آخر #وصیتنامه اش نوشتہ بود:
♦️وعدۂ ما بهــشت
بعد روی بهــشت را خط زدہ بود
اصلاح ڪردہ بود :
وعدۂ ما "جَنَّتُ الْحُسِیْن علیہالسلام"
#شهـیدحجت_اسدی✍
#محرم
@moarefi_shohada🖤
.
+السلامعلیڪیااباصالحالمھدۍ^عجلاللهتعالےفرجہالشریف^🌱
#سلام آقام♥️
.
• • •
[ امامحسیـݩ{عݪیہاݪسݪام} ]
یڪ باره دݪم گفٺ ڪہ بنویس ڪݪامے
در وصف بلند مرتبه و شاه مقامی
دستے به روے سینه نهادم و نوشتم
از من به حسین😍 بن علے❤️ عرض سلامے
🥀 و اینجا کربلای دیگر است....
محل شهادت #حاج_قاسم 💔
بازهم نخل و دست قطع شده...!
شهیدان عزیز ما🌹
کسانی بودند که در عین جوانی
و بعضی در عین نوجوانی حاضر شدند
برای خیر کشور،
مصالح کشور، حفظ استقلال کشور،
دفع دشمنان کشور،
جان خودشان را فدا کنند؛ 🍃
این خیلی ارزش والایی است...🌸
#سید_علی
۱۳۹۵/۰۹/۲۳
2⃣
🍃شهید سیدمحمود موسوی،
عضو یگان صابرین سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
در سال 1360 در شهر بابل مازندران متولد شد🌷
و در شهریور سال 1390 در درگیری با گروهک مزدور و وابسته پژاک در منطقه سردشت به شهادت رسید.🥀🍃
4⃣
۸ بهمن سال ۸۲ چهارشنبه ساعت ۹ صبح
آیت الله خدا کرمی صیغه عقد او و همسرش را خواندند وتقریبا یک هفته بعد هم جشن عقد مختصری گرفتند...🌸🍃
5⃣
همسر شهید✨
سید محمود خیلی از شهادت حرف میزد
وحتی به من گفت: برای شهادتش دعا کنم.
من گفتم : انشالله عاقبت بخیر شوی ولی برای من خیلی سخت است اول زندگی این دعا را برای شما از خدا بخواهم ،
برای چند لحظه من خیلی منقلب شدم ، 🌈
سید محمود که متوجه شد بحث را عوض کرد
و گفت : حالا ناراحت نشو هرچی خدا بخواهد.
ولی باز طاقت نیاورد و بعد از عقد بلافاصله در گوشم گفت : به جمع همسران شهدا خوش آمدی،😁
که من به سید محمود گفتم : الحمدلله اگر لایق باشم و قول بدهی که آن دنیا دستم را بگیری...🌼
از سنگینی حرف سید محمود ترسیدم ،
دلهره همه وجودم را گرفت، لرز کردم،
و گفتم بالاخره حرفت را زدی؟
خیالت راحت شد که از اول زندگی من را انداختی در استرس و نگرانی؟🍂
سید محمود تا چند دقیقیه ای می خندید...🍁
ما دقیقا ۸ سال باهم زندگی کردیم
که من خودم همیشه به ۸سال دفاع مقدس تعبیرش میکنم. 🌸
چون سید محمود اکثر اوقات ماموریت بود و من از دیدار سید محمود بی نصیب بودم.
شاید همه این ۸سال را جمع کنید ۴ سال مفید ما باهم زندگی کردیم چون سختی و فراز و نشیب و دلتنگی و خطر خیلی زیاد در زندگی سید محمود بود .🌾
6⃣