eitaa logo
نگهبان
1.9هزار دنبال‌کننده
17.9هزار عکس
10.4هزار ویدیو
142 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
1_روش یادگیری فعال 👆👆👆👆👆👆👆
2_ یادگیری توزیعی روشی است که تمرکز اون روی مرور مطالب خونده شده است 📚 استفاده از این روش ذهن شما رو به بالاترین سطح یادگیری اون مطلب می‌رسونه😊✌️ این مرور ها رو در فواصل زمانی درست انجام بده👇 💠 10 دقیقه بعد از مطالعه 💠 1 روز بعد از مطالعه 💠 1 هفته بعد از مطالعه 💠 1 ماه بعد از مطالعه
✋ دستگیری ماموران موساد در نوار مرزی شرق کشور 🔹در عملیات مشترک وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران و طالبان، ۳ مامور موساد با ملیت ایرانی در مناطق کوهستانی مابین دو کشور دستگیر شدند. 🔹این سه مامور موساد قصد داشتند پهپادهای انتحاری از سوی مرز افغانستان به سمت اهدافی در ایران پرتاب کنند و در خبرها گفته شود که افغانستان مسئول این حملات بوده است. 🔹سه فرد دستگیر شده به زودی جهت بازجویی به ایران منتقل خواهند شد.
دکتر حبیب، استاد دانشگاه لبنانی: از دانشجویانم در دانشگاه لبنان عذرخواهی میکنم زیرا در تدریس اصول حقوق بین الملل،حقوق بشردوستانه بین المللی و سازمان ملل متحد سختگیر بودم. بعد از جنایات صهیونیسم در دیگر نیازی به تدریس این اصول نیست. قانون زور، آقای جهان است.
14.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️: فلسطین به ما چه؟ خودمون این همه شکل داریم!!! 🔺جـــــــــــــــــــــــــــواب 🎙حسن رحیم پور ازغدی ...
هر کسی انسانی را حیات بخشد گویی همه مردم را زنده کرده است.(سوره مبارکه مائده آیه ۳۲) (معاونت تبلیغات و روابط عمومی ساع.س انتظامی- دبیرخانه کمیته فرهنگی قرارگاه ایمنی و کنترل حوادث و سوانح)
9.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❎ حس و اخلاص و صدا یکجا.
✨﷽✨ 🌼یک داستان یک پند ✍روزی رسول اکرم (ص) با یکی از اصحاب از صحرایی نزدیک مدینه می‌گذشتند. پیرزنی بر سر چاه آبی می‌خواست آب بکشد و نمی‌توانست. رسول خدا (ص) پیش رفت و فرمود: حاضری من برای تو آب بکشم؟ پیرزن که حضرت را نشناخته بود گفت: ای بنده خدا اگر چنین کنی برای خود کرده‌ای و پاداش عملت را خواهی دید. حضرت دلو را به چاه انداخت و آب کشید و مشک را پر کرد و بر دوش نهاد و به پیرزن فرمود: تو جلو برو و خیمه خود را نشان بده، پیرزن به راه افتاد و حضرت از پی او روان شد. آن مرد صحابی که همراه حضرت بود، گفت: یا رسول‌الله! مشک را به من بدهید اما پیامبر (ص) قبول نکردند، صحابی اصرار کرد ولی حضرت فرمودند: من سزاوارترم که بار امت را به دوش بگیرم. رسول خدا (ص) مشک را به خیمه رساندند و از آنجا دور شدند. پیرزن به خیمه رفت و به پسران خود گفت: برخیزید و مشک آب را به خیمه بیاورید. پسران وقتی مشک را برداشتند تعجب کردند و پرسیدند: این مشک سنگین را چگونه آورده‌ای؟ گفت: مردی خوش‌روی، شیرین‌کلام، خوش‌اخلاق، با من تلطف بسیار کرد و مشک را آورد. پسران از پِی حضرت آمدند و ایشان را شناختند، دوان دوان به خیمه برگشتند و گفتند: مادر! این همان پیغمبری است که تو به او ایمان آورده‌ای و پیوسته مشتاق دیدارش بودی. پیرزن بیرون دوید و خود را به حضرت رساند و به قدم‌های مبارکش افتاد. گریه می‌کرد و معذرت می‌خواست. حضرت در حق او و فرزندانش دعا کرد و او را با مهربانی بازگرداند. جبرئیل نازل شد و این آیه را آورد: 📖وَإِنَّكَ لَعَلَىٰ خُلُقٍ عَظِيمٍ (4 - قلم) و تو اخلاق عظیم و برجسته‌اى دارى. 📚قصص‌الروایات