eitaa logo
شهدای مدافع حرم
919 دنبال‌کننده
8.6هزار عکس
1هزار ویدیو
30 فایل
🌷بسم الرب الشهدا والصدیقین🌷 🌹هر روز معرفی یک شهید🌹 کپی با ذکرصلوات ازاد میباشد ایدی خادم الشهدا @Yegansaberenn
مشاهده در ایتا
دانلود
‌‌•• [وقتی دست را در دستِ امام‌حسیــــن«؏»❤️ قرار دهید ، مشکل آنها حل می‌شود و امام بامهربانی بھ آنها نگاه می‌کند.] -شهید‌ابراهیم‌هادی ♥️
•|مصرعےميگويم‌وردميشوم ڪاروان‌دردل‌صحراست خدارحم‌ڪند|• ... (((: @oshahid
ولی تنهایی ات را با کسی قسمت مکن هرگز که من یک بار قسمت کردم و چندین برابر شد..
👌مثل شهیدان
💞 سَعی کُنید عآشق‌ باشید... عاشقِ خدمت کردن منتظر نباشیدکه کسی به شما بگوید خداقوت یا کسی ازشما تشکرکند.. ویا کسی قَدرِ کار وتلاش و مشقتی را که کشیده اید بداند! کاربرای‌خدا ‌انجام‌بده☝️🏻 @moarefi_shohada
سَرَم نَذرِ سَرِ سَردارِ بی سَر... (((: @oshahid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام علیکم💐 🌟 مهمان سفره شهید 🌷محمود نریمانی 🌷 هستیم.
شهید محمود نریمانی همیشه می‌گفت : هر چی می‌خواید از شهدا بگیرید☝️ ازشون بخواید براتون دعا ڪنن . من خودم خیلی چیزها از شهدا گرفتم😊
محمود نریمانی به تاریخ دوازده دی سال ۱۳۶۶ در روستای «دروان» کرج، متولد شد. وی از نیروهای سپاه پاسداران بود که با آغاز جنگ سوریه و دفاع از حرم حضرت زینب(س) عازم سرزمین شام شد تا با تروریست‌های تکفیری مبارزه کند. محمود سرانجام مزد این جهادش را روز ده مرداد سال ۹۵ در حماء سوریه گرفت و به شهادت رسید. پیکر شهید نریمانی در گلزار شهدای کرج به خاک سپرده شد.
پسر عموی شهید موبایلش را می آورد و آخرین پیغام شهید نریمانی را نشان می‌دهد📲 که قبل از شهادتش فرستاده و نوشته است: «بگو حاج غلام در مراسم تشییع جنازه‌ام روضه حضرت عباس(ع) بخواند.»💔 خیلی آرام، طوری که همسر و خواهران شهید نشنوند تا روحیه‌شان را از دست بدهند، می‌گوید:👇 «در انفجاری که مصطفی در آن شهید شد، صورت و دست‌های شهید از بین رفته است.😔 برای همین تابوت را باز نکردند.» و او این موضوع را بی ارتباط به آخرین وصیت شهید نمی‌داند. معتقد است محمود می‌دانست که همچون قمر بنی هاشم(ع) بی دست به دیدار مولایش خواهد رفت..🕊💔
روز تشییع محمود بود در ازدحام جمعیت دیدم جوانی به سمت ما می آید ظاهر جوان شبیه بچه های مذهبی نبود وقتی فهمید پدر محمود هستم خود را به من رساند شروع به تعریف از محمود کرد😊 و گفت : من اصلا اهل این برنامه ها (اشاره به تشییع شهید) نیستم و بسیج و شهادت💔 و این نوع مسائل برایم بی مفهوم است اما وقتی عکس آقا محمود را دیدم خودم را به مراسم رساندم بعد از مکثی ادامه داد : یک روز به پایگاه کوهستانی رفتم بچه های بسیج به خاطر ظاهر و تیپم من گرفتند و شروع به کتک زدن کردند من که از بسیج خوشم نمی آمد با این اتفاق بیزاریم از بسیج چند برابر شد ناگهان دیدم آقا محمود به سمت ما می آید☺️ تا آن زمان ایشان را ندیده بودم فکر میکردم او هم می خواهد به من آزاری برساند ولی دیدم آقا محمود با عصبانیت با بچه ها صحبت کرد و همه آنها را دعوا کرد و گفت : چرا این بنده خدا را کتک می زنید؟😢سریع رهایش کنید، رهایم کردند، آقا محمود جلو آمد مرا با مهربانی در آغوش گرفت و بوسید و عذرخواهی کرد و گفت: این بچه ها را ببخش و مرا با خود به اتاقش برد از من پذیرایی کرد و باز هم عذرخواهی کرد و به قولی از دلم درآورد😇 یک بار هم در خیابان آقا محمود مرا دید باز مرا در آغوش گرفت و با مهربانی با من رفتار کرد دیروز که عکس آقا محمود را دیدم فهمیدم که ایشان واقعا لیاقت شهادت را داشته الان هم که اینجا هستم فقط و فقط به خاطر آقا محمود است🤗 راوی:پدرشهید