اگر دروغهای دشمن را بشنویم و بیتفاوت بمانیم، شریک جرم او هستیم . اگر حقایق انقلاب را بدانیم و برای دیگران نگوییم، مقصریم
اگر بهجای انتشار امید و واقعیت، فقط غر بزنیم، خودمان داریم کار دشمن را انجام میدهیم و در پازل دشمن عمل میکنیم.
پس این مسئولیت گردن همه است؛ از جوان دانشجو تا بازاری، از معلم تا کارگر، از پدر و مادرهای خانه تا نخبگان دانشگاهی. هرکس به اندازه توانش باید در این جنگ نرم بجنگد
این سوال خیلی هاست که چطور باید تبیین کنیم؟ آیا فقط کافی است چند شعار انقلابی بدهیم و تمام؟
جواب:
نه! جهاد تبیین هنر میخواهد، دانش میخواهد، صبر میخواهد!
راست و مستند بگوییم
مردم با حرفهای الکی قانع نمیشوند. باید مستند و منطقی صحبت کنیم.
با زبان درست بیان کنیم ،
قرار نیست با تندی و پرخاشگری مخاطب را دفع کنیم، بلکه باید با استدلال و مهربانی حقیقت را بگوییم.
هنرمندانه روایت کنیم
دشمن با جذابیت دروغهایش را میفروشد، ما چرا حقیقت را خشک و بیروح بیان کنیم؟
ما باید با یأس آفرینی مقابله کنیم ، زیرا امید، سلاح ماست و ما نباید امید به آینده رو از بین ببریم
یکی از خطرناکترین سلاحهای دشمن، ناامید کردن مردم است. از رسانههای خارجی گرفته تا بعضی مغرضان داخلی، شبانهروز تلاش میکنند مردم را خسته، ناامید و دلسرد کنند. میگویند: "ایران دیگر درست نمیشود"، "همه چیز از دست رفته"، "هیچ امیدی نیست"…
اما اگر واقعاً اینطور است، چرا اینقدر علیه ما هزینه میکنند؟ چرا همین کشور که میگویند نابود شده، هر روز در علم، تکنولوژی، دفاع، اقتصاد، حتی ورزش و هنر، پیشرفت دارد؟
تفاوت بین واقعبینی و یأسپراکنی را درک کنیم! مشکلات را باید شناخت، اما نباید بگذاریم این مشکلات ما را از مسیر انقلاب و امید به آینده جدا کند.
تا میتوانیم خبرهای خوب را منتشر کنیم! نگویید که "همه مشکلات را حل نکردیم"، بلکه بگویید "چقدر جلو رفتهایم!" امیدواری یعنی دیدن پیشرفتها در کنار مشکلات.