معانقه¡¿
محبوب من 🍃
محبوب من! کاش میدانستم کدام روز را باید فراموش کنم. آن روز که شما را دیدم، جمعه بود و از آن روز، هر روز من جمعه است. اما هیچ روزی جمعهتر از آن روز نبوده.
محبوب من! شما نیستید، پنجرهها بستهاند، برای چه باز باشند؟ چشمه ها ساکتاند، برای چه قلقل بزنند؟ برگها زرد شدهاند. شاخههایی که همیشه با هم بودند، از هم جدا شدهاند. نمایشگاه بزرگی از تنهایی است؛ پاییز است.
در پاییز، ما همه مشغولذمه عشقیم. اگر عاشق نباشید، باد میوزد و ملحفههای روی بند رخت نمیدانند سر به کجا بگذارند. شما نباشید غروب به چه درد من میخورد؟ شما نباشید، بالاتر از پل سیدخندان به چه درد من میخورد؟ میدان عشرت آباد شمایید . پاییز میراث فرهنگی عاشقهاست.
محبوب من! در مدرسه به ما الفبا را یاد ندادهاند که با آن دکتر و مهندس و مانند اینها شویم. الفبا را یاد دادهاند تا ما با هم حرف بزنیم و با حرف زدن باهم زلفی گره بزنیم و قربان صدقة هم برویم. ما در قطاری هستیم که نمیدانیم کجا میرود، کدام ایستگاه پیاده میشویم. به جای غصه خوردن، بهتر است با هم برویم در بوفه قطار بنشینیم و با کسی که دوست داریم حرف بزنیم.
محبوب من! از اول هم میدانستم وقتی پیر شدی، دیگر نمیتوانی سنت را کم کنی. وقتی پیر شدی دیگر اهمیت ندارد چند ساله باشی، مثل وقتی که عاشقی. شما مرا چگونه به یاد میآورید؟
[دوباره شب کنکور شد ]
آخرین پیام به دانش آموزای کنکور دی ماه:
سلام شبتون بخیر
ان شاءالله که فردا بهترین اتفاقات براتون رقم بخوره
امید و توکل تون به خدا
ان شاءالله فردا با حال خوب و پر انرژی برید سر جلسه آزمون
ان شاءالله که نتیجه تمام زحماتتون، شب بیداری هاتون، سرسختی هاتون و همه ی سختی هایی که می دونم و میدونید رو ببینید🌹
قطعا شما تمام تلاش تون رو کردید پس نتیجه هر چی بشه، هر چی خدا براتون بخواد به صلاح ترین، خیر ترین و بهترین اتفاق ممکن برای شما بوده...
(و یقینا کله خیر🍃)
بهترین ها در مسیر زندگی تون ...
به تاریخ ۲۹ دی ماه ۱۴۰۱
پروانـه هـا در پيـله دنيـا را نـمی فهمند
تـقـويـم هـا روز مبـادا را نـمی فهمند
دريا بـرای مـردم صحرا نشيـن دريـاست
ساحـل نشينـان قـدر دريـا را نمی فهمند
مثل همـه مـا هـم خيـال زندگـی داريـم
امـا نـمی دانـم چـرا مـا را نـمی فـهمند
هـر روز سـيبـی در مسيـر آب می آيـد
ديگـر نيـا اين شـهر معـنا را نمی فهمند
اين مردمان مانـند اهـل كوفـه می مانند
انـدازه ی يـك چـاه مـولا را نـمی فهمند
#فرامرز_عرب_عامری
باز روزی نو در راه است
و تو باید که مسلح باشی
با عشق ،اندیشه، ایمان ، شادی
چاره ای نیست عزیز من
سهم ما از میلیارد ها سال حیات وحرکت
ذره ی بسیار ناچیزیست
این سهم را، چه کسی به تو حق داد
که با بلاتکلیفی ، با کسالت ،دودلی
به تباهی بکشانی
باور کن!
زندگی را باید پر کرد
اما نه با باطل و بیهوده
نه با دلقکی و مسخرگی
نه با هر چیز کدر
و کثیف...
#نادر_ابراهیمی
#یک_عاشقانه_آرام