ادامه پاسخ بالا👆👆🔻👇👇
✅ ادامه پاسخ : 2⃣
در برخی روایات اهل سنت آمده که پیامبر در برخی از نمازهایش دستش را بسته است. اما این روایات به خاطر ضعف سند و یا ضعف دلالت مخدوش است.
در هر يك از صحيح بخارى و صحيح مسلم يك باب مربوط به اين موضوع وجود دارد و هر كدام تنها يك روايت نقل كرده اند و در آن نسبت داده شده كه رسول اللَّه(صلى الله عليه و آله) در حال قرائت دست راستش را روى دست چپ گذاشته است.
در روايت بخاري آمده است: «... عَنْ أَبِی حَازِمٍ، عَنْ سَهْلِ بْنِ سَعْدٍ، قَالَ: (كَانَ النَّاسُ یؤْمَرُونَ أَنْ یضَعَ الرَّجُلُ الیدَ الیمْنَى عَلَى ذِرَاعِهِ الیسْرَى فِی الصَّلاَةِ) قَالَ أَبُو حَازِمٍ لاَ أَعْلَمُهُ إِلَّا ینْمِی ذَلِكَ إِلَى النَّبِی (صَلَّى اللهُ عَلَیهِ وَسَلَّمَ) ...»(3)؛ (... ابوحازم از سهل بن سعد روایت كرده است كه سهل گفت: «به مردم دستور داده می شد که فرد در نماز، دست راست را روى ساعد دست چپ بگذارد». ابو حازم می گوید: من این را نمى دانم، مگر این كه [سهل] آن امر را به پیامبر(صلى الله علیه وسلم) نسبت دهد...).
نكته مهم در اين روايت اين پرسش است كه چه كسي مردم را امر به اين عمل مي كرده است؟ آيا پيامبر(صلى الله عليه و آله وسلم) بوده يا كسي ديگر معلوم نيست! فقط ابوحازم چنين احتمالي را داده كه گوينده رسول خدا(صلى الله عليه و آله و سلم) بوده، از اين رو قابل استناد براي چنين حكمي نيست. به همين جهت دو تن از علماي اهل سنت يعني «عيني» شارح بخاري مي گويد: اين روايت مرسل است.(4) سيوطي نيز همين نظر را دارد.(5)
در روايت مسلم آمده است كه وائل می گويد: پيامبر(صلى الله عليه و آله و سلم) را ديدم كه هنگام خواندن نماز دست هايش را بالا برد و تكبير گفت. آن گاه پيراهنش را به خود پيچيده و دست راست را روي دست چپ گذاشت و هنگامی كه خواست به ركوع رود دو دستش را از ميان پيراهن بيرون آورد و تكبير گفت و ركوع كرد.(6)
در سند اين حديث علقمه بن وائل از پدرش روايت مي كند كه اهل سنت آن را مرسل مي دانند. براي نمونه ابن حجر از ابن معين نقل مي كند: «علقمه بن وائل عن ابيه مرسل».(7) از طرفي به این روايت نمي توان استدلال نمود، زيرا وجه اين كار پيامبر معلوم نيست كه چرا چنين نمود؟ آيا به جهت سرما پيراهن را به خود پيچيد و دست ها را روي هم گذارد، يا برای نگه داشتن آن بر روی بازو و بدن و یا به عنوان يك امر مستحب چنين نمود! وقتي چند احتمال در آن رفت قابليت استدلال را ندارد. روایات دیگری هم که در این باره از اهل سنت ذکر شده از این دو ضعیف ترند.
به هر حال روايت معتبري كه بيانگر انجام چنين کاری توسط پيامبر(صلی الله علیه و آله) باشد وجود ندارد؛ از این رو در چگو نگي قرار دادن دست ها و محل آن میان فقهای مذاهب چهار گانه اهل سنت اختلاف وجود دارد.
حنفي ها می گويند: روي هم گذاشتن دست ها در نماز، سنّت است و واجب نيست، و براي مرد بهتر است كه كف دست راستش را بر پشت دست چپ، زير ناف قرار دهد، و زن دست ها را بر سينه اش بگذارد.
شافعي ها می گويند: گذاشتن دست روي يكديگر، در نماز، براي مرد و زن سنّت است و بهتر است كه كف دست راست را بر پشت دست چپ زير سينه و بالاي ناف به سمت چپ قرار دهد.
حنبلي ها می گويند: گذاشتن دست ها روي هم، سنّت است و بهتر است كه كف دست راست را بر پشت دست چپ نهاده، زير ناف قرار دهند.
فرقه مالكيّه بر خلاف سه مذهب فوق مي گويند: آويختنِ دست ها در نمازهاي واجب، مستحب است.
قبل از مالكی ها نيز گروهی همين قول را گفته اند كه از آن جمله اند: عبداللّه بن زبير، سعيد بن مسيّب، سعيد بن جبير، عطاء، ابن جريح، نخعي، حسن بصري، ابن سيرين و جماعتي دیگر از فقها که در عمل نیز با دست باز نماز می خواندند.(8)
اگر این عمل در زمان پیامبر(صلی الله علیه وآله) مرسوم بود باید در بین صحابه و تابعین و علما رواج می داشت و در آن اختلافی وجود نمی داشت، در حالیکه حتّی بین اهل سنّت در این مسأله اختلاف فراوانی وجود دارد و شیعه نیز باز بودن دست ها را در نماز واجب می داند. اين اختلافات نشان می دهد که این عمل بعد از رحلت پیامبر(صلی الله علیه و آله) در عمل عبادی نماز به وجود آورده شده است.
روایات بسیاری از ائمه اهل بیت پيامبر اكرم(صلی الله علیه و آله) نیز نقل شده كه بر اساس آنها رها بودن دست ها در نماز واجب است و دست بستن بدعت است. به عنوان مثال محمد بن مسلم از امام صادق(علیه السلام) يا امام باقر(علیه السلام) نقل مي كند كه به آن حضرت عرض كردم: شخصي دست راستش را در حال نماز روي دست چپ خود مي گذارد؟ حضرت فرمود: اين همان تکفیر است كه نبايد انجام داده شود.(9)
همچنین زراره از امام صادق(علیه السلام) می کند:«لَا تُكَفِّرْ ف
کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز در تلگرام، ایتا و سروش
http://telegram.me/mobahesegroup
https://eitaa.com/mobahesegroup
http://sapp.ir/mobahesegroup
✅ ادامه پاسخ : 3⃣
در نتیجه: دست روی دست گذاشتن در نماز در زمان پیامبر(صلی الله علیه و آله) مرسوم نبوده و این ادعا که نماز خواندن با دست بسته مودبانه تر و نشان دهنده خضوع بیشتر است از اساس باطل است؛ چرا كه نماز امر تعبدي است و کسی نمی تواند به سلیقه خود چیزی به آنها اضافه و یا کم کند و اگر هم نحوه بهتر و با خشوع بيشتري براي نماز خواندن وجود داشت، خداي متعال كه مصلحت بندگانش را بهتر از هر كس ديگری مي داند به آن شيوه امر مي كرد؛ لذا شیعیان در راستای عمل به روش و سنت پیامبر - که بیان کننده وحی الهی است - نمازشان را با دست باز به جای می آورند.
🔶 پی نوشت:
(1). بحار الأنوار، مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، دار إحياء التراث العربي، بيروت، 1403 هـ ق، چاپ دوم، ج 82، ص 279؛ صحیح بخاری، محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري الجعفي، دار ابن كثير، بيروت، 1407 هـ ق، چاپ سوم، ج 1، ص 226.
(2). سنن ابن ماجه، ابن ماجه، محمد بن يزيد أبو عبدالله القزويني، محقق: عبد الباقي، محمد فؤاد، دار الفكر، بيروت، بی تا، چاپ اول، ج 1، ص 337.
(3). صحيح بخارى، همان، ج 1، ص 259، باب (وضع اليمنى على اليسرى في الصلاة)، ح 707.
(4). عمدة القاري شرح صحيح البخاري، أبو محمد محمود بن أحمد بن موسى بن أحمد بن حسين الغيتابى الحنفى بدر الدين العينى (المتوفى: 855هـ ق)، دار إحياء التراث العربي، بيروت، بی تا، چاپ اول، ج 5، ص 278.
(5). التواشيح علي الجامع الصحيح، عبد الرحمن السيوطي، جلال الدين، مكتبة الرشد، 1419 هـ ق، الطبعة الاولی، ج 1، ص 463.
(6). صحيح مسلم، دار إحياء التراث العربي، بيروت، تحقيق: محمد فؤاد عبد الباقي، كتاب الصلاة، باب 15، وضع يده اليمنى على اليسرى بعد تكبيرة الاحرام تحت صدره، ص 205، ح 401، «وائل بن حجر انّه رأى النبى صلى الله عليه و آله و سلم رفع يديه حين دخل في الصلاة كبّر ثمّ التحف بثوبه ثم وضع يده اليمنى على اليسرى ...».
(7). تهذيب التهذيب، شهاب الدين أحمد بن علي بن حجر العسقلاني(المتوفي سنة 528 هـ)، دار الفكر للطباعة والنشر والتوزيع، چاپ اول، 1404 هـ، ج 7، ص247.
(8). الفقه علي المذاهب الاربعه، جزیری، عبدالرحمان، دارالفکر، بیروت، 1428 هـ ق، الطبعة الاولی، ج 1، ص 217.
(9). «عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَحَدِهِمَا (علیه السلام) قَالَ: قُلْتُ الرَّجُلُ يَضَعُ يَدَهُ فِي الصَّلَاةِ وَ حَكَى الْيُمْنَى عَلَى الْيُسْرَى فَقَالَ ذَلِكَ التَّكْفِيرُ فَلَا تَفْعَلْ»؛ وسائل الشيعة، حر عاملی، محمد بن حسن، مؤسّسة آل البيت(عليهم السلام) لإحياء التُّراث، 1409 هـ ق، چاپ اول، ج 7، ص 266، باب 15 (باب عدم جواز التكفير وهو وضع احدى اليدين على الأخرى في الصلاة).
(10). همان، ج 7، ص 265، باب 15 (باب عدم جواز التكفير وهو وضع احدى اليدين على الأخرى في الصلاة).
کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز در تلگرام، ایتا و سروش
http://telegram.me/mobahesegroup
https://eitaa.com/mobahesegroup
http://sapp.ir/mobahesegroup
آیتالله نوری همدان در پیامی ضمن تسلیت شهادت طلبه در همدان، به مسوولان در رابطه با حل مشکلات فضای مجازی تذکر داد.
fna.ir/d9jdt9
@mobahesegroup
جايگاه «حلم» در کلام معصومین(ع)
⁉️ پرسش : 👇👇👇
«حلم» در کلام معصومین(علیهم السلام) از چه جایگاهی برخوردار است؟
✅ پاسخ : 👇👇👇
روایات ذیل گلچينى از سخنان معصومین(علیهم السلام) درباره اهمیت و جایگاه حلم می باشد:
1ـ پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) در حديثى می فرمایند: «اَلا اُخْبِرُكُمْ بِاَشْبَهَكُمْ بِى اَخْلاقاً؟ قالُوا بلى يا رَسُولُ اللّه فَقالَ اَحْسَنَكُمُ اَخْلاقاً وَ اَعْظَمَكُمْ حِلْماً وَ اَبَرَّكَمُ بِقَرابَتِهِ وَ اَشَدَّكُمْ اِنْصافاً مِنْ نَفْسِهِ فى الْغَضَبِ وَ الرَّضا»(1)؛ (آيا به شما خبر بدهم كداميك از شما از جهت اخلاق به من شبيه تريد؟ عرض كردند آرى اى رسول خدا. فرمود: آن كس كه از همه خوش اخلاق تر، بردبارتر، نيكوكارتر نسبت به خويشاوندانش و با انصاف تر در حال خشم و خشنودى باشد).
2ـ آن حضرت در حديث ديگرى می فرمایند: «ما جُمِعَ شَىْءٌ اِلى شَىْء اَفْضَلُ مِنْ حِلْم اِلَى عِلْم»(2)؛ (چيزى با چيزى همراه نشده كه برتر از همراهى حلم با علم باشد).
3ـ اميرمؤمنان على(عليه السلام) در حديثى می فرمایند: «اَشْجَعُ النّاسِ مَنْ غَلَبَ الْجَهْلَ بِالْحِلْمِ»(3)؛ (شجاع ترين مردم كسى است كه با نيروى حلم بر جهل غلبه نماید). همچنین همين مضمون در حدیثی از آن حضرت نقل شده كه می فرماید: «اَقْوَى النّاسِ مَنْ قَوِى عَلى غَضَبِهِ بِحِلْمِهِ»(4)؛ (قوى ترين مردم كسى است كه با نيروى حلمش بر غضبش چيره شود).
4ـ آن حضرت در حديث ديگرى می فرمایند: «اِنَّ اَفْضَلَ اَخْلاقِ الرِّجالِ اَلْحِلْمُ»(5)؛ (برترين اخلاق مردان حلم است).
5ـ پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) در حديث جالبى می فرمایند:«اِنَّ المُؤمِنَ ليُدْرِكَ بِالْحِلْمِ وَ اللّينَ دَرَجَةَ الْعابِدِ الْمُتَهَجِّدِ»(6)؛ (شخص مؤمن با حلم و نرمش به مقام عبادت كننده شب زنده دار مى رسد). اين تعبير به خوبى نشان مى دهد كه حلم و بردبارى از عبادات مهم در پيشگاه پروردگار است.
6ـ آن حضرت در حديث پرمعناى ديگرى می فرمایند: «مِنْ اَحَبِّ السَّبيلِ اِلَى اللّه عَزَّ وَ جَّل جُرْعَتانِ جَرْعَةُ غَيظ تَرُدُها بِحِلْم وَ جُرْعَةُ مُصيبَة تَرُدُّها بِصَبْر»(7)؛ (از محبوبترين راه ها به سوى خدا نوشيدن دو جرعه است، جرعه خشم را به وسيله حلم فرو بردن و جرعه مصيبت را با صبر تحمل كردن).
7ـ روزى حضرت على(عليه السلام) شنيد كه مرد [نابخردى] قنبر را دشنام مى دهد و گويى قنبر مى خواست به او پاسخ دهد، امام فرمود: قنبر! او را رها كن تا خدا را راضى و شيطان را خشمگين و دشمنت را [با شرمندگى] كيفر داده باشى. سپس فرمود: «فَوَالَّذى خَلَقَ الْحَبَّةَ وَ بَرَءَ النَّسَمَةَ ما اَرْضى الْمُؤمِنُ رَبَّهُ بِمِثلِ الْحِلْمِ، وَ لا اَسْخَطَ الشَيْطانَ بِمِثل الصَّمْتِ، وَ لا عُوقِبَ الاْحْمَق بِمِثْلِ السكوتِ عَنهُ»(8)؛ (قسم به خدايى كه دانه را در زير خاك شكافته، و انسان را آفريده هيچ شخص مؤمنى پروردگارش را به چيزى مانند حلم خشنود نساخته و شيطان را به چيزى مانند خاموشى به هنگام غضب خشمگين نكرده، و احمق را به چيزى همانند سكوت، مجازات ننموده است).
8ـ از پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) چنين نقل شده که می فرمایند: «مَنْ كَظَمَ غَيْظاً وَ هُوَ قادِرٌ عَلى اِنفاذِهِ وَ حَلُمَ عَنْهُ، اَعْطاهُ اللّه اَجَرَ شَهيد»(9)؛ (كسى كه خشم خود را فرو برد، در حالى كه قدرت بر انجام كارى مطابق آن دارد و حلم و بردبارى پيشه كند، خداوند اجر شهيد به او مى دهد).
9ـ امام باقر(عليه السلام) در حديثى از امام على بن الحسين(عليه السلام) این چنين نقل می فرمایند: «اِنَّهُ لَيُعْجِبُنىِ الرَجُلُ اَنْ يُدْرِكُهُ حِلْمُهُ عِنَدَ غَضَبِهِ»؛ (من لذت مى برم كه حلم و بردباري انسان به هنگام خشم به سراغ او آيد [و او را از چنگال خطر رهايى بخشد]).
10ـ اين بحث را با حديث ديگرى از امام صادق(عليه السلام) پايان مى دهيم [هر چند روايات در اين زمينه فراوان است] در اين حديث آمده است كه امام(عليه السلام) خدمتكارى داشت و او را به دنبال كارى فرستاده بود، ولى تأخير كرد، امام شخصاً به دنبال او رفت، ديد در گوشه اى خوابيده است (و گرما بر او غلبه كرده بود) امام بالاى سر او نشست و مدتى او را باد زد تا آسوده بخوابد، هنگامى كه بيدار شد امام (با محبت و بردبارى مخصوصى) به او فرمود: «اين كار درست نيست كه هم شب بخوابى و هم روز، شب را بخواب و روز را براى ما بگذار».(10) اين رفتار كه نهايت محبت و تواضع و بردبارى امام را مى رساند مى تواند سرمشقى براى افراد عصبانى باشد كه در اين گونه موارد از هر گونه خشونت چشم پوشیده و راه حلم را در پيش گيرند.(11)
کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز در تلگرام، ایتا و سروش
http://telegram.me/mobahesegroup
https://eitaa.com/mobahesegroup
http://sapp.ir/mobahesegroup
حلم» نامطلوب
⁉️ پرسش : 👇👇👇
«حلم» در چه مواردی مطلوب نيست؟.
✅ پاسخ : 👇👇👇
با اين كه حلم از فضائل بسيار برجسته و از خوی هاى شايسته انسانى است، ولى مواردى پيش مى آيد كه حلم در آنجا پسنديده نيست. اين گونه استثنائات در ساير فضائل اخلاقى نيز ممكن است پيدا شود؛ مثلا در مواردى كه حلم و بردبارى سبب جرأت و جسارت جاهلان متعصب مى شود و بر فشار و فساد و عصيان خود مى افزايند، حلم پسنديده نيست، بايد عكس العمل مناسبى نشان داده شود تا او سكوت كند. همچنین در مواردى كه حلم و بردبارى به زيان جامعه و يا مكتب و عقيده انسان تمام مى شود، نيز حلم و سكوت غلط است. و نيز در مواردى كه حلم نشانه ضعف و ذلت محسوب مى شود، حلم كار خوبى نيست و به گفته شاعر:
اظهار عجز پيش ستم پيشه ابلهى است *** اشك كباب باعث طغيان آتش است.(1)
کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز در تلگرام، ایتا و سروش
http://telegram.me/mobahesegroup
https://eitaa.com/mobahesegroup
http://sapp.ir/mobahesegroup
🔴 جايگاه و آداب برخورد با معلّم در اسلام
✍ پاسخ اجمالی:
اهميت علم و دانش تا آنجاست که خداوند در نخستين آياتي که بر پيامبرش نازل مي کند از علم سخن مي گويد. جالب اينکه در اين آيات آموزگاري و معلمي خود به انسان را نيز يادآور شده و آن را از نشانه هاي بزرگی خود بر مي شمرد. روشن است که چنين اشاره اي، گويای عظمت اين مقام و بزرگي دارندگان اين منصب است.
پس بر هر مسلمانی واجب است نهايت احترام و تعظيم را نسبت به اساتيد و معلمان لحاظ کند؛ مخصوصا بر مسئولين دولت هاست که با اتخاذ سياستهای لازم، در رفع نيازها و ارتقاي منزلت اجتماعي آنها بکوشند.
✍ پاسخ تفصيلي:
https://eitaa.com/mobahesegroup/11315
⁉️پرسش : 👇👇
معلم از منظر اسلام دارای چه جایگاهی است و آداب برخورد دانش آموزان و جامعه با معلّم چگونه است؟
✅پاسخ👇👇
جایگاه تعلیم و تعلّم در اسلام:
اهمیت علم و دانش تا آن جاست که خداوند در نخستین آیاتی که بر پیامبرش نازل می کند از این مطلب سخن می گوید، و بیان می دارد که اولین و مهمترین خصیصه ارزشمند انسان، داشتن دانش و توانایی دانش آموزی است؛ خداوند در آیات 3 تا 5 سوره علق می فرماید: «اقْرَأْ وَ رَبُّکَ الْأَکْرَمُ* الَّذي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ* عَلَّمَ الْإِنْسانَ ما لَمْ يَعْلَمْ»؛ (بخوان كه پروردگارت از همه گرامى تر است* همان كسى كه به وسيله قلم تعليم داد، و به انسان آنچه را نمى دانست آموخت). جالب اینکه خداوند در این آیات، آموزگاری و معلمی خود به انسان را نیز یادآور شده و آن را از نشانه های بزرگی و بزرگواری خود بر می شمرد.
خداوند در آیه 31 سوره بقره نیز خود را به عنوان نخستین معلّم انسان معرفی کرده، می فرماید: «وَ عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْماءَ کُلَّها»؛ (خداوند علم اسما [علم اسرار آفرينش] را همگى به آدم تعليم داد). همچنین در آیات 1 تا 4 سوره الرحمن می فرماید: «الرَّحْمنُ* عَلَّمَ الْقُرْآنَ* خَلَقَ الْإِنْسانَ* عَلَّمَهُ الْبَيانَ»؛ (خداوند رحمان قرآن را تعليم داد، انسان را آفريد، و سخن گفتن را به او آموخت).
اين آیات حکایت از بزرگترين اوصاف خداوند یعنی تعليم بندگان دارد، تعليمى كه وسيله آگاهی، شناخت و بصیرت آنها می شود.(1)
در منابع اسلامی روایات بسیاری در مقام علم، عالم و معلم به عنوان آموزنده و ارائه دهنده علم و لزوم احترام به وی وارد شده است. پیامبر(صلی الله علیه و آله) در این رابطه می فرماید: «مَنْ سَلَكَ طَرِيقاً يَطْلُبُ فِيهِ عِلْماً سَلَكَ اللَّهُ بِهِ طَرِيقاً إِلَى الْجَنَّةِ وَ إِنَّ الْمَلَائِكَةَ لَتَضَعُ أَجْنِحَتَهَا لِطَالِبِ الْعِلْمِ رِضًا بِهِ وَ إِنَّهُ يَسْتَغْفِرُ لِطَالِبِ الْعِلْمِ مَنْ فِي السَّمَاءِ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ حَتَّى الْحُوتِ فِي الْبَحْرِ وَ فَضْلُ الْعَالِمِ عَلَى الْعَابِدِ كَفَضْلِ الْقَمَرِ عَلَى سَائِرِ النُّجُومِ لَيْلَةَ الْبَدْرِ وَ إِنَّ الْعُلَمَاءَ وَرَثَةُ الْأَنْبِيَاءِ إِنَّ الْأَنْبِيَاءَ لَمْ يُوَرِّثُوا دِينَاراً وَ لَا دِرْهَماً وَ لَكِنْ وَرَّثُوا الْعِلْمَ فَمَنْ أَخَذَ مِنْهُ أَخَذَ بِحَظٍّ وَافِرٍ»(2)؛ (رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فرمود: كسى كه در راهى رود كه در آن دانشى جويد، خدا او را به سوى بهشت برد. همانا، فرشتگان با خرسندى بالهاى خويش را براه طالب علم فرو نهند و اهل زمين و آسمان تا برسد به ماهيان دريا براى طالبان علم، آمرزش طلبند و برترى عالم بر عابد مانند برترى ماه شب چهارده است بر ستارگان ديگر و علماء وارث پيمبرانند زيرا پيمبران پول طلا و نقره بجاى نگذارند بلكه دانش بجاى گذارند، هر كه از دانش ايشان برگيرد بهره فراوانى گرفته است). همانطور که در این روایت مشاهده می کنیم، خداوند ارزش بسیار والایی برای علم آموزان و علما قائل شده است، و بدیهی است که همین ارزش و چه بسا بالاتر از آن را برای آموزگاران قائل باشد؛ چرا که آنها هم خود عالمند و هم دیگران را به سرزمین علم و دانش رهنمون می شوند.
از سویی اسلام در بیان اهمیت تعلیم و در بیان مقام علما آنها را برتر از عابدان می داند. امام محمدباقر(علیه السلام) در این باره می فرماید: «عَالِمٌ يُنْتَفَعُ بِعِلْمِهِ أَفْضَلُ مِنْ سَبْعِينَ أَلْفَ عَابِدٍ»(3)؛ (عالمی که از علم آن استفاده شود بهتر از هفتاد هزار عبادت کننده است). علاوه بر آن در آموزه های اسلامی همنشینی با استاد عبادت شمرده شده است. پيامبر(صلى الله عليه و آله) در حدیثی می فرمایند: «مُجَالَسَةُ الْعُلَمَاءِ عِبَادَة»(4)؛ (همنشينى با دانشمندان عبادت است). امام موسى بن جعفر(عليه السلام) در حديثی می فرماید: «النَّظَرُ فِي وَجْهِ الْعَالِمِ حُبّاً لَهُ عِبَاد»(5)؛ (نگاه به صورت عالم از روى محبت، عبادت است). همچنین لقمان به فرزندش می فرماید: «يَا بُنَيَّ جَالِسِ الْعُلَمَاءَ وَ زَاحِمْهُمْ بِرُكْبَتَيْكَ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يُحْيِي الْقُلُوبَ بِنُورِ الْحِكْمَةِ كَمَا يُحْيِي الْأَرْضَ بِوَابِلِ السَّمَاءِ»(6)؛ (فرزندم! با علما همنشين شو و در مجلس شان زانو بزن، زيرا خداوند دلها را به نور دانش روشن مى كند؛ آن گونه كه زمين را با قطره هاى درشت باران زنده مى كند).
بر این اساس مسأله تعليم و تربيت در اسلام، از جایگاه فوق العاده ای برخوردار می باشد و به طور طبیعی امت اسلامی، مخصوصا حكومت اسلامى نیز وظیفه سنگینی در قبال آن خواهند داشت و باید اهتمام فوق العاده ای نسبت به امر تعليم و تربيت داشته
کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز در تلگرام، ایتا و سروش
http://telegram.me/mobahesegroup
https://eitaa.com/mobahesegroup
http://sapp.ir/mobahesegroup
🖼#کاریکاتور
🛏خواب سنگین مسئولین فضای مجازی
@mobahesegroup
▪️◽️▪️◽️
◽️
#سحر_خیزی 7⃣1⃣
احادیث معصومین علیهم السلام درباب سحرخیزی
🔹اهمیت برگزاری نماز صبح به جماعت
▫️من صلّي الغداة و العشاء الاخرة في جماعة فهو في ذمة، فمن ظلمه فانما يظلم الله و من حقره فانما يحقر الله عزوجل؛
امام صادق(علیه السلام) از رسول خدا صلوات الله علیه نقل مي کند:
هر کس، نماز صبح و عشا را با جماعت بخواند، تحت نگهبانی و ذمه خدا قرار مي گيرد
و هر کس به او ستم کند، گويا خدا را ستم کرده است و هر کس او را تحقير کند،
همانا خدا را تحقير کرده است.
📓بحارالانوار، ج 85، ص 12 و 13، ح 22
@mobahesegroup
▪️#ازشایعه_تاواقعیت نان بربری ۳ هزار تومانی!
@mobahesegroup
🔴 اگه این اسمش کد دادن به دشمن نیست ، پس چیه؟
آمریکا مطلع شود که ۶ مسیر دیگر وجود دارد برای دور زدن تحریم؟
@mobahesegroup