eitaa logo
مدافعان حرم
971 دنبال‌کننده
17هزار عکس
4.5هزار ویدیو
26 فایل
🔸حاج قاسم سلیمانی: عشق به مهدی(عج)، عشق به خداست.
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بچه ها اگرشهرسقوط کردنگران نباشید! مواظب باشیدایمانتان سقوط نکنه.... ╔══❖•°♥ °•❖══╗ ✤☫@modafean_14 ✤ ╚══❖•°♥ °•❖══╝
°• مادربزرگ‌شھید‌مغنیھ‌ میگفت؛ مدتِ‌طولانےبعد‌شھادتشـ اومد‌به‌خوابم بھش‌گفتمـ:چرا‌دیرڪردیـ!؟منتظرت‌بودمـ! گفت:چون‌طول‌ڪشیداز‌بازرسےها‌رد‌شدیم گفتم‌:چه‌بازرسے؟! گفت:بیشتراز‌همه‌سرِبازرسے"نماز"وایستادیم.. بیشتراز‌همه‌درباره‌ۍ"نمازصبح"می‌پرسند! ╔══❖•°♥ °•❖══╗ ✤☫@modafean_14 ✤ ╚══❖•°♥ °•❖══╝
°•🥀| : یک فرمانده‌ی خیلی بالایی داریم، نامش امام زمان (عج) است. اگر طوری شود تقصیرِ ماست که ما بدیم و معصیت کار ╔══❖•°♥ °•❖══╗ ✤☫@modafean_14 ✤ ╚══❖•°♥ °•❖══╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مرا به گوشه‌ی آغوش خویش دعوت کن مگر به جز تو کسی گوشه‌ی دلم دارم؟!💔 🖐🏿 ╔══❖•°♥ °•❖══╗ ✤☫@modafean_14 ✤ ╚══❖•°♥ °•❖══╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
علیه السلام هم بیقرار شهادت بود... بیانات در مورد شهادت امام علی علیه السلام ╔══❖•°♥ °•❖══╗ ✤☫@modafean_14 ✤ ╚══❖•°♥ °•❖══╝
یادم هست یک بار که خیلی سخت گرفتم و تا صبح با او بحث کردم، خـیلی قاطع به من گفت: من پشت میز بروم می میرم! بعد از اینکه در تهران تشکیل خانواده داد، در جواب برادری که به او پیشنهاد کرده بود خانواده اش را بردارد و برود تبریز زندگی کند، گفته بود : تو شهید نمی شوی! 📚 تو شهید نمی‌شوی 🕊🌷 ╔══❖•°♥ °•❖══╗ ✤☫@modafean_14 ✤ ╚══❖•°♥ °•❖══╝
پسر عزیزم! هیچگاه خود را خارج از محضر آقا عجل الله فرض نکن. تمام عرایض و شکوه هایت را به محضر ایشان ببر؛ و این را بدان که تا حرکت نکنی برکت جاری نمی شود... 🕊🌷 ╔══❖•°♥ °•❖══╗ ✤☫@modafean_14 ✤ ╚══❖•°♥ °•❖══╝
جای شهدا خالی ست... 😔😔 عاشورای 94 علیرضا مرادی در هیئت😭 عاشورای 95 نه تا رفیق و عکس شهید😭 ۹۴/۱۰/۲۱ ╔══❖•°♥ °•❖══╗ ✤☫@modafean_14 ✤ ╚══❖•°♥ °•❖══╝
📝خاطرات تفحص شهدا: 🌹"پیدا شدن شهید با توسل به امام رضا(ع)" آن روز صبح، كسى كه زيارت عاشورا مى خواند، توسلى پيدا كرد به امام رضا(ع). شروع كرد به ذكر مصائب امام هشتم و كرامات او. مى خواند و همه زار زار گريه مى كرديم. در ميان مداحى، از امام رضا طلب كرد كه دست ما را خالى برنگرداند، ما كه در اين دنيا هم خواسته و خواهشمان فقط باز گردان اين شهدا به آغوش خانواده هايشان است و... هنگام غروب بود و دم تعطيل كردن كار و برگشتن به مقر. ديگر داشتيم نااميد مى شديم. خورشيد مى رفت تا پشت تپه ماهورهاى روبه رو پنهان شود. آخرين بيل ها كه در زمين فرو رفت، تكه اى لباس توجهمان را جلب كرد. همه سراسيمه خود را به آنجا رساندند. با احترام و قداست، شهيد را از خاك در آورديم. روزى اى بود كه آن روز نصيبمان شده بود. شهيدى آرام خفته به خاك. يكى از جيب هاى پيراهن نظامى اش را كه باز كرديم تا كارت شناسايى و مداركش را خارج كنيم، در كمال حيرت و ناباورى، ديديم كه يك آينه كوچك، كه پشت آن تصويرى نقاشى از تمثال امام رضا(ع) نقش بسته، به چشم مى خورد. از آن آينه هايى كه در مشهد، اطراف ضريح مطهر مى فروشند. گريه مان درآمد. همه اشك مى ريختند. جالب تر و سوزناكتر از همه زمانى بود كه از روى كارت شناسايى اش فهميديم نامش «سيد رضا» است. شور و حال عجيبى بر بچه ها حكمفرما شد. ذكر صلوات و جارى اشك، كمترين چيزى بود. شهيد را كه به شهرستان ورامين بردند، بچه ها رفتند نزد مادرش تا سرّ اين مسئله را دريابند. مادر بدون اينكه اطلاعى از اين امر داشته باشد، گفت: «پسر من علاقه و ارادت خاصى به حضرت امام رضا(ع) داشت...». ╔══❖•°♥ °•❖══╗ ✤☫@modafean_14
نماز ظهر و عصر را در جمع رزمندگان اقامه کرد. بعد از نماز سر به سجده گذاشت و با حالی خاص، به پیشگاه خدا عرضه داشت: « اللهم انی أسئلک ان تجعل وفاتی قتلاً فی سبیلک، تحت رایة نبیک و ولیک، مع اولیائک...» و چه زود خداوند تقاضای او را اجابت کرد. ساعتی گذشت و قرار بر این بود که بعد از اتمام بازدید از جزایر مجنون، شیخ برای دعای کمیل به مقر برگردد، اما تقدیر چیزی جز قرار بود. ناگهان صدای انفجار خمپاره‌ای همه چیز را عوض کرد و ترکشی داغ، داغ شهادت را از دل این مجاهد نستوه و آقازاده خودساخته برداشت و او را در ۵۴ سالگی، به آرزوی دیرینه اش رساند. ✨گرامی باد یاد و خاطره سرباز مخلص (عج)، شهید حجت الاسلام المسلمین مهدی شاه آبادی، یار دیرین امام راحل و نمایندۀ دوره های اول و دوم مجلس شورای اسلامی که در ۶ اردیبهشت ۶۳، در جزیره مجنون به شهادت رسید. ⁦⁦⁦╔══❖•°♥ °•❖══╗ ✤☫@modafean_14 ✤ ╚══❖•°♥ °•❖══╝
🔹براے رعايت بيت المال و حداڪثر احتياط، ڪالابرگ (ڪوپن) ارزاق خانواده خودشان را از دو نفر بہ يڪ نفر (فقط براے همسرشان) تغيير دادند و نظرشان اين بود ڪہ‌خودش ازامڪانات و تغذيہ مناطق عملياتے استفاده مےڪند. نماز را در اول وقت و حدالامڪان بہ جماعت اقامه مےڪرد. نماز شـب را با شور و حالے وصـف‌ناپذير اقامه مےڪرد و خستگےفراوان ناشےاز عمليات شبانہ و عدم استراحت روزانہ‌ در روح بلندشان درهنگام نماز شب و ديگرعبادات، نمےتوانست تأثيرے داشتہ باشد و اشڪ چشمشان بصورت مداوم در طول نماز شب جارے بود. يڪےاز دوستان وقتے جسم پاڪ و مطهر و چهره متبسّم شهيد را پس از شهادت ديد، گفت: « حاج حسن راحت شد و خوابيد.» آرے شهيد ڪسايے بلاخره راحت خوابيد و بيدارے و عدم استراحت چندين سالہ، بہ استراحت واقعے و « عِند رَبّهم يُرزَقون» تبديل شد. 🌷 ⇦تاريخ تولد : ۱۳۳۰/۶/۲۰ ⇦تاريخ شهادت : ۱۳۶۶/۲/۶ ⇦محل شهادت : شلمچہ هدیه به روح ارواح طیبه شهدا صلوات ﷽ 🌷 اَللَّهُـــمَّ صَلِّ عَلــَی مُحَمـّـــَدٍ وَآلِ مُحَمـّــَدٍ وَعَجّـــِـلْ فــَرَجَهُـــمْْ 🌷 ╔══❖•°♥ °•❖══╗ ✤☫@modafean_14 ✤ ╚══❖•°♥ °•❖══╝
ای کاش به افطارِ نگاهت برسانی دلِ ما را ... اَللّهُمَّ لَکَ صُمْنا وَ عَلى رِزْقِکَ اَفْطَرْنا 📎به یاد شهید حاج قاسم سلیمانی🌷 ، ╔══❖•°♥ °•❖══╗ ✤☫@modafean_14 ✤ ╚══❖•°♥ °•❖══╝
🔸شهید مدافع حرم جواد محمدی🔸 •چهارمین شهید مدافع حرم شهر دُرچه است که پنج شنبه ۱۱ خرداد ماه ۹۶ به سوریه رفت و سه شنبه ۱۶ خرداد ماه ۹۶ با اصابت گلوله به پا و پهلویش همزمان با ۱۱ ماه مبارک رمضان به شهادت رسید و پیکر مطهرش بعد از گذشت ۲۵ روز چشم انتظاری، پیدا و به وطن بازگشت• ╔══❖•°♥ °•❖══╗ ✤☫@modafean_14 ✤ ╚══❖•°♥ °•❖══╝
📸 تصویری از شهید سید محمد باقر حکیم در کنار سلیمانی ╔══❖•°♥ °•❖══╗ ✤☫@modafean_14 ✤ ╚══❖•°♥ °•❖══╝
ذوق یک لحظه وصال تو... به آن می‌ارزد.. که کسی تا به قیامت؛ نگران بنشیند..! ♥ ❣ ╔══❖•°♥ °•❖══╗ ✤☫@modafean_14 ✤ ╚══❖•°♥ °•❖══╝
ای برادرانم ! باید هرکدام از شماعنصر فعالی باشید تا پایان زندگی‌تان با شهادت خاتمه یابد. دنیا را همه می‌توانند تصاحب کنند، اما آخرت را فقط با اعمال نیک می‌توان تصاحب کرد. 🌱 ╔══❖•°♥ °•❖══╗ ✤☫@modafean_14 ✤ ╚══❖•°♥ °•❖══╝
❣←| ڪاش یه جورے تغییر ڪنم ↓ ڪه بعدش بگم همـش از شبـــــ قدر اوݩ سال شروع شد. ╔══❖•°♥ °•❖══╗ ✤☫@modafean_14 ✤ ╚══❖•°♥ °•❖══╝
‌‌: . . . لطفا‌ڪنار‌ آینه‌اتاقت‌بنویس‌✏ جوری‌ تیپ‌بزن‌ڪه (عج)نگاهت‌ ڪنه نه‌مردم ╔══❖•°♥ °•❖══╗ ✤☫@modafean_14 ✤ ╚══❖•°♥ °•❖══╝
دستش تیر خورده بود و مجروح شده بود. وقتی زنگ زد گفت: روم نمیشه با این دست برگردم شرمنده حضرت عباس(ع) میشم آنقدر ماند تا پیش عباس(ع) رو سفید شد,شهید شد ۹۴ ╔══❖•°♥ °•❖══╗ ✤☫@modafean_14 ✤ ╚══❖•°♥ °•❖══╝
وَالَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِله و آنها كه ايمان دارند عشق‌شان به خدا شديدتر است ╔══❖•°♥ °•❖══╗ ✤☫@modafean_14 ✤ ╚══❖•°♥ °•❖══╝
✳️ یک شب من، یک شب شما! 🔻 وارد خانه که می‌شد، پیش از حرف‌زدن، می‌زد. هیچ‌وقت سختی‌های جبهه را به منزل نمی‌آورد. بود و نمی‌شد. اعتقادش این بود که این زندگی است و نباید در مورد ، خود را درگیر کنیم. 🔸 گاهی‌وقت‌ها از شدت خستگی خوابش می‌برد. یک روز مشغول آشپزی بودم، علی هم کنار دیوار تکیه داد و مشغول صحبت با من شد. چند دقیقه بعد برایش آب و غذا بردم. نگاه کردم دیدم کنار دیوار خوابیده است. ولی با این حال، در همکاری می‌کرد. مثلاً اجازه نمی‌داد که هرشب من از خواب بلند شوم و به بچه برسم. می‌گفت: یک شب من، یک شب شما. 👤 راوی: همسر 📚 از کتاب 📖 ص ۹۳-۹۲ #⃣ ❤️ ╔══❖•°♥ °•❖══╗ ✤☫@modafean_14 ✤ ╚══❖•°♥ °•❖══╝
🌘 شب های قدر که تموم میشه ... 🍂 بقیه ی ماه مبارک با سرعت عجیبی میگذره ... 😭 ❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🚨عکس ویژه 🔰 پیراهن خونین حاج عماد مغنیه در لحظه شهادت که حاج قاسم آن را قاب کرد و تا آخر در منزل نگه داشت ╔══❖•°♥ °•❖══╗ ✤☫@modafean_14 ✤ ╚══❖•°♥ °•❖══╝