eitaa logo
شهدای مدافع حرم
918 دنبال‌کننده
8.6هزار عکس
1هزار ویدیو
30 فایل
🌷بسم الرب الشهدا والصدیقین🌷 🌹هر روز معرفی یک شهید🌹 کپی با ذکرصلوات ازاد میباشد ایدی خادم الشهدا @Yegansaberenn
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 فردا پنجم اردی‌بهشت‌ماه است؛ سال‌روز عملیات شکست خورده پنجه عقاب Operation Eagle Claw در صحرای طبس. شن‌های بیابان مامور نگهبانی، حفاظت و حراست از ملتی بودند که برای سرنگونی طاغوت و مبارزه با ظلم جهانی قیام کردند، لذا پنجه عقاب پوشالی را در وقت غفلت ظاهری ملت، درهم شکستند تا برای عصر حاضر، نمونه‌ای از معجزات و نصرت الهی، و ایمان به مسیر باشند. خداوند طبس و ایران ۱۳۵۷ و ۱۳۵۹، همان خداوند ۱۴۰۰ است؛ ما کجای کار هستیم؟! ➖➖➖➖➖➖➖
‏خیلی راحت از سر کار تا خونه میریم ، نه بمبی منفجر میشه نه تو مسیرمون کسی سبز میشه و نه داعشی در کارِ اما هستن سفره هایی افطاری که این روزها یک نفر رو کم دارن💔
ڪاش 1400همون سالے باشھ ڪھ توش میشنویم : أَلا یا اَهل العالَم أَنا مَهدے...♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📱 استاد رائفی پور 🔺حس میکنی ظهور نزدیکه؟ ●میخوای پارکاب امام زمانت باشی؟؟ ●سواد رسانه ای رو جدی بگیر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رفیق خوب زندگیم ارباب 🌸🕊 •●❥ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕊 خداوند در ماه مبارک رمضان هر شب 3 بار خودش میگوید ...♥️🌸 •
120612_002.mp3
36.49M
جنگ حتما تا آخر گوش نمایید👆 جنگ چهارم جهانی و ایران پروتکل های ستاد کرونا
🌙🍃 ودین چھ کسےبهتراست از آنکھ همھ وجودش را تسلیم خداکردھ
ای همه هستی فدای نام زیبای شما😍 آسمان هرگز نبیند مثل و همتای شما✨ کاش می شد کاسه چشمان ما روزی شود🌱 جایگاه اندکی خاک کف پای شما💔 سلام روزتون مهدوی
تو كیستی که من از موجِ هر تبسمِ تو به سانِ قایق سرگشته رویِ گردابم ... ❤️
از وقتی ازدواج کرده بود، قناری و سُهره‌هایش را هی کم و کمتر می‌کرد. محدثه می‌گفت: «دلم می‌گیرد طفلی‌ها را توی قفس می‌بینم.» از آن‌همه پرندهِ قفسی که روزی جانش به جان‌شان بسته بود، یک سُهره مانده بود برایش که آن‌را هم همان روز بعدازظهر، قبل رفتنش برد با محدثه‌سادات رهایش کرد. شب، وقتی می‌خواست برود، با همه که آمده بودند برای بدرقه‌اش، تک به تک خداحافظی و دیده‌بوسی کرد و آخر از همه، خم شد و کف دست‌هایم را گذاشت روی صورتش و بوسیدشان. دست‌هایم را حلقه کردم دور گردنش و یک دل سیر بویش کردم. درِ گوشم گفت: «ننه! دعا کن شهید برگردم...» و زل زد توی چشم‌هایم و گفت: «اگر شهید شدم، رخت سیاه نپوش و نگذار کسی رخت سیاه بپوشد. توی مجلسم جای خرما و حلوا، شیرینی و شکلات خیرات کنید...» و تنگ در آغوشم کشید و لحظه‌ای بعد، از حلقه دست‌هایم بیرون خزید و رفت که رفت... ✍به روایت مادربزرگوارشهید 🌷 ●ولادت : ۱۳۶۷/۲/۲ تبریز ، آذربایجان‌شرقی ●شهادت : ۱۳۹۴/۲/۴ دلامه ، سوریه 🕊🕊