ادامه پاسخ بالا 👆👆 👇👇👇👇
شیخ عباس قمی با اشاره به همین حدیث به نقل از نویسنده «شفاء الصدور» میگوید: بنی امیه روز عاشورا را مبارک میدانستند. در این روز برای خود خرید میکردند و خرید را در آن روز سنّت کرده بودند.آنان در این روز مراسم عید بر پا میکردند، آن روز را روزه میگرفتند و در آن روز طلب حوائج را مستحب میدانستند، برای همین درباره روز عاشورا فضایل و مناقبی ساخته اند و حتی دعائی هم درباره آن درست کرده اند که اولش این است: «یا قابل توبة آدم یوم عاشورا، یا رافع ادریس الی السماء یوم عاشورا، یا مسکّن السفینة یوم عاشورا یا غیاث ابراهیم من النار یوم عاشورا». اینها را ساخته اند تا امر مشتبه شود. آنان در سخنرانی های خود میگویند: هر نبیّ وسیله و شرفی دارد و در روز عاشورا این شرف زیاد میشود، مانند خاموش کردن آتش نمرود برای ابراهیم، قرار گرفتن سفینه نوح کوه جودی، غرق ساختن فرعون در دریا و نجات حضرت موسی از دست فرعون، نجات حضرت عیسی از دست یهودیان.
شیخ عباس قمی در ادامه میگوید: شیخ صدوق از میثم تمار نقل کرده امت پیامبر، فرزند پیامبر را میکشند و روز عاشورا که فرزند پیامبر را کشته اند، روز مبارک قرار میدهند! راوی میگوید: به میثم گفتم: چگونه آن روز را روز مبارک قرار میدهند؟ گفت: آنان در فضیلت آن حدیث جعل میکنند
و میگویند: روز عاشورا روزی است که خداوند توبه آدم را پذیرفته با اینکه توبه آدم در ذی حجه پذیرفته شده است.آنان میگویند: در عاشورا، یونس از شکم ماهی نجات یافته، در حالی که در ذی قعده از شکم ماهی نجات یافته است. میگویند: روز عاشورا روزی است که کشتی نوح کنار کوه جودی قرار گرفت در حالی که روز هیجدهم ذی حجه قرار گرفت. آنان میگویند: روز عاشورا دریا برای موسی شکافته شد در حالی که در ربیع الاول شکافته شده بود (10).
حضرت امام رضا(ع) میفرماید: «کسی که در روز عاشورا از انجام کارهای مورد نیاز خویش پرهیز نماید، خداوند، حوائج دنیا و آخرت او را برآورده کند و کسی که روز عاشورا را، روز حزن و اندوه و مصیبت و گریه خود قرار دهد، خداوند روز قیامت را، روز شادی و سرور او گرداند و چشمش با دیدن ما در بهشت، روشن گردد.(11)
-----------------
پی نوشتها:
1- ابن اثیر ، النهایه فی غریب الحدیث ، ج3 ، ص240
2- طریحی، مجمع البحرین ، ماده عشر ، ج3 ، ص186
3- بحارالانوار، ج 44، ص 223 و ص 250.
4- کافی ،ج4، ص147؛بحار، ج45 ، ص 95 .
5 – سفینه البحار، ج 1، ص 312 (ماده تسع).
6- بحارالانوار ، ج45 ، ص 95 – 96.
7- همان، ج 98، ص 295.
8- حیاة الامام الحسین، ج 3، ص 179.
9- الصحیح من سیرة النبی، ج 4، ص 306 .
10- مفاتیح الجنان، ص 476، اعمال روز عاشورا.
11. سید بن طاووس، اقبال الاعمال، ص 578، اعمال روز عاشورا.
کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز
http://telegram.me/mobahesegroup
#ایتا 👇👇
https://eitaa.com/mobahesegroup
#سروش 👇👇
http://sapp.ir/mobahesegroup
⁉️ سوال : 👇👇👇👇
حضرت زینب تا چه مدت در اسارت بود و چه زمانی آزاد شد؟ زندگانی ایشان پس از آزادی چگونه بود؟
✅ پاسخ : 👇👇👇👇👇
پس از حادثه کربلا حضرت زینب (س)، حدود یک سال و شش ماه زندگى کرد. حضرت در کاروان اسیران، همراه دیگر بازماندگان قافله کربلا به کوفه و سپس به شام برده شد. اگر چه رهبرى بازماندگان بر عهده امام سجاد بود، زینب کبرى (س) نیز سرپرستی را برعهده داشت.
سخنرانى قهرمانانه زینب (س) در کوفه، موجب دگرگونی افکار عمومى شد. وى در برابر نعره مستانه عبیدالله بن زیاد، آن گاه که به پیروزیش مى نازید و مى گفت: "کار خدا را با خاندانت چگونه دیدى؟!" با شهامت و شجاعت و صف ناپذیرى گفت: جز زیبایى چیزى ندیده ام. شهادت براى آنان مقدر شده بود. آنان به سوى قربانگاه خویش رفتند به زودى خداوند آنان و تو را مى آورد تا در پیشگاه خویش داورى کند».(1)
آن گاه که ابن زیاد دستور قتل امام سجاد را صادر کرد، زینب (س) با شهامت تمام، برادر زاده اش را در آغوش گرفت و گفت: اگر خواستى او را بکشى مرا هم بکش. به دنبال اعتراض زینب (س)، ابن زیاد از کشتن امام پشیمان شد.(2)
کاروان آزادگان به دمشق رفت. در شام نیز زینب (س) توانست افکار عمومى را دگرگون نماید. جلسه اى یزید به عنوان پیروزى ترتیب داده بود و در حضور بازماندگان واقعه کربلا، سربریدة حسین (ع) را در تشت نهاد و با چوبدستى به صورتش مى زد، زینب کبرى (س) با سخنرانى خویش غرور یزید را در هم کوفت و او را از کرده خویش پشیمان کرد. سرانجام یزید مجبور شد کاروان را با احترام به مدینه برگرداند.
در مدینه نیز زینب (س)، پیام آور شهیدان، ساکت ننشست. او با فریادش مردم مدینه را بر ضد حکومت یزید شوراند. حاکم مدینه در پى تبعید حضرت زینب (س) برآمد. به نوشته برخى حضرت به شام سفر نمود و در همان جا درگذشت. برخى دیگر گفته اند: حضرت به مصر هجرت نمود و در تاریخ پانزدهم رجب سال 62 هجرى درگذشت.(3)
برخی معتقدند بعد از ورود کاروان اهل بیت(ع) به مدینه، دلیل روشنی نداریم که حضرت زینب از مدینه بیرون رفته باشد، بنابر این در مدینه درگذشت و در قبرستان بقیع دفن شد، اما مکان دفن او در بقیع مشخص نیست، همان طور که شخصیتهای بزرگ دیگری از اهل بیت(ع) در بقیع مدفون هستند و مکان قبر آنان مشخص نمیباشد.(4)
دربارة مدت اسارت مدت اسارت حضرت زینب و حرکت آنان از شام به مدینه، مرحوم دکتر آیتی بر این باور است که تاریخ حرکت اهل بیت به شام، هنگام رسیدن آنان به دمشق، مدت توقف اسیران در مرکز حکومت یزید، تاریخ حرکت آنان از دمشق به مدینه و هنگام ورود آنان به مدینه، به درستی معلوم نیست.(5)
برخی نوشتهاند که سر مطهر امام حسین(ع) روز اوّل صفر به شام رسید و چند روز بعد اسیران وارد شام شدند.(6) روز هشتم ورود اهل بیت(ع) به شام یزید آنان را احضار کرد و بین ماندن در شام یا رفتن به مدینه آزاد گذاشت، که آنان رفتن به مدینه را انتخاب کردند.(7)
----------------
پینوشتها:
1ـ لهوف، ص 218؛ مقرم، مقتل الحسین، ص 324؛ ارشاد، ج2، ص 144.
2ـ ارشاد، ص 116 117؛ بحار الانوار، ج 45، ص 117.
3ـ زینب پیامآور عاشورا، سید عطاءالله مهاجرانى، ص 287، 347 348 352.
4ـ اعیان الشیعه، ج 7، ص 140.
5 – علی نجاتی، قطعهای از بهشت، ج2، ص 607.
6 – علامه شعرانی، دمع السّجوم، ترجمه نفس المهموم، ص 287 – 289.
7 – همان، ص 534.
کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز
http://telegram.me/mobahesegroup
#ایتا 👇👇
https://eitaa.com/mobahesegroup
#سروش 👇👇
http://sapp.ir/mobahesegroup
⁉️ متن سوال : 👇👇👇👇
اولین کسانی که درباره واقعه کربلا،کتاب نوشتند چه کسانی بودند؟
✅ پاسخ : 👇👇👇👇
به جهت عظمت ، عمق تأثیرگذاری و گستردگی بازتاب حادثه کربلا ، از سده های نخستین ، حتی در قرن اوّل هجری (که نوشتن تاریخ و سیره به جهت سیاست خلیفه دوم، عمر ممنوع بود) بسیاری از نویسندگان تاریخ و سیره در این باره کتاب نوشته اند . آنان با نگارش آثاری نگذاشتهاند این رویداد مهم به فراموشی سپرده شود ، یا تنها در نقل ها باقی بماند.
اولین تاریخ نگاران واقعه کربلا :
1 – اصبغ بن نباته مجاشعی
از برخی اسناد به دست میآید نخستین کسی که اقدام به ثبت واقعه کربلا کرد، اصبغ بن نباته مجاشعی است . اوکتابی نوشت به نام «مقتل الحسین(ع)».(1) وی از یاران خاص و فداکار امیرمؤمنان علی(ع) به حساب میآمد و از شجاعان عرب بود که که با امام تا مرز کشته شدن بیعت کرد.(2)
درگذشت وی را برخی بعد از قرن اوّل هجری(3) و برخی سال 64هـ به بعد نوشتهاند.(4)
2- جابر بن یزید جعفی
دومین کسی که در مورد حادثه کربلا کتاب نوشته جابر بن یزید جعفی است .کتاب او نیز به نام «مقتل الحسین» است.(5)
روایات زیادی از واقعه کربلا از جابر نقل شده که نوزده روایت آن در کامل الزیارات میباشد.(6) جابر از محدثان سرشناس کوفه و از مراجع علوم دینی زمان خویش در کوفه در اواخر دوره اموی و اوائل دوره عباسی و شاگرد امام باقر است که بیشتر دانش خود را در مدت هیجده سال شاگردی از آن حضرت فراگرفته و محضر امام صادق(ع) را نیز درک کرده است. او در سال 128هـ درگذشته است.(7)
3 - ابو مخنف( لوط بن یحیى)
کسی که به صورت مفصل واقعه کربلا را با عنوان «مقتل الحسین» به نگارش در آورد ابو مخنف لوط بن یحیى بن سعید بن مخنف بن سلیم ازدی غامدی کوفی است. این کتاب مرجع بیشتر مورخان قرار گرفت. وی که در قرن دوم (متوفای 158هـ) میزیست (8) از خاندانی عراقی و از شیعیان و محدثان بزرگ کوفه به شمار میآید.(9) جدش مخنف بن سلیم از یاران امام علی(ع) بود.
کتاب «مقتل الحسین» ابو مخنف وجود ندارد، و آن چه از مطالب آن به دست ما رسیده، گزارشهایی است که در تاریخ طبری، ارشاد شیخ مفید و مقاتل الطالبیین ابو الفرج اصفهانی آمده است.
طبری، مطالب کتاب ابو مخنف را به روایت هشام بن محمد بن سائب کلبی کوفی (متوفای 206هـ) از شاگردان ابو مخنف آورده باشد، ولی محتمل است که مطالب را تلخیص یا ناقص نقل کرده و یا برخی را نیاورده باشد. طبری گزارش کاملی از واقعه کربلا نمیدهد. مطالب زیادی دربارة واقعه کربلا از ابن مخنف نقل شده که منحصر به فرد و با اهمیت است. مجموع روایاتی که طبری از ابی مخنف نقل کرده 586 روایت میباشد.(10)
شیخ مفید نیز بیشترین مطالب ابو مخنف را در ارشاد از طریق هشام بن محمد کلبی نقل کرده است، چون تشابه زیادی با طبری دارد. هر چند تفاوتهایی دیده میشود که میتواند ناشی از استفادة شیخ مفید از متن اصلی مقتل ابو مخنف باشد، همچنان که احتمال میرود شیخ مفید با استفاده از منابع دیگر، جملاتی را بر متن روایات ابو مخنف افزوده باشد.
ابوالفرج اصفهانی نیز در کتاب مقاتل الطالبیین مطالب بسیاری از ابو مخنف آورده است. علاوه مطالبی از این سوی و آن سوی و روایاتی از امام باقر(ع) و امام صادق(ع) بر آن افزوده که در منابع دیگر نیامده است.(11)
کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز
http://telegram.me/mobahesegroup
#ایتا 👇👇
https://eitaa.com/mobahesegroup
#سروش 👇👇
http://sapp.ir/mobahesegroup
ادامه در پست بعدی👇👇👇👇
ادامه پاسخ بالا 👆👆 👇👇👇👇
مقتل الحسین ابومخنف دارای اهمیت است و میتواند صحیحترین گزارش دربارة رخداد کربلا باشد که به واقع نزدیک است. بسیاری از اخبار ابو مخنف توسط کسانی گزارش شده که در کربلا حضور داشته و یا با یک یا دو واسطه نقل شده است.
به عنوان «مقتل ابو مخنف» مقاتل گوناگونی چاپ و منتشر شده که هیچ کدام «مقتل الحسین» ابو مخنف نیست. تنها مأخذی که روایات ابو مخنف را مبسوط نقل کرده تاریخ طبری است که دانشمند فرزانه، جناب آقای شیخ هادی یوسفی غروی، آن ها را استخراج و به عنوان «وقعة الطف لابی مخنف» منتشر کرده است.
4- ابو منذر، هشام بن محمد بن سائب کلبی کوفی
وی از دانشمندان بزرگ قرن دوم و اوائل قرن سوم، نیز از بزرگانی است که درباره واقعه کربلا، کتاب نوشته است. او، در علم انساب ( نَسَب شناسی) سرآمد عالمان عصر خویش به حساب میآمد. جد وی «بشر» همراه سه فرزندش: سائب، عبید و عبدالرحمن در جنگ جمل و صفین جزو سپاهیان علی(ع) بودند. بیشتر خاندان او اهل دین و دانش و ادب و هوادار خاندان علی(ع) و مخالف بنی امیه بودند. پدر هشام، محمد بن سائب، نیز از عالمان به نام زمان خویش بود. محمد در بصره، تفسیر میگفت. هشام و پدرش به دلیل گرایش های شیعی، مورد طعن فراوان قرار گرفتتد . هشام کتابهای زیادی تألیف کرد که تعداد آن ها از یک صد و پنجاه عنوان، بیشتر است. ابن سعد در طبقات الکبری ، مسعودی در مروج الذهب و طبری در تاریخ الامم و الملوک مطالب زیادی از هشام کلبی نقل کرده و او را موثق دانستهاند. از مأخذ مهم یعقوبی در نقد تاریخ، نوشتههای هشام است. هشام، درباره اخبار اسلام تألیفات زیاد داشته(12) همان طور که از تاریخ طبری استفاده میشود، وی راوی اخبار ابو مخنف شیعی میباشد. هشام، کتابی دارد که در بارة وقایع کربلا نوشته، آن چه از استادش ابو مخنف در این رابطه شنیده، همچنین مطالبی که از استاد دیگرش عوانة بن حکم( متوفی 158) فرا گرفته، در آن جمعآوری کرده است. قدیمی ترین نقل ها دربارة واقعه کربلا، در تاریخ طبری از طریق هشام کلبی نقل شده است . طبری آن ها را در ضمن حوادث سال 60 و 61، در کتاب تاریخ خود نقل میکند. بعد از طبری، از جمله کسانی که بدون واسطه دربارة واقعه کربلا، از هشام کلبی، مطالبی نقل میکند، شیخ مفید در ارشاد است که به نظر میرسد عمده مطالب مربوط به کربلا را، از هشام کلبی نقل میکند، (13) همچنین از مهمترین مصادر بلاذری، در «جمل من انساب الاشراف» نوشتههای هشام کلبی میباشد.(14)
درگذشت او را سال 204 ذکر کردهاند.(15)
کتابهای معتبری که بعدها مورخان، درباره واقعه کربلا نوشتهاند، بیشتر مطالب خود را از افرادی که ذکرشد، گرفتهاند.
-----------------
پینوشتها:
1ـ عبرات المصطفین فی مقتل الحسین، محمدباقر محمودی، ج 1، ص 6؛ الذریعة الى تصاینف الشیعه، ج 22، ص 23 24.
2ـ قاموس الرجال،محمدتقی تستری، ج 2، ص 166.
3ـ الذریعه الى تصانیف الشیعه، آغا بزرگ طهرانی، ج 22، ص 23.
4ـ عبرات المصطفین، ج 1، ص 6.
5ـ رجال نجاشی، ج 1، ص313 و 315، شماره 330.
6ـ میراث مکتوب شیعه از سه قرن نخستین هجری، دکتر سید حسین مدرسی طباطبایی، ترجمه سید علی قرائی و رسول جعفریان، ص124، 125،141و 142.
7ـ رجال نجاشی، ج1، ص 314.
8ـ وقعة الطف، ص 8.
9ـ رجال نجاشی، ج 2، ص 191، شماره 873.
10ـ تاریخ سیاسی اسلام - سیره رسول خدا، جعفریان، ص 86.
11ـ تأملی در نهضت عاشورا، رسول جعفریان، ص 20.
12ـ هشام ابو منذر، هشام بن محمد کلبی، الاصنام، ترجمه سید محمدرضا جلالی نایینی، ص 31، 35 و43 .
13ـ وقعة الطف، ص 8.
14 – مقدمه جمل من انساب الاشراف، ج1، ص 1.
15- وفیات الاعیان، ج 6، ص 82 و 84 .
کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز
http://telegram.me/mobahesegroup
#ایتا 👇👇
https://eitaa.com/mobahesegroup
#سروش 👇👇
http://sapp.ir/mobahesegroup
⁉️ متن سوال : 👇👇👇👇
شهادت امام حسین علیه السلام عمل اختیاری بود
یا مقدر شده بود؟
✅ پاسخ : 👇👇👇👇👇
قبل از پاسخ، ابتدا لازم است معنای قضا و قدر را بیان کنیم. قََدَر یعنی اندازه و اندازه گیری و تعیین حدّ و حدود چیزی. تقدیر در اصطلاح به این معنا است که خداوند برای هر چیزی اندازه ای قرار داده، آن را بر اساس اندازه گیری و محاسبه و سنجش قرار داده است.
قضا یعنی حکم و حتمیت. در نظام آفرینش، موجودات از چندین راه ممکن است به وجود بیایند، مثلاً اگر به خانة شما از چند کوچه راه باشد، ورود به آن جا از چند راه ممکن است. حال اگر از میان چندین راه ممکن، علل و اسباب یکی از آنها فراهم شد و تنها همان تحقق یافت، این مرحله را قضا می نامند.
خداوند برای هر موجودی، اسباب هایی قرار داده که هستی و ویژگیهای موجود بستگی به آن علتها دارد. هر چه در جهان پدید می آید، بدون رابطه با قبل و بعد و فقط اتفاقی و بی حساب نیست. همان گونه که در بارش برف و باران عواملی دخالت دارد و هرگز چنین کاری بی علل و اسباب انجام نمی پذیرد، کارهای بشر از روی تصادف و اتفاق سر نمی زند، بلکه نخست چیزی را تصور می کند، سپس به آن می اندیشد و پس از آن که فایدة واقعی یا پنداری آن را پذیرفت، به انجام آن می کوشد. پس هر حادثه ای در جهان علت و سببی دارد و این نظامی است تخلف ناپذیر و خداوند چنین مقرّر کرده است.
این مسئله با اصل آزادی و اختیار انسان ناهمگونی ندارد،زیرا اختیار و آزادی یکی از اسباب و علل جهان است؛ یعنی خداوند خواسته و مقدّر کرده که بشر کارهای خود را به اراده و انتخاب خود انجام دهد، و سرنوشت خویش را رقم زند. این که می گوییم کارهای انسان هم به اختیار او است و هم قضا و قدر الهی دخالت دارد، به همین معنی است که خدا اراده فرموده و مقدّر کرده که بشر در تعیین سرنوشت خود مؤثر باشد. خداوند برای حوادث جهان، علل و اسبابی مقدّر کرده،در مورد افعال انسانی،عقل و اراده و اختیار از جملة آن اسباب است اما آنچه که انسان با اختیار خود از میان تقدیرهای مختلف برگزیند، قضای الهی است.
بشر در کارهای ارادی خود مانند سنگ نیست که او را از بالا به پایین رها کرده باشند و تحت تأثیر جاذبة زمین خواه نا خواه به طرف زمین سقوط کند. نیز مانند گیاه نیست که فقط یک راه دارد و همین که در وضع رشد و نمو قرار گرفت، خواه ناخواه مواد غذایی را جذب و راه رشد و نمو را طی کند. هم چنین مانند حیوان نیست که به حکم غریزه کارهایی انجام دهد. بشر همیشه خود را بر سر چهار راه هایی می بیند و هیچ گونه اجباری که فقط یکی از آنها را انتخاب کند ندارد و سایر راه ها بر او بسته نیست. انتخاب یکی از آنها به نظر و فکر و ارادة او مربوط است؛ یعنی طرز فکر و انتخاب او است که یک راه خاص را معیّن میکند، و این همان قضا و قدر الهی خواهد بود،(1)
در این جا شخصیت و صفات اخلاقی و روحی و پیشینة تربیتی و موروثی و میزان عقل و دور اندیشی بشر به میان می آید و معلوم میشود که آیندة سعادت بخش یا شقاوت بار هر کس تا چه اندازه مربوط به شخصیت و صفات روحی و ملکات اخلاقی و قدرت عقلی و علمی او است، و بالاخره به راهی که انتخاب میکند.
تفاوتی که میان بشر و آتش که می سوزاند وآب که غرق میکند و گیاه که می روید و حیوان که راه می رود وجود دارد، این است که انسان انتخاب میکند. او همیشه در برابر چند کار و چند راه قرار گرفته، در قطعیت یافتن یک راه و یک کار، خواست او مؤثر است.
کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز
http://telegram.me/mobahesegroup
#ایتا 👇👇
https://eitaa.com/mobahesegroup
#سروش 👇👇
http://sapp.ir/mobahesegroup
ادامه پاسخ بالا 👆👆 👇👇👇👇
انسان، عملی را که با غریزه طبیعی و حیوانی او هماهنگ است و هیچ مانعی برای آن وجود ندارد، به حکم تشخیص و مصلحت اندیشی قادر است ترک کند (مانند ترک گناهان) همچنین کاری را که مخالف خواستههای او است و هیچ گونه عامل اجبار کنندة بیرونی وجود ندارد، به حکم مصلحت اندیشی و نیروی خرد میتواند انجام دهد مانند خوردن دارو و حاضر شدن برای عمل جراحی.
پس تقدیر خداوندی این است که بشر افعال خود را از روی اختیار انجام دهد، نه این که تقدیر او را مجبور سازد.
انسان فقط یک سرنوشت حتمی ندارد، بلکه سرنوشت های گوناگونی در پیش دارد که ممکن است هر کدام از آنها جانشین دیگری گردد. در تعیین و حتمی شدن یکی از آنها، ارادة شخص تأثیر جدی دارد، مثلاً اگر بیمار شود، سرنوشت او بستگی به درمان دارد. اگر اقدام کند، ممکن است معالجه شود و اگر اقدام نکند، از بین میرود. حتمی شدن یکی از آن دو، به اختیار خودش میباشد.
امام علی(ع) از پای دیوار کجی برخاست و کنار دیوار دیگری نشست. گفتند: آیا از قضای الهی فرار می کنی؟ پاسخ داد: "از قضای خدا به قَدَر وی و قضای دیگری فرار می کنم".(2) یعنی قضا و قدر معیّن کرده که هر چیزی اثر خود را داشته باشد و من با آگاهی که دارم، راهی را انتخاب می کنم که اثر خوب داشته باشد.
اما امام حسین(ع)، با علم و آگاهی و به خاطر رسوا کردن بنیامیه و عمل به دستور جدّ بزرگوارش (که سکوت در مقابل حاکم ستمگرِ بدعتگذار را جایز ندانسته بود)(3) حاضر نشد با یزید بیعت کند و به جوار خانة خدا پناهنده شد. در آن جا نامههای بیشمار کوفیان را دریافت کرد و وقتی مکه را نا امن دید، در جواب دعوت مردم کوفه، به سوی آن شهر رهسپار شد، ولی سپاه «عبیدالله» مانع ورود ایشان به کوفه گشت و به اجبار ایشان را به کربلا برد. در آن جا امام را بین دو راه آزاد گذاشت: بیعت ذلیلانه با یزید، یا رو به رو شدن با شمشیرهای سپاه عبیداالله. امام راه دوم را انتخاب کرد.(4) بنابراین راهی که امام برمیگزیند، هم اختیاری است و هم تقدیر الهی است و میان تقدیر الهی و انتخاب او نه تنها تضادی نیست، بلکه همخوانی دارند.
حضرت میفرماید: «قد شاءالله أن یرانی مقتولاً مذبوحاً ظلماً و عدواناً؛ خداوند میخواهد مرا کشتةسربریده، بناحق و ستمدیده ببیند».(5)
کلام حضرت بیانگر اراده و مشیت خداوند در مورد بندگان اوست. خداوند میخواهد همه بندگان رهرو صراط مستقیم باشند. خدا آنان را به پیمودن این راه امر کرده، از آنها پیمان گرفته که رهرو این راه باشید،(6) ولی انسانها را آزاد گذارده که به خواست خدا عمل کنند یا عصیان کرده و راه دیگری در پیش گیرند.
در مورد امام حسین(ع) هم خداوند میخواست بهترین راه را برگزیند که نتیجه و عاقبت آن کشته شدن مظلومانه بود، ولی امام حسین در انتخاب آن راه مجبور نبود.
حضرت خود را آزاد میدانست، ولی فقط اراده و خواست خدا را میپسندید، زیرا خواست خدا را بهترین سرنوشت و عاقبت میدانست. متأسفانه کافران و مشرکان هستند که با استناد به تقدیر و جبر میخواهند گمراهی خود را توجیه کنند و میگویند:
«لو شاء الله ما أشرکنا و لا آباؤنا...؛ اگر خدا میخواست، ما و پدرانمان مشرک نمیشدیم»!(7)
منظور آنان این است که مشرک شدن ما به تقدیر الهی و بدون اختیار بوده است،هم چنان که قرآن از آنان نقل میکند: «لو شاء الله ما عبدنا من دونه من شیء نحن و لا آباؤنا و لا حرّمنا من دونه من شیء؛ اگر خدا میخواست، ما و پدرانمان غیر از خدا را عبادت نمیکردیم و بدون اجازة او چیزی را حرام نمیشمردیم»(8)، یعنی عبادت بتها توسط ما تقدیر و قضای حتمی بوده، قدرت سرپیچی نداشتهایم، ولی خداوند چنین اراده و مشیتی را از خود نفی کرده و میفرماید: «لو شاء الله لهداکم اجمعین؛ اگر خدا میخواست، همه شما را هدایت میکرد».(9)
اگر خداوند بخواهد به صورت اجبار انسانها را به راهی ببرد، مطمئناً به راه ایمان و بندگی اجبار میکرد، نه به سوی کفر و گمراهی در عین حال خدا ایمان اجباری را نمیپسندد و ایمانی را میخواهد که از روی اراده و انتخاب باشد و این ارزشمند است،نه ایمان اجباری.
پس خداوند وقتی ایمان جبری نخواهد و ارادة قطعی و تخلف ناپذیرش بر هدایت شدن اجباری مردم تعلق نگیرد، ارادة قطعی او بر کفر کافران و شرک مشرکان تعلق نخواهد گرفت، زیرا چنین ارادهای علاوه بر آن که جبر را حاکم میکند و مخالف دستور الهی است (که به ایمان امر کرده است) و فرستادن پیامبران را بی فایده میکند و...، ظلم میباشد اما خداوند از ظلم و ستم پیراسته است. پس نه کفر کافران به تقدیر حتمی است (که اراده انسان در آن نباشد) و نه ایمان مؤمنان، چون در این صورت نه کفر
کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز
http://telegram.me/mobahesegroup
#ایتا 👇👇
https://eitaa.com/mobahesegroup
#سروش 👇👇
http://sapp.ir/mobahesegroup
پینوشتها:
1. مرتضی مطهری، مجموعه آثار (انسان و سرنوشت) ص 385؛ مؤسسه در راه حق، بیست پاسخ، (8) ص 17.
2. توحید صدوق، ص 369.
3. بحارالانوار،ج44، ص 382.
4. موسوعة کلمات الامام الحسین(ع)، ص 425.
5. همان،ص 293.
6. مائده (5) آیه 6؛ یس (36) آیه 60.
7. انعام(6) آیه 148.
8. نحل (16) ، آیه 35.
9. انعام، آیه149.
کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز
http://telegram.me/mobahesegroup
#ایتا 👇👇
https://eitaa.com/mobahesegroup
#سروش 👇👇
http://sapp.ir/mobahesegroup
🔴کریمی قدوسی: صدور حکم مشاور برای سیف از سوی روحانی قطعا به منزله مقابله با اقدام صریح قوه قضائیه است
⛔ @mobahesegroup
🔴وقتی درهیچ یک از روزنامههای امروز اصلاحطلبان خبری از مراسم تشییع پیکر شهدا و شیرخوارگان حسینی یافت نمیشود، نباید از قبح شکنیهای امثال روزنامهی صدای اصلاحات زیاد هم تعجب کرد!!
⛔ @mobahesegroup
#فهمیدن_محرم
💢شبهه قشنگ
عده ای با ژست #روشنفکر_دینی می گویند:
امام حسین(ع) شهید نشد که ما گریه کنیم و توی سر وکله بزنیم باید راه حسین را شناخت حسین به این عزاداریها نیاز نداره
#پاسخ👇👇👇
این حرف درستی است که امام حسین(ع) به #گریه ما نیاز ندارد
خداوند هم به نماز و عبادت ما احتیاجی ندارد پس انجام ندهیم؟
اصلا اینجا حرف از نیاز امام حسین(ع) به عزاداری ما نیست.
این شبهات با حرفهای قشنگ دینی مخلوط میشود
کسانی که ادعای #روشنفکر_دینی دارند
به این سوال جواب دهند، چرا امام موسی کاظم(ع) که خودشان امام معصوم هستند برای امام حسین(ع) عزا داری میکردند؟ 👇👇
امام رضا(ع): هر گاه ماه محرم فرا می رسید، پدرم (موسی بن جعفر علیه السلام) دیگر خندان دیده نمی شد و غم و افسردگی بر او غلبه می یافت تا آن که ده روز از محرم می گذشت، روز دهم محرم که می شد، آن روز، روز مصیبت و اندوه و گریه پدرم بود .امالی صدوق، ص 111
✅یا چرا امام صادق(ع) از قول پدرشان میفرمان:
امام صادق(ع):
پدرم امام باقر علیه السلام به من فرمود: ای جعفر ! از مال خودم فلان مقدار وقف نوحه خوانان کن که به مدت ده سال در «منا» در ایام حج، بر من نوحه خوانی و سوگواری کنند.
بحار الانوار، ج 46، ص .220
گریه بر حسین(ع)، گریه اعتراض به ظلم است.
گریه بر محبت حسین(ع)
مگر در زیارت عاشورا نمی خوانیم که با محبت حسین(ع) به خدا نزدیک میشویم؟
با حرفهای به ظاهر قشنگ، دنبال تحریف و تخریب روضه امام حسین(ع) هستند و تازه خود را اسلام شناس و امام شناس هم معرفی میکنند.
کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز
http://telegram.me/mobahesegroup
#ایتا 👇👇
https://eitaa.com/mobahesegroup
#سروش 👇👇
http://sapp.ir/mobahesegroup
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹پاسخ دندان شکن علیزاده به تهمت احسان بداغی،خبرنگار روزنامه ایران مبنی بر پول گرفتن وی از من و تو:من پولی که به خون کودکان مظلوم و فقر کودکان زباله گرد آغشته است را هیچگاه نمیگیرم
⛔ @mobahesegroup