eitaa logo
شهدای مدافع حرم
919 دنبال‌کننده
8.6هزار عکس
1هزار ویدیو
30 فایل
🌷بسم الرب الشهدا والصدیقین🌷 🌹هر روز معرفی یک شهید🌹 کپی با ذکرصلوات ازاد میباشد ایدی خادم الشهدا @Yegansaberenn
مشاهده در ایتا
دانلود
تشڪر ڪردم،چادر رو سر ڪردم!😊 دستے بهش ڪشیدم، مثل اینڪہ دلتنگش بودم، حس عجیبے بود بعداز سہ سال سر ڪردن! ــ حلال ڪردی؟😊 آروم گفتم : ــ حلال...!😊 خواستم چیزی بگم ڪہ صدای سهیلے از باند پیچید🎤🔉 و مجلس شروع شد! بغضم😢 گرفت، سهیلے تازہ داشت صحبت میڪرد و خوش آمدگویے، ولی من گریہ‌م گرفتہ بود!😢چادر رو ڪشیدم روی صورتم و سرم رو تڪیہ دادم بہ پرچم یا فاطمہ🏴 اشڪ هام سرازیر شد، زیر لب گفتم : خدایا خیلے خستہ‌ام!😭 ادامه‌ دارد... 📚 نویسنده : لیلی سلطانی
☔️ ✨ رمان زیبا و عاشقانه😍💓 ڪلید رو انداختم تو قفل و در رو باز🔓ڪردم، از حیاط سر و صدا مےاومد، مادرم و خالہ فاطمہ نشستہ بودن روی تخت و میخندیدن!😄😄 با تعجب😳 نگاهشون ڪردم،حواسشون بہ من نبود! خواستم سلام ڪنم ڪہ مریم با خندہ😃 از داخل خونہ دوید تو حیاط امین هم پشت سرش! 😀با دیدن من ایستادن،امین سرش رو انداخت پایین! بلند سلام ڪردم،مادرم و خالہ نگاهم ڪردن،با دیدنم متعجب شدن!😳 با تعجب گفتم :😕 ــ چےشدہ؟! چرا اینطوری نگاهم میڪنید؟ مادرم سریع گفت : ــ هیچے! مریم بهم لبخند زد و احوال پرسے ڪرد، خواستم وارد خونہ بشم ڪہ صدای مادرم اومد : ــ هانیہ چادر خریدی؟!😊 تازہ یادم افتاد هنوز چادری ڪہ از خانم محمدی گرفتم روی سرم هست! برگشتم سمت مادرم و گفتم : ــ ای‌وای! یادم رفت پسش بدم! ــ چادرو؟! ــ آرہ برای خانم محمدی بود! رفتہ بودم حسینیہ‌شون💚🏴روضہ! چشم های مادرم گرد😳شد اما چیزی نگفت! ــ فردا بهش پس میدم یا میدم سهیلے بدہ بهش! ــ سهیلے دیگہ ڪیہ؟! سرم رو خاروندم و گفتم : ــ سهیلے رو نگفتم بهتون؟! 🙄 ــ نہ! آدمای جدید رو معرفے نڪردی! ــ طلبه‌ست مادرم طلبہ! تو دانشگاهمون درس میدہ! ✨ خالہ فاطمہ و مریم بهم نگاہ ڪردن و خندیدن! معنے نگاهشون رو فهمیدم تند گفتم :🗣 ــ خالہ اونطوری نگاہ نڪنا هیچے نیست... ای بابا 😐😏 بلند شدم برم داخل خونہ ڪہ با ترس گفتم : ــ تو رو خدا بہ عاطفہ نگیدا! بدبخت میشم میاد دانشگاہ سهیلے رو پیداڪنہ!😄 شروع ڪردن بہ خندیدن!😄 وارد خونہ شدم، چادرم رو درآوردم خواست برم اتاقم ڪہ دیدم سجـ🌟ــادہ مادرم رو بہ قبلہ بازہ! حتما خواستہ نماز بخونہ خالہ فاطمہ اینا اومدن! آروم رفتم سر سجادہ📿چادر مشڪے رو درآوردم و چادر نماز مادرم رو سر ڪردم بوی عطر مشهدش پیچید! 😌خجالت میڪشیدم، انگار برای اولین بار بود میخواستم باهاش صحبت ڪنم، احساس میڪردم رو بہ روم نشستہ! تو دلم گفتم خب چے بگم؟!😢بہ خودم تشر زدم خیلے مسخر‌ه‌ای! لب باز ڪردم : اوووووم....🤔 حس عجیبے داشتم،اون صدایے ڪہ شنیدم، حالا سر سجادہ! رفتم سـجدہ😢بغضم گرفت! آروم گفتم : ــ خیلے خستہ و تنهام خودمونے بگم خدا بغلم میڪنے؟!😭 اشڪ هام شروع بہ ڪردن باریدن!😭 من بودم و خدا و حس سبڪ شدن! احساس ڪردم آغوشش رو و نگاهش ڪہ میگفت من همیشہ ڪنارتم! خوش اومدی!😊 ادامه‌ دارد... 📚 نویسنده : لیلی سلطانی
بـِسْمِـ رَبـّ مَهـ❤ـدی
كـل صـباح أتنفـس ، بحـب حـسـين... هـر صبح به عـشـقِ حـسین نفس میکـشم..؛
💮بیا برای فرج روز و شب دعا🤲 کنیم 💮دل امام خویش را ز خود رضا💚کنیم 💮عزیز فاطمه مهدی-ع دلش پر از خون💔 است 💮بیا که بهر خدا از خدا حیا کنیم . . .😔 اللهم عجل لولیک الفرج @moarefi_shohada
🕊نمۍ رود از اﯾﻦ ﻓﻀﺎ ﺑﻪ آﺳﻤﺎن هـــواۍ ﺗﻮ صـــداۍ ﺗﻮ نـــــداۍ ﺗﻮ ﺗﻤـﺎم ﺧﺎﻃــــرات ﺗﻮ 🌷تــــﻮ ﺑﺎ منـۍ و ﺑﻮدﻧﺖ زِ، ﯾﺎد ﻣﻦ نمـۍ رود ﺗﻮ رﻓﺘﻪ اۍ و روح ﺗﻮ از اﯾﻦ دل ﺷﮑﺴﺘﻪ ام💔 دمۍ ﺑﺮون نمۍ‌رود. 🌷
بـایـد اعتـرافـ ڪنم ڪه عڪس نگاهٺان ؛ عڪس لبخنـدٺ ؛🙃 جـامـاندݧ را ؛🥀 بـدجـور بہ رخمـاݩ مےڪشد... @moarefi_shohada
(پروفایل) (پسرانه مذهبی) ‍‌‌ ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‍‌‌ ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
پُـــروفآیݪ🌱
🌱 یکی گره روسری شو شُل کرد رفت جلو دوربـ📷ـین واسه لایک👌 یکی بند پوتینش رو سفت کرد رفت رو میــ💣ــن واســه خـــاک😔 🍃 @moaref_shohada
❤️ امام جواد عليه السلام: منِ استَحسَنَ قَبیحاً كانَ شَریكاً فیهِ. 🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸 آنکه گناهی را تحسین و تایید کند، در آن گناه شریک است. 📚 کشف الغمه، ج 2، ص 349.
♡:)) 😍 ✔️شهدا همیشه آنلاین هستند ڪافیه دلت رو بروزرسانے ڪنے😊 اون موقع مےبینے ڪه در تڪ تڪ⤵️ لحظات در ڪنارت بودند...«« هستند...→↓••• وخواهند بود...😇🍃»» 👌 🌹☘ @moarefi_shohada