من شنیدم سر عشاق به #زانوی شماست
و از آن روز سرم #میل بریدن دارد...
به قول شهید آوینی شهادت بال نمیخواد حال میخواد، این جمله ی آخر منه.
#کلام_شهید
💐معرفی #طلبه_شهید #مدافع_حرم #زمینه_ساز_ظهور #شهید_محمدرضا_دهقان_امیری
🌏 زمینی شدن : ۷۴.۰۱.۲۶، تهران
💫 آسمانی شدن : ۹۴.۰۸.۲۱، حلب - سوریه
☘ مزار شهید : امامزاده چیذر تهران - قیطریه
🌹✨کانال شهدای مدافع حرم 👇
@moarefi_shohada ✨🌹
🍃1🍃
مادرانه 🍃
محمدرضا 26 فرودین سال 74 در تهران و در خانواده مذهبی متولد شد و رشد کرد. خانواده ای که درد انقلاب را چشیده بود. من دو برادر شهید دارم که در دوران دفاع به مقدس بهشهادت رسیدند. پسرم عشق و علاقه زیادی به امام حسین (ع) و حضرت زینب (س) داشت و وقتی جنگ عراق را می دید خیلی ناراحت و نگران بود و می گفت چرا حرم اهل بیت(ع) عرصه تاخت و تاز دشمنان اسلام قرار گرفته است.
محمد رضا در مدرسه عالی شهید مطهری در رشته فقه و حقوق اسلامی تحصیل می کرد که به سوریه اعزام شد.
🌹🌹
@moarefi_shohada
🍃3🍃
محمد رضا با سیاست هایی که نظام جمهوری اسلامی ایران داشت و علاقمدام که خود او به اهل بیت (ع) داشت مدام در خانه حرف از رفتن به جبهه را می زد با اینکه کم سن و سال بود و فقط 20 سال داشت. بزرگترین واولین انگیزه اش این بود که از حرم ائمه اطهار(ع) دفاع کند و دومین هدفش انسان دوستی بود. او بعضی وقتها از طریق موبایل فیلم های داعش را دانلود می کرد و می گفت من از سقوط انسانیت در این افراد تعجب می کنم که چطور می توانند یک هم نوع خود را به شکل فجیع به قتل برسانند؟!
🍃🍃🍃
پسرم حس انسان دوستانه ای نسبت به تمام مردم عراق و سوریه اعم از شیعه و سنی داشت. او اطلاعات و مطالعات وسیعی درباره دوران دفاع مقدس داشت یعنی همه عملیات ها با تمام جزییات را درطول 8 سال مطالعه میکرد و مطالعه جنبی زیادی داشت. مثلا می دانست چه کسانی در دوران دفاع مقدس پشت صدام بودند و چه کسانی از جمهوری اسلامی حمایت کردند.
🌹
🍃4🍃
همیشه به عنوان یک مادر می خواستم بچه هایم آگاه به دین و جامعه باشند و بچه های متعهد، پرسشگر و تلاشگر که دنبال ناشناخته ها باشند تربیت کنم و در واقع در خانه ما مدام این حرفها زده می شد و خودمان به تبع این اعتقادات دینی، وظیفه شرعی داریم. آشیان همیشه می گوید "خودت کردی که رحمت بر خودت باد" یعنی تو خودت محمدرضا را این طور تربیت کردی. پدر ایشان موافق اعزام محمدرضا بود، همسرم دوران جنگ رزمنده بودند و جلب رضایت همسرم خیلی ساده بود و زمانی که محمدرضا گفت می خوام برم سوریه گفت راضی ام.
🍃🍃🍃
پسرم وقتی این موضوع را با من مطرح کرد من خیلی تشویقش میکردم و با شوخی به او میگفتم برو اما تو چون شیطونی شهید نمیشوی! اما در واقعیت می دانستم اگر روزی به جنگ برود حتما جزو شهدا می شود. حتی برایش دعا می کردم، چون همیشه از سن 14 سالگی به من میگفت حلالم کن و دعا کن تا شهید شوم و من میگفتم در کشور ما امنیت کامل هست؛ تو قراره کجا بروی که شهید بشی؟!🌹
@moarefi_shohada
🍃5🍃
عاشقانه های شهید محمدرضا دهقان امیری
https://hw20.cdn.asset.aparat.com/aparat-video/0ca14fdd4a17c0d40819e0856cb2dc9f10840244-144p__11510.mp4
@moarefi_shohada
🍃7🍃
قبل از اعزام چند بار در قالب اردوهای آموزشی و به مدت دوسال در یکی از یگانها بود. اوایل مهرسال 94 خداحافظی کرد و رفت و حدود 48 روز بعد از اعزامش به شهادت رسید.
در این مدت که در سوریه بود 6 بار تماس گرفت هیچ چیزی درباره سوریه نمی گفت و در کلامش نشانه ای از اضطراب وجود نداشت. خیلی ساده و روان و خوشحال صحبت می کرد تا ما را به آرامش برساند. هیچ ناراحتی نداشت و با شور و شعف و عشق صحبت می کرد
🍃8🍃