بسم الله الرحمن الرحیم
در ذیل برخی از فضائل آن حضرت را بر می شمریم .
1- محبوب رسول خدا صلی الله علیه و آله
از راه های شناخت عظمت و برتری یک انسان این است که محبوب انسان های برتر و با فضیلت باشد . در عالم هستی برتر از خاتم پیامبران صلی الله علیه و آله نداریم و حسن بن علی علیهما السلام سخت محبوب پیغمبر گرامی اسلام بود و این محبت و دوستی را در گفتار و کردار خویش ظاهر، و به اصحاب خود
می فهماند . بخاری از ابی بکر نقل می کند که گفت: «رایت النبی صلی الله علیه و آله علی المنبر والحسن بن علی معه وهو یقبل علی الناس مرة وینظر الیه مرة ویقول: ابنی هذا سید (8) ; دیدم نبی اکرم صلی الله علیه و آله را که بر فراز منبر بود، و حسن بن علی هم با او بود . او گاهی به مردم رو می کرد و گاهی به حسن، و می فرمود: این فرزند من [سید و] آقاست .» و می فرمود: «من احب الحسن والحسین فقد احبنی ومن ابغضهما فقد ابغضنی (9) ; هر که حسن و حسین را دوست بدارد، مرا دوست دارد، و هر که با آن دو دشمنی کند با من دشمنی کرده است .»
در این حدیث علاوه بر محبوبیت امام حسن علیه السلام در نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله که خود نشانه فضیلت است، محبت او و برادرش حسین علیه السلام معیار فضیلت و خوبی ها قرار داده شده است، چنان که دشمنی آن دو، نشانه مبغوضیت نزد رسول خدا و پلیدی است .
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در جای دیگری فرمود: «هما سیدا شباب اهل الجنة وهما ریحانتی (10) ; آن دو (حسن و حسین) آقای جوانان بهشت و ریحانه من هستند .»
2- عبادت و خوف از خدا
بندگی رمز پیشرفت اولیاء الهی و زمینه ساز رسیدن به اوج کمالات و فتح قله سعادت است . با عبادت، انسان محبوب خدا شده و به او تقرب می یابد .
اگر ایوب و داوود و دیگر پیامبران الهی مدال افتخار دارند، به خاطر بندگی خداست که خداوند با عبارت «نعم العبد»(11) آنان را ستوده است . و اگر خضر نبی علم لدنی داشت و پیغمبر اولوالعزمی همچون موسی علیه السلام شاگردی او می کرد و جدایی از او را تلخ ترین حادثه زندگی می دانست، در اثر بندگی او بود . قرآن کریم نام حضرت خضر را نیاورد بلکه فرمود: «فوجدا عبدا من عبادنا» (12) ; «بنده ای از بندگان ما را یافتند .» که نشان دهنده مقام بندگی و عبودیت در پیشگاه خداوند است . و اگر پیامبر خاتم، محمد مصطفی صلی الله علیه و آله به اوج قله مکاشفه و دریافت آخرین دین الهی دست یازید، بر اثر بندگی بود، از این رو در شبانه روز حداقل ده نوبت عرضه می داریم: «اشهد ان محمدا عبده ورسوله; شهادت می دهم که محمد صلی الله علیه و آله بنده و رسول خداست .» خداوند هدف از آفرینش انسان را بندگی می داند و می فرماید: «ما خلقت الجن والانس الا لیعبدون » (13) ; «من جن و انس را نیافریدم جز برای این که عبادت کنند .»
راستی بندگی چه اکسیری است که در دسترس همگان قرار دارد، ولی اکثر مردم از آن بی خبر و نسبت به آن بی توجه اند . در حالی که تمام عزت ها، سربلندی ها و افتخارها، زیر سایه بندگی است .
امام مجتبی علیه السلام می فرماید: «اذا اردت عزا بلا عشیرة، وهیبة بلا سلطان فاخرج من ذل معصیة الله الی عز طاعة الله (14) ; هرگاه اراده عزتی بدون دار و دسته، و هیبتی بدون سلطنت داشتی، از خواری معصیت الهی بیرون آمده، به سوی عزت طاعت خداوند رو کن .»
از مصادیق کامل بندگان مقرب الهی، امام حسن مجتبی علیه السلام است که در تمام حالات رو به سوی خدا داشت، خود را در محضر او می دید و خوف عظمت الهی سراسر وجود او را پر کرده، و تمام هستی او را فرا گرفته بود .
در ذیل به نمونه هایی در این زمینه اشاره می شود:
الف) هنگام وضو:
آن حضرت هنگام وضو گرفتن بدنش می لرزید، و چهره اش زرد می شد، از او درباره راز این امر سؤال شد، فرمود: «حق علی کل من وقف بین یدی رب العرش ان یصفر لونه و ترتعد مفاصله; (15) بر هر کسی که در پیشگاه خداوند می ایستد لازم است که [از عظمت الهی] رنگش زرد و اندامش به لرزه افتد .»
ب) هنگام ورود به مسجد:
وقتی که در آستانه مسجد قرار می گرفت، سر به سوی آسمان بلند می کرد و عرضه می داشت: «الهی ضیفک ببابک یا محسن قد اتاک المسی ء، فتجاوز عن قبیح ما عندی بجمیل ما عندک یا کریم (16) ; خدایا میهمانت درب خانه ات ایستاده، ای احسان کننده! [بنده] گنه کار به سوی تو آمد، بخوبی آنچه نزد توست، از بدی آنچه نزد من است درگذر . ای [خدای] بخشنده .»
ج) در وقت نماز و در هر حال:
امام صادق علیه السلام می فرماید: «ان الحسن بن علی کان اعبد الناس فی زمانه وازهدهم وافضلهم وکان اذا حج حج ماشیا وربما مشی حافیا وکان اذا ذکر الموت بکی واذا ذکر القبر بکی، واذا ذکر البعث والنشور بکی، واذا ذکر الممر علی الصراط بکی واذا ذکر العرض علی الله تعالی ذکره شهق شهقة یغشی علیه منها وکان اذا قام فی صلاته ترتعد فرائضه بین یدی ربه عزوجل وکان اذا ذکر الجنة والنار اضطرب اضطراب السلیم وسال الله ا
لجنة (17) ; امام حسن علیه السلام عابدترین، زاهدترین و برترین مردم زمان خویش بود، هرگاه حج بجا می آورد پیاده و گاهی پابرهنه بود، همیشه این گونه بود که اگر یادی از مرگ و قبر و قیامت می کرد گریه می کرد . وقتی یادی از گذشتن از صراط می کرد، گریه می کرد، وقتی یادی از عرضه شدن در پیشگاه الهی [برای حساب و کتاب] می کرد، صدای حضرت بلند می شد، تا آنجا که غش می کرد [و بیهوش می افتاد]، و هرگاه برای نماز می ایستاد، بند بند وجود او در مقابل خدایش می لرزید و هر وقت از بهشت و جهنم یاد می کرد، مانند مارگزیده می پیچید، و از خداوند بهشت را درخواست می کرد .»
د) بعد از نماز:
در حالات آن حضرت نوشته اند: «ان الحسن کان اذا فرغ من الفجر لم یتکلم حتی تطلع الشمس (18) ; امام حسن علیه السلام همواره چنین بود که وقتی از نماز صبح فارغ می شد، [باز هم بر سجاده خویش می نشست و عبادت خدا می کرد، ] با هیچ کس [در آن حال ] سخن نمی گفت: تا آنگاه که خورشید طلوع می کرد .»
ه) هنگام خواندن قرآن:
در هنگام قرائت قرآن، وقتی به آیه «یا ایها الذین آمنوا» می رسید، می گفت: «لبیک اللهم لبیک (19) ; اجابت کردم خدایا، اجابت کردم .»
پی نوشت ها
8) محمد بن اسماعیل بخاری، الجامع الصحیح، (بیروت، دار احیاء التراث العربی) ج 3، ص 31 .
9) بحار الانوار، (پیشین)، ج 43، ص 264 .
10) ر . ک: بحار الانوار، ج 43، ص 262 .
11) ص/30 و 44 .
12) کهف/69 .
13) ذاریات/56 .
14) بحار الانوار، (پیشین)، ج 44، ص 139 .
15) همان، ج 43، ص 339 .
16) همان .
17) همان، ج 43، ص 331، روایت 1 .
18) همان، ج 43، ص 339 .
19) همان، ص 331 .
#اهل_بیت
#امام_حسن
#رمضان
کانال ره توشه مبلغین
@mobaleqin20
💠شیوه مقایسه ای
در این شیوه مربی از تفاوت های موضوعاتی که احکام مشترکی دارند بحث می کند
مثل احکام زنان و مردان،تفاوت های وضو و غسل،آب کر و قلیل و...
مثال)♦️احکام زن و مرد
۱)بلوغ پیران از نطر سنی تمام شدن ۱۵ سال قمری است ولی در دختران تمام شدن ۹ سال قمری است.
۲)زن نمیتواند مرجع تقلید،امام جمعه یا قاضی شود ولی مرد می تواند
۳)غسل های واجب بر مردها چهار غسل است و بر زن ها هفت عسل
۴)طلا بر مرد حرام است ولی بر زن حرام نیست
۵)بر مرد واجب است حمد و سوره نماز های صبح و مغرب و عشا را بلند بخواند ولی بر زن واجب نیست
و...
#روش_تبلیغ
#شیوه_بیان_احکام
#قالب_بیان_احکام
کانال ره توشه مبلغین
@mobaleqin20
احکام خوردنی و نوشیدنی(۸)
نجاست و طهارت مواد غذایی
💠برنج و حبوبات💠
اگر مثلا فضله موشی داخل برنج و حبوبات پیدا شد.
🔹اگربرنج و حبوبات خشک باشند عین نجاست را برداشته و دور بریزید و برنج و حبوبات پاک است.
♦️اگر برنج و حبوبات خیس باشند.
اگر برنج و حبوبات را خیس کرده و آب به باطن آنها نفوذ کرده باشد بعد از برداشتن عین نجاست زیر شیر آب باید آنقدر بماند تا آب پاک به باطنش نفوذ کند.
♦️اگر برنج و حبوبات خیس آب به باطنشان نفوذ نکرده باشد بعد از برداشتن عین نجاست یک بار زیر شیر آب،آب کشیده شود کافی است و میتوان ظرف حاوی برنج و حبوبات را پر آب کرد و یک لحظه زیر شیر آب گرفت.آب که از ظرف سر رفت هم ظرف هم محتویات داخلش پاک می شود
💠قند و شکر💠
اگر قند و شکر خیس شوند با آب کشیدن پاک نمی شوند.
#احکام
#خوردنی_و_نوشیدنی
کانال ره توشه مبلغین
@mobaleqin20
بسم الله الرحمن الرحیم
♦️شب نوزدهم♦️
موضوع:نشانه های دین کامل(۱)
اواخر ماه شعبان بود، پیغمبر اسلام به مردم فرمود: ماه شعبان دارد تمام میشود و ماه رمضان دارد میآید. این ماه رمضان ساعاتش بهترین ساعات است. روزهایش بهترین روزهاست. دعا مستجاب میشود. پیرمردها را احترام کنید. به بچهها رحم کنید. مفصل در مورد ماه رمضان، قرآن خواندن چطور است، دعا خواندن چطور است. دعا کردن چطور است. خیلی از ماه رمضان تعریف کرد.
حضرت امیرالمؤمنین هم در جمعیت نشسته بود. «فقام» بلند شد ایستاد. فرمود: یا رسول الله! این ماه رمضانی که اینقدر خوب است، بهترین کار چیست؟ فرمود: ورع و دوری از گناه! بعد پیغمبر گریه کرد. حضرت امیرفرمود: آقا من یک سؤال کردم، گریه نداشت. این همه ماه رمضان، ماه خوبی است. گفتیم: بهترین کار چیست؟ فرمودید: تقواست. گفت: تو بلند شدی، سؤال کردی، یاد این افتادم که در چنین ماه رمضانی تو را میکشند. شب نوزدهم...
حضرت امیر نگفت کی، چرا، کجا؟ یک سؤال کرد، فرمود: مرا میکشند مهم نیست. «أ فی» یعنی آیا، «أَ فِی سَلامَةٍ مِنْ دِینِی» (شرح نهجالبلاغه ابنابیالحدید، ج 4، ص 107) آیا دین من سالم خواهد بود؟ یعنی آن لحظهای که من کشته میشوم، دین من سالم است؟ این دین سالم چیست؟ در مورد دین سالم... بعد این را هم از طریق کامپیوتر پیدا کردیم که فقط اینجا نبود. دو بار دیگر، دو جای دیگر حضرت علی به پیغمبر گفت: دینم سالم است؟ یعنی دغدغه ناراحتی امیرالمؤمنین این بود که آخر عمرش بی دین شود. ما داشتیم آدمهایی را که یک عمری خوب بودند، احتمال بدی هم در آنها داده نمیشد ولی یک مرتبه نگاهشان به شهوت خورد، به فیلم و یک شایعه شد، به یک پولی شد و اینها دین فروشی کردند. امیرالمؤمنین دغدغهاش این بود که دین خواهم داشت یا نه؟ «أَ فِی سَلامَةٍ مِنْ دِینِی» پس سه مرتبه در سه حادثه این سؤال را کرد. این برای من مسأله مهمی بود که سه بار پرسید. پیغمبر فرمود: «فی سلامة من دینک» بله دینت سالم است.
نشانههای دین سالم؛
مستدل و مستند
این برای این، دین سالم؛ نشانههای دین سالم؛ نشانههای دین سالم؛ انسان سالم انسانی است که همه عضوهایش سالم باشد. کلیهاش از کار بیافتد، قلبش از کار بیافتد، چشمش نبیند، گوشش نشنود، پایش فلج شود، هریک از این حوادث شود دیگر انسان سالم نیست. و لذا در جملات داریم «بجوامع السلام» یعنی سلامتی صد در صد. وگرنه عضوی سالم باشد و عضوی خراب شود، این سالم نیست. دین سالم این است که:
1- مستند باشد. یعنی دلیل داشته باشد. به چه دلیل؟ مبنا داشته باشد. ممکن است کسی فردا بیاید بگوید که: من خواب دیدم، چنین... اگر کسی خواب ببیند، خواب ارزش ندارد. یک کسی یک عده را دور خودش جمع کرده بود به هوای خواب، به او گفتم: اگر من خواب ببینم که تمام پولهایت را به اسم من بکنی، این کار را میکنی؟ گفت: نه، گفتم: چطور میخواهی دین مرا به خواب بگیری ولی پولهایت را به خواب نمیدهی؟ کسی بگوید: آقا من دیشب خواب دیدم که شما هرچه سرمایه داری، برویم به اسم من کن. چه کسی گوش میدهد؟ روی کره زمین یک نفر نیست. یک نفر نیست که وقتی بگویی: من خواب دیدم که اموال تو برای من باشد، بگوید: برویم محضر اموال را به اسم تو کنم. یک آدم این را قبول نمیکند. در زمان ما یک احمقهایی پیدا میشوند دنبال یک احمقهای دیگر میروند و دلیلشان هم خواب است. هزار تا خواب یک ریال ارزش ندارد. دین باید مستند باشد، قرآن بخوانم. «وَ یَتَفَکَّرُونَ فِی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» (آلعمران/191) در آفرینش فکر می کنند و بعد ایمان دارند. میگویند: «رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلًا» یعنی ایمان براساس «یَتَفَکَّرون» اول فکر میکنند، بعد میگویند: «ربنَّا آمّنا» ایمان باید مستند باشد. کی چه گفته است. کی چی گفته است. بگویند، هرکس هرچه میخواهد بگوید.
حدیث داریم وقتی شما شیعه واقعی هستید که اگر تمام مردم شهر گفتند: بدی، در شما اثر نکند. همه گفتند: زنده باد! همه گفتند: مرده باد، در شما اثر نکند. فقط ببین خودت و خدا، خودت و قرآن، کارهایت درست است یا درست نیست؟ مستند باشد.
2- دین سالم دینی است که شرک در آن نباشد. «الَّذِینَ آمَنُوا وَ لَمْ یَلْبِسُوا إِیمانَهُمْ بِظُلْمٍ» (انعام/82) ایمان، دینش فصلی نباشد. موسمی نباشد، موضعی نباشد. مشهد میرویم با حجاب هستیم، از مشهد میآییم کنار دریا بی حجاب شویم. جلسه روضه با حجاب هستیم و عروسی بد حجاب هستیم. آرایش برای عروسی طوری نیست اما دیگر بد حجابی در عروسی و غیر عروسی ندارد. یکجا دین اظهار میکند و یکجا اظهار نمیکند. دو تا اسم روی بچهاش میگذارد، به مذهبیها رسید میگوید: فاطمه، اگر به آدمهای معمولی رسید، یک اسم دیگر میگوید. در کیفش چند تا چادر دارد. خانه این با این چادر برویم. خانه او با این چادر برویم. دین سالم دینی است که رنگ و وارنگ نشود. دین سالم...
#رمضان
#شب_قدر
بسم الله الرحمن الرحیم
♦️شب بیست و یکم♦️
موضوع:نشانه های دین سالم(۲)
استمرار دین در طول عمر، نه فصلی و موسمی
۳. دین سالم این است که اول و وسط و آخرش یک جور باشد. «وَ سَلامٌ عَلَیْهِ» سلامتی بر من را... «یَوْمَ وُلِدَ» روزی که متولد شدم و سالم متولد شدم، «وَ یَوْمَ یَمُوتُ» روزی که میخواهم بمیرم سالم بمیرم، یعنی بدون حق الناس و بدون گناه بمیرم، «وَ یَوْمَ یُبْعَثُ حَیًّا» (مریم/15) روزی هم که قیامت میشود، روز سلامتی من باشد.
مردم چند دسته هستند سه تا را من میگویم و یکی هم شما بگویید. بعضی مردم هم اولشان خوب هستند هم آخرشان. 2- نه اولش خوب هستند، نه آخرش. اولش خوب است و آخرش بد میشود. چهارمی چیست؟ یکبار دیگر... نشد، نشد... هم اول و هم آخر خوب، نه اول خوب است و نه آخر، اولش خوب است و بعد بد میشود. اولش بد است و بعد خوب میشود. دین سالم دینی است که هم اولش، هم وسطش، هم آخرش خوب باشد.
این جمله را از حضرت امام بگویم. در یکی از اعلامیههایی که امام داده نوشته بود، «خمینی اگر تنها هم بماند با آمریکا آشتی نمیکند.» یعنی فکر نکنم من انقلاب کردم چون مردم با من هستند. مردم با من باشند یا نباشند، هدفم را گم نمیکنم. مسألهی مهمی است از امام. بد نیست سالگردش یک کلمه از ایشان بگویم. امام شیعه علی است. علی میگوید: من دینم میخواهم سالم بماند. یک حدیث داریم اگر بین جسمتان و مالتان درگیری شد، یا باید جسمت را فدا کنی یا باید مالت را خرج کنی. حدیث داریم مالت را خرج کن و جانت را سالم نگهدار. اگر بین جانت و دینت باز درگیری شد که جانم را بدهم یا دینم را بدهم، اسلام میگوید: جانت را بده. مثل همین رزمندگانی که ما در جبهه دیدیم، جانشان را دادند ولی دینشان را ندادند.
چه دارم میگویم؟ دین سالم چیست؟ دینی است که براساس فکر باشد 2- شرک درونش نباشد. 3- اول و آخرش یک جور باشد. 4- همراه با عمل باشد.
ایمان همراه با عمل به همه دستورات خدا
قرآن بسیاری از موارد میگوید: «إِنَ الَّذِینَ آمَنُوا» پشت سر آمنوا میگوید: «وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ» عمل صالح، یعنی کارت هم باید درست باشد. هم دین سالم است، هم ایمان دارد، هم عمل دارد. بعضی هستند به یک گوشه دین عمل میکنند. به یک گوشه عمل نمیکنند. این را شنیدهاید. بارها گفتم.
پیغمبر در مسجد آمد، قیافهها را دید و فرمود: «قُم» بلند شو بیرون برو. «قُم» برو بیرون، برو بیرون! گفتند: یا رسول الله! چرا اینها را بیرون کردی؟ فرمود: اینها نماز میخوانند اما زکات نمیدهند. برای امام حسین خرج میکند، خیلی عاشقانه افطاری میدهد، خیلی عالی، خمس نمیدهد. یعنی یک جا را قبول دارد و یک جا را قبول ندارد. عمره میرود، مکه میرود، کربلا میرود، به فقرا کمک میکند و عیدی میدهد و همه این کارها را میکند اما نماز نمیخواند. چیزی جای چیزی را پر نمیکند. درست است ایشان نماز نمیخواند، ولی کارهای دیگرش خوب است. بعضی چیزها با هم هست. خود شما هم بعضی جاها اگر کامل نباشد، نمیروی. خانمها شما، اگر یک گوشواره داشته باشید، عروسی میروید؟ نه. اگر شما مردها یک لنگه کفش داشته باشید، از خانه بیرون میروید؟ اگر قطار یک ریل داشته باشد، حرکت میکند؟ اگر دو تا ریل بود قطار میرود. یک جفت کفش بود راه میروی. یک جفت گوشواره بود، عروسی میروی. یک تکه دین را قبول دارم و یک تکه از دین را قبول ندارم. باید همراه عمل باشد.
یک تکه را قبول دارم و یک تکه را قبول ندارم، آیهاش چیست؟ «نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَکْفُرُ بِبَعْض» (نساء/150) گفتند: بعضی جاها را قبول میکنیم، بعضی جاها را قبول نمیکنیم. این تکه آره و این تکه نه! دین سالم دینی است که غالب باشد. یعنی استدلالش بر همه استدلالها بچربد. «لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّه» (توبه/33) «وَ اللَّهُ غالِبٌ عَلى أَمْرِه» (یوسف/21) یعنی کوتاه نیاید و نتوانند با یک شبهه، این را دین سالم میگویند. الآن جوان ما بچه مسلمان است، بزرگها هم همینطور است. بچه مسلمان هستند، اما یک شبهه در او بیاندازی بی دین میشود.
یکوقت یک کسی از یک نفر پرسید: که شما میگویید: اگر کسی غیبت کند همه خوبیهایش از بین میرود. گفت: ما هفتاد سال عبادت کردیم، هفتاد سال آدم خوبی بودیم، بخاطر یک کلمه خدا هفتاد سال ما را آتش میزند؟ جوابش این است آن آقایی که غیبتش را کردی، آبرویش را مفت پیدا نکرده است. او هم هفتاد سال جان کنده تا آبرو پیدا کرده است. شما با این کلمه هفتاد سال آبروی او را ریختی، خدا هم با این کلمه هفتاد سال عبادت تو را از بین برد. عین عدالت است. قرآن بخوانم. «جَزاءً وِفاقا» (نبأ/26) یعنی کیفرهای خدا وفاق است. یعنی میزان دارد. عادلانه است.
#رمضان
#شب_قدر
کانال ره توشه مبلغین
@mobaleqin20