سلام و احترام و عرض تسلیت ایام
مبلغین گرامی ؛ در این روزها و شبهای عاشقی دعای (شهادت ) مزین به صلوات را از خادمان خود دریغ نفرمایید .💐
@khademe_tollab
هدایت شده از متن روضه روشمند ومستند
9 شب نهم محرم.pdf
345.4K
⚫️متن روضه حضرت عباس (ع)
📩pdf
✅ #فیش_روضه
⚫️ #محرم ⚫️
#مَتْنِ_رُوضِـہ_روشمندومستند
🆔👇👇👇👇
https://eitaa.com/yaMojebalmoztr
هدایت شده از متن روضه روشمند ومستند
10شب دهم محرم.pdf
416.3K
⚫️متن روضه وداع شب عاشورا
📩pdf
✅ #فیش_روضه
⚫️ #محرم ⚫️
#مَتْنِ_رُوضِـہ_روشمندومستند
🆔👇👇👇👇
https://eitaa.com/yaMojebalmoztr
هدایت شده از متن روضه روشمند ومستند
11متن روضه ظهر عاشورا وشام غریبان.pdf
442K
⚫️متن روضه ظهر عاشورا و شام غریبان
📩pdf
✅ #فیش_روضه
⚫️ #محرم ⚫️
#مَتْنِ_رُوضِـہ_روشمندومستند
🆔👇👇👇👇
https://eitaa.com/yaMojebalmoztr
❇️ وقتی آخوند همدانی بزم اراذل را عرفانی می کند
💠 آیه: فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَّيِّنًا لَّعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ (طه/44)
با او به نرمی سخن گوييد ، شايد پند گيرد
💠 حکایت ؛ نقل است مرحوم آخوند همدانی در یکی از سفرهای خود با جمعی از شاگردانش به عتبات عالیات می رفت در بین راه به قهوه خانه ای رسیدند که جمعی از دنیا پرستان میخواندند و پایکوبی می کردند، آخوند به شاگردانش فرمود: یکی برود و آنان را نهی از منکر کند بعضی از شاگردان گفتند اینها به نهی از منکر توجه نخواهند کرد و کار ما بیهوده است.
ایشان فرمود: حالا که شما نمی روید، خودم می روم وقتی که نزدیک شد به رئیسشان گفت: اجازه می فرمایید من هم بخوانم و شما بنوازید؟!
رییس گفت: مگر شما بلدی بخوانی؟
فرمود: اگر شما جازه بدهید بلی. گفت: بخوان.
آخوند نیز شروع به خواندن اشعار ناقوسیه حضرت امیر علیه السلام کردند:
لا اله الا الله حقاً حقا صدقاً صدقا
إن الدنیا قد غرتنا و أشتغلتنا و استهوتنا ...
آن عده وقتی این اشعار را شنیدند از آن حال در آمدند و به گریه افتادند توبه کردند. یکی از شاگردان آخوند نقل کرده: وقتی ما از آنجا دور می شدیم هنوز صدای گریه شان به گوش می رسید.
📚 پی نوشت :
با اقتباس و ویراست از کتاب چلچراغ سالکان
#کلام_وحی
https://eitaa.com/moballeghan
💠احترام امام عسکری(ع) به عالم
یکی از علماء شیعه با مردی ناصبی بحث کرد و او را محکوم نمود این خبر به حضرت امام عسکری (ع) رسید. مدتی بعد همان فقیه خدمت آن حضرت شرفیاب شد و در آن مجلس بزرگان بنیهاشم حاضر بودند، همینکه آن فقیه وارد شد، امام (ع) به او بسیار احترام کرد و او را به بالای مجلس راهنمائی فرمود تا او را روی مسندی در بالای مجلس نشانید و با توجّه، به سخنانش گوش کرد، این احترام بر حاضرین سخت بود ولی به احترام آن حضرت اعتراضی نکردند تا اینکه یکی از عباسیّان حاضر در مجلس عرض کرد: یابن رسولاللّه چرا اینچنین مردی عامی را بر اشراف ترجیح میدهی؟!
امام (ع) فرمود: آیا راضی هستی که قرآن در این باره بین ما حکومت کند؟ گفت: آری، امام (ع) فرمود: مگر خداوند در قرآن نمیفرماید:« وَ الَّذينَ اُوتُوا العِلْمَ دَرَجاتٍ » عالمان دارای درجاتی میباشند، خداوند مؤمن عالم را بر مؤمن جاهل برتری داده همانطور که مؤمن را بر غیرمؤمن مزیّت داده، آیا خداوند فرموده: والّذین اوتوا شرف النّسب درجات؟! چگونه شما به من اعتراض میکنید که چرا به این مرد احترام کردهام با اینکه خداوند عالم را برتری داده است، شکستی که این مرد با استدلال و دانشی که خدا به او تعلیم فرموده بر آن شخص ناصبی وارد آورده از هر شرافت نژادی بهتر و پرارجتر است.1
در پيشگاه علم مقامي عظيم نيست
از هر مقام و مرتبهاي علم، اعظم است
📚 با اقتباس و ویراست از کتاب داستانهائی از علما
#در_محضر_اهلبیت
https://eitaa.com/moballeghan
💠صبوری یک مرجع در برابر همسر
علامه شیخ جعفر کاشف الغطاء رحمة الله علیه
اهل علم و اصحاب سرّش فهمیدند که همسرش در خانه بداخلاقى مىکند، ولى خیلى هم خبر از داستان نداشتند، این قدر در مقام جستجو برآمدند تا به این نتیجه رسیدند که این مرد بزرگ الهى، این فقیه عالیقدر گاهى که به داخل خانه مىرود، همسرش حسابى او را کتک مىزند. یک روز چهار پنج نفر جمع شدند و خدمتش آمدند، گفتند: آقا ما داستانى شنیدهایم از خودتان باید بپرسیم، آیا همسر شما گاهى شما را مىزند؟!
..فرمود: بله! عرب است، قدرتمند هم هست، قوى البنیه هم هست، گاهى که عصبانى مىشود، حسابى مرا مىزند. من هم زورم به او نمىرسد، گفتند: او را طلاق بدهید، گفت: نمىدهم، گفتند: اجازه بدهید ما زنهایمان را بفرستیم، ادبش کنند.
گفت: این کار را هم اجازه نمىدهم، گفتند: چرا؟ گفت: این زن در این خانه براى من از اعظم نعمتهاى خداست، چون وقتى بیرون مىآیم و در صحن امیرالمؤمنین(علیه السلام) مىایستم و تمام صحن، پشت سر من نماز مىخوانند، مردم در برابر من تعظیم مىکنند، گاهى در برابر این مقاماتى که خدا به من داده، یک ذرّه هوا مرا برمىدارد، همان وقت مىآیم در خانه کتک مىخورم، هوایم بیرون مىرود، این چوب الهى است، این باید باشد.
#قطره_از_دریا_علما
https://eitaa.com/moballeghan
📝 سوال: کسی که برای انجام عباداتی چون نماز و روزه و حج نایب می شود، آیا باید به فتوای مرجع تقلید خودش عمل کند یا به فتوای مرجع تقلید کسی که از طرف او نایب شده است؟
✍پاسخ: آیات عظام: خامنه ای، صافی و مکارم: نایب باید به فتوای مرجع تقلید خود عمل کند. [1]
✍ آیت الله سیستانی: باید به فتوای مرجع منوب عنه (شخص نایب گیرنده) عمل کند و در مواردی هم لازم است که فتوای مرجع خود را رعایت کند. [2]
✍آیت الله بهجت: نایب باید به فتوای مرجع تقلید خود عمل کند و در نیابت از شخص زنده در حج، احتیاط کند. [3]
📚پی نوشت:
[1]. خامنه ای، صافی و مکارم: استفتا.
[2]. سیستانی: استفتا.
[3]. بهجت، استفتائات، ج1، س 110 و استفتا.
#احکام
https://eitaa.com/moballeghan
💠 امام علی علیه السلام فرمودند: مِلاکُ الدّینِ مُخالَفَةُ الْهَوى؛ معیار دیندارى مخالفت با هواى نفس است»(1).
شرح حدیث:
هر چیزى ملاکى دارد که با آن سنجیده مى شود. ملاک دیندارى و بى دینى چیست؟ آیا ملاک دیندارى فقط نماز خواندن است؟ آیا حجاب به تنهایى مى تواند معیار قرار گیرد؟ همان گونه که بعضى مردم نماز یا حجاب را مرز دینداران و بى دینان معرّفى مى کنند. آیا کنترل زبان و حفظ آن مى تواند به تنهایى ترازوى سنجش دیندارى باشد؟
حضرت امیرمؤمنان (علیه السلام) در این روایت کوتاه و عمیق، معیار و ملاک جامع و کاملى را براى مسأله مورد بحث بیان فرموده است. هر چند امور مذکور نیز ملاک هستند; ولى ملاک کامل و فراگیر چیز دیگرى است، حتّى گاه مى شود که همان عبادت و حجاب و حفظ زبان بر اثر خواهش دل است. داستان معروف زیر شاهد خوبى بر این بحث است:
شخصى سالیان درازى در صف اوّل نماز جماعت شرکت مى کرد. روزى دیر به مسجد رسید و در صف آخر قرار گرفت، احساس بدى به او دست داد. با خود گفت: حالا مردم چه مى گویند! فلانى هر روز در صف اوّل بود، چرا امروز در صف آخر قرار گرفته است!؟ پس از این افکار و تخیّلات، ناگهان تکانى خورد که اى واى بر من! سالیان دراز نمازهایم را خراب کردم، باید همه را قضا کنم؟ چون آلوده به انگیزه غیر خدایى بود!
به همین جهت در روایتى مى خوانیم که: «مجذوب فراوانى نماز و روزه و سایر عبادات دیگران مشوید! چون گاهى این ها را از سرِ عادت انجام مى دهند، بلکه افراد را به راستگویى و أداى امانت امتحان کنید»(2). بنابراین آن کس که تابع عقل و فرمان خداست دیندار، و آن که تابع هواى نفس است بى دین است.
در تفسیر آیه شریفه (نُؤْمِنُ بِبَعْض وَ نَکْفُرُ بِبَعْض)(3) این سؤال مطرح شده است: چرا خداوند بنى اسرائیل را به خاطر این کار سرزنش مى کند، در حالى که (نُؤْمِنُ بِبَعْض) که کار خوبى است; هر چند براى (وَ نَکْفُرُ بِبَعْض) مستحق سرزنش هستند؟
برخى از مفسرین گفته اند: «آن ایمان ببعض نیز بى ارزش بوده است، چون به چیزهایى ایمان مى آوردند که با هواى نفس آن ها سازگار بود. بنابراین در واقع ایمان به هواى نفس بود، نه ایمان به خدا!»(4).
خلاصه این که روایت فوق ملاک و معیار سنجش دینداران از بى دینان را مخالفت با هواى نفس مى شمارد و با این ترازوى دقیق مى توانیم میزان دیندارى خویش را به خوبى بسنجیم.
📚پی نوشت:
1. میزان الحکمة، باب 4041، حدیث 21135 (جلد دهم، صفحه 382).
2. میزان الحکمة، باب 300، حدیث 1490 (جلد اوّل، صفحه 344).
3. سوره نساء، آیه 150.
4. تفسیر نمونه، جلد 4، صفحه 189.
#شرح_حدیث
#روایت
https://eitaa.com/moballeghan
💠 آماده سفر
الَّذي خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَياةَ لِيَبْلُوَکُمْ أَيُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً وَ هُوَ الْعَزيزُ الْغَفُورُ 1
صاحبدلی برای اقامه نماز ، به مسجدی رفت ، نمازگزاران او را شناختند و از وی خواستند تا پس از نماز بر فراز منبر بنشیند و آنان را موعظه کند . پذیرفت . چون نماز به پایان رسید بر پله نخست منبر نشست ، همه چشم ها به سوی او بود و مرد پس از حمد و ثنای الهی گفت : هر کس از شما که میداند امروز تا شب نخواهد مرد برخیزد . کسی بر نخواست . گفت اکنون هر کس از شما که خود را آماده مرگ کرده است برخیزد باز هم کسی برنخواست . گفت : (شگفتا از شما که به ماندن اطمینان ندارید ولی برای رفتن نیز آماده نگشته اید !
قال امیر المومنین (ع) : بَادِرُوا الْمَوْتَ وَ غَمَرَاتِهِ وَ امْهَدُوا لَهُ قَبْلَ حُلُولِهِ وَ أَعِدُّوا لَهُ قَبْلَ نُزُولِهِ 2
(پیش از مرگ و سختی های آن ، کاربکنید و قبل از رسیدنش مقدمات آن را فراهم آورید و پیش از فرود آمدنش برای آن آماده شوید . )
هر دم از عمر می رود نفسی
چون نگه میکنم (میکنی) نمانده بسی
ای که پنجاه رفت و در خوابی
مگر این پنج روز دریابی
خجل آنکس که رفت و کار نساخت
کوس رحلت زدند و بار نساخت3
📚 پی نوشت :
1- ملک 2
2- خطبه 190
3- گلستان سعدی
#کلام_قل_دل
https://eitaa.com/moballeghan
✳️ نام مرا از لیست فقرا خط نزنید؟!
يکى از عوامل اساسى سربلندی انسان در اجتماع، قناعت است زیرا انسان دنیا پرست برای بدست آوردن آن دست به ذلت و خواری می زند و این حرص و طمع پایانی ندارد مگر اینکه انسان قناعت پیشه کند.
💠آیه: وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ حدید/20
و زندگانى اين جهان جز متاعى فريبنده نيست.
💠حکایت ؛ شیخ مرتضی انصاری با آن همه وجوهات شرعیه که در اختیارش بود با کمال فقر و قناعت زندگی میکرد و نمونه بارز دنیا گریزی بود.
روزی تجار شهر بغداد مبلغ زیادی پول تهیه کرده خدمت شیخ اعظم آورده و عرض کردند این پول از وجوه شرعیه نیست که شما در صرف کردن آن احتیاط کنید، بلکه از مال حلال کسب و کار ماست که با رضایت خاطر به شما تقدیم می کنیم تا شما در زندگی خود توسعه بدهید و مقداری در رفاه باشید و دغدغه ای جزء تربیت طلاب علوم دینی نداشته باشید.
اما شیخ بازهم قبول نکرد و فرمود: حیف است، عمری را به فقر گذرانیدهام در این اواخر خود را غنی کنم و نام من از طومار فقرا محو و در آخرت از مقام آنها باز بمانم.1
خلعت دنیا زیاد از خویشتن درد سر است
آنچه می آید زیاد از آستین، چین می شود2
📚 پی نوشت :
1با اقتباس و ویراست از کتاب مردان علم در میدان عمل
2عطار
#کلام_وحی
https://eitaa.com/moballeghan
💠 ولایت فقیه
عمربن حنظله می گوید: از امام صادق(ع) پرسیدم: دو نفر از خودمان در مورد ارث یا وام، نزاع دارند، برای محاکمه و داوری، نزد سلطان و قاضیات وقت (سلاطین جور) می روند، (آیا کار درستی می کننند؟).
امام صادق (ع) فرمود: کسی که در موضوعی، حق یا باطل نزد آنها برای محاکمه برود، همانند کسی است که نزد طاغوت برای محاکمه رفته است، و آنچه دستگاه طاغوتی، حکم کند- گر چه حق مسلم باشد - آنچه می گیرد مال حرام است، زیرا آن را به حکم طاغوت گرفته است، با اینکه خداوند در قران فرمان می دهد که به طاغوت، کافر باشند، آنجا که می فرماید:
یریدون ان یتحا کموا الی الطاغوت و قد امروا ان یکفروا به.
: می خواهند محاکمه خود را نزد طاغوت ببرند، با اینکه خداوند آنها را مأمور کرده که به طاغوت، کافر گردند (نساء - 60)
پرسیدم: پس این دو نفر در نزاع خود به چه کسی مراجعه کنند؟.
امام صادق (ع) فرمود: نظر کنند به شخصی از خود شما که حدیث ما را روایت می کند، و در حلال و حرام ما نظر می افکند، و احکام ما را می فهمد، حکمیت و داوری او را بپذیرد، قد جعلته علیکم حاکماً...
همانا من او را حاکم شما قرار دادم، اگر طبق دستور ما حکم داد، و یکی از آن دو نفر از او نپذیرفت، حکم خدا را سبک شمرده، و ما را رد کرده است، و آنکه ما را رد کند، خدا او را رد کرده است، و (گناه) این، در مرز شرک به خدا است .
📚 پی نوشت :
باب اختلاف الحدیث، حدیث 10، ص 67 - ج 1.(این حدیث به عنوان مقبوله عمر بن حنظله(مورد قبول اصحال و علماء) معروف است و وسائل الشعیه، ج 8 ،ص 98 آمده است.
#در_محضر_اهلبیت
https://eitaa.com/moballeghan
💠 شيخ انصارى و بيت المال
نقل است كه رويه لحاف آن بزرگوار پاره بود و به گونهاى كه پشمهايش بيرون مىريخته و از فرط پوسيدگى قابل وصله و دوخت نبوده است. عيال ايشان چند بار مىگويد كه پارچهاى جهت رويه لحاف تهيه شود ولى شيخ پاسخ مثبت نمىدهد. تا اين كه در شبى مشاهده مىكند كه رويه لحاف نو شده است. در حال تعجب از همسر خود مىپرسد پول آن از كجا فراهم شده است؟ عيال جواب مىدهد: ما روزانه سه سير (225 گرم) گوشت مصرف كرديم، از آن رو كه هرچه درباره لحاف به شما گفتم توجه نكرديد. من روزانه نيم سير صرفه جويى كردم و با پول آن پارچه خريدم. شيخ انصارى از شنيدن اين مطلب ناراحت مىشود و مىگويداى واى بر ما.
شيخ انصارى و بيت المال
نقل است كه رويه لحاف آن بزرگوار پاره بود و به گونهاى كه پشمهايش بيرون مىريخته و از فرط پوسيدگى قابل وصله و دوخت نبوده است. عيال ايشان چند بار مىگويد كه پارچهاى جهت رويه لحاف تهيه شود ولى شيخ پاسخ مثبت نمىدهد. تا اين كه در شبى مشاهده مىكند كه رويه لحاف نو شده است. در حال تعجب از همسر خود مىپرسد پول آن از كجا فراهم شده است؟ عيال جواب مىدهد: ما روزانه سه سير (225 گرم) گوشت مصرف كرديم، از آن رو كه هرچه درباره لحاف به شما گفتم توجه نكرديد. من روزانه نيم سير صرفه جويى كردم و با پول آن پارچه خريدم. شيخ انصارى از شنيدن اين مطلب ناراحت مىشود و مىگويداى واى بر ما.
#قطره_از_دریا_علما
https://eitaa.com/moballeghan
❇️ حکام شک در غسل
✍ آیت الله خامنه ای:
اگر قبل از تمام شدن غسل، در شستن مقداري از طرف چپ شك كند، شستن همان مقدار كافي است.
ولی اگر بعد از اینکه به شستن طرف چپ مشغول شد در شستن طرف راست شک کند یا بعد از اشتغال به شستن طرف راست در شستن سر و گردن شک نماید نباید به شک خود اعتنا کند.
✍آیت الله مکارم:
اگر در اجزاء آن شک کند
( یعنی در شستن هر قسمت شک کرد) باید دوباره آن قسمت را بشوید ولی اگر بعد از فراغت از آنها باشد شک اعتباری ندارد.
✍آیت الله سیستانی :
اگر پیش از تمام شدن غسل، در شستن مقداری از طرف چپ یا طرف راست شک کند، لازم است که آن مقدار را بشوید، و اگر در شستن مقداری از سر و گردن شک کند ـ بنا بر احتیاط واجب ـ باید بعد از شستن آن دوباره بدن را بشوید.
✍آیت الله وحید خراسانی :
اگر بعد از شستن مقداری از طرف چپ در شستن مقداری از طرف راست شک کند بنابراحتیاط واجب آن مقدار را شسته و بعد از آن طرف چپ را هم بشوید و اگر در شستن مقداری از سر و گردن شک کند و داخل در شستن قسمت های دیگر بدن شده باشد. شکش غیر معتبر و غسلش صحیح است.
✍به نظر همه مراجع:
بعد از تمام شدن غسل به شک نباید اعتنا کرد و غسل صحیح است.
📚 منبع: رساله 16 مرجع مساله 366.استفتائات آیت الله مکارم شک در غسل.
#احکام
https://eitaa.com/moballeghan