🔖#معرفی_شهدا
نام : سعید
نام خانوادگی : انصاری
نام پدر : رضا
نام جهادی : ابوزینب
تاریخ تولد : ۱۳۴۹/۱۰/۴ - تهران🇮🇷
دین و مذهب : اسلام شیعه
وضعیت تأهل : متأهل
شـغل : کارمند وزارت دفاع
ملّیـت : ایرانی
تاریخ شهادت:۱۳۹۴/۱۰/۲۳-خانطومان🇸🇾
مزار : بهشتزهرا سلاماللهعلیها-قطعه۵۰
توضیحات : جانباز شیمیایی دفاعمقدس
#شهید_سعید_انصاری
🌹🍃🌹🍃
🌺﷽🌺
تڪیه ڪنبه شہـداء
شہـدا تڪیهشان خداست...
اصلا ڪنارگل بنشینی بوۍ گل میگیرۍ
پس گلستان ڪن زندگیت را با یاد شہـدا...
#شهید_محمدحسین_محمدخانی♥️
شهید اکبر شهریاری ✨
در سال 1363 در محله کیانشهر تهران به دنیا آمد.🍃
و در اول بهمن 1392 در حوالی حرم حضرت زینب (س) به درجه رفیع شهادت نایل آمد و پیکر مطهرش در قطعه 26 بهشت زهرا آرام گرفت.🕊💚
3⃣
او از همان دوران نوجوانی
با توجه به علاقه ای که به #بسیج داشت
فعالیت خود را در پایگاه مقاومت شروع کرد.🌸
تمام دعاهایش ختم به #آرزوی_شهادت می شد.🤲🙂
اکبر قاری و مداح هیات پایگاه بود و صوت زیبای قرآنش آغازگر محافل بسیجیان بود🌱
در آن مدت 2 بار توفیق زیارت عتبات و عالیات نصیبش شد.
اکبر از لحاظ مادی هیچ مشکلی در زندگی اش نداشت، پدرش یکی از بازاری ها و تاجران بزرگ کشور بود و اگر می خواست در تهران پیش پدرش بماند می توانست غرق در امکانات و رفاه باشد.
اما #دفاع_از_حرم_عمهسادات را انتخاب کرد •••💚
4⃣
یکی از همرزمان✨
آخرین باری که به کربلا رفته بود
مصادف با اربعین بود،
هرچی اصرار کردیم بیا حرم حضرت ابوالفضل العباس(ع) نیامد. 🍂
چون احساس خجالت می کرد که وقتی حرم بی بی در محاصره است به زیارت حضرت عباس علیه السلام بیاید 😞💔
10 روز بعد به سوریه رفت و به شهادت رسید...🕊🍃
5⃣
#دعای_خیر_مادر✨
اکبر و مادرش بسیار به هم وابسته بودند.
در ماموریت ها بچه ها اکثرا هفته ای یکی، دوبار با خانواده تماس می گرفتند ولی اکبر هر روز با مادرش تماس می گرفت. 🌹
همین توجهات و خدمات اکبر به مادرش بود که دعای خیر مادرش را برایش به دنبال داشت. 🌈
او دقیقا مصداق آن آیه است که می فرماید: 🌱«و باالوالدین احسانا »🌱
6⃣
#شهادتبالباسدوستشهید✨
وقتی خبر شهادت محمودرضا بیضایی
به اکبر رسید خودش را بالای سر محمود رساند و گفت: «باید برش گردانم ». 😞
آن روز خیلی بی تاب شده بود...🍂
صبح فردای شهادت محمودرضا بیضایی، به فرمانده گفت: «اگر اجازه بدهید من لباس های رزم بیضایی را بپوشم.»🍁
فرمانده گفت: «اگر لباس شهید را بپوشی تو هم شهید می شوی؟!!!
گفت: هر چه خدا بخواهد همان می شود. 🌾
بعد از صبحانه زد به خط.
وقتی یک مقدار از مقر فاصله گرفت یک خمپاره 60 او را مورد اصابت قرار داد و پهلویش را شکافت.💔
همرزمان بالای سرش که رسیدند نفس های آخرش بود. ساعت 10 صبح شهید شد و همان روز به ایران برگشت.🕊🌹
7⃣