eitaa logo
مبلغین اوقاف خراسان رضوی
119 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
1.6هزار ویدیو
114 فایل
با سلام و عرض ادب این کانال مبلغین اداره کل اوقاف و امور خیریه استان خراسان رضوی میباشد خوش امدید ارتباط با مدیران کانال حجه الاسلام امیر فخری @s_a_shahed110 حجه الاسلام شهری @Gordaneaseman
مشاهده در ایتا
دانلود
5.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💚❤️💚❤️💚❤️ 🌴 🌴 📽 سخن مهم استاد خطاب به جوان های شیعه و اهل سنت! 🎙استاد @mobaleghin_oghaf_kh
✅وفات س بنت الحسين 🔻وفات : 🔹۵ ربیع الاول سال ۱۱۷ هجری قمری حضرت سکینه سلام الله علیها، دختر ابى عبدالله الحسين علیه‌السلام و رباب، دختر امرءالقيس است. 🔸نام اصلى وى، "آمنه" يا "اميمه" بود و مادرش رباب او را به "سكينه" ملقب ساخت.[۱] 🔹اين بانوى شريف علوى در دامن مهرانگيز پدر ارجمندش حضرت امام حسين علیه‌السلام و مادر گرانمايه‌ اش حضرت رباب سلام الله علیها و عمه بزرگوارش حضرت زينب كبرى سلام الله علیها پرورش يافت و از راهنمايى و تربيت ناب برادرش حضرت على بن الحسين علیه‌السلام معروف به امام زين العابدين در ايام امامت آن بزرگوار بهره هاى وافر يافت. 🔸وى از زنان خردمند و داناى عصر خويش بود. علاوه بر بهره‌ مندى كامل از حُسن جمال از فضايل معنوى مانند تعبد، تدين و تقواى الهى برخوردار بود و در زمينه شعر، سخنورى و فصاحت بيان از ممتازان عصر عرب بود.[۲] 🔹درباره تاريخ تولدش، اطلاع دقيقى در دست نيست. اما وى در واقعه عاشورا، دخترى رشيد و بالغ بود. ✳️برخى از مورخان، وى را در واقعه كربلا بين ده تا سيزده ساله خوانده اند. بنابراين تولدش بايد ميان سال‌ هاى ۴۷ تا ۵۰ قمرى باشد. او در مدينه و در اواخر عصر امامت حضرت امام حسن‌ مجتبى علیه‌السلام ديده به جهان گشود.[۳] 🔻امام حسين علیه‌السلام به تمامى فرزندانش از جمله سكينه، عشق و علاقه داشت و آنان را به خاطر برخوردارى از فضايل و كمالات نفسانى، بسيار دوست مى‌ داشت. ✳️ روايت شد كه آن حضرت درباره سكينه و مادرش رباب و خانه اى كه آن دو در آن زندگى مى‌ كردند شعرى عاطفى سرود كه ترجمه اش چنين است: 🔻 به جانت سوگند! من به راستى خانه‌ اى كه سكينه و مادرش رباب در آن باشند، دوست دارم. من آن دو را دوست دارم و براى آنان دارايى‌ ام را نثار مى‌ كنم و هيچ ملامت‌ گرى نمى‌ تواند مرا در اين كار سرزنش كند.[۴] 🔻آن حضرت، پس از واقعه كربلا به مدت ۵۷ سال زندگى كرد. در آغاز تحت كفالت برادر بزرگوارش امام زين العابدين علیه‌السلام قرار داشت تا اين كه ازدواج نمود و به خانه همسرش نقل مكان كرد. 🔹اين بانوى مكرمه، بين ۶۷ تا ۷۰ سال زندگى كرد و سرانجام در كمال شرافت و عفت دار فانى را وداع گفت. درباره درگذشت اين بانوى بزرگ علوى، دو روايت نقل شده است: ▪️روايت نخست حاكى است كه وى در پنجم ربيع الاول سال ۱۱۷ هجرى قمرى و در عصر خلافت هشام بن عبدالملك و در حاكميت خالد بن عبدالملك بن حارث در مدينه بدرود حيات گفت و ▪️روايت ديگر مى‌ گويد كه وى در پنجم ربيع الاول سال ۱۲۶ هجرى قمرى در مكه معظمه وفات يافت.[۵] به هر روى، درگذشت وى در پنجم ربيع الاول مورد اتفاق تاريخ‌نگاران و سيره‌نويسان است. در همان سالى كه حضرت سكينه سلام الله علیها وفات يافت، خواهرش حضرت فاطمه بنت الحسين علیه‌السلام نيز در مدينه بدرود حيات گفت.[۶] ---------------------------------------- ۱- منتهى الآمال، ج 1، ص 462 و وفيات الأعيان، ج 1، ص 379. ۲-اعلام النساء، ج 2، ص 202 ۳- شام سرزمين خاطره ‌ها، ص 104. ۴- منتهى الآمال، ج 1، ص 463. ۵- شام سرزمين خاطره ها، ص 107؛ اعلام النساء، ج 2، ص 224؛ وفيات الأعيان، ج 1، ص 378. ۶- وقايع الايام، ص 206 و منتهى الآمال، ج 1، ص 463. 📚منابع سيد تقى واردى، روز شمار تاريخ اسلام، جلد سوم، ماه ربیع الاول منابع بیشتر: وقایع الایام شیخ عباس قمی، ۵ربیع الاول سلام الله علیها س
لوکیشن محل تیپ امام صادق علیه السلام
💧☀️💧☀️💧 ✅پرسش: براي تقويت اعتقاد وايمان چه بايد کرد؟ قسمت اول: 🌺پاسخ: علماي اخلاق براي تقويت ايمان راهکارهاي زيادي ذکر کرده اند . مهم ترين آن ها عبارتند از : 📌اولين گام : تقويت شناخت و معرفت اولين گام در مسير تقويت ايمان و حرکت به سوي خدا و تقرّب و نزديکي به او، تقويت شناخت و معرفت به خدا است. ☘️هم چنين معرفت به انبيا و ائمه (علیهم السلام) و کارگزاران خدا يعني يعني تقويت شناخت و اعتقاد به فرشتگان به عنوان کارگزاران خداوند در نظام هستي و نزول وحي و نبوت همه انبيا از حضرت آدم (علیه السلام) تا حضرت خاتم النّبيّين (صلی الله علیه و اله) است . 🌱لازمه اعتقاد به مبدآ و وحي و انبيا اعتقاد به عالم برزخ و قيامت و حساب و کتاب، حشر و نشر و بهشت و جهنم است . بنا بر اين جهت تقويت ايمان در همه جهات آن، تقويت شناخت و بالا بردن سطح آگاهي و اطلاعات در مورد عالم بعد از مرگ نيز ضروري است . 🌼اگر تحقيق و تلاش انسان جهت دست‌يابي به معرفت و شناخت از آفاق و انفس به قصد حقيقت‌جويي باشد، به مقتضاي آيه: «الّذين جاهدوا فينا لنهدينّهم سبلنا؛(1) آن ها که در راه ما (با خلوص نيت) جهاد کنند، قطعاً به راه‌هاي خود، هدايت شان خواهيم کرد» مشمول عنايت ويژه حق مطلق، قرار مي‌گيرد. در مسير دستيابي به معرفت و شناخت خداوند که حق مطلق است، و تقويت ايمان هدايت مي‌شود. 📌گام دوم : توبه تقويت علم و آگاهي نه تنها در ذات خويش نور هدايت و ايمان را به همراه دارد،بلکه اين گونه معرفت، حقيقت و ماهيتي جز نور روشن‌گر و ايمان امنيت‌ آفرين ندارد. نور معرفت و آفتاب ايمان وقتي درون دل را روشن ساخت و انسان را به حقيقت هستي و هستي آفرين آشنا نمود و انسان در آن موقعيت توانست خود را بشناسد، تحوّل دروني و انقلاب فکري و عقيدتي در او پديد مي‌آيد که اصطلاحاً به آن توبه مي‌گويند. 🔻البته توبه مراتب دارد. برخي ها از ترک واجبات و گناهان کبيره بايد توبه کنند . توبه بعضي ها از گناهان صغيره ، تلف کردن عمر و يا خرج کردن مال در امور کم اهميت و مانند آن است . توبه عده اي به خاطر ترک برخي مستحبات و ترک اولي ها يا ارتکاب برخي مکروهات و مانند آن است . انسان در هر مرتبه معرفتي و ايماني قرار داشته باشد ، براي تقويت ايمانش و حرکت به مرتبه بالاتر نيازمند دو چيز است : 🔸اول معرفت و شناخت بيش تر، 🔹دوم توبه از برخي از غفلت ها و جهل ها و عواملي که مانع حرکت او به درجه بالاتر باشد. 🌿جهت اطلاعات بيش تر به کتاب چهل حديث امام خميني و معراج السعاده مولا احمد نراقي يا کتاب علم اخلاق اسلامي که ترجمه جامع السعادات مهدي نراقي است و توسط سيد جلال الدين مجتبوي ترجمه شده رجوع شود. 🍀بنابراين،بعد از معرفت و آگاهي ، توبه اولين مرحله از مراحل سير به سوي خدا و نزديکي به او است. بدون توبه حقيقي ايمان حقيقي در قلب ثبات و استقرار پيدا نمي‌کند. ادامه دارد.... @mobaleghin_oghaf_kh
✅✅✅✅✅✅✅✅ 💢 و ستایش موفقیت یا تلاش در کودکان و دانش آموزان ✔️ بر اساس یک تحقیق؛ کودکان و دانش آموزانی که بیشتر بابت تلاششان مورد ستایش قرار می‌گیرند تا بابت توانایی‌هایی که دارند، شانس بیشتری برای موفقیت دارند چرا که آنها از انگیزه بالاتری برخوردار هستند. ✔️ همین تحقیقات به این نکته اشاره دارد که اگرچه طبیعی‌ست که پدر و مادرها از هوش و ذکاوت فرزند خود تعریف و آن را ستایش کنند، اما ضرری که این کار می‌تواند برای کودکان و نوجوانان داشته باشد این است که آنان برای اینکه ثابت کنند باهوش هستند و چیزی کم ندارند ممکن است به تقلب کردن ، دروغ گفتن ، مبالغه و ... برای بهتر شدن و یا بهتر نشان دادن خود روی بیاورند. @gordanesaybri
بهترین هدیه والدین به فرزندشان خاطره هست، خاطره‌های خوب و شاد. خودتون چند لحظه فکر کنید، به پدر و مادرتون، به دوران کودکيتون. خیلی کم پیش میاد که ما وقتی میخواهیم از خاطرات و خوبی‌های والدینمون یاد کنیم به فعالیت‌های روزمره‌شون اشاره کنیم. مثلا بگیم عاشق مامانم هستم چون هر روز سه وعده برای من غذا حاضر میکرد. یا مثلا هزاران بار لباسهای منو شسته و... پس به خاطر کارهای روزمره‌ای که برای فرزندتون انجام میدید از او توقع نداشته باشید که عاشقتون باشه. مغز ناخودآگاه وقتی میخواد از کسی یاد کنه خاطرات خاص رو به خاطر مياره. مثلا اگر یکروز با مادرتون آب بازی کرده باشید، یا با کمک همدیگه کیک پختين، یا به همراه پدرتون ماشین شستین و حسابی همدیگه رو خیس کردین. اینها خاطراتی هست که همیشه در ذهن کودکان ثبت میشه و پدر و مادری در آینده در ذهن فرزندشون محبوب و دوست‌داشتنی‌تر هستند که خاطرات شیرین بیشتری برای فرزندشون به یادگار گذاشته باشند. پس از همین امروز تصمیم بگیرید و بانک ذهن فرزندتان را با خاطرات شیرین و شاد پر کنید. @mobaleghin_oghaf_kh
✅ *حق الناس در منزل*✅ استادفاطمےنیا میگویند:👇 علت خیلی ازمشکلاتی که مادرخانه هایمان داریم ازقبیل:درگیریها،بداخلاقیها، عصبانیتها،بیحوصلگی ها،غرغرها،دلشکستنهاو ... این است که فرشته هادرخانه مانیستند درخانه مان پرنمیزنند وذکرنمیگویند👼👼 خانه ای که درآن پرازفرشته باشد میشودخودخودبهشت. پرازلطف وصفاوشادی ویادخدا حالاچیکارکنیم که فرشته هامهمون خانه مابشوند؟وچه کارهایی نکنیم که فرشته هارا پرندهیم؟👇 1-حدیث کسا زیادبخوانیم. 2-سعی کنیم نمازهاتاجای ممکن اول وقت باشد 3-نمازقضاداشتن اثرخیلی بدی دارد 4-چیزنجس درخانه نگه نداریم. همه جای خانه همیشه پاک باشد 5-درخانه دادوفریادنزنیم.حتی باصدای بلندهم حرف نزنیم فرشته هاازخانه ایی که درآن باصدای بلندصحبت بشه میروند 6-حرف زشت وغیبت ودروغ وتمسخرواینهاهم که مشخصه 7-سعی کنیم طهارت چشم وگوش وزبان وشکم خودراتاجای ممکن درخانه حفظ کنیم. 8-وقتی واردخونه میشیم باصدای واضح سلام کنیم. حتی اگرهیچکس نیست. چهارذکرقرآنی آرامشبخش که درزندگیت معجزه هامیکند:👇 1- *حسبناالله ونعم الوکیل* (برای وقتهایی که ترس واضطراب داری) 2- *لاإله إلاأنت سبحانک إنی کنت من الظالمین* (وقتی خیلی ناراحتی ودلت گرفته) 3- *افوض أمری إلی الله إن ألله بصیربالعباد*(برای وقتهایی که میخوای خدا مکروحیله دیگران رادرحق توخنثی کند) 4- *ماشاالله لاحول ولاقوه إلابالله* (برای وقتهایی که طالب زیباییهای دنیا هستی)۰ @mobaleghin_oghaf_kh
پدرم🌹🌹🌹 🖌هر وقت بابام می‌دید لامپ اتاق یا پنکه روشنه و من بیرون اتاقم ، می‌گفت: چرا اسراف؟ چرا هدر دادن انرژی؟ آب چکه می‌کرد، میگفت: اسراف حرامه! اطاقم که بهم ریخته بود می‌گفت: تمیز و منظم باش؛ نظم اساس دینه... حتی در زمان بیماریش نیز تذکر می‌داد تا اینکه روز خوشی فرا رسید؛ چون می‌بایست در شرکت بزرگی برای کار مصاحبه می‌دادم با خود گفتم اگر قبول شدم، این خونه کسل کننده و پُر از توبیخ رو ترک می‌کنم. صبح زود حمام کردم، بهترین لباسم رو پوشیدم و خواستم برم بیرون که پدرم بهم پول داد و با لبخند گفت: فرزندم! ۱_مُرَتب و منظم باش ۲_ همیشه خیرخواه دیگران باش ۳_مثبت اندیش باش ۴-خودت رو باور داشته باش تو دلم غُرولُند کردم که در بهترین روز زندگیم هم از نصیحت دست‌بردار نیست و این لحظات شیرین رو زهر مارم می‌کنه! باسرعت به شرکت رویایی‌ام رفتم، به در شرکت رسیدم، با تعجب دیدم هیچ نگهبان و تشریفاتی نبود، فقط چند تابلو راهنما بود! به محض ورود، دیدم آشغال زیادی در اطراف سطل زباله ریخته، یاد حرف بابام افتادم؛ آشغالا رو ریختم تو سطل زباله... اومدم تو راهرو، دیدم دستگیره در کمی از جاش دراُومده، یاد پند پدرم افتادم که می‌گفت: خیرخواه دیگران باش؛ دستگیره رو سرجاش محکم کردم تا نیفته! از کنار باغچه رد می‌شدم، دیدم آبِ سر ریز شده و داره میاد تو راهرو، یاد تذکر بابا افتادم که اسراف حرامه؛ لذا شیر آب رو هم بستم..‌. پله ها را بالا می‌رفتم، دیدم علی‌رغم روشنی هوا چراغ‌ها روشنه، نصیحت بابا هنوز توی گوشم زمزمه می‌شد، لذا اونارو خاموش کردم! به بخش مرکزی رسیدم و دیدم افراد زیادی زودتر از من برای همان کار آمدن و منتظرند که نوبتشون برسه چهره و لباسشون رو که دیدم، احساس خجالت کردم؛ خصوصاً اونایی که از مدرک دانشگاه‌های غربی‌شون تعریف می‌کردن! عجیب بود! هرکسی که می‌رفت تو اتاق مصاحبه، کمتر از یک دقیقه می‌آمد بیرون! با خودم گفتم: اینا با این دَک و پوزشون رد شدن، مگر ممکنه من قبول بشم؟ عُممممرا !!! بهتره خودم محترمانه انصراف بدم تا عذرم رو نخواستن! باز یاد پند پدر افتادم که مثبت اندیش باش، نشستم و منتظر نوبتم شدم توی این فکرا بودم که اسمم رو صدا زدن وارد اتاق مصاحبه شدم، دیدم ۳ نفر نشستن و به من نگاه می‌کنن یکیشون گفت: کِی میخواهی کارت رو شروع کنی؟ لحظه‌ای فکر کردم داره مسخره‌ام می‌کنه یاد نصیحت آخر پدرم افتادم که خودت رو باور کن و اعتماد به نفس داشته باش! پس با اطمینان کامل بهشون جواب دادم: ان‌شاءالله بعد از همین مصاحبه آماده‌ام یکی از اونا گفت: شما پذیرفته شدی!! با تعجب گفتم: هنوز که سوالی نپرسیدین؟! گفت: چون با پرسش که نمیشه مهارت داوطلب رو فهمید، گزینش ما عملی بود با دوربین مداربسته دیدیم! تنها شما بودی که تلاش کردی از درب ورود تا اینجا، نقص‌ها رو اصلاح کنی... در اون لحظه همه چی از ذهنم پاک شد، کار، مصاحبه، شغل و... هیچ چیز جز صورت پدرم را ندیدم، کسی که ظاهرش سخت‌گیر، اما درونش پر از محبت بود و آینده‌نگری... عزیز دلم! در ورای نصایح و توبیخ‌های پدرانه، محبتی نهفتست که روزی حکمت آن را خواهی فهمید... *اما شاید آن روز دیگر او کنارت نباشد...* @mobaleghin_oghaf_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا