May 11
چه خوش است دل ربودن ز کمند دلبری که
دل خود ب کس نمیداد وهزار "مبتلا" داشت
#محسن_رشیدی
@mobtalaaa
ای کاش درد عشق تو ما را در این دیار
هر لحظه بیشتر به غمت "مبتلا" کند
حسیــــــــــ❤️ــــــــــــــــن
#آئینی
@mobtalaaa
آرزوی دیدنت درخاطرم افتاده است
توکجاومن کجا؟
دیدن کجا؟
یااااادت بخیر...😔
@mobtalaaa
پس از یک شهر غربت، دوستی آمد به بالینم
به او گفتم: ببین این است دنیا گفت: میبینم
زمین خوردی، قبول اما زمان درمان هر دردیست
من از اینکه پس از تو دشمنان شادند غمگینم
اگر بغضت امانت داد یا پایت توان، برخیز
که پای بید مجنونی به خاک افتاده ننشینم
خداحافظ که گفتم باز داغت تازه شد، دیدی
"به مژگان سیه کردی هزاران رخنه در دینم؟"
چه شبهایی که دستت غصههایم را ورق میزد
و جاری بود مویت در بلندای مضامینم
من آن قدری که تو معشوقهای شاعر نخواهم شد
که در آئینه خود را "حافظی" دیگر نمیبینم
عقابی کوه را در خواب دید و در قفس دق کرد
به جای شانه هایت، مرگ خواهد داد تسکینم
@mobtalaaa
مرا مست کردی ، شرابی مگر ؟
گرفتی مرا ، شعر نابی مگر ؟
گرفتم سراغ تو را از نسیم
گل نو رس من ، گلابی مگر ؟
به سوی تو می آیم اما دریغ
مرا می فریبی ، سرابی مگر ؟
رهاندی مرا از غم تشنگی
چه سبزم به یاد تو ، آبی مگر ؟
ز برق نگاهت چنان برف کوه
دلم آب شد ، آفتابی مگر ؟
به جان من خسته آرامشی
دل آسوده ام با تو ، خوابی مگر ؟
#حسین_منزوی
@mobtalaaa
آهِ من دیشب به تنگ آمد ، دوید از سینه ام
داشت می آمد بسوزاند تو را ، نگذاشتم !
@mobtalaaa
آسمان روی زمین بود و نمیـــدانستم
آبی چشم شما سر به هوا کرد مرا ......
#انسیه_آرزومندی
@mobtalaaa
تشنهی لمس تماشای تو را، گر همه شب
اگر از چشمهی لبها،، نچشانی چه کنم؟
@mobtalaaa
در شبیخون غم از، لحظهی بعد از کوچت
غصهای را که به دل کرده تبانی چه کنم؟
@mobtalaaa
بی تو با این عطش رفته به هر جای تنم
با چنین وسوسه ی عشق نهانی چه کنم؟
@mobtalaaa
اتفاق تو، ستون های دلم را لرزاند
بروی،،،، با تَرَک عشق نهانی چه کنم؟
@mobtalaaa
سوگ آبانی و بی مهری آذر به کنار
شب یلدا به دلم،،، دل نرسانی چه کنم ؟
@mobtalaaa
سخت لرزانده مرا، رفتنت ای ممنوعه!
تو بگو،، هر شبه با مرگ جوانی چه کنم؟
@mobtalaaa
سالروز تو و دیدار تو نزدیک شده
اینهمه خاطره از یار خزانی چه کنم؟
@mobtalaaa
فراموش کرده بودیم
به هزار حیله
شب ولی زیروروکش قهاریست!😔
#سارا_سید_شازیله
@mobtalaaa
#دل_نوشت 1
خدا را ندیده ام
ولی به مادرم زیاد زل زده ام
خوب تماشایش کردم
لبخندهایش را ، ذوق کردن هایش را...
بغضش را ...
حتی اشکش را هم دیده ام و شانه هایم با او لرزید....
من خدا را ندیده ام ولی مادرم را زیاد دیده ام
تشویق کردنهایش را و حتی تنبیه کردنهایش را هم، هرچند که گاهی فقط یک لب گزیدن ساده است و ابرو بهم آوردن که آن هم از ته دلش نیست...
زیاد به تماشایش نشسته ام و بی حد و بی عدد بوسه بر کف پاهایش زده ام!
خوش قلب و خوش دل است، به بد کسی راضی نیست...
اگر اوصافی از قبیل محدود و مخلوق و مرزوق بودن و .... را در جنس مادران نادیده بگیریم شاید بتوانیم به جای واژه ی "مادر" به آنها بگوییم "یک تیکه از خدا"
از قدیم و ندیم گفتن "مشت نمونه ی خرواره" و راست هم گفتن
من خدا را زیاد"دیده ام"
من مادرم را زیاد دیده ام
#من
@mobtalaaa
مثل پاییز ...
تنت را به زمین ریخته اند!
من فدای بدنِ فصلِ خزانت آقا...😔😔
حسیـــــــــــ❤️ـــــــــــــــن
#محدثه_مصباح
#عضو_مبتلا
@mobtalaaa
حضورت را
اگر هم انتهای خاطرم باشد
نگیر از لحظه های من...
#شکیبا_سروری
@mobtalaaa
و چه احساس نجیبی ست
که با دیدن تو❤️
طلب عشق ز بیگانه ندارم هرگز...
#مهران_قدیری
@mobtalaaa