مدافعان حــرم
🌹به جمع ما بپیوندید👇🌹 http://eitaa.com/joinchat/187826187C2b11ee4954
✳پاسداری برای پاسداری
🔸مثل بچه بسیجی ها زندگی می کرد ، خیلی ساده و به دور از تجملات
❇نمی پذیرفت که درخانه حتی مبل داشته باشد ، روحیه اش این طور بود.
✳این طور نبود که بخواهد تظاهر به زهد کند.
🔅این اواخر یک بار هم که در حاشیه میدان آرژانتین روی چمن ها نشسته بودیم و داشتیم ساندویچ می خوردیم
❓پرسیدم با حقوق پاسداری زندگی چگونه
می گذرد؟
✨گفت:من راضی به گرفتن همین حقوقی که میگیرم هم نیستم . دنبال کاری هستم که زندگی را بچرخاند و شغل پاسداری برای تامین زندگی نباشد .
🌹 شهید محمود رضا بیضایی«حسین نصرتی »
🎤راوی : برادر شهید
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹به جمع ما بپیوندید👇🌹
http://eitaa.com/joinchat/187826187C2b11ee4954
مدافعان حــرم
🌸به جمع ما بپیوندید👇🌸 http://eitaa.com/joinchat/187826187C2b11ee4954
#رفتند....
🌷رفتند تا وظیفه خودرا ادا ڪنند...
🌷خود را فدای ماندن ما و شما ڪنند...
🌷رفتند و با حمایت قلب پاڪشان ..
🌷یڪ ڪربلا حماسه خونین بپا ڪنند...
🌷ما مانده ایم و بار گناهی ڪه می ڪشیم...
🌷امروز دعا ڪنیم ڪه شهیدان دعا ڪنند...
سلام
دعای #شهدا بدرقه امروزتون
🌸به جمع ما بپیوندید👇🌸
http://eitaa.com/joinchat/187826187C2b11ee4954
🍃🌸
🔴 #چفیه
تــو در طلب راہ
گمنـام شـدے
و من در طلب نـام!
گمــراه ...!
#اللهمارزقناتوفیقشهادتفیسبیلک
.
.🌺به جمع ما بپیوندید👇🌺
JOIN; @MODAFEAN
🍃🌸
•| #دمی_با_شهدا
🔴کلاهخودش افتاد تهِ دره!
زیر آتش سنگین دشمن رفت
و تا کلاهخود را برنداشت،برنگشت!
گفتم: اگه شهید میشدی چی؟!
گفت: «این مال بیت المال بود!»
•|📚: یادگاران متوسلیان، ص ۲۵.
🍃🌸
#اشتیاق_بهشت
🔴بهشت مشتاق چه کسانیست؟
بسیاری از انسانها بخصوص مومنین #مشتاق به بهشت هستند.
در دنیا اشتیاق این را دارند که در #بهشت زندگی جاودانه داشته باشند.
👈اما پیامبر(ص) در روایتی میفرمایند که #بهشت خود، مشتاق چند نفر است!
بهشت با آن عظمت شوق دیدار چه کسانی را دارد؟
👈پیامبر(ص):
•| بهشت #مشتاق علی، #عمار، سلمان و بلال است |•
•| بحار الانوار، ج 31، ص 202
⚪️عاقلانه ترین عمل پس از خواندن این #حدیث مطالعه در مورد زندگی این چهار شخصیت است. این بزرگوران چه کرده اند که #بهشت شوق حضور آنها را دارد.
.🌺به جمع ما بپیوندید👇🌺
http://eitaa.com/joinchat/187826187C2b11ee4954
@modafean.ogg
4.52M
@modafean(1).ogg
2.78M
🔴 #مدافعان_حرم
سینا سینا عباس😭 نداندا بابا جان😭😭 دختر بابا به گوشی😭😭😭
سینا جان دنیا برم کوچیک شده باباجان
سینا جان اسلحه من رو زمین نمونه باباجان
مکالمه شهید مدافع حرم
join👉 @modafean
🍁در هر جامعہای کہ قرآن بہ عنوان دستور زندگی و مقررات بین مردم قرار نگیرد، در آنجا قرآن بہ معنای واقعی مهجور است.
🕊 به آسمان بیاندیش = کانال آسمانی ها 🕊
#بــا_ذڪـر_صلـوات
join👉 @modafean
👌تـلنـگــر‼️ (لطفابخونید)
♦️به "زُبیر"میگفتن سیف الاسلام،
مِنّا اَهلُ البَیت، فقط زُبیر بود که تو تشییع جنازه ی حضرت زهرا"س"شرکت داشت،با شمشیرش چه گره هایی رو تو راه اسلام باز کرد؟
🔷به"ابن ملجم"میگفتن شیعه ی امیرالمومنین،
خودش به امیرالمومنین گفت حُبّ و عشق توست که تو خون و رگ من هست...
♦️"شمر"جانباز جنگ صفین بود که داشت به درجه ی رفیع شهادت میرسید؛
میدونی که وقتی وارد قتلگاه شد زانو هاش رو بسته بود؟از بس که نماز شب خونده بود زانوهاش پینه شتری بسته بود.
🔷میدونستیدکه "عمرسعد"روز عاشورا نماز صبحش رو که تموم کرد"قُربتً اِلی الله"گفت و اولین تیر رو به سوی خیمه ی"سیدالشهدا"نشونه زد؟
♦️میدونستید که همه ی اونایی که اومدن کربلا مسلمون بودن و اهل نماز و روزه؟
همشونم "قربت الی الله"گفتن و اومدن برای کشتن" سیدالشهدا"...
🔷"زهیر بن قین"عثمانی مسلک بود و اومد برای یاری ابی عبدالله!
♦️"شمربن ذی الجوشن"هم نماز شبش ترک نمیشد ولی اومد برای کشتن ابی عبدالله...
✍بصیرت نداشته باشیم... خسر الدنیا والاخره می شیم...🌷
#بــا_ذڪـر_صلـوات
🌺به جمع ما بپیوندید👇🌺
http://eitaa.com/joinchat/187826187C2b11ee4954
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃
#خاطرات_شهید
میگفت میخواهم جوری شهید شوم که نیاز به کفن نداشته باشم!عاشق روضه حضرت عباس(ع) بود... میگفت: آدم تو خونش روضه بگیره ، روضه عباس(ع) حتی اکر فقط پنج نفر شرکت کنند.
روضه عباس(ع) دیوانه اش می کرد... جوری التماس کرد که در محرم سال گذشته بعد از انفجار ماشینش در حلب سوریه بی دست ، اربا اربا به شهادت رسید...عاشقِ عباس باید هم کوه غیرت باشد ، باید فدایی زینب باشد، باید فانی در حسین باشد.شهیدِ ابالفضلی ، در محضر ارباب یاد ما هم باش...
#شهید_روح_الله_قربانی
🌺به جمع ما بپیوندید👇🌺
http://eitaa.com/joinchat/187826187C2b11ee4954
مدافعان حــرم
🌺به جمع ما بپیوندید👇🌺 http://eitaa.com/joinchat/187826187C2b11ee4954
بگذار زمانی بیاید
که بعضی ها بگویند:
عده ای جوان بودند که ندیده
عاشق امام زمان(عج) خود بودند و رفتند و جان خود را فدای اسلام و شیعه و ایران کردند...
بگذار عالم بفهمد که ما #مجنون بودیم و فدا شدیم برای آیندگان...
بگذار جوانیمان فدای اهداف مقدسمان شود...
#یل ادوات لشکر ۲۷حضرت رسول(ص)
#شهید_محسن_نبوان
🌺به جمع ما بپیوندید👇🌺
http://eitaa.com/joinchat/187826187C2b11ee4954
🌷کانال رسمی مدافعان حریم عشق در دو پیامرسان ایتا و گپ در حال فعالیت است 🌷
کانال ما در ایتا👇
Eitaa.com/modafean
کانال ما در گپ 👇
gap.im/modafean
مدافعان حــرم
🌸به جمع ما بپیوندید👇🌸 http://eitaa.com/joinchat/187826187C2b11ee4954
🌷 حجاب وصیت شـهـــــدا 🌷
دلم هوای شهادت ڪہ مے ڪند
پناه میبرم بہ چادرم
که
تا آسمان راه دارد...
چادر من بوی شـهــــادت میدهد
چرا ڪہ چشم شهدا بہ اوست
ڪہ مبادا چون چادر مادر شان فاطمه(سلام الله علیها) خاکی شود. 🍃 🌸
#چــــادرانـه
🌸به جمع ما بپیوندید👇🌸
http://eitaa.com/joinchat/187826187C2b11ee4954
#شهید_ابراهیم_هادی🌹
💠روی موتور پشت سر ابراهیم بودم.
ناگهان یک موتورسوار دیگر با سرعت از داخل کوچه وارد خیابان شد.
پیچید جلوی ما و ابراهیم شدید ترمز کرد.
💠 #جوان موتورسوار که قیافه و ظاهر درستی هم نداشت،
داد زد: هُو! چیکار می کنی؟! بعد هم ایستاد و با #عصبانیت ما را نگاه کرد!
همه می دانستند که او مقصر است.
#ابراهیم با #لبخندی که روی لب داشت در جواب عمل زشت او گفت:
💠"سلام،
خسته نباشید!"
موتورسوار عصبانی یکدفعه جا خورد. انگار توقع چنین برخوردی را نداشت.
کمی مکث کرد و گفت:
"سلام، معذرت می خوام، شرمنده."
💠ابراهیم در بین راه شروع به صحبت کرد.
"با یک سلام #عصبانیت طرف خوابید. تازه معذرت خواهی هم کرد.
حالا اگر میخواستم من هم داد بزنم و #دعوا کنم.
جز اینکه اعصاب و اخلاقم را به هم بریزم هیچ کار دیگری نکردم."
#سیره_ابراهیم🌸🍃
#شبیه_ابراهیم_باشیم
🌸به جمع ما بپیوندید👇🌸
http://eitaa.com/joinchat/187826187C2b11ee4954
#خاطرات
#اخلاقی
✅حالا بیا و درستش کن!!
هر کار کرد نتوانست سوار موتورش شود. موتور روشن می شد، ولی راه که می افتاد، تعادلش به هم می خورد. دور زدم رفتم طرفش. پرید ترک موتور، راه افتادیم. شهرک – محل استقرار لشکر – را بمباران کرده بودند. هه جا به هم ریخته بود. همه این طرف آن طرف می دویدند. یک جا بد جوری می سوخت. گفت «برو اون جا. » آن جا انبار مهمات بود. نمی خواستم بروم. داشتم دور می زدم داد زد « نگه دار ببینم. » پرید پایین. گفت « تو اگه میترسی، نیا. » دوید سمت آتش. فشنگ ها می ترکیدند، از کنار گوشش رد می شدند. انگار نه انگار. تخته ها را با همان یک دست گرفته بود، می کشید. گفتم «وایستا خودم می آم. » گفت « بیا ببین زیر اینا کسی نیست؟ فکر کنم یه صدایی شنیدم. » مجروح ها را یکی یکی تکیه می دادم به دیوار. چپ چپ نگاه می کردند. یکیشان گفت «کی گفته حاج حسین رو بیاری اینجا؟» گفتم «حالا بیا و درستش کن. »
📚یادگاران، جلد هفت، کتاب شهید خرازی، ص 50
🌸به جمع ما بپیوندید👇🌸
http://eitaa.com/joinchat/187826187C2b11ee4954
💢او ڪجا و من ڪجا
دلنوشته ای از....
🌷 #شهید_حسین_معز_غلامی 🌷
در فراغ دوستان شهیدش
join👉 @modafean