روح او پاره پاره بود، روح من سوخته. اما وقتی با هم بودیم، زخم هایمان کمتر درد میکردند.
من پزشکی خواندهام ، درد ِتو را میدانَمَش . .
فاصله داری ز آغوشم که تَب دارد تَنَت ؛
فقط یه دختر میتونه با نوتیفیکشن پیامت ازخوشحالی نیم ساعت خر ذوق باشه؛ ولی جوری جوابتو بده که انگار خیلی مزاحمی🤌🏻🗿😂
دوستـش دارم ولی از تـرس ِریش و اخـم ِاو ،
در دلـم جانا ، بہ لـب حاجی صـدایش میکنم .
بعضی از آهنگا رو تا پلی میشه رد میکنم؛
نه واسه اینکه اون آهنگو دوس ندارم!
برا اینکه ازش میترسم؛
ترس از حجم خاطراتی که با خودش میاره.