eitaa logo
موسسه تبلیغی نسیم وصال
517 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
653 ویدیو
40 فایل
این کانال برای اطلاع رسانی و گزارش از برنامه های گروه تبلیغی نسیم وصال مهر می باشد. با تشکر از همراهی همه عزیزان آیدی ارتباط با روابط عمومی گروه @nasimvesal 💠 آیدی ارتباط با مدیر کانال : 🔹 @esfahani121
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 وَمَنْ يُهَاجِرْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ يَجِدْ فِي الْأَرْضِ مُرَاغَمًا كَثِيرًا وَسَعَةً ۚ💠 🔰 هر کس در راه خدا (از وطن خویش) هجرت کند در زمین برای آسایش و گشایش امورش جایگاه بسیار خواهد یافت. 🔹حضور تبلیغی مبلغان گروه تبلیغی نسیم وصال در استان ایلام
💠 امام صادق ع :هر کس روزه داری را افطار دهد اجری همچون شخص روزه دار خواهد داشت 💠 🔰مشارکت در خصوص افطار مبلغین و انداختن سفره های افطاری ساده در مناطق محروم استان‌ایلام 🔶درصورت تمایل به مشارکت به هر میزان، لطفا هزینه مربوطه را به شماره کارت زیر 6037997750002165 به نام گروه تبلیغی نسیم وصال مهر واریز نموده و فیش واریز یا رقم آنرا به آیدی @a_falah ارسال نمایید.💐
برگزاری کارگاههای مهارتی فرزند پروری ،کلاسهای هنری و ورزشی به عنوان عامل تشویق به مسجد و جلسات دینی گوشه ای ایی از فعالیت تبلیغی ۲۲نفر از مبلغین گروه نسیم وصال رمضان المبارک ۱۴۴۳.فروردین ۱۴۰۱
برگزاری بیش از صد جلسه قرآن خانگی و محافل جزء خوانی و داستان قرآنی در هفته اول ماه مبارک رمضان گوشه ای ایی از فعالیت تبلیغی ۲۲نفر از مبلغین گروه نسیم وصال در استان ایلام رمضان المبارک ۱۴۴۳.فروردین ۱۴۰۱
پوشش بیش از صد کلاس آموزشی رهیافت تبلیغ تخصصی -دانش آموزی در استان ایلام و بیش از ۳۰ مرکز آموزشی گوشه ای ایی از فعالیت تبلیغی ۲۲نفر از مبلغین گروه نسیم وصال رمضان المبارک ۱۴۴۳.فروردین ۱۴۰۱
7.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴 بیانات رهبر معظّم انقلاب درباره (سلام الله علیها) در قالب نماهنگ «مادر اُمّت»
📣📣📣 اطلاعیه 📣📣📣 🔰 مبلغین بزرگوار، محتوایی که در ادامه ارسال میشه مربوط به مسابقه میلاد امام حسن مجتبی(ع) است. 🔹یک پست تبلیغاتی و یک پست مربوط به داستان اول می باشد. 🔹مجموعه 6 داستان هست که هر روز یک داستان ارسال میشه. ⛔️لطفا این محتوا را در کانال های محلی و همچنین کانال های مدارسی که حضو ر پیدا می کنید منتشر نمایید.
🌿🌸🌱🌺🍃🌼☘️💐🌷🍁🌻🎄🌾 💠 ویژه نامه کریم اهل بیت (ع) 💠 🔸مسابقه فرهنگی باجوایز ویژه برای برندگان🔸 ❇️ گروه تبلیغی نسیم وصال مهر با همکاری سازمان تبلیغات اسلامی و اداره آموزش و پرورش ایلام ❇️ 🔰 جهت شرکت در مسابقه کافیست که تنها 6 داستان کوتاه از امام حسن مجتبی(ع) را که در پست های بعدی قرار می گیرد مطالعه کرده و از طریق لینک زیر در مسابقه شرکت کنید : https://go2l.ir/bVas1 🗓 آخرین مهلت شرکت در مسابقه تا پایان ماه مبارک رمضان می باشد. 🎁 جوایز : اردوی قم-جمکران ، بسته های فرهنگی ، کارت هدیه و ...
🔹داستان اول : نُه هزار سال عبادت 🔹 🔰ابن مهران یکی از اصحاب می گوید نزد امام حسن(ع) نشسته بودم که مردی وارد شد و گفت: ای فرزند پیامبر(ص) فلان شخص از من طلبی دارد ولی من پولی ندارم، برای همین او می خواهد مرا زندانی كند. امام فرمود: در حال حاضر مالی ندارم كه بدهی تو را بدهم؛ او عرض كرد: پس شما كاری كنید كه او مرا زندانی نكند. امام در حالی كه در مسجد مشغول عبادت )اعتكاف( بود، كفش¬های خود را به پا كرد. من گفتم ای فرزند رسول خدا مگر فراموش كردید كه در حال اعتكاف هستید (و نباید از مسجد خارج شد)؟ فرمود: فراموش نكرده¬ام اما از پدرم شنیده ام كه رسول الله(ص) می فرمود: كسی كه در برآوردن حاجت برادر مسلمان خود بكوشد، مانند كسی است كه نُه هزار سال، روز را به روزه و شب را به عبادت مشغول بوده است. 🌿 ویژه نامه مسابقه کریم اهل بیت (ع) 🔸 پس از مطالعه هر 6 داستان از طریق لینک زیر در مسابقه شرکت کنید : https://go2l.ir/bVas1
🔹داستان دوم : خطیب خردسال 🔹 🔰دوان دوان از مسجد برگشت و مثل همیشه نزد مادرش رفت. دو عدد متکا روی هم گذاشت تا شکل منبر شود و در عالم کودکی¬اش بر منبر بنشیند و سخنرانی کند. این کار هر روز تکرار می شد، یعنی آنچه را که مسجد بر پدربزرگش نازل شده بود تمام و کمال برای مادرش تعریف می کرد و آیات قرآن را برای او می-خواند و به این صورت مادر را از وحی الهی که بر پیامبر(ص) نازل شده بود مطلع می¬کرد. مادر نیز به حافظه¬ی پسر هفت ساله اش می¬نازید و به شیوایی کلام فرزند خردسالش افتخار می کرد. گویا آن روز اتفاقی افتاده بود. سخنران کوچکِ ما مثل روزهای قبل عادی و روان صحبت نمی کرد، گاهی در سخنانش وقفه ایجاد می شد و گاهی نیز مطلب را به درستی نمی¬رساند... مادر پرسید: پسرم، چه شده امروز نمی¬توانی راحت صحبت کنی؟ - مادر، مثل شاگردی شده ام که در حضور استادش باشد و نتواند راحت صحبت کند، گویی شخص بزرگی حرف های مرا می¬شنود... راستش مادر جان، هول شده ام! در این هنگام امام علی(ع) از پشت پرده بیرون آمد و پسرش (امام حسن(ع)) را در آغوش گرفت و بوسید. سپس گفت: احسنت، مرحبا، پس تو بودی که هر روز آیات خدا را برای مادرت می خواندی... 🌿 ویژه نامه مسابقه کریم اهل بیت (ع) 🔸 پس از مطالعه هر 6 داستان از طریق لینک زیر در مسابقه شرکت کنید : https://go2l.ir/bVas1