💠 معارفی از جزء بیست و ششم قرآن کریم
🔸نوید به کسانی که در دینداری کم نمیآورند
إِنَّ الَّذِینَ قَالُواْ رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُواْ فَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لَا هُمْ یحَْزَنُونَ(13)أُوْلَئکَ أَصْحَابُ الجَْنَّةِ خَالِدِینَ فِیهَا جَزَاءَ بِمَا کاَنُواْ یَعْمَلُونَ(14- احقاف)
بیتردید کسانی که گفتند: پروردگار ما الله است، سپس [در میدان عمل بر این حقیقت] استقامت ورزیدند، نه بیمی بر آنان است و نه اندوهگین میشوند؛ اینان اهل بهشتاند که به پاداش اعمال شایستهای که همواره انجام میدادند، در آن جاودانهاند. (14)
در این فراز قرآن کریم به کسانی که گفتند: «رَبُّنَا اللَّهُ» و بعد «استقامت ورزیدند» سه وعده ویژه داده است: «لَا خَوْفٌ» و «لَا هُمْ یحَْزَنُونَ» و نیز «أُوْلَئکَ أَصْحَابُ الجَْنَّةِ خَالِدِینَ فِیهَا»
منظور از گفتن«رَبُّنَا اللَّهُ» اقرار و شهادت به انحصار ربوبیت در خدای سبحان است و مراد از آن پایداری و استقامت این است که آنها از آنچه به حقانیتش شهادت میدهند و باور دارند؛ منحرف نمیشوند و رفتاری بر خلاف آن و بر خلاف لوازم آن نمیکنند.
و چون خوف همیشه در جایی پیدا میشود که احتمال خطری در پیش باشد و اندوه وقتی به دل میآید که خطری واقع شده باشد؛ بنابراین نفی خوف و حزن از این عده به این معناست که ایشان هیچ خطر و عقابی نه در پیش رو دارند که از آن بترسند و نه در پشت سر داشتهاند که از آن اندوهناک باشند(1)؛ گذشته آنها عبادت بود و بندگی خدا و آیندهشان هم لطف و پاداش خداست پس برای این گروه که باور کردند و بر باور خود پا فشردند و با عمل، ادعای خود را به امضاء رساندند جز امنیت و دل آرامی نیست نه از گذشته و نه نسبت به آینده.
در جمله پایانی با وعدهای حق آنها را کسانی معرفی میکند که در بهشت موعود، جاودان خواهند ماند.
نکته این است که قرآن برای رسیدن به این درجه از آرامش روحی، دو شرط را مطرح کرده است: ایمان و استقامت بر آن. استقامت بر ایمان به این است که انسان مراقب باشد عملش ادعایش را تکذیب نکند. بر اساس روایات این صبر و استقامت در سه حوزه باید رعایت شود: تحمل سختی عبادت، استقامت در برابر فشار گناهان و صبر در ناملایمات و مصائب(2)
(1) المیزان ج18 ص196
(2) الکافی ج2 ص91
#جزء_بیست_و_ششم
https://eitaa.com/moballeghan
💠 معارفی از جزء بیست و ششم قرآن کریم
🔸آیهای مهم درباره بدگمانی، تجسس و غیبت
یَأَ ایهُّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ اجْتَنِبُواْ کَثِیرًا مِّنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ لَا تجََسَّسُواْ وَ لَا یَغْتَب بَّعْضُکُم بَعْضًا أَ یحُِبُّ أَحَدُکُمْ أَن یَأْکُلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیْتًا فَکَرِهْتُمُوهُ وَ اتَّقُواْ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَّحِیمٌ (12- حجرات)
ای اهل ایمان! از بسیاری از گمانها در حقّ مردم بپرهیزید؛ زیرا برخی از گمانها گناه است و در اموری که مردم پنهان ماندنش را خواهانند تفحص و پیجویی نکنید و از یکدیگر غیبت ننمایید. آیا یکی از شما دوست دارد که گوشت برادر مردهاش را بخورد؟ بیتردید از این کار نفرت دارید و از خدا پروا کنید که خدا بسیار توبهپذیر و مهربان است.
منظور از «الظَّنِّ» اولی، گمانهای بد است که چون نسبت به گمانهای خوب در میان مردم بیشتر است لذا از آن تعبیر به کثیر شده و گر نه حسن ظن یا همان گمان خیر، نه تنها ممنوع نیست بلکه به آن توصیه هم شده است.(1)
گمانهای بد، برخی مطابق با واقعند و برخی مخالف آن. آنچه بی تردید گناه است آن گمانهایی هستند که مخالف با واقع باشند لذا فرمود: «إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ». وجود همین دسته از گمانهای حرام در بین گمانهای بد کافی است حکم به پرهیز از تمام آنها بشود. بنابراین آیه شریفه مؤمنین را از هرگونه گمان بد (خواه موافق با واقع باشد؛ خواه مخالف) بر حذر میدارد.
«تجسس» به معنی جستجوگری است که معمولاً در امور نامطلوب به کار میرود و عاملی است برای کشف اسرار و رازهای نهانی مردم. از آنجا که اسلام میخواهد مردم در زندگی خصوصی خود از هر نظر در امنیت باشند بنابراین هرگز اجازه نمیدهد که رازهای خصوصی آنها فاش شود. (2)
در سومین و آخرین دستور که در حقیقت معلول و نتیجه دو برنامه قبل است میفرماید: هیچکدام از شما غیبت دیگری را نکند و برای آنکه قبح و زشتی این عمل را کاملاً مجسم کند پرده از راز آن گشوده و حقیقت باطنی آن را بیان کرده است که همانا خوردن گوشت مردار است.
دو نکته
1. از آنجا که گمان بد بردن معمولاً یک امر غیر ارادی است بنابراین نهی در آیه نهی از ترتیب آثار است، یعنی هر گاه گمان بدی نسبت به مسلمانی در ذهن شما پیدا شد، در عمل کوچکترین اعتنایی به آن نکنید، طرز رفتار خود را دگرگون نسازید و مناسبات خود را با طرف تغییر ندهید، بنا بر این آنچه گناه است ترتیب اثر دادن به گمان بد میباشد.(3)
2. نهی همراه با بیان واقعیت گناه که نمونه آن در این آیه در خصوص غیبت آمده، برای بازدارندگی بیشتر است و این مانند آن است که پدری دلسوز برای اینکه فرزندش به بخاری داغ دست نزند او را چنین نهی کند: «دست به بخاری نزن! میخواهی بسوزی؟!» که این نهی همراه با بیان اثر آن کار، به طور قطع از اثر بازدارندگی بیشتری برخوردار خواهد بود.
(1) «لَوْ لا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بِأَنْفُسِهِمْ خَیْراً»؛ چرا هنگامی که آن نسبت ناروا را شنیدید، مردان و زنان مؤمن نسبت به خودشان گمان نیک نبردند، و نگفتند: این تهمتی آشکار [از سوی منافقان] است؟! (12- نور)
(2) ر.ک: نمونه ج22 ص181-184
(3) همان
#جزء_بیست_و_ششم
https://eitaa.com/moballeghan
💠شرح دعای هر روز ماه مبارک رمضان
#دعای_روز بیستوششم
أللَّهُمَّ اجْعَل سَعْیی فیهِ مَشْکوراً وَ ذَنْبی فیهِ مَغْفوراً وَ عَمَلی فیهِ مَقْبولاً وَ عَیبی فیهِ مَسْتوراً یا أسْمَعَ السّامِعین
خدایا! کوشش مرا در این ماه قدردانیشده قرار بده، گناهم را در این ماه آمرزیده، عملم را در آن مورد قبول و عیبم را در آن پوشیده. ای شنواترین شنوایان!
🔸پیامهای دعا
1- درخواست پاداش الهی
2- طلب آمرزش گناهان
3- خواهش قبولی اعمال در ماه رمضان
4- درخواست پوشش عیوب از سوی خداوند
🔸پیام منتخب
از مهمترين صفات الهی كه اگر نبود، تمام بندگانش اذيت، خجالت و شماتت میشدند، صفت ستار بودن خداوند است كه عيبهای بندگانش را میپوشاند.
چه كنيم خداوند زشتیهای ما را بپوشاند؟ فردی به رسول خدا(ص) گفت كه میخواهم خداوند عيبهايم را بپوشاند. حضرت فرمود: «عيبهای برادرانت را بپوشان تا خداوند عيبهای تو را بپوشاند.»
متقی هندی، كنزالعمال، ح 44154
✨ امام صادق(ع) فرمود: «همانا خداوند ـ تبارک و تعالی ـ برای بندۀ مؤمنش چهل پناهگاه قرار داده. وقتی به گناهی رویمیآورد، يكی از آن پناهگاهها از او برداشته میشود؛ اما وقتی برادر مؤمنش را رسوا كرد، تمام آن پناهگاهها از او برداشته شده و بدون پوشش میماند. پس او را در آسمانها بر زبان ملائكه و در زمين بر زبان مردم رسوا میسازد.»
مجلسی، بحار الأنوار، ج 73، ص 361
https://eitaa.com/moballeghan
💠 معارفی از جزء بیست و هفتم قرآن کریم
🔸چه کردی که آمدی به بهشت؟
وَ أَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلىَ بَعْضٍ یَتَسَاءَلُونَ(25)قَالُواْ إِنَّا كُنَّا قَبْلُ فىِ أَهْلِنَا مُشْفِقِینَ(26)فَمَنَّ اللَّهُ عَلَیْنَا وَ وَقَئنَا عَذَابَ السَّمُومِ(27)إِنَّا كُنَّا مِن قَبْلُ نَدْعُوهُ إِنَّهُ هُوَ الْبرَّ الرَّحِیمُ(28- طور)
و بهشتیان به یكدیگر روى مىكنند از یکدیگر این سوال را می پرسند که در دنیا چه حالى داشته و چه عملى او را به سوى بهشت كشانیده است؟ در جواب می گویند: ما در دنیا نسبت به خانواده خود اشفاق داشتیم و خدا بر ما منت نهاد و ما را از عذاب مرگبار حفظ كرد و چون او پروردگارى نیكوكار و مهربان بود ما همواره او را مىخواندیم.
در این آیات، بهشتیان به یکی از مهم ترین عوامل ورودشان به بهشت اشاره می کنند عاملی که به رغم اهمیت فوق العاده اش در رسیدن به سعادت دنیا و آخرت گاه مورد غفلت جدی قرار می گیرد.
در این آیات که گزارشی از حال خوش و گفتگوهای شیرین بهشتیان است اهل بهشت از حال و احوال دنیای یکدیگر می پرسند و اینکه در دنیا چه حالى داشته و چه عملى آنها را به سوى بهشت و نعیم الهى كشانده است؟ که در جواب می گویند: «ما نسبت به خانواده مان مشفق بودیم»
«اشفاق» به معناى توجه ای آمیخته با ترس است؛ چون مشفق نسبت به كسى كه به او اشفاق دارد هم محبت دارد و هم مىترسد كه مبادا دامنگیر او شود. این كلمه هر وقت با حرف «مِن» بیاید معناى ترس در آن بیشتر از محبت است و هرگاه که با حرف «فى» همراه شود مانند همین آیه معناى توجه و محبت در آن بیشتر از معنای ترس به ذهن مىرسد. پس معناى آیه چنین مىشود:
ما در دنیا نسبت به خانواده خود اشفاق داشتیم؛ یعنی هم آنان را دوست داشتیم و به سعادت و نجاتشان از مهلکه ها و ضلالتها عنایت داشتیم و هم از اینكه مبادا گرفتار انحراف و تباهی شوند مىترسیدیم؛ به همین منظور به بهترین وجهى با آنان معاشرت مىكردیم و از نصیحت و دعوت ایشان به سوى حق چیزی کم نمی گذاشتیم.(1)
(1) ر.ک به المیزان ج19 ص15
#جزء_بیست_و_هفتم
https://eitaa.com/moballeghan
💠 معارفی از جزء بیست و هفتم قرآن کریم
🔸مراحل پنجگانه زندگی دنیایی
إعْلَمُواْ أَنَّمَا الحَْیَاةُ الدُّنْیَا لَعِبٌ وَ لهَْوٌ وَ زِینَةٌ وَ تَفَاخُرُ بَیْنَكُمْ وَ تَكاَثُرٌ فىِ الْأَمْوَالِ وَ الْأَوْلَادِ كَمَثَلِ غَیْثٍ أَعجَْبَ الْكُفَّارَ نَبَاتُهُ ثمَُّ یهَِیجُ فَترََاهُ مُصْفَرًّا ثمَُّ یَكُونُ حُطَامًا وَ فىِ الاَْخِرَةِ عَذَابٌ شَدِیدٌ وَ مَغْفِرَةٌ مِّنَ اللَّهِ وَ رِضْوَانٌ وَ مَا الحَْیَوةُ الدُّنْیَا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ(20- حدید)
بدانید زندگى دنیا تنها بازى و سرگرمى و تجمّل پرستى و فخرفروشى در میان شما و افزون طلبى در اموال و فرزندان است، همانند بارانى كه محصولش كشاورزان را در شگفتى فرو مىبرد، سپس خشك مىشود بگونهاى كه آن را زردرنگ مىبینى سپس تبدیل به كاه مىشود! و در آخرت، عذاب شدید است یا مغفرت و رضاى الهى و (به هر حال) زندگى دنیا چیزى جز متاع فریب نیست.
«لعب» به معناى بازى قانونمندى است كه اطفال به منظور رسیدن به غرضى خیالى آن را انجام مىدهند. «لهو» به معناى هر عمل سرگرم كنندهاى است كه انسان را از كارى مهم و حیاتى و وظیفهاى واجب باز بدارد. «زینت» عبارت از آن است كه چیز مرغوبى را ضمیمه چیز دیگرى كنى تا مردم به خاطر زیبایی این مجذوب آن شوند. «تفاخر» به معناى مباهات كردن به حسب و نسب است و «تكاثر در اموال و اولاد» به این معنا است كه شخصى به دیگرى فخر بفروشد كه من مال و فرزند بیشترى دارم.(1)
بعد از ذکر این مراحل که بر زندگی دنیایی حاکم است، حقیقت زندگى دنیا را كه انسان فریب خورده دل به آن مىبندد، و چیزى نمىگذرد كه به حكم اجبار همه را از كف مىدهد، با مثالى که بیانگر فریبندگی ظاهری دنیاست تشریح و بیان مىكند.
از نکات قابل توجه در این آیه
1. شیخ بهایی(ره) این خصلتهای پنجگانه را ناظر به مراحل زندگی دنیایی و مرتبت به هم می داند:(2) نخست، دوران كودكى است كه زندگى او غرق در لعب و بازیست. سپس مرحله نوجوانى فرا مىرسد و سرگرمى جاى بازى را مىگیرد.
مرحله سوم، مرحله جوانى و عشق و تجمل پرستى است. از این مرحله كه بگذرد مرحله چهارم فرا مىرسد و احساس كسب مقام و فخر در انسان زنده مىشود و سرانجام به مرحله پنجم مىرسد و در این مرحله به فكر افزایش مال و نفرات و جمع ثروت مىافتد.
2. گاهی بعضى از انسانها شخصیتشان در همان مرحله اول و دوم متوقف می گردد و تا پیرى در فكر بازى و سرگرمى و معركه گیرى هستند و یا در دوران تجمل پرستى متوقف می گردد و ذكر و فكرشان تا دم مرگ فراهم كردن خانه و مركب و لباس زینتى است؛ اینها در حقیقت كودكانى هستند در سن كهولت و پیرانى هستند با روحیه كودك!(3)
3. البته کسانی که تحت رهنمودهای قرآن و عترت علیهم السلام خود را تربیت کرده باشند، فریب عشوه گری دنیا را نخورده و این مراحل دنیایی نمی تواند آنها را از هدف والایی که به دنبال آنند باز دارد.(4)
(1) المیزان ج19 ص164
(2)به نقل از المیزان، همان
(3) نمونه ج23 ص352
(4) رِجالٌ لا تُلْهیهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَیْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَ إِقامِ الصَّلاةِ وَ إیتاءِ الزَّكاةِ یَخافُونَ یَوْماً تَتَقَلَّبُ فیهِ الْقُلُوبُ وَ الْأَبْصارُ (37- نور)
#جزء_بیست_و_هفتم
https://eitaa.com/moballeghan
💠شرح دعای هر روز ماه مبارک رمضان
#دعای_روز بيستوهفتم
أللَّهُمَّ ارْزُقْنی فيهِ فَضْلَ لَيْلَةِ الْقَدْرِ وَ صَيِّرْ اُمُوری فيهِ مِنَ الْعُسْرِ إلىَ الْيُسْرِ وَ اقْبَلْ مَعَاذيری وَ حُطَّ عَنّیَ الذَّنْبَ وَ الْوِزْرَ يَا رَئُوفاً بِعِبَادِهِ الصَّالِحِين؛
اى خدا! در اين روز فضيلت ليلة قدر را نصيب من گردان، تمام كارهاى مشكلم را آسان کن، عذرهايم را بپذير و وزر و گناهم را نابود ساز. اى مهربان در حق صالحان!
🔸پیامهای دعا
1- درخواست بهرهمندی از فضیلت شب قدر
2- درخواست تبدیل سختیها به آسانی
3- رأفت خداوند بر بندگان صالح
🔸پیام منتخب
✍️اگر تلخیها، ناكامیها، سختیها و مشكلات زندگی نباشد، انسان به آسايش و راحتی نخواهد رسيد. درواقع اين مشيت الهی و خواست خداوند است كه با هر سختی، آسانی باشد و هر سربالايی، سراشيبی را در پی داشته باشد:
«فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً اِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً.» (انشراح: آيه 5)
علاوه بر مشيت الهی، قرآن كريم راه عبور از سختیها و دستيابی به آسانیها را چنين بيان میكند: «فَأمّا مَنْ أعْطَی وَ اتَّقَی وَ صَدَّقَ بِالْحُسْنَی فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْيُسْرَی؛ آن را كه در راه خدا انفاق كند، پرهيزكاری پيش گيرد و پاداش نيک خداوند را تصديق نمايد، در مسير آسايش قرار میدهيم.» (ليل: آيه5-7)
و مسير دشواریها و سختیها را چنين بيان كرده است: «وَ أمّا مَنْ بَخِلَ وَ اسْتَغْنَی وَ كَذَّبَ بِالْحُسْنَی فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْعُسْرَی؛اما كسی كه بخل ورزد و از اين طريق بینيازی طلبد و پاداش الهی را تكذيب كند، به زودی او را در مسير دشواری قرار میدهيم.» (ليل:آيه 8-10)
https://eitaa.com/moballeghan
💠 معارفی از جزء بیست و هشتم قرآن کریم
🔸تجارتی که نجات دهنده است
یَأَیهَُّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ هَلْ أَدُلُّکمُْ عَلیَ تجَِارَةٍ تُنجِیکمُ مِّنْ عَذَابٍ أَلِیمٍ(10) تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تجَُاهِدُونَ فیِ سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِکمُْ وَ أَنفُسِکُمْ ذَالِکمُْ خَیرٌْ لَّکمُْ إِن کُنتُمْ تَعْلَمُونَ(11) یَغْفِرْ لَکمُْ ذُنُوبَکمُْ وَ یُدْخِلْکمُْ جَنَّاتٍ تجَْرِی مِن تحَْتهَِا الْأَنهَْارُ وَ مَسَاکِنَ طَیِّبَةً فیِ جَنَّاتِ عَدْنٍ ذَالِکَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ(10-12/صف)
ای اهل ایمان! آیا شما را به تجارتی راهنمایی کنم که شما را از عذابی دردناک نجات میدهد؟ به خدا و پیامبرش ایمان آورید و با اموال و جانهایتان در راه خدا جهاد کنید. این ایمان و جهاد اگر به منافع فراگیر و همیشگی آن معرفت و آگاهی داشته باشید برای شما از هر چیزی بهتر است؛ چرا که خداوند متعال در اثر آن گناهتان را میآمرزد و شما را وارد بهشتی میکند که از زیر درختان آن نهرها جاریند و در خانههایی منزل میدهد که پاکیزه اند و در بهشتهای جاویدان قرار دارند؛ این است کامیابی بزرگ.
«تجارة» به معنای تصرف در سرمایه به منظور به دست آوردن سود است.(1) در این آیه شریفه ایمان و جهاد، تجارت به حساب آمده که سرمایهاش جان آدمی و سود آن نجات از عذاب دردناک است.
خدای عز و جل با نکره آوردن کلمه تجارت (تجَِارَةٍ) آن را تجارتی مهم و عظیم و جلیل القدر معرفی کرده است و در بیان سود آن که همان نجات از عذاب است، نوع عذاب را هم بیان نکرد تا بفهماند آن قدر بزرگ است که در بیان نمیگنجد. آنگاه در آیه دوازده به بیان مصادیق این نجات میپردازد که همان مغفرت و جنت است. بنابراین آیات یازدهم و دوازدهم در مقام تفسیر کلمه «تجَِارَةٍ» است.(2)
دو نکته
1. در آیه مورد بحث کلمه «ذنوبکم» مطلق آمده؛ یعنی نفرموده است که کدام گناه آمرزیده میشود. از این اطلاق میتوانیم نتیجه بگیریم که تمامی گناهان با شرایطی که ذکر شده آمرزیده میشود. از اینکه آمرزش را مقدمه داخل شدن در بهشت جاودان ذکر فرموده نیز میتوان دریافت که تمام گناهان بخشیده میشود؛ زیرا معنا ندارد که کسی داخل چنین بهشتی بشود، در حالی که هنوز پارهای از گناهانش آمرزیده نشده باشد.(3)
2. بر اساس این آیه شریفه، آنچه مؤمن به خدا میدهد متاع ناچیز این دنیای ناپایدار است و آنچه خدا به مؤمن وعده داده تا او را بهره مند سازد، نعمتها و زندگی جاودان است؛ به همین جهت و برای تاکید بر این مطلب بود که در پایان آیه فرمود:«ذلِکَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ؛ این پیروزی عظیمی است».(4)
(1) التِّجَارَة: التصرّف فی رأس المال طلبا للربح. المفردات ج1 ص164
(2) ر.ک: المیزان ج19 ص258-259
(3) همان
(4) همان
#جزء_بیست_و_هشتم
https://eitaa.com/moballeghan