حوزه و انقلاب اسلامی
سلسله یادداشتهای #تبار_انحراف (قسمت اول)
🔳 صدای خمینی در گوش ما
🔰 «معنا ندارد، دولت اسلامى ايران با دولتى كه هيچ اعتقادی به اسلام و اخلاقِ بشريت ندارد، سر ميزِ اصلاح بنشيند. ايران همانطور كه سيلى زد به اين موجودِ مفلوك، به سيلى زدن و به پسگردنى زدنِ خودش ادامه مىدهد؛ تا آن چيزهايى كه بايد زير بار بروند، با فشار نظامى ايران و فشار ملت ايران، تحقق پيدا بكند. ملت ايران اگر مىخواست كه صلح امريكايى بكند، همان اول از امريكا جدا نمىشد و جاسوسان او را بيرون نمىكرد.»(۱)
▫️شما متنی تازه، اما به قدمت ۴۲سال را مطالعه کردید. این سخنان، متعلق به امام خمینی است. او روحِ انقلاب ماست. صدای قدسیاش همچنان، از اعماقِ تاریخ، به گوش میرسد.
▪️این روزها که گروهی موسوم به «مجمع مدرسین و محققین حوزه»، بیانیهای فرومایه منتشر کردند؛ در حالی که کودکانِ ایران، از توحش صهیونیسم، در خون خود میغلتند؛ حقاً مایهی تأسف است!
▫️در آن بیانیه، با بیشرمی تمام، توصیه به آزادی زندانیان سیاسی و رفع حصر خیانتکاران نظام آمده است. در بُحبوحهی جنگ، چه وقت مطرح کردن این موضوع است؟! آنها با ادبیاتی که قبلا هم به وسیلهی آن زخمها زدهاند؛ پیشنهاد استفاده از نظر کارشناسان میدهند. گویی «کارشناسان» در ادبیات ایشان، یعنی کسانی که از هیچ تلاشی برای تحویل ایران به آمریکا مضایقه نمیکنند.
▪️وقتی فرماندهانِ زبدهی جنگی ما، نسخهی «مجازات اسرائیل تا بهحد بیمه شدن ایران» را میپیچند؛ وقتی که اعلام میکنند: آتشبس، یعنی دادن فرصت بازیابی و حملهای قویتر از سوی دشمن؛ دیگر جای هیچ حجتی باقی نیست. اسرائیل از ابتدا قدرت جنگ طولانی نداشت. بنابراین در ایجاد اغتشاش داخلی ایران، حسابی جدی باز کرد. حالا که ایران را سراسر متحد و یکپارچه میبیند؛ به فکر آتشبس افتاده.
💢 عجیبتر اینکه «مجمع»، اشاره به «عدم ایجاد پراکندهگویی و گاه متناقض» نیز کرده. وقتی کارشناسان وطن با سخنان مذکور، اتمام حجت کردند؛ شما خود عاملِ دو قطبی و مُخلِّ انسجام ملی هستید. شرم بر شما باد! بلافاصله پس از هشدارِ رهبر حکیم انقلاب، پیشنهاد «صلح» در «ده قدمیِ خیمهی معاویه» میدهید. پیش کشیدن بحث کهنهی مذاکره و دیپلماسیِ به اصطلاح صلحطلبانه، قبلا مایهی شهادت سردارِ دل ما شد. لطفاً بیش از این، دلِ ایران را داغدار نکنید!
💢 عطش خونخواهی حاج قاسم، در جان ما شعلهور است. شرارهی این انتقام، سراسرِ رژیم غاصب را در آتش خود فرو خواهد بلعید. ما نیک میدانیم: جنگ، ادامهی سیاست در میدان نظامی و مذاکره، ادامهی جنگ در میدان دیپلماسی است. ما دو بالِ «میدان» و «دیپلماسی» را جز برای نابودی اسرائیل به پرواز در نخواهیم آورد.
(۱): صحیفه امام؛ ج۱۸، ص۶۸
✍️ یادداشت اختصاصی // محمدحسین نجفی
#یادداشت
#تبار_انحراف
#مجمع_مدرسین_و_محققین_حوزه
📮 سایت | ایتا | آپارات | ویراستی | روبیکا
حوزه و انقلاب اسلامی
سلسله یادداشتهای #تبار_انحراف (قسمت دوم)
🔳 آغاز یک انشعاب
▫️به گفتهی سیدحسین موسوی تبریزی، مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم، در تاریخ دوم خرداد ۱۳۷۶ بنیانگذاری شد. اما با لحاظ نوشتن اساسنامه و روند اداری در وزارت کشور، از سال ۱۳۷۸ رسما آغاز به کار کرد. مجمع مدرسین در تقابل با اندیشهی جامعه مدرسین تشکیل شده بود. این اختلاف، ریشهای در تاریخ دههی شصت ایران داشت.
▪️پس از شهادت آیتالله بهشتی، حزب جمهوری به دو طیف راست و چپ تقسیم شد. طیف راست، تکیه بر «فقه سنتی» و لزوم اجرای احکام اولیه اسلام داشت. در برخی موارد نیز اعتقادی به قانونگذاری در مجلس نداشت. آنها به کاهش نقش دولت در اقتصاد و همچنین اقتصاد باز معتقد بودند. طیف چپ، خود را طرفدار «فقه پویا» و رجوع به احکام ثانویه اسلام میدانست. قائل به قانونگذاری در مجلس، سیاستهای بسته اقتصادی دولت و اقتصاد کنترلی بود.
▫️پس از انحلال حزب جمهوری در خرداد۶۶، «جامعه روحانیت مبارز» و «جامعه مدرسین حوزه» -که طرفدار فقه سنتی بودند- از مهمترین تشکلات سیاسی شمرده میشدند. اما در آستانهی انتخابات سومین دوره مجلس، برخی اعضای جامعه روحانیت، در ارائه فهرست مشترک با رؤوسای خود به اختلاف خوردند.
▪️اختلاف اینبار به حدی جدی بود که پادرمیانی شخصیتهای مرضیالطرفینی چون هاشمی رفسنجانی، نتوانست اختلاف را حل کند. بنابراین، هنگامی که مرتضی الویری و هادی غفاری از فهرست «جامعه» حذف شدند؛ کروبی برآشفت و چندی بعد به علت بیماری در بیمارستان بستری شد.
خوئینیها و محمد خاتمی که برای عیادت وی رفته بودند، باهم به این نتیجه رسیدند که دیگر نمیتوانند زیر پرچم جامعه روحانیت باشند. و هنگامهی آن رسیده بود که ساز استقلال کوک کنند.
▫️به این ترتیب، نطفهی «مجمع روحانیون مبارز» در بیمارستان بسته شد. این اقدام، با تأیید امام خمینی نیز روبهرو شد. ایشان در پاسخ به نامه مؤسسان مجمع فرمودند: «انشعاب تشکیلاتی برای اظهار عقیده مستقل و ایجاد تشکیلات جدید به معنای اختلاف نیست.»
برخی تحلیلگران معتقدند: امام مایل بود رهبری جریانهای سیاسی به دست روحانیت باشد. همچنین، کشور به سمت یک قطبی در جریانهای سیاسی حرکت نکند. برخی دیگر نیز بر این اعتقادند: سید احمد خمینی نقش اصلی را در شکلگیری این تشکل داشته و تمایل به طرف چپ داشت. در هر صورت، تاریخ ایران، شاهد دو قطبی شدن رهبریِ روحانیت شد.
▪️مجمع مدرسین حوزه، عبارت از شاگردان «منتظری متأخر» بودند. افرادی چون: سیدحسین موسوی تبریزی، سیدمحمدعلی ایازی، داود فیرحی، محمدتقی فاضل میبدی، محمد سروشمحلاتی و... این مجمع را تشکیل میدانند. پس از سخنرانی معروف مقام معظم رهبری در خردادماه ۱۳۸۸ و ناظر به فتنهای که در حال انجام بود؛ این مجمع اولین بیانیه جدی خود را در حمایت از فتنهگران صادر و اعلام موجودیت کرد.
💢 این مجمع، همیشه خوراک محتوای رسانههای معاند را در بزنگاههای تاریخی فراهم آورده است. نویسنده، به همین یک نمونه اکتفا کرده و باقی را به ارجاعات مخاطب حواله میدهد. وقتی سخنانشان، در بلندگوهای دشمن شنیده میشود؛ آیا این سوال را از خود نمیپرسند که «مجمع مدرسین حوزه» هستند یا «دلالان رژیم غاصب صهیونیسم»؟
✍️ یادداشت اختصاصی // محمدحسین نجفی
#یادداشت
#تبار_انحراف
#مجمع_مدرسین_و_محققین_حوزه
📮 سایت | ایتا | آپارات | ویراستی | روبیکا
حوزه و انقلاب اسلامی
سلسله یادداشتهای #تبار_انحراف (قسمت سوم)
🔳 اسلامِ رحمانی؛ نه رحمانی، نه اسلامی
▫️اسلام التقاطی، اسلام سرمایهداری، اسلام سوسیالیستی، اسلام سلطنتی، اسلام رسالهای، اسلام سبز، اسلام سیاه، اسلام صورتی و انواع و اقسام قرائتهای مختلفی از اسلام بر دهانها راه افتاده تا «خط انتقال معارف اسلام ناب» کمرنگ شود. «يُريدُونَ أَنْ يُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ يَأْبَي اللَّهُ إِلاَّ أَنْ يُتِمَّ نُورَهُ وَ لَوْ کَرِهَ الْکافِرُونَ» (میخواهند نور خدا را با دهانهایشان خاموش کنند. و خداوند دست برنمیدارد؛ جز تا وقتی که نور خود را تمام و کامل کند. گرچه کافران برنتابند.)
▪️اسلام رحمانی، یکی از خوانشهای منحرفِ از اسلام است. و توسط «مجمع مدرسین حوزه» ترویج میشود. ایشان برای عاری کردن اسلام از هرگونه خشونت و شدادت، مؤلفه «استکبارستیزی» و مبارزه علیه زورگویان را از شعائر اسلامی حذف میکنند. اسلام رحمانی، دین را از سیاست جدا میداند. طبعاً «آخوندِ خوب» از نظر اینان، آن طلبهی اتوکشیدهای است که سخنرانیهای لوس دارد.
▫️اما نگارنده، همچنان به نوایِ پرآوازه و حماسی حضرتآقا در خطبههای دههی شصت، سرمست است! آن سخندانِ قهاری که به «موعظه» بسنده نمیکند. اسلام را در گوشهی حجره محبوس نکرده. بانگ سیاسی اسلام و حمایت از «انسان»، در شؤون مختلفش سر میدهد. اسلام ناب، اسلامِ «مبارزه و تحقق» است.
▪️میخواهند مثل بچههای فسقلی و بانمک، گوشهی نیمکت بنشینیم که مباد برچسپ «خشونتطلب» بر ما بخورد؟! چطور از خشونت صحبت میکنید درحالی که زوزههای صهیونیسمِ وحشی، گوشِ فلک را کر کرده؟! با مفهوم «رحمانیتِ اسلام» هرچه میخواهید میکنید؛ تا خیانتکاران و عوامل فتنه در کَنَف اسلام، به خشکاندن ریشهاش سرخوش باشند؟! انسان، مظهر هر دو صفتِ جمال و جلال باریتعالی است.
▫️بیش از این ادامه ندهم. بیایید از شهدِ شیرین بیانات رهبری بنوشیم:
🎙«گاهى شعارهاى بهظاهر اسلامى داده میشود كه باطناً اسلامى نيست. از جمله چيزهايى كه اخيراً خيلى رايج شده «اسلام رحمانى» است. خب، كلمهى قشنگى است، هم اسلامش، هم رحمانىاش قشنگ است؛ امّا يعنى چه؟ خداى متعال، هم رحمان و رحيم است، هم «اشدّالمعاقبين» است. هم داراى بهشت، هم داراى جهنّم است. خداى متعال، مؤمنين و غير مؤمنين را يكجور به حساب نياورده: «أَ فَمَنْ كانَ مُؤْمِناً كَمَنْ كانَ فاسِقاً لا يَسْتَوُونَ.»
💢«اسلام رحمانى، قضاوتش در مورد مؤمن، غير مؤمن، كافر، دشمن، كافرِ غير دشمن چيست؟ همينطور پرتاب كردن يك كلمه بدون عمقيابى، كارى است غلط و احياناً گمراهكننده! بعضىها كه در حرفها و نوشتهجات و اظهارات اين تعبير را به كار ميبرند، انسان مشاهده ميكند و خوب احساس ميكند كه اين «اسلام رحمانى» يك كليدواژهاى است براى معارف نشئتگرفتهى از ليبراليسم؛ يعنى آن چيزى كه در غرب به آن ليبراليسم گفته ميشود. البتّه تعبير ليبراليسم و عنوان ليبراليسم براى تمدّن غربى و فرهنگ غربى و ايدئولوژى غربى هم تعبير غلطى است؛ چون واقعاً آنها نه ليبرالند، نه اعتقاد به ليبراليسم به معناى واقعى كلمه دارند؛ ولى خب حالا يك اصطلاحى است ليبراليسم. اگر اسلام رحمانى اشارهى به اين است، اين، نه اسلام است، نه رحمانى است؛ مطلقاً.» (۱۳۹۴/۰۴/۲۰)
✍️ یادداشت اختصاصی // محمدحسین نجفی
#یادداشت
#تبار_انحراف
#مجمع_مدرسین_و_محققین_حوزه
📮 سایت | ایتا | آپارات | ویراستی | روبیکا