💠 طلبه باید کتاب بخواند، همه جورش را بخواند...
🔸 طلبه باید دستش از کتاب رها نشود؛ کتاب بخواند، همه جورش را بخواند، در دورهی جوانی بخواند. این ذخیرهی حافظه را که بینهایت دارای ظرفیت است، هرچه میتوانید، در دورهی جوانی پر کنید. ما هرچه در جوانی در حافظه انباشتیم، امروز موجود است؛ هرچه در دوران پیری - که بنده همین حالا هم با همهی گرفتاریها، بیش از جوانها مطالعه میکنم - به دست میآوریم، ماندگاری ندارد. الان شما جوانید. این منبع قیمتىِ ارزشمند را از اطلاعات ارزشمند، از آگاهیهای مفید و لازم در زمینههای مختلفی که برای تبلیغ به آنها احتیاج دارید، هرچه میتوانید، انباشته کنید؛ از این استفاده خواهید کرد.
🖊 آیت الله العظمی خامنه ای ١٣٩١/٧/٩
🍁همیشه پا در #کاظمین که میگذارم حس غریبی نمیکنم، مکان و زمان عجیب بوی آشنایی میدهد؛ شاید دلیلش این باشد که خانه پدرش زیاد رفتهام و میدانم چه رنگ و لعابی دارد اباالجواد.
عجیب ناخن روی گچ میکشم وقتی فکر میکنم؛ #درد عجیبی است آن که همسر زندگیات که پابهپایت طی طریق میکند دختر #قاتل پدرت باشد و بدانی در آخر آن نطفه ناپاک دست خود را به خون تو نیز آغشته میکند.
🍁امام #غریب جوانم، دلم عجیب بند شماست چرا که هربار حاجتی از پدرتان داشتم شما را به او #قسم دادم.
🍁غریب ابن غریب، عجیب #روضهات بوی حسن میدهد، پارههای جگرش که میان تشت ریخت خواهرش و عباس و حسیناش بود آب دستش بدهد؛ خواهرت بود آقا جانم برای جوان مرگ بردارش گریه کند؟ پسرت توانست آب دستت بدهد تشنه جان ندهی؟ تا لااقل در یکی از روضهها خیالمان راحت باشد اماممان #تشنه جان نمیدهد؟؟
.
🍁بمیرم برایت که از خردسالی پدرت را گرفتند و نگذاشتند طعم #رئوف امام را کنارت بچشی، بمیرم برایت که سراسر زندگیات مجبور به تحمل چهره #قاتل بودهای و باز بمیرم برایت، برای سوز جگرت که هم #سم میسوزاند هم #مصیبتی که بر خاندان شما روا داشتند. کاش یکبار هم که اسمتان میآمد روضهها جلوی هم قطار نمیشدند.
اینبار اما میخواهم پدرت را به شما قسم دهم، بد گیر افتادهایم از هر طرف تیر میبارد بر ایمانمان، اجتماع، اقتصاد، فساد همه و همه چنگی میزنند و هرچه دم دستشان بیاید چنگ میزنند از قلب و ایمان و الفرار....
جان همان که قسمت دادهام منجیمان را برسان و نجاتمان ده
#یا_باب_المراد...
نویسنده: #محمدصادق_زارع
به مناسبت #شهادت #امام_جواد (ع)
هدایت شده از تبلیغ نوین دین
-641655037_-217661.mp3
4.84M
🎙 بشنوید | رهبر انقلاب: درس بزرگ امام جواد علیهالسلام این است که در هنگامی که در مقابل قدرتهای منافق و ریاکار قرار میگیریم، باید همت کنیم که هوشیاری مردم را برای مقابلهی با این قدرتها برانگیزیم.
http://eitaa.com/joinchat/2299330560C727b8a7440
هدایت شده از تبلیغ نوین دین
صلوات خاصه امام جواد علیه السلام:
بسم الله الرحمن الرحیم
اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى عَلَمِ التُّقَى وَ نُورِ الْهُدَى وَ مَعْدِنِ الْوَفَاءِ وَ فَرْعِ الْأَزْكِيَاءِ وَ خَلِيفَةِ الْأَوْصِيَاءِ وَ أَمِينِكَ عَلَى وَحْيِكَ اللَّهُمَّ فَكَمَا هَدَيْتَ بِهِ مِنَ الضَّلاَلَةِ وَ اسْتَنْقَذْتَ بِهِ مِنَ الْحَيْرَةِ وَ أَرْشَدْتَ بِهِ مَنِ اهْتَدَى وَ زَكَّيْتَ بِهِ مَنْ تَزَكَّى فَصَلِّ عَلَيْهِ أَفْضَلَ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِيَائِكَ وَ بَقِيَّةِ أَوْصِيَائِكَ إِنَّكَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ
💠 اهميت ازدواج از نگاه اسلام 💠
✍️حاج آقا قرائتی:
در روايات میخوانيم:
ازدواج سبب حفظ نيمى از دين است. دو ركعت نماز كسى كه همسر دارد از هفتاد ركعت نماز افراد غير متأهّل بهتر است. خواب افراد متأهّل از روزه بيداران غير متأهّل بهتر است.آرى بر خلاف كسانی كه ازدواج را عامل فقر می پندارند، رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمودند: ازدواج روزى را بيشتر مى كند.همچنين فرمودند: كسى كه از ترس تنگدستى ازدواج را ترك كند، از ما نيست و به خدا سوء ظن برده است.
در روايات می خوانيم:
كسى كه براى ازدواجِ برادران دينى خود اقدامى كند، در روز قيامت مورد لطف خاص خداوند قرار میگيرد. قرآن نسبت به تشكيل خانواده و اقدام براى ازدواج، دستور أكيد داده. و سفارش كرده كه از فقر نترسيد، اگر تنگ دست باشند، خداوند از فضل و كرم خود، شما را بىنياز خواهد كرد. ازدواج وسيلهى آرامش است. در ازدواج فاميل ها به هم نزديك شده و دلها مهربان مى شود و زمينه تربيت نسل پاك و روحيه تعاون فراهم میشود.
💥در روايات میخوانيم:
براى ازدواج عجله كنيد و دخترى كه وقت ازدواج او فرا رسيده، مثل ميوه اى رسيده است كه اگر از درخت جدا نشود فاسد مى شود. (ميزان الحكمه) 📚چهار صد نكته از تفسير نور، ص۱۶۶✨✨
نکات ناب👇👇👇👇🌹🌹سالروز ازدواج امام علی(ع) و حضرت زهرا(س) مبارک باد🌹🌹
به مطلب فوق امتیاز دهید عالی🌹🌹🌹 خوب🌹🌹 متوسط🌹
شهیدی که در قبر اذان گفت و سوره مبارکه کوثر را تلاوت کرد.
عارف شهدا شهید حاج عبدالمهدی مغفوری
این شهید بزرگوار مستجاب دعوه هست و سریع حاجت میده. مزار این شهید نازنین را مقام معظم رهبری طبق گفته ها ۵بار زیارت کردند.
حتی گفته میشه حضرت آقا در سفر استانی خود به کرمان نیمه شب ها مزار شهید را زیارت میکردند
این قطعه خاک از هزاران کیلومتر و از شهرهای شمالی و غربی ایران زائر داشته و محال ممکن هست کسی دست خالی از سر قبر مبارک شهید عبدالمهدی مغفوری بلند بشه اتفاقی عجیب:
پس از شهادت حاج عبدالمهدی مغفوری در عملیات کربلای ۴ پیکر پاکش را برای تشیع به کرمان آورده بودند
خانواده شهید و سه فرزند دلبندش برای آخرین دیدار بر گرد وجود آن نازنین حلقه زدند.
مادر خانم حاج عبدالمهدی میگفت:وقتی خواستم چهره مطهر و نورانی شهید را برای وداع آخر ببوسم،با کمال تعجب مشاهده کردم که لبان ذکرگوی آن شهید سعید به تلاوت سوره مبارکه کوثر مترنم است.
و من بیاختیار این جمله در ذهنم نقش میبندد که هان ای شهیدان.با خدا شبها چه گفتید؟
جان علی با حضرت زهرا(ص) چه گفتید؟
پسرعموی شهید مغفوری هم از مراسم دفن این شهید خاطرهای شگفت دارد:
وقتی میخواستیم او را که به برکت زندگی سراسر مجاهدهاش شهد وصال نوشیده بود به خاک بسپاریم با صحنه عجیبی مواجه شدیم،که به یکباره منقلبمان کرد. وقتی پیکر شهید را در قبر میگذاشتیم صدای اذان گفتن او را شنیدیم.
راوی:حجت الاسلام محمدحسین مغفوری،لشکر۴۱ ثارالله
تا اینکه من دچار بیماری سختی شدم و پزشکان از بهبودی من قطع امید کردند یک روز حاج مهدی با یک دسته گل سرخ به عیادتم آمد وقتی نظر پزشکان را به او گفتم اشک در چشمانم حلقه زد پس لیوانی را برداشت آن را تا نیمه آب کرد و چیزی زیر لب خواند و به آب داخل لیوان دمید پارچه سبزی را از جیب پیراهنش درآورد و با آب لیوان خیس کرد و نم آن را بر لبان من کشید و درآخر زمزمه کرد به حق دختر سه سالهی حسین…
روز بعد در عالم رویا خودم را در صحنهی کربلا دیدم دختربچه ای سمتم آمد و من قمقمه ام را به او دادم او آن را گرفت و فقط لبهای خشکش را تر کرد و دوباره به سوی خیمهها رفت اما سواری دختر بچه را با سیلی زد هرچه تقلا کردم به کمکش بروم نتوانستم یکباره از خواب پریدم و از همان لحظه حالم خوب شد و بهبود یافتم.زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست،شادی روح تمامی شهدا صلوات اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
خدایا کمک کن
اگر در صف شهدا غایبیم،
در صف پیام رسانان راهشان
غایب نباشیم..
بیست و یکم تیرماه مصادف است با سالروز سرکوب قیام مردم علیه کشف حجاب در مسجد جامع گوهر شاد که به روز حجاب و عفاف نام گذاری شده است.
به تصویر فوق امتیاز دهید عالی🌹🌹🌹 خوب🌹🌹 متوسط🌹
#اطلاعیه
💠مرکز آموزش های کاربردی و مهارتی💠
💎بیانیه گام دوم انقلاب💎
💎گام دوم گام مردم💎
ویژه مدیران گروههای فعال طلبگی و فعالان فرهنگی
🇮🇷عزیزان جهت شرکت در این دوره به آی دی زیر پیام دهید.🇮🇷
🌐 https://eitaa.com/elahi72
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
🔷 جهت شرکت در دوره های متنوع مهارتی عضو مهارت خانه طلاب شوید:
🌐karbordi.ismc.ir
🔷پایگاه اطلاع رسانی مرکز آموزش های کاربردی و مهارتی حوزه های علمیه:
🌐 mkm.ismc.ir
.............................................
🔰 eitaa.com/maharatkhaneh
#بیانیه #گام_دوم #انقلاب
#مهارتخانه #آموزش_مجازی
#دوره_آموزشی
هدایت شده از ~
⛔ *خانم هایی که از ظاهر زیبا برخوردارند یا با ظاهری زیبا (و آرایش و کم حجاب⛔)به خیابان می آیند,این داستان عجیب را حتماً بخوانند و برای دیگران بفرستند*
👇👇👇
⭕ *هنوز جای تاوَلها روی مچ دستم باقیست*❗
🛑خاطره ای عجیب از راویِ کتاب سه دقیقه در قیامت
✔️(این خاطره، در ویرایشِ جدید به کتاب اضافه شده است)
📗كتاب سه دقيقه در قيامت، چاپ و با ياري خدا، با اقبال مردم روبرو شد. استقبال مردم از اين كتاب خيلي خوب بود و افراد بسياري خبر ميدادند كه اين كتاب تأثير فراواني روي آنها داشته .
✍️ *اصل داستان*
يك روز صبح، طبق روال هميشه از مسير بزرگراه به سوي محل كار ميرفتم .
يك خانم خيلي بدحجاب كنار بزرگراه ايستاده و منتظر تاكسي بود. از دور او را ديدم كه دست تكان ميداد، بزرگراه خلوت و هوا مساعد نبود، براي همين توقف كردم و اين خانم سوار شد.
✴️بي مقدمه سلام كرد و گفت:ميخواهم بروم بيمارستان ... من پزشك بيمارستان هستم. امروز صبح ماشينم روشن نشد. شما مسيرتان كجاست؟
گفتم: محل كار من نزديك همان بيمارستان است. شما را ميرسانم. آن روز تعدادي كتاب سه دقيقه در قيامت روي صندلي عقب بود.
اين خانم يكي از كتابها را برداشت و مشغول خواندن شد. بعد گفت: ببخشيد اجازه نگرفتم، ميتونم اين كتاب را بخوانم؟
گفتم: كتاب را برداريد. هديه براي شماست. به شرطي كه بخوانيد.
تشكر كرد و دقايقي بعد، در مقابل درب بيمارستان توقف كردم .
خيلي تشكر كرد و پياده شد .
✴️من هم همينطور مراقب اطراف بودم كه همكاران من، مرا در اين وضعيت نبينند! كافي بود اين خانم را با اين تيپ و قيافه در ماشين من ببينند و ...
چند ماه گذشت و من هم اين ماجرا را فراموش كردم. تا اينكه يك روز عصر، وقتي ساعت كاري تمام شد، طبق روال هميشه، سوار ماشين شدم و از درب اصلي اداره بيرون آمدم .
✳️همين كه خواستم وارد خيابان اصلي شوم، ديدم يك خانم چادري از پياده رو وارد خيابان شد و دست تكان داد!
توقف كردم. ايشان را نشناختم، ولي ظاهرًا او خوب مرا ميشناخت!
شيشه را پايين كشيدم. جلوتر آمد و سلام كرد وگفت: مرا شناختيد؟خانم جواني بود. سرم را پايين گرفتم وگفتم: شرمنده، خير.
گفت: خانم دكتري هستم كه چند ماه پيش، يك روز صبح لطف كرديد و مرا به بيمارستان رسانديد. چند دقيقه اي با شما كار دارم.
گفتم: بله، حال شما خوبه؟
رسم ادب نبود، از طرفي شايد خيلي هم خوب نبودكهيك خانم غريبه، آن هم در جلوي اداره وارد ماشين شود .
✴️ماشين را پارك كردم و پياده شدم و در كنار پياده رو، در حالي كه سرم پايين بود به سخنانش گوش كردم.
گفت: اول از همه بايد سؤال كنم كه شما راوي كتاب سه دقيقه هستيد؟ همان كتابي كه آن روز به من هديه داديد؟ درسته؟ ميخواستم جواب ندهم ولي خيلي اصرار كرد .
گفتم: بله بفرماييد، در خدمتم.
✳️گفت: خدا رو شكر، خيلي جستجو كردم. از مطالب كتاب و از مسيري كه آن روز آمديد، حدس زدم كه شما اينجا كار ميكنيد. از همکارانتان پيگيري کردم، الان هم يكي دو ساعته توي خيابان ايستاده و منتظر شما هستم.
گفتم: با من چه كار داريد؟
گفت: اين كتاب، روال زندگي ام را به هم ريخت. خيلي مرا در موضوع معاد به فكر فرو برد. اينكه يك روزي اين دوران جواني من هم تمام خواهد شد و من هم پير ميشوم و خواهم رفت. جواب خداوند را چه بدهم؟!
درسته که مسائل ديني رو رعايت نميكردم، اما در يك خانواده معتقد بزرگ شدهام .
يك هفته بعد از خواندن اين كتاب، خيلي در تنهايي خودم فكر كردم. تصميم جدي گرفتم كه توبه كامل كنم .
❇️من نميتوانم گناهانم را بگويم، اما واقعاً تصميم گرفتم كه تمام كارهاي گذشتهام را ترك كنم. درست همان روز كه تصميم گرفتم ،تصادف وحشتناكي صورت گرفت و من مرگ را به چشم خود ديدم!
من كاملاً مشاهده كردم كه روح از بدنم خارج شد، اما مثل شما ،ملك الموت مهربان و بهشت و زيباييها را نديدم!
✴️دو ملك مرا گرفتند تا به سوي عذاب ببرند، هيچكس با من مهربان نبود. من آتش را ديدم. حتي دستبندي به من زدند كه شعله ور بود.
اما يكباره داد زدم: من كه امروز توبه كردم. من واقعاً نيت كردم كه كارهاي گذشته را تكرار نكنم.
✴️يكي از دو مأموري كه در كنارم بود گفت: بله، از شما قبول ميكنيم، شما واقعاً توبه كردي و خدا توبه پذير است. تمام كارهاي زشت شما پاك شده، اما حق الناس را چه ميكني؟
گفتم: من با تمام بديها خيلي مراقب بودم كه حق كسي را در زندگي ام وارد نكنم .
حتي در محل كار، بيشتر ميماندم تا مشكلي نباشد. تمام بيماران از من راضي هستند و...
❇️آن فرشته گفت: بله، درست ميگويي،
اما هزار و صد نفر از مردان هستند كه به آنها در زمينه حق الناس بدهكار هستي!
🩸وقتي تعجب مرا ديد، ادامه داد: خداوند به شما قد و قامت و چهره اي زيبا عطا كرد، اما در مدت زندگي، شما چه كردي؟!
❇️با لباسهاي تنگ و نامناسب⛔
آرايش و موهاي رنگ شده⛔
و بدون حجاب⛔
صحيح از خانه بيرون
ميآمدي، اين تعداد از مردان، با ديدن شما دچار مشكلات مختلف شدند
هدایت شده از ~
.
👌🏻بسياري از آنها همسرانشان به زيبايي شما نبودند و زمينه اختلاف بين زن و شوهرها شدي. برخي از مردان جوان كه همكار يا بيمار شما بودند، با ديدن زيبايي شما به گناه افتادند و ...
گفتم: خُب آنها چشمانشان را حفظ ميكردند و نگاه نميكردند .به من جواب داد: شما اگر پوشش و حريمها و حجاب را رعايت ميكردي و آنها به شما نگاه ميكردند، ديگر گناهي براي شما نبود. چون خداوند به هر دو گروه زن و مرد در قرآن دستور داده كه چشمانتان را حفظ كنيد.
اما اكنون به دليل عدم رعايت دستور خداوند در زمينه حجاب، در گناه آنها شريك هستي .
❇️تو باعث اين مشكلات شدي و اين کار، از بين بردن حق مردم در داشتن زندگي آرام است. تو آرامش زندگي آنها را گرفتي و اين حقالناس است. پس به واسطه حقالناس اين هزار و صد نفر، در گرفتاري و عذاب خواهي بود تا تك تك آنها به برزخ بيايند و بتواني از آنها رضايت بگيري.
اين خانم ادامه داد: هيچ دفاعي نميتوانستم از خودم انجام دهم
هرچه گفتند قبول كردم
🛑بعد مرا به سمت محل عذاب بردند. من آنچه كه از آتش و عذاب جهنم توصيف شده را كامل مشاهده كردم .
✴️درست در زماني كه قرار بود وارد آتش شوم، يكباره ياد كتاب شما و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها افتادم .
✳️همانجا فرياد زدم و گفتم: خدايا به حق مادرم حضرت زهرا سلام الله علیها به من فرصت جبران بده. خدا...
🩸تا اين جمله را گفتم، گويي به داخل بدنم پرتاب شدم! با بازگشت علائم حياتي، مرا به بيمارستان منتقل كردند و اكنون بعد از چند ماه بهبودي كامل پيدا كردم .
✴️اما فقط يك نشانه از آن چند لحظه بر روي بدنم باقي مانده . دستبندي از آتش بر دستان من زده بودند، وقتي من به هوش آمدم ،مچ دستانم ميسوخت، هنوز اين مشكل من برطرف نشده!
❇️دستان من با حلقه اي از آتش سوخته و هنوز جاي تاولهاي آن روي مچ من باقي است! فكر ميكنم خدا ميخواست كه من آن لحظات را فراموش نكنم.
✳️من به توبه ام وفادار ماندم. گناهان گذشته ام را ترك كردم. نمازها را شروع كردم و حتي نمازهاي قضا را ميخوانم .
✴️ولي آنچه مرا در به در به دنبال شما كشانده، اين است كه مرا ياري كنيد. من چطور اين هزار و صد نفر را پيدا كنم؟ چطور از آنها حلاليت بطلبم؟
اين خانم حرفهاي آخرش را با بغض و گريه تكرار كرد .
من هم هيچ راه حلي به ذهنم نرسيد،جز اينكه يكي از علماي رباني را به ايشان معرفي كنم.
✳️و سخن آخر
خواهشمند است که کتاب «سه دقیقه در قیامت»را حتما و حتما بخوانید و تهیه و به دیگران(خصوصاً جوانان و نوجوانان) نیز هدیه بفرمائید،که باعث تحول روحی انسان و مراقب اعمال می شود.
در فضای مجازی نیز کتاب «سه دقیقه در قیامت» وجود دارد.
✍️ وسخن آخر:
خانم هایی ک به آشکار ساختن موهای خود و آرایش خود به نامحرم کم اهمیت هستند،
*فقط👌🏻یک درصد*👌🏻
*احتمال میدهند*
*این داستان راست باشد*❓❓❓
اگر احتمال یک درصدی هم میدهند
پس باخود و خدا عهد ببندند🤝🏻 تا بخاطر خدا
زیبایی خود را برای نامحرم به نمایش نگذارند👌🏻
🌍لبیک یامهدی (عج)🌎
🌸https://eitaa.com/joinchat/3584884837Cf464d3f021
راز فراموشی غدیر.pdf
1.11M
برای دانلود سایر کتابها و مقالات اینجا را کلیک کنید
👈👈اینجا 📩📩📩📩
روز شمار غدیر.pdf
1.12M
برای دانلود سایر کتابها و مقالات اینجا را کلیک کنید
👈👈اینجا 📩📩📩📩
فلسفة اهمیت روز عید غدیر.pdf
526.9K
از حضرت صادق علیه السلام سؤال شد: آیا برای مؤمنین عیدی غیر از فطر و قربان و جمعه وجود دارد؟ ایشان فرمودند: بلی برای مؤمنان عیدی بزرگتر آن است، روزی که امیرمؤمنان علی علیه السلام (دستش توسط پیامبر خدا بالا رفت و) در حال قیام نگهداشته شد و رسولخدا صلی الله وعلیه و آله ولایت (و امامت) او را بر گردن مردان (و زنان) در غدیر خم گره زد (و همه را بر اطاعت او و امامتش الزام نمود). عرض کردم: آن کدام روز است؟ فرمود: (این جریان در) روز هجدهم ذیالحجه بود. آنگاه فرمود: عمل در این روز برابر با هشتاد ماه بوده، سزاوار است که در آن روز یاد خدای عزیز و جلیل و صلوات بر پیامبر را زیاد انجام دهی و مردان بر خانوادة خویش (از نظر رزق و روزی) توسعه دهند.
🌺🌺🌺همچنین در این مقاله می خوانیم👇👇👇
به چند دلیل میتوان گفت این روز اهمیت دارد:
1. ولایت و امامت
2. روز اکمال دین و اتمام نعمت
3. تساوی ابلاغ امامت با کل رسالت پیامبر صلی الله وعلیه و آله
4. عرضۀولایت بر تمام هستی
5. اجتماع ملائک برای مدح امام علی علیه السلام
6. روز عید اکبر
7. روز انتخاب اوصیا
8. نالۀ شیطان از روز غدیر
برای دانلود سایر کتابها و مقالات اینجا را کلیک کنید
👈👈اینجا 📩📩📩📩
- پناهیان - غدیر» تجلیگاه ولایت اعظم رسولخدا.pdf
402.9K
واقعه آسمانی و بسیار پراهمیت غدیر از جهات گوناگون و ابعاد مختلفی قابل بررسی و تأمل است؛ اما به نظر میرسد آنچه مقدم بر همه ابعاد باید مورد توجه قرار بگیرد؛ آن است که غدیر قبل از آنکه محلّی برای اعلام ولایت و وصایت امیرالمؤمنین باشد، محلی برای تجلّی ولایت اعظم رسول خدا صلی الله و علیه و آله بود.
به عبارتی دیگر غدیر مهمترین موقعِ محکِ اطاعتپذیری مردم، نسبت به ولایت پیامبر صلی الله و علیه و آله بود، تا پذیرش ولایت علیابنابیطالب علیه السلام
اگر بخواهیم در غدیر به غربت وصیّ پیامبر صلی الله و علیه و آله نگاه کنیم، باید پیش از آن به غربت خود پیامبر بنگریم. غربتی که ناشی از نتیجه آن امتحان بزرگ بود.
در واقع باید بگوییم غدیر اساساً زمان اوج غربت ولایت پیامبرصلی الله و علیه و آله بود، قبل از آنکه آغاز غریبی امیرالمؤمنین علی علیه السلام باشد.
برای دانلود سایر کتابها و مقالات با ذکر صلوات کلیک کنید
👈👈دانلود 📩📩📩📩
علل سیاسی غربت غدیر.pdf
530.7K
الف) علل سیاسی غربت غدیر
1 . وجود تعداد بسیاری تازه مسلمان
2 . وجود منافقان در میان مسلمانان
3 . کینهتوزی بعضی نسبت به علی
4. وجود تفکرات جاهلی مبنی بر جوان بودن علی
5 . نداشتن انقیاد کامل گروهی از مسلمانان در برابر دستورات پیامبر
6. تلاشهای پنهان و آشکار دشمنان
💐💐💐💐همچنین در این مقاله می خوانید:
ب) بخشهایی از خطبۀ غدیر مستند به منابع اهل تسنن
برای دانلود سایر کتابها و مقالات با ذکر صلوات کلیک کنید
👈👈دانلود 📩📩📩📩
برخی مقالاتی که به مناسبت عید غدیر منتشر شده در ماهنامه مبلغان عبارتند از:
1. حدیث غدیر در کلام اهل بیت (مبلغان، ش 86)؛
2. حدیث غدیر، ولایت یا محبت؟ (مبلغان، ش 26)؛
3. حدیث غدیر، امامت امام علی و معصومین (مبلغان، ش 62)؛
4. در جستجوى استناد به «حدیث غدیر» در کلمات نورانى فاطمه زهرا (مبلغان، ش 38)؛
5. ده قطره از غدیر (مبلغان، ش 170)؛
6. سیری در الغدیر (مبلغان، ش 158)؛
7. غدیر و ظهور ولایت در آیه تبلیغ (مبلغان، ش 74)؛
8. غدیر، برگی از افتخارات امیرمؤمنان (مبلغان، ش 182)؛
9. فرهنگ غدیر در سخنان امام رضا (مبلغان، ش 158)؛
10. مبلغان ورسالت غدیر(مبلغان، ش 110)؛
11. مناسبتهای مهم روز عید غدیر (مبلغان، ش 146)؛
12. مهدى در آیینه خطبه غدیر (مبلغان، ش 98)؛
13. نقاط برجسته در واقعه غدیر (مبلغان، ش 134)؛
14. نگاهی دیگر به زلال غدیر (مبلغان، ش 182)؛
15. واقعه غدیر (مبلغان، ش 50)؛
16. «ولایت» علی محور خطبه غدیریه نبوی (مبلغان، ش 134).