eitaa logo
مطالب مهم
3 دنبال‌کننده
43 عکس
124 ویدیو
8 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
شاید برای خودسازی نتوان حدیثی کاملتر از این حدیث از امام صادق علیه السلام پیدا نمود. چنانچه آیت الله سید علی قاضی برای گذشتن از نفس اماره و خواهش های نفسانی، به شاگردان و مریدان سیر و سلوک الی الله دستور می دادند روایت عنوان بصری را بنویسند و بدان عمل کنند؛ یعنی، یک دستور اساسی و مهم، عمل طبق مضمون این روایت بود. علاوه بر این می فرمودند: باید آن را در جیب خود داشته باشند و هفته ای یکی دو بار آن را مطالعه نمایند. این روایت، بسیار مهم است و حاوی مطالب جامعی در بیان کیفیت معاشرت و خلوت و کیفیت و مقدار غذا و کیفیت تحصیل علم و کیفیت حلم و مقدار شکیبایی و بردباری و تحمل شدائد در برابر گفتار هرزه گویان، و بالاخره مقام عبودیت و تسلیم و رضا و وصول به اعلا ذروه عرفان و قله توحید است. (1) 💢💢ماجرای عنوان بصری💢💢 عُنوان بصری که پیرمردی نود و چهار ساله ای بود می گوید: حدود دو سال با مالک بن انس (پیشوای مذهب مالکی) رفت و آمد داشتم، هنگامی که امام صادق علیه السّلام وارد مدینه شد، خدمت آن حضرت می رسیدم و دوست داشتم از آن حضرت بیاموزم چنانکه از مالک می آموختم. روزی حضرت به من فرمود: من از طرف حکومت تحت نظر می باشم، بعلاوه اینکه در هر ساعت از شب و روز نیز اوراد و اذکاری دارم که باید بگویم، مرا از گفتن ذکر باز مدار، و همان طور که قبلا نزد مالک می رفتی حالا هم برو و مسائلت را از او بپرس؛ من از این سخنان غمگین شدم، و از نزد ایشان رفتم و با خود گفتم: اگر در من خیری می دید مرا از خود نمی راند، و به مالک حواله نمی نمود. بار دیگر وارد مسجد رسول خدا صلّی الله علیه و آله شدم و بر او سلام کردم، سپس از کنار قبر پیامبر وارد حرم شدم و در آنجا دو رکعت نماز خواندم، و گفتم: خدایا! از تو می خواهم که دل جعفر بن محمد را به طرف من متمایل سازی، و از علم او نصیبم گردانی تا با آن به راه راست هدایت شوم. بعد با غم و اندوه به طرف خانه ام رفتم، و چون محبت جعفر در دلم جای گرفته بود دیگر نزد مالک هم نرفتم، از آن به بعد از منزلم خارج نشدم مگر برای خواندن نماز واجب، تا اینکه صبرم تمام شد، و چون دلتنگ شدم کفشم را پوشیدم و رداء بر دوش انداختم و بعد از خواندن نماز عصر به طرف منزل امام حرکت نمودم، چون بدان جا رسیدم اجازه ورود خواستم، خادم ایشان بیرون آمد و گفت: چه می خواهی؟ گفتم: خواستم خدمت آن بزرگوار برسم و سلامی بدهم، گفت: ایشان نماز می خوانند، کنار در توقف نمودم، بعد از مدت کمی خادم بار دیگر آمد و گفت: بر برکت خدا وارد شو، وارد شدم و سلام کردم، ایشان پاسخم را دادند و فرمود: بنشین خدا تو را رحمت کند. نشستم و ایشان بعد از احوال پرسی سرش را بلند کرد و فرمود: کنیه ات چیست؟ گفتم: أبو عبد الله. فرمود: خداوند کنیه ات را مستدام بدارد، و در آنچه رضای اوست موفق بدارد، با خود گفتم: اگر از این ملاقات و عرض سلام هیچ بهره دیگری غیر از این دعا نداشته باشد، برایم خیر بسیاری است. سپس حضرت اندکی تأمّل نمود، آنگاه سرش را بلند کرد و فرمود: ای أبا عبد الله! چه می خواهی؟ گفتم: از خدا خواسته ام که دلت را بر من متمایل گرداند و از علمت به من نصیب گرداند، و امید دارم که خداوند آنچه را از او در مورد شما خواستم به من بدهد. در پاسخ، امام علیه السلام توصیه هایی راهگشا به عنوان بصری می کنند که در ادامه خواهد آمد: 💢متن و ترجمه حدیث💢 -. . . فَقَالَ یا أَبَا عَبْدِ اللهِ لَیسَ الْعِلْمُ بِالتَّعَلُّمِ إِنَّمَا هُوَ نُورٌ یقَعُ فِی قَلْبِ مَنْ یرِیدُ اللهُ تَبَارَک وَ تَعَالَی أَنْ یبْدِیهُ فَإِنْ أَرَدْتَ الْعِلْمَ فَاطْلُبْ أَوَّلًا مِنْ نَفْسِک حَقِیقَةَ الْعُبُودِیةِ وَ اطْلُبِ الْعِلْمَ بِاسْتِعْمَالِهِ وَ اسْتَفْهِمِ اللهَ یفَهِّمْک. حضرت فرمود: ای أباعبدالله! علم و دانش به یادگیری نیست، بلکه نوری است در دل کسی که خدای متعال می خواهد او را هدایت کند، اگر طالب علم هستی ابتدا بندگی حقیقی را در خود به وجود آور، و علم را برای عمل کردن بیاموز، و از خداوند فهم بخواه تا تو را فهیم گرداند. - قُلْتُ یا شَرِیفُ فَقَالَ قُلْ یا أَبَا عَبْدِ اللهِ؛ قُلْتُ یا أَبَا عَبْدِ اللهِ، مَا حَقِیقَةُ الْعُبُودِیةِ؟ قَالَ ثَلَاثَةُ أَشْیاءَ: أَنْ لَا یرَی الْعَبْدُ لِنَفْسِهِ فِیمَا خَوَّلَهُ اللهُ إِلَیهِ مِلْکاً لِأَنَّ الْعَبِیدَ لَا یکونُ لَهُمْ مِلْک یرَوْنَ الْمَالَ مَالَ اللَّهِ یضَعُونَهُ حَیثُ أَمَرَهُمُ اللهُ تَعَالَی بِهِ؛ وَ لَا یدَبِّرُ الْعَبْدُ لِنَفْسِهِ تَدْبِیراً؛ وَ جُمْلَةُ اشْتِغَالِهِ فِیمَا أَمَرَهُ اللهُ تَعَالَی بِهِ وَ نَهَاهُ عَنْهُ؛ فَإِذَا لَمْ یرَ الْعَبْدُ لِنَفْسِهِ فِیمَا خَوَّلَهُ اللهُ تَعَالَی مِلْکاً هَانَ عَلَیهِ الْإِنْفَاقُ فِیمَا أَمَرَهُ اللهُ تَعَالَی أَنْ ینْفِقَ فِیهِ وَ إِذَا فَوَّضَ الْعَبْدُ تَدْبِیرَ نَفْسِهِ عَلَی مُدَبِّرِهِ هَانَ عَلَیهِ مَصَائِبُ الدُّنْیا وَ
إِذَا اشْتَغَلَ الْعَبْدُ بِمَا أَمَرَهُ اللهُ تَعَالَی وَ نَهَاهُ لَا یتَفَرَّغُ مِنْهُمَا إِلَی الْمِرَاءِ وَ الْمُبَاهَاةِ مَعَ النَّاسِ فَإِذَا أَکرَمَ اللهُ الْعَبْدَ بِهَذِهِ الثَّلَاثِ هَانَ عَلَیهِ الدُّنْیا وَ إِبْلِیسُ وَ الْخَلْقُ وَ لَا یطْلُبُ الدُّنْیا تَکاثُراً وَ تَفَاخُراً وَ لَا یطْلُبُ عِنْدَ النَّاسِ عِزّاً وَ عُلُوّاً وَ لَا یدَعُ أَیامَهُ بَاطِلًا فَهَذَا أَوَّلُ دَرَجَةِ الْمُتَّقِینَ؛ قَالَ اللهُ تَعَالَی: «تِلْک الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُها لِلَّذِینَ لا یرِیدُونَ عُلُوًّا فِی الْأَرْضِ وَ لا فَساداً وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ». گفتم: ای شریف! فرمود:بگو: یا أباعبدالله، گفتم: یا اباعبدالله! حقیقت بندگی چیست؟ فرمود: به سه چیز است: اول اینکه بنده آنچه را خدا به او بخشیده ملک خود نداند، زیرا بندگان مالک نیستند، بلکه مال را از آن خدا می بینند، و هر کجا خدا فرمان داد مصرفش می کنند. دوم اینکه: بنده تدبیر امور خودش را نمی نماید، سوم اینکه: تمام وقت خود را صرف انجام اوامر خدا و ترک نواهی او کند؛ بنا براین، هر گاه بنده چیزی را که خدا به او بخشیده ملک خود نداند، انفاقش در راه خدا بر وی آسان گردد، و هر گاه تدبیر امورش را به دست مدبّر واقعی سپرد، سختیهای دنیا برایش آسان شود، و هر گاه بنده به امر و نهی خدا گردن نهاد، هیچ گاه با مردم جدال نمی کند، و به آنان فخر نمی فروشد. هر گاه خداوند به بنده این سه خصلت را عطا فرمود، دنیا و شیطان و مردم در نظرش خوار می شود، و به خاطر مال جمع کردن و فخر فروشی به دنبال دنیا نمی رود، و از مردم عزّت و مقام نمی طلبد، و اوقاتش را هدر نمی دهد، این اوّلین درجه پرهیزگاران است، خداوند متعال می فرماید: (جهان آخرت را برای کسانی مهیا نمودیم که در روی زمین دنبال مقام پرستی نرفته و مرتکب فساد نشده باشند و پایان نیک برای پرهیزگاران است). - قُلْتُ یا أَبَا عَبْدِ اللهِ أَوْصِنِی. فَقَالَ أُوصِیک بِتِسْعَةِ أَشْیاءَ، فَإِنَّهَا وَصِیتِی لِمُرِیدِی الطَّرِیقِ إِلَی اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ اللهَ أَسْأَلُ أَنْ یوَفِّقَک لِاسْتِعْمَالِهِ؛ ثَلَاثَةٌ مِنْهَا فِی رِیاضَةِ النَّفْسِ وَ ثَلَاثَةٌ مِنْهَا فِی الْحِلْمِ وَ ثَلَاثَةٌ مِنْهَا فِی الْعِلْمِ. فَاحْفَظْهَا وَ إِیاک وَ التَّهَاوُنَ بِهَا قَالَ عُنْوَانُ فَفَرَّغْتُ قَلْبِی لَهُ. فَقَالَ أَمَّا اللَّوَاتِی فِی الرِّیاضَةِ: فَإِیاک أَنْ تَأْکلَ مَا لَا تَشْتَهِیهِ فَإِنَّهُ یورِثُ الْحِمَاقَةَ وَ الْبَلَهَ وَ لَا تَأْکلْ إِلَّا عِنْدَ الْجُوعِ وَ إِذَا أَکلْتَ فَکلْ حَلَالًا وَ سَمِّ اللهَ وَ اذْکرْ حَدِیثَ الرَّسُولِ: «مَا مَلَأَ آدَمِی وِعَاءً شَرّاً مِنْ بَطْنِهِ فَإِنْ کانَ لَا بُدَّ فَثُلُثٌ لِطَعَامِهِ وَ ثُلُثٌ لِشَرَابِهِ وَ ثُلُثٌ لِنَفَسِهِ»؛ وَ أَمَّا اللَّوَاتِی فِی الْحِلْمِ: فَمَنْ قَالَ لَک إِنْ قُلْتَ وَاحِدَةً سَمِعْتَ عَشْراً- فَقُلْ إِنْ قُلْتَ عَشْراً لَمْ تَسْمَعْ وَاحِدَةً وَ مَنْ شَتَمَک فَقُلْ إِنْ کنْتَ صَادِقاً فِیمَا تَقُولُ- فَاللَّهَ أَسْأَلُ أَنْ یغْفِرَهَا لِی وَ إِنْ کنْتَ کاذِباً فِیمَا تَقُولُ فَاللهَ أَسْأَلُ أَنْ یغْفِرَهَا لَک وَ مَنْ وَعَدَک بِالْجَفَاءِ فَعِدْهُ بِالنَّصِیحَةِ وَ الدُّعَاءِ؛ وَ أَمَّا اللَّوَاتِی فِی الْعِلْمِ: فَاسْأَلِ الْعُلَمَاءَ مَا جَهِلْتَ وَ إِیاک أَنْ تَسْأَلَهُمْ تَعَنُّتاً وَ تَجْرِبَةً وَ إِیاک أَنْ تَعْمَلَ بِرَأْیک شَیئاً وَ خُذْ بِالاحْتِیاطِ فِی جَمِیعِ مَا تَجِدُ إِلَیهِ سَبِیلًا وَ اهْرُبْ مِنَ الْفُتْیا هَرَبَک مِنَ الْأَسَدِ وَ لَا تَجْعَلْ رَقَبَتَک لِلنَّاسِ جِسْراً. (2) گفتم: یا ابا عبد اللَّه! مرا نصیحتی فرما، فرمود: تو را به نه چیز سفارش می کنم، و این نه چیز سفارش من است به کسانی که پویندگان راه به سوی خدا هستند، و از خداوند می خواهم که تو را در عمل به آنها توفیق عنایت فرماید. سه تای آنها در تربیت نفس است، و سه تای آنها در بردباری، و سه تای آنها در علم، آنها را به خاطر بسپار، و در مورد آنها سهل انگاری مکن، عنوان گوید: دلم را برای شنیدن آماده ساختم. اما سه وصیتی که به تربیت نفس مربوط می شود: اول اینکه آنچه را اشتها نداری نخور، زیرا موجب حماقت و نادانی می شود، دوّم اینکه تا گرسنه نشدی غذا نخور، و سوم اینکه هر گاه خواستی غذا بخوری غذایت حلال باشد و بسم اللَّه بگو، و به یاد آور سخن رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) را که فرمود: آدمی ظرفی را بدتر از شکمش پر نکند، در این صورت اگر ناچار شد، یک سوم آن را برای غذایش، و یک سومش را برای نوشیدنی، و یک سوم دیگر را برای نفس کشیدن بگذارد. اما آن سه خصلت که در بردباری است: اول اینکه، اگر کسی به تو گفت: اگر یکی بگویی ده تا می شنوی، بگو: اگر ده تا هم بگویی یکی نمی شنوی، دوم اینکه، اگر کسی دشنامت داد بگو: اگر تو راست می گویی از خد
ا می خواهم که مرا ببخشد، و اگر دروغ می گویی از خدا می خواهم که تو را ببخشد، سوم اینکه: اگر کسی تو را تهدید به ستم نمود، تو او را اندرز ده و برایش دعا کن. و اما آن سه خصلت که درباره علم است: اول اینکه، آنچه را نمی دانی از علما بپرس، و هرگز برای اذیت کردن و آزمایش نمودن آنها سؤال نکن، و دوم اینکه از عمل کردن به رأی خود بر حذر باش، و در هر چه احتیاط را مناسب می بینی احتیاط کن، و سوم اینکه از فتوی دادن بگریز همان گونه که از دست شیر می گریزی، و گردن خود را پل برای مردم قرار مده (با فتوای نامناسب دادن، گناه مردم را به دوش نکش). (2)
10.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از ادب ژاپنیها تا پاشویی والدین
🔴 دفاع در میدان و تبلیغ در خارج از میدان 🔹برای ماها سوال است که وظیفه مان در برابر حضرت اباعبدالله علیه السلام چیست؟ ما در قبال ماه محرم و صفر، و چه وظیفه ای داریم؟ 🔸ادعا میکنیم که اگر در عصر حسین بن علی علیه السلام می‌زیستیم حتماً حضرت را یاری می کردیم. شمشیر بدست گرفته و از حضرت دفاع می کردیم تا کشته شویم. «یا لیتنا کنا معک» می خوانیم و مُدام دعا می کنیم: «اللهم ارزقنا توفیق شهاده». 🔹وظیفه ما در عصر حاضر هیچ تفاوتی با عصر سیدالشهدا ندارد. اگر در میدان بودیم باید دفاع کنیم، اگر خارج از میدان بودیم باید به تبلیغ و تبیین و تحلیل بپردازیم. حضرت ابوالفضل العباس و علی اکبر علیهم السلام در میدان شمشیر زدند و حضرت زینب سلام الله علیها و امام سجاد علیه السلام بیرون از میدان، تبیین کردند! 🔸برخی از "جهاد تبیین" درس توجیه و ماستمالی و پوشاندنِ مفاسد و تخلفات و ناکارآمدی‌ها می‌گیرند اما تبیین زینب کبری(س) و حضرت سجاد(ع) به ما می‌گوید تبیین درست یعنی دفاع از حق و حقیقت؛ یعنی حمایت از اصحاب حق و حمله به مستبدین و ظالمین و مستکبرین (چه داخلی چه خارجی)؛ یعنی امر به معروف و نهی از منکرِ اصحاب قدرت و ثروت؛ یعنی تبیین مبانی ناب اسلام اعم از توحیدی که آزادی و عدالت را به ارمغان می‌آورد! 🔹باید دولت‌ها، ساختارها، طرح‌ها، برنامه‌ها، جریانات، اشخاص، حوادث، پدیده ها و مفاهیم را تبیین و تحلیل کنیم و جوانان و نوجوانان را اهل تحلیل بار بیاوریم! نه مقلد و متعصب و بی‌مبنا! احساسات خیلی خوب است اما باید مبنا داشته باشد. 🔸سود در تبیین مبانی است. چاره کار در تبیین و تحلیل است. «کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود» اشاره به همین نکته دارد که کسی که در میدان دفاع نیست، کارش تبلیغ و تبیین حق از باطل است و اتفاقاً یکی از دلایلی که افراد حاضر در میدان، گاه به اشتباه می افتند، گاه درست تحلیل نمی کنند، گاه تصمیم غلطی می گیرند این است که اهل تحلیل و تبیین نیستند. 🔹آن چیزی که باعث شد حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام در جبهه ظاهری شکست بخورد و آخر کار هم به شهادت برسد، ضعف تحلیل مردم بود؛ آن چیزی که باعث شد حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام، تنها بماند و در مظلومیت صلح تحمیلی را بپذیرد و آخر کار هم به شهادت برسد، ضعف تحلیل مردم بود. آن چیزی که باعث شد حضرت اباعبدالله الحسین را به مسلخ کربلا برود ضعف تحلیل مردم بود. 🔸وقتی خواص و مردم نفهمیدند، دیر فهمیدند، فهمیدند اما دیر عمل کردند، رهبر یک جامعه اگر علی بن ابی طالب باشد باز هم شکست می خورد. وقتی یک عالم یا مرجع تقلید یا آیت الله یا استاد دانشگاه یا معلم، اهل تحلیل نبود، اهل تبیین نبود براحتی و با یک آبنبات ترش و شیرین فریب می خورد. 🔹تبلیغ و تبیین، گاه خیلی مهم تر از شمشیر زدن است. گاه قلم زدن مؤثرتر از شمشیر است چنانچه نامی که از سلمان فارسی، عمار یاسر یا جناب ابوذر در تاریخ به یادگار مانده بخاطر ضربات شمشیرشان نبوده، بلکه بخاطر فریادهای بصیرت افزایشان بوده. : ✅با بدون سانسور متفاوت بیاندیشید👇 http://eitaa.com/joinchat/404946944Ceab6f2b794
هدایت شده از امر به معروف
هدایت شده از بدون سانسور🇮🇷
11.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 امان از جهالت و نادانی 🔸 پاسخ بسیاری از پرسش‌ها و ابهامات در رفتارشناسی عده‌ای که مدعی بر پایه از نص بیان و صریح رفتار امام المسلمین هستند را دریافت کنید. 🔸 ببینید که (ره) چقدر دقیق و عمیق فرمایش امیرالمومنین (ع) را فهم و تبیین می‌کند. ✅با بدون سانسور متفاوت بیاندیشید👇 http://eitaa.com/joinchat/404946944Ceab6f2b794
16.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔳 هر چه چوب می‌خوریم برای این است که ما دین خودمان را واکسینه نکردیم. 🔺تا مردم از زندگی مدرن خودشان خسته نشوند، حضرت بقیة‌الله ارواحنا له الفدا تشریف نمی‌آورند. 90/09/03
پیشنهاد شلاق زدن دزدان و نجومی بگیران در نماز جمعه
7.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بی تفاوتی به سیگار کشیدن بچه‌ها
23.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تو زمین مردم خونه نیاز رو زمین جسم سرمایه نزار زمین روحت رو آباد کن موقع مرگت میفهمی کمترین سهم از زندگیت داری دنیا مقصد نهایی ما نیست ما مقصد نهایی دنیاییم ما اومدیم خودمونو آباد کنیم الان دنیا قشنگتر از صد سال پیشه ولی زندگی های الان نه خدا میگه تو دنیا جون کردی ده تا ملک بخری؟ من که بهترشو برات کنار گذاشتم من میخاستم کاخ قشنگی روی زمین وجودت بسازی یادت باشه تو مالک چیزی هستی که مرگ نتونه از تو بگیره مابقی همش فقط توهمه!!