eitaa logo
مبتلا...
2.3هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
224 ویدیو
11 فایل
نوشتن از شما خوندن و جواب دادن از من 👇 https://abzarek.ir/service-p/msg/1627229 رفقاتم بیار مبتلا 💌
مشاهده در ایتا
دانلود
مجازاتِ کسی که عشق را فهمید تنهایی ست تو با این حکمِ سنگین تا ابد بستی دهانم را🤐
من سر به زیر عشق توام، فرصتی بده شاید سری به عشق تو بالا بیاورم
برکه ام، مانند رود اهل تلاطم نیستم خوبم امّا فکر اثباتش‌به مردم نیستم
محو آنم که شبی رفت و مرا یار نشد حال ویرانه ی من دیدش و معمار نشد
هیچ لبخندی پس از تو نرم یا خامم نکرد
سَرَم به مُردگی ام گرم بود قبل از تو چرا رسیدی وبا عشق زنده ام کردی؟
من که دائم با خیالِ یار، گرمِ صحبتم جز سرِ زانو نمی‌باشد مرا سرمنزلی
من همان رودم که بهر دیدنت مرداب شد ماه من! بس کن ندیدن های بی اندازه را
خَمی که اَبرویِ شوخِ تو در کمان انداخت به قـصدِ جـانِ مـنِ زارِ ناتوان انداخت
تا در تو نظر کردم ، رسوای جهان گشتم آری، همه رسوایی اوّل ز نظر خیزد !
"مانده ام با چه دلی هرروز عاشق میشوند ماکه بعدازعشق اول دل خود گم کرده ایم!!
من طاقتِ یعقوب ندارم بغلم کن..‌.
شمع لرزان نیستم تا ماند از من اشک سرد آتشی جاوید باشد در دل خاکسترم
بی تو خفّت ها زِ دستِ اهل دنیا می‌کِشم رفتی و مارا به دستِ روزگار انداختی
خیالت مایهٔ سرسبزیِ این عمرِ بن بست است شبیهِ پیچکی هستی که گل کردی به دیوارم
خوش به حالِ بوته‌ی یاسی که در ایوانِ توست میتواند هر زمان دلتنگ شد، بویت کند ...
که جز تو، با دگرم نیست ذوق گفت و شنود...
همه خفتند بغیر از من و پروانه و شمع قصه‌ی ما دو سه دیوانه دراز است هنوز
دلی گرفته و چشمی به راه دارم من مخواه بی تو بمانم گناه دارم من...
به تمنای تو دریا شده‌ام! گرچه یکی‌ست سهم یک کاسه‌ی آب و دل دریا از ماه ...
راز را در دلِ دیوانه که پنهان نکنی اولین ضربه به رسوا شدنت را زده‌ای
غنچه‌ی بنشسته دراشعار من، صبحت بخیر چشمهایت هسته‌ی افکار من، صبحت بخیر
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌همه شب سجده برآرم که بیایی تو به خوابم و در آن خواب بمیرم که تو آیی و بمانی...
در تمامِ شعر ها میبوسَمت، اما نترس... بوسه را ارشاد قبل از چاپ سانسور میکند!
هر کار کرده ام منو تو ما شود، نشد یک خط فاصله وسط مـــ ــ ـــا گذاشتی
حمله ى قرنیه ها را نپذیرم چه کنم؟ من‌اگردست‌تورا سخت‌نگیرم‌چه کنم؟
گفت در چشمان من غرق تماشایی چقدر گفتم‌آری‌خود‌نمی‌دانی که زیبایی‌چقدر😊 ‌
از ضعف زدم تکیه به دیوار،گذشتی و نگفتی: این صورت بی‌جان،که به دیوار کشیده است؟!
یک جرعه چشاندی به من از عشقت و مستم یک جرعه‌ی دیگر بچشان، مست ترم کن
"ماضی" که شده ای...خواهشا "بعید" نشو!