eitaa logo
کانال رسمی پاسخ به شبهات و شایعات
24.5هزار دنبال‌کننده
12هزار عکس
8.7هزار ویدیو
221 فایل
پاسخگویی به شبهات وشایعات ومباحث دینی مدعیان دروغین وعرفانهای کاذب مدیر کانال👇 @sollemassama ادمین کانال👇 @Morteza_Kahromi کانال خبری ما @news_revolution 👇 ادمین تبادل وتبلیغ @F_Gh14 👇کانال پرسمان‌دینی ما @porseman_onlin
مشاهده در ایتا
دانلود
👺شبکه های وهابی که تمام عزم خود را در تضعیف فضائل علی بن ابی طالب گذاشته اند،مدعی شده اند که حضرت علی علیه السلام،مانند دیگر صحابه بود،و هیچ فضیلت خاصی نداشته است 🔺اشکالی ندارد،ناصبی بودن،همین جاها مشخص می شود ✅اما در پاسخ به این وهابیون می گوییم: حاکم نیشابوری در المستدرک،روایت جالبی را نقل کرده است که ثابت می کند امیرالمومنین علیه السلام،اعلم از همه صحابه است.وهابیون عجله نکنند،قبل از اینکه به این بنده خدا(حاکم نیشابوری )حمله کنید و بگویید این از اوهام حاکم هست،خدمتتان عرض کنیم که ذهبی هم ذیل این روایت می گوید:این روایت،شرایط صحیح بخاری و مسلم را دارد.اکنون روایت بسیار جالب را با هم می خوانیم:عن قیس بن أبی حازم قال : کنت بالمدینة فبینا أنا أطوف فی السوق إذ بلغت أحجار الزیت فرأیت قوما مجتمعین على فارس قد رکب دابة و هو یشتم علی بن أبی طالب و الناس و قوف حوالیه إذ أقبل سعد بن أبی وقاص فوقف علیهم فقال : ما هذا ؟ فقالوا : رجل یشتم علی بن أبی طالب فتقدم سعد فأفرجوا له حتى وقف علیه فقال : یا هذا على ما تشتم علی بن أبی طالب ألم یکن أول من أسلم ألم یکن أول من صلى مع رسول الله صلى الله علیه و سلم ألم یکن ازهد الناس ألم یکن أعلم الناس ؟ و ذکر حتى قال : ألم یکن ختن رسول الله صلى الله علیه و سلم على ابنته ألم یکن صاحب رایة رسول الله صلى الله علیه و سلم فی غزواته ؟ ثم استقبل القبلة و رفع یدیه و قال : اللهم إن هذا یشتم ولیا من أولیائک فلا تفرق هذا الجمع حتى تریهم قدرتک قال قیس : فو الله ما تفرقنا حتى ساخت به دابته فرمته على هامته فی تلک الأحجار فانفلق دماغه و مات هذا حدیث صحیح الإسناد و لم یخرجاه تعلیق الذهبی قی التلخیص : على شرط البخاری ومسلم.المستدرک للحاکم ج3ص571 دارالکتب العلمیه کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز http://telegram.me/mobahesegroup 👇👇 https://eitaa.com/mobahesegroup 👇👇 http://sapp.ir/mobahesegroup
آیات قرآن که میتوان امامت امام علی(علیه السلام) را اثبات کرد در قرآن مجید آیات فراوانی است که با استفاده از احادیثی که از پیامبر اکرم (ص) در شأن نزول آنها وارد شده، امامت امام علی (علیه السلام) را اثبات می نمایند. 1- آیه انذار : وَ أَنذِرْ عَشِیرَتَکَ الاْءَقْرَبِینَ (شعراء214) ای پیامبر خویشاوندان نزدیکت را انذار کن 2- آیه مباهله: فَمَنْ حَآجَّكَ فِيهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْاْ نَدْعُ أَبْنَاءنَا وَأَبْنَاءكُمْ وَنِسَاءنَا وَنِسَاءكُمْ وَأَنفُسَنَا وأَنفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَةَ اللّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ (آل عمران61) هر کس که درباره عیسى با تو محاجه کند، بعد از آنکه جریان او را دانسته اى ، بگو: بیایید بخوانیم پسران ما را و پسران شما را، زنان ما را و زنان شما را، ما را و نفسهاى شما را، آنگاه به درگاه خدا ناله کنیم و لعنت خدا را از آن دروغگویان گردانیم 3. آیه ولایت: إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ ءَامَنُواْ الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلَوةَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَوةَ وَهُمْ راکِعُونَ (55 مائده) سرپرست و ولیّ شما تنها خداست و پیامبر او و آنان که ایمان آورده اند و در حال رکوع انفاق می نمایند که طبق روایات معتبر از اهل سنت در جریان غدیر خم نازل شده و در این روز تاریخی پیامبر(ص) با اعلام ولایت و جانشینی حضرت علی(ع) رسالت خود را تکمیل فرمود که ولایت حضرت علی (ع) [چون طبق روایات معتبر آنکه در رکوع انگشترش را به سائل داد حضرت بوده است] در کنار ولایت خدا و رسول(ص) قرار داده شده 4. آیات تبلیغ و اکمال دین: یَـآأَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَآ أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ (مائده67) ای رسول، آن چه از طرف پروردگارت بر تو نازل گردیده را به مردم ابلاغ نما و اگر این کار را نکردی رسالتت را انجام نداده ای کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز http://telegram.me/mobahesegroup 👇👇 https://eitaa.com/mobahesegroup 👇👇 http://sapp.ir/mobahesegroup
5. دین و نعمت الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ (مائده 3) امروز دین را برای شما کامل کردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم. پیام آیه: طبق روایات شیعه و سنی این آیه، پس از معرفی علی بن ابیطالب (ع) به امامت (18 ذی الحجه) در غدیر خم نازل شد چهار ویژگی این روز چنین است 1ـ یأس کافران 2ـ کمال دین 3ـ اتمام نعمت 4ـ خشنودی خداوند http://m5736z.blog.ir/pand2 6. آیه اطاعت و پیروی یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ أَطِیعُواْ اللّهَ وَ أَطِیعُواْ الرَّسُولَ وَ أُوْلِی الأَمْرِ مِنکُمْ (نساء59) ای کسانی که ایمان آورده اید از خدا و پیامبرش و صاحبان امر خود (جانشیان پیامبر) اطاعات و پیروی کنید پیام آیه: ابن عباس گوید: پیامبر (ص) هنگام رفتن به تبوک، علی (ع) را در مدینه به جای خود نهاد و فرمود انت منی بمنزله هارون من موسی؛ یا علی، چنان که هارون جانشین موسی بود، تو جانشین من هستی سپس آیه 59 سوره ی نساء نازل شد که اطاعت از اولی الامر را به نحو مطلق واجب کرده است، و از این الزام مطلق بدست می آید که امام باید معصوم باشد لذا غیر از حضرت علی(ع) که از عصمت برخوردار نیست، نمی تواند امام باشد کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز http://telegram.me/mobahesegroup 👇👇 https://eitaa.com/mobahesegroup 👇👇 http://sapp.ir/mobahesegroup
⛔️ پاسخ شایعه "اگر در اسراییل بدنیا می آمدید یهودی مىشدید، اگر در عربستان.. مسلمان.."👆 ✅انسان فطرتا خداپرست است ✅محیط اثر دارد اما انسان اراده و اختیار هم دارد ✅موارد خلاف زیاده 👉 @mobahesegroup 🌹
❇پاسخ به شبهه «اگر در اسرائیل به دنیا می آمدید، یهودی بودید!»❇ ⛔متن شبهه⛔ " اگر شما در اسراییل بدنیا می آمدید احتمالا یهودی مى شدید، اگر در عربستان بدنیا می امدید به احتمال زیاد مسلمان مى شدید، اگر در اروپا بدنیا می امدید احتمالا مسیحی و اگر در ژاپن بدنیا می امدید شینتو میشدید، دین پدیده ایست که جغرافیا برای شما تعیین مى کند. پس تعصب برای چیست!؟ در حقیقت ما همه بشر بودیم!... تا اینکه نژاد!...ارتباطمان را برید!! مذهب!...از یکدیگر جدایمان ساخت!! سیاست!...بینمان دیوار کشید!! و ثروت!...از ما طبقه ساخت"!! ✅پاسخ شبهه✅ 1. خداوند خود در قرآن پاسخ این شبهه را با یاد آوری عالم ذر و عهد انسان با خدا ، داده است ! 2. ...نفسشان را به خودشان نشان دادیم و آن‏ها به ربوبیت خدا و عبودیت خود اعتراف كردند. این كار را انجام دادیم تا در قیامت كه روز حساب است، كسى بهانه نیاورد و نگوید من در محیط غیر مذهبى تربیت شدم و سنت‏هاى قومى در من اثر گذاشت . * تفسیر آیات 172 و 173 سوره اعراف 3. علی رغم اینکه ما در کجا متولد شویم ، حیطه ای است که در آن اختیاری نداریم و می تواند بر روی ما اثر داشته باشد ، اما میان اثر و اجبار تفاوت است . 4. کشش های مختلف ما را مجبور نمی کنند ، بلکه ما با دیدن کشش های مختلف به اختیار خود یکی را انتخاب می کنیم. از همین رو همسر لوط، با گناهکاران است و همسر فرعون با مومنان محشور می شود . 5. پس موثرهای مختلف، نهایتا توسط خود ما، نهایی می شوند و طبق عهدی که با خداوند بسته ایم هر کسی در هر کشور و محیطی می تواند ، در مسیر صحیح سعادت گام بردارد. 6. همانطور که در کشورهای اسلامی افرادی نظیر داعشی ها و در اسرائیل معترضین به صهیونیسم را شاهد هستیم . 7. در مجموع موقعیت سرزمینی و جغرافیایی تعیین کننده باورهای فرد نیست . چنانکه پیوسته ، از قلب اروپا و آمریکا اخبار اسلام آوردن و شیعه شدن تعدادی را می شنویم . منابع : http://quran.porsemani.ir/node/2356 http://www.soalcity.ir/node/2286
⛔️پاسخ شبهه:اگر در بدنیا می آمدید میشدید!در عربستان، !👆 ، ، ، و و.. همه با هم،هویت ما را شکل میدهند اما بدست 👉 @mobahesegroup 🌹
🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹 🌿 @mobahesegroup 🌹 به چه کسانی «سید» می گویند/ آیا کسانی که مادرشان از سادات است «سید» هستند/ آیا سادات به عذاب جهنم دچار نمی شوند هر آنچه در این باره هست را در لینکهای زیر بخوانید کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز https://eitaa.com/mobahesegroup https://eitaa.com/mobahesegroup/6579 https://eitaa.com/mobahesegroup/6580 https://eitaa.com/mobahesegroup/6581 https://eitaa.com/mobahesegroup/6582 https://eitaa.com/mobahesegroup/6583 https://eitaa.com/mobahesegroup/6585 https://eitaa.com/mobahesegroup/6586 https://eitaa.com/mobahesegroup/6587 https://eitaa.com/mobahesegroup/6588 https://eitaa.com/mobahesegroup/6589
هدایت شده از بروزرسانی_تولیدمحتوا
🔸️بروزرسانی مطالب در سایر صفحات مجازی 🔸️ساخت و راه اندازی صفحات مجازی (تلگرام، اینستاگرام، فیس‌بوک، توییتر، یوتیوب، سروش، ایتا، بله، گپ، آی گپ، آپارات، تماشا و...) 🔸️تولید محتوای اختصاصی: فرهنگی، خبری، مذهبی 🔸️تبلیغات تضمینی بر اساس تعداد بازدید(سین) 💎 https://t.me/joinchat/AAAAADzBn4ML2XLyImdGOg 💎 http://eitaa.com/joinchat/2018246676C5fd65046b1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
محرمانه 🔴 از تخلفات پسر یکی از مراجع تقلید تا کله‌پا شدن چندین امام جمعه و باستی هیلز شهرهای مختلف کشور ما تازه شروع شده‌ایم... @mobahesegroup
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
محرمانه 🔺یکی دیگر از عوامل #کشف_حجاب و ارسال ویدئو برای مصی علینژاد دستگیر شد. #رئیسی_مچکریم @mobahesegroup
🔴استفاده از نمادهای #همجنسبازان در بازی #فورتنایت 💢وقتی این نمادها در کنار لذت ناشی از بازی قرار می‌گیرند، همجنسبازی در #ناخودآگاه بازیکن از یک گناه تبدیل به یک حس خوشایند می‌شود. ⚠️آیا حواس تان به بازی هایی که کودکان تان انجام می‌دهند، هست؟ #جنگ_نرم #بازی_های_دیجیتال #جنگ_رسانه_ای @mobahesegroup
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 طیبه سیاوشی خبر از پخت و پز طرح‌هایی چون #کودک_همسری در فراکسیون زنان، با نظرات افرادی چون خانم مرآتی خویی (صاحب نظریه خودارضایی خوب و بد) و کامیل حمدی شهروند ایرانی_انگلیسی که هفته گذشته دستگیر شد، می‌دهد! 💢 آیا باید منتظر گاندوی دیگری در فراکسیون زنان باشیم؟ 🔗 https://twitter.com/sydrazi/status/1162983746817134594?s=19 @mobahesegroup
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هزینه شو داشتم اینکارو با تلویزیونمون میکردم! یعنی واقعا علیس زده شدیم از بس این تبلیغاتو دیدیم😝😝😝 @mobahesegroup
شیعه و غلوّ درباره اهل بیت(ع)! ⁉️پرسش : آیا عقیده شیعه درباره «اهل بیت»، غلو آمیز است؟ ☑️پاسخ اجمالی: متهم کردن شیعیان به غلو، اندیشه باطلى است که بر اثر ناآگاهى از عقاید آنان و یا مبانى و دلائل آنها پدید مى آید. در قلمرو توحید، غالى کسى است که امامان را از مقام عبودیت و بندگى فراتر برده و آنها را در خالقیت یا در تدبیر یا در تقنین همتای خدا بداند. ولی پیروان اهل بیت، ذرّه اى از مرز توحید تجاوز نکرده، تنها خدا را خالق، مدبر، و مشرّع مى دانند و امامان را انسان هاى برتر و والا مى شمارند. خود امامان ما پیوسته از غالیان تبرى جسته، و آنان را از ساحت خود طرد مى کردند. پاسخ تفصیلی: «غلو» در فرهنگ عربى به معناى «تجاوز از حد و مرز» است، مثلًا پزشک عمومى، به عنوان متخصص قلب و عروق معرفى شود، یا در ستایش زیبایى هاى ظاهرى و معنوى فردى، بیش از حدّ سخن گفته شود. و از آنجا که غلو یک امر نکوهیده است، خدا اهل کتاب را پند مى دهد که در دین خود زیاده روى نکنند، چنان که مى فرماید: «یا أَهْلَ الْکِتابِ لا تَغْلُوا فِی دِینِکُمْ».(1) (اى اهل کتاب، در دین خود غلو و زیاده روى نکنید)، (چه غلوى بالاتر از این که بشر را خدا و فرزند خدا بدانند). امیرمؤمنان، رفتار و گفتار اهل بیت پیامبر را حد و مرز شریعت و عقیده معرفى مى کند و مى فرماید: «نَحْنُ النُمْرُقَةُ الْوُسْطى، بِها یَلْحَقُ التّالِى، وَإِلَیْها یَرْجِعُ الْغالى».(2) (ما جایگاه میانه و حد وسط هستیم، عقب ماندگان باید به ما ملحق شوند، و تندروانِ غلو کننده، باید به سوى ما بازگردند). متهم کردن پیروان اهل بیت به غلو، اندیشه باطلى است که بر اثر ناآگاهى از عقاید آنان و یا مبانى و دلائل آنها پدید مى آید. در قلمرو توحید، غالى کسى است که امامان را از مقام عبودیت و بندگى فراتر برده و آنها را خدا و یا مصدر افعال خدا بداند، مثلًا بگوید: آنان خالق زمین و آسمانند (شرک در خالقیت) یا معتقد باشد که تدبیر نظام آفرینش- پس از ایجاد- به دست آنها است و آنها «رازق»، «محیى» و «ممیت» مى باشند. (شرک در تدبیر). یا بگوید: امر تشریع به آنان واگذار شده، و تحریم و تحلیل در دست آنها است (شرک در تقنین). پیروان اهل بیت در تمام مراتب توحید، ذرّه اى از مرز توحید حقیقى تجاوز نکرده، تنها خدا را خالق و مدبر، و مشرّع مى دانند و امامان را انسان هاى برتر و والا مى شمارند. به عقیده شیعیان، اگر در یک مورد خاص و در پرتو دعاى آنان، تحولى در جهان آفرینش رخ دهد و یا بیمارى شفا پیدا کند، همگى به اذن خدا بوده و شبیه کارهاى معجزه آساى حضرت مسیح (علیه السَّلام) مى باشد. شفاعت آنان در روز رستاخیز هم به اذن خدا است و توسل به آنان، به خاطر موقعیتى است که آنان نزد خدا دارند. ذکر فضائل و مناقب آنان نیز نوعى اظهار مهر و مودت به خاندان رسالت است که مورد تأکید قرآن و سنت پیامبر مى باشد. حب عترت و مودت ذوى القربى از اصولى است که قرآن و سنت بر آن تأکید دارند.(3) اعتقاد به آگاهى آنان از غیب نیز به معناى آن است که آنان به اذن الهى و تعلیم وى از غیب خبر مى دهند. امیرمؤمنان پس از فتح بصره برفراز منبر رفت و از رویدادهاى بزرگى که در آینده در شهر بصره رخ خواهد داد، خبر داد. فردى از یاران گفت: قد اعطِیَت عِلمَ الغیب: آیا به شما علم غیب داده شده است؟ امام خندید و فرمود: آنچه گزارش مى دهم علم غیب نیست، بلکه آموزشى از صاحب علم (پیامبر) است.(4) بنابراین «علم غیب» ذاتى، (نه اکتسابى و آموزشى) از آن خدا است، آگاهى دیگران از غیب به صورت اکتسابى و آموزشى است. اگر قرآن، علم غیب را از آن خدا دانسته و مى فرماید: «قُلْ لا یَعْلَمُ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ الْغَیْبَ إِلَّا اللَّهُ».(5) (بگو کسانى که در آسمان ها و زمین هستند، غیب را نمى دانند جز خدا). مقصود، علم غیب ذاتى و نامحدود است که از آنِ آفریدگار هستى است، و غیر او در همه چیز نیازمند او مى باشد. بنابراین به هیچ عنوان نمى توان این عقاید را نشانه غلو و زیاده روى درباره آنان دانست. امامان ما پیوسته از غالیان تبرى جسته، و آنان را از ساحت خود طرد مى کردند. کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز در تلگرام، ایتا و سروش http://telegram.me/mobahesegroup https://eitaa.com/mobahesegroup http://sapp.ir/mobahesegroup
ادامه پاسخ بالا👇👇👇 امام هشتم (علیه السَّلام)، در یکى از دعاهاى خویش، از غالیان زمان خود تبرى و دورى گزیده و می گوید: «اللهم انی أبرا من الذین قالو فینا مالم نقله فی أنفسنا الهم لک الخلق و منک الرزق و ایاک نستعین ، اللهم انت خالقنا و خالق آبائنا الأولین و آبائنا الآخرین، اللهم ...» (پروردگارا! من ازگفتار کسانى که در حق ما مطالبى را مى گویند که ما نگفته ایم، تبرى مى جویم، پروردگارا خلقت جهان و روزى بندگان از آن تو است، تو را مى پرستیم و از تو کمک مى طلبیم...). (بارالها! تو آفریدگار ما و آفریدگار پدران و فرزندان ما هستى، پروردگارا ربوبیت و الوهیت شایسته تو است، از کسانى که تصور مى کنند که ما پروردگار آنها هستیم و یا مى اندیشند که خالق و رازق آنها هستیم، برائت و بیزارى مى جوییم. بارالها ما ای ن سخنان را به آنان نگفته ایم، ما را به گفتار آنان مؤاخذه نفرما!).(6) امام با این راز و نیاز، به انتقاد از آن اندیشه هاى باطل برخاسته و از کسانى که معتقدند سرپرستى و قیمومت جهان هستى به پیامبر و امامان تفویض شده و آنان از جانب خداوند، آفریننده زمین و آسمان، روزى دهنده بندگان و زنده کننده و میراننده آنان در جهان و روز رستاخیز مى باشند، بیزارى جسته است. هیچ یک از افراد بشر، هر چند که در مقام بالا قرار داشته باشد، جانشین هیچ یک از وسایط فیض نمى گردد، بلکه خود او فیض را از همان وسایط مى گیرد، اشعه خورشید، ریزش برف و باران و شکفته شدن غنچه ها، همگى تأمین کننده زندگى پیامبران و پیشوایان معصوم واولیاى الهى است، همچنانکه وحى را فرشته به‏ پیامبر مى رساند، و جان او را ملک الموت مى گیرد(7) و از روز نخست حافظان و نگهبانان براى حفاظت جان او و تکمیل ملکات و فضایل اخلاقى او گمارده مى شوند.(8) بنابراین، تمام افراد بشر، حتى انسان هاى کامل، از نظام علّى و معلولى گیتى بهره مند بوده و هرگز جانشین هیچ یک از وسایط فیض مادى و معنوى نمى گردند، ولى این حقیقت، مانع از آن نیست که آنان گاهى بنا بر مصلحت و به دور از هوى و هوس، مبدأ کرامات و تصرفاتى در جهان گردند و به اشاره غیبى، در جهان خلقت، تصرفاتى انجام دهند. (9) کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز در تلگرام، ایتا و سروش http://telegram.me/mobahesegroup https://eitaa.com/mobahesegroup http://sapp.ir/mobahesegroup
شبهات مربوط به علیه السلام
امام کاظم(ع) و مبارزه منفی با حکومت ⁉️ پرسش :👇👇👇 امام کاظم(علیه السلام) برای مبارزه با دستگاه حاکمه چه روش هایی را به کار می بستند؟ پاسخ اجمالی: مبارزه امام كاظم(ع) با حكومت عباسی از نوع مبارزه منفی بود كه باعث عدم مشروعیّت حكومت می شد؛ به عنوان نمونه امام(ع) از اجاره شتران صفوان به هارون براي سفر حج گلايه كردند و صفوان نيز همه شترانش را يك جا ‌فروخت. همچنین حضرت ضمن تاييد و اصرار به ماندن «علی بن یقطین» در دستگاه عباسي، از وی ‌خواست تا در حل مشكل شیعیان بكوشد. مبارزه با علمای فاسد درباری كه باعث مقبولیت حکومت شده بودند از ديگر اقدامات امام هفتم(ع) بود. کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز در تلگرام، ایتا و سروش http://telegram.me/mobahesegroup https://eitaa.com/mobahesegroup http://sapp.ir/mobahesegroup
✅ پاسخ تفصیلی:👇👇👇 نمونه‌ هایي از مبارزه امام كاظم(عليه السلام) و برخورد آن حضرت با دستگاه حاکم عباسی نقل شده است. از آن جمله، نوعی مبارزه منفی است، مبارزه‌ ای که گرچه در قالب نقشه‌ های براندازی نیست؛ بر عدم مشروعیّت نظام تأکید کرده و می‌ کوشد تا اعتماد مردم را نسبت به آن سست کند. نکته مهم در مبارزه منفی، عدم همکاری است؛ امری که به خودی خود، عدم مشروعیّت هیأت حاکمه را نشان می‌ دهد. شیوع و رسوخ چنین نگرشی نسبت به یک حکومت در میان مردم، خطر عمده‌ ای برای آن بشمار می‌ رود، زیرا با عدم اعتقاد مردم به مشروعیت حکومت، هر آن ممکن است جنبشی برای براندازی آن ایجاد شده و مردم به آن جنبش بپیوندند. درباره برخورد امام هفتم(علیه السلام) با «صفوان بن مهران جمّال» آمده است: زمانی که وی به عنوان یک شیعه خدمت امام کاظم(علیه السّلام) مشرف شد، آن حضرت به او فرمودند: «یَا صَفْوَانُ کُلُّ شَیْ‌ءٍ مِنْکَ حَسَنٌ جَمِیلٌ مَا خَلَا شَیْئاً وَاحِداً»؛ (همه کارهای تو نیکو و زیبا است جز یک کار). صفوان پرسید: ای فرزند رسول خدا! آن چیست؟ امام فرمود: «اِکْرَاءُکَ جِمَالَکَ مِنْ هَذَا الرَّجُلِ - یَعْنِي هَارُونُ - »؛ (این که شترهایت را به هارون کرایه می‌ دهی). صفوان گفت: من شترهایم را برای لهو و صید و امثال آن به وی کرایه نمی‌ دهم؛ بلکه تنها برای سفر حج این کار را انجام می‌ دهد. در این کار او خودش هم مباشرتی ندارد؛ بلکه دیگران را برای آن اجیر می‌ کند. امام فرمود: «یَا صَفْوَانُ أَیَقَعُ کِرَاءُکَ عَلَیْهِمْ؟»؛ (آیا به نظر تو کرایه دادن شترانت به آنها صحیح است؟) صفوان گفت: آری. امام فرمود: «أَتُحِبُّ بَقَائَهُمْ حَتَّی یَخْرُجَ کِرَاءَکَ؟»؛ (آیا دوست داری آنها تا انقضای مدت کرایه و پس دادن شترانت زنده بمانند؟) صفوان گفت: آری. امام فرمود: «فَمَنْ أَحَبَّ بَقَائَهُمْ فَهُوَ مِنْهُمْ وَ مَنْ کَانَ مِنْهُمْ کَانَ وَرَدَ النَّارَ»؛ (هر کس بخواهد آنها زنده بمانند، در صف آنان قرار می‌ گیرد و هر کس که از آنها باشد داخل جهنم می‌ شود). پس از آن، صفوان تمامی شتران خود را فروخت و وقتی هارون از علت این کار پرسید، جواب داد: دیگر پیر شده‌ ام و غلامانم چنانکه باید به این کار نمی‌ رسند. هارون گفت: می‌ دانم به اشاره چه کسی شترانت را فروخته‌ ای؛ موسی بن جعفر تو را به این کار واداشته است. او گفت: مرا با موسی بن جعفر چه‌کار! هارون گفت: «دَعْ عَنْكَ‏ هَذا، فَوَاللَّه‏ لَولا حُسْن‏ صُحْبَتِکَ لَقَتَلْتُك‏»(1)؛ (این حرفها را کنار بگذار، به خدا اگر به خاطر صفای مصاحبت با تو نبود تو را می‌ کشتم). نوع دیگر از برخورد امام کاظم(علیه السّلام) با خلافت عباسی، حرکتی بود که امام در برخورد با «علی بن یقطین» داشت و از وی خواست تا در دربار عباسی بماند و بکوشد تا شیعیان را از گرفتاری نجات دهد. «علی بن یقطین» در شمار اصحاب خاص امام کاظم(علیه السّلام) بود که در دستگاه خلافت عباسی دارای نفوذ بود. او در دوره «مهدی» و «هارون» نفوذ فراوانی داشت و از آن به نفع شیعیان بهره‌ گیری می‌ کرد. زمانی که او از امام خواست اجازه دهد تا خدمت دستگاه خلافت را ترک گوید امام از دادن چنین اجازه‌ ای خودداری کرده و فرمود: «لَاتَفْعَلْ فَاِنَّ لَنَا اُنْساً وَ لِاِخْوَانِکَ بِکَ عِزّاً وَ عَسَی أَنْ یَجْبِرَ اللهُ بِکَ کَسْراً وَ یَکْسِرُ بِکَ نَائِرَةَ الْمُخَالِفِینَ عَنْ أَوْلِیَاءِهِ یَا عَلِیُّ کَفَّارَةُ اَعْمَالِکُمْ اَلْإِحْسَانُ اِلَی إِخْوَانِکُمْ»(2)؛ (این کار را نکن که ما به تو در آنجا انس گرفته‌ ایم و تو مایه عزّت برادرانت [شیعه] هستی و شاید خدا به وسیله تو شکستی از دوستانش را جبران نموده و توطئه‌ های مخالفان را درباره آنها بکشند. ای علی! کفّاره گناهان شما همانا نیکی به برادرانتان است). در روایت دیگری آمده است که امام در جواب او چنین فرمود: «لَا لَکَ الْمَخْرَجُ مِنْ عَمَلِهِمْ وَ اتَّقِ اللهُ»(3)؛ (تو را چاره‌ای جز ادامه کارت نیست، از خدا بترس). و در نقل دیگری آمده که وقتی امام به «عراق» آمد، «علی بن یقطین» از این که امام را در چنین حالی می‌ بیند اظهار تأسف کرد. امام به او فرمود: «یَا عَلِیُّ! إِنَّ لِلّهِ تَعَالَی أَوْلِیَاءً مَعَ أَوْلِیَاءِ الظَّلَمَةِ یَدْفَعُ بِهِمْ عَنْ أَوْلِیَاءِهِ وَ أَنْتَ مِنْهُمْ یَا عَلِیُّ»(4)؛ (ای علی بن یقطین! خدا را دوستانی در صفوف دوستان ستمکاران هست که به وسیله آنها از دوستانش دفع شرّ می‌ کند و تو از آنها هستی). و در روایت دیگری آمده: «اِنَّ لِلّهِ مَعَ کُلِّ طَاغِیَةٍ وَزِیراً مِنْ اَوْلِیَاءِهِ یَدْفَعُ بِهِ عَنْهُمْ»(5)؛ (خدا را در کنار هر طغیانگری، یارانی هست که به وسیله آنها بلاها را از دوستانش دفع می‌ کند). تأکید امام(عليه السلام) بر درستی و حتی لزوم کار «علی بن یقطین» و نیز توصیه‌ هایی که گذشت، نشان می‌ دهد که آن حضرت از وی در دفاع از حقوق شیعیانش بهره‌ گیری
می‌ کرده است. درباره «علی بن یقطین» خبرچینی‌ های فراوانی شد که با استفاده از تقیّه و راهنمایی‌ های امام کاظم(عليه السلام) از مهلکه نجات یافت.(6) «ابن یقطین» همچنین در حل پاره‌ ای از مشکلات مذهبی که حکومت با آن درگیر می‌ شد، می‌ کوشید تا از نظرات امام کاظم(علیه السّلام) بهره‌ گیری کند.(7) مبارزه با علمای خودفروخته و فاسدی که خود را در خدمت دربار عباسی قرار داده بودند، نمونه دیگری از مبارزات امام کاظم(علیه السّلام) است که در کلمات آن حضرت دیده می‌ شود. وجود این افراد در دستگاه خلافت، مشروعیّت آن را از نظر عوام تضمین می‌ کرد و به طور طبیعی عاملی در مقبولیت حکومت بود. به همین جهت چنین افرادی در دستگاه خلافت از محبوبیّت فراوانی نیز برخوردار بودند. در روایتی از آن حضرت آمده که رسول خدا(صلّی اللّه علیه و آله) فرمود: «اَلْفُقَهَاءُ اُمَنَاءُ الرُّسُلِ مَا لَمْ یَدْخُلُوا فِی الدُّنْیَا»(8)؛ (فقها تا هنگامی که خود را به دنیا نفروخته‌ اند اُمنای پیامبرانند). سؤال شد: چگونه در دنیا داخل می‌ شوند؟ حضرت فرمود: «اِتِّبَاعُ السُّلْطَانِ فَإِذَا فَعَلُوا ذَلِکَ فَاحْذَرُوهُمْ عَلَی أَدْیَانِکُمْ»؛ (وقتی که پیروی از حکّام نمایند. در این زمان بر دین خود از آنان بترسید). نمونه چنین عالمانی، کسانی بودند که هارون هنگام شهادت امام(عليه السلام)، از آنها بر مرگ طبیعی امام(عليه السلام) شهادت خواست و از وجهه آنها برای تحمیق مردم استفاده کرد. همچنین امام کاظم(علیه السّلام) شیعیان خود سفارش می کردند تا ظاهری آراسته و مرتب داشته و شخصیت اجتماعی خود را حفظ کنند. روزی آن حضرت، یکی از شیعیان خود را دید که ماهیی در دست گرفته، راه می‌ رود. خطاب به او فرمود: شما گروهی هستید که دشمنان زیادی دارید؛ پس هر چه می‌ توانید ظاهری آراسته داشته باشید.(9)،(10) کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز در تلگرام، ایتا و سروش http://telegram.me/mobahesegroup https://eitaa.com/mobahesegroup http://sapp.ir/mobahesegroup
اوضاع سياسی عصر امام كاظم(ع) ⁉️ پرسش : 👇👇👇 اوضاع سياسی عصر امام كاظم(عليه السلام) چگونه بود و ایشان چگونه با اين اوضاع، به هدایت و امامت شيعيان می پرداختند؟ پاسخ اجمالی: دوران امام کاظم(ع) مصادف با استبداد و ستمگری حکّام عباسی بود كه پس از استقرار و استحكام پایه های سلطه خود، مخالفان خود را زیر شدیدترین فشارها قرار دادند. عصر امام كاظم(ع) دوران بسیار سختی برای شیعیان بود، بطوري كه حرکت ها‌ و قيام های متعددی از طرف شیعیان و علویان عليه خلفای عباسی آغاز شد كه همگي آنها سركوب شدند. همچنين دستگيري و زنداني كردن و شكنجه امام كاظم(ع) باعث شد تا ايشان و امامان ديگر همگی بر لزوم رعایت تقیه از سوي شيعيان پافشاری کنند و به اين طريق توانستند تشکّل شیعه را حفظ نمایند. کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز در تلگرام، ایتا و سروش http://telegram.me/mobahesegroup https://eitaa.com/mobahesegroup http://sapp.ir/mobahesegroup
✅پاسخ تفصیلی: 👇👇👇 دورانی که امام کاظم(علیه السّلام) در آن زندگی می‌ کرد، مصادف با نخستین مرحله استبداد و ستمگری حکّام عباسی بود. آنها تا چندی پس از آن که زمام حکومت را به نام علویان در دست گرفتند، با مردم و به خصوص با علویان برخورد نسبتا ملایمی داشتند؛ اما به محض این که در حکومت استقرار یافته و پایه‌ های سلطه خود را مستحکم کردند و از طرف دیگر با بروز قیام‌ های پراکنده‌ ای که به طرفداری از علویان پدید آمد و آنها را سخت نگران کرد، بنا را بر ستمگری گذاشته و مخالفان خود را زیر شدیدترین فشارها قرار دادند. آنها حتّی نزدیکترین دوستان خود هم‌ چون «عبدالله بن علی» را به خاطر تلاش‌ های پنهانیش، برای به دست آوردن جانشینی «سفاح» کشتند. به همین ترتیب «ابو سلمه» و «ابو مسلم خراسانی» را نیز از بین بردند. «منصور» شمار فراوانی از علویان را به شهادت رساند؛ شمار بیشتری از آنان هم در زندان‌ های او درگذشتند.(1) این اعمال فشار از زمان امام صادق(علیه السّلام) آغاز شد و تا زمان امام رضا(علیه السّلام) که دوره خلافت مأمون بود با شدّت هر چه تمامتر ادامه یافت؛ مردم در زمان مأمون اندکی احساس امنیت سیاسی کردند، ولی دیری نپایید که دستگاه خلافت بدرفتاری و اعمال فشار بر مردم را دوباره از سر گرفت. فشار سیاسی عباسیان در دوره‌ای آغاز شد که پیش از آن امام باقر و صادق(علیهما السّلام) با تربیت شاگردان فراوان، بُنیه علمی و حدیثی شیعه را تقویت کرده بودند و جنبشی عظیم در میان شیعه پدید آورده بودند. امام کاظم(علیه السّلام) پس از این دوره در مرکز این فشارها قرار گرفت. در عین حال رسالت ایشان آن بود تا در این حرکت علمی، توازن و تعادل فکری را میان شیعیان برقرار کنند. طبعاً عباسیان نمی‌ توانستند تشکلی به نام شیعه را با رهبری امام بپذیرند. این مهمترین عاملی بود که آنها را وادار کرد تا امام را تحت فشار بگذارند. امام کاظم(علیه السّلام) پس از شهادت پدرش در سال 148 امامت را عهده‌ دار شد. منصور عباسی در سال 158 در مکه مرد. جانشین وی تا سال 169 فرزندش مهدی عباسی بود. پس از آن یک سال هادی عباسی خلافت کرد و آنگاه هارون به خلافت رسید. امام در سال 183 به شهادت رسید و در تمام این سال‌ ها رهبری شیعیان امامی را عهده‌ دار بود. در واقع عصر امام کاظم(علیه السّلام) دوران بسیار سختی برای شیعیان بود و در این دوران حرکت‌ های اعتراض‌ آمیز متعددی از ناحیه شیعیان و علویان نسبت به خلفای عباسی صورت گرفت که از مهم‌ترین آنها قیام حسین بن علی، «شهید فخ» -در زمان حکومت هادی عباسی- و نیز جنبش «یحیی» و «ادریس» فرزندان «عبدالله» بود که در زمان هارون رخ داد. در واقع مهمترین رقیب عباسیان، علویان بودند و طبیعی بود که حکومت، آنان را سخت تحت نظارت آنها بگیرد. کتب تاریخ و حدیث، برخوردهای متعدد خلفای عباسی با موسی بن جعفر(علیهما السّلام) را نقل کرده‌ اند که عمده‌ ترین آنها برخوردهای هارون است. در عین حال باید توجه داشت که امامان شیعه همگی بر لزوم رعایت تقیه پافشاری کرده و می‌ کوشیدند تا تشکّل شیعه و رهبری آنها را به طور پنهانی اداره نمایند. طبعاً این وضعیت سبب می‌ شد تا تاریخ نتواند از حرکات سیاسی آنها ارزشیابی دقیقی به عمل آورد. با این حال، شاهد این تلاش‌ های زیاد، همان استوار ماندن شیعه است که نمی‌ توانست بدون چنین تلاش‌ هایی پابرجا بماند. رهبری این حرکت و ظرافتی که در هدایت آن بکار برده شد، عامل مهم استواری شیعه در تاریخ است. اذامه در پست بعدی👆👆🔻👇👇👇 کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز در تلگرام، ایتا و سروش http://telegram.me/mobahesegroup https://eitaa.com/mobahesegroup http://sapp.ir/mobahesegroup
ادامه پست بالا 👆👆🔻👇👇 اینک مروری بر برخورد خلفا به ویژه هارون با امام کاظم(علیه السّلام) خواهیم داشت که در این برخوردها، موقعیت امام و نیز شیوه سیاسی آن حضرت به دست می‌ آید. «ابن شهر آشوب» در برخورد منصور با امام کاظم(علیه السّلام) خبری آورده و می‌ نویسد: منصور از امام خواست تا در عید نوروز، به جای او در مجلسی نشسته و هدایایی را که می‌ آورند از طرف او بگیرد. امام در پاسخ فرمود: «اِنِّي قَدْ فَتَّشْتُ الْأَخْبَارَ عَنْ جَدِّي رَسُولِ اللهِ(صلّی اللّه علیه و آله) فَلَمْ اَجِدْ لِهَذَا الْعِیدِ خَبَراً؛ اِنَّهُ سُنَّةٌ لِلْفُرْسِ مَحَاهَا الْإِسْلَامُ وَ مَعَاذَ اللهَ أَنْ نُحْیِیَ مَا مَحَاهُ الْإِسْلَامُ»(2)؛ (من اخباری را که از جدّم رسول خدا(صلّی اللّه علیه و آله) وارد شده بررسی کردم و خبری در باره این عید پیدا نکردم. این عید از سنن ایرانیان است که اسلام بر آن خط بطلان کشیده است. به خدا پناه می‌ برم از این که چیزی را که اسلام آن را از میان برده دوباره آن را زنده کنم). منصور در پاسخ گفت: این کار را «سیاسة للجند» انجام می‌ دهد، چرا که بسیاری از لشکریان «منصور» و حتی دهاقین معروف آن نواحی ایرانی بودند و طبیعی بود که به مناسبت این عید، هدایای زیادی به منصور اهدا می‌ کردند. به این ترتیب وجوه زیادی به خزینه او -که به بخل نیز شهرت داشت- افزوده می‌ شد. وی امام را مجبور کرد تا آن روز از طرف «منصور» در آن مجلس نشسته و هدایای لشکریان را بگیرد. با این حال برخورد امام(علیه السّلام) با این حرکت «منصور» قابل توجه است. بعد از آن، در دوران ده ساله حکومت مهدی عباسی که امام(علیه السّلام) مشغول تدریس و نقل حدیث و تربیت شاگرد و ایجاد ارتباط میان خود و رهبران شیعه در نواحی مختلف بود، تاریخ برخوردهایی را ثبت کرده که قابل توجه است. از جمله مهم‌ ترین آنها که مورّخانی مانند «ابن اثیر»، «خطیب بغدادی» و «ابن خلّکان» و نیز روات شیعه نقل کرده‌ اند، بازداشت و زندانی کردن و سپس آزاد شدن امام در بغداد است. «مهدی» عباسی که احتمالاً بخشش‌ های امام او را به وحشت انداخته بود و احتمال می‌ داد که حضرت وجوهی جمع‌ آوری کرده و آن را برای سازمان دادن و تقویت شیعیان مصرف می‌ کند، دستور بازداشت حضرت را به فرماندار خود در مدینه صادر نمود. او نیز امام را دستگیر و روانه بغداد کرد. مهدی او را بزندان انداخت. شب هنگام علی بن ابی طالب(علیه السّلام) را در خواب دید که به او می‌ فرمود: «فَهَلْ عَسَیْتُمْ إِنْ تَوَلَّیْتُمْ أَنْ تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ وَ تَقَطَّعُوا أَرْحامَکُمْ؟»(3)؛ (آیا اگر به حکومت رسیدید می‌ خواهید در زمین فساد کنید و پیوند خویشاوندیتان را ببرید؟). مهدی در همان لحظه از خواب بیدار شد؛ حاجب خود را که «ربیع» نام داشت صدا کرد و دستور داد امام کاظم(علیه السّلام) را پیش او حاضر کند. وقتی امام آمد، ایشان را در کنار خویش نشاند و گفت: امیر المؤمنین(علیه السّلام) را به خواب دیدم که این آیه را می‌ خواند. سپس از او پرسید: «أَفَتُؤْمِنِّي أَنْ تَخْرُجَ عَلَيَّ أَوْ عَلَى أَحَدٍ مِنْ وُلْدِي؟»؛ (آیا به من اطمینان می‌دهی که علیه من و یا یکی از فرزندانم قیام نکنی؟) امام فرمود: «فَقَالَ وَ اللَّهِ لَا فَعَلْتُ ذَلِكَ وَ لَا هُوَ مِنْ شَأْن»؛ (به خدا سوگند من چنین کاری نکرده‌ ام و این کار اصولاً در شأن من نیست). خلیفه کوشید تا با دادن سه هزار دینار و تصدیق گفته‌ های امام، به گونه‌ ای با او برخورد نماید تا او راضی به مدینه بازگردد و بی‌ درنگ آن حضرت را به مدینه بازگردانید.(4) بار دیگر نظیر چنین پیش‌ آمدی برای آن حضرت در زمان هارون رخ داد که پس از این نقل خواهیم کرد. گفتنی است که رویدادهای غیر عادی درباره امام کاظم(علیه السّلام) معمولاً بیشتر از ائمه دیگر، جز امیر المؤمنین(علیه السّلام) نقل شده است؛ تا آنجا که چنانکه حتی در منابع غیر شیعی نیز شواهد زیادی برای این گونه حوادث می‌ توان یافت. نمونه، آن خبری است که «دینوری» در اخبار الطوال درباره پیشگویی امام کاظم(علیه السّلام) به هارون، درباره اختلاف فرزندانش، نقل کرده است. زمانی امام کاظم(علیه السّلام) بر «مهدی» عباسی وارد شد و دید که او رد مظالم می‌ کند. امام که او را در چنین حالی دید پرسید: چرا آنچه را که از راه ستم از ما گرفته شده بر نمی‌ گردانی؟ «مهدی» پرسید: آن چیست؟ کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز در تلگرام، ایتا و سروش http://telegram.me/mobahesegroup https://eitaa.com/mobahesegroup http://sapp.ir/mobahesegroup
امام ماجرای فدک را برای او چنین توصیف کرد: فدک به دلیل این که از جمله «مَا لَمْ یُوجَفْ عَلَیْهِ خَیْلٌ وَ لَا رِکَابٌ» کرد. خلیفه گفت: «هذا کثیر فانظر فیه»(5)؛ (این مقدار زیاد است درباره آن فکر می‌ کنم). طبیعی بود که «مهدی» چنین کاری را انجام ندهد؛ زیرا افزون بر آن که او محکومیت کسانی را که مانع از بازگرداندن فدک به اهل بیت(علیهم السّلام) شده بودند، می‌ پذیرفت -و در میان آنها اجداد خود او نیز بودند- واگذاری آن می‌ توانست امکانات مالی فراوانی را در اختیار امام(علیه السّلام) قرار دهد که این به مصلحت حکومت نمی‌ توانست باشد. پس از مرگ «مهدی» در سال 169، فرزندش «موسی الهادی» بر سر کار آمد. وی بیش از یک سال زنده نماند. در زمان او بود که حسین بن علی، «شهید فخّ» قیام کرد و کشته شد. وقتی سر او را برای «هادی» آوردند، او اشعاری چند بر زبان آورد و در آن طالبی‌ ها را به قطع رحم متهم کرد. وی سپس نگرانی شدید خود را از موسی بن جعفر(علیهما السّلام) اظهار نمود و قسم یاد کرد که او را خواهد کشت: «وَاللهِ ما خَرَجَ حُسَینٌ اِلّا عَنْ اَمْرِهِ وَ لا اتَّبَعَ اِلّا حُجَّتَهُ لِاَنَّهُ صاحِبُ الْوَصِیةِ فى هذَا الْبَیتِ قَتَلَنِی اللهُ اِنْ اَبْقَیتُ عَلَیهِ»؛ (به خدا قسم حسین [شهید فخّ] به دستور او [امام کاظم(عليه السلام)] قیام کرده و تحت تأثیر او قرار گرفته؛ زیرا صاحب وصیت [پرنفوذ] در این خانواده او است، خدا مرا بکشد اگر او را زنده بگذارم). قاضی «ابو یوسف» که در مجلس حاضر بود او را آرام کرد و گفت: نه موسی بن جعفر و نه هیچ کدام از فرزندان این خانواده اعتقاد به خروج علیه خلفا را ندارند.(6) در ادامه آمده است: زمانی که امام از خطر دستگیری و شهادت خود به دست هادی عباسی آگاه شد و تهدیدهای او را شنید، در حق وی نفرین کرد و چندی بعد خبر مرگ او به مدینه رسید.(7) از سویی با اطمینان نمی توان گفت که قیام «شهید فخ» به امر امام کاظم(علیه السّلام) بوده باشد؛ گرچه می‌ توان پذیرفت که قیام فخ، در ردیف سالم‌ ترین قیام‌ های علویان بر ضد عباسیان است. گفتنی است که شیعیان زیدی که جناح تندروی شیعه محسوب می‌ شدند، اظهار می‌ کردند که امام صادق(علیه السّلام) اعتقاد به جهاد ندارد. امام در پاسخ می‌ فرمود: «وَ لَکِنْ لَا اَدَعُ عِلْمِي اِلَی جَهْلِهِمْ»؛ (من علمم را به جهل آنان وا نمی‌ گذارم). امّا درباره قیام‌ های زیدی باید گفت، این قیام‌ ها گرچه از روی صداقت و خلوص نیّت صورت می‌ گرفت و گاهی رهبران آنها اشخاصی عالم و فاضل و فداکار بودند، امّا به دلایل مختلف سیاسی و علی رغم گستردگی و کثرتشان، کار اینها بی‌ ثمر بود. آنها دست کم در عراق کمترین موفقیتی به دست نیاوردند. شیعیان امامی که موافقتی با این قیام‌ ها نداشتند، در این مسأله با آنها درگیر شده و میان آنها اختلافاتی پدید آمد. شرکت امامیان در این قیام‌ ها به خصوص با توجه به اختلافات عمیقی که به تدریج بین «زیدیه» و آنها به وجود آمد، درست نبود؛ زیرا رهبری زیدی‌ ها را کسانی غیر از امامان شیعه به عهده داشتند. اختلافات میان زیدی‌ ها و شیعه احتمالاً از زمان خود زید آغاز شده و در جریان «نفس زکیه» به اوج خود رسید، تا آنجا که همکاری زیدی‌ ها و شیعه را بسیار مشکل ساخت؛ زمانی که «شهید فخّ» قیام کرد، اکثریت علویان مدینه در آن قیام شرکت کردند، امّا موسی بن جعفر(علیهما السّلام) نه تنها در آن شرکت نکرد؛ بلکه شکست و شهادت حتمی او را نیز به وی گوشزد نمود.(8) «شهید فخّ» مدت‌ ها در اندیشه قیام بود. آنچه سبب تعجیل وی شد، شدت فشارهای وارده بر علویان از سوی هادی عباسی بود. حاکم مدینه که شخصی از خاندان خلیفه دوم بود، درباره علویان سختگیری فراوان کرد. این مسأله سبب شد تا قیام زودرس شود و در ایّام حج، که از طرف خلیفه نیز جمعیت‌ هایی به مکه فرستاده شده بود، قیام انجام گردد. اما نتیجه آن شد که نیروهای خلیفه، قیام را به شدّت سرکوب کردند. جنگ میان آنها با شکست و شهادت اکثر یاران حسین بن علی(عليهما السلام) و خود او پایان یافت و وقتی که سرهای آنان را نزد «موسی بن عیسی» آوردند، عدّه‌ ای از فرزندان علی بن ابی طالب(علیهما السّلام) حضور داشتند که از جمله موسی بن جعفر(علیهما السّلام) بود. کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز در تلگرام، ایتا و سروش http://telegram.me/mobahesegroup https://eitaa.com/mobahesegroup http://sapp.ir/mobahesegroup
موسی بن عیسی با اشاره به سر حسین بن علی(عليه السلام) از حضرت پرسید: این سر حسین بن علی(عليهما السلام) است؟ امام پاسخ داد: «نَعَمْ اِنَّا لِلّهِ وَ اِنَّا اِلَیْهِ رَاجِعُونَ مَضَی وَ اللّهِ مُسْلِماً صَالِحاً قَوّاماً آمِراً بِالْمَعْرُوفِ وَ نَاهِیاً عَنِ الْمُنْکَرِ وَ مَا کَانَ فِي اَهْلِ بَیْتِهِ مِثْلُهُ»(9)؛ (آری انا لله و انا الیه راجعون؛ به خدا سوگند او در حالی که مسلمان صالحی بود و به عبادت پروردگارش قیام می‌کرد و امر به معروف و نهی از منکر می‌نمود، عمر خود را به پایان برد؛ او در خانواده خود مانند نداشت). «موسی بن عیسی» در برابر این جواب سکوت کرده و چیزی نگفت.(10) کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز در تلگرام، ایتا و سروش http://telegram.me/mobahesegroup https://eitaa.com/mobahesegroup http://sapp.ir/mobahesegroup