🍁ای صفای حرمت بیشتر از کوی بهشت!
به مشامم رسد از تربت تو بوی بهشت🍃
باغ جنت به دل انگیزی درگاه تو نیست🍃
🍂می برد دل بخدا کوی تو از کوی بهشت
🏴 امروز چهارشنبه مصادف با ۲۳ ذیالقعده روز #زیارتی_امام_رضا(ع) است.
در روایتی، امام رضا (ع) در این روز به شهادت رسیدهاند از این رو زیارت امام، ثواب ویژهای دارد.👌
@modafeharamnarimani
🌺 واکنش پرستاران به بیان رهبر انقلاب که فرمودند "وقتی برخی ماسک نمیزنند، من از آن پرستار فداکار خجالت میکشم."
@modafeharamnarimani
هر کجا که شهیدی🌷 دفن است
بوی #حسین از آنجا استشمام میشود...
@modafeharamnarimani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مناسب با اوضاع این روزها...
#بصیرت_داشته_باشیم
@modafeharamnarimani
6.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.
✅ ساخت داروی سنتی کرونا در قم توسط روحانیون متخصص
✍️ با این دارو بیش از 500 بیمار کرونایی بین 2 تا 4 روز مداوا شدند ولی وزارت بهداشت اصلا مجوز تولید نمی دهد.
حجت الاسلام مهدوی ارفع
@modafeharamnarimani
6.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺شهدا آدمهای خارقالعاده نیستند
شهید مدافع حرم محمود نریمانی، قبل از شهادتش نظر متفاوتی نسبت به شهدا داشت، میگفت آنها هم مثل ما، فقط حواسشان به خط قرمزها بوده
🔶🔶🔶گوشه ای از مستند #ملازمان_حرم قسمت ششم
@modafeharamnarimani
#مناسبتی
🌊 بیرون آمدن خشکی از زیر آب
✅ برای آشنایی با رویداد #دحوالارض آشنایی کلی با این ماجرا داشته باشیم.
😊👈 آن طور که در تفاسیر قرآن کریم و احادیث و روایتها اشاره شده است، یک شب و یک روز در طول سال به عنوان دحو الارض شناخته میشود. این عبارت به مفهوم گسترده شدن زمین است. درواقع دحو از منظر لغتشناسی به معنای پرتاب کردن و تکان دادن و یا گسترده شدن چیزی است.
بنابراین منظور از #دحوالارض این است که زمین از زیر کعبه گسترانیده شد. پس از آنکه تمام سطح کره زمین را آب فراگرفته بود، خداوند اراده کرد زمین را از زیر آب بیرون آورد تا آن را برای زندگی موجودات زنده آماده کند.
@modafeharamnarimani
رهبرانقلاب:
باید از برکت روز بيست و پنجم ماه ذیقعده که روز #دحوالارض است استفاده کرد.
@modafeharamnarimani
🍃🌸امام زمان بر بالین شهید
همسر شهید دکتر احمد رحیمی، ساکن مشهد مقدس می گوید:
پس از مدت ها در رؤیایی شیرین دیدم: درون قطار با دخترم آسیه نشسته ام. بیرون پنجره سیدی سبزپوش بود که نور بر صورتش احاطه داشت، او مرا محو خود کرده بود.
با اشارة کسی که در کنارش ایستاده بودم، نگاهم را از آن سید برداشتم.
خدا می داند چقدر از دیدنش خوشحال شدم.
احمد بود.
به من اشاره کرد و با صدایی رسا گفت: ناراحت نباش، من دارم می آیم.
فردای آن روز بی صبرانه منتظر تعبیر خوابم بودم. دخترم که تا آن زمان فقط کلمات نامفهومی را تکرار می کرد، بدون مقدمه شروع کرد به بابا گفتن!
ساعت نه صبح از تهران تماس گرفتند و گفتند: یک شهید بسیجی به نام احمد رحیمی به مشهد منتقل شده که احتمال می دهیم متعلق به خانوادة شما باشد.
با خانواده برای شناسایی راهی معراج شهدا شدیم.
باورش خیلی سخت بود. پیکرش به طور کامل سوخته، استخوان هایش درهم شکسته و ترکش های متعددی بر بدنش نشسته بود.
وقتی چشمم به پای چپش که قبلاً ترکش خورده بود، افتاد اطمینان پیدا کردم که خواب دیشبم تعبیر شده است.
بعد از دیدن پیکرش بار دیگر در خواب به سراغم آمد و دلسوزانه گفت: چرا این قدر ناراحتی؟ من در آنجا از غصه هایی که تو با دیدن جنازه ام می خوری، معذبم.
بعد با حالتی خاص گفت: باور کن قبل از شهادتم تعداد زیادی تانک عراقی را منهدم کردم و لحظة شهادت هیچ چیزی نفهمیدم، چون حضرت ابالفضل(ع) در کنارم و امام زمان(عج) بالای سرم نشسته بودند.
آن خواب، آرامش خاصی به من داد. گویا جان تازه ای پیدا کرده بودم و فهمیدم که شهدا پس از شهادت هم در زندگی، حضوری عینی دارند.🍃🌸
@modafeharamnarimani