هدایت شده از اعتمادی
🔰 سخننگاشت | عالیترین فضایل اخلاقی در دفاع مقدس بروز کرد
جبهه منطقه تمرین اخلاص بود
❣حضرت #امام_خامنه_ای (مدظله العالی)
🕊در دفاع مقدّس، عالیترین فضایل اخلاقی بُروز کرد... فضایل اخلاقی مثل صداقت، صدق و صفا. خب اصلاً منطقهی جبهه، منطقهی صدق و صفا بود، همه با هم باصفا [بودند]. اخلاص، برای خدا کار کردن؛ آنجا کسانی، هم تمرین اخلاص میکردند، هم اخلاص خودشان برای خدا را آنجا در عمل نشان میدادند. تواضع، خدمت به دیگران. ۹۹/۶/۳۱
#دفاع_مقدس
6.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
میدونید مشکل ما در این مملکت چیه ؟
خدا همون خدای زمان جبهه وجنگ هست
🇮🇷✨🇮🇷✨🇮🇷
@moassese_nooralyaghin
#کربلا 🌹
شب جمعه ...
صفای دیدن شش گوشهی تو...
میارزد...
بر همه دار و ندار کلّ عالَم!
کاش میشد قسمت ما؛
یااباعبدالله!
#شب_زیارتےارباب 🌿❤️
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله🌿
#شب_جمعه🌿❤️
♨️@moassese_nooralyaghin
🏴┅❁ـ﷽ـ❁┅🏴
بخش آموزش مجازی #موسسه_نورالیقین، برگزار می نماید :
🍂 تاریخ آزمون سوره توبه تمدید شد. 🍂
═❁๑ 🍃🌹🍃 ๑❁═
🗒مهلت ثبت نام اینترنتی:
۱۵ شهریور الی ۲۵ مهر ۱۳۹۹
⏰زمان آزمون:
۵شنبه ۱ آبان ۱۳۹۹
(مصادف با ۵ ربیع الاول)
═❁๑🍃๑🌹๑🍃๑❁═
📞شماره تماس : ۳۷۷۸۲۷۲۱
🔹لینک ثبت نام و شرکت در آزمون آنلاین سوره مبارکه توبه
👇👇👇
http://www.azmoon360.com/nooralyaghin
═❁🍃๑🌹๑🍃๑❁═
http://eitaa.com/moassese_nooralyaghin
موسسه نورالیقین
مرکز آموزش تفسیر و علوم قرآنی
#امام_حسنیام💚
در کربلا کنار ضریح تو یا حسین
با معرفت کسی ست که یادِ حسن کند...
#شب_زیارتی_ارباب🌙
#شهادت_امام_حسن_مجتبی ع🖤
#تسلیٺ_باد.
برگزارس مراسم عزاداری شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها وامام حسن مجتبی علیه السلام با رعایت پروتکل های بهداشت
فاصله گذاری مناسب
استفاده الزامی از ماسک
ضد عفونی محل قبل وبعد از مراسم
#من_ماسک_میزنم
@ moassese_nooralyaghin
🌷آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند
🌷باید که عشق را به شما اقتدا کنند
🌷بی دردهای خفته به مرداب عافیت
🌷باید حساب خویش ز مردان جدا کنند
🇮🇷🌷🇮🇷🌷🏴🌷🇮🇷🌷🇮🇷🌷🏴
✍برای دیدن یکی از دوستان جانبازم،
رفته بودم آسایشگاه امام خمینی (ره) که در شمالی ترین نقطه تهران است.
✨فکر می کردم از مجهزترین آسایشگاه های کشور باشد، که نبود. بیشتر به خانه ای بزرگ شبیه بود. دوستم نبود، فرصتی شد به اتاق های دیگر سری بزنم.
✨اکثر جانبازها آنجا قطع نخاع بودند، برخی قطع نخاع گردنی، یعنی از گردن به پایین حرکت نداشتند، بسیاری از کمر، بعضی نابینا بودند، بعضی جانباز از هر دو دست.
و من چه می دانستم جانبازی چیست، و چه دنیایی دارند آن ها...
💝جانبازی که ۳۵ سال بود از تخت بلند نشده بود پرسید؛ "کاندیدا شده ای! آمده ای با ما عکس بگیری؟" گفتم نه!
💝ولی چقدر خجالت کشیدم. حتی با دوربین موبایلم هم تا آخر نتوانستم عکسی بگیرم.می گفت اینجا گاه مسئولی هم می آید، البته خیلی دیر به دیر، و معمولا نزدیک انتخابات!
همه اینها را با لبخند و شوخی می گفت. هم صحبتی گیر آورده بود، من هم از خدا خواسته!
نگاه مهربان و آرام اش به من تسلی می داد.
💝 وقتی فهمید در همان عملیاتی که او ترکش خورده من هم بوده ام، خیلی زود با من رفیق شد.
پرسیدم خانه هم می روی؟ گفت هفته ای دو هفته ای یک روز، نمی خواست باعث مزاحمت خانواده اش باشد!
توضیح می داد خانواده های همه جانبازهای قطع نخاع خودشان بیمار شده اند، هیچکدام نیست دیسک کمر نگرفته باشند. پرسیدم اینجا چطور است؟
💠شکر خدا را می کرد، بخصوص از پرسنلی که با حقوق ناچیز کارهای سختی دارند. یک جور خودش را بدهکار پرسنل می دانست.
💠گفتم: بی حرکتی دست و پا خیلی سخت است، نه؟
با خنده می گفت نه! نکته تکاندهنده و جالبی برایم تعریف کرد، او که نمی توانست پشه ها را نیمه شب از خودش دور کند، می گفت با پشه های آنجا دیگر دوست شده است...
💠می گفت "نیمه شب ها که می نشینند روی صورتم، و شروع می کنند خون مکیدن، بهشان می گویم کافیست است دیگر!" می گفت خودشان رعایت می کنند و بلند می شوند، نگاهم را که می بینند، می روند. شانس آوردم اشک هایم را ندید که سرازیر شده بودند.
⬅️نوجوان بوده، ۱۶ ساله که ترکش به پشت سرش خورده و الان نزدیک ۵۰ سالش شده بود.
و سال ها بود که فقط سقف بی رنگ و روی آسایشگاه را می دید. آخر من چه می دانستم جانبازی چیست! صدای رعد و برق و باران از بیرون آمد، کمک کردم تختش را تا بیرون سالن بیاوریم، تا باران نرمی که باریدن گرفته بود را ببیند.
⬅️چقدر پله داشت مسیر! پرسیدم آسایشگاه جانبازهای قطع نخاع که نباید پله داشته باشد. خندید و گفت اینجا ساختمانش مصادره ای است و اصلا برای جانبازها درست نشده است.
خیلی خجالت کشیدم. دیوارهای رنگ و رو رفته آسایشگاه، تخت های کهنه، بوی نم و خفگی داخل اتاق ها... هر دقیقه اش مثل چند ساعت برایم می گذشت.
⬅️به حیاط که رسیدیم ساختمان های بسیار شیک روبرو را نشانم داد. ساختمان هایی که انگار اروپایی بودند. می گفت اینها دیگر مصادره ای نیستند، بسیاری از این ساختمان ها بعد از جنگ ساخته شده، و امکاناتش خیلی بیشتر از آسایشگاه های جانبازهاست.
نمی دانستم چه جوابش را بدهم. تنها سکوت کردم.
🌹می گفت فکر می کنی چند سال دیگر ما جانبازها زنده باشیم؟ یکه خوردم. چه سئوالی بود! گفتم چه حرفی می زنی عزیزم، شما سرورِ مایید، شما افتخار مایید، شما برکت ایرانید، همه دوستتان دارند، همه قدر شما را می دانند، فقط اوضاع کشور این سال ها خاص است، مشکلات کم شوند حتما به شما بهتر می رسند.
خودم هم می دانستم دروغ می گویم. کِی اوضاع استثنایی و ویژه نبوده؟ کِی گرفتاری نبوده. کِی برهه خاص نبوده اوضاع کشور... چند دقیقه می گذشت که ساکت شده بود، و آن شوخ طبعی سابقش را نداشت. بعد از اینکه حرف مرگ را زد.
🌹انگار یاد دوستانش افتاده باشد. نگاهش قفل شده بود به قطره های ریز باران و به فکر فرو رفته بود.
کاش حرف تندی می زد!
کاش شکایتی می کرد!
کاش فریادی می کشید و سبک می شد!
و مرا هم سبک می کرد!
🌹یک ساعت بعد بیرون آسایشگاه بی هدف قدم می زدم. دیگر از خودم بدم می آمد. از تظاهر بدم می آمد. از فراموش کاری ها بدم می آمد. از جانباز جانباز گفتن های عده ای و تبریک های بی معنای پشتِ سر هم. از کسانی که می گویند ترسی از جنگ نداریم
همان ها که موقع جنگ در هزار سوراخ پنهان بودند. و این روزها هم، نه جانبازها را می بینند
نه پدران و مادران پیر شهدا را...
💫بدم میآمد از کسانی که نمیدانند ستونهای خانههای پر زرق و برقشان چطور بالا رفته!
از کسانی که جانبازها را هم پله ترقی خودشان میخواهند!
💫کاش بعضی به اندازه پشهها معرفت داشتند
وقتی که میخوردند، میگفتند کافیست!
و بس میکردند،و می رفتند،
ما چه میدانیم جانبازی چیست...
✨🇮🇷✨🏴✨🇮🇷✨🏴✨🇮🇷✨🏴
@ moassese_nooralyaghin
26.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مستند کوتاه از باغ موزه انقلاب اسلامی و نمایشگاه دفاع مقدس استان قم
کارتولیدی آقای لطیف 2 مهرماه 99
@karbela1
✨🇮🇷✨🇮🇷✨🇮🇷👇👇💕
@moassese_nooralyaghin
هدایت شده از 🌷 مکتب سردار سلیمانی🌷
*﷽*
وقتی اذان را شنیدی ، هرگز نماز
را واپس مینداز!
قلمت را بیفکن،
تلفن همراه را کنار بگذار،
به نشستهاخاتمه بده،
و پایان جلسه را اعلام کن،
و#الله_اکبر بگو که
#الله ازهرچیزی بزرگتر است.
#بصیرت_عاشورایی
#نماز_اول_وقت
#ما_ملت_امام_حسینیم
#امام_حسن_علیه_السلام
با مشت بر زمین بزنم با نگاه تر
از شدت غریبیت آقا چه شاکی ام
با اینکه بی حرم و صحن و گنبدی
هر شب دخیل پنجره فولاد خاکی ام...
#محمد_حبیب_زاده
#السلام_علیک_یا_حسن_بن_علی_ع
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان_عج
@moassese_nooralyaghin
●➼┅═❧═┅┅───┄