🔻قضاياي روز عاشورا نشان مي دهد كه حضرت زينب عليهاالسلام كارهايي را كه ميكردند بخشي از آن مال جريان خواهري و برادري بود اما غالبا مال اين جنبه بود كه حضرت سيدالشهداء امامشان است.
🔸یا هر باری که حضرت اباعبداللّه عليه السلام «هل من ناصر ینصرنی» مي گفتند حضرت زينب مي آمدند و لبیکی می گفتند.
گاهي سوال ميشد که چرا شما لبیک می گویید؟!
🔹مي گفتند: ایشان امام من است و يك نفر بايد به درخواست ایشان جواب مثبت بدهد و گرنه عذاب خدا نازل مي شود.
🔸مكرّر مخصوصا بعد از ظهر عاشورا حضرت زينب عليها السلام اسب و نيزه را براي حضرت سيدالشهداء آماده مي كردند و يك تعبيري به اين مضمون داشتند که:
«ما اشقي قلبي! أي أختٍ؟»
یعنی چه قلب سختی دارم من و چه خواهری هستم من که براي برادرش مركب مرگ را آماده مي كند؛ ولي گويا مجبور بودند این کار را بکنند چون که حضرت امامشان است و ايشان این تقاضا را كرده و لذا نباید بي جواب بماند.
🔹يعني نگاه حضرت زینب به امام حسین علیه السلام ، بيشتر نگاه امام واجب الاطاعه اي بود تا قضاياي ديگر و اين خيلي قابل توجه است.
📚حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ جعفر ناصری
#حضرت_زینب سلام الله علیها
#حضرت_حسین علیه السلام
#روز #عاشورا
✅ #آمدن_زینب_به_قتلگاه
📚لهوف، سید بن طاووس، ص 133-134
.
🔹راوی می گوید: سوگند به خدا زينب دختر على عليه السّلام را فراموش نمیكنم كه با آهى جانكاه براى حسين عليه السّلام میگريست و با صداى اندوهبار، و قلبى پر درد صدا مى زد:
▪️فرياد اى محمّد!
▪️دخترانت را اسير كرده اند،
▪️فرزندانت كشته شده اند
▪️و باد صبا بر بدنشان مى وزد،
▪️اين حسين تو است كه سرش را از پشت گردنش جدا نموده اند،
▪️عمامه و لباسش را به يغما بردهاند.
▪️پدرم به فداى آن كسى كه روز دوشنبه(روز تشکیل سقیفه) خيمه هايش غارت شد،
▪️پدرم به فداى آن كسى كه طنابهاى خيمهاش بريده شد،
▪️پدرم به فداى كسى كه نه به سفرى رفت كه اميد بازگشت در آن باشد و نه آن گونه مجروحى است كه درمان گردد،
▪️پدرم و جانم قربان او باد.
▪️پدر و مادرم به فداى آن شخصى كه با غمهاى بسيار جان سپرد،
▪️پدرم به فداى آن لب تشنه ات كه با لب عطشان به شهادت رسيد،
▪️پدرم به فداى آن كسى كه قطرات خون از محاسن شريفش میريزد،
▪️پدرم به فداى آن كسى كه جدّش رسول خداى آسمان است،
▪️ پدرم به فداى آن كسى كه نبيره پيامبر هدايت است،
▪️پدرم به فداى كسى كه ستوده برگزيده است،
▪️پدرم به فداى فرزند خديجه كبرى عليها السلام و على مرتضى عليه السّلام و فاطمه زهرا عليها السلام سرور زنان بهشت.
▪️پدرم به فداى فرزند آن كسى كه خورشيد براى او بازگشت تا نمازش را بخواند.
✳️راوی می گوید: سوگند به خدا همه حاضران از دشمن و دوست (با ديدن حال زينب عليها السلام) گريستند.
#عاشورا
#حضرت_حسین علیه السلام
#حضرت_زینب سلام الله علیها
🔹روز عاشوراست امروز
🔸کربلا غوغاست امروز
✳️خیمه ها و بدنها را امروز غارت میکنند
▪️غارت یعنی:ربودن اموال کسی به آشکار و با توسل به زور؛ تاراج کردن؛ چپاول کردن؛ دزدی(فرهنگ عمید)
#روز_عاشورا
مسیر مؤمنانه
✅ #اذان_عصر(حدود ساعت ۱۶) 🔹وقت شهادت امام(ع) را وقت نماز عصر گفتهاند. روایت تاریخ طبری به نقل از و
✅#وقایع #روز #عاشورا
✅ #ساعتی_بعد
🔹بعد از شهادت امام(ع)، عدهای لباسهای آن حضرت را غارت کردند که نوشته اند تمام این افراد بعدها به مرضهای لاعلاج دچار شدند.
🔸غارت عمومی اموال امام حسین(ع) و همراهانش آغاز شد. عمر سعد ساعتی بعد دستور توقف غارت را داد و حتی نگهبانی برای خیمهها گذاشت.
🔹یکی از شیعیان بصره به اسم سوید بنمطاع بعد از شهادت امام به کربلا رسید و برای دفاع از حرم امام جنگید تا شهید شد.
✳️نزدیک غروب آفتاب است . سر امام را جدا میکنند و به خولی میدهند تا همان شبانه برای ابن زیاد ببرد. بعد به دستور عمر سعد بر بدن مطهر امام و یارانش اسب میدوانند تا استخوانهایشان هم خرد شود.
مسیر مؤمنانه
قتلگه دریای خون شد... شمر با خنجر برون شد... #روز #عاشورا #شعر
🔹باهرچه میشد زده بودند (شمشیر،نیزه،تیروکمان،عصا،سنگ و...)
🔸از بدن هم چیزی نمانده بود
🔹پیدایش نمیکرد
🔸صدایی شنید:اُخَیَّ اِلَیَّ...
🔹از زیر شمشیر و نیزه ها بود
🔸پیدایش کرد...
#روز #عاشورا
#حضرت_زینب سلام الله علیها
✅اسب دوانیدن بر پیکر سید الشهداء😭
😭منبع: سید بن طاووس، الملهوف ١٨٢ .
🔻ثُمَّ نادى عُمَرُ بنُ سَعدٍ في أصحابِهِ :
😭مَن يَنتَدِبُ لِلحُسَينِ عليه السلام فَيُوطِئَ الخَيلَ ظَهرَهُ ؟
فَانتَدَبَ مِنهُم عَشَرَةٌ ،
▪️وهُم : إسحاقُ بنُ حَوبَةَ الَّذي سَلَبَ الحُسَينَ عليه السلام قَميصَهُ ، وأخنَسُ بنُ مَرثَدٍ ، وحَكيمُ بنُ طُفَيلٍ السَّبيعِيُّ ، وعُمَرُ بنُ صَبيحٍ الصَّيداوِيُّ ، ورَجاءُ بنُ مُنقِذٍ العَبدِيُّ ، وسالِمُ بنُ خَيثَمَةَ الجُعفِيُّ ، وصالِحُ بنُ وَهبٍ الجُعفِيُّ ، وواحِظُ بنُ غانِمٍ ، وهانِئُ بنُ ثُبَيتٍ الحَضرَمِيُّ ، واُسَيدُ بنُ مالِكٍ لَعَنَهُمُ اللّه ُ ،
😭فَداسُوا الحُسَينَ عليه السلام بِحَوافِرِ خَيلِهِم ، حَتّى رَضّوا ظَهرَهُ وصَدرَهُ .
▪️قالَ الرّاوي : وجاءَ هؤُلاءِ العَشَرَةُ حَتّى وَقَفوا عَلَى ابنِ زِيادٍ لَعَنَهُ اللّه ُ ،
▪️فَقالَ اُسَيدُ بنُ مالِكٍ أحَدُ العَشَرَةِ:
😭نَحنُ رَضَضنَا الصَّدرَ بَعدَ الظَّهرِ بِكُلِّ يَعبوبٍ شَديدِ الأَسرِ
▪️فَقالَ ابنُ زِيادٍ لَعَنَهُ اللّه ُ : مَن أنتُم ؟
▪️قالوا : نَحنُ الَّذينَ وَطِئنا بِخُيولِنا ظَهرَ الحُسَينِ حَتّى طَحَنّا حَناجِرَ صَدرِهِ .
▪️قالَ : فَأَمَرَ لَهُم بِجائِزَةٍ يَسيرَةٍ .
▪️قالَ أبو عُمَرَ الزّاهِدُ:
فَنَظَرنا إلى هؤُلاءِ العَشَرَةِ ، فَوَجَدناهُم جَميعا أولادَ زِنىً، وهؤُلاءِ أخَذَهُمُ المُختارُ ، فَشَدَّ أيدِيَهُم وأرجُلَهُم بِسِكَكِ الحَديدِ ، وأوطَأَ الخَيلَ ظُهورَهُم حَتّى هَلَكوا.
__________________
🔻سپس عمر بن سعد ، ميان يارانش ندا داد كه :
😭چه كسى حاضر است بر حسين ، اسب بدواند؟
▪️از يارانش ، اين ده تن حاضر شدند : اسحاق بن حَوبه ـ كه پيراهن امام عليه السلام را به تاراج برده بود ـ ، اخنس بن مرثد ، حَكيم بن طُفَيل سبيعى ، عمر بن صبيح صَيداوى ، رجاء بن مُنقِذ عبدى ، سالم بن خَيثمه جُعفى ، صالح بن وَهْب جُعفى ، واحِظ بن غانِم ، هانى بن ثُبَيت حضرمى و اسيد بن مالك .
😭 اينان ـ كه خدا لعنتشان كند ـ با سُم اسب هايشان ، حسين عليه السلام را چنان لگدكوب كردند كه پشت و سينه اش را خرد كردند .
▪️اين ده تن ، [پس از پايان كار] آمدند و در برابر ابن زياد ـ كه خدا لعنتش كند ـ ايستادند و از ميان آنان ، اسيد بن مالك گفت :
😭ما بوديم كه پشت و سپس سينه[ى او] را با همه اسب هاى بزرگ و تيزتك ، خرد كرديم .
▪️ابن زياد ـ كه خدا لعنتش كند ـ گفت : شما كه هستيد؟
▪️گفتند: ما كسانى بوديم كه بر پشت حسين ، اسب دوانديم تا آن كه سينه و 😭گلوى حسين را آسياب كرديم .
▪️ابن زياد ، فرمان داد جايزه اندكى به آنان بدهند .
✳️ابو عمر زاهد مى گويد : ما به اين ده تن نگريستيم و همه آنان را زنازاده يافتيم .
▪️مختار ، آنان را دستگير كرد و با زنجيرهاى آهنين ، دست و پاهايشان را بست و بر پشتشان اسب دواند تا به هلاكت رسيدند .
📚منبع: تذكرة الخواصّ، سبط ابن جوزی: ص ٢٥٤
🔻تذكرة الخواصّ : قالَ عُمَرُ [بنُ سَعدٍ] : مَن يوطِئُ الخَيلَ صَدرَهُ ؟
🔹فَأَوطَؤُوا الخَيلَ ظَهرَهُ وصَدرَهُ ، ووَجَدوا في ظَهرِهِ آثارا سودا، فَسَأَلوا عَنها ،
🔸فَقيلَ : كانَ يَنقُلُ الطَّعامَ عَلى ظَهرِهِ فِي اللَّيلِ إلى مَساكِنِ أهلِ المَدينَةِ .
✳️ترجمه: تذكرة الخواصّ : عمر [بن سعد] 🔻گفت : چه كسى اسب بر سينه او (حسين) مى دوانَد ؟
🔹ترجمه: آنان بر پشت و سينه ايشان ، اسب دواندند و در پشت ايشان ، لكّه هاى كبودى يافتند.
✳️😭چون در اين باره پرسيدند ، گفته شد : او بر پشت خود ، شبانه، گندم به درِ خانه بينوايان مدينه مى برد.
#حضرت_حسین علیه السلام
#روز #عاشورا