جانم علی
بحق این علی کیست؟
نیکو ثمر، والاگوهر، فرخنده فر، بهجت اثر، صاحب نظر، صاحب تیغ دو سر، شمس الضّحی، بدرالدّجی، نور هُدَی، میر خدا، شیر خدا، هم انتها، هم مقتدا، هم رهنما، راز بقا، سِرّ شفاء، هم منتخب، هم منتصب، هم منتجب، محبوب رَبّ، دور از طَرَب، کهف اعمال، فوق بیان، روح و روان، سِرّ نهان، نور عیان، میران نشین، گردون مقام، دوم فروغ، اول امام، باب مراد، دست خطاب، روح کتاب، عشق مجسّم، آیت محکم، منجی عالم، همدم موسی، یاور عیسی، یوسف و یحیی، خضر سلیمان، ساقی کوثر، أب الأئمه، ولیّ داور، آیت عظمی، والیِ والا، عالیِ اعلاء، عالِم اسماء، شوهرِ زهرا، باء بسم الله، آقا و مولا، فخر زمانها، بدرِ مکانها، مادرِ کعبه، کوثر و یاسین، یوسف و طاها، آیهی تطهیر، حافظ قرآن، ناطق قرآن، ناشرِ قرآن، حقیقتِ دین، آقا و سرور، هادی و رهبر، مناء و مشعر، ظهور و قیام، ثواب و عقاب، عابد و معبود، شاهد و مشهود
#قربان_تا_غدیر
#فضائل_مناقب_مولا_امیرالمؤمنین
باسلام واحترام خدمت شما بزرگواران🌹
ساعت کاری شعبه اباذر از امروز به تاریخ 1402/4/14
ازساعت 16:30 الی 19:30 خواهد بود.
باتشکراز همه شما عزیزان🙏
روزی راهبی با جمعی از مسیحیان به مسجد النبی (صلی الله علیه و آله و سلم)آمدند در حالیکه طلا و جواهر و اشیاء گرانبها بهمراه داشتند.
✍پس راهب رو کرد به جماعتی که در آنجا حضور داشتند ( أبوبکر نیز در بین جماعت بود ) و سوال کرد "خلیفه ی نبی و امین او چه کسی است؟"
پس جمعیت حاضر ، ابوبکر را نشان دادند ، پس
راهب رو به ابوبکر کرده و پرسید نامت چیست؟ ابوبکر گفت ، نامم "عتیق" است
راهب پرسید نام دیگرت چیست؟ابوبکر گفت نام دیگرم "صدیق" است.
راهب سوال کرد نام دیگری هم داری؟ ابو بکر گفت "نه هرگز"
پس راهب گفت گمان کنم آنکه در پی او هستم شخص دیگریست.
✍ابوبکر گفت دنبال چه هستی؟
راهب پاسخ داد من بهمراه جمعی از مسیحیان از روم آمدم و جواهر و اشیاء گرانبها بهمراه آوردیم و هدف ما این است که از خلیفه ی مسلمین چند سوال بپرسیم ، پس اگر توانست به سوالات ما پاسخ دهد تمام این هدایای ارزنده را به او میبخشیم تا بین مسلمانان قسمت کند و اگر نتوانست سوالات مارا پاسخ دهد اینجا را ترک کرده و به سرزمین خود باز میگردیم.
✍ابوبکر گفت سوالاتت را بپرس ، راهب گفت باید ب من امان نامه بدهی تا آزادانه سوالاتم را مطرح کنم و ابوبکر گفت در امانی ، پس سوالاتت را بپرس.
✍راهب سه سوالش را مطرح کرد:
1)ما هو الشئ الذی لیس لله؟
*چه چیزاست که از آن خدا نیست؟*
2)ما هو شئ لیس عندالله؟
*چه چیزاست که در نزد خدا نیست؟*
3)ما هو الشئ الذی لا یعلمه الله؟
*آن چیست که خدا آن را نمیداند؟*
پس ابوبکر پس از مکثی طولانی گفت باید از عمر کمک بخواهم ، پس بدنبال عمر فرستاد و راهب سوالاتش را مطرح کرد ، عمر که از پاسخ عاجز ماند پس بدنبال عثمان فرستاد و عثمان نیز از این سوالات جا خورد ، و جمعیت گفتند چه سوالیست که میپرسی؟خدا همه چیز دارد و همه چیز را میداند.
✍راهب نا امید گشته قصد بازگشت به روم کرد ، ابوبکر گفت : ای دشمن خدا اگر عهد بر امان دادنت نبسته بودم زمین را به خونت رنگین می کردم .
✍سلمان فارسی که شاهد ماجرا بود بسرعت خود را به امام علی (ع)رسانده و ماجرا را تعریف کرد و از امام خواست که به سرعت خودش را به آنجا برساند.
پس امام علی ع بهمراه پسرانش امام حسن (ع )و امام حسین (ع )میان جمعیت حاضر و با احترام و تکبیر جماعت حاضر مواجه شدند.
✍ابوبکر خطاب به راهب گفت ، آنکه در جست و جویش هستی آمد ، پس هر سوالی داری از علی (ع) بپرس!
راهب رو به امام علی (ع) کرده و پرسیدنامت چیست؟
امام علی (ع) فرمودند: نامم نزد یهودیان *"الیا"* نزد مسیحیان *"ایلیا"* نزد پدرم *"علی"* و نزد مادرم *"حیدر"* است.
پس راهب گفت ، نسبتت با نبی (ص) چیست؟
✍امام (ع )فرمودند: او برادر و پسرعموى من است و نیز داماد او هستم.
پس راهب گفت ، به عیسی بن مریم قسم که مقصود و گمشده ی من تو بودی.
پس به سوالاتم پاسخ بده
و دوباره سوالاتش را مطرح کرد.
✍امام علی (ع) پاسخ دادند:
.
فإن الله تعالی أحد لیس له صاحبة و لا ولدا
فلیس من الله ظلم لأحد
و فإن الله لا یعلم شریکا فی الملک
🔹 *آنچه خدا ندارد ، زن و فرزند است.*
🔹 *آنچه نزد خدا نیست ، ظلم است*
🔹 *و آنچه خدا نمیداند ، شریک و همتا برای خود است*
پس راهب با شنیدن این پاسخها ، امام علی را به سینه فشرد و بین دو چشم مبارکش را بوسید و گفت:
"أشهد أن لا اله إلا الله و أن محمد رسول الله و أشهد أنک وصیه و خلیفته و أمین هذه الامة و معدن الحکمة"
✳️به درستی که نامت درتورات إلیا و در انجیل ایلیا و در قرآن علی و در کتابهای پیشین حیدر است ، پس براستی تو خلیفه ی بر حق پیامبری، سپس تمام هدایا را به امام علی (ع) تقدیم کرد و امام در همانجا اموال را بین مسلمین قسمت کرد.
💠 *عزيزان !! تا حد امکان نشر دهید؛ زیرا:
⬅️ *پیامبر(ص)فرمود:هرکس فضائل امیرالمومنین علی ابن ابیطالب (ع)را نشردهد، مادامیکه از آن نوشته اثری باقیست ملائکة الله برای او استغفار می کنند*
منبع : کتاب الإحتجاج مرحوم طبرسی
#عید_غدیر
#من_کنت_مولاه_فهذا_علی_مولاه
تو ولي هستی و منجیِ ولایت، زهراست
تو هدایت گری و روح هدایت زهراست
آی مردم به خدا نیست کسی برتر از این
ازلی طینتِ اول تر و آخرتر از این
🔸شاعر:علی اکبر لطیفیان
#مبلغ_غدیر_باشیم
#فقط_حیدر_امیرالمؤمنین_است
══💝══════ ✾ ✾ ✾
سلام رفقا
همه دعوتین به جشن بزرگ غدیر 🌸💚
عید مولامون مبارک باشه..
ی دعوت نامه از طرف موسسه امیرالمومنین (علیه السلام) کاشان به مردم حیدری 👌🌿
بزن روش🤍🌱👇
https://digipostal.ir/ceh8h34
پس قرار ما :
جمعه ساعت 18 🌻
#امیر_المومنین _ علیه السلام
#عید_غدیر
#موسسه_امیر_المومنین(علیه السلام)_کاشان
#هییت _حافظان_قرآن_نهج_البلاغه
🌺☘🌺☘🌺
برگزاری جشن غدیر🎈
نوگلای عزیزم در روخوانی خردسالان سطح ۱،طرح ویژه👏👏
باتشکرازهمکاری مادران گرامی🙏
ومربی عزیز🌹
🌺☘🌺☘🌺
#سلام_امام_زمانم
سلام بر مولای مهربانی
که آمدنش
وعده ی حتمی خداست
و سلام بر منتظران
و دعاگویان آن روزگار نورانی
و قریب...
السلام علیکَ یا وعد الله الذّی ضمنه...
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
❀🍃✿🍃❀ ❀🍃✿🍃❀
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
☑️ حال و هوای موکب حضرت امیر علیه السلام در #مهمونی_غدیر_کاشونیا
🔶 عید الله الاکبر، عید سعید غدیر 🔶
🎥 ببینید و لذت ببرید
#اطعام_غدیر
#جشن_و_شادی
#هدیه_اسباب_بازی
#بازیخانه_کودک_و_نوجوان
#تقدیم_ده_هزار_هدیه_به_فرزندان
#تببین_فرهنگ_نهج_البلاغه_مولا_علی_ع
هیأت حافظان قرآن و نهجالبلاغه
مؤسسه امیرالمؤمنین ع کاشان
🟢🟢🟢🟢🟢🟢🟢🟢🟢
#کاشان_پایتخت_نهج_البلاغه
╭❀•••••
@pnahj_ir
•••••❀╯
تا محرم...
نگرانم!
نگرانم نکندخواب بمانم؛
نکندبغض من از شدت غم
نه ببارد..
نه بکاهد..
نکنداشک نریزم؟
نکندکرب و بلا را ندهی..
حضرت ارباب؟
نکندبازبمانم؟
نکندبازنخوانم که حرم
اهل حرم
میروعلمدار نیامد؟
نکند پای پیاده حرمت
بازبماند به دلم حسرت و آهش..
نگرانم..
نگرانم نکنددیرشودجای بمانم؛
نگرانم.😭😭
#اقایمن #حسین_جان
#السلام_علیک_یا_اباعبدالله_الحسین
#یاحسیـــــن🕯🍂'
┄┅─✵💝✵─┅┄
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
بنام دوست
گشاییم دفتر صبح را
بسم الله النور✨
روزمان را با نام زیبایت آغاز میکنیم
در این روز به ما رحمت و برکت ببخش
و کمکمان کن تا زیباترین روز را
داشته باشیم
الهی به امید تو 💚
┄┅─✵💝✵─┅┄
زن زندگی آزادی در مکتب حسینی...
💠 مراسم دهه اول محرم
🔹سخنران: حجت الاسلام محمدی شاهرودی
🎙با نوای گرم: حجتالاسلام حسن زاده
🔸زمان: از سه شنبه ۲۷ تیر
⏰ ساعت: ۲۰:۳۰
📍مکان: خیابان شهید بهشتی ، مجموعه ورزشی شهید تختی
#هیأت_حافظان_قرآن_و_نهج_البلاغه
#کاشان_پایتخت_نهج_البلاغه| #اطلاعیه
╭❀•••••
@pnahj_ir
•••••❀╯
❓چرا از شب اول محرم عزاداری شروع میشود؟ مگر امام حسین علیه السلام عاشورا بشهادت نرسید؟
◾️به امام صادق علیه السلام عرض شد: آقای من به فدایتان شوم! وقتی کسی می میرد یا کشته می شود مجلس نوحه ای برای او می گیرند. ومن مشاهده می کنم که شما و شیعیانتان از اول ماه محرم اقامه جلسه عزا می کنید.
حضرت فرمودند: این چه حرفی است! هنگامی که هلال ماه محرم دمیده می شود ملائکه پیراهن امام حسین علیه السلام را آویزان می کنند در حالیکه پاره پاره شده از ضربه های شمشیر و آغشته به خون است. ما و شیعیانمان این پیراهن را با چشم بصیرت (و نه با چشم بصر ) می بینیم. پس اشک های ما سرازیر می شود.
📓خصائص الزینبیه، ص49
📓ثمرات الاعواد: ص36و37
💛✨💛
✍حکایتی زیبا و خواندنی
نقل است که روزی «معاویه» برای نماز در مسجد آماده میشد. به خیل عظیم جمعیتی که آماده اقتدا به او بودند نگاهی از سر غرور انداخت.
عمروعاص» که در نزدیکی او ایستاده بود، در گوشش نجوا کرد که: بیدلیل مغرور نشو! اینها اگر عقل داشتند به جماعت تو نمیآمدند و «علی» را انتخاب میکردند.
معاویه» برافروخت. «عمروعاص» قول داد که حماقت نمازگزاران را ثابت میکند.
پس از نماز، بر منبر رفت و در پایان سخنرانی گفت: از رسول خدا شنیدم که هر کس نوک زبان خود را به نوک بینیاش برساند، خدا بهشت را بر او واجب مینماید و بلافاصله مشاهدهکرد که همه تلاش میکنند نوک زبانِشان را به نوک بینیِشان برسانند تا ببینند بهشتیاند یا جهنمی؟
عمروعاص» خواست در کنار منبر حماقت جمعیت را به «معاویه» نشان دهد، دید معاویه عبایش را بر سر کشیده و دارد خود را آزمایش میکند و سعی میکند کسی متوجه تلاش ناموفقش برای رساندن نوک زبان به نوک بینی نشود.
از منبر پایین آمد در گوش «معاویه» نجوا کرد:
این جماعت احمق خلیفه احمقی چون تو میخواهند. ""علی""برای این جماعت حیف است.
#فقط حیدر امیرالمومنین است
🎍〰〰〰〰〰〰🎍
#محرم_رسید ...
خبر کن ای دل همین امشب
تمام غم های عالم را
که غرق خون در افق دیدم
هلال ماه محرم را
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان_عج
●➼┅═❧═┅┅───┄
#شب_اول_محرم
به نامردی همين نامرد مردم دوره اش كردند
بساط روضه ی غربت فراهم می شود آخر
همينكه دست هايش بسته شد ياد علی افتاد
نصيب خاندان مرتضی غم می شود آخر.،
#حضرت_مسلم_بن_عقیل_ع
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان_عج
●➼┅═❧═┅┅───┄