✴💠حاجی احمدی💠✴
براساس خاطره واقعی
چندین روز بود که به نهاد ریاست جمهوری می رفت اما موفق نمی شدکه بره داخل میگفتن معاونت مردمی گفته باید معرفی نامه بیاری تابه درخواستت رسیدگی شود ، حاجی هم میگفت آخه از کی معرفی بیارم؟ کی میاد به من معرفی نامه بده...
ده دوازده روزی میشد که آقای رجایی رئیس جمهور شده بود حاجی ناامید انه وقتی رسید جلوی درب ورودی نهاد، ماشین رئیس جمهورهم داشت وارد می شد، حاجی به نشونه احترام دستی برای تکان دادو نگاهی به آسمون کرد صلواتی فرستاد.
چند دقیقه ای ایستاد تا ورودی خلوت بشه ناامیدانه رفت جلوی گیت پذیرش تا اومد چیزی بگه مسئول پذیرش ازپشت میزش بلند شد و گفت حاج آقا احمدی خوش آمدید برگه نیاز نیست بفرمایبد داخل وبلافاصله برادری از نیروی حفاظت را صدا کرد و گفت حاج آقا راببر دفترریاست.
حاجی احمدی متعجب کارت شناساییش تو دستش خشک شد وآرام آرام گذاشت توجیبش اصلاوسایل و لباساشو هم نگشتن... فقط دنبال مامور راه افتاد، یکباره با تعجب دید توی دفتر ریاست جمهوره ...
آقایی با لبخند جلو آمد و با حاجی دست دادو گفت خوش آمدید آقای رئیس جمهورمنتظر شماست.
حاج احمدی هنوز گبچ بودلباسشو صاف کردو وارد اتاق شد باور نمی کرد آره خود آقای رجائی بود که از پشت میزش بلند شد به استقبالش آمد.بعداز تعارفات اولیه هم گفت حاج آقا احمدی درخواستت چیه؟ برای چی جلودرب ایستاده بودی؟
حاجی هم همانطور که درخواستشواز جیبش بیرون آورد گفت میخام اگر خدا قبول کنه خیریه درست کنم یک جایی درست کنم بشه چارتا بچه یتیم را زیر پوشش بگیریم. رجائی هم همانطور که روی درخواست حاجی چیزهایی مینوشت گفت خدا خیرت بده بفرمایید دستورشو دادم هم محیطی مناسب دراختیارت بگذارند هم کمک مالی برات نوشتم که از صندوق دولت بهت بدهند فقط زحمت بکش مرحله به مرحله به من خبر بده میخام همچین کاری که میکنی را درهر استان اجرا کنیم اما شما فعلا تهران را کلید بزن .
حاج احمدی باتعجب گفت آقای رجایی نمیپرسید من کی هستم آیا دارم درست میگم؟ این درخواستم واقعیه یا نه ؟
که یکباره رجایی بالبخندی گفت بگیر برو حاجی جون میشناسمت بررسی کردم میدونم دقیقا کی هستی برو وقتمو نگیرکار دارم .
رجائی تا دم درب آمد بدرقه و همانطور که دستگیره درب خروج را می گرفت گفت حاج احمدی جان میدونم که سالهاست غذا درست می کنی می بری برای حلبی آبادها، میدونم دم عید لباس نو می بری برای بچه هاشون میوه می بری دارو می بری و...خیلی کارهای دیگه میکنی ،من نشناخته درخواستتو موافقت نکردم.
رجایی دستی به صورتش کشید و نگاهی به زمین انداخت و ادامه داد که حاجی احمدی یادت هست اونوقتاکه با یک وانت وسپای سه چرخ دیگ غذارو برمیداشتی و میبردی تو زاغه نشینها گاهی یه جوانکی می پرید پشت وانت وسپات و پا به پات میومد کمکت میکرد؟
حاجی گفت آره آره یادمه خدا خیرش بده چه جوونک خوبی بود کاش میدونستم کجاست و چه میکنه؟هرجا هست خدانگهدارش باشه .
رجایی همانطور که دستگیره درو باز میکرد گفت احمدی عزیز اون جوانک من هستم من میشناسمت.
حاجی احمدی مات مبهوت مانده بودنمیدانست چی بگه اشک تو چشاش جمع شده بود، تنها کاری که کرد دست وصورت رجایی را بوسید، رجایی هم گفت برو حاجی برو خجالتم نده فقط منو بی خبر نگذار.
حدوددوهفته از آن ملاقات گذشته بود کارهای ثبت و تاسیس خیربه تقریبا آماده شده بود و ساختمان اهدایی رئیس جمهور تحویل حاجی گردید و مقداری لوازم و تجهیزات نیزخریداری شده بود و آماده انتقال برای شروع رسمی کار. حاجی احمدی تصمیم گرفت طبق قرار نزد آقای رجایی رفته و گزارش کارو به اطلاع ایشان برساند....
زندگی به سبک شهدا
ناصر کاوه
#شهدا
#شهید_رجایی
#هفته_دولت
🪦🪦🪦
⛓⛓
🔔
سه دقیقه در قیامت
#پارت_۵۷
*{یا زهرا(س)}*
.
.
خیلی سخت بود.حساب و کتاب خیلی دقیق ادامه داشت.ثانیه به ثانیه را حساب می کردند.
زمان هایی که باید در محل کار حضور داشته باشم را خیلی با دقت بررسی می کردند که به بیت المال خسارت زدهام یا نه🙃؟!
.
.
خداراشکر این مراحل به خوبی گذشت.زمان هایی را که در مسجد و هیئت حضور داشتم محاسبه کردند و گفتند:
(دو سال از عمرت را اینگونه گذراندی که جزو عمرت محاسبه نمی کنیم.یعنی بازخواستی ندارد و می توانی به راحتی از این دوسال بگذری.)
.
.
در آنجا برخی دوستان همکارم و حتی برخی آشنایان را می دیدم،بدن مثالی آنهایی را در آنجا میدیدم که هنوز در دنیا بودند🤔!
.
.
می توانستم مشکلات اخلاقی و روحی آنها را ببینم.
عجیب بود که برخی از دوستان همکارم را دیدم که به عنوان شهید راهی برزخ میشدند و بدون حساب و بررسی اعمال به سوی بهشت برزخی می رفتند!
چهره خیلی از آنها را به خاطر سپردم🥰.
.
.
جوانی که پشت میز بود گفت:
*《برای بسیاری از همکاران و دوستانت،شهادت را نوشته اند،به شرطی که خودشان با اعمال اشتباه،توفیق شهادت را بین ببرند🙃.》*
.
.
به جوان پشت میز اشاره کردم و گفتم:
*《چکار می توانم بکنم که من هم توفیق شهادت داشته باشم🥺.》*
.
.
ادامه دارد...
🔔
⛓⛓
🪦🪦🪦
🪦🪦🪦
⛓⛓
🔔
سه دقیقه در قیامت
#پارت_۵۸
*{یا زهرا(س)}*
قسمت دوم
.
.
اوهم اشاره کرد و گفت:
*《در زمان غیبت امام عصر(عج) زعامت و رهبری شیعه با ولی فقیه است.پرچم اسلام به دست اوست.》*
.
.
همان لحظه تصویری از ایشان را دیدم.عجیب اینکه افراد بسیاری که آنها را می شناختم در اطراف رهبر بودند و سعی داشتند تا به ایشان صدمه بزنند اما نمیتوانستند😏!
.
.
من اتفاقات زیادی را در همان لحظات دیدم و متوجه آنها شدم.اتفاقاتی که هنوز در دنیا رخ نداده بود!
.
.
خیلی هارا دیدم که به شدت گرفتار هستند.حق الناس میلیون ها انسان به گردن داشتند و از همه کمک میخواستند اما هیچ کس به آنها توجه نمیکرد.
.
.
مسئولینی که روزگاری بزای خودشان،کسی بودند و با خدم و حشم فراوان مشغول گذران زندگی بودند،حالا غرق در گرفتاری بودند و به همه التماس می کردند.
.
.
بعد سوالاتی را از جوان پشت میز پرسیدم و او جواب داد🥰.مثلا درمورد امام عصر(عج) و زمان ظهور پرسیدم.
.
.
ایشان گفتند:
*《مردم باید از خدا بخواهند تا ظهور مولایشان زودتر اتفاق بیفتد تا گرفتاری دنیا و آخرتشان برطرف شود.اما بیشتر مردم با وجود مشکلات،امام زمان(عج) را نمیخواهند.اگر هم بخواهند برای حل گرفتاری دنیایی به ایشان مراجعه میکنند.》*
🥲🥺
.
.
بعد مثالی زد و گفت:
*《مدتی پیش،مسابقه فوتبال بود.بسیاری از مردم،در مکان های مقدس،امام زمان(عج) را برای نتیجه این بازی قسم میدادند😬!》*
.
.
من از نشانه های ظهور سوال کردم.از اینکه اسرائیل و آمریکا مشغول دسیسه چینی در کشورهای اسلامی هستند و برخی کشور های به ظاهر اسلامی با آنان همکاری میکنند و...😏
.
.
جوان پشت میز لبخندی زد و گفت:
《نگران نباش.این ها کفی بر روی آب هستند.نیست و نابود میشوند✊🏻.شما نباید سست شوید.نباید ایمان خود را از دست دهید.*مگر به آیه ۱۳۹ سوره آلعمران توجه نکرده ای:《وَلا تَهنُوا وَ لا تَحزَنوا و اَنتُم الاَ علَون اِن کُنتُم مُومِنین》*
.
.
در این آیه خداوند متعال می فرماید:
*《سست نشوید و غمگین نباشید،شما اگر ایمان داشته باشید،برترین(گروه انسانها) هستید😇.》*
.
.
*《برای سلامتی و فرج آقا امام زمان(عج) ۱۴ صلوات هدیه کنیم》*
ادامه دارد...
🔔
⛓⛓
🪦🪦🪦
🌸نشست تربیت و تعالی🌸
موضوع : ولایت فقیه
سخنران : حاج خانم ملک زاده
تاریخ : ۷ / ۶ / ۱۴۰۰
#عقیدتی
#احکام
#ولایت_فقیه
#حوزه_122_حضرت_خدیجه_سلام_الله_علیها
Part02_حماسه حسینی.mp3
8.07M
🎙🎙کتاب صوتی ( پادکست)
" حماسه حسینی " اثر استاد شهید مرتضی مطهری( ره)
بصورت #تلخیص_شده با صدای #بهروز_رضوی
#حماسه_حسینی
#استاد_مطهری
قسمت 2⃣
#سیاسی_عقیدتی_حوزه
#حوزه_116_حضرت_مریم_س
➖➖➖➖➖➖➖➖
@parchamdarane_enghelabi_hozeh116
🌺یا اَباعَبْدِاللَّهِ اِنّی سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُمْ اِلی یَوْمِ الْقِیامَةِ
ای #اباعبداللّه من تسلیمم و در صلحم با کسی که با شما در صلح است و در جنگم با هر کس که با شما در جنگ است تا روز قیامت
#سلم ؛
مسالمت و سازگاری و صلح
#حرب ؛
جنگ و مبارزه
🚩مجددا سیدالشهداء را مخاطب قرار داده و هماهنگی خود را با تمام چهره ها بیان میداریم یعنی پیروی ما از آن بزرگواران در حدی است که در مقابل دوستان آنان حقیقت (صلح) و در برابر دشمنان آنان حقیقت ( جنگ و محاربه) هستیم یعنی در تمام شدائد و سختیها و گرفتاریها ودر تمام شادیها و آرامش ها با شما بلکه عین شما هستیم
🚩در حقیقت معنای شیعه، پیروی واقعی است و پیرو واقعی روحش با امام خود، یکی میشود لذا صلح امام صلح او وجنگ امام، جنگ او میشود
#زیارت_عاشورا ۱۵🚩
📜 نامه31نهج البلاغه : نامه امیرالمؤمنین (ع) به امام حسن مجتبی (ع) زمانی که از جنگ صفین باز می گشت
(قسمت دوم)
2⃣ مراحل خودسازی
🔻پسرم همانا تو را به ترس از خدا سفارش ميكنم كه پيوسته در فرمان او باشی و دلت را با ياد خدا زنده كنی و به ريسمان او چنگ زنی، چه وسيله ای مطمئن تر از رابطه تو با خداست اگر سر رشته آن را در دست گيری. دلت را با اندرز نيكو زنده كن، هوای نفس را با بی اعتنایی به حرام بميران، جان را با يقين نيرومند كن و با نور حكمت روشنایی بخش و با ياد مرگ آرام كن، به نابودی از او اعتراف گير و با بررسی تحولات ناگوار دنيا به او آگاهی بخش و از دگرگونی روزگار و زشتيهای گردش شب و روز او را بترسان تاريخ گذشتگان را بر او بنما و آنچه كه بر سر پيشينيان آمده است به يادش آور در ديار و آثار ويران رفتگان گردش كن و بينديش كه آنها چه كردند از كجا كوچ كرده و در كجا فرود آمدند از جمع دوستان جدا شده و به ديار غربت سفر كردند، گويا زمانی نمی گذرد كه تو هم يكی از آنانی پس جايگاه آينده را آباد كن، آخرت را به دنيا مفروش و آنچه نميدانی مگو و آنچه بر تو لازم نيست بر زبان نياور و در جادّه ای كه از گمراهی آن می ترسی قدم مگذار زيرا خودداری به هنگام سرگردانی و گمراهی، بهتر از سقوط در تباهی هاست.
#امام_علی_ع
#نهج_البلاغه
#عقیدتی
#حوزه_122_حضرت_خدیجه_سلام_الله_علیها
🌺 وَ لَعَنَ اللَّهُ آلَ زِیادٍ وَ آلَ مَرْوانَ وَ لَعَنَ اللَّهُ بَنی اُمَیَّةَ قاطِبَةً
☘و خدا لعنت کند آل زیاد و آل مروان را و خدا لعنت کند بنی امیه را همگی
🚩 قاطبه؛
همگی
🚩آل زیاد؛
خود زیاد و خاندانش، مخصوصا عبیدالله بن زیاد
🚩آل مروان؛
خود مروان بن حکم و خاندانش
🌴زیاد را (زیادبن ابیه) یعنی زیاد پسر پدرش گویند چرا که نسب او به طور قطع معلوم نیست مادر او سمیه شهرت به زنا داشت و ابوسفیان یکی از کسانی است که ادعای پدری او را دارد
وقتی زیاد از طرف معاویه به حکومت کوفه منصوب شد شیعیان علی را در هر گوشه و کناری که می یافت به قتل میرسانید، شیعیان به امام حسن شکایت نمودند و حضرت بر او نفرین کرد و دعایش مستجاب شد خراشی در انگشت او پیدا شد و عفونت کرد و به سایر بدنش سرایت کرد ودر سال ۵۳ هجری از دنیا رفت
🌴آل مروان
مروان فرزند حکم فرزند ابی العاص فرزند امیه پسر عموی عثمان خلیفه سوم بوده است
🍂پدر مروان از مخالفین سرسخت پیامبر بود که پس از قبول اسلام مصلحتی، از مخالفت و اذیت پیامبر دست برنداشت تا حدی که پیامبر او را به طائف تبعید کرد و مروان که بچه بود با پدرش در طائف ماند تا پیامبر رحلت کردند
🍂 زندگی سیاسی مروان از زمان خلیفه سوم شروع شد تا زمانی که معاویه بر مسند خلافت تکیه زد و مروان را به حکومت مدینه منصوب کرد پس از آنکه معاویه از دنیا رفت جمعی از مردم با او بیعت کردند و گروهی با عبدلله بن زبیر، ولی مروان با آن گروه جنگید و بر آنان پیروز شد، در نتیجه حکومت شام و توابع برای مروان مسلم شد در حقیقت حکومت مروان و آل او شروع شد
🌴مدت غصب خلافت بنی امیه اعم از بنی سفیان و بنی مروان 91 سال بود که بعد از آنها غاصبین دیگر از بنی عباس موجب محرومیت بنی هاشم و فرزندان پیامبر از خلافت شدند.
🍂لذا با تمام وجود میگوییم ( لعن الله بنی امیه قاطبه)
#زیارت_عاشورا ۱۶🚩