eitaa logo
مـُـدافِعان‌‌ِحـَC᭄‌ــرَم🇮🇷🇵🇸
21.6هزار دنبال‌کننده
14هزار عکس
9.5هزار ویدیو
175 فایل
﷽ بہ‌عشق امام‌حسین‌؏♥️ اینجاقراره‌ڪہ‌فقط‌ازشھدادرس‌زندگۍبگیریم♥! مطمئن باشید شھدا دعوتتون ڪردند🕊 پس #لفت‌ندید.😊 #باحضورافتخارےخانواده‌معظم‌شهدا🌷 @Sarbazvalayat6 خادم کانال👆👆
مشاهده در ایتا
دانلود
مـُـدافِعان‌‌ِحـَC᭄‌ــرَم🇮🇷🇵🇸
🏴صوت منبرشب سوم‌وشب‌چهارم‌محرم الحرام ۱۴۴۵ 🏴عنوان:سخنرانی: ۵۰سال بعدازرسول ص تحلیل تاریخی واقعه عاش
حجةالاسلام سعادت_شب پنجم.m4a
8.96M
🔈صوت: 🏴منبرشب پنجم محرم الحرام ۱۴۴۵ / شنبه ۳۱ تیرماه ۱۴۰۲ 🏴عنوان:سخنرانی: ۵۰سال بعدازرسول صلوات الله علیه (تحلیل تاریخی واقعه عاشورا) 🎙 حجت‌الاسلام دکترسعادت صفاپور
🌹سالروز پرواز سردار 🌷 دفاع مقدس ومدافع حرم شهید » از فرماندهان لشکر و یکی دیگر از اعضای خانواده شهیدان قریشی که در طول هشت سال دفاع مقدس ۶ شهید را تقدیم این نظام و انقلاب کردند، سید احمد قریشی اهل روستای برغان از توابع شهرستان کرج، فرزند شهید سید کمال قریشی، برادر شهید سید محمود قریشی و پسرعموی شهیدان قریشی، از فرماندهان سابق ستاد بسیج کرج و از مسئولان سابق سپاه تهران بود و در طول هشت سال دفاع مقدس در جبهه‌های حق علیه باطل حضور یافت و با دشمن بعثی جنگید. وی که از جانبازان دوران دفاع مقدس بود طی سال‌های متمادی در راه دفاع از حرم مبارزه کرد و به دلیل جراحات ناشی از جنگ تحمیلی، در سوریه به یاران شهیدش پیوست. یاد همہ شهدا گرامے کانال‌مدافعان‌حرم🏴 ♡j๑ïท🌱↷ https://eitaa.com/modafeaneharam8 ═✧❁🌷یازینب🌷❁✧┄ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀°• شهید سید احمد قریشی فرمانده تیپ فاطمیون کانال‌مدافعان‌حرم🏴 ♡j๑ïท🌱↷ https://eitaa.com/modafeaneharam8 ═✧❁🌷یازینب🌷❁✧┄ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
202030_577868114.mp3
46.87M
🌿🥀°• روضہ‌حضرت قاسم‌علیه‌السلام 🎤حاج مهدۍ ▪️ویژه کانال‌مدافعان‌حرم🏴 ♡j๑ïท🌱↷ https://eitaa.com/modafeaneharam8 ═✧❁🌷یازینب🌷❁✧┄ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌿🥀°• 🎥 شاه بی‌لشڪرم قاسم فداۍ تو... کانال‌مدافعان‌حرم🏴 ♡j๑ïท🌱↷ https://eitaa.com/modafeaneharam8 ═✧❁🌷یازینب🌷❁✧┄ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
در شب ششم محرم به حق مظلومیت حضرت قاسم‌علیه‌السلام دعا ڪنیم برای اونایی ڪہ یہ درد گوشه قلبشونہ برای ناگفتہ هایی ڪہ "جز خدا محرمی نداره" برای "دلهای شڪستہ" برای "تمام بیماران" برای "گرفتاران" الهی عاقبت همه "ختم بخیر بشہ"... الهی‌آمین🤲🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم . ‌✨ الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ .
هر روز به رسم ادب ماه محرم 🏴 اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ وَ 🏴عَلَى الْاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائڪَ 🏴 عَلَیْڪَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما 🏴 بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَ لا 🏴جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِڪُمْ 🏴اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ 🏴 وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ 🏴وَعلے اولاد الحسين 🏴 وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
°•🌱 ✋🏻 مهدۍ‌جان هرچہ‌کردم‌بنویسـم‌زتومدح‌وسخنۍ یابگـویم‌‌زمقام‌توکه‌یابن‌الحسنۍ این‌قلم‌یارنبودوفقط‌این‌جملہ‌نوشت:↯ پسرمولاحسین‌توارباب‌منۍ🔗📿 🌱 کانال‌مدافعان‌حرم🏴 ♡j๑ïท🌱↷ https://eitaa.com/modafeaneharam8 ═✧❁🌷یازینب🌷❁✧┄ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱°• روز دوشنبه روز زیارتی 🌸امام حسن علیه السلام 🌸امام حسین علیه السلام دعا🌱 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🚩 ♡j๑ïท🌱↷ https://eitaa.com/modafeaneharam8 ═✧❁🌷یازینب🌷❁✧┄ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 احلی من العسل... ◼️ | ماجرای شهادت حضرت قاسم ابن‌الحسن به روایت رهبرمعظم انقلاب اسلامی. کانال‌مدافعان‌حرم🏴 ♡j๑ïท🌱↷ https://eitaa.com/modafeaneharam8 ═✧❁🌷یازینب🌷❁✧┄ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
اگر چادر زینب لباس یاری امام زمانش بود پس چادر من نذر زینب است ما در این راه پشت سر زینب میرویم کانال‌مدافعان‌حرم🏴 ♡j๑ïท🌱↷ https://eitaa.com/modafeaneharam8 ═✧❁🌷یازینب🌷❁✧┄ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
41.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌿🥀°• وقتی من گریه می‌کنم مامانم میگه یاد حضرت رقیه باش اونم باباش شهید شده میشه فقط خود خودتون تو گوشش بندازین؟! آخه دخترها ... فرزند شهید مدافع حرم مصطفی مهدوی‌نژاد کانال‌مدافعان‌حرم🏴 ♡j๑ïท🌱↷ https://eitaa.com/modafeaneharam8 ═✧❁🌷یازینب🌷❁✧┄ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﴿ 📿﴾ السلام‌علیڪ‌یا‌اباٰعبدِالله🖤 کانال‌مدافعان‌حرم🏴 ♡j๑ïท🌱↷ https://eitaa.com/modafeaneharam8 ═✧❁🌷یازینب🌷❁✧┄ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
1_1156559648.mp3
28.44M
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌✨🌱 قرائت زیارت عاشورآ • بھ نیّت... کانال‌مدافعان‌حرم🏴 ♡j๑ïท🌱↷ https://eitaa.com/modafeaneharam8 ═✧❁🌷یازینب🌷❁✧┄ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مهدی رسولی ۴۸ - @hoseinie_majazi.mp3
10.71M
🌿🥀°• 🏴| ◾️منم فدایی شاه بی کفن انی انا القاسم وارث الحسن 🎙 کانال‌مدافعان‌حرم🏴 ♡j๑ïท🌱↷ https://eitaa.com/modafeaneharam8 ═✧❁🌷یازینب🌷❁✧┄ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
💌 🌹شهـــید مدافع حرم رحیم کابلی: در مراسم اهل بیت و شهادت و جشن میلاد، از امام زمان (عج) غافل نشوید، امام را دعا کنید و شهدا را نیز همچنین، لحظه‌ای از ولایت غافل نباشید و در همه احوال آقا را دعا کنید. کانال‌مدافعان‌حرم🏴 ♡j๑ïท🌱↷ https://eitaa.com/modafeaneharam8 ═✧❁🌷یازینب🌷❁✧┄ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
مـُـدافِعان‌‌ِحـَC᭄‌ــرَم🇮🇷🇵🇸
🖋اعترافات یک زن از جهاد نکاح #قسمت_بیست_ویکم گفت: به اونجا هم می رسیم هنوز زوده ... فرزانه که منت
🖋اعترافات یک زن از جهاد نکاح خانم مائده برای اینکه به روی خودش نیاره و فضا رو عوض کنه گفت: تا شما چایی تون رو بخورید من یه سر به داداشم بزنم ببینم کاری نداره... از اتاق که بیرون رفت، برگشتم سمت فرزانه و اومدم یه چیزی بگم دستها‌ش رو برد بالا گذاشت روسرش گفت: تسلیم دیگه حرف نمی زنم ... با این حرکتش حرفم رو خوردم و چیزی نگفتم... چند لحظه بعد خانم مائده اومدن داخل گفتن: عه! چرا چایتون رو میل نکردین؟ شاید سرد شده برم عوضش کنم... فرزانه زیر لب به من گفت: توقع داره خونه یه داعشی ما از خودمون پذیرایی کنیم! الان اینجا نشستیم امنیت نداریم فرض کن چایی ام بخوریم اگه یه چیزی داخلشون ریخته باشه چی!!! گوشه ی لبم رو گزیدم و آروم گفتم فرزانه الان گفتی دیگه حرف نمی زنی... خانم مائده که متوجه پچ پچ ما شد گفت: اگه چایی دوست ندارین قهوه یا چیز دیگه ایی بیارم؟ من گفتم: نه دستتون درد نکنه حقیقتا ما وقت مصاحبه کلا چیزی نمی خوریم چون همینجوریشم وقت کم میاریم... شما بفرمایید بشینید ادامه بدیم... گفت: هر جور راحتید و آروم نشست روی صندلی ... گفتم: رسیدیم به اینجا که با تیم دوستانتون مرتب روی معنویاتتون کار می کردید ... گفت: درسته اتفاقاتی که اون موقع به صورت ناخواسته داشت شکل می گرفت باعث می شد من فکر کنم که خیلی کار بزرگی دارم میکنم اینکه نافله هام ترک نمیشه یا دعا و مناجاتم همیشه به راه ... عشق به جهاد و مبارزه هر روز تو وجودم بیشتر می شد دلم می خواست هر جور شده یه مجاهد واقعی باشم... بعد ادامه داد البته جهادی که من میگم با جهادی که در ذهن شماست خیلی فاصله داره خیلی... فرزانه با حرص برگشت گفت: قطعا همینطوره بالاخره ما یکی بود دو لیتر بنزین تو باک ماشینمون بریزه! یه نگاه جدی به فرزانه انداختم بعد به خانم مائده گفتم: ببخشید ادامه بدید... خانم مائده با آرامش گفت : بالاخره حق با دوستتون هم هست اگر تفکر و منطق پشت معنویت باشه میشه به مسیری که انتهاش بهشته رسید... ولی اگر همون تفکر و منطق نباشه هر انسانی ممکنه آخرش مثل من در یه برهه زمانی به ناکجا آباد برسه ! فرزانه که انگار فتح و الفتوح کرده باشه با یه لبخند معنا دار حرفهای خانم مائده رو تایید کرد... خانم مائده ادامه داد اتفاق بدتری که در اون زمان برای من داشت می افتاد این بود که... .
مـُـدافِعان‌‌ِحـَC᭄‌ــرَم🇮🇷🇵🇸
🖋اعترافات یک زن از جهاد نکاح #قسمت_بیست_ودوم خانم مائده برای اینکه به روی خودش نیاره و فضا رو عوض
🖋اعترافات یک زن از جهاد نکاح فکر میکردم دارم راه درست رو میرم و خیلی شخصیت خاصی هستم این ماجرا ادامه داشت با همون روال و روحیه ایی که داشتم خیلی از هم سن و سالهای من یاهنوز مشغول عروسک بازی بودن یا دنبال چشم و ابرو اومدن برا جنس مخالف! ولی من هدف هام رو مقدس تر از این حرفها و رفتارها می دیدم هر چند از دید خیلی ها این نوع رفتار ها یه جور افراطی گری محسوب میشد ... ولی من با اینکه دختر بودم همچنان مصمم روحیه مبارزه و جهاد رو داشتم دیگه هجده و نوزده ساله شده بودم که خوب مثل هر دختر دیگه ایی اون موقع اوج خواستگارهام بود... با یکی که بیشتر ازهمه به ایده آل هام نزدیک بود نامزد شدیم همیشه با خودم فکر میکردم کسی که با من ازدواج کنه خوشبخت ترین مرد دنیاست و کجا دیگه می تونه یه دختری با این همه ویژگی های مثلا خوب پیدا کنه! اما واقعیت چیز دیگه ایی بود من اون روز نمی دونستم چه اتفاقاتی برام در آینده میفته! به هر حال من با همون گرایش‌هایی که داشتم و کمال گرایی هام ازدواج کردم. پسر خاصی بود فکر میکردم مثل خودمه ولی اینطوری نبود! اهل مبارزه و جهاد بود ولی نه مثل من! این رو بعد ازدواجمون فهمیدم... چیزی که من راجع به ازدواج فکر میکردم با چیزهایی که می دیدم زمین تا آسمون تفاوت داشت ! قبل از ازدواج فکر میکردم این آقا یکی از خاص ترین وجهه های مذهبیه ولی این توهم فقط تا شب عروسی همراه من بود... من مثل خیلی از دخترها که ازدواج را فقط تو لباس عروسش می بینن و ماه عسلش نبودم... به هر حال هم خونده بودم هم شنیده بودم که با ازدواج نصف دین انسان کامل میشه و من هم شدیداً به دنبال این تعالی... ولی شنیدن کی بود مانند دیدن... عروسی مون شب جمعه بود من که توقع داشتم برای اولین بار با همسرم که دیگه نصفه نداشته ی دینم رو کامل می کرد بعد از رفتن مهمونا و توی خونه ی خودمون دعای کمیل بخونیم با اولین ضربه ایی که مثل پاتک رو سرم خراب شد رو به رو شدم... و این تازه اول قصه بود اون شب به اندازه هزار سال تو جهنم زندگی کردن برام گذشت ... به هق هق افتاد و اشکهاش روی صورتش جاری شد... نمی دونم چرا توی اون لحظات دلم براش سوخت فرزانه هم دیگه فقط گوش شده بود... خانم مائده ادامه داد از اونجایی که توی دوران نوجونیم تمام سعی ام این بود گذشت داشته باشم و ببخشم... روزهای سختی بدون حرف زدن راجع به هدفهای مقدسم و اتفاقاتی که می افتاد به همین منوال می گذشت... ومن به حساب خودم خیلی روحیاتم رو کنترل می کردم و زجری که تقریبا دو سال طول کشید رو پنهان کردم ... احساس میکردم تمام برنامه های زندگیم بهم خورده نصف دینم که کامل نشد بماند! همون نصفه ایی هم که داشتم نابود شد! با اینکه مخالفتی نداشت ولی نمی شد مثل قبل به تمام دعاها و مناجات هام برسم زندگی رویایی که من فکرش رو میکردم تبدیل شده بود به یک کنیز برای شستن و پختن و... خودم رو مدام دلداری میدادم و بابت گذشت و صبری که تو ذهن خودم داشتم جایگاه مقربها رو تصور میکردم! ولی دیگه این آقای خاص مذهبی تو ذهن من در اون موقعیت به چنان قهقرا و پستی سقوط کرده بود که هیچ جوره نمی تونستم درستش کنم... پریدم وسط حرفش و گفتم: چرا؟ اذیتتون میکرد؟ حرفی! کتکی! یعنی اینجوری بود؟ در حالی که امتداد نگاهش به قاب روی دیوار بود گفت: نه اصلا اینطوری نبود ... بدتر از این باهام رفتار میکرد شما فکر میکنید بدتر از کتک زدن یه فرد چه کاری می تونه باشه؟ من و فرزانه نگاهی بهم انداختیم و سرمون رو تکون دادیم و چیزی نگفتیم. خانم مائده که چشمهاش پر از اشک بود گفت: میگم براتون تا خودتون قضاوت کنید این نوع اذیت کردن سخت تره یا کتک خوردن!! خصوصا از وقتی که سوریه رفتیم... .