مبشران غدیر🇵🇸
سلسله جلسات تفسیر قرآن و نهجالبلاغه 🔸️مدرس: استاد دکتر محمدرضا شایق 🔸️بصورت زنده بامحوریت شرح خطب
🌷هم اکنون...
برگزاری کلاس #آنلاین شرح و تفسیر #صحیفه_سجادیه با حضور استاد #محمدرضا_شایق
از طریق لینک زیر در آپارات:👇👇👇
https://aparat.com/shayeq.ir/live
🌤#مبشران_غدیر
@mobasheran_ir
مبشران غدیر🇵🇸
#ناقوسها_به_صدا_درمیآیند. 8⃣1⃣ #قسمت_هجدهم بهتر است همین امشب پیک معاویه را با نامهای راهی کنم
#ناقوسها_به_صدا_درمیآیند. 9⃣1⃣
#قسمت_نوزدهم
... آیا درست است که در خون خواهی عثمان با علی بجنگید؟
معاویه پسرعموی عثمان است و فرق چندانی با او ندارد و وقتی از هوش و تجربه و زیرکی تو بهره جست، تو را مثل هسته ای تلخ، تف خواهد کرد.
بارها شنیدم که میگفتی معاویه همچون فیلی است که خرطومش برای جلب منافع شخصی اش دراز است، پس بدان که دعوت او از تو بوی دین خواهی و حق جویی نمی دهد، او تو را می خواهد تا از این مهلکهای که درست کرده، نجات یابد و ممکن است تو را نیز با خود ساقط کند، پس بهتر است به شام نروید.
محمد خواست حرفی بزند، با دست به او اشاره کردم که چیزی نگوید.
رو به آن دو گفتم: حرف هایتان را شنیدم. تصمیم گرفتهام به شام بروم و در کنار معاویه باشم.
اگر او بر علی پیروز شد، حکومت مصر از آن من خواهد شد و شما پسرانم را نیز به حکومت ناحیهای خواهم گمارد، اما اگرمعاویه شکست بخورد، علی کسی نیست که از ما انتقام بگیرد. پس آماده شوید تا به سوی شام حرکت کنیم. »
کاخ معاویه در مرکز شهر، جلوهٔ خاصی داشت.
پیامبر اکرم که خود را مدافع محرومان جامعه می دانست، در خواب هم نمیدید که روزی یکی از حاکمان حکومت اسلامیاش، کاخی چون پادشاهان ایران و روم بسازد.
وارد کاخ شدم، معاویه در انتهای سالن روی تخت فرمانروایی اش نشسته بود، مرا در کنار خود نشاند و دستور داد همه سالن را ترک کنند.
من ماندم و او؛ او ماند و دل شوردهایش که سعی میکرد در پشت لبخند ساختگی اش پنهان کند.
ادامه دارد...
📚انتشارات عهدمانا
@mobasheran_ir
🌤 #مبشران_غدیر
#ناقوسها_به_صدا_درمیآیند. 0⃣2⃣
#قسمت_بیستم
معاویه گفت: « میدانستم میآیی عمروعاص! تو روباه پیر را خوب میشناسم! بوی طعمه را از فرسنگها راه تشخیص میدهی.»
گفتم: « گمان نکنم در راهی که پیش گرفتهای، طعمه ای باشد.
چه بسا ممکن است ما خود طعمهای باشیم برای دهان شیری چون علی، من آمدهام تا اگر مرگی برای دوست دیرینه ام رقم بخورد، پیش از او خودم را در دهان شیر بیندازم.
معاویه لب زیرینش را با زبان سرخش خیس کرد و گفت:
« ای مکاره تو را چه به طعمه شدن در دهان شیر ؟!
تو شیرها را تشنه بر لب چاه میبری و باز می گردانی! می دانم که بوی حکومت به مشامت خورده است...
بگو اگر بر علی پیروز شدیم حکومت کجا را می خواهی؟ مصر کافی است یا به کاخ در شام هم رضایت می دهی؟
پوزخندی زدم و گفتم: « حکومت و خلافت در شام از آن تو...
حال بگو از کوفه چه خبر؟ علی چه می کند و قصد دارد چه وقت حمله کند؟ »
گفت: « با روی کار آمدن علی، تلخی مرگ عثمان دوچندان شد.
میدانی که پس از مرگ محمد، تلاشهای بسیاری صورت گرفت تا علی جانشین او نشود و بیست و پنج سال این تلاش ادامه داشت.
دست علی به حکومت نرسید. هرچند او گفته بود تا مردم او را نخواهند، خلعت خلافت بر تن نخواهد کرد.
اما علی اینک با همان اندیشه و سیاست دوران پیامبر، حکومت را به دست گرفته و همهٔ فرماندهان دوران عثمان را از کار برکنار کرده است.
به من هم پیغام داده تا با او بیعت کنم.
میدانم که چه بیعت کنم و چه نکنم او حاضر نیست حتی ساعتی بر این مسند حکومت کنم.
ادامه دارد...
📚انتشارات عهدمانا
@mobasheran_ir
🌤 #مبشران_غدیر
✤ ⃟❤️ ⃟⃟ ⃟❀﷽❀ ⃟⃟ ⃟❤️ ⃟✤
✍امام جعفر صادق علیهالسلام :
✅↫◄آنکه کارهای خود را به #خدا بسپارد ، همواره در زندگی به آرامش می رسد.👌💯
📚[مصباح الشریعه، ۵۱]
@mobasheran_ir
🌤 #مبشران_غدیر
⏰هم اکنون در حال برگزاری
جلسه خانواده مهدوی
🌸تبیین قانون مهر و قدرت🌸
موسسه #مبشران_غدیر
📌📌📌
@mobasheran_ir
مبشران غدیر🇵🇸
🍃 🌹 🍃 🌹 🍃 🍃 حکمت0️⃣9️⃣3️⃣ ✅برنامه ريزى صحيح در زندگى (اخلاقى، اجتماعى، اخلاق خانواده ) وقال عل
🍃 🌹 🍃
🌹 🍃
🍃
حکمت1️⃣9️⃣3️⃣
✅ضرورت ترک حرام و غفلت زدگى
(اخلاقى، اعتقادى )
وقال علیه السلام:ازْهَدْ فِي الدُّنْيَا يُبَصِّرْكَ اللّهُ عَوْرَاتِهَا، وَ لاَ تَغْفُلْ فَلَسْتَ بِمَغْفُول عَنْكَ!
امام(عليه السلام) فرمود: زهد و بى اعتنايى به (زرق و برق) دنيا پيشه كن تا خداوند چشم تو را براى ديدن عيوب آن بينا سازد و غافل مباش كه (فرشتگان الهى و از آن بالاتر ذات پاك پروردگار) مراقب تواند.
#حکمت391
با ما همراه باشد با نشر📚 #نهج_البلاغه
و ورود به #تفسیر_حکمت_ها
🆔 https://eitaa.com/tafsirehekmatha
391.mp3
9.01M
📚#نهج_البلاغه
📝شرح #حکمت391
🎧صوت استاد #محمد_رضا_شایق
⏱زمان 4 دقیقه
🆔https://eitaa.com/joinchat/2250178563C306594aa20
12.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 عاقبت زن و شوهری که دل میسوزانند!
🔸 توضیحات #استاد_تراشیون در خصوص زوج هایی که در زمان نامزدی، جلب توجه میکنند.
@mobasheran_ir
🌤 #مبشران_غدیر
🌷میگن...
هروقت احساس کردید از امام زمان ارواحنا فداه دور شدید و دلتون واسه آقا تنگ نیست این دعای کوچیک رو بخونید مخصوصا در قنوت نمازتون👇
✨اللهم_لَیّـِن_قَلبی_لِوَلِیِ_اَمرِک✨
یعنی، خدای مهربونم دلمو واسه امام زمانم نرم کن☺️
بعدش هم بگید
#اللهم_عجل_الولیک_الفرج❤️
اون موقع امام زمان ارواحنا فداه براتون دعا میکنند...
@mobasheran_ir
🌤 #مبشران_غدیر
مبشران غدیر🇵🇸
#ناقوسها_به_صدا_درمیآیند. 0⃣2⃣ #قسمت_بیستم معاویه گفت: « میدانستم میآیی عمروعاص! تو روباه پیر
#ناقوسها_به_صدا_درمیآیند. 1⃣2⃣
#قسمت_بیستم_ویکم
گفتم: « آنچه گفتی از دل آشوبی و نگرانیهای خودت بود.
پرسیدم از کوفه چه خبر؟ از جنگ خونین بصره که جسته و گریخته چیزهایی به گوشم رسیده است.
گفت: « این حرفها باشد برای بعد...
علی چندین نامه برای من نوشته که پاسخ آنها را داده ام. نه او حاضر است دست از سرم بردارد و مرا به حال خود بگذارد و نه من حاضرم با او بیعت کنم. »
گفتم: « پس جنگی در راه است و تو مرا خواستهای تا راه پیروزی را در جنگ با علی نشانت دهم.»
گفت: « بله، جنگ با علی اجتناب ناپذیر است. على قدرتمندتر از ماست، اما ما قدرتی داریم که علی ندارد و آن خدعه و نیرنگ است، ابزاری که در جنگ با علی بسیار به کار می آید. »
پرسیدم: « علی در نامههایش چه نوشته است؟ دقیقاً بگو چه جملاتی به کار برده است.
از متن نامههای او میتوان به اندیشههایش پیبرد و مقصودش را شناخت. »
معاویه از جا برخاست، از صندوقچهٔ کنار تختش، نامههای نوشته شده بر پوست آهو را درآورد و به طرفم گرفت و گفت:
« این نامهها را با خودت ببر و با دقت بخوان. فردا به من بگو از آنها چه فهمیده ای و مقصود نهایی علی چیست؟»
نامهها را از او گرفتم. اینک که این مکتوب را مینویسم، شب از نیمه گذشته است.
نامههای علی در اطرافم پراکنده است. برخی از آنها را چند بار خواندهام.
برخی از آنها در واقع جواب نامههای معاویه بود.
معاویه چقدر خودش را خوار کرده که با نوشتن نامه به علی، پاسخهای کوبنده و گزنده دریافت کرده است.
ادامه دارد...
📚انتشارات عهدمانا
@mobasheran_ir
🌤 #مبشران_غدیر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#قصهعشقمگربۍتوشنیدندارد؟
ایآفرینندهی حُسِین!
یک حُسِینآفریدۍ و یک عالم
را اسیر عشقش کردۍ
مݩ فداۍ ایݩ آفریدهاتــ
کھِ حُبّش جهانم را معنا کرد
الحمداللهالذیخلقالحسین【ع】
#شب_زیارتی_ارباب
#السلامعلیکیااباعبداللهالحسین ❤️
@mobasheran_ir
🌤 #مبشران_غدیر
࿐᪥•❣﷽❣•᪥࿐
🌺امام مهدی عج الله تعالی فرجه الشریف:
و مقصد و هدف خود را با دوست داشتن ما بر اساس راهی که روشن است به طرف ما قرار دهید (و حرکت کنید )
و همانا شما را نصیحت کردم.💯✔️
📚احتجاج طبرسی ج۲،ص۴۶۶ بحارالانوار ج ۵۳،ص ۱۷۹
اللّٰھـُــم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْ
@mobasheran_ir
🌤 #مبشران_غدیر
13.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💫 #امام_زمان ارواحنافداه لحظهای از حال ما غافل نیستند....!!
خیال وصل تو شـــــیرینه...💞
🎙حضرت آیت الله ناصری
@mobasheran_ir
🌤 #مبشران_غدیر
#منتظرانہ🕊🌱
از #علامهحسنزادهآملی پرسیدند:
آدرس امام زمان کجاست؟
فرمود:
آدرس حضرت در آیه آخر سوره قمر است.
✨"فی مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَليكٍ مُقْتَدِر"
- هرجا که صدق و درستی باشد،
- هر جا که دغل کاری و فریبکاری نباشد،
- هرجا که یاد و ذکر خدا باشد،
#امام_زمان آنجا تشریف دارند.✨
@mobasheran_ir
🌤 #مبشران_غدیر
تا کی غروب جمعه ببینم که مادرم
یک گوشه بغض کرده که این جمعه هم گذشت
مانند مرده ای متحرک شدم، بیا
بی تو تمام زندگی ام در عدم گذشت
💔 #غروب_جمعه
🌷 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@mobasheran_ir
🌤 #مبشران_غدیر
مبشران غدیر🇵🇸
#ناقوسها_به_صدا_درمیآیند. 1⃣2⃣ #قسمت_بیستم_ویکم گفتم: « آنچه گفتی از دل آشوبی و نگرانیهای خودت
#ناقوسها_به_صدا_درمیآیند. 2⃣2⃣
#قسمت_بیستم_ودوم
در پاسخ به تهدیدهای معاویه علی در پاسخ مینویسد:
« چنان که یادآور شدی، ما و شما دوست بودیم و خویشاوند، اما دیروز میان ما و شما بدان جهت جدایی افتاد که ما به اسلام ایمان آوردیم و شما کافر شديد و امروز ما در اسلام استوار ماندیم و شما پشت کردید.
نوشتهای که با گروهی از مهاجران و انصار به نبرد من میآیی،
اگر در ملاقات با من شتاب داری دست نگه دارد زیرا اگر من به دیدار تو بیایم سزاوارتر است.
همان شمشیری نزد من است که در جنگ بدر بر پیکر جد و دایی و برادرت زدم.
به خدا سوگند، میدانم تو مردی بی خرد و کوردل هستی.
بهتر است دربارهٔ تو گفته شود، از نردبانی بالا رفتهای که تو را به پرتگاه خطرناکی کشانده و نه تنها سودی برای تو نداشته، که زیان بار بوده، زیرا تو غیر از گمشدهٔ خود را میجویی و غیر از گلهٔ خود را میچرانی و منصبی را میخواهی که سزاوار آن و در شأن آن نیستی، چقدر بین گفتار و کردارت فاصله است!
چقدر به عموها و داییهای کافرت شباهت داری!
شقاوت و آرزوهای باطل، آنها را به انکار نبوت محمد و ادامهٔ بت پرستی واداشت.
تو دربارهٔ کشندگان عثمان فراوان حرف زدی، ابتدا چون دیگر مسلمانان با من بیعت کن، سپس دربارهٔ آنان از من داوری طلب.
اما آنچه تو از من میخواهی، چنان است که به هنگام گرفتن کودک از شیر او را بفریبند...
ادامه دارد...
📚انتشارات عهدمانا
@mobasheran_ir
🌤 #مبشران_غدیر
࿐᪥•❣﷽❣•᪥࿐
❣پیامبر اکرم صلیالله علیهوآله ⇩
🌴《مَن سَرَّهُ أن یستَجیبَ الله لَهُ عِندَ الشَّدائِدِ وَالکَربِ فَلیکثِرِ الدُّعاءَ فِی الرَّخاءِ》
↫◄ هر کس دوست دارد خداوند
هنگام" سختیها" و "گرفتاریها"
دعاى او را اجابت کند
در هنگام آسایش، ←دعا→بسیار کند.✔️
📗 [نهج الفصاحه، حدیث ۳۰۲۳]
@mobasheran_ir
🌤 #مبشران_غدیر
مبشران غدیر🇵🇸
════❀ ⃟⃟ ⃟🌺 ⃟✤══════ #صحیفه_سجادیه #دعای_سوم_فراز_دهم •ا ﷽ ا• ✨ ﴿10﴾ فَصَلِّ عَلَيْهِمْ و
════❀ ⃟⃟ ⃟🌺 ⃟✤══════
#صحیفه_سجادیه
#دعای_سوم_فراز_یازدهم
•ا ﷽ ا•
✨﴿11﴾ وَ قَبَائِلِ الْمَلَائِكَةِ الَّذِينَ اخْتَصَصْتَهُمْ لِنَفْسِكَ ، وَ أَغْنَيْتَهُمْ عَنِ الطَّعَامِ وَ الشَّرَابِ بِتَقْدِيسِكَ ، وَ أَسْكَنْتَهُمْ بُطُونَ أَطْبَاقِ سَمَاوَاتِكَ .
🌷(11) و اصناف فرشتگانی که آنان را به خود اختصاص دادهای؛ و در سایه تقدیست، از خوراک و آشامیدن بینیاز کردهای؛ و در اندرون طبقات آسمانهایت، ساکن فرمودهای.
══════❀ ⃟⃟ ⃟🌺 ⃟✤══════
با ما همراه باشید با نشر صحیفه سجادیه 📚
@mobasheran_ir
🌤 #مبشران_غدیر
SS-B3F11@mobasheran_ir.mp3
3.74M
📚#صحیفه_سجادیه
📝شرح #دعای_سوم_فراز_یازدهم
🎧صوت استاد #محمد_رضا_شایق
✅به جمع ما بپیوندید:
https://eitaa.com/joinchat/2250178563C306594aa20
🌤#مبشران_غدیر
22.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#هفته_بسیج🌹
خوش به حال اونایی که خدا بر اونها #صلوات میفرسته...👌✨
شما از دیدن این فیلم سیر میشین؟!
@mobasheran_ir
🌤 #مبشران_غدیر
مبشران غدیر🇵🇸
#ناقوسها_به_صدا_درمیآیند. 2⃣2⃣ #قسمت_بیستم_ودوم در پاسخ به تهدیدهای معاویه علی در پاسخ مینویسد:
#ناقوسها_به_صدا_درمیآیند. 3⃣2⃣
#قسمت_بیستم_وسوم
ای معاویه! وقت آن رسیده که از حقایق آشکار پند گیری، تو با روشهای باطل، همان راه پدرانت را میپیمایی، خود را در دروغ و فریب افکندهای و به آنچه برتر از شأن توست نسبت میدهی و به چیزی دست درازی میکنی که از تو باز داشتهاند و هرگز به تو نخواهد رسید.
عصر بود، معاویه را زمانی دیدم که کمی مست بود. تا مرا دید، قهقههای زد.
کنیزکی وحشت زده را نشانم داد و گفت: « بیا روباه پیر! آهو برایت دارم. » بعد دوباره خندید.
گفتم: « وقتی خود طعمهٔ شیری، به فکر آهوان نباش.» معاویه کمی به خود آمد گفت: « از کدام شیر حرف می زنی؟»
گفتم: « از شیری حرف میزنم که در جنگ بدر، بسیاری از بستگانت را درید و حالا منتظر است تا تو تصمیم بگیری، یا با او بیعت کنی یا به زودی دریده شوی. »
بعد نامهها را از جیب قبایم بیرون آوردم، آنها را مقابل معاویه بر زمین انداختم و ادامه دادم: « همهٔ این نامهها را خواندم.
در عجبم چرا از بیم حملهٔ علی بیخواب نیستی و قادری شراب بنوشی و خوش باشی! »
معاویه دستش را جلو آورد، ریش مرا به دست گرفت و گفت: « ای پدرسوخته! مرا ترساندی، گمان کردم علی پشت دروازههای شام است... »
حرفش را بریدم و گفتم: « درست پنداشتی، علی پشت دروازههای شام است. هروقت اراده کند، وارد خواهد شد. »
دوباره نشانههای ترس بر چهرهاش آشکار شد...
ادامه دارد...
📚انتشارات عهدمانا
@mobasheran_ir
🌤 #مبشران_غدیر