تبیین گفتمانی بیانیه گام دوم_۲۰مهر۱۴۰۰.m4a
8.12M
جلسات هفتگی: جلسه اول مهر۱۴۰۰ بیانیه گام دوم ازمنظرنهج البلاغه استاددکترشیخ احمدپوربرازجانی۰۹۱۲۷۵۹۳۱۲۱
*✒️مقاله تقریبا جامع ✒️*
*ویژه نامه وفات حضرت ام البنین (س)*
⬇️📚📚⬇️
به مناسبت سالروز وفات حضرت ام البنبن (س)
سیزدهم جمادی الثانی روز وفات بانوی مکرم ام البنين (س)
روز تكريم مادران و همسران شهدا
پس از آنكه امير المؤمنين على بن ابى طالب عليه السلام به سوگ پاره تن و ريحانه رسول خدا محمد بن عبد الله صلى الله عليه و آله و سلم يعنى سرور زنان عالميان حضرت فاطمه زهرا عليها السلام شهيده راه ولايت و امامت نشست، برادرش عقيل بن ابى طالب را كه آشنا به انساب عرب بود، فرا خواند و از او خواست برايش همسرى از تبار دلاوران بر گزيند تا پسر دليرى براى مولا به ارمغان آورد كه سالار شهيدان حسين بن على عليه السلام را در كربلا يارى كند.
زندگینامه حضرت ام البنین(سلام الله علیها)
*نام و نسب فاطمه کلابيه:*
نام او فاطمه بود که بعدها پس از ازدواج با حضرت علي (عليه السلام) با کنيه "امُّ البنين" (مادر پسران) مشهور شد. پدر و مادرش از خاندان بني کلاب از اجداد بزرگ حضرت محمد (صلي الله عليه و آله) بودند و داراي خوبي ها و صفات خانوادگي مشترک بودند فاطمه دختري پاکدل وباتقوا بود.
فضايل اخلاقي، کمالات انساني، نيروي ايماني، ثبات و پايداري، شکيبايي و بردباري، بصيرت و دانايي، نطق و سخنداني او را به شايستگي ، بانوي بانوان کرده بود. حزام بن خالد بن ربيعة بن وحيد بن کعب بن عامر بن کلاب [1]پدر ام البنين است او مردي شجاع و دلير و راستگو بود که شجاعت از صفات ويژه اوست. وي از استوانه هاى شرافت در ميان عرب به شمار مى رفت و در بخشش، مهماننوازى، دلاورى و رادمردى و منطق قوي مشهور بود.
مادر بزرگوار ام البنين، ثمامه (يا ليلي) دختر سهيل بن عامر بن جعفر بن کلاب (از اجداد رسول خدا (ص) و اميرالمومنين(ع))[2] است که در تربيت فرزندان کوشا بوده و تاريخ از وي چهره درخشاني را به تصوير کشيده است. بينش عميق، دوستي با اهل بيت و دوستي با فرزندان در کنار وظيفه مهم مادري و چونان معلمي دلسوز آموختن باورهاي اعتقادي و مسايل مربوط به همسرداري و آداب معاشرت با ديگران از جمله ويژگي هاي خاص اين بانو است. در بسياري از کتب تاريخي نام يازده تن از مادران وي ذکر شده است که همگي از خانواده هاي شريف و اصيل عرب بوده اند و به واقع مصداق بارز شجره طيبه[3]مي باشند شجره اي که اصل آن در زمين است و فرع آن در آسمانها و حاصل و نتيجه اين درخت پاک همانا عباس بن علي و عثمان و ... بوده اند.
خاندان اين بانو از خاندانهاى ريشهدار و جليلالقدر بود که به دليرى و دستگيرى معروف بودند و هر يک در بزرگي و شرافت به گونه اي مشهور گشته اند و ما جهت اختصار به برخي از ويژگي هاي آنان مي پردازيم. مورخان در مورد شرافت نسب ام البنين مي نويسند: «تاريخ پدران و دايي هاي ام البنين را به ما مي شناساند و ما دانستيم که آنان از سوارکاران شجاع عرب بوده و شرافت و آقايي (سيادت) آنها به حدي بوده است که حتي پادشاهان نيز به آن اذعان داشته اند.»[4]در مورد نَسب مادري ابوالفضل العباس(عليه السلام) در کتب تاريخي مطالب زيادي هست، شايد بتوان با يک جمله تصويري از خاندان «ام البنين» ترسيم کرد و آن اينکه پدران و مادران و خاندان ام البنين در شجاعت، کرم، اخلاق، هنر و وجاهت اجتماعي و بزرگواري پس از قريش، سرآمد قبايل گوناگون عرب بوده اند.
*ام البنين(س) و تولدي نوراني:*
در کتب تاريخي نوشته اند: حَزام بن خالد به همراه جمعي از «بني کلاب» به سفر رفته بود. در يکي از شبها به خواب فرو رفته و در عالم رؤيا ديد که در زمين سرسبزي نشسته است و مرواريدهاي درخشاني از اطراف بر دستان او مي ريزد و او از زيبايي آنها متعجب مي شود.
سپس مردي را مي بيند که به سوي او مي آيد ـ از طرف بلندي ـ و هنگامي که به او مي رسد سلام مي کند و حزام او را جواب مي دهد. آن مرد به او مي گويد: اين مرواريد را به چه قيمت مي فروشي؟ حزام نگاه کرد و آن درّ زيبا را در دستان خود ديد؛ رو به مرد کرده و گفت: من قيمت اين درّ را نمي دانم که به شما بگويم، شما آن را به چه قيمت خريداري؟ مرد گفت: من نيز نمي دانم قيمت او را ولي اين هديه اي است که يکي از پادشاهان عطا کرده است. و من ضامن هستم براي تو به چيزي که از درهم و دينار بالاتر است. حزام گفت: آن چيز چيست؟ مرد گفت: تضمين مي کنم که او شرافت و سيادت ابدي دارد و بهره و بزرگي از او است. حزام گفت: آيا اين را برايم ضمانت مي کني. و مرد پاسخ داد: آري. و حزام در پايان به مرد گفت: و تو اکنون واسطه در اين امر مي شوي.
و مرد نيز گفت: و من واسطه مي شوم؛ او را به من اعطاء کرده اند و من به تو عطا مي کنم. وقتي حزام از خواب بيدار شد رؤياي خود را براي بني کلاب گفت و خواستار تعبير آن شد. يکي از خاندان وي گفت: اگر رؤياي صادقه باشد دختري روزي تو خواهد شد که يکي از بزرگان او را عقد خواهد کرد و به سبب اين دختر مجد و شرافت و آقايي نصيب تو خواهد شد. و هنگامي که او از سفر برگش
ت، ثمامة بنت سهيل، همسر باوفاي او، که حامله بود وضع حمل کرده و دختري چونان مرواريد درخشان وزيبا به دنيا آورد. حزام پس از آگاه شدن از تولد دخترش به خود گفت: «قد صدّقت الرؤيا» و از اين بشارت شاد و مسرور شد. نام او را «فاطمه» نهاد، و به رسم عرب کنيه اي براي وي برگزيدند که «ام البنين» بود. به هر حال پس از اين رؤياي صادقه فاطمه، مادر فضليت ها، به دنيا آمد و دوران کودکي را چونان ديگر کودکان گذراند و در دامان مادري مهربان و پاک و پدري شجاع که داراي سجاياي اخلاقي فراوان بودند رشد کرد. مورخان در مورد مادر بزرگوار فاطمه اين گونه مي نويسند:«ثمامه، مادر ام البنين، بانويي اديب و کامل و عاقل بود. آداب عرب را به دخترش آموخت و هر آنچه مورد نياز يک دختر است در زندگاني از مسايل مربوط به خانه داري و اَداي حقوق و همسرداري و غيره را به او ياد داد.»[5]
*تاريخ تولد ام البنين:*
در مورد تاريخ دقيق ولادت حضرت ام البنين اطلاعي در دست نيست و تاريخ نگارانْ سال ولادت او را ثبت نکرده اند، ولي ياد آور شده اند که تولد پسر بزرگ ايشان، حضرت ابوالفضل عليهالسلام ، در سال ۲۶ ق اتفاق افتاده است. برخي از تاريخ نگارانْ زمان ولادت ايشان را در حدود پنج سال پس از هجرت (در حوالي کوفه) تخمين ميزنند.
*ويژگي هاي بارز خاندان ام البنين:*
در خاندان و تبار پاک ام البنين چند ويژگي مهم وجود دارد که همگي در وجود عباس(عليه السلام) به ظهور رسيد.
الف: شجاعت و دلاوري که در کربلا زيباترين چهره خويش را نماياند.
ب: ادب و متانت و عزت نفس که در زندگاني 34 ساله عباس بن علي به وضوح ديده مي شود.
ج: هنر و ادبيات که ام البنين از «دايي » خويش لبيد شاعر به ارث برده بود و فرزند عزيزش عباس(عليه السلام) از مادر اديبه خود.
د: ايثارگري و احترام به حقوق ديگران که نمود آن در عشق به ولايت و امامت متجلي شد.
ه: وفا و پايبندي به تعهدات.
*تصميم گيري حضرت علي (عليه السلام) به ازدواج:*
ده سال پس از رحلت حضرت رسول(صلي الله عليه و آله) و حضرت فاطمه(س)، بنابر وصيت خود حضرت فاطمه وقتي علي(عليه السلام) به فکر گرفتن همسر ديگري بود، عاشورا در برابر ديدگانش بود.
عقيل يکي از کساني بود که نظر و گفته اش در علم انساب حجت بود و در مسجد حضرت رسول (صلي الله عليه و آله) براي وي حصيري مي گذاردند که بر آن نماز مي کرد و قبائل عرب براي شناخت و آگاهي از علم انساب به دورش جمع مي شدند و او در پاسخ مراجعات ، بسيار سريع الانتقال بود.[6] از اين روست که علي بن ابيطالب (عليه السلام) آنگاه که قصد ازدواج دارد به برادر خويش، عقيل بن ابي طالب که در علم «انساب » معروف بود و ذهن و سينه اش گنجينه اي از اسرار خاندان گوناگون عرب بوده مي فرمايد: «زني را براي من اختيار کن که از نسل دليرمردان عرب باشد تا با او ازدواج کنم و او برايم پسري شجاع و سوارکار به دنيا آورد.»[7] عقيل، بانو امالبنين از خاندان بنىکلاب را که در شجاعت بى مانند بود، براى حضرت انتخاب کرد. و در پاسخ برادر گفت: «با ام البنين کلابيه ازدواج کن زيرا در عرب شجاعتر از پدران و خاندان وي نيست.» [8] عقيل همچنين از ديگر خصوصيات بارز خاندان بني کلاب مي گويد و امام اين انتخاب را پسنديد و عقيل را به خواستگارى نزد پدر امالبنين فرستاد.
*مراسم خواستگاري از ام البنين:*
حضرت علي (عليه السلام) پس از اينکه فاطمه کلابيه را تاييد کرد و پسنديد عقيل برادرش را براي خواستگاري به نزد پدر فاطمه فرستاد. حزام که بسيار ميهمان دوست بود پذيرايي کاملي از او کرده و با احترام فراوان به او خيرمقدم گفته و در مقابل وي قرباني کرد. سنت و رسم عرب اين بود که تا سه روز از ميهمان پذيرايي مي کردند و روز سوم حاجت او را مي پرسيدند و از علت آمدنش سؤال مي کردند و خانواده ام البنين که خارج از مدينه زندگي مي کردند نيز چنين رسمي را به جاي آوردند.
روز چهارم با ادب و احترام از علت ورود وي جويا شدند و عقيل گفت: به خواستگاري دخترت فاطمه آمده ام، براي پيشواي دين و بزرگ اوصيا و امير مؤمنان علي بن ابيطالب. حزام که هرگز پيشبيني چنين پيشنهادي را نميکرد، حيرتزده ماند. با کمال صداقت و راستگويي گفت : بَه بَه چه نسب شريفي و چه خاندان با مجد و عظمتي! اما اي عقيل «شايسته اميرالمؤمنين يک زن باديه نشين با فرهنگ ابتدايي باديه نشينان نيست. او با يک زن که فرهنگ بالاتري دارد بايد ازدواج کند و اين دو فرهنگ با هم فرق دارند. «عقيل پس از شنيدن سخنان وي گفت:
اميرالمؤمنين از آنچه تو مي گويي خبر دارد و با اين اوصاف ميل به ازدواج با او دارد. پدر ام البنين که نمي دانست چه بگويد از عقيل مهلت خواست تا از مادر دختر، ثمامه بنت سهيل، و خود دختر سؤال کند و به او گفت: «زنان بيشتر از روحيات و حالات دخترانشان آگاه هستند و مصلحت آنها را بيشتر مي دانند.» [9]
وقتي پدر ام البنين به نزد همسر و دخترش برگشت ديد همسرش موهاي ام البنين را شانه مي زند و او از
خوابي که شب گذشته ديده بود براي مادر سخن مي گويد... «مادر خواب ديدم که در باغ سرسبز و پردرختي نشسته ام. نهرهاي روان و ميوه هاي فراوان در آنجا وجود داشت. ماه و ستارگان مي درخشيدند و من به آن ها چشم دوخته بودم و درباره عظمت آفرينش و مخلوقات خدا فکر مي کردم... در اين افکار غرق بودم که ماه از آسمان فرود آمد و در دامن من قرار گرفت و نوري از آن ساطع مي شد که چشمها را خيره مي کرد. در حال تعجب و تحير بودم که سه ستاره نوراني ديگر هم در دامنم ديدم. نور آنها نيز مرا مبهوت کرده بود. هنوز در حيرت و تعجب بودم که هاتفي ندا داد و مرا با اسم خطاب کرد من صدايش را مي شنيدم ولي او را نمي ديدم گفت:
بشراکِ فاطمةُ بسادة الغُرَر ثلاثة انجم و الزاهر القمر
ابوهم سيد في الخلق قاطبة بعد الرسول کذا قد جاء في الخبر
«فاطمه مژده باد تو را به سيادت و نورانيت. به ماه نوراني و سه ستاره درخشان پدرشان سيد و سرور همه انسانهاست بعد از پيامبر گرامي و اينگونه در خبر آمده است.»
پس از خواب بيدار شدم در حالي که مي ترسيدم. مادرم! تاويل رؤياي من چيست؟!» مادر به دخترک فهيمه و عاقله خود گفت: «دخترم رؤياي تو صادقه است اي دخترکم به زودي تو با مرد جليل القدري که مجد و عظمت فراواني دارد ازدواج مي کني. مردي که مورد اطاعت امت خود است. از او صاحب چهار فرزند مي شوي که اولين آنها مثل ماه چهره اش درخشان است و سه تاي ديگر چونان ستارگانند«پس از صحبت هاي دوستانه و صميمانه مادر و دختر، حزام بن خالد وارد اتاق شد و از آنها در مورد پذيرش علي(عليه السلام) سؤال کرد و گفت: آيا دخترمان را شايسته همسري اميرالمؤمنين(عليه السلام) مي داني؟ بدان که خانه او خانه وحي و نبوت و خانه علم و حکمت و آداب است اگر (دخترت را) اهل و لايق اين خانه مي داني - که خادمه اين خانه باشد - قبول کنيم و اگر اهليت در او نمي بيني پس نه؟
همسر او که قلبي مالامال از عشق به امامت داشت گفت: «اي حزام ! به خدا سوگند من او را خوب تربيت کردم و از خداي متعال و قدير خواستارم که او واقعا سعادتمند شود و صالح باشد براي خدمت به آقا و مولايم اميرالمؤمنين(عليه السلام) پس او را به علي بن ابيطالب، مولايم، تزويج کن.»[10]عقيل با اجازه از ام البنين عقد بين اين دو بزرگوار را اجرا کرد با مهريه اي که سنت رسول اللّه (صلي الله عليه و آله) بود و براي دختران و همسران خود معين کرده بود و آن 500 درهم بود در حالي که پدر او مي گفت: «او هديه اي است از سوي ما به پسرعموي رسول خدا و ما طمع به مال و ثروت او ندوخته ايم.»[11]
*تاريخ ازدواج ام البنين با حضرت علي :*
علي(عليه السلام) با ام البنين بعد از شهادت حضرت زهرا(س)ازدواج نمود. سالي که ام البنين به همسري امام علي برگزيده شد به طور دقيق معلوم نيست ولي تاريخ نويسان با توجه به اختلاف نظر در سن حضرت عباس (عليه السلام) که در زمان شهادت 32 تا 39 ساله نوشتهاند و ميلاد آن حضرت را در سال 24 يا 26 هجري قيد کردهاند.
معتقدند ازدواج امالبنين به تحقيق قبل از سال 23 هجري واقع شده است.و برخي معتقدند از تاريخ ازدواج فاطمه، امالبنين تا زمان تولد حضرت عباس (عليه السلام) 10 سال فاصله شده و اگر اين قول درست باشد، تاريخ اين ازدواج فرخنده سال 13 يا 16 هجري بوده است.برخي از تاريخ نويسان نوشتهاند ابوالفضل العباس (عليه السلام) در جنگ صفين حضور داشته و در آن زمان 15 تا 17 ساله بوده است.اگر اين قول درست باشد چون پيکار اصلي صفين در ماه صفر سال 37 هجري اتفاق افتاده، بنابراين تولد آن حضرت در سال ازدواج علي (عليه السلام) با امالبنين صحيح به نظر نميرسد و محتمل است سال 12 هجري اين وصلت ميمون به وقوع پيوسته است.
*ورود ام البنين به خانه علي :*
فاطمه کلابيه سراسر نجابت و پاکي و خلوص بود. هنگامي که مي خواست پابه خانه علي بگذارد گفت تا دختر بزرگ فاطمه (س) اجازه نفرمايند وارد خانه نمي شوم اين نهايت ادب او را به خاندان امامت مي رساند.
روز اولي که ام البنين عليهاالسلام پا در خانه علي عليهالسلام گذاشت، حسن و حسين عليهماالسلام مريض بوده و در بستر افتاده بودند. عروس تازه ابوطالب، به محض آنکه وارد خانه شد، خود را به بالين آن دو عزيز عالم وجود رسانيد و همچون مادري مهربان به دلجويي و پرستاري آنان پرداخت و همواره مي گفت من کنيز فرزندان فاطمه هستم [12]
*از فاطمه تا ام البنين:*
فاطمه کلابيه، بعد از گذشت مدت کوتاهي از زندگي مشترک با علي عليهالسلام ، به اميرالمؤمنين پيشنهاد کرد که به جاي «فاطمه»، که اسم قبلي و اصلي وي بوده، او را ام البنين صدا زند تا فرزندان حضرت زهرا عليهاالسلام از ذکر نام اصلي او توسط پدرشان، به ياد مادر خويش، فاطمه زهرا عليهاالسلام نيفتند و در نتيجه، خاطرات تلخ گذشته، در ذهن آنها تداعي نگردد و رنج بيمادري آنها را آزار ندهد. حضرت علي (عليه السلام) در همسرش، خردى نيرومند، ايمانى استوار، آدابى والا و صفاتى نيکو مشاهده کرد
و او را گرامى داشت و از صميم قلب در حفظ او کوشيد.
*ثمره ازدواج ام البنين* با حضرت علي
ثمره ازدواج حضرت علي با او، چهار پسر رشيد بود به نام هاي: عبّاس، عبدالله، جعفر و عثمان، که به دليل داشتن همين پسران، او را ام البنين، يعني مادر پسران مي خواندند. فرزندان ام البنين همگي در کربلا به شهادت رسيدند و نسل ايشان از طريق عُبيداللّه فرزند حضرت ابوالفضل عليهالسلام ادامه يافت.
*ميلاد فرزند شجاعت:*
نخستين فرزند پاک بانو ام البنين، علمدار کربلا ابوالفضل العباس(عليه السلام) بود؛ برخى از محققان برآنند که حضرت ابوالفضل العباس(عليه السلام) در روز چهارم ماه شعبان سال 26 هجرى ديده به جهان گشود. هنگامى که مژده ولادت عباس به اميرالمؤمنين(عليه السلام) داده شد، به خانه شتافت او را در برگرفت، باران بوسه بر او فرو ريخت و مراسم شرعى تولد را درباره او اجرا کرد.
در روز هفتم تولّدش طبق رسم و سنّت اسلامي گوسفندي را به عنوانِ عقيقه ذبح کردند و گوشت آن را به فقرا صدقه دادند. اميرالمؤمنين(عليه السلام) از پس پرده هاى غيب، جنگاورى و دليرى فرزند را در عرصه هاى پيکار دريافته بود و مى دانست که او يکى از قهرمانان اسلام خواهد بود، لذا او را عباس (دژم: شيربيشه) ناميد؛ زيرا در برابر کژيها و باطل، ترشرو و پر آژنگ بود و در مقابل نيکى، خندان و چهره گشوده. روزي ام البنين وارد اتاق شد. علي(عليه السلام) را ديد که عباس خردسال را روي پاهايش نشانده، آستينهاي کودک را بالا زده و بازوانش را ميبوسد و به شدت ميگريد. ام البنين حيران و نگران علت را پرسيد.
علي(عليه السلام) با اندوه پاسخ داد: به اين دو دست نگاه ميکردم و آنچه بر سرشان ميآيد، به ياد ميآوردم. تعجب ام البنين به ترس تبديل شد: مگر چه بر سر دستان پسرم خواهد آمد؟ و پاسخ شنيد که از بازو قطع خواهند شد. پرسيد: چرا ياعلى؟ و آنگاه شرح کربلا را شنيد و اينکه دستان فرزندش در راه پسر ريحانه رسول، قطع خواهند شد. گريه امانش نميداد، اما شکر خدا را ميگفت که پسرش فداي سبط گرامي رسول(صلي الله عليه و آله) ميشود. علي(عليه السلام) مادر عباس را به منزلتي که فرزندش نزد خدا داشت، بشارت داد و گفت که خداوند در عوض دو دست، دو بال به او ميبخشد تا با ملائکه در بهشت پرواز کند. [13]
*سفارش به دفاع از ولايت:*
هنگامي که امام حسين عليهالسلام آهنگ ترک مدينه و تشرف براي حج و به دنبال آنْ هجرت به سوي عراق کرد، ام البنين عليهاالسلام به همراهان امام حسين عليهالسلام چنين سفارش مي کرد: «چشم و دل مولايم امام حسين عليهالسلام و فرمانبردار او باشيد» مورخان مي نويسند: پس از واقعه کربلا بشير در مدينه ام البنين را ملاقات مي کند تا خبر شهادت فرزندانش را به او بدهد.
ام البنين پس از ديدن وي که فرستاده امام سجاد عليهالسلام بود مي گويد:«اي بشير! از امام حسين عليهالسلام چه خبر داري؟ بشير گفت: خدا به تو صبر دهد که عباس تو کشته گرديد. ام البنين فرمود: از حسين عليهالسلام مرا خبر ده!» بشير خبر شهادت بقيه فرزندان او را هم اعلام کرد، ولي ام البنين پيوسته از امام حسين عليهالسلام خبر مي گرفت و با صبر و بصيرتي بي نظير مي گويد:
«يا بشير اخبرني عن ابي عبدالله الحسين(ع). اولادي و من تحت الخضراء کلهم فداء لابي عبدالله الحسين»
اي بشير خبر از [امام من]اباعبدالله الحسين بده فرزندان من و همه آنچه زير اين آسمان مينايي است فداي اباعبدالله(عليه السلام) باد.
چون بشير خبر شهادت امام حسين عليهالسلام را به آن حضرت داد، صيحه اي کشيد و گفت: قد قَطّعتَ نياطَ قلبي: اي بشير! رگ قلبم را پاره کردي و سپس صدا به ناله و شيون بلند کرد. [14] اما فقدان فرزندانش او را متأثر و ناراحت کرده بود، چنانکه وقتي حضرت زينب(س) سپرخونين حضرت عباس را به عنوان يادگاري به ام البنين نشان داد، وي تا آن راديد چنان دلش سوخت که نتوانست تحمل کند و بي هوش بر زمين افتاد.
*مادر چهار شهيد:*
با شهادت چهار فرزند ام البنين عليهاالسلام در کربلا، اين بانوي شکيبا، به افتخار مادر شهيدان بودن نائل آمد و درکنار همسر شهيد بودن، افتخاري ديگر بر صفحه افتخاراتش افزوده شد.
وقتي خبر شهادت فرزندانش به او رسيد، سرشک اشک از ديده فرو ريخت و با روحيه اي قوي در اشعاري گفت: «اي کسي که فرزند رشيدم عباس را ديدي که همانند پدرش بر دشمنان تاخت، فرزندان علي عليهالسلام همه شيران بيشه شجاعتند. شنيده ام بر سر عباس عمود آهنين زدند، در حالي که دست هايش را قطع کرده بودند؛ اگر دست در بدن پسرم بود، چه کسي مي توانست نزد او آيد و با او بجنگد؟»
ام البنين، پاسدار خاطره عاشور:
از ويژگي هاي بسيار مهم ام البنين، توجه به زمان و مسائل مربوط به آن است. وي پس از واقعه عاشورا، از مرثيه خواني و نوحه سرايي استفاده کرده تا نداي مظلوميت کربلاييان را به گوش نسل هاي آينده برساند.
ايشان هر روز به همراه پسرِ حضرت عباس عليه السلام ، عب
يداللّه که همراه مادرش در کربلا حضور داشت و سند زنده اي براي بيان وقايع عاشورا بود، به بقيع مي رفت و نوحه مي خواند و شور و غوغايي بپا مي کرد . مردم مدينه اطراف او گرد مي آمدند و با او هم ناله مي شدند. حتي مروان بن حکم حاکم وقت مدينه نيز در ميان ايشان بود و گريه مي کرد.
امام باقر(سلام الله عليه)مي فرمايد: آن حضرت به بقيع مي رفت و آن قدر جانسوز مرثيه مي خواند که مروان با آن قساوت قلب گريه مي کرد.
*ولايت، کيميايي بي همتا:*
عالم رجالي، مامقاني در کتاب خود، تنقيح المقال، ولايت فاطمه کلابيه را اين چنين به تصوير مي کشد:
فَاِنّ علَقَتها بالحسين(عليه السلام) ليس اِلاّ لاِمامته. «همانا علاقه ام البنين به حسين بن علي(ع) به خاطر امامت حضرت است.» [15]
در جاي ديگر «مامقاني» مي نويسد: «اينکه او به شرط سلامت حسين(ع)، مرگ چهار فرزند خويش را بر خود آسان مي گرفت نشان درجه عالي ايمان او است. من او را از نيکان به حساب مي آورم.» [16]
*برکرانه وفا:*
يکي از نتيجه هاي عاطفه و محبت، حس وفاداري به عزيزان است. و در زندگي ام البنين اين وفاداري در سخنان او پس از شهادت مولاي متقيان علي(عليه السلام) مشهود است.
**وفاداري ام البنين*به همسر بزرگوار* خويش به حدي است که پس از شهادت حضرت علي(عليه السلام) با آنکه جوان بود اما به احترام آن حضرت و براي حفظ حرمت او، تا پايان عمر ازدواج نکرده و همسر ديگري را اختيار نمي کند. با آن که مدّتي نسبتاً طولاني (بيش از بيست سال) پس از آن حضرت زنده بود. آنگاه که «امامه» يکي از همسران آن حضرت(عليه السلام) توسط «مغيرة بن نوفل»که يکي از مشاهير عرب است خواستگاري مي شود با ام البنين در مورد ازدواج مشورت مي کند، او در جواب مي گويد: «سزاوار نيست پس از علي، ما در خانه ديگري باشيم و با مرد ديگر پيمان همسري بنديم.» [17]
اين سخن ام البنين نه تنها در اَمامه که در ليلي تميميه و اسماء بنت عميس نيز اثر گذاشت و تا پايان عمر هر چهار همسر علي بن ابيطالب(عليه السلام) ازدواج مجدد نکردند.
*در آينه هنر:*
از ديگر صفات والاي ام البنين فصاحت و بلاغت اوست که نمود آن در اشعار زيبا و جاودانه وي متجلي است.
از جمله اشعار جاودانه وي که مورد تجليل و تحسين بزرگان ادب قرار گرفته است شعر جانسوز وي پس از شهادت پسرش که پدر فضايل بود مي باشد:
لا تدعوني ويک ام البنين تـذکـريـنـي بـلـيوث العرين
کانت بنون لي ادعي بهم و اليوم اصبحتُ و لا من بنين
اربعة مثل نسور الرّبي قد واصلوا الموت بقطع الوتين
«مرا ام البنين نخوانيد که به ياد شيران دلاور مي افکنيدم. مرا فرزنداني بود که به نام آنها خوانده مي شدم ولي امروز فرزندي ندارم. چهار فرزند داشتم همچون بازهاي شکاري و همگي به شهادت رسيدند.»
مورخان مي نويسند: ام البنين آنچنان جانسوز براي شهادت فرزندان و بويژه براي امام حسين(عليه السلام) نوحه و گريه مي کرد که حتي دشمن اهل بيت، مروان بن حکم، نيز از شنيدن مراثي وي گريه مي کرد. از ديگر اشعار وي در مورد عباس، تنديس بزرگ شجاعت، است که مي گويد:
يا من رَاَي العباس کرّ علي جماهير النقد و وراه من ابـنـاء حيدر کل ليث ذي لبد
نبئّت اَنّ ابني اصيب براسه مقطوع يد ويلي علي شبلي امال براسه ضرب العمد
لو کان سيفک في يديک لما دنا منه احد [18]
«اي کسي که عباس را ديدي که بر دشمن حمله مي کرد و فرزندان حيدر پشت سر او بودند. مي گويند دست فرزندم قطع شده و بر سرش عمود فروده آمده. اگر شمشيرت را در دست داشتي کسي به تو نزديک نمي شد»[19]
🔰 *علم و دانايي ام البنين*
زندگاني ام البنين همواره با بصيرت و نور دانش همراه بوده است و اين ويژگي والا در جاي جاي کتب تاريخي ذکر شده است و ما را با عظمت اين بانوي عالمه و فاضله آشنا مي سازد.
علاقه ام البنين به اهل بيت(عليهم السلام) و بصيرت ديني او به امامت به قدري بود که درباره او مي نويسند«براي عظمت و معرفت و بصيرت ام البنين کافي است که او هر گاه بر اميرالمؤمنين وارد مي شد و حسنين مريض بودند با ملاطفت و مهرباني با آنها صحبت مي کرد و از صميم قلب با آنها برخورد مي کرد چونان مادري مهربان و دلسوز»[20] علمِ سرشارِ وي در کلام او و فرزند بزرگوارش عباس نمايان است. او از محدثات شيعه است و فرزندان خود را با علم و دانايي تربيت کرد. اگرچه آنان فرزندان «باب علم نبي» بودند اما از دانش مادري هم بي بهره نبودند چنانکه حضرت علي(عليه السلام) در مورد عباس مي فرمايد:
اِنّ ولدي العباس زُقّ العلمَ زقّاً
«همانا فرزندم عباس در کودکي علم آموخت و به سان نوزاد کبوتر که از مادرش آب و غذا مي گيرد از من معارف را فرا گرفت»[21]
عروج عرشي و غروب مادر مهتاب:
او، بعد از زينب کبري عليهاالسلام دار فاني را وداع گفت، ولي تاريخ نگاران سال ارتحال او را متفاوت نگاشته اند، به طوري که عده اي آن را سال 70 هجري قمري بيان کرده اند و عده ديگري تاريخ وفات آن مادر فداکار را، سيزدهم جمادي الثاني سال 64 هجري قم
ري دانسته اند که نظر دوم از شهرت بيشتري برخوردار است.[22]
او در قبرستان بقيع در کنار سبط رسول خدا، امام حسن(علیه السلام)، و فاطمه بنت اسد و ديگر چهره هاي درخشان شريعت محمدي(صلي الله عليه و آله) به خاک سپرده شد.[23] اگر چه جسم او در خاک است اما روح بلند او و صفات کريمه و عظيمه وي نام او را به بلنداي آفتاب زنده نگاه داشته است و در پرتو صفات اين بانوي فاضله انسان هايي تربيت شده اند که در تاريخ ماندگار خواهد بود.
ام البنين عليهاالسلام ، واسطه فيض الهي
آيت الله العظمي حاج سيد محمد حسيني شيرازي ميفرمود: شخصي در عالم مکاشفه، حضرت ابالفضل العباس را ديد و عرض کرد: آقا جان! حاجتي دارم و نميدانم براي روا شدن آن به چه کسي متوسل شوم؟ قمر بنيهاشم فرموده بود: به مادرم ام البنين. [24]
از مرحوم آيت الله العظمى آقاى حاج سيد محمود حسينى شاهرودى (متوفى 17 شعبان 1394 هجرى قمرى ) نقل است که فرموده بود: من در مشکلات ، صد مرتبه صلوات براى مادر حضرت ابوالفضل العباس عليه السلام ، ام البنين عليه السلام ، مى فرستم و حاجت مى گيرم.[25]
به تجربه رسيده است که نذر براى ام البنين و اطعام مستمندان به نام حضرت اباالفضل العباس عليه السلام ، براى بر آورده شدن حاجات موثر است.[26]
*سخن بزرگان در بيان فضايل ام البنين عليهاالسلام*
🎤✒️⬇️
عالم جليل القدر، زين الدين عاملي، شهيد ثاني درباره حضرت ام البنين عليهاالسلام مي گويد: «ام البنين از بانوان با معرفت و پر فضيلت بود. نسبت به خاندان نبوت، محبت و دلبستگي خالص و شديد داشت و خود را وقف خدمت به آنها کرده بود. خاندان نبوت نيز براي او جايگاه والايي قائل بودند و به او احترام ويژه مي گذاشتد»
علي محمد علي دُخَيل، نويسنده معاصر عرب در وصف اين بانوي بزرگوار مي نويسد«عظمت اين زن (ام البنين) در آنجا آشکار مي شود که وقتي خبر شهادت فرزندانش را به او مي دهند، به آن توجه نمي کند، بلکه از سلامت حضرت امام حسين عليه السلام مي پرسد؛ گويي امام حسين عليه السلام فرزندِ اوست نه آنان»[27]
مقرم مى گويد ام البنين عليها السلام از بانوان با فضيلت به شمار مى رفت . وى حق اهل بيت را خوب مى شناخت و در محبت و دوستى با آنان خالص بود و متقابلا خود در ميان آنان جايگاه بلند و مقام ارجمندى داشت.[28]
📚 *کتابشناسي ام البنين*
تمامي کتاب هايي که درمورد حضرت ابوالفضل عباس است را مي توان جزء کتاب هايي نام برد که زندگينامه ام البنين (س) در آن وارد شده که ما از معرفي آنها خودداري مي کنيم و اما کتاب هاي ديگر:
1. اعلام النساء المؤمنات، محمد حسون - ام علي مشکور تهران، انتشارات اسوه، ۱۴۱۱ق
2. اعلام النساء في عالمي العرب و الاسلام، عمر رضا کحاله، دمشق ۱۳۷۹ق
3. اعيان الشيعه، سيد محسن امين، تحقيق حسن امين، بيروت، دارالتعارف، ۱۴۰۳ق ، جلد ۶، ۷
4. ام البنين، محمد علي سالکي، قم، دفتر تبليغات اسلامي ۱۳۸۲
5. شروع مرثيه عاشورا ، ذبيح ا... صاحبکار، نگاه حوزه، ش ۷۸- ۷۷، فروردين ۱۳۸۱
6. ادب الطف او شعر الحسين، جواد شبر، بيروت، دارالمرتضي، ۱۴۰۹ق
7. مجموعه آثار، ج 17، ص 242 ، نويسنده: شهيد مطهري
8. ستاره درخشان مدينه حضرت ام البنين
9. ام البنين (س) زيباترين الگوي نامادري!، يکتايي، محمدرضا، ناشرفارابي
10. ام البنين (س)، مادر مهتاب پديدآورنده ناحيدطيبي
11. ام البنين نمادى از خودگذشتگى، محمدرضاعبدالاميرانصاري
12. بحار الانوارعلامه مجلسي ج 45
13. ام البنين سيده نساء العرب، سيدمهدي سويج
14.مادر فرزندان زهرا(س) ،ابوالفضل هادي منش
15. ام البنين شمع يتيمان علي (ع)، محمد آخوند، انتشارات ياس زهرا
16. ام البنين (عليها سلام) ، سلمان هادي طعمه ، ناشردارالبقيع
17. ام البنين بانوي ايثار،فرزانه ياورزاده
18. ام البنين شيرزن ولايت مدار ، علي اکبرخدايي
19. ام البنين مادري بربلنداي معرفت
20. ام البنين اسوه مادران وهمسران شهيد، فاطمه اسلامي
______________________
*پي نوشت :*
[1]. قمر بنی هاشم، عبدالرزاق المقرم، ص 9.
[2].همان، ص 10. مقاتل الطالبین ص 22 وبطل العلقمی 1/92.
[3]. قرآن کریم، سوره ابراهیم / 24.
[4]. عبدالرزاق المقرم، قمر بنی هاشم، ص10.
[5]. محمدعلی الناصری، مَولِد العباس بن علی(ع)، ص28.
[6]. نکت الهمیال ص 200 وکتاب سردار کربلا یا ترجمه العباس از سید عبدالرزاق موسوی المقرم ص 34.
[7]. قمر بنی هاشم، مقرم، ص 15.
[8]. عمدة الطالب وسرالسلسلة وسردارکربلا ص 34.
[9]. محمدعلی الناصری، مولد عباس بن علی(ع)، ص36.
[10]. مولد عباس بن علی(ع)، محمد علی الناصری، صص 38 -36.
[11]. همان، ص39.
[12]. زندگانی حضرت ابوالفضل العباس (علیه السلام) ص 21 وکتاب چهره درخشان قمربنی هاشم ص 59.
[13]. باقر شریفقرشى، زندگانی حضرت ابوالفضلالعباس.
[14]. ذبیح اللّه محلاتی، ریاحین الشریعه، ج3، ص294 ،تنقیح المقال، ج 3، ص 70 و منتهی الامال، حاج شیخ عباس قمی، ص 226.
[15]. مامقانی، تنقیح المقال، ج3، ص70
.
[16].مامقانی، تنقیح المقال، ج3، ص70.
[17]. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج42، ص93.
[18]. احمد بهشتی، قهرمان علقمه، ص40، به نقل از انیس الشیعه.
[19]. ریاحین الشریعه، ذبیح الله محلاتی، ج 3، ص 294 و تنقیح المقال، ج 3، ص 70.
[20]. ذبیح اللّه محلاتی، ریاحین الشریعه، ج3 ص16.
[21]. احمد لقمانی، سپهسالار عشق، ص23.
[22]. محدثات شیعه، دکتر شهلا غروی نایینی، ص 53.
[23]. عبدالحسین مؤمنی، زندگانی قمر بنی هاشم باب الحوائج، ص137.
[24]. ستاره درخشان مدینه حضرت ام البنین(س) ، ص ۱۴۲.
[25]. چهره درخشان قمر بنى هاشم ابوالفضل العباس علیه السلام ، ج 1 ص 464.
[26]. چهره درخشان قمر بنى هاشم ابوالفضل العباس علیه السلام ، ج 1، ص 464.
[27]. العباس علیه السلام ، ص 18.
[28]. العباس علیه السلام ، ص 72.
🔴غارت دو میلیارد گرم طلا!
🔻شاه و فرح هنگام فرار ۳۸۴ چمدان جواهرات قیمتی را از ایران خارج کردند!
🔻فقط تاج شاهنشاهی با ۳۳۸۰ قطعه الماس و ۵۰ قطعه زمرد، ۳۶۸ مروارید داشت!
🔻خلاصه شاه حدود ۱۰۰ میلیارد دلار از اموال مردم را از ایران دزدید!
معادل دو میلیارد گرم طلا!!
معادل ۵۷ سال یارانه ۸۰ میلیون نفر!!!
مدافعان #پهلوی معنای شرم را می فهمند؟!
✍دکتر ابراهیمی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹امام خامنهای: نواب، مرد قَویای بود ۶۳/۱۰/۲۲
♦️ماجرای گوشمالی شاه اردن به وسیلهی شهید #نواب_صفوی
ویژه نامه شهید پیروز.pdf
6.41M
📜 ویژهنامه "شهید پیروز"
🔻 بررسی و تحلیل خطبههای نمازجمعه ۲۷دیماه۹۸
➕ مصاحبه با همرزمان شهید سلیمانی و شخصیتهای برجسته محور مقاومت
🔺 بازنشر به مناسبت سالروز سخنرانی حضرت آیت الله خامنهای در نمازجمعه تاریخی ۲۷دیماه۹۸
📥 صفحه ویژه👇
http://farsi.khamenei.ir/masir-1399/
🇮🇷 کانال اساتید انقلابی و نخبگان علمی
@asatid_enghelabi ایتا و سروش
هدایت شده از مبلّغان دینی ☘
#کلام_امام
🔰 #روز_غزه
▪️ موازنه قوا به نفع فلسطینیها بشدت تغییر کرده است.
🔸رهبر انقلاب:
امید به پیروزی، امروز از همیشه بیشتر است. موازنهی قوا به نفع فلسطینیها بشدت تغییر کرده است. دشمن صهیونیست سال به سال ضعیفتر شده است، ارتشش که خود را «ارتشی که هرگز شکست نمیخورد» معرفی میکرد، امروز پس از تجربهی ۳۳ روزه در لبنان و تجربههای ۲۲ روزه و ۸ روزه در غزه، به ارتشی که «رنگ پیروزی را نخواهد دید» تبدیل شده است.
۱۴۰۰/۲/۱۷
*ترجمه سخنرانی عربی
#القدس_أقرب
#تغییر_موازنه_فلسطین
📚به ماهنامه مبلغان بپیوندید👇
🌐https://eitaa.com/m_moballeghan
هدایت شده از مبلّغان دینی ☘
#روز_غز ه، روز شکستن هیمنه صهیونیست جهانی»
امروز در تقویم ملی به عنوان «روز غزه» نامگذاری شده؛ روزی كه فرصتی برای بازگویی مقاومت قهرمانانه مردم مظلوم نوار غزه در جنگ ٢٢ روزه در سال ١٣٧٨ شمسی و آگاهیبخشی بیشتر به افكار عمومی جهان نسبت به عمق وحشیگری و كودككشی رژیم غاصب صهیونیستی است!
«غزه» نام یکی از شهرهای فلسطین با جمعیتی بیش از چهارصد هزار نفر است که در مهمترین بخش نوار غزه قرار دارد و از نظر تراکم جمعیتی متراکمترین شهر جهان است؛
«نوار غزه» با ۴۰ کیلومتر طول و ۱۰ کیلومتر عرض در کنار دریای مدیترانه واقع شده و در این منطقه مهم بیش از یک میلیون و ۷۰۰ هزار نفر مسلمان زندگی میکنند؛ این منطقه که در پایان جنگ اعراب و اسرائیل در سال ۱۹۴۸ توسط مصر اشغال شده بود؛ در جنگ شش روزه سال ۱۹۶۷ به اشغال رژیم صهیونیستی درآمد و بالاخره در سپتامبر ۲۰۰۵ با عقب نشینی نیروهای رژیم صهیونیستی تحت کنترل مردم فلسطین قرار گرفت؛
این منطقه استراتژیک که دارای ۱۱ کیلومتر مرز مشترک با مصر، ۵۱ کیلومتر مرز مشترک با فلسطین اشغالی و ۴۰ کیلومتر ساحل مدیترانهای است، هماکنون با رأی و اراده مردم فلسطین تحت کنترل «جنبش حماس» قرار دارد؛
نوار غزه به این دلیل که خط مقدم مسلمانان در مقابله با اسرائیل و نزدیکترین مکان برای ضربه زدن به پیکره رژیم غاصب صهیونیستی است برای مسلمانان و مخصوصاً جبههی مقاومت از جمله جمهوری اسلامی ایران اهمیت استراتژیکی دارد؛ از طرفی این منطقه برای رژیم صهیونیستی نیز دارای اهمیت فراوانی است، زیرا غزه به مصر که شاهراه انرژی و امنیت اسرائیل است نزدیک بوده و آنها با تصرف این منطقه میتوانند کل فلسطین را اشغال کنند و دغدغه آسیب پذیری خود را از بین ببرند! بنابراین «غزه» به عنوان محور مقاومت و نماد مبارزه با صهیونیزم جهانی، از اهمیت راهبردی زیادی برای همهی مسلمانان آزاده جهان برخوردار میباشد؛
٢٩ دی ماه، سالروز عقب نشینی مفتضحانه رژیم صهیونیستی از نوار غزه است! حملهی وحشیانهای که با نام عملیات سرب گداخته، در ٧ دی ماه توسط رژیم غاصب، آغاز و پس ۲۲ روز جنایت و شهادت ١۴۵۵ نفر از مردم مظلوم غزه که ۴٠۴ نفر از آنها را كودكان بیپناه تشکیل میدادند با مقاومت قهرمانانه فلسطینیان، منجر به شکست مفتضحانه صهیونیستها شد و افسانه شكستناپذیری رژیم صهیونیستی را فرو ریخت!
جمهوری اسلامی ایران در نخستین سالروز این پیروزی بزرگ با هدف بازگویی مظلومیت مردم فلسطین و تجلیل از حماسهآفرینی محور مقاومت، روز ٢٩ دیماه را «روز ملی غزه» نامگذاری كرد تا از این طریق مقاومت ٢٢ روزه مجاهدان غزه در برابر وحشیگری رژیم صهیونیستی را ارج نهد و این مقاومت قهرمانانه را هرساله در اذهان یادآوری كند و همچون «روز قدس» صدای عدالت طلبی و دادخواهی مردم غزه را به جهانیان برساند و برابر سانسور شدید خبری و سکوت رسانههای غربی و متأسفانه عربی از آرمان ملت مظلوم فلسطین دفاع نماید؛
✍️ و بالاخره سخن امروز را با بخشی از پیام رهبر فرزانه انقلاب به آقای اسماعیل هنیّه نخست وزیر دولت قانونی حماس در ۲۶دیماه ۱۳۸۷ به پایان میبریم:
«صبر بیست روزهی شما و مجاهدان دلیر و از جان گذشته و آحاد مردم غزه در برابر یکی از فجیعترین جنایات جنگی جهان و تاریخ، پرچم عزت را بر سر امت اسلام به اهتزاز در آورده است؛ شما ثابت کردید که دل سرشار از ایمان به خدا و قیامت و روح منیع و عزیز مسلمانی که ذلت و تسلیم دربارهی ظلم و زور را بر نمیتابد، آنچنان قدرتی میآفریند که حکومتهای جبّار و مستکبر و ارتشهای مجهّز در برابر آن ناتوان و ذلیلاند!
ارتشی که قدرت فداکاری و شهادتطلبی شما، آن را بیست روز است پای در گل در پشت دروازههای غزه به خفت افکنده همان است که ظرف شش روز بخشهای عظیمی از سه کشور عربی را زیر سیطرهی خود در آورد؛ به ایمان و توکل خود، به حسن ظنّ خود به وعدهی الهی، به صبر و شجاعت و فداکاری خود ببالید که امروز همهی مسلمانان به آن میبالند؛ جهاد شما تا امروز آمریکا و رژیم صهیونیست و حامیان آنان و سازمان ملل و منافقان امت اسلامی را رسوا کرده است؛
امروز نه فقط ملتهای مسلمان، که بسیاری از ملتهای اروپا و آمریکا حقانیت شما را از بن دندان پذیرفتهاند! شما همین امروز هم پیروزید و با ادامهی این ایستادگی شرافتمندانه دشمن زبون و ضد بشر را باز هم بیشتر به ذلت و شکست خواهید کشاند؛ انشاءالله...»
✍️ انشاالله بزودی شاهد نابودی کامل رژیم اشغالگر قدس، و پیروزی ملت مظلوم و قهرمان فلسطین باشیم.
#روز_غزه
📚به ماهنامه مبلغان بپیوندید👇
🌐https://eitaa.com/m_moballeghan
هدایت شده از مبلّغان دینی ☘
بیانیه غزه دی 1400 نسخه دیجیتال.pdf
499.5K
🔰 بیانیه مرکز بسیج اساتید،مدیران و نخبگان حوزه علمیه به مناسبت
«#روز_غزه »
✅ روز غزه مثل روز قدس یادگار امام خمینی رضوانالله علیه، میتواند فریاد مردم مظلوم غزه را به گوش مردم جهان برساند.
@basij_asatid_qom
📚به ماهنامه مبلغان بپیوندید👇
🌐https://eitaa.com/m_moballeghan
هدایت شده از مبلّغان دینی ☘
✅مومنین ؛«فراموشی سراغتان نیاید»
سوره 57. حدید آيه 16
وَلَا يَكُونُواْ كَالَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ مِن قَبْلُ فَطَالَ عَلَيْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَكَثِيرٌ مِّنْهُمْ فَاسِقُونَ
ترجمه
و مانند كسانى نباشند كه پیش از این، كتاب آسمانى به آنان داده شد، پس زمان طولانى بر آنان گذشت و دلهایشان سخت گردید و بسیارشان فاسق گشتند؟
بیانات رهبر معظم انقلاب(حفظه الله) در دیدار مردم قم
خداوند متعال در جای جای قرآن این نکته را که «فراموشی سراغتان نیاید» تکرار کرده است به مناسبت اُمم گذشته. میفرماید: وَ لا یَکـونوا کَالَّذینَ اوتُوا الکِتابَ مِن قَبلُ فَطالَ عَلَیهِمُ الاَمَدُ فَقَسَت قُلوبُهُم بنیاسرائیل یک روزی آن چنان قدرت معنویای پیدا کردند که با اینکه مردشان، زنشان، فرزندانشان زیر شکنجهی فرعون بودند، توانستند فرعون را مغلوب کنند، توانستند ایستادگی کنند، مقاومت کنند تا اینکه خدای متعال راه را برای آنها باز کند و فرج به آن عظمت را با غرق فرعون و فرعونیان به آنها عطا کند. همین بنیاسرائیل بعد از اندکی، فَطالَ عَلَیهِمُ الاَمَدُ فَقَسَت قُلوبُهُم؛ یک مقداری که زمان گذشت، با گذشت زمان از آن حالت اوّلیه خارج شدند، دلها سخت شد، سنگین شد، قسی شد؛ آن توکّل، آن اعتماد به خدا، آن حرکت در راه خدا، آن صبر، آن استقامت را از دست دادند، نتیجه این شد که «وَ ضُرِبَت عَلَیهِمُ الذِّلَّةُ وَالمَسکَنَةُ وَ باءو بِغَضَبٍ مِنَ الله» این آیه یکی از آیات است؛ آیات متعدّد دیگری هم [وجود دارد].
✍️ #رجبعلی_بازیاد
📚به ماهنامه مبلغان بپیوندید👇
🌐https://eitaa.com/m_moballegh
هدایت شده از مبلّغان دینی ☘
13921128_8010_192k.mp3
5.17M
از اوّل، امام رژیم طاغوتىِ موروثىِ استبدادىِ سلطنتی را نفی کرد، ملاحظه نکرد؛ از اوّل معلوم بود که امام دنبال یک نظام و یک تشکیلات مردمی است. سلطنت موروثی، مردود؛ نظام استبدادی، مردود؛ نظام فردی و متّکی به ارادهی فرد، مردود؛ اینها را امام صریح بیان کرد؛ پردهپوشی نکرد.
۱۳۹۲/۱۱/۱۹
#تشکیلات
#نظام_مردمی
#امام_خامنهای
📚به ماهنامه مبلغان بپیوندید👇
🌐https://eitaa.com/m_moballegh