eitaa logo
گام دوم|مصطفی جمالی
224 دنبال‌کننده
244 عکس
240 ویدیو
9 فایل
بیانیه گام دوم، نقشه حرکت تمدنی انقلاب اسلامی ذیل نقشه نبی اکرم(ص) در هدایت تاریخی بشریت می باشد. این کانال به دنبال تبیین الزامات تحقق این دو نقشه از ایده تا عینیت اجتماعی می باشد ارتباط با مدیر کانال @jamali_110
مشاهده در ایتا
دانلود
💢اتفاقی مبارک در سپهر سیاست ایران💢 🔹 بازی لیست‌بندی بعد از چندین دهه، امروز به نقطه پایان خود رسیده و دو قطبیِ کاذبِ اصولگرایان و اصلاح طلبان امروز تا حد زیادی از حیز انتفاع ساقط شده است. 🔹همین امر موجب شده جریانهای متعدد و متنوعِ نوظهوری، به نحوی مستقل اقدام به ارائه لیست‌های ائتلافی خود نمایند و عملاً قُرُق دو قطب اصولگرایی و اصلاح طلبی را نقض کنند. 🔹در این میان برخی بر مردمی و شفاف بودن فرآیند رسیدن به کاندیداهای اصلح خود تاکید نموده و تلاش کرده‌اند با دخیل کردن افراد متخصص و سرشناس شهرها، بر وجه مردمی و کارشناسی بودن فرآیند خود صحه بگذارند، ولی به نظرم این شیوه راه به جایی نخواهد و برد و دیر یا زود یا "دچار همان آفت تصمیمات پشت پرده‌ای اصولگرایان و اصلاح طلبها خواهد شد" و یا "لااقل بدان متهم خواهد شد". 🔹اما در انتخابات مجلس ۱۴۰۲، شاهد الگوی دیگری از سیاست‌ورزی نیز هستیم که به جای اینکه بر صحت و سلامت فرآیند افراد برگزیده در لیست خود تأکید کند، بر که مورد حمایت اوست تأکید دارد و شفاف و بدون لکنت، محتوای سیاستی را به میان گذاشته که مدعی است می‌خواهد آن را از فردای انتخاب شدن دنبال کند. نمونه بارز این کار را می‌توان در حمایت‌ تعدادی از مؤسسات و افراد سرشناس در شهرهایی چون تهران و قم مشاهده کرد که پای طرحها و ایده‌هایی مانند «طب سنتی»، «پولطلا»، «معماری اسلامی و خانه های ویلایی»، «بانکداری اسلامی»، « نفی احتکار منابع طبیعی»، «کاشت درختان مثمر» و ... ایستاده‌اند. 🔹هرچند بسیاری از این ایده‌ها به نظر حقیر در اولیه و ناپخته برای اجرا در سطح کشورند، ولی فرود آمدن سیاست در طرحهای اداره امور زندگی مردم امر بسیار مبارکی است که باید پیگیری شود. اساسا دوگانه توسعه مدرن و پیشرفت اسلامی ایرانی در چنین آوردگاهی قابليت صورت‌بندی و مرزبندی پیدا می‌کند و سیاست به ناچار می بایست موضع خود را در نحوه‌ی اداره و تمشیت مسئله‌های واقعی مردم در دوراهی توسعه و پیشرفت مشخص کند. 🔹این اقدام را باید به فال نیک گرفت و برای بارورسازی و آفت زدایی از آن به عنوان یکی از مهمترین راههای ارتقای امر سیاسی در کشور به آن همت گمارد... https://eitaa.com/alimohammadi1389/1622
9.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 مأموریت دولت و ملت در پیشبرد انقلاب اسلامی آیت‌الله میرباقری: ▫️ اگر مسئولان کشور، مردم را از اهداف بزرگ غافل کنند، هر چقدر که خدمت کنند، خیانت کرده‌اند! https://eitaa.com/joinchat/694616775C1b80b5fe09
📸 حضور صمیمانه و روشنگرانه حجت‌الاسلام و المسلمین دکتر مصطفی جمالی، نماینده محترم حضرت آیت‌الله سید محمدمهدی میرباقری -کاندیدای مجلس خبرگان رهبری در استان سمنان- در جمع مردم باصفای شهر دیباج در جشن میلاد امام زمان عجل الله فرجه 🗒شنبه ۵ اسفند 🔰ستاد انتخاباتی آیت الله میرباقری در شهرستان دامغان https://eitaa.com/joinchat/694616775C1b80b5fe09
صحنه بی‌زبان و مدعیان تغییر «اراده‌ تغییر» در صورتِ «فقدان روایت» بی‌بنیاد، بی‌خاصیت و تباه می‌شود حمید ابدی بخش 1⃣ از 3⃣ دهه‌های شصت و هشتاد، دهه‌های ظهور جوشش‌ انقلابی و دهه‌های هفتاد و نود، دهه‌های برملاشدنِ اعوجاج‌ها و نارسایی‌ها در این جوشش‌ها بود. تحوّلات سیاسی سهمگینی که دو دولت‌ توسعه‌گرای سازندگی و اعتدال در دهه‌های هفتاد و نود شمسی بر ما تحمیل کردند و گرد و خاکی که در این معرکه‌های سیاسی به پا شد، اجازه نمی‌دهد نوار تحوّلات آرام و خاموشی را که در زیر پوست نیروهای حزب‌اللهی جریان داشت، به درستی بنگریم؛ تحوّلاتی که در تکوین آرایش فکری سیاسی نیروهای حزب‌اللهی و انقلابی بسیار تعیین‌کننده است و ما اگر در صدد گشایش راهی به آینده جمهوری اسلامی هستیم، باید میلیمتری و با ذرّه‌بین اتفاقات این دو دهه را ـ نه فقط در رخدادهای سیاسی، بلکه در میانِ خُرده‌حوادثی که در لایه‌های پایین‌دستی نیروهای انقلابی در جریان بود ـ دنبال کنیم. خاطرات دهه‌‌ نود را که مرور می‌کنم، تکان‌دهنده‌ترین حادثه آن را انتخابات مجلسین(شورا و خبرگان) در اسفند سال 1394 می‌یابم. در این انتخابات، لیست اصولگرایان تهران در انتخابات مجلس، نتیجه را سی ـ هیچ به لیست اصلاح‌طلبان واگذار کرده بود(سرلیست اصولگرایان، دکتر حداد عادل نفر سی و یکم انتخابات شده بود) و از آن بدتر، لیست علمای انقلابی با سرلیستی آقای جنّتی در برابر لیستی که آقای هاشمی‌رفسنجانی در راس آن قرار داشت، پانزده ـ یک شکست خورد و تنها آقای جنّتی بود که به عنوان نفر شانزدهم تهران توانست به مجلس راه یابد. این همه در حالی رخ داده بود که مقدمات امضای قرارداد برجام در همان سال انجام شده بود و رهبری پیش از انتخابات ـ برخلاف رفتار متعارف ایشان ـ صراحتاً تذکّر داده بودند که به «لیست انگلیسی» (منظور لیست پیروز انتخابات که مورد تایید رسانه‌های انگلیسی بود) رای ندهید. بعد از انتخابات هم رهبری از این سخن خود کوتاه نیامدند و در اوّلین دیدار با مجلس خبرگان، صراحتاً فرمودند که رای نیاوردن و نبودن آیت‌الله یزدی و آیت‌الله مصباح یزدی(که کاندیدای خبرگان تهران بودند)، برای مجلس خبرگان «خسارت» است. شکست سنگین انتخابات 1394، بیش از پیامدهای سیاسی، به تکانه‌های معرفتی جدّی منجر شد؛ تکانه‌هایی که با ظهور دولت اعتدال تا حدّی پیش‌لرزه‌هایش احساس شده بود. مباحثی همچون «غرب‌شناسی انتقادی»، «علم دینی»، «مطالعات تمدنی» و ... که در دهه هشتاد در محافل فکری و فرهنگی نیروهای انقلابی رونق داشت، با فروکاهشی در اعتبار اجتماعی رو به رو شد و دیگر کمتر مورد اعتنا و استقبال قرار گرفت. گفتاری که به مرور در حال شکل‌گیری بود، بر «واقع‌گرایی»، دوری از حرف‌های انتزاعی و رو به شدن با «واقعیتِ جمهوری اسلامی» تاکید داشت. وجهِ ایجابیِ این گفتار، راه خود را در فضای سیاست‌گذاری و حکمرانی و حل مسئله‌های اداره جمهوری اسلامی یافته بود و وجهِ سلبیِ آن، تحت تاثیر ادبیات علوم اجتماعی انتقادی، عمدتاً به نقد مظاهر نئولیبرالیسم در جمهوری اسلامی اختصاص یافت. وجه انتقادیِ عمومی‌تری و مخرّب‌تری هم بود که افشای اسناد فساد و تبعیض و ... را دنبال می‌کرد و گمان می‌برد که این‌گونه، حزب‌الله را به جایِ سرخوش بودن با آرمان‌های آسمانی، با واقعیت‌های جمهوری اسلامی رو به رو می‌کند.
صحنه بی‌زبان و مدعیان تغییر «اراده‌ تغییر» در صورتِ «فقدان روایت» بی‌بنیاد، بی‌خاصیت و تباه می‌شود حمید ابدی بخش 2⃣ از 3⃣ برخلاف این روند، رهبر بزرگوار انقلاب، از همان ابتدای دهه نود، «آرمان‌گرایی توام با واقع‌بینی» را با خوانشِ متفاوتی مطرح کردند. برخلاف تصوّر متعارف از عبارت «آرمان‌گرایی توام با واقع‌بینی»، هیچ‌گاه رهبری، واقع‌بینی را به معنایِ ملاحظه‌ موانع و چالش‌های واقعی جمهوری اسلامی مطرح نکردند. بالعکس، هر جا سخن از واقع‌گرایی را پیش کشیدند، به «واقعیت‌های مثبتِ تحقّق‌یافته» نظر داشتند و فهرستی از ظرفیت‌های واقعی جمهوری اسلامی را برشمردند. رهبری که بروز انگاره‌ی غلط از واقع‌گرایی و برآورد غلط از واقعیت جمهوری اسلامی را به ویژه پس از تحریم در کارگزاران جمهوری اسلامی استشمام کرده بودند، ابتدا در دیدار با کارگزاران(1392) و سپس در دیدار با خبرگان(1392) و دانشجویان(1394) سعی کردند، با این تلقّی بجنگند. در جایی به صراحت به دانشجویان گفتند: «مدام به ما می‌گویند واقع‌بین باشید؛ مرادشان از «واقع‌بین باشید» این است که موانع را ببینید؛ من میگویم ‌واقع‌بین باشید، یعنی واقعیّات مثبت را ببینید؛ ... پیشرفت جمهوری اسلامی را ببینید، این‌ها واقعیّات است». این تاکیدها، در سال‌های اخیر که مسئله «تحوّل» در کشور رونق گرفته، به این صورت‌بندی مطرح شده که با تکیه بر نقاط قوّت می‌توان با نقاط ضعف رو به رو شد. ملاحظه مهم و دقیق رهبری در دهه نود که کمتر به عمق آن توجّه شده، فرمی از سیاست‌ورزی را پیش روی ما قرار می‌دهد و اگر درست به آن نظر کنیم، راه عبور از انسداد حرکت‌های اصلاحی و تحوّل‌خواهانه را نشان می‌دهد. در سال‌های اخیر، دوگانه غلطی به عنوان یک قرارداد نانوشته در نیروهای انقلابی شکل گرفته، که بر مفروض غلطی استوار است. در این دوگانه، طیفی از نیروهای انقلاب که بر «روایت پیشرفت» جمهوری اسلامی اصرار دارند، به عنوان نیروهای مدافع وضع موجود و نیروهایی که چالش‌ها و خلاها و ضعف‌ها و فقدان‌ها را برجسته‌تر مطرح می‌کنند، به عنوان «نیروهای تغییر و تحوّل» صورت‌بندی می‌شوند. رهبری در دیدار با مردم تبریز(1401)، با طرح دو خطّ «پیشرفت ـ ارتجاع» چنین تلقّی را غلط دانستند. در نگاه رهبری، دو رویکرد در مواجهه با خلاها و چالش‌ها و نقاط ضعف جمهوری اسلامی در کشور وجود دارد: رویکردی که تاکید بر روایت چالش‌ها دارد و غافل از امکان‌ها و دستاوردها است و به طور طبیعی به انسداد می‌رسد، و رویکرد دیگری که با نظر به راه طی شده و پیشرفت تحقّق‌یافته، به سرمایه‌ها و امکان‌ها و دارایی‌های خود برای تغییر التفات دارد. این صورت‌بندی غلط، تالی‌های فاسدی در هر دو سوی این دوگانه در پی داشته است. از یک سو، برخی نیروهایی که بر روایت پیشرفت تاکید دارند، به ایجاد «امید روان‌شناختی» اکتفا می‌کنند و این روایت را در راستایِ فهمِ «منطق تغییر» و «رویکرد مواجهه با چالش‌ها» به کار نمی‌گیرند. از سوی دیگر، نیروهای مدّعی تغییر، بدون روایتی از روند، امکان‌ها و دارایی‌ها و ظرفیت‌ها، سودا و اراده تغییر را در سر می‌پرورانند. مورد دوّم، مسئله اصلی این نوشته است. یکی از دلایلی که اراده تغییر و تحوّل و اصلاح در کشور بی‌خاصیت و تباه می‌شود، درک غیرتاریخی و بلکه ضدّتاریخی از تغییر است که صرفاً به «گسست» از وضعیت کنونی نظر می‌کند و از «پیوستگی» با امکانات و ظرفیت‌هایی که در روند تاریخی گذشته پرورانده شده، غافل است. ما با نوعی کنش سیاسی و اراده تغییر رو به رو هستیم که اصرار دارد بنیادی «پیوسته» در گذشته تاریخی انقلاب نداشته باشد و از همین رو، بی‌بنیاد است. شاید بتوان این وضعیت نیروهای طالب تغییر را با مسامحه، نوعی نیهیلسم سیاسی دانست که با دنبال کردن کنش سیاسی کور، در نهایت با ناامیدی، به انسداد و انزوا می‌رسد.
صحنه بی‌زبان و مدعیان تغییر «اراده‌ تغییر» در صورتِ «فقدان روایت» بی‌بنیاد، بی‌خاصیت و تباه می‌شود حمید ابدی بخش 3⃣ از 3⃣ ما چه روایتی از روند مجالس در جمهوری اسلامی داریم که تغییر و تحوّل موردنظرمان را با نظر به این روایت و در پیوستگیِ با امکان‌های آن تمنّا کنیم؟ این روزها با هدفِ دستیابی به روایتی از وضعیت مجلس در سه دهه اخیر، سی سال بیانات رهبری در گفتگو با مجالس چهارم تا یازدهم را با دقّت مطالعه کردم. از محتوا و سبک و سیاق و لحن بیانات می‌شود فهمید که اتّفاقی که در مجلس یازدهم رخ داد، قابل مقایسه با مجالس قبلی نیست. از منظر رهبری ـ که از نظر حقیر، از محدود شخصیت‌هایی است که گزارشی از «روند» مجالس جمهوری اسلامی دارد ـ مجلس یازدهم اوّلین مجلس در تاریخ انقلاب بوده که امکان فکر کردن به مسائل کشور را یافته است. ما شناسایی و پرداختن به مسئله‌ها را امری عادی می‌انگاریم، امّا واقعیت این است که این اتّفاق از استثنائات تاریخ مجالس ما بوده است. به تاریخ مجالس که بنگریم، مجلس همواره به عنوان کانون رقابت با دولت مستقر شناخته می‌شده و مجالس، همواره ترمز دولت‌ها بودند. آیا این وضعیت و این روایت در دستگاه محاسباتیِ نیروی طالب تغییر و تحوّل، وزنی دارد؟ این روزها که سخن از چالش‌های مجلس شورای اسلامی در میان است، عبارت‌‌های پرطنطنه‌ای ـ مانند «بحران مشارکت سیاسی»، «بحران نمایندگی سیاسی» و ... ـ را گوشه و کنار زیاد می‌شنویم. کلمه «بحران» که این سال‌ها سهل‌انگارانه به عنوان مضافِ هر مضافٌ‌الیهی به کار گرفته می‌شود، علی‌القاعده می‌بایست با نظر به یک روایت تاریخی مطرح شود؛ احتمالاً چیزی باید در یک نظمی بوده باشد و الان آن چیز در نظم کنونی نباشد و از نبودن آن بحرانی خلق شده باشد. نمایندگی سیاسی در تجربه تاریخی مجالسِ یازده‌گانه، کِی و در چه مقطع تاریخی و به چه معنایی بوده و طی چه روندی ما فاقد آن شدیم که امروز در بحران نمایندگی قرار گرفته باشیم؟ وقتی روایتی از این روند تاریخی نداریم، چگونه از «بحران» سخن می‌گوییم و نیروی تغییر را به چه سمتی سوق خواهیم داد؟ این بی‌روایتی و پرادّعایی حاصلی جز کنش کور و انسداد در پی خواهد داشت؟ سیاست در جمهوری اسلامی «راوی» ندارد و چون روایتی از روند سیاست در جمهوری اسلامی نیست، کنش‌های سیاسی معطوف به تغییر، دوام و قوام ندارند. صحنه بی‌زبان و بی‌راوی است و مدعیان تغییر، فراوان! نیروهای انقلابی، بعد از سال‌های دفاع مقدّس، از دهه هفتاد تا کنون همواره ساختار رسمی جمهوری اسلامی ـ اعم از مجلس، دولت و قوّه قضائیه و ... ـ را «دیگری» خود دانسته‌اند و همواره فاصله و مرز خود را با آن حفظ کرده‌اند. این غیریت‌انگاری با ساختار رسمی جمهوری اسلامی باعث شده، دنبال کردن روند معادلات و موازنه‌هایی که در درون ساختار رسمی کشور در جریان است، چندان مورد اعتنایشان نباشد. ما می‌توانیم نسبت به روند تاریخی تحوّلاتی که در ساختار رسمی جمهوری اسلامی رخ داده است، بی‌اعتنا و بی‌تفاوت باشیم و آرزوهای خود را فریاد بزنیم، امّا بدانیم که صخره‌های واقعیت جمهوری اسلامی ما را سر جایمان خواهد نشاند، بلکه سر عقل بیاییم.