مادرش می گوید :
ابراهیم عاشق تفحص بود و مدام به مناطق جنگی میرفت. یکبار متوجه شدم مدتهاست بدون اینکه به کسی بگوید در یک اتاق کوچک و بدون کولر در حالی که چند آجر زیر سرش می گذارد و چند پتوی ضخیم به رویش میکشد میخوابد. وقتی فهمیدم خیلی تعجب کردم گفتم: ابراهیم چرا این کار را میکنی؟ مریض می شوی مادر! گفت: میخواهم بدنم به شرایط سخت و آب و هوای گرم جنوب عادت کند.
شهید ابراهیم خلیلی خیلی آدم خدایی بود و نزدیکترین کلمه به شخصیت ایشان شخصیت خدایی اوست. همیشه در سکوت بود. اهل ذکر بود. در آموزش وقتی وقت نماز میشد، فارغ از تمرین میشدیم و یا حتی گاهی اوقات حین تمرین ایشان در حال ذکر گفتن بود.
#همرزم
یک بار یادم هست در همان دوران آموزشی، سلاحش را به من سپرده بود و دست من بود. بعد از مدتی دنبال ایشان میگشتم تا سلاحش را به او برگردانم. بچهها گفتند حاج ابراهیم سمت دفتر فرماندهی است. در بین راه از بعضی بچهها سراغ او را میگرفتم و میگفتم: «حاج ابراهیم را ندیدی؟» بعضی او را نمیشناختند. برای اینکه نشانی از او داده باشم، میگفتم: «همان حاج ابراهیم جانباز یک پا قطع...!» دیدم حاج ابراهیم کمی دورتر ایستاده و درحالی که به من نگاه میکند، رنگش پریده است. چرا که اگر فرماندهی متوجه میشدند که او جانباز است، بحث اعزامش کلا به مشکل برمیخورد. وقتی آمد تا سلاحش را تحویل بگیرد به خاطر اینکه او را اینگونه خطاب قرار داده بودم از دست من خیلی شاکی شد.
#همرزم
تخصص حاج ابراهیم خلیلی تخریب بود که این اواخر در لشکر 27 محمد رسول الله (ص) هم مسئول تخریب لشکر بود. خیلی اصرار داشت که بسیجی راهی سوریه شود و با تخصصش به او نگاه نشود. میخواست او را بسیجی ببینیم. ولی ما میدانستیم که تخصص داشت. با اینکه جانباز بود ولی از ما در تمرینها و صعود به تپهها بهتر و تندتر بود. از خیلی جوانترهای خودش بهتر بود.
#همرزم
پسرم 17 سال پیش روی مین رفت و از ناحیه پا جانباز شد. به من گفت مادر، تو اجازه ندادی بروم. گفتم تو جوانی هنوز 21 سال بیشتر نداری ولی گفت من دورههای تخصصی دیدهام که مین خنثی کنم. ایشان رفت و یک ماهی در منطقه گیلانغرب بود اما وقتی برگشت با جانبازی برگشت.
وقتی از او پرسیدم زمانی که پاهایت به روی مین رفت چه حسی داشتی به من گفت انگار در آسمان پرواز میکردم و اینطور نبود که دردی را حس کنم.
او در دستنوشتهای که پیش از شهادت نوشته بود به توفیق حضور در جنگ سوریه اشاره کرده و گفته بود:
هرچه فکر کردم چه بنویسم چیزی به ذهنم نرسید جز اینکه همهی آمد و رفت ما به اجازه و با نظر خاص حضرت زینب سلامالله است. در ایامی که به شدت مریض شده بودم بعد از مرخصی از بیمارستان، فکرم خیلی مشغول مردم و گرفتاریشان بود خصوصا وقتی میشنیدم اتفاق و حوادثی بر اثر انفجارات مواد ناریه برای آنها پیش میآید قلبم درد میگرفت. آمدم جلوی مطالب نوشته شده روی دیوار، یک مطلب از شهید بزرگوار برونسی نوشته بود که موقع حمل و جابجایی مهمات حضرت زینب (س) را زیارت کرد و خانم به ایشان گفته بود شما که اینجا برای من آمدهاید من باید به شما کمک کنم، ناخواسته به گریه افتادم و چه گریهای، به هق هق! گفتم خانم نظری کن این مردم چشم امیدشان به من حقیر است، کمکم کن زود خوب شوم و دوباره توفیق خدمت به این مردم مظلوم را پیدا کنم، خدا شاهد است از همان شب حالم رو به بهبودی و عافیت شد و توان رفته برگشت و این یقیناً از عنایت بیبی حضرت زینب سلامالله بود.
#شهادت
شهید ابراهیم خلیلی بر اثر تله انفجاری آسمانی شد و به یاران شهیدش پیوست. از این شهید والامقام یک فرزند دختر و یک فرزند پسر به یادگار مانده است.
#وصیت_نامه
بسم الله الرحمن الرحیم
وصیت این بنده حقیر به همه برادران و خواهران این است که پشتیبان واقعی ولایت فقیه باشید تا از طوفان حوادث و فتنههای پیش ِرو در امان بمانید و وصایای امام راحل را فراموش نکنید که فرمود نگذارید این انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بیفتد.
شما را همانگونه که تمام انبیاء و اولیاء و امامان معصوم (ع) سفارش فرمودند بنده هم سفارش میکنم به نماز خصوصاً نماز اول وقت و بعد به احیای امر به معروف و نهی از منکر که موجب سلامت و رشد معنوی جامعه است و همه خواهران دینی خود را سفارش به رعایت حجاب و عفاف و حیاء مینمایم که اگر این امر در جامعه رعایت شود بسیاری از مشکلات معنوی جامعه حل خواهد شد و در اثر رعایت این امر الهی موجبات خوشنودی و رضای امام زمان (عج) فراهم و موجبات خشم شیاطین فراهم میشود و نتیجه آن رحمت و برکات الهی بر جامعه اسلامی خواهد بود.
از همه شما برادران دینی خود تقاضا میکنم از قرآن و اهل بیت (ع) جدا نشوید و این سفارش و وصیت رسول مکرم اسلام حضرت محمد مصطفی (ص) را سرلوحه همه امور زندگی خود قرار دهید تا به برکت بهرهمندی از این دو ثقل، عاقبت به خیری و سعادت دنیا و آخرت نصیبتان گردد.
به برادران همرزم خودم هم سفارش میکنم که از فیض عظیم جهاد بهرههای معنوی ببرید و هرگز از جهاد در راه خدا خسته و دلسرد نشوید و از جهاد اکبر که مبارزه با نفس اماره است نیز غافل نشوید و بدانید که نصرت و یاری پروردگار در ثبات قدم و استقامت نهفته شده است و در اثر این ایستادگی خداوند به شما پیروزی نصیب مینماید و انشاءالله پس از مبارزات فراوان با مستکبرین و کفار همه ما به فیض عظیم شهادت برسیم.