🌷ضررهای ترک نماز:
🌷۱.ومن اعرض عن ذکری فان له معیشة ضنکا.۱۲۴طه
زندگی تنگ و ناگوارمیشود
🌷۲.ومن یعش عن ذکرالرحمن نقیض له شیطانا فهو له قرین...۳۶ و۳۷زخرف
شیطان همدمش میشودواوراازراه خدابازمیداردوخیال میکندکه راه درست همان است.
🌷۳.قالوالم نک من المصلین.۴۳مدثر
اهل جهنم میگن علت جهنمی شدن ما،ترک نمازاست
🌷۴.فخلف من بعدهم خلف اضاعواالصلوة واتبعوالشهوات فسوف یلقون غیا.۵۹مریم
ضایع کردن نمازوپیروی ازشهوات،عاقبتش بدبختی و جهنم است
🌷۵.اذانادیتم الی الصلوة اتخذوها هزوا ولعبا ذالک بانهم قوم لایعقلون.۵۸مائده
جدی نگرفتن نماز،ازبی عقلی است
🌷۶.استحوذ علیهم الشیطان فانساهم ذکرالله اولئک حزب الشیطان الا ان حزب الشیطان هم الخاسرون۱۹ مجادله
ترک نمازباعث تسلط شیطان وفراموشی خدا وازحزب شیطان بودن وزیان میشود
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
@mobaleghin_oghaf_kh
🦂🐍🦂🐍🦂🐍
🌱 بسم الله الرحمن الرحیم 🌱
#درسهایی_از_اصول_دین
🕷 بازتاب #سقیفه از نگاه شیطان🕸
🔺 متن حدیث :
عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: لَمَّا أَخَذَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ بِيَدِ عَلِيٍّ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ يَوْمَ اَلْغَدِيرِ صَرَخَ إِبْلِيسُ فِي جُنُودِهِ صَرْخَةً فَلَمْ يَبْقَ مِنْهُمْ أَحَدٌ فِي بَرٍّ وَ لاَ بَحْرٍ إِلاَّ أَتَاهُ فَقَالُوا يَا سَيِّدَهُمْ وَ مَوْلاَهُمْ مَا ذَا دَهَاكَ فَمَا سَمِعْنَا لَكَ صَرْخَةً أَوْحَشَ مِنْ صَرْخَتِكَ هَذِهِ فَقَالَ لَهُمْ فَعَلَ هَذَا اَلنَّبِيُّ فِعْلاً إِنْ تَمَّ لَمْ يُعْصَ اَللَّهُ أَبَداً فَقَالُوا يَا سَيِّدَهُمْ أَنْتَ كُنْتَ لآِدَمَ فَلَمَّا قَالَ اَلْمُنَافِقُونَ إِنَّهُ يَنْطِقُ عَنِ اَلْهَوَى وَ قَالَ أَحَدُهُمَا لِصَاحِبِهِ أَ مَا تَرَى عَيْنَيْهِ تَدُورَانِ فِي رَأْسِهِ كَأَنَّهُ مَجْنُونٌ يَعْنُونَ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ صَرَخَ إِبْلِيسُ صَرْخَةً بِطَرَبٍ فَجَمَعَ أَوْلِيَاءَهُ فَقَالَ أَ مَا عَلِمْتُمْ أَنِّي كُنْتُ لآِدَمَ مِنْ قَبْلُ قَالُوا نَعَمْ قَالَ آدَمُ نَقَضَ اَلْعَهْدَ وَ لَمْ يَكْفُرْ بِالرَّبِّ وَ هَؤُلاَءِ نَقَضُوا اَلْعَهْدَ وَ كَفَرُوا بِالرَّسُولِ " فَلَمَّا قُبِضَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ أَقَامَ اَلنَّاسُ غَيْرَ عَلِيٍّ لَبِسَ إِبْلِيسُ تَاجَ اَلْمُلْكِ وَ نَصَبَ مِنْبَراً وَ قَعَدَ فِي اَلْوَثْبَةِ وَ جَمَعَ خَيْلَهُ وَ رَجْلَهُ ثُمَّ قَالَ لَهُمْ اِطْرَبُوا لاَ يُطَاعُ اَللَّهُ حَتَّى يَقُومَ اَلْإِمَامُ وَ تَلاَ أَبُو جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ : «وَ لَقَدْ صَدَّقَ عَلَيْهِمْ إِبْلِيسُ ظَنَّهُ فَاتَّبَعُوهُ إِلاّٰ فَرِيقاً مِنَ اَلْمُؤْمِنِينَ » قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ كَانَ تَأْوِيلُ هَذِهِ اَلْآيَةِ لَمَّا قُبِضَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ اَلظَّنُّ مِنْ إِبْلِيسَ حِينَ قَالُوا لِرَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ إِنَّهُ يَنْطِقُ عَنِ اَلْهَوَى فَظَنَّ بِهِمْ إِبْلِيسُ ظَنّاً فَصَدَّقُوا ظَنَّهُ .
🔺ترجمه حدیث :
جابر از امام باقر عليه السّلام روايت كند كه چون پيامبر اكرم صلّى اللّٰه عليه و آله و سلّم در روز غدير خم دست امام على عليه السّلام را در دست گرفت،
🖤 شيطان در ميان سپاهيانش نعره برآورد و هيچ يك از آنها چه در خشكى و چه دريا به جاى نماند مگر آنكه در پى نعرۀ او به سويش دويدند و گفتند :
اى آقا و مولای ما چه بر سر تو آمده؟
ما هرگز از تو نعرهاى دهشتناكتر از اين نعره نشنيده بوديم.
🖤 شیطان گفت:
👈 اين پيامبر كارى كرد كه اگر براستى اين كار به سر انجام برسد خداوند، معصیت نخواهد شد .
آنها در پاسخ گفتند: سرورا تو آدم را فريب دادى
😡و چون منافقان گفتند : اين مرد[پيامبر اكرم صلّى اللّٰه عليه و آله و سلّم]از سر هواى نفس سخن مىگويد،
😡و يكى به ديگرى گفت: مگر نمىبينى كه چشمانش چگونه در كاسۀ سرش مىچرخد؟گويا ديوانه شده -مقصودشان پيامبر صلّى اللّٰه عليه و آله و سلّم بود-.
👈 در اين هنگام شيطان فريادى از سر شادى زد و دوستانش دوباره گرد او حلقه زدند.
🖤 شیطان گفت :
آيا مىدانيد من پيشتر با آدم ابو البشر چه كردهام؟
گفتند : آرى،
🖤 شیطان گفت : آدم، پيمان خود را شكست ولى بخدا كفر نورزيد ولى اينان هم پيمانشان را نقض كردند و هم به پيامبرص كفر ورزيدند.
پس هنگامى كه پيامبر صلّى اللّٰه عليه و آله و سلّم از اين جهان رخت بربست و مردم به جاى امام على عليه السّلام ديگرى را به خلافت نشاندند
🖤 شيطان تاج شاهى بر سر نهاد و منبرى نهاد و روى بالش نشست، و پيادگان و سوارگان خود را گرد آورد .
🖤 شیطان گفت :
👈 شادى كنيد كه تا روز ظهور امام ، خداوند، اطاعت نخواهد شد .
امام باقر عليه السّلام اين آيه ٢٠ سوره سبا را تلاوت فرمود : وَ لَقَدْ صَدَّقَ عَلَيْهِمْ إِبْلِيسُ ظَنَّهُ فَاتَّبَعُوهُ إِلاّٰ فَرِيقاً مِنَ اَلْمُؤْمِنِينَ
امام باقر عليه السّلام فرمود : تأويل اين آيه هنگامى بود كه پيامبر صلّى اللّٰه عليه و آله و سلّم رحلت فرمود و گمان ابليس همان هنگامى بود كه در بارۀ پيامبر صلّى اللّٰه عليه و آله و سلّم گفتند : او از سر هواى نفس سخن مىگويد، و شيطان در اين هنگام گمانى در بارۀ ايشان برد و آنها گمان شيطان را تصديق كردند و تحقّق بخشيدند.
📚 اصول کافی ؛ جلد ٨ ، صفحه ٣۴۴
@mobaleghin_oghaf_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚❤️💚❤️💚❤️
🌴 #درس_اخلاق 🌴
📽 سخن مهم استاد خطاب به جوان های شیعه و اهل سنت!
🎙استاد #رفیعی
@mobaleghin_oghaf_kh
✅وفات #حضرت_سکینه س بنت الحسين
🔻وفات :
🔹۵ ربیع الاول سال ۱۱۷ هجری قمری
حضرت سکینه سلام الله علیها، دختر ابى عبدالله الحسين علیهالسلام و رباب، دختر امرءالقيس است.
🔸نام اصلى وى، "آمنه" يا "اميمه" بود و مادرش رباب او را به "سكينه" ملقب ساخت.[۱]
🔹اين بانوى شريف علوى در دامن مهرانگيز پدر ارجمندش حضرت امام حسين علیهالسلام و مادر گرانمايه اش حضرت رباب سلام الله علیها و عمه بزرگوارش حضرت زينب كبرى سلام الله علیها پرورش يافت و از راهنمايى و تربيت ناب برادرش حضرت على بن الحسين علیهالسلام معروف به امام زين العابدين در ايام امامت آن بزرگوار بهره هاى وافر يافت.
🔸وى از زنان خردمند و داناى عصر خويش بود. علاوه بر بهره مندى كامل از حُسن جمال از فضايل معنوى مانند تعبد، تدين و تقواى الهى برخوردار بود و در زمينه شعر، سخنورى و فصاحت بيان از ممتازان عصر عرب بود.[۲]
🔹درباره تاريخ تولدش، اطلاع دقيقى در دست نيست. اما وى در واقعه عاشورا، دخترى رشيد و بالغ بود.
✳️برخى از مورخان، وى را در واقعه كربلا بين ده تا سيزده ساله خوانده اند. بنابراين تولدش بايد ميان سال هاى ۴۷ تا ۵۰ قمرى باشد. او در مدينه و در اواخر عصر امامت حضرت امام حسن مجتبى علیهالسلام ديده به جهان گشود.[۳]
🔻امام حسين علیهالسلام به تمامى فرزندانش از جمله سكينه، عشق و علاقه داشت و آنان را به خاطر برخوردارى از فضايل و كمالات نفسانى، بسيار دوست مى داشت.
✳️ روايت شد كه آن حضرت درباره سكينه و مادرش رباب و خانه اى كه آن دو در آن زندگى مى كردند شعرى عاطفى سرود كه ترجمه اش چنين است:
🔻 به جانت سوگند! من به راستى خانه اى كه سكينه و مادرش رباب در آن باشند، دوست دارم. من آن دو را دوست دارم و براى آنان دارايى ام را نثار مى كنم و هيچ ملامت گرى نمى تواند مرا در اين كار سرزنش كند.[۴]
🔻آن حضرت، پس از واقعه كربلا به مدت ۵۷ سال زندگى كرد. در آغاز تحت كفالت برادر بزرگوارش امام زين العابدين علیهالسلام قرار داشت تا اين كه ازدواج نمود و به خانه همسرش نقل مكان كرد.
🔹اين بانوى مكرمه، بين ۶۷ تا ۷۰ سال زندگى كرد و سرانجام در كمال شرافت و عفت دار فانى را وداع گفت.
درباره درگذشت اين بانوى بزرگ علوى، دو روايت نقل شده است:
▪️روايت نخست حاكى است كه وى در پنجم ربيع الاول سال ۱۱۷ هجرى قمرى و در عصر خلافت هشام بن عبدالملك و در حاكميت خالد بن عبدالملك بن حارث در مدينه بدرود حيات گفت و
▪️روايت ديگر مى گويد كه وى در پنجم ربيع الاول سال ۱۲۶ هجرى قمرى در مكه معظمه وفات يافت.[۵]
به هر روى، درگذشت وى در پنجم ربيع الاول مورد اتفاق تاريخنگاران و سيرهنويسان است. در همان سالى كه حضرت سكينه سلام الله علیها وفات يافت، خواهرش حضرت فاطمه بنت الحسين علیهالسلام نيز در مدينه بدرود حيات گفت.[۶]
----------------------------------------
۱- منتهى الآمال، ج 1، ص 462 و وفيات الأعيان، ج 1، ص 379.
۲-اعلام النساء، ج 2، ص 202
۳- شام سرزمين خاطره ها، ص 104.
۴- منتهى الآمال، ج 1، ص 463.
۵- شام سرزمين خاطره ها، ص 107؛ اعلام النساء، ج 2، ص 224؛ وفيات الأعيان، ج 1، ص 378.
۶- وقايع الايام، ص 206 و منتهى الآمال، ج 1، ص 463.
📚منابع
سيد تقى واردى، روز شمار تاريخ اسلام، جلد سوم، ماه ربیع الاول
منابع بیشتر:
وقایع الایام شیخ عباس قمی، ۵ربیع الاول
#حضرت_رباب سلام الله علیها
#حضرت_سکینه س
💧☀️💧☀️💧
✅پرسش:
براي تقويت اعتقاد وايمان چه بايد کرد؟
قسمت اول:
🌺پاسخ:
علماي اخلاق براي تقويت ايمان راهکارهاي زيادي ذکر کرده اند . مهم ترين آن ها عبارتند از :
📌اولين گام : تقويت شناخت و معرفت
اولين گام در مسير تقويت ايمان و حرکت به سوي خدا و تقرّب و نزديکي به او، تقويت شناخت و معرفت به خدا است.
☘️هم چنين معرفت به انبيا و ائمه (علیهم السلام) و کارگزاران خدا يعني يعني تقويت شناخت و اعتقاد به فرشتگان به عنوان کارگزاران خداوند در نظام هستي و نزول وحي و نبوت همه انبيا از حضرت آدم (علیه السلام) تا حضرت خاتم النّبيّين (صلی الله علیه و اله) است .
🌱لازمه اعتقاد به مبدآ و وحي و انبيا اعتقاد به عالم برزخ و قيامت و حساب و کتاب، حشر و نشر و بهشت و جهنم است . بنا بر اين جهت تقويت ايمان در همه جهات آن، تقويت شناخت و بالا بردن سطح آگاهي و اطلاعات در مورد عالم بعد از مرگ نيز ضروري است .
🌼اگر تحقيق و تلاش انسان جهت دستيابي به معرفت و شناخت از آفاق و انفس به قصد حقيقتجويي باشد، به مقتضاي آيه: «الّذين جاهدوا فينا لنهدينّهم سبلنا؛(1) آن ها که در راه ما (با خلوص نيت) جهاد کنند، قطعاً به راههاي خود، هدايت شان خواهيم کرد» مشمول عنايت ويژه حق مطلق، قرار ميگيرد. در مسير دستيابي به معرفت و شناخت خداوند که حق مطلق است، و تقويت ايمان هدايت ميشود.
📌گام دوم : توبه
تقويت علم و آگاهي نه تنها در ذات خويش نور هدايت و ايمان را به همراه دارد،بلکه اين گونه معرفت، حقيقت و ماهيتي جز نور روشنگر و ايمان امنيت آفرين ندارد. نور معرفت و آفتاب ايمان وقتي درون دل را روشن ساخت و انسان را به حقيقت هستي و هستي آفرين آشنا نمود و انسان در آن موقعيت توانست خود را بشناسد، تحوّل دروني و انقلاب فکري و عقيدتي در او پديد ميآيد که اصطلاحاً به آن توبه ميگويند.
🔻البته توبه مراتب دارد. برخي ها از ترک واجبات و گناهان کبيره بايد توبه کنند . توبه بعضي ها از گناهان صغيره ، تلف کردن عمر و يا خرج کردن مال در امور کم اهميت و مانند آن است . توبه عده اي به خاطر ترک برخي مستحبات و ترک اولي ها يا ارتکاب برخي مکروهات و مانند آن است . انسان در هر مرتبه معرفتي و ايماني قرار داشته باشد ، براي تقويت ايمانش و حرکت به مرتبه بالاتر نيازمند دو چيز است :
🔸اول معرفت و شناخت بيش تر،
🔹دوم توبه از برخي از غفلت ها و جهل ها و عواملي که مانع حرکت او به درجه بالاتر باشد.
🌿جهت اطلاعات بيش تر به کتاب چهل حديث امام خميني و معراج السعاده مولا احمد نراقي يا کتاب علم اخلاق اسلامي که ترجمه جامع السعادات مهدي نراقي است و توسط سيد جلال الدين مجتبوي ترجمه شده رجوع شود.
🍀بنابراين،بعد از معرفت و آگاهي ، توبه اولين مرحله از مراحل سير به سوي خدا و نزديکي به او است. بدون توبه حقيقي ايمان حقيقي در قلب ثبات و استقرار پيدا نميکند.
ادامه دارد....
@mobaleghin_oghaf_kh
✅✅✅✅✅✅✅✅
#فرزندپروری
💢 #تحسین و ستایش موفقیت یا تلاش در کودکان و دانش آموزان
✔️ بر اساس یک تحقیق؛ کودکان و دانش آموزانی که بیشتر بابت تلاششان مورد ستایش قرار میگیرند تا بابت تواناییهایی که دارند، شانس بیشتری برای موفقیت دارند چرا که آنها از انگیزه بالاتری برخوردار هستند.
✔️ همین تحقیقات به این نکته اشاره دارد که اگرچه طبیعیست که پدر و مادرها از هوش و ذکاوت فرزند خود تعریف و آن را ستایش کنند، اما ضرری که این کار میتواند برای کودکان و نوجوانان داشته باشد این است که آنان برای اینکه ثابت کنند باهوش هستند و چیزی کم ندارند ممکن است به تقلب کردن ، دروغ گفتن ، مبالغه و ... برای بهتر شدن و یا بهتر نشان دادن خود روی بیاورند.
@gordanesaybri
بهترین هدیه والدین به فرزندشان خاطره هست، خاطرههای خوب و شاد.
خودتون چند لحظه فکر کنید، به پدر و مادرتون، به دوران کودکيتون.
خیلی کم پیش میاد که ما وقتی میخواهیم از خاطرات و خوبیهای والدینمون یاد کنیم به فعالیتهای روزمرهشون اشاره کنیم.
مثلا بگیم عاشق مامانم هستم چون هر روز سه وعده برای من غذا حاضر میکرد.
یا مثلا هزاران بار لباسهای منو شسته و...
پس به خاطر کارهای روزمرهای که برای فرزندتون انجام میدید از او توقع نداشته باشید که عاشقتون باشه.
مغز ناخودآگاه وقتی میخواد از کسی یاد کنه خاطرات خاص رو به خاطر مياره.
مثلا اگر یکروز با مادرتون آب بازی کرده باشید، یا با کمک همدیگه کیک پختين، یا به همراه پدرتون ماشین شستین و حسابی همدیگه رو خیس کردین.
اینها خاطراتی هست که همیشه در ذهن کودکان ثبت میشه و پدر و مادری در آینده در ذهن فرزندشون محبوب و دوستداشتنیتر هستند که خاطرات شیرین بیشتری برای فرزندشون به یادگار گذاشته باشند.
پس از همین امروز تصمیم بگیرید و بانک ذهن فرزندتان را با خاطرات شیرین و شاد پر کنید.
@mobaleghin_oghaf_kh
✅ *حق الناس در منزل*✅
استادفاطمےنیا میگویند:👇
علت خیلی ازمشکلاتی که مادرخانه هایمان داریم ازقبیل:درگیریها،بداخلاقیها، عصبانیتها،بیحوصلگی ها،غرغرها،دلشکستنهاو ...
این است که فرشته هادرخانه مانیستند درخانه مان پرنمیزنند وذکرنمیگویند👼👼
خانه ای که درآن پرازفرشته باشد میشودخودخودبهشت.
پرازلطف وصفاوشادی ویادخدا
حالاچیکارکنیم که فرشته هامهمون خانه مابشوند؟وچه کارهایی نکنیم که فرشته هارا پرندهیم؟👇
1-حدیث کسا زیادبخوانیم.
2-سعی کنیم نمازهاتاجای ممکن اول وقت باشد
3-نمازقضاداشتن اثرخیلی بدی دارد
4-چیزنجس درخانه نگه نداریم. همه جای خانه همیشه پاک باشد
5-درخانه دادوفریادنزنیم.حتی باصدای بلندهم حرف نزنیم
فرشته هاازخانه ایی که درآن باصدای بلندصحبت بشه میروند
6-حرف زشت وغیبت ودروغ وتمسخرواینهاهم که مشخصه
7-سعی کنیم طهارت چشم وگوش وزبان وشکم خودراتاجای ممکن درخانه حفظ کنیم.
8-وقتی واردخونه میشیم باصدای واضح سلام کنیم. حتی اگرهیچکس نیست.
چهارذکرقرآنی آرامشبخش که درزندگیت معجزه هامیکند:👇
1- *حسبناالله ونعم الوکیل* (برای وقتهایی که ترس واضطراب داری)
2- *لاإله إلاأنت سبحانک إنی کنت من الظالمین* (وقتی خیلی ناراحتی ودلت گرفته)
3- *افوض أمری إلی الله إن ألله بصیربالعباد*(برای وقتهایی که میخوای خدا مکروحیله دیگران رادرحق توخنثی کند)
4- *ماشاالله لاحول ولاقوه إلابالله* (برای وقتهایی که طالب زیباییهای دنیا هستی)۰
@mobaleghin_oghaf_kh
پدرم🌹🌹🌹
🖌هر وقت بابام میدید لامپ اتاق یا پنکه روشنه و من بیرون اتاقم ، میگفت:
چرا اسراف؟
چرا هدر دادن انرژی؟
آب چکه میکرد،
میگفت: اسراف حرامه!
اطاقم که بهم ریخته بود میگفت: تمیز و منظم باش؛ نظم اساس دینه...
حتی در زمان بیماریش نیز تذکر میداد
تا اینکه روز خوشی فرا رسید؛ چون میبایست در شرکت بزرگی برای کار مصاحبه میدادم
با خود گفتم اگر قبول شدم، این خونه کسل کننده و پُر از توبیخ رو ترک میکنم.
صبح زود حمام کردم، بهترین لباسم رو پوشیدم و خواستم برم بیرون که پدرم بهم پول داد و با لبخند گفت:
فرزندم!
۱_مُرَتب و منظم باش
۲_ همیشه خیرخواه دیگران باش
۳_مثبت اندیش باش
۴-خودت رو باور داشته باش
تو دلم غُرولُند کردم که در بهترین روز زندگیم هم از نصیحت دستبردار نیست و این لحظات شیرین رو زهر مارم میکنه!
باسرعت به شرکت رویاییام رفتم، به در شرکت رسیدم، با تعجب دیدم هیچ نگهبان و تشریفاتی نبود، فقط چند تابلو راهنما بود!
به محض ورود، دیدم آشغال زیادی در اطراف سطل زباله ریخته، یاد حرف بابام افتادم؛ آشغالا رو ریختم تو سطل زباله...
اومدم تو راهرو، دیدم دستگیره در کمی از جاش دراُومده، یاد پند پدرم افتادم که میگفت: خیرخواه دیگران باش؛ دستگیره رو سرجاش محکم کردم تا نیفته!
از کنار باغچه رد میشدم، دیدم آبِ سر ریز شده و داره میاد تو راهرو، یاد تذکر بابا افتادم که اسراف حرامه؛ لذا شیر آب رو هم بستم...
پله ها را بالا میرفتم، دیدم علیرغم روشنی هوا چراغها روشنه، نصیحت بابا هنوز توی گوشم زمزمه میشد، لذا اونارو خاموش کردم!
به بخش مرکزی رسیدم و دیدم افراد زیادی زودتر از من برای همان کار آمدن و منتظرند که نوبتشون برسه
چهره و لباسشون رو که دیدم، احساس خجالت کردم؛ خصوصاً اونایی که از مدرک دانشگاههای غربیشون تعریف میکردن!
عجیب بود!
هرکسی که میرفت تو اتاق مصاحبه، کمتر از یک دقیقه میآمد بیرون!
با خودم گفتم: اینا با این دَک و پوزشون رد شدن، مگر ممکنه من قبول بشم؟ عُممممرا !!!
بهتره خودم محترمانه انصراف بدم تا عذرم رو نخواستن!
باز یاد پند پدر افتادم که مثبت اندیش باش، نشستم و منتظر نوبتم شدم
توی این فکرا بودم که اسمم رو صدا زدن
وارد اتاق مصاحبه شدم، دیدم ۳ نفر نشستن و به من نگاه میکنن
یکیشون گفت:
کِی میخواهی کارت رو شروع کنی؟
لحظهای فکر کردم داره مسخرهام میکنه
یاد نصیحت آخر پدرم افتادم که خودت رو باور کن و اعتماد به نفس داشته باش!
پس با اطمینان کامل بهشون جواب دادم: انشاءالله بعد از همین مصاحبه آمادهام
یکی از اونا گفت: شما پذیرفته شدی!!
با تعجب گفتم: هنوز که سوالی نپرسیدین؟!
گفت: چون با پرسش که نمیشه مهارت داوطلب رو فهمید، گزینش ما عملی بود
با دوربین مداربسته دیدیم!
تنها شما بودی که تلاش کردی از درب ورود تا اینجا، نقصها رو اصلاح کنی...
در اون لحظه همه چی از ذهنم پاک شد، کار، مصاحبه، شغل و...
هیچ چیز جز صورت پدرم را ندیدم، کسی که ظاهرش سختگیر، اما درونش پر از محبت بود و آیندهنگری...
عزیز دلم!
در ورای نصایح و توبیخهای پدرانه، محبتی نهفتست که روزی حکمت آن را خواهی فهمید...
*اما شاید آن روز دیگر او کنارت نباشد...*
@mobaleghin_oghaf_kh
🍀🌺🍀🌺🍀🌺
#درسهایی_از_اصول_دین
🔍 تعدد همسران #پیامبرص
برخی نویسندگان متعدد، همسران پیامبر را ناشی از هوا و هوس دانسته و کوشیدهاند تا با طرح این موضوع شخصیت پیامبر را زیر سؤال برند. عالمان و متکلمان مسلمان به این شبهه پاسخهای متعددی داده و دلایلی برای ازدواجهای پیامبر ذکر کردهاند از جمله:
👈 جلب پشتیبانی قبایل و طوایف بزرگ عرب و تقویت نفوذ سیاسی و اجتماعی خود از راه پیوند سببی با آنان؛ مانند پیوند با عایشه.
👈 اجرای حکم الهی و زدودن افکار غلط جاهلی؛ مانند ازدواج با زینب دختر جحش.
👈 تقویت جایگاه اجتماعی زنان آسیب دیده، همچون زنان بیوه و اسیر (همه همسران پیامبر جز عایشه بیوه بودند).
👈 دلجویی از زنان، به دلیل آسیبهایی که به خاطر پذیرش اسلام، متحمل شده بودند؛ مانند ازدواج با ام حبیبه.
👈محافظت و تأمین زندگی بیوهزنان فقیر و یتیمان به جای مانده؛ مانند ازدواج با ام سلمه و زینب دختر خزیمه.
👈 نشان دادن عظمت، شکوه و قدرتمندی اسلام و مسلمین؛ مانند ازدواج با صفیه.
👈 حفظ آنان از خطرات جانی؛ مانند ازدواج با سوده.
👈 آزادسازی اسیران و بردگان؛ مانند ازدواج با جویریه
👈 در عصر بعثت پیامبر اکرم(ص) تعدد زوجات و ارتباط جنسی با زنان بسیار بیقید و نابسامان و نامحدود بود. پیامبر اکرم(ص) شمار همسران را محدود کرد و با این کار گام مهمی در احقاق حقوق زنان در آن دوره برداشته شد.
🔺گذشته از آن، باید در زمینه تعدد همسران پیامبر، توجه داشت که:
اولا: با وجود رسم چندهمسری در جامعه عرب، پیامبر تا سن ۵۰ سالگی، تنها با خدیجه زندگی زناشویی داشت و ازدواجهای دیگر همگی مربوط به بعد از وفات خدیجه است.
ثانیا: این ازدواجها غالبا پس از هجرت پیامبر به مدینه بود و پیامبر در این دوره مشغول گسترش دعوت اسلامی و پایهگذاری حکومت اسلامی بود و افزون بر آن، جنگهای متعددی برای او پیش آمد. چنین شخصیتی فرصت برای سرگرم شدن به زنان نخواهد داشت.
@mobaleghin_oghaf_kh
بخش زیبایی از کتاب انسان ٢۵٠ساله در بخش بعد از سقیفه و سکوت امیرالمؤمنین در غصب خلافتش
یکی از نویسندگان تاریخ، ماجرایی را نقل می کند، می گوید دوتا زن آمدند پیش امیرالمؤمنین سر یک دعوایی، یک بچه ای را آورده بودند. این زن میگفت: آقا این بچه برای من است، من او را زاییدم. آن یکی میگفت: نه خیر، برای من است ، دروغ می گوید، این برداشته. دعوا سر یک بچه، بین دو مادر، دو مدعی مادری. بالاخره هرکسی یک دلیل، استدلال، بينه ، روشن نشد؛ روی مبادي قضای شرعی معلوم نشد که بالاخره بچه برای این است یا برای آن است. خب، قاضی باید برطبق بينه و دلیل شرعی حکم کند.
برطبق نقل این شخص و این مورخ، امیرالمؤمنین فرمود: من حالا دعوا را فیصله میدهم. شما دعوا دارید سر این بچه، صلح هم نمی کنید، کنار هم که نمیآیید، بنده بچه را نصف میکنم برایتان، نصف بچه برای تو، نصف بچه برای تو؛ وقتی کنار نمی آیید راه همین است دیگر. شمشیرش را کشید، تا امیرالمؤمنین شمشیر را کشید بیرون، یکی از این دوتا زن گفت که آقا من از حق خودم صرف نظر کردم، بچه را نکشید، برای او باشد، بچه زنده باشد، دست من نباشد. امیرالمؤمنین فرمود بچه برای توست بردار و برو. این مادر بود که حاضر نشد بچه اش نصف بشود، این مادر بود که گفت بچه بماند، ولو دستم من نماند، دست دیگری بماند.
بعد این نویسنده میگوید که ای علی! ای علی عزیز! ای علي مظلوم ! مادر اسلام تو بودی. تو بودی که وقتی مدعیان مادری، مادرها و عزیزهای بی جهت، آمدند خلافت را و اسلام را و جامعه را به طرف خود بردند، تو از حق خودت صرف نظر کردی، گفتی برای شما؛ اسلام بماند، ولو رياستش دست من نماند؛ جامعه اسلامی بماند، ولو دیگران در آن حکومت کنند. تو بودی آن مادر دلسوز، و حاضر نشدی تجزیه بشود. اینجا امیرالمؤمنین صبر کرد. صَبرتُ و في العين قذيََ و في الحلق شجََا، پس صبر کردم درحالیکه در چشمم خار و درگلویم استخوانی بود.
(نهج البلاغه خطبه ٣،معروف به خطبه شقشقیه)
بیست و پنج سال، امیرالمؤمنین به خاطر وحدت امت اسلامی و انسجام جامعه اسلامی و برقراری حکومت اسلامی، از حق خود - که آن را برای خود مسلم میدانست - هیچ نگفت. اینها شوخی است؟ اینها آسان است؟ اینهاست که یک انسان را این طور بر قله آفرینش بنی بشر مینشاند. اینهاست که انسان را تبدیل میکند به یک خورشید فروزان در طول تاریخ بشری، که غروب ندارد
بخشی از کتاب انسان ٢۵٠ساله نوشته مقام معظم رهبری صفحه ١٣١
@mobaleghin_oghaf_kh
💠 قال امام مهدی علیه السلام :
🔶 إنّا نُحیطُ عِلْماً بِانْبائِکُمْ، وَ لا یَعْزُبُ عَنّا شَیْیءٌ مِنْ اخْبارِکُمْ.
🔷 ما بر تمامی احوال و اخبار شما آگاه و آشنائیم و چیزی از شما نزد ما پنهان نیست.
📚 احتجاج: ج ۲، ص ۴۹۷، بحارالانوار: ج ۵۳، ص ۱۷۵.
@mobaleghin_oghaf_kh
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🔺برخی از روزنامههای #آلسعود در اقدامی هماهنگ اقدام به انتشار مقالهای درخصوص رشد جمعیت اهل سنت ایران کرده و اذعان داشتند: «شیعیان دریافتهاند که اگر اقدام به تولید نسل نکنند، تا ۳۰سال آینده جمعیت غالب ایران از اهل سنت است. آمارهای خوبی بهدست ما رسیده و توقع داریم شیعیان به زودی سرنگون شده و ایران دوباره کشور اهل سنت شود.»
پ.ن: #کاهش_رشد_جمعیت_ایران، دشمنان ما را برای رسیدن به اهداف استراتژیک تاریخی شان امیدوار کرده!
@mobaleghin_oghaf_kh
سوال یک دختربچه
۹ساله شیعه ازمدیر خود
که باعث شد تمام کارشناسان شبکه های وهابی جوابی بجز سکوت برایش نیافتند🙆👀💫
ما درکلاس ۲۴نفر هستیم، معلم ما وقتی میخواد از کلاس بیرون بره
به من میگه :
خانم محمدی ، شما مبصر باش تا نظم کلاس بهم نریزه . . .
وبه بچه ها میگه: بچه ها ، گوش به حرف مبصر کنید ، تا برگردم .
شما میگید پیامبر(ص) از دنیا رفت وکسی را به جانشینی خودش انتخاب نکرد ، آیا پیامبر(ص) ، به اندازه معلم ما ، بلد نبود یک مبصر و یک جانشین بعد از خودش تعیین کند که نظم جامعه . . . اسلامی به هم نریزد ؟!
جواب مدیر اهل سنت به دانش آموز شیعه: برو فردا با ولی ات بیا کارش دارم ،
دانش آموز رفت وفرداش با دوستش اومد.
مدیرگفت: پس چرا ولیتو نیاووردی ، مگه نگفتم ولیتو بیار ؟ دانش آموز گفت: این ولیه منه دیگه .
مدیر عصبانی شدوگفت:
منظور من از ولی سرپرسته ، پدرته ، رفتی دوستتو آوردی؟
دانش آموز گفت: نشد دیگه اینجا میگی ولی یعنی سرپرست ، پس چطور وقتی پیامبر میگه این علی ولی شماست میگید معنی ولی میشه دوست . 👌🏻
بنازم به این بچه شیعه .
"یاعلی
@mobaleghin_oghaf_kh
🔹آورده اند که عارفی معروف به نانوایی رفت و چون لباس درستی نپوشیده بود نانوا به او نان نداد و عابد رفت.
مردی که آنجا بود عابد را شناخت. به نانوا گفت این مرد را می شناسی؟ گفت: نه. مرد گفت: فلان عابد بود.
نانوا گفت: من از مریدان اویم دنبالش دوید و گفت می خواهم شاگرد شما باشم،
عابد قبول نکرد. نانوا گفت اگر قبول کنی من امشب تمام آبادی را طعام می دهم، عابد قبول کرد. وقتی همه شام خوردند
نانوا گفت: سرورم دوزخ یعنی چه؟
عابد پاسخ داد:
🔹دوزخ یعنی اینکه تو برای رضای خدا یک نان به بندۀ خدا ندادی ولی برای رضایت دل بندۀ خدا یک آبادی را نان دادی.
@mobaleghin_oghaf_kh
#عطر_نماز ❣
💠 چند عمل ساده براي
چند صد برابر كردن ثواب نمازها😍
❶ «اذان و اقامه»
باعث ميشود دو صف از فرشتگان،
پشت سر مومن نماز بخوانند.
📚(ثواب الاعمال صدوق ص٧٢)
❷ «ركوع كامل»
باعث نداشتن وحشت قبر ميشود.
📚(ثواب الاعمال صدوق ص٧٣)
❸ «انگشتر عقيق»
دو ركعت نماز با عقيق معادل هزار ركعت
بدون آن است.
📚(عدة الداعي ابن فهدحلي ص٢٢٠)
❹ «مسواك زدن»
دو ركعت نماز با مسواك بهتر از هفتادركعت
نماز بدون مسواك است.
📚(من لايحضره الفقيه صدوق)
#نماز_اول_وقت 📿
#التماس_دعای_فرج 🤲
@mobaleghin_oghaf_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلام_نور
جنگ احزاب به راه انداخته اند
🔹رهنمود های مقام معظم رهبری زید عزه
@mobaleghin_oghaf_kh
🍀🌺🍀🌺🍀🌺
#درسهایی_از_اصول_دین
🕷🕸 ماجرای کاغذ و قلم در منابع اهل سنت ؛
🔺حدیث قرطاس در صحیحین :
حَدَّثَنَا إِبْرَاهِیمُ بْنُ مُوسَى، حَدَّثَنَا هِشَامٌ، عَنْ مَعْمَرٍ، وحَدَّثَنِی عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مُحَمَّدٍ، حَدَّثَنَا عَبْدُ الرَّزَّاقِ، أَخْبَرَنَا مَعْمَرٌ، عَنِ الزُّهْرِیِّ، عَنْ عُبَیْدِ اللَّهِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ، عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمَا، قَالَ :
لَمَّا حُضِرَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ وَفِی البَیْتِ رِجَالٌ، فِیهِمْ عُمَرُ بْنُ الخَطَّابِ، قَالَ النَّبِیُّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ :
«هَلُمَّ أَکْتُبْ لَکُمْ کِتَابًا لاَ تَضِلُّوا بَعْدَهُ» فَقَالَ عُمَرُ:
إِنَّ النَّبِیَّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَدْ غَلَبَ عَلَیْهِ الوَجَعُ، وَعِنْدَکُمُ القُرْآنُ، حَسْبُنَا کِتَابُ اللَّهِ.
فَاخْتَلَفَ أَهْلُ البَیْتِ فَاخْتَصَمُوا،
مِنْهُمْ مَنْ یَقُولُ: قَرِّبُوا یَکْتُبْ لَکُمُ النَّبِیُّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ کِتَابًا لَنْ تَضِلُّوا بَعْدَهُ، وَمِنْهُمْ مَنْ یَقُولُ مَا قَالَ عُمَرُ،
فَلَمَّا أَکْثَرُوا اللَّغْوَ وَالِاخْتِلاَفَ عِنْدَ النَّبِیِّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ،
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ : «قُومُوا»
قَالَ عُبَیْدُ اللَّهِ: فَکَانَ ابْنُ عَبَّاسٍ، یَقُولُ:
«إِنَّ الرَّزِیَّهَ کُلَّ الرَّزِیَّهِ مَا حَالَ بَیْنَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ وَبَیْنَ أَنْ یَکْتُبَ لَهُمْ ذَلِکَ الکِتَابَ، مِنَ اخْتِلاَفِهِمْ وَلَغَطِهِمْ»
📚صحیح بخاری ج۷ ص۱۲۰
« هنگامى که رسول خدا(صلی الله علیه وآله) در آستانه رحلت از دنیا، قرار گرفت و اطراف حضرت گروهی از جمله عمر بن خطاب در خانه آن حضرت حاضر شده بودند ، فرمود :
قلم و کاغذى بیاورید تا چیزی براى شما بنویسم که به برکت آن، هرگز گمراه نشوید.
عمر گفت :
بیمارى بر پیامبر(صلی الله علیه وآله) غلبه کرده (و العیاذ باللّه هذیان مى گوید) و ما قرآن را داریم و براى ما کافى است.
در میان حاضران غوغا و اختلاف افتاد؛ بعضى مى گفتند :
بیاورید تا حضرت بنویسد و هرگز گمراه نشوید. و بعضى سخن عمر را مى گفتند، هنگامى که سر و صدا و غوغا در حضور آن حضرت و اختلاف زیاد شد، فرمودند : برخیزید و از نزد من بروید.
عبیدالله گفت : ابن عباس بعد از این قضیه بارها می گفت :
مصیبت و تمام مصیبت این است که نگذاشتند پیامبر چیزی را که می خواست برای آنها بنویسد تا اختلاف نکنند و گمراه نشوند….”
@mobaleghin_oghaf_kh