eitaa logo
شهدای مدافع حرم
913 دنبال‌کننده
8.6هزار عکس
1هزار ویدیو
30 فایل
🌷بسم الرب الشهدا والصدیقین🌷 🌹هر روز معرفی یک شهید🌹 کپی با ذکرصلوات ازاد میباشد ایدی خادم الشهدا @Yegansaberenn
مشاهده در ایتا
دانلود
امام خمینی(ره): دامن مادر بزرگترین مدرسه ای است که فرد در آنجا تربیت می شود.
🔖 نام : سعید نام خانوادگی : انصاری نام پدر : رضا نام جهادی : ابوزینب تاریخ تولد : ۱۳۴۹/۱۰/۴ - تهران🇮🇷 دین و مذهب : اسلام شیعه وضعیت تأهل : متأهل شـغل : کارمند وزارت دفاع ملّیـت : ایرانی تاریخ شهادت:۱۳۹۴/۱۰/۲۳-خان‌طومان🇸🇾 مزار : بهشت‌زهرا سلام‌الله‌علیها-قطعه۵۰ توضیحات : جانباز شیمیایی دفاع‌مقدس 🌹🍃🌹🍃
🌺﷽🌺 تڪیه‌ ڪن‌به‌ شہـداء شہـدا تڪیه‌شان‌ خداست... اصلا‌ ڪنارگل بنشینی بوۍ گل‌ میگیرۍ پس‌ گلستان‌ ڪن‌ زندگیت‌ را‌ با‌ یاد شہـدا... ♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹بِسْمِ رَبِّ الشُّـهَداءِ وَالصِّدیقین🌹 1⃣
🌷شهید مدافع حرم: اکبر شهریاری 2⃣
شهید اکبر شهریاری ✨ در سال 1363 در محله کیانشهر تهران به دنیا آمد.🍃 و در اول بهمن 1392 در حوالی حرم حضرت زینب (س) به درجه رفیع شهادت نایل آمد و پیکر مطهرش در قطعه 26 بهشت زهرا آرام گرفت.🕊💚 3⃣
او از همان دوران نوجوانی با توجه به علاقه ای که به داشت فعالیت خود را در پایگاه مقاومت شروع کرد.🌸 تمام دعاهایش ختم به می شد.🤲🙂 اکبر قاری و مداح هیات پایگاه بود و صوت زیبای قرآنش آغازگر محافل بسیجیان بود🌱 در آن مدت 2 بار توفیق زیارت عتبات و عالیات نصیبش شد. اکبر از لحاظ مادی هیچ مشکلی در زندگی اش نداشت، پدرش یکی از بازاری ها و تاجران بزرگ کشور بود و اگر می خواست در تهران پیش پدرش بماند می توانست غرق در امکانات و رفاه باشد. اما را انتخاب کرد •••💚 4⃣
یکی از همرزمان✨ آخرین باری که به کربلا رفته بود مصادف با اربعین بود، هرچی اصرار کردیم بیا حرم حضرت ابوالفضل العباس(ع) نیامد. 🍂 چون احساس خجالت می کرد که وقتی حرم بی بی در محاصره است به زیارت حضرت عباس علیه السلام بیاید 😞💔 10 روز بعد به سوریه رفت و به شهادت رسید...🕊🍃 5⃣
✨ اکبر و مادرش بسیار به هم وابسته بودند. در ماموریت ها بچه ها اکثرا هفته ای یکی، دوبار با خانواده تماس می گرفتند ولی اکبر هر روز با مادرش تماس می گرفت. 🌹 همین توجهات و خدمات اکبر به مادرش بود که دعای خیر مادرش را برایش به دنبال داشت. 🌈 او دقیقا مصداق آن آیه است که می فرماید: 🌱«و باالوالدین احسانا »🌱 6⃣
✨ وقتی خبر شهادت محمودرضا بیضایی به اکبر رسید خودش را بالای سر محمود رساند و گفت: «باید برش گردانم ». 😞 آن روز خیلی بی تاب شده بود...🍂 صبح فردای شهادت محمودرضا بیضایی، به فرمانده گفت: «اگر اجازه بدهید من لباس های رزم بیضایی را بپوشم.»🍁   فرمانده گفت: «اگر لباس شهید را بپوشی تو هم شهید می شوی؟!!!  گفت: هر چه خدا بخواهد همان می شود. 🌾 بعد از صبحانه زد به خط. وقتی یک مقدار از مقر فاصله گرفت یک خمپاره 60 او را مورد اصابت قرار داد و پهلویش را شکافت.💔 همرزمان بالای سرش که رسیدند نفس های آخرش بود. ساعت 10 صبح شهید شد و همان روز به ایران برگشت.🕊🌹 7⃣
🌹شادی ارواح طیبه شهدا و اینکه عاقبت ما ختم به شهادت بشه صلوات🌹