویها به باد میرفت.
ج- هر چند رژیم پهلوی از ابتدا در راستای مأموریت وابستهسازی فرهنگی، کمر همت به نابودی مظاهر دینی و ایمانی جامعه بسته بود، اما در دهه ۴۰ و ۵۰ سرعت و وسعت تلاش پهلویها برای دینزدایی از جامعه ایران، شدت بیشتری گرفت و با کمک درآمد نفتی، تقلای شدیدی را برای بیدین و فاسد کردن نسل جوان را در پیش گرفتند. بیشک اگر دم مسیحایی روح خدا موجب بیداری جامعه و خیزش علیه دشمنان دین و خدا نمیشد، اکنون شاهد بروز ناهنجاریهای بهمراتب تلختری در حوزه فرهنگی و سبک زندگی از وضع کنونی بودیم. چراکه اگر اکنون نیز ضعفهایی در حوزه فرهنگی به چشم میخورد، اما کلیات حکومت برخلاف رژیم گذشته در مسیر فاسدسازی و بیدین سازی جوانان حرکت نمیکند و بر عکس حمایتهایی هرچند ناکافی از تبلیغ دین و ارزشهای اسلامی میکند.
۵- علاوه بر موارد فوق بخشی از رهاوردهای انقلاب کبیر اسلامی ناشی از بعد پیش برندگی و تأثیر شگرفی است که این انقلاب بر اندیشه و روحیه انسانی گذارده است. باور به «میتوانیم» و «امکان حیات بدون وابستگی به ابرقدرتها» در تقویت روحیه «اعتمادبهنفس ملی» خصوصاً در جوانان، ایران را از کشوری تحت سلطه بیگانه و مدیریت مستشاران خارجی به کشوری در حال پیشرفت با اراده و اندیشه جوانان و نخبگان خود تبدیل کرد.
JAVAN97.11.23.pdf
6.22M
سرمقاله روزنامه جوان
۲۳ بهمن ۱۳۹۷
"اکنون نوبت مسئولان است"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تمسخر انتخابات غير دموکراتیک آمریکا توسط «تروِر نوآ» کمدین معروف آمریکایی
@mjakhavan
ترور از قبل هماهنگ شده؟!
در امتداد اظهارات جنجالیای که هر روزه از رئیس جمهور سابق شنیده میشود، جدیدترین آن البته هم به نوعی پرهیاهو و در عین حال قابلتأملتر است. اکنون فیلمی در فضای مجازی در حال انتشار است که در یکی از جلساتی که در حضور احمدینژاد برگزار شده، فردی از او میخواهد در مورد ترورش (!) توضیح دهد و احمدینژاد هم که گویا آمادگی ذهنی دارد فوراً پاسخ میدهد که من هم معتقدم ترور جدی است. او پس از بیان چند جمله به یک کانال تلگرامی اشاره میکند که گویا او را تهدید کرده است.
البته آگاهان و ناظران سیاسی به نیکی میدانند کسانی معمولاً با ادعاهایی پرطمطراق و حتی هشدارهایی از این دست تلاش میکنند خود را به میانه فضای رسانه و توجه افکار عمومی بکشانند. از این رو شاید پرداختن به چنین ادعاهایی چندان منطقی نباشد، اما از آنجا که ممکن است حتی برخی داستانسراییها مورد سوءاستفاده دشمن قرار گیرد، لازم است چند نکته مورد اشاره قرار گیرد:
۱- بررسی کانال تلگرامی یادشده آن را فاقد هویت روشن نشان میدهد و در عین حال برخی فعالان فضای مجازی بر اساس برخی قرائن، ادارهکنندگان این کانال را نزدیک به برخی کانالهای جریان انحراف میدانند. حتی اگر این ادعا را هم نپذیریم، چگونه آقای احمدینژاد بر اساس مطلب یک کانال ناشناخته و نه چندان مؤثر جان خود را در معرض خطر میبیند نکته قابل تأملی است!
۲- سابقه رفتاری آقای احمدینژاد مشخص است. او که در گذشته بر نترس بودن و شجاعت خود بارها تأکید داشته و حتی در مقام عالیترین مسئول اجرایی کشور سادهترین پروتکلهای حفاظتی را نادیده میگرفته است، چگونه اکنون که مسئولیت اجرایی ندارد تهدید یک کانال بی نام و نشان را جدی میگیرد؟ کدام احمدینژاد واقعیتر است؟
۳- آنهایی که سن بیشتری دارند یا تاریخ یادشان هست، میدانند چند روز به پایان سال ۷۸ و در اوج دوره موسوم به دوم خرداد بود که یکی از چهرههای جنجالی طیف مدعی اصلاحات هدف تیراندازی قرار گرفت و از فردای آن روز روزنامههای زنجیرهای انگشت اتهام را به سوی نیروهای بسیجی و انقلابی نشانه رفتند. اتفاقاً با تلاش حفاظت اطلاعات سپاه ضارب اصلی و تیم همکارش بازداشت شدند و در جریان محاکمات روشن شد که برخی از اعضای تیم این عملیات از حامیان دوم خرداد بودهاند.
مرور کل آن ماجرا نشان میدهد جریان تجدیدنظرطلب افراطی به دنبال سناریوسازی برای حمله به انقلابیها بوده است. آقای احمدینژاد که آن روزها خود را برای کاندیداتوری در انتخابات مجلس ششم آماده میکرد احتمالاً این ماجرا را به خوبی به یاد دارد. آیا تجدیدنظرطلبان افراطی و تئوریسین مجروح شان از این جنجال طرفی بستند که امروز احمدینژاد و یارانش به دنبال کپیبرداری از سناریوی آنها هستند؟
۴- همانگونه که پیشتر نیز اشاره شد کلیت چنین جنجالآفرینیهایی که بر مبنای «الغریق یتشبث بکل حشیش» انجام میگیرد، قابل درک است؛ اما باید از باب تذکر به رئیس جمهور محترم سابق عرض کرد بهتر نیست این «دیدهشدن برای فراموش نشدن» به همان حرکتهای تبلیغاتی معمولش منتهی گردد و وارد سناریویی نشود که طی آن دشمنان فرصتطلب امیدی برای ناامن جلوه دادن ایران اسلامی و اتهام افکنی به نظام پیدا کنند؟ آیا بهتر نیست به جای القای ناامنی و ایجاد نگرانی برای مردم، بر همان تاکتیک «سوپرمننمایی» تمرکز کند؟
@mjakhavan
سخنرانی امام در دیدار فرستاده پاپ ( اسقف هانیبال بوگینینی )
ساعت 4 بعدازظهر 19 آبان 1358 / 19 ذی الحجه 1399- قم
بسم الله الرحمن الرحیم
من اگر در این موقع حساس، مقامات دیگر تقاضای ملاقات کرده بودند برای این موضوع نمی پذیرفتم، لکن مقام روحانیت ملت مسیح و پاپ اعظم احترامی دارند که ما پذیرفتیم و اتفاقاً خوشحال هم شدم از اینکه ایشان پیام فرستاده اند تا من مطالبی که باید به ایشان تذکر بدهم، تذکر بدهم.
من و ملت ما، بلکه ملتهای مستضعف جهان ـ اعم از مسلمین و نصاری و غیر آنها ـ یک نقطۀ ابهام پیش ماست که من میل دارم این نقطۀ ابهام را تذکر بدهم. گوش سی و پنج میلیون جمعیت ایران که پنجاه سال است در زیر یوغ استعمار و فشار خصوص امریکا، و اخیراً فشار خصوص آقای کارتر هستند، و گوش میلیونها جمعیت مستضعف، انتظار نوازشی از مقام روحانیت پاپ داشت؛ نوازش پدرانه ای که لااقل استفسار از حال این مستضعفین باشد، و نسبت به مستکبرینی که به اینها ظلم شده است، و در زیر فشار ظلم بودند، هشیاری داده شده باشد، میانجیگری شده باشد بین ملتهای مستضعف و آن ابرقدرتها که خودشان را مسیحی معرفی می کنند. و گوش ما همچو ندای روحانی ای را نشنیده است تا حالا. چه شده است که ما پنجاه سال کشته دادیم؛ کشته های دستجمعی، در حبس بودیم؛ حبسهای غیرانسانی که بهترین افراد این ملت را در آنجا شکنجه های غیرانسانی می دادند، و یک میانجیگری در کار نبود. و آقای پاپ اعظم به فکر این نیفتادند که از این ملت مستضعف پشتیبانی کنند، یا لااقل میانجیگری کنند که ایشان دست از سر این مستضعفین بردارند. چه شد که امروز که ملت ما، جوانهای ما که سالهای طولانی تحت فشار و تحت رنج بودند، رفته اند و این چند نفری که در آن لانۀ جاسوسی به سر می بردند و عامل توطئه و جاسوسی بر ضد ملت ما بودند، بلکه بر ضد منطقه، و قراین و شواهد در این امر زیاد است، و بزرگتر شاهد اینکه تمام پرونده ها را و چیزهایی که در آنجا بوده است تا توانستند آنها را بدل به یک پودری کردند که قابل استفاده دیگر نیست.
هدایت شده از فرهنگی حوزه صالحیه
علاج دردهای مزمن کشور در انتخابات پرشور و انتخاب اصلح است.
آیت الله خامنه ای (مدظله)
_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_
🔻معاونت فرهنگی مدارس علمیه صالحیه، بانو امین، فاطمه الزهرا (س)، حضرت قائم (عج) و سیده النساء (س) برگزار مینمایند؛
💠 نشست بصیرت افزایی با موضوع
جریانشناسی انتخابات 1400
🎤 با سخنرانی؛
جناب آقای محمد جواد اخوان
(ریاست محترم اندیشگاه گفتمان)
📆 زمان: دوشنبه 10خرداد 1400
ساعت 16:45
💻 در بستر اسکای روم به آدرس؛
https://daneh.ir/demo2/mod/lmskaranskyroomtwo/view.php?id=17748
✅ ورود برای عموم مردم آزاد است.
https://eitaa.com/farhangi_salehiye
کانال خبری روزنامه جوان در شبکه اجتماعی ایتا راه اندازی شد
➕ https://eitaa.com/newsjavan
اینستاگرام | توییتر | تلگرام | ایتا | روبیکا
این پست را به اشتراک بگذارید 📢
🌎 @NewsJavan
فتنه مُرجِفون
#سرمقاله #روزنامه_جوان
قسمت اول
✍ محمدجواد اخوان
فتنهها معمولاً در فضای غبارآلود و پرابهام شکل میگیرند و آنچه بر آتش فتنه میافزاید «شایعات و شبهات» است. در فتنهای که این روزها بخشهایی از جامعه ما را تحت تأثیر خود قرار داده نیز همینگونه است و این شایعات و شبهات است که در نبود اطلاعرسانی صحیح، عواطف و احساسات را برمیانگیزد و خشم و غضب را بر رفتار انسانها حاکم میکند.
از همان ساعات اولیه نشر خبر به کما رفتن خانم امینی، بدون هیچ دلیل و مدرکی پلیس متهم به ضرب و شتم وی میشود و همین شایعه احساسات و هیجان عمومی را تحریک میکند. در ادامه با فوت وی، طیف وسیعی از اصلاحطلبان و ضدانقلاب خارجنشین گرفته تا سلبریتیها و رسانههای بیگانه با به کار بردن کلمه «کشته شدن» نهاد انتظامی را متهم به قتل وی میکنند، بیآنکه سندی داشته باشند. گزارشهای پزشکی هیچگونه آثاری از ضرب و شتم را نشان نمیدهد، اما یک پزشک دست چندم در اینترنت بر اساس یک عکس مدعی خونریزی مغزی او میشود و بلافاصله این ادعای بیمبنا بر افکار عمومی چنبره میزند. در ادامه خانواده آن مرحومه مدعی سلامت و عدم سابقه بیماری وی میشوند، حالآنکه مدارک کاملاً مستند پزشکی وی نشان از سابقه بیماری و حتی جراحی وی دارد. در همه این ماجراها تنها و تنها خبرهای بیاساس و شایعات بیمبنا است که افکار عمومی را جریحهدار و هیجانی کرده و نتیجه آن به خیابان آمدن افراد بیاطلاع است.
ماجرای شایعهسازی و شایعهپراکنی البته داستان تازهای نیست و گاه حتی رسانههای معتبر نظام سلطه نیز در این بازی وارد میشوند. ادعای دروغ رویترز در مورد تلفات حوادث آبان ۱۳۹۸ و دروغ آشکار و حیرتآور نیویورکتایمز در مورد سلامتی رهبر معظم انقلاب اسلامی در هفتههای اخیر بهخوبی نشان میدهد تحریک افکار عمومی برای دشمن تا چه حد مهم است که حتی حاضر است از اعتبار رسانههای باسابقه و شناختهشده خود نیز هزینه کند.
در صدر اسلام نیز جریان باطل از همین روش استفاده کرده و اتفاقاً در قرآن کریم نیز بدان اشاره شده است. خداوند متعال در آیه ۶۰ سوره مبارکه احزاب از «مرجفون» در کنار منافقان و بیماردلان بهعنوان دشمنان پیامبر نام میبرد. «رَجَفَ» به معنای ایجاد تشویش، ترس و اضطراب در جامعه است و مرجفون کسانی هستند که شایعات تشویشآور و اضطرابآفرین را در جامعه نشر میدهند. مرجفون یا همان خبرسازان دروغین و شایعهپراکنان با ایجاد شایعات و خبرهای دروغ و نادرست و بیاساس، امنیت روانی جامعه را به هم میریزند و با جنگ روانی، آرامش جامعه و نظام اسلامی را تهدید میکنند.
ادامه دارد
💠 @mjakhavan
حجاب، راهپیمایی و انتخابات
#سرمقاله #روزنامه_جوان
✍ محمدجواد اخوان
معمولاً پس از هر راهپیمایی ملی یا انتخابات سراسری، تصاویری منتشر میشود که حاکی از حضور افرادی است که ظاهر و پوشش آنها با عموم متشرعین متفاوت است و همین امر مستمسکی در اختیار برخی قرار میدهد تا مدعی شوند که حکومت در مقابل پوشش اینها و سایر افرادی شبیه به اینها در مقاطع غیرانتخابات و راهپیمایی استاندارد دوگانه دارد و میپرسند چرا در اوقات دیگر همین افراد با برخورد گشت ارشاد مواجه میشوند و در اینجا برعکس تجلیل هم میشوند؟
برای بررسی این ادعا و پاسخ منطقی به آن باید نخست ببینیم حجاب از نظر قانونی چیست و در حال حاضر گشتهای پلیس امنیت اخلاقی چگونه این قانون را اجرا میکنند. بر اساس قانون مجازات اسلامی، رعایت نکردن حجاب شرعی جرمانگاری شده است و کسی که حداقل آشنایی با شریعت داشته باشد، میداند آنچه در فقه بهعنوان حجاب زنان تلقی شده با نوع پوشش تعدادی از بانوان جامعه ما -که کم هم نیستند- فاصله زیادی دارد. اما بیشتر این خانمها همهروزه به خیابان میآیند و تعداد بسیار کمی از کل این خانمها با اعمال قانون از سوی گشت امنیت اخلاقی – یا آنگونه که معروف است، گشت ارشاد- مواجه میشوند. در واقع این قانون در حال حاضر تقریباً اجرا نمیشود. حتی پلیس هم این ادعا را ندارد -و چهبسا امکانش هم مهیا نباشد- که به دنبال اجرای کامل ضوابط این قانون باشد. پس پلیس امنیت اخلاقی چه میکند؟
مبنای قانونی عمل پلیس امنیت اخلاقی، مواد قانونی دیگری است که به جرمانگاری هنجارشکنی در پوشش اشاره دارد. هنجارشکنی لزوماً به معنای تخلف و تخطی از هنجارها نیست، بلکه مخالفت و ضدیت و زیرپاگذاشتن بابرنامه و هدفدار هنجارها است. هنجارشکن کسی است که تعمداً میکوشد با هنجارهای جامعه مبارزه کند و آنها را زیر پا نهد. روشن است که عده بسیار بسیار کمی از خانمهایی که حجاب شرعی را کاملاً رعایت نکردهاند، در این زمره هستند و بیشتر این خانمها چنین نیت و هدفی ندارند. همین دسته بسیار کم مخاطب گشت معروف به ارشاد هستند و البته آنگونه که پلیس میگوید ابتدا به آنها تذکر لسانی داده و از آنها درخواست میشود وضعیت پوشششان را درست کنند و تنها در صورت تمرد (که شاید نشانهای از همان نیت هنجارشکنانه باشد) به مقر انتظامی منتقل میشوند.
حال ممکن است نقدهایی به همین روش پلیس باشد، ضوابط عمل به دقت تعریف نشده باشد یا اصلاً در اجرای آن نیز دقت کافی به عمل نیاید، در مصداقیابی هنجارشکنی اشتباه شود و مواردی مشاهده شود که عرفاً هنجارشکن تلقی نشوند، اما مورد مخاطب و برخورد پلیس قرار گیرند یا حتی نوع برخورد و تذکر پلیس به گونه صحیحی نباشد. در ماجرای مهسا امینی نقدهایی در این خصوص وارد شده است. همه اینها ممکن است، اما موضوع این بحث نیست، مسئله ما در اینجا این است که ضابط قانون اساساً به دنبال اعمال حجاب قانونی نیست و هدف آن جلوگیری از هنجارشکنی است.
اما در مقابل آن خانمیکه در راهپیمایی ملی شرکت میکند و با رأی خود در انتخابات علاقهاش را به میهنش نشان میدهد، در واقع نشان میدهد که به هنجارها و ارزشهای عمومی این جامعه علاقهمنداست و حتی اگر در عمل به برخی از آنها موفق نباشد، به دنبال برهم زدن آنها و مبارزه با این هنجارها نیست. اصل حضور او در یک اقدام ارزشمند ملی نشان از حاکمیت ارزشها بر ذهن و فکر او دارد و عدم موفقیت در رعایت همه ضوابط این ارزشها را نمیتوان بهمنزله اراده بر مقابله با این ارزشها دانست. بنابراین، روشن است که وضعیت این بانوان اساساً با آن اقلیت هنجارشکنی که قبلاً اشاره شد متفاوت است.
رهبر معظم انقلاب اسلامی سال ۱۳۹۱ در خراسان شمالی به نمونهای از همین موارد اشارهکرده و فرمودند: «بعضی از همینهایی که در استقبالِ امروز بودند و شما الآن در این تریبون از آنها تعریف کردید، خانمهایی بودند که در عرف معمولی به آنها میگویند «خانم بدحجاب»؛ اشک هم از چشمش دارد میریزد. حالا چه کار کنیم؟ ردش کنید؟ مصلحت است؟ حق است؟ نه، دل، متعلق به این جبهه است؛ جان، دلباخته به این اهداف و آرمانهاست. او یک نقصی دارد. مگر من نقص ندارم؟ نقص او ظاهر است، نقصهای این حقیر باطن است؛ نمیبینند. «گفتا شیخا هر آنچه گویی هستم / آیا تو چنان که مینمایی هستی؟». ما هم یک نقص داریم، او هم یک نقص دارد. با این نگاه و با این روحیه برخورد کنید. البته انسان نهی از منکر هم میکند؛ نهی از منکر با زبان خوش، نه با ایجاد نفرت.»
💠 @mjakhavan
radio-goftego-01_07_19-16 00(1).mp3
14.4M
برنامه رادیویی «امواج شبهه» رادیو گفت و گو با حضور محمدجواد اخوان
@mjakhavan
radio-goftego-01_07_19-16 30.mp3
14.4M
برنامه رادیویی «امواج شبهه» رادیو گفت و گو با حضور محمدجواد اخوان
@mjakhavan
⭕️نشست برخط «چرا غرب از اغتشاشات در ایران حمایت می کند؟» واکاوی ابعاد رسانه ای و اجتماعی اغتشاشات اخیر
🔻با حضور: دکتر محمد جواد اخوان
«مدیرعامل و مدیرمسئول روزنامه جوان»
⌛️ جمعه ۲۲ مهر ماه - ساعت ۱۹
🌐 کانال روبیکا بصیرت:
https://rubika.ir/baseeratt
"اللَّهُمَّ وَ مَنْ أَرَادَنِي بِسُوءٍ فَأَرِدْهُ وَ مَنْ كَادَنِي فَكِدْهُ"
خدايا و هر كه با من بد انديشد تو مجازاتش كن و هر كه مكر ورزد به كيفرش برسان.
#دعاء_كميل
چه زود بومرنگ آشوب به سوی مبدا بازگشت!#فرانسه
https://twitter.com/mjakhavan/status/1583508935570386945